۲٬۲۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (ویراستاری قبل از انتشار مقاله) |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
همزمان او به مدرسهای بریتانیایی در هنگکنگ رفت. سون یات سن در ۱۸۸۶ در مدرسه عالی پزشکی گوانگجو ثبت نام کرد. او در سال ۱۸۹۲ در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. او از وضعیت سیاسی موجود در چین به شدت ناراضی بود. سیل ورود استعمارگران به چین برای کسب امتیازات مختلف، دولت این کشور را در تنگنای جدی قرار داده بود. تحقیر چین در برابر دولتهای قدرتمند غربی، ملیگرایان را برای براندازی نظام سلطنتی مصممتر ساخته بود. | همزمان او به مدرسهای بریتانیایی در هنگکنگ رفت. سون یات سن در ۱۸۸۶ در مدرسه عالی پزشکی گوانگجو ثبت نام کرد. او در سال ۱۸۹۲ در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. او از وضعیت سیاسی موجود در چین به شدت ناراضی بود. سیل ورود استعمارگران به چین برای کسب امتیازات مختلف، دولت این کشور را در تنگنای جدی قرار داده بود. تحقیر چین در برابر دولتهای قدرتمند غربی، ملیگرایان را برای براندازی نظام سلطنتی مصممتر ساخته بود. | ||
سون یات سن در سال ۱۸۹۴ تشکل سیاسی ضد حکومتی | سون یات سن در سال ۱۸۹۴ یک تشکل سیاسی ضد حکومتی به نام انجمن اخوت در هاوایی ایجاد کرد. این تشکیلات به مرور زمان، موجب گسترش مبارزات مخفی و زیرزمینی علیه حاکمیت وقت چین گردید. | ||
در سال ۱۸۹۴ جنگ ژاپن و چین آغاز شد. چینی ها به دلیل | در سال ۱۸۹۴ جنگ ژاپن و چین آغاز شد. چینی ها به دلیل بیکفایتی فرماندهان، سوء مدیریت، تجهیزات ناکافی و قدیمی مغلوب ارتش مجهز و کارآزمودهی ژاپن شدند. سون یات سن با مشاهده شرایط موجود، به هنگ کنگ رفت و شورش علیه دولت مرکزی چین را آغاز کرد. این قیام با شکست مواجه شد. سون یات سن دستگیر و به ۱۶سال تبعید محکوم گردید. | ||
او در ۱۸۹۶ به لندن رفت و به مدت هشت ماه در موزه بریتانیا به مطالعه پرداخت. وی سپس از طریق کانادا، به ژاپن رفت (اوت ۱۸۹۷). یات سن در آنجا با فردی به نام میازاکی تورازو آشنا شد. تورازو، سون یات سن را با سیاستمداران و سرمایهداران بانفوذ ژاپنی آشنا کرد. پشتیبانی سیاسی و مالی آنها، یات سن را در رسیدن به اهدافش یاری کرد. | او در ۱۸۹۶ به لندن رفت و به مدت هشت ماه در موزه بریتانیا به مطالعه پرداخت. وی سپس از طریق کانادا، به ژاپن رفت (اوت ۱۸۹۷). یات سن در آنجا با فردی به نام میازاکی تورازو آشنا شد. تورازو، سون یات سن را با سیاستمداران و سرمایهداران بانفوذ ژاپنی آشنا کرد. پشتیبانی سیاسی و مالی آنها، یات سن را در رسیدن به اهدافش یاری کرد. | ||
همزمان چینی های دیگری نیز به عرصه مبارزه علیه حکومت چین وارد شدند. مشهورترین آنها لیانگ شیائو نام داشت که در سال ۱۸۹۸ به ژاپن گریخته و در آنجا از طریق تاسیس روزنامه، علیه نظام وقت چین تبلیغ می کرد. سون یات سن به تدریج تشکل های سیاسی مختلفی برای دانشجویان چینی در اروپا ایجاد کرد. او در سال ۱۹۰۴ تشکیلاتی تحت عنوان انجمن اتحاد در توکیو تشکیل داد و مبارزات علیه حکومت چین را | همزمان چینی های دیگری نیز به عرصه مبارزه علیه حکومت چین وارد شدند. مشهورترین آنها لیانگ شیائو نام داشت که در سال ۱۸۹۸ به ژاپن گریخته و در آنجا از طریق تاسیس روزنامه، علیه نظام وقت چین تبلیغ می کرد. سون یات سن به تدریج تشکل های سیاسی مختلفی برای دانشجویان چینی در اروپا ایجاد کرد. او در سال ۱۹۰۴ تشکیلاتی تحت عنوان انجمن اتحاد در توکیو تشکیل داد و مبارزات علیه حکومت چین را سازمانیافتهتر نمود. | ||
به تدریج مشکلات زیادی برای سون یات سن پدید آمد. بخش بزرگی از این مشکلات ناشی از فشارهای دول خارجی بود. در ۱۹۰۷ دولت ژاپن از یات سن خواست که فوراً خاک این کشور را ترک نماید. او سپس در هندو چین فرانسه (ویتنام) اقامت گزید اما مدتی بعد به دلیل فشارهای دولت فرانسه، ناچار به ترک آنجا گردید. | به تدریج مشکلات زیادی برای سون یات سن پدید آمد. بخش بزرگی از این مشکلات ناشی از فشارهای دول خارجی بود. در ۱۹۰۷ دولت ژاپن از یات سن خواست که فوراً خاک این کشور را ترک نماید. او سپس در هندو چین فرانسه (ویتنام) اقامت گزید اما مدتی بعد به دلیل فشارهای دولت فرانسه، ناچار به ترک آنجا گردید. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
در سال ۱۹۱۱ دولت چین در پی ملی کردن خطوط راه آهن برآمد. این مسئله باعث نادیده گرفتن منافع مالکان محلی میشد که اکنون بایستی بخشی از املاک خود را در اختیار دولت قرار میدادند. این اقدام حکومت باعث وقوع شورشی در ایالت سیچوآن گردید. در اکتبر همان سال یک گروه انقلابی محلی در منطقه ووهان به پا خاسته و با بهرهگیری از ضعف دولت مرکزی، اختیار نهادهای دولتی را بدست گرفتند. | در سال ۱۹۱۱ دولت چین در پی ملی کردن خطوط راه آهن برآمد. این مسئله باعث نادیده گرفتن منافع مالکان محلی میشد که اکنون بایستی بخشی از املاک خود را در اختیار دولت قرار میدادند. این اقدام حکومت باعث وقوع شورشی در ایالت سیچوآن گردید. در اکتبر همان سال یک گروه انقلابی محلی در منطقه ووهان به پا خاسته و با بهرهگیری از ضعف دولت مرکزی، اختیار نهادهای دولتی را بدست گرفتند. | ||
این رویداد باعث بازگشت سون یات سن به کشور شد. او اینک می دانست که شرایط برای به ثمر رسیدن انقلاب مهیاست. یات سن با یکی از وزرای امپراتوری -یوآن شیکای- گفت و گو کرد. آن دو با یکدیگر | این رویداد باعث بازگشت سون یات سن به کشور شد. او اینک می دانست که شرایط برای به ثمر رسیدن انقلاب مهیاست. یات سن با یکی از وزرای امپراتوری -یوآن شیکای- گفت و گو کرد. آن دو با یکدیگر معاملهای کردند که اگر شیکای بتواند نیروهای انقلابی را در رسیدن به پایتخت و سرنگونی رژیم یاری کند، او (شیکای) رهبر بعدی چین خواهد بود. در ۱۲ فوریه ۱۹۱۲ امپراتور خردسال چین -پو یی- از سلطنت کنارهگیری کرد و دو روز بعد، یوآن شیکای به رهبری چین برگزیده شد. | ||
بلافاصله پس از به ثمر رسیدن انقلاب، یات سن اقدام به ایجاد تشکلی سیاسی به نام حزب ملیگرایان چینی (کومینتانگ) نمود. این وضعیت به ایجاد دشمنی میان سون یات سن و یوان شیکای انجامید. یات سن که عملاً قدرتی نداشت، به ژاپن گریخت. یات سن به تدریج دچار مشکل شد. او که تلاش می کرد همچون یک رهبر خداگونه پرستیده شود، تمامی گروه های انقلابی را به ادای سوگند وفاداری نسبت به خود مجبور نمود. همچنین برای جلب حمایت | بلافاصله پس از به ثمر رسیدن انقلاب، یات سن اقدام به ایجاد تشکلی سیاسی به نام حزب ملیگرایان چینی (کومینتانگ) نمود. این وضعیت به ایجاد دشمنی میان سون یات سن و یوان شیکای انجامید. یات سن که عملاً قدرتی نداشت، به ژاپن گریخت. یات سن به تدریج دچار مشکل شد. او که تلاش می کرد همچون یک رهبر خداگونه پرستیده شود، تمامی گروه های انقلابی را به ادای سوگند وفاداری نسبت به خود مجبور نمود. همچنین برای جلب حمایت ژاپنیها، وعدهی دادن امتیازات مهم به آنها را مطرح کرد. | ||
اعتراضات مداوم از جانب اقشار مختلف اجتماعی، شیکای را تسلیم کرد. او در ژوئن ۱۹۱۶ درگذشت. سون یات سن که از دستیابی به قدرت ناتوان مانده بود، دولت خودخواندهی خودش را در کانتون تاسیس کرد. او که نسبت به کمک ژاپن و دولتهای غربی ناامید شده بود، به شوروی روی آورد. در سالهای ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ دیپلماتهای روس با سون یات سن دیدار کردند. | اعتراضات مداوم از جانب اقشار مختلف اجتماعی، شیکای را تسلیم کرد. او در ژوئن ۱۹۱۶ درگذشت. سون یات سن که از دستیابی به قدرت ناتوان مانده بود، دولت خودخواندهی خودش را در کانتون تاسیس کرد. او که نسبت به کمک ژاپن و دولتهای غربی ناامید شده بود، به شوروی روی آورد. در سالهای ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ دیپلماتهای روس با سون یات سن دیدار کردند. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
سون یات سن پس از بازگشت به چین برای ادامهی تحصیل به هنگکنگ رفت و تا سال ۱۸۹۶ در دانشکدهی پزشکی، زیر نظر مسیونرهای مسیحی درس خواند و در سال ۱۸۹۲ به عنوان پزشک عمومی فارغالتحصیل شد و در یک بیمارستان وابسته به مسیونرها مشغول به کار گردید. او میخواست از این طریق، بیماران چینی را طبابت کند، اما واقعیات اجتماعی و سرنوشت، مسیر او را تغییر داد. سون یات سِن با توجه به پیشینهی آشناییاش با مسیحیت و تحصیل در دانشکدهای متعلق به مسیحیان، سرانجام به آیین مسیحیت گروید و تحت تأثیر فرهنگ غرب و افکار جمهوریخواهانه قرار گرفت. در همین ایام بود که وی با الهام از مسیح نجاتدهنده، به فکر راه اندازی انقلابی جهت نجات مردم کشورش از یوغ امپراتوری چینگ و امپریالیسم غرب افتاد. | سون یات سن پس از بازگشت به چین برای ادامهی تحصیل به هنگکنگ رفت و تا سال ۱۸۹۶ در دانشکدهی پزشکی، زیر نظر مسیونرهای مسیحی درس خواند و در سال ۱۸۹۲ به عنوان پزشک عمومی فارغالتحصیل شد و در یک بیمارستان وابسته به مسیونرها مشغول به کار گردید. او میخواست از این طریق، بیماران چینی را طبابت کند، اما واقعیات اجتماعی و سرنوشت، مسیر او را تغییر داد. سون یات سِن با توجه به پیشینهی آشناییاش با مسیحیت و تحصیل در دانشکدهای متعلق به مسیحیان، سرانجام به آیین مسیحیت گروید و تحت تأثیر فرهنگ غرب و افکار جمهوریخواهانه قرار گرفت. در همین ایام بود که وی با الهام از مسیح نجاتدهنده، به فکر راه اندازی انقلابی جهت نجات مردم کشورش از یوغ امپراتوری چینگ و امپریالیسم غرب افتاد. | ||
دکتر سون یات سِن در۲۰ سالگی به توصیهی خانواده با یکی از هم روستاییانش به نام لو موجِن (Lu Muzhen)، ازدواج و از وی یک پسر و دو دختر | دکتر سون یات سِن در۲۰ سالگی به توصیهی خانواده با یکی از هم روستاییانش به نام لو موجِن (Lu Muzhen)، ازدواج کرد و از وی صاحب یک پسر و دو دختر شد. وی سپس در سال ۱۹۱۵میلادی، بدون این که همسر سابقش را طلاق دهد، با سونگ چینگ لینگ، دختر یکی از متمولین مسیحی شانگهای ازدواج نمود. ارتباط سون با پدر همسرش چارلز سونگ، تأثیر فوقالعادهای در زندگی سیاسی وی داشت. کشورهای غربی نیز در طول دوران مبارزات سون یات سِن، از وی به شدت حمایت میکردند. چون انتظار داشتند با روی کار آمدن سون یات سِن مسیحی در چین، زمینه برای گسترش دموکراسی و ارزشهای غربی و آیین مسیحیت در این کشور فراهم خواهد شد. | ||
پس از درگذشت وی، حزب کومین تانگ و حزب کمونیست هردو ادعای میراث داری سون را داشتند. سونگ چینگ لینگ (Soong Ching Ling) بیوه ی وی از کمونیستها در برابر چیانگ کایشِک-شوهر خواهرش- طرفداری کرد و به همین جهت پس از تأسیس جمهوری خلق چین در | پس از درگذشت وی، حزب کومین تانگ و حزب کمونیست هردو ادعای میراث داری سون را داشتند. سونگ چینگ لینگ (Soong Ching Ling) بیوه ی وی از کمونیستها در برابر چیانگ کایشِک-شوهر خواهرش- طرفداری کرد و به همین جهت پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال۱۹۴۹ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۱، وی به معاونت ریاست جمهوری برگزیده شد. حتی کمی پیش از فوتش به عنوان رییس جمهور افتخاری این کشور نیز منصوب گردید. | ||
سون یات سن به این نتیجه رسیده بود که امپراتوری چینگ تمایلی به استفاده از دانش غرب برای توسعهی کشور چین ندارد، لذا کار پزشکی را کنار گذاشت و به دنبال ایجاد اصلاحات و تغییرات اجتماعی در چین از طریق انقلاب پرداخت. در سال ۱۸۹۱ وی با چند نفر از انقلابیون چینی در هنگکنگ آشنا شد و با همفکری آنان در صدد ساقط کردن امپراتوری چینگ برآمد. سون یات سن به همراه چند نفر از همفکرانش که با سیستم حکومتی غرب آشنایی داشتند، در سال ۱۸۹۴نامهای به نایبالسلطنهی چینگ نوشته و در آن پیشنهاداتی برای ایجاد اصلاحات در کشور برای مدرنسازی سیستم حکومت مطرح کرد. وی حتی شخصا برای طرح این پیشنهادات به تیُن جین سفر کرد ولی اجازهی ملاقات به او داده نشد. پس از این جریان او تنها راه چاره را برپایی انقلاب تشخیص داد. برای زمینهسازی انقلاب، چین را به مقصد هاوایی ترک کرد و در آنجا با همکاری برخی از چینیهای مقیم، «انجمن احیای چین (Revive China Society) را تأسیس کرد که هدف آن ایجاد انقلاب در چین بود. اعضای این انجمن عمدتا از چینیهای خارج از کشور، به ویژه اقشار پایین جامعه بودند. همزمان با تشکیل این انجمن در هاوایی، شاخهای از آن در هنگکنگ تحت عنوان «انجمن ادبی فورِن» (Furen Literary Society) آغاز به کار کرد که ریاست آن بر عهدهی ایونگ کووی (Yeung Kui) و دبیر کل آن سون یات سِن بود. این انجمن فعالیت خود را تحت عنوان شرکتی به نام«چیان خِنگ» که در سال ۱۸۹۴ در کانتون تاسیس شده بود ادامه میدادند. در پوشش این شرکت وی به هاوائی رفت و از چینیهای جمهوریخواه مقیم هاوائی مقداری کمک مالی جمع کرد و با آن پول، صد صندوق اسلحه از قاچاقچیان هنگکنگ خرید و با برچسب مصالح ساختمانی به کانتون وارد کرد. پلیس از این فعالیتها آگاه و اسلحهها را کشف کرد. در نتیجه، سون یات سِن برای جلوگیری از دستگیر شدن به شانگهای فرار کرد ولی سه تن از مسولان مالی این شرکت دستگیر و اعدام و خود شرکت هم منحل شد. پلیس اسنادی را از این شرکت کشف کرد که ثابت میکرد سون یات سِن از محرکین اصلی توطئه علیه امپراتوری چین بوده است. در نتیجه برای سر دکتر یکصد هزار دلار هنگگنگ جایزه تعیین کردند ولی وی موفق شد بازحمت فراوان با یک کشتی ایرلندی از شانگهای به انگلستان فرار کند. | سون یات سن به این نتیجه رسیده بود که امپراتوری چینگ تمایلی به استفاده از دانش غرب برای توسعهی کشور چین ندارد، لذا کار پزشکی را کنار گذاشت و به دنبال ایجاد اصلاحات و تغییرات اجتماعی در چین از طریق انقلاب پرداخت. در سال ۱۸۹۱ وی با چند نفر از انقلابیون چینی در هنگکنگ آشنا شد و با همفکری آنان در صدد ساقط کردن امپراتوری چینگ برآمد. سون یات سن به همراه چند نفر از همفکرانش که با سیستم حکومتی غرب آشنایی داشتند، در سال ۱۸۹۴نامهای به نایبالسلطنهی چینگ نوشته و در آن پیشنهاداتی برای ایجاد اصلاحات در کشور برای مدرنسازی سیستم حکومت مطرح کرد. وی حتی شخصا برای طرح این پیشنهادات به تیُن جین سفر کرد ولی اجازهی ملاقات به او داده نشد. پس از این جریان او تنها راه چاره را برپایی انقلاب تشخیص داد. برای زمینهسازی انقلاب، چین را به مقصد هاوایی ترک کرد و در آنجا با همکاری برخی از چینیهای مقیم، «انجمن احیای چین (Revive China Society) را تأسیس کرد که هدف آن ایجاد انقلاب در چین بود. اعضای این انجمن عمدتا از چینیهای خارج از کشور، به ویژه اقشار پایین جامعه بودند. همزمان با تشکیل این انجمن در هاوایی، شاخهای از آن در هنگکنگ تحت عنوان «انجمن ادبی فورِن» (Furen Literary Society) آغاز به کار کرد که ریاست آن بر عهدهی ایونگ کووی (Yeung Kui) و دبیر کل آن سون یات سِن بود. این انجمن فعالیت خود را تحت عنوان شرکتی به نام«چیان خِنگ» که در سال ۱۸۹۴ در کانتون تاسیس شده بود ادامه میدادند. در پوشش این شرکت وی به هاوائی رفت و از چینیهای جمهوریخواه مقیم هاوائی مقداری کمک مالی جمع کرد و با آن پول، صد صندوق اسلحه از قاچاقچیان هنگکنگ خرید و با برچسب مصالح ساختمانی به کانتون وارد کرد. پلیس از این فعالیتها آگاه و اسلحهها را کشف کرد. در نتیجه، سون یات سِن برای جلوگیری از دستگیر شدن به شانگهای فرار کرد ولی سه تن از مسولان مالی این شرکت دستگیر و اعدام و خود شرکت هم منحل شد. پلیس اسنادی را از این شرکت کشف کرد که ثابت میکرد سون یات سِن از محرکین اصلی توطئه علیه امپراتوری چین بوده است. در نتیجه برای سر دکتر یکصد هزار دلار هنگگنگ جایزه تعیین کردند ولی وی موفق شد بازحمت فراوان با یک کشتی ایرلندی از شانگهای به انگلستان فرار کند. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
سون یات سن، به مدت یکماه در منزل دکتر کانتلی (James Kantlie) که در زمان تحصیل وی در هنگکنگ رئیس دانشکده طب بوده واینک جزو پزشکان سلطنتی کاخ باکینگهام بود، مخفی شد. ولی ماموران سفارت چین او را در کافهای در لندن شناسائی و با حیله وترفند او را به عمارتی در اطراف «وست مینستر» کشانده و دستگیر و بیهوش و به سفارت چین منتقل کردند. قرار بود که سه هفتهی دیگر او را مجدادا بیهوش و تحت نظارت وابستهی نظامی سفارت چین و در داخل یک جعبهی چوبی با یک کشتی چینی به یکی از بنادر این کشور منتقل کنند. | سون یات سن، به مدت یکماه در منزل دکتر کانتلی (James Kantlie) که در زمان تحصیل وی در هنگکنگ رئیس دانشکده طب بوده واینک جزو پزشکان سلطنتی کاخ باکینگهام بود، مخفی شد. ولی ماموران سفارت چین او را در کافهای در لندن شناسائی و با حیله وترفند او را به عمارتی در اطراف «وست مینستر» کشانده و دستگیر و بیهوش و به سفارت چین منتقل کردند. قرار بود که سه هفتهی دیگر او را مجدادا بیهوش و تحت نظارت وابستهی نظامی سفارت چین و در داخل یک جعبهی چوبی با یک کشتی چینی به یکی از بنادر این کشور منتقل کنند. | ||
موضوع به مطبوعات کشانده شد و مردم در هاید پارک لندن میتینگی برگزار و خواستار آزادی او از سفارت چین شدند. با انتشار مقالهای در روزنامهی تایمز لندن به قلم ماکسیم گورکی نویسندهی مشهور روس در این خصوص، کار به مجلس عوام کشید تا بالاخره وزارت خارجه و دولت انگلیس | موضوع به مطبوعات کشانده شد و مردم در هاید پارک لندن میتینگی برگزار و خواستار آزادی او از سفارت چین شدند. با انتشار مقالهای در روزنامهی تایمز لندن به قلم ماکسیم گورکی نویسندهی مشهور روس در این خصوص، کار به مجلس عوام کشید تا بالاخره وزارت خارجه و دولت انگلیس بهرغم عدم تمایل به خراب کردن روابط خود با چین، مجبور شدند در قضیه دخالت كرده و در نهایت سفارت چین پس از سه هفته توقیف «سون یات سِن» در سفارت، ناگزیر او را به پلیس لندن تحویل داد. | ||
در اثر انعکاس این حادثه در رسانهها، سون در سرتاسر اروپا مشهور شد و روزنامهها هر هفته مقالاتی از او در نشریات لندن و پاریس و برلین و بروکسل چاپ میکردند. صدها دانشجوی چینی در سوربن و پاریس و آکادمی نظامی پوتسدام، با افکار آزادیخواهانه و انقلابی او آشنا شدند. او در این اوضاع با محافل مختلف اجتماعی سیاسی لندن مراوده پیدا کرد. برخی هم معتقدند که سون یات سِن هنگام اقامت در لندن با لژهای مخفی تشکیلات«فراماسونری» مرتبط شده و به عضویت آن در آمده است. | در اثر انعکاس این حادثه در رسانهها، سون در سرتاسر اروپا مشهور شد و روزنامهها هر هفته مقالاتی از او در نشریات لندن و پاریس و برلین و بروکسل چاپ میکردند. صدها دانشجوی چینی در سوربن و پاریس و آکادمی نظامی پوتسدام، با افکار آزادیخواهانه و انقلابی او آشنا شدند. او در این اوضاع با محافل مختلف اجتماعی سیاسی لندن مراوده پیدا کرد. برخی هم معتقدند که سون یات سِن هنگام اقامت در لندن با لژهای مخفی تشکیلات«فراماسونری» مرتبط شده و به عضویت آن در آمده است. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
در سال دوم تأسیس«انجمن احیای بیداری چین»، سون یات سِن نخستین قیام را علیه دولت چینگ در گوانگجو آغاز کرد که از هنگکنگ رهبری میشد. ولی این قیام سریعا لو رفت و با دستگیری ۷۰نفر از کادرهای قیام توسط نیروهای چینگ، قیام در همان آغاز سرکوب شد. با شکست قیام گوانگجو، سون یات سِن به صورت خود تبعیدی به ژاپن رفت و در آنجا با افراد و دیدگاههای مختلفی که با امپریالیسم غرب مخالف و بیشتر طرفدار پان آسیایی بودند، مانند میازاکی توتِن (Miyazaki Toten) آشنا شد و از کمک مالی این افراد برای پیشبرد اهداف انقلابی خود بهرهمند شد. وی در ۲۲اکتبر ۱۹۰۰، و ۵ سال پس از شکست شورش گوانگجو، قیام دیگری را در خویجو (Hui Zhou) سازماندهی کرد تا به گوانگجو حمله کند ولی این قیام هم به شکست منجر گردید. سون باز هم برای جمعآوری کمکهای مالی برای حزب انقلابیش و کسب حمایت از قیام مردم چین، بارها به ژاپن، اروپا، آمریکا و کانادا مسافرت کرد. | در سال دوم تأسیس«انجمن احیای بیداری چین»، سون یات سِن نخستین قیام را علیه دولت چینگ در گوانگجو آغاز کرد که از هنگکنگ رهبری میشد. ولی این قیام سریعا لو رفت و با دستگیری ۷۰نفر از کادرهای قیام توسط نیروهای چینگ، قیام در همان آغاز سرکوب شد. با شکست قیام گوانگجو، سون یات سِن به صورت خود تبعیدی به ژاپن رفت و در آنجا با افراد و دیدگاههای مختلفی که با امپریالیسم غرب مخالف و بیشتر طرفدار پان آسیایی بودند، مانند میازاکی توتِن (Miyazaki Toten) آشنا شد و از کمک مالی این افراد برای پیشبرد اهداف انقلابی خود بهرهمند شد. وی در ۲۲اکتبر ۱۹۰۰، و ۵ سال پس از شکست شورش گوانگجو، قیام دیگری را در خویجو (Hui Zhou) سازماندهی کرد تا به گوانگجو حمله کند ولی این قیام هم به شکست منجر گردید. سون باز هم برای جمعآوری کمکهای مالی برای حزب انقلابیش و کسب حمایت از قیام مردم چین، بارها به ژاپن، اروپا، آمریکا و کانادا مسافرت کرد. | ||
براساس قانون«اخراج چینی ها» که در سال۱۸۸۲ از سوی آمریکا تصویب شده بود، سون یات سِن برای سفر به ایالات متحدهی آمریکا با مشکلاتی مواجه بود، لذا سون برای یافتن راهحل قانونی جهت مسافرت به آمریکا به «انجمن آسمان و زمین» که تشکیلاتی قدیمی و به «سازمان | براساس قانون«اخراج چینی ها» که در سال۱۸۸۲ از سوی آمریکا تصویب شده بود، سون یات سِن برای سفر به ایالات متحدهی آمریکا با مشکلاتی مواجه بود، لذا سون برای یافتن راهحل قانونی جهت مسافرت به آمریکا به «انجمن آسمان و زمین» که تشکیلاتی قدیمی و به «سازمان همکاریهای سهگانه» نیز شهرت داشت متوسل شد ولی این تلاش هم به نتیجه نرسید و سون یات سِن پس از ورود به این کشور دستگیر و به مدت ۱۷روز زندانی شد. در نهایت با همکاری مقامات هاوایی وی توانست با دریافت کارت شناسایی هاوایی و اخذ شهروندی آمریکا این مشکل را حل نماید. | ||
=== انقلاب و سون یات سن === | === انقلاب و سون یات سن === | ||
سون یات سِن در سال۱۹۰۴، در ژاپن با انتشار دو کتاب تحت | سون یات سِن در سال۱۹۰۴، در ژاپن با انتشار دو کتاب تحت عناوین «حل مسألهی چین» و «سه اصل ملی» اصول سه گانهی انقلاب خود را تحت عنوان (تأسیس جمهوری، تقسیم عادلانهی زمین و برابری مردم) اعلام کرد. این اصول شامل مفاهیمی همچون ناسیونالیسم، دموکراسی و رفاه عمومی هم میشد. وی در۲۰ماه اوت سال ۱۹۰۵، با سایر گروههای انقلابی چینی در توکیو اتحادیهای تحت عنوان «لیگ متحد» (United League) برای حمایت از انقلاب چین تشکیل داد که هواداران این اتحادیه در سال ۱۹۰۶ بالغ بر ۹۳۶نفر میشد. وی در ژاپن با افراد مختلفی از جمله چیان کایچک که بعدها از یاران همیشگی وی شد، آشنا گردید.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/tsaiz سایت مجله ویستا]</ref> | ||
با توسعهی فعالیتهای سون، محبوبیت وی نیز به فراتر از سرزمین چین رفته و به ویژه در جنوب شرق آسیا که تعدادی زیادی چینی در این منطقه زندگی میکردند، طرفداران زیادی پیدا کرد. وی در سفری به مالزی و سنگاپور با تاجران چینی مقیم این کشورها ملاقات و حمایت مالی آنان از انقلاب را به دست آورد. | با توسعهی فعالیتهای سون، محبوبیت وی نیز به فراتر از سرزمین چین رفته و به ویژه در جنوب شرق آسیا که تعدادی زیادی چینی در این منطقه زندگی میکردند، طرفداران زیادی پیدا کرد. وی در سفری به مالزی و سنگاپور با تاجران چینی مقیم این کشورها ملاقات و حمایت مالی آنان از انقلاب را به دست آورد. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
==== اختلافات در پارلمان تازه تأسیس ==== | ==== اختلافات در پارلمان تازه تأسیس ==== | ||
دولت موقت جدید هنوز کنترل کاملی بر تمام ارتش نداشت. خیلی از فرماندهان نظامی در مناطق مختلف همچنان نسبت به سیستم پیشین وفادار بوده و رژیم جدید را به رسمیت نمی شناختند. با برگزاری انتخابات در سال۱۹۱۲ مجلس قانونگذاری جدید چین شکل گرفت و از نانجینگ به پکن منتقل شد. در این مجلس نمایندگان به دو گروه طرفدار سون یات سِن و هوادار یوان شیکای تقسیم شده بودند. بیشتر انقلابیون نسبت به اهداف پشت پردهی یوان مشکوک بودند. در مجلس قانونگذاری سونگ جیائورِن (Song Jiaoren)، از طرفداران سون تلاش کرد تا با متحد ساختن نمایندگان احزاب کوچکتر، مجلس را کنترل و آنان را زیر چتر تشکیلات بزرگتری به نام حزب ملی کومین تانگ در آورد. تلاشهای سونگ به نتیجه رسید و حزب کومین تانگ در انتخابات پارلمانی سال۱۹۱۲-۱۹۱۳، موفق شد از ۵۹۶کرسی نمایندگی پارلمان، ۲۶۹ کرسی را به خود اختصاص دهد و در انتخابات مجلس سنا نیز از ۲۷۴ کرسی ۱۲۳ کرسی را به دست آورد. ادامهی اختلاف میان سون یات سِن و انقلابیون هوادارش از یک سو و یوان شیکای و طرفدارانش از سوی دیگر، منجر به درگیری شدید نظامی در سال ۱۹۱۳ شد که به انقلاب دوم معروف گشت. شورش هواداران سون یات سِن علیه یوان نا موفق بود، لذا سون مجبور به درخواست پناهندگی از ژاپن شد و سونگ جیائورِن رهبر حزب کومین تانگ به دستور | دولت موقت جدید هنوز کنترل کاملی بر تمام ارتش نداشت. خیلی از فرماندهان نظامی در مناطق مختلف همچنان نسبت به سیستم پیشین وفادار بوده و رژیم جدید را به رسمیت نمی شناختند. با برگزاری انتخابات در سال۱۹۱۲ مجلس قانونگذاری جدید چین شکل گرفت و از نانجینگ به پکن منتقل شد. در این مجلس نمایندگان به دو گروه طرفدار سون یات سِن و هوادار یوان شیکای تقسیم شده بودند. بیشتر انقلابیون نسبت به اهداف پشت پردهی یوان مشکوک بودند. در مجلس قانونگذاری سونگ جیائورِن (Song Jiaoren)، از طرفداران سون تلاش کرد تا با متحد ساختن نمایندگان احزاب کوچکتر، مجلس را کنترل و آنان را زیر چتر تشکیلات بزرگتری به نام حزب ملی کومین تانگ در آورد. تلاشهای سونگ به نتیجه رسید و حزب کومین تانگ در انتخابات پارلمانی سال۱۹۱۲-۱۹۱۳، موفق شد از ۵۹۶کرسی نمایندگی پارلمان، ۲۶۹ کرسی را به خود اختصاص دهد و در انتخابات مجلس سنا نیز از ۲۷۴ کرسی ۱۲۳ کرسی را به دست آورد. ادامهی اختلاف میان سون یات سِن و انقلابیون هوادارش از یک سو و یوان شیکای و طرفدارانش از سوی دیگر، منجر به درگیری شدید نظامی در سال ۱۹۱۳ شد که به انقلاب دوم معروف گشت. شورش هواداران سون یات سِن علیه یوان نا موفق بود، لذا سون مجبور به درخواست پناهندگی از ژاپن شد و سونگ جیائورِن رهبر حزب کومین تانگ به دستور سری یوان ترور شده و به قتل رسید. | ||
با غیر قانونی اعلام شدن حزب کومین تانگ و فرار سون به خارج از کشور و همچنین انحلال پارلمان به دستور یوان، تمام اختیارات به دست یوان افتاد و بدین ترتیب یوان شیکای فرمانروای مطلق چین شد. او بهتدریج بهفکر بازگشت به امپراتوری افتاد. وی در اکتبر ۱۹۱۵با برگزاری رفراندمی که طی آن اکثریت مردم خواستار بازگشت به رژیم سلطنتی شدند، خود را آمادهی تاجگذاری کرد. این حرکت که مخالف قانون اساسی جدید بود، با مخالفت اکثر فعالان سیاسی مواجه شد و سون رهبری این مخالفتها را از خارج از کشور بر عهده داشت. این تحرکات سیاسی موجب آغاز دوران هرج و مرج سیاسی و نظامی و ظهور جنگ سالاران در مناطق مختلف این کشور شد. در چنین شرایطی بود که سون با ارسال نامهای به پاریس از سوسیالیستهای فرانسه درخواست کرد برای ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی در چین به وی یاری کنند. | با غیر قانونی اعلام شدن حزب کومین تانگ و فرار سون به خارج از کشور و همچنین انحلال پارلمان به دستور یوان، تمام اختیارات به دست یوان افتاد و بدین ترتیب یوان شیکای فرمانروای مطلق چین شد. او بهتدریج بهفکر بازگشت به امپراتوری افتاد. وی در اکتبر ۱۹۱۵با برگزاری رفراندمی که طی آن اکثریت مردم خواستار بازگشت به رژیم سلطنتی شدند، خود را آمادهی تاجگذاری کرد. این حرکت که مخالف قانون اساسی جدید بود، با مخالفت اکثر فعالان سیاسی مواجه شد و سون رهبری این مخالفتها را از خارج از کشور بر عهده داشت. این تحرکات سیاسی موجب آغاز دوران هرج و مرج سیاسی و نظامی و ظهور جنگ سالاران در مناطق مختلف این کشور شد. در چنین شرایطی بود که سون با ارسال نامهای به پاریس از سوسیالیستهای فرانسه درخواست کرد برای ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی در چین به وی یاری کنند. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
سون یات سِن، سرانجام در ۱۲ ماه مارس۱۹۲۴، بر اثر سرطان و در ۵۸سالگی درگذشت. جسد وی برا ی مدتی در معبد بودایی «ابرهای لاجوردی» (Azure Clouds) در حومهی پکن نگهداری شد و سپس در سال ۱۹۲۹ برای وی آرامگاه باشکوهی در نان جینگ ساخته شد و بقایای جسدش به آنجا منتقل گردید. | سون یات سِن، سرانجام در ۱۲ ماه مارس۱۹۲۴، بر اثر سرطان و در ۵۸سالگی درگذشت. جسد وی برا ی مدتی در معبد بودایی «ابرهای لاجوردی» (Azure Clouds) در حومهی پکن نگهداری شد و سپس در سال ۱۹۲۹ برای وی آرامگاه باشکوهی در نان جینگ ساخته شد و بقایای جسدش به آنجا منتقل گردید. | ||
سون یات سِن در میان رهبران قرن بیستم کشور چین جایگاه ویژه ای دارد. هم در چین کمونیست و هم در چین ملی(تایوان) مورد احترام مردم است. در تایوان از وی به عنوان پدر جمهوری چین و در پکن از او به عنوان انقلابی پیشرو و سوسیالیست | سون یات سِن در میان رهبران قرن بیستم کشور چین جایگاه ویژه ای دارد. هم در چین کمونیست و هم در چین ملی (تایوان) مورد احترام مردم است. در تایوان از وی به عنوان پدر جمهوری چین و در پکن از او به عنوان انقلابی پیشرو و سوسیالیست ملیگرا نام برده می شود. مراکز علمی-فرهنگی بسیاری در داخل و خارج چین به نام سون یاتسِن تأسیس شده و از زندگی او فیلمها و سریالهای مختلفی ساخته شده است. | ||
== منابع == | == منابع == |