۵۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مانند خیلی حوادث دیگر، ناگهانی و بدون پیشینه نبود؛ بلکه زمینههایی داشت. زمینهی این تظاهرات مردم در ۱۵خرداد برمیگردد به بسته شدن تمامی راههای فعالیتهای سیاسی توسط رژیم شاه و دستگاه [[ساواک]] آن، تا مردم نتوانند به حقوق حقهی خودشان و بهویژه آزادی برسند. | قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مانند خیلی حوادث دیگر، ناگهانی و بدون پیشینه نبود؛ بلکه زمینههایی داشت. زمینهی این تظاهرات مردم در ۱۵خرداد برمیگردد به بسته شدن تمامی راههای فعالیتهای سیاسی توسط رژیم شاه و دستگاه [[ساواک]] آن، تا مردم نتوانند به حقوق حقهی خودشان و بهویژه آزادی برسند. | ||
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] در سال ۱۳۳۲ علیه دولت قانونی [[دکتر محمد مصدق]]، تا سال ۱۳۳۹، در حکومت شاه، فئودالها یا بزرگزمینداران، دست بالا را داشتند و زمینههای انقلاب در ایران علیه رژیم شاه بسیار قوی بود. فشار دولت وقت آمریکا به شاه این بود که این نظام قابل قبول نیست. بنابر این در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱، یک فضای نسبتاً باز سیاسی به وجود آمده بود. در سال ۱۳۳۹، جبههی ملی شناخته شدهترین جریان سیاسی بود که فعالیت میکرد؛ اما از آنجایی که شعارهایش نسبت به خواست مردم ایران، راست روانه بود، در سال ۱۳۴۰، نهضت آزادی از آن جدا شد. [[دکتر محمد مصدق]] که در احمدآباد و در تبعید بود در پاسخ به نامهی | پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] در سال ۱۳۳۲ علیه دولت قانونی [[دکتر محمد مصدق]]، تا سال ۱۳۳۹، در حکومت شاه، فئودالها یا بزرگزمینداران، دست بالا را داشتند و زمینههای انقلاب در ایران علیه رژیم شاه بسیار قوی بود. فشار دولت وقت آمریکا به شاه این بود که این نظام قابل قبول نیست. بنابر این در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱، یک فضای نسبتاً باز سیاسی به وجود آمده بود. در سال ۱۳۳۹، جبههی ملی شناخته شدهترین جریان سیاسی بود که فعالیت میکرد؛ اما از آنجایی که شعارهایش نسبت به خواست مردم ایران، راست روانه بود، در سال ۱۳۴۰، نهضت آزادی از آن جدا شد. [[دکتر محمد مصدق]] که در احمدآباد و در تبعید بود در پاسخ به نامهی [[مهدی بازرگان|مهندس مهدی بازرگان]]، نهضت آزادی را تأیید کرد. نهضت آزادی به رهبری [[آیتالله طالقانی]] و مهندس بازرگان و دکتر سحابی، با شعار ''سلطنت آری ولی دیکتاتوری نه''، به مهمترین جریان سیاسی تبدیل شد. حرف نهضت آزادی این بود که شاه نباید در حکومت دخالت کند و دولت باید منتخب مردم باشد؛ اما شاه با یک مانور سیاسی و اقتصادی و با فریبکاری، اعلام انقلاب سفید کرد که این بهاصطلاح انقلاب، در شروع ۶ اصل داشت و در سالهای بعد تا ۱۹ اصل هم رسید.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%db%b1%db%b5%d8%ae%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%da%af%d9%88%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%81%d8%b1%d9%85%db%8c%d8%b3%d9%85-%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3/ ۱۵ خرداد گورستان رفرمیسم - سایت ایران آزادی]</ref> | ||
شاه در دههی نخست پس از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد؛ و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا، اف.بی.آی و موساد، [[ساواک]] را تشکیل داد. احزابی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] و جریانهایی مثل جبههی ملی را تار و مار کرد. مثلاً حزب ایران، ستون اصلی تشکیل دهندهی [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غولهای بزرگ نفتی دنیا عملاً جنبش [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت]] را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکههای خود توانست افرادی را که به دانشگاهها و ادارات و کارخانههای عظیم دولتی وارد میشدند، بهطور کامل بازرسی و تفتیش کند، با طبقهی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و در عمل دیکتاتوری همه جانبهای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانوادههای اشرافی زمیندار، روز به روز بیشتر میشد، بهطوری که نسبت نمایندگان زمیندار مجلس از ۴۹ درصد در دورهی هفدهم (۱۳۳۲-۱۳۳۱) به ۵۱ درصد در دورهی نوزدهم (۱۳۳۹-۱۳۳۵) رسید. | شاه در دههی نخست پس از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد؛ و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا، اف.بی.آی و موساد، [[ساواک]] را تشکیل داد. احزابی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] و جریانهایی مثل جبههی ملی را تار و مار کرد. مثلاً حزب ایران، ستون اصلی تشکیل دهندهی [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غولهای بزرگ نفتی دنیا عملاً جنبش [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت]] را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکههای خود توانست افرادی را که به دانشگاهها و ادارات و کارخانههای عظیم دولتی وارد میشدند، بهطور کامل بازرسی و تفتیش کند، با طبقهی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و در عمل دیکتاتوری همه جانبهای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانوادههای اشرافی زمیندار، روز به روز بیشتر میشد، بهطوری که نسبت نمایندگان زمیندار مجلس از ۴۹ درصد در دورهی هفدهم (۱۳۳۲-۱۳۳۱) به ۵۱ درصد در دورهی نوزدهم (۱۳۳۹-۱۳۳۵) رسید. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
شاه برای اجرای برنامههای خود و تأمین هزینههای نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وامهای هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد. این بحران در سال ۱۳۳۹ به اوج خود رسید. به علت وامهای سنگین اندوختههای خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بینالمللی پول و آمریکا شد. دولت آمریکا به ریاست جمهوری جان اف کندی که سیاستش برای مهار انقلابات اجتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومتهای دیکتاتوری بود؛ شرط کمک خود را وارد کردن لیبرالها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم شاه را بیثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گستردهای شروع شد که بعضاً به درگیریهای خونینی انجامید. <ref name=":0">کتاب ایران بین دو انقلاب - برواند آبراهامیان</ref> | شاه برای اجرای برنامههای خود و تأمین هزینههای نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وامهای هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد. این بحران در سال ۱۳۳۹ به اوج خود رسید. به علت وامهای سنگین اندوختههای خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بینالمللی پول و آمریکا شد. دولت آمریکا به ریاست جمهوری جان اف کندی که سیاستش برای مهار انقلابات اجتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومتهای دیکتاتوری بود؛ شرط کمک خود را وارد کردن لیبرالها در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم شاه را بیثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گستردهای شروع شد که بعضاً به درگیریهای خونینی انجامید. <ref name=":0">کتاب ایران بین دو انقلاب - برواند آبراهامیان</ref> | ||
== انقلاب سفید == | == [[انقلاب سفید]] == | ||
شاه تحت شرایط فشار از طرف آمریکا، علی امینی را به نخستوزیری برگزید. امینی اصلاحات مد نظر آمریکا را که اصلاحات ارضی در رأس آن بود در دستور کار خود قرار داد. در این بین شاه که بیم آن داشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی موقعیت او را تحت تأثیر قرار دهد، آمریکاییها را قانع کرد که اصلاحات را خود به دست بگیرد و دولت امینی پس از ۱۴ ماه برکنار شد؛ و اسدالله علم جای او را گرفت و سرانجام برنامهی اصلاحات ارضی به اجرا درآمد. ابتدا در ۱۹ دی ۱۳۴۱ کنگرهی ملی کشاورزان تشکیل شد و شاه برنامهی اصلاحات ارضی خود را در آنجا اعلام کرد. در ۶ بهمن ۱۳۴۱ شاه برای مشروعیت بخشیدن به برنامهی خود آن را با نام انقلاب سفید با ۶ اصل به رفراندوم گذاشت. در واقع شاه رهبری دوران گذار از حکومتی نیمهفئودالی به حکومت بورژوازی کمپرادور را خود به دست گرفت و با این کار با یک پایه کردن حکومت خود، هر چه بیشتر پایههای دیکتاتوری سلطنتی را محکمتر کرد. بیهودگی این تلاشها در خرداد سال ۱۳۴۲ آشکار شد، وقتی که تودهی مردم به خیابانها ریختند و دست به اعتراض زدند.<ref name=":2">[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضد سلطنتی - ایران پدیا]]</ref> | شاه تحت شرایط فشار از طرف آمریکا، علی امینی را به نخستوزیری برگزید. امینی اصلاحات مد نظر آمریکا را که اصلاحات ارضی در رأس آن بود در دستور کار خود قرار داد. در این بین شاه که بیم آن داشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی موقعیت او را تحت تأثیر قرار دهد، آمریکاییها را قانع کرد که اصلاحات را خود به دست بگیرد و دولت امینی پس از ۱۴ ماه برکنار شد؛ و اسدالله علم جای او را گرفت و سرانجام برنامهی اصلاحات ارضی به اجرا درآمد. ابتدا در ۱۹ دی ۱۳۴۱ کنگرهی ملی کشاورزان تشکیل شد و شاه برنامهی اصلاحات ارضی خود را در آنجا اعلام کرد. در ۶ بهمن ۱۳۴۱ شاه برای مشروعیت بخشیدن به برنامهی خود آن را با نام انقلاب سفید با ۶ اصل به رفراندوم گذاشت. در واقع شاه رهبری دوران گذار از حکومتی نیمهفئودالی به حکومت بورژوازی کمپرادور را خود به دست گرفت و با این کار با یک پایه کردن حکومت خود، هر چه بیشتر پایههای دیکتاتوری سلطنتی را محکمتر کرد. بیهودگی این تلاشها در خرداد سال ۱۳۴۲ آشکار شد، وقتی که تودهی مردم به خیابانها ریختند و دست به اعتراض زدند.<ref name=":2">[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضد سلطنتی - ایران پدیا]]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== سرکوب قیام ۱۵خرداد == | == سرکوب قیام ۱۵خرداد == | ||
[[پرونده:قیام1.JPG|جایگزین=قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|بندانگشتی|314x314پیکسل|قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] | [[پرونده:قیام1.JPG|جایگزین=قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|بندانگشتی|314x314پیکسل|قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] | ||
در اواخر دهه ۳۰، با رئیسجمهور شدن جان اف کندی در آمریکا، شاه زیر فشار آمریکا برای انجام رفرم و اصلاحات در ایران قرار داشت. این فشار باعث ایجاد یک فضای نسبتاً باز سیاسی شد؛ و جریانهای مختلف سیاسی که پس از کودتای ۲۸مرداد | در اواخر دهه ۳۰، با رئیسجمهور شدن جان اف کندی در آمریکا، شاه زیر فشار آمریکا برای انجام رفرم و اصلاحات در ایران قرار داشت. این فشار باعث ایجاد یک فضای نسبتاً باز سیاسی شد؛ و جریانهای مختلف سیاسی که پس از [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲]]، سرکوب شده بودند، فرصت اندکی برای فعالیت پیدا کردند. | ||
شاه در مذاکره با آمریکا انجام انقلاب سفید را پذیرفت. انقلاب سفید حرکتی در جهت تغییر بافت جامعه ایران از فئودالیزم به سمت سرمایهداری وابسته بود که مطلوب آمریکا بوده و ایران را به بازاری برای اقتصاد این کشور تبدیل میکرد. شاه انقلاب سفید را به رفراندم گذاشت. | شاه در مذاکره با آمریکا انجام انقلاب سفید را پذیرفت. انقلاب سفید حرکتی در جهت تغییر بافت جامعه ایران از فئودالیزم به سمت سرمایهداری وابسته بود که مطلوب آمریکا بوده و ایران را به بازاری برای اقتصاد این کشور تبدیل میکرد. شاه انقلاب سفید را به رفراندم گذاشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
شب رفراندم رهبران [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] و نهضت آزادی اصلیترین احزاب سیاسی آن زمان را دستگیر کرد تا مبادا رفراندم با مشکل و شلوغی روبهرو شود. رفراندم انقلاب سفید ۶بند داشت که از جمله مادههای آن اصلاحات ارضی و آزادی زنان برای شرکت در انتخابات بود؛ یعنی حق رأی دادن و انتخاب شدن زنان در مجلس. | شب رفراندم رهبران [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] و نهضت آزادی اصلیترین احزاب سیاسی آن زمان را دستگیر کرد تا مبادا رفراندم با مشکل و شلوغی روبهرو شود. رفراندم انقلاب سفید ۶بند داشت که از جمله مادههای آن اصلاحات ارضی و آزادی زنان برای شرکت در انتخابات بود؛ یعنی حق رأی دادن و انتخاب شدن زنان در مجلس. | ||
در این شرایط از یک طرف دانشگاهها کانون مبارزات آزادیخواهانه و مطالبات ترقیخواهانه مردم شده بود؛ و نیروهای مترقی اصلاحات مورد ادعای شاه را فاقد خصلت میهنی میدانستند و بههیچوجه پاسخگوی نیاز مردم ایران نمیدیدند. از طرف دیگر گروهی از روحانیون حوزه علمیه قم به سردمداری [[روحالله خمینی|خمینی]] از موضع ارتجاعی بهویژه در مخالفت با اصلاحات ارضی و حق رأی زنان و مشارکتشان در انجمنهای ایالتی و ولایتی به مخالفت برخاستند.[[پرونده:قیام3.JPG|جایگزین=سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|بندانگشتی|380x380پیکسل|سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]مخالفت با شاه از مواضع مختلف، به افزایش حرکتهای اعتراضی جامعه انجامید. صبح روز | در این شرایط از یک طرف دانشگاهها کانون مبارزات آزادیخواهانه و مطالبات ترقیخواهانه مردم شده بود؛ و نیروهای مترقی اصلاحات مورد ادعای شاه را فاقد خصلت میهنی میدانستند و بههیچوجه پاسخگوی نیاز مردم ایران نمیدیدند. از طرف دیگر گروهی از روحانیون حوزه علمیه قم به سردمداری [[روحالله خمینی|خمینی]] از موضع ارتجاعی بهویژه در مخالفت با اصلاحات ارضی و حق رأی زنان و مشارکتشان در انجمنهای ایالتی و ولایتی به مخالفت برخاستند.[[پرونده:قیام3.JPG|جایگزین=سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|بندانگشتی|380x380پیکسل|سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]مخالفت با شاه از مواضع مختلف، به افزایش حرکتهای اعتراضی جامعه انجامید. صبح روز ۱۲ محرم که مصادف شده بود با ۱۵خرداد ۱۳۴۲، ساواک، خمینی را که علیه شاه در مخالفت با همان دو ماده سخنرانی کرده بود در قم دستگیر و به تهران منتقل کرد. گفته میشود خمینی این سخنرانی را به تحریک انگستان علیه حکومت [[محمدرضا شاه پهلوی]] انجام داده بود. انگلستان بازندهی اول در انقلاب سفید بود؛ چراکه این انقلاب پایان نسبی سلطهی انگلستان بر ایران و آغاز سلطهی آمریکا محسوب میشد. | ||
اعتراضات مردمی در روز ۱۵ خرداد اوج گرفت؛ و با سرکوب خونین گارد شاه مواجه شد. در سرکوب اعتراضات ۱۵ خرداد گروه زیادی از مردم کشته، مجروح و دستگیر شدند. شدت سرکوب بهحدی بود که کلیه جریانهای سنتی سیاسی از تداوم مبارزه مأیوس شدند؛ و با تشدید سرکوب و اختناق نظام شاه، مجدداً از صحنهی مبارزه کنارهگیری کردند. از این تاریخ بهعنوان گورستان رفرمیسم یا پایان امکان مبارزهی پارلمانتاریستی در ایران نام برده میشود.<ref name=":1">[https://www.iran-efshagari.com/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C-%DB%B1%DB%B5%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B2%D8%8C-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87%E2%80%8C-%D8%B9%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AF/ قیام مردمی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ - سایت ایران افشاگر]</ref> | اعتراضات مردمی در روز ۱۵ خرداد اوج گرفت؛ و با سرکوب خونین گارد شاه مواجه شد. در سرکوب اعتراضات ۱۵ خرداد گروه زیادی از مردم کشته، مجروح و دستگیر شدند. شدت سرکوب بهحدی بود که کلیه جریانهای سنتی سیاسی از تداوم مبارزه مأیوس شدند؛ و با تشدید سرکوب و اختناق نظام شاه، مجدداً از صحنهی مبارزه کنارهگیری کردند. از این تاریخ بهعنوان گورستان رفرمیسم یا پایان امکان مبارزهی پارلمانتاریستی در ایران نام برده میشود.<ref name=":1">[https://www.iran-efshagari.com/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C-%DB%B1%DB%B5%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B2%D8%8C-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87%E2%80%8C-%D8%B9%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AF/ قیام مردمی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ - سایت ایران افشاگر]</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
محاکمه و مدافعات سران نهضت آزادی در دادگاههای نظامی شاه و دفاعیات وکلای مدافع آنها، که متن آن مخفیانه در ایران و نیز در خارج از کشور انتشار یافت، افکار عمومی مردم جهان را متوجه دیکتاتوری رژیم شاه کرد؛ و در عین حال این فکر را قوت بخشید که دوران مبارزه مسالمت آمیز و در چارچوب قانون اساسی، در ایران به سر رسیده است. | محاکمه و مدافعات سران نهضت آزادی در دادگاههای نظامی شاه و دفاعیات وکلای مدافع آنها، که متن آن مخفیانه در ایران و نیز در خارج از کشور انتشار یافت، افکار عمومی مردم جهان را متوجه دیکتاتوری رژیم شاه کرد؛ و در عین حال این فکر را قوت بخشید که دوران مبارزه مسالمت آمیز و در چارچوب قانون اساسی، در ایران به سر رسیده است. | ||
[[مهدی بازرگان|مهندس مهدی بازرگان]]، رهبر [[نهضت آزادی|نهضت آزادی ایران]]، ضمن آخرین دفاع در دادگاه نظامی شاه به این نکته اشاره کرد و گفت:<blockquote>«ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاتریها بگویند.»<ref>مهندس مهدی بازرگان، مدافعات - انتشارات مدرس مهرماه ۱۳۵۰</ref></blockquote>ارگان نهضت آزادی ایران در اروپا و آمریکا درباره ضرورت نبرد مسلحانه نوشت: <blockquote>«... کشتار سال ۱۳۴۲ نقطه عطف تاریخ ایران است، پیش از این حادثه، کوشش اپوزیسیون در مبارزه علیه رژیم شاه، منحصر بود به اعتراضهای خیابانی، اعتصاب کارگران و فعالیتهای زیر زمینی. قتلعام سال ۱۳۴۲ ورشکستگی و بیتأثیری این روش را به اثبات رسانید. از آن پس، مبارزان ایدئولوژی خود را به یکسو نهادند و این سؤال را بین خود مطرح کردند، چه باید کرد؟ پاسخ روشن بود: نبرد مسلحانه!»<ref>[[محمدرضا پهلوی#.D8.B3.D8.B1.DA.A9.D9.88.D8.A8 .D9.82.DB.8C.D8.A7.D9.85 .DB.B1.DB.B5.D8.AE.D8.B1.D8.AF.D8.A7.D8.AF|محمدرضا پهلوی - ایران پدیا]]</ref> </blockquote> | |||
== مواضع سیاسی [[روحالله خمینی|خمینی]] == | == مواضع سیاسی [[روحالله خمینی|خمینی]] == |
ویرایش