کاربر:سردشتی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
== '''سابقه تاریخی'''  ==
== '''سابقه تاریخی'''  ==


=== خمینی قبل وبعد از ۳۰ خرداد ===
== مواضع خمینی قبل از ۳۰ خرداد ==
<ref>[https://fa.iranpediawiki.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1:%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA%DB%8C/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86?veaction=edit امید پارسا نژاد در گفتگو با بنی صدر] </ref>'''- آقای بنی صدر! سی سال از وقتی که شما توسط آیت الله خمینی از سمت ریاست جمهوری ایران "عزل" شدید می گذرد. اکنون که بعد از سی سال به آن واقعه و آن دوره نگاه می کنید، جمع بندی شما چیست؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه چیزی باعث شد که آقای خمینی به تدریج از حمایت شما دست بردارد و چرا این انتخاب را کرد؟'''
<ref>[https://fa.iranpediawiki.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1:%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA%DB%8C/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86?veaction=edit امید پارسا نژاد در گفتگو با بنی صدر] </ref>'''- آقای بنی صدر! سی سال از وقتی که شما توسط آیت الله خمینی از سمت ریاست جمهوری ایران "عزل" شدید می گذرد. اکنون که بعد از سی سال به آن واقعه و آن دوره نگاه می کنید، جمع بندی شما چیست؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه چیزی باعث شد که آقای خمینی به تدریج از حمایت شما دست بردارد و چرا این انتخاب را کرد؟'''


خط ۲۱: خط ۲۱:


ماجرای دیگر بر می گردد به کثرت گرایی و وجود احزاب و گروه ها. انقلاب شده بود که اینها آزاد باشند اما آقای خمینی از من چه خواست؟ کرمانشاه که بودم، درست قبل از اینکه او شب هنگام به قول خودش مرا "عزل" بکند- بر خلاف قانون اساسی، چون نصبی نکرده بود که عزلی بکند- پیغام فرستاده بود که شما هشت گروه سیاسی را محکوم کنید. خب رئیس جمهور طبق همان قانون اساسی مجلس خبرگان هم مجری قانون اساسی بود که از جمله اصول آن حقوق انسان و حقوق گروه های سیاسی و آزادی بیان و تشکل بود. چگونه یک رئیس جمهوری هشت گروه سیاسی را محکوم کند؟ نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق، فدائیان خلق، کومله، دموکرات و دو سه گروه دیگر. این هشت گروه را فهرست کرده بود که باید من محکوم کنم. این ها در مجموع بر محور همان نزاع اصلی که حاکمیت با فقیه است یا با ملت شکل می گرفت.
ماجرای دیگر بر می گردد به کثرت گرایی و وجود احزاب و گروه ها. انقلاب شده بود که اینها آزاد باشند اما آقای خمینی از من چه خواست؟ کرمانشاه که بودم، درست قبل از اینکه او شب هنگام به قول خودش مرا "عزل" بکند- بر خلاف قانون اساسی، چون نصبی نکرده بود که عزلی بکند- پیغام فرستاده بود که شما هشت گروه سیاسی را محکوم کنید. خب رئیس جمهور طبق همان قانون اساسی مجلس خبرگان هم مجری قانون اساسی بود که از جمله اصول آن حقوق انسان و حقوق گروه های سیاسی و آزادی بیان و تشکل بود. چگونه یک رئیس جمهوری هشت گروه سیاسی را محکوم کند؟ نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق، فدائیان خلق، کومله، دموکرات و دو سه گروه دیگر. این هشت گروه را فهرست کرده بود که باید من محکوم کنم. این ها در مجموع بر محور همان نزاع اصلی که حاکمیت با فقیه است یا با ملت شکل می گرفت.
=== تنظیم با احزاب سیاسی ===
خمینی پس از به قدرت رسیدن تمامی قولهای پیشین خود را زیر پا گذاشت و اجازه فعالیت به هیچ‌یک از احزاب و سازمانهای سیاسی نداد. طرفداران خمینی بطور مستمر دفاتر احزاب سیاسی بویژه مجاهدین را مورد حمله قرار می‌دادند. در آن زمان احزاب سیاسی چون مجاهدین و چریک‌های فدایی در فضای آزادی‌های موجود پس از انقلاب فعالیت سیاسی مسالمت آمیز داشتند.
خمینی در ۱۹ اسفند در مورد رفراندوم جمهوری اسلامی گفت:<blockquote>«جمهوری اسلامی“ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» ما اسلام را می‌خواهیم. ملت ما اسلام را می‌خواهند… ملت ما یک‌پارچه خواهان جمهوری اسلامی است… کمونیستها هم باید «جمهوری اسلامی» بخواهند… همه باید جمهوری اسلامی بخواهند… قلمها را بشکنید و به‌اسلام پناه بیاورید. آنها که می‌خواهند کلمه «دموکراتیک» را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمی‌فهمند جاهل‌اند… جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بی‌بندوباری غرب»</blockquote>آیت‌الله طالقانی در دومین نماز جمعه ماه رمضان در دانشگاه تهران در مورد حملات علیه سازمانها واحزاب می‌گوید «حمله به‌جلسات، میتینگها، کتابخانه‌ها و پاره‌کردن اعلامیه‌ها عملی غیراسلامی است… این کار به‌وسیله عناصر ناآگاه یا آلت دست انجام می‌شود…»
=== انقلاب فرهنگی (کودتای فرهنگی) ===
یکی از اقداماتی که خمینی برای سرکوب صدای احزاب سیاسی انجام داد انقلاب فرهنگی بود که مخالفین خمینی آنرا کودتای فرهنگی می‌نامند.
در اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹مهلت سه روزه شورای انقلاب به گروه‌های سیاسی، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاه‌ها به پایان رسید.
از آنجا که دانشگاه‌ها در آن زمان محل نشو و نمای سازمانها و احزاب سیاسی بودند به این ترتیب خمینی می‌خواست با تعطیل کردن و تصفیه دانشگاه‌ها هرگونه صدای مخالف را خاموش کند. تهاجم به دانشگاه‌ها در۲۹ فروردین ماه ۱۳۵۹ از دانشگاه تبریز آغاز شده و سپس در دانشگاه‌های دیگر انجام شد. تمامی دانشگاه‌های کشور تا سال ۱۳۶۱ تعطیل بوده و دراین مدت بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاه اخراج یا دستگیر شدند. صادق زیباکلام که به همراه عبدالکریم سروش خود از دست‌اندرکاران اجرایی کردن انقلاب فرهنگی بوده‌است بعدها در مورد آن می‌گوید:<blockquote>«اتفاق بدی هم افتاد و آن تصفیه‌های هولناک سیاسی و عقیدتی بود … صدها تن از اساتید دانشگاه‌ها به جرم این که طرفدار حکومت نیستند و یا دارای اندیشه اسلامی نبودند متأسفانه از دانشگاه اخراج شدند. این اساتید سرمایه‌های این مملکت بودند. اینان کسانی بودند که از بهترین دانشگاه‌های آمریکا و اروپا فارغ اتحصیل شده بودند. شوک عظیمی از دست دادن این اساتید به پیکر دانشگاه وارد کرد. . علاوه شمار زیادی از دانشجویان به دلیل هواداری، همکاری و یا عضویت در گروه‌هایی که به عنوان گروه معاند و مخالف نظام توصیف می‌شدند، مثل پیشگام، چریک‌های فدایی خلق، توده ای، سازمان مجاهدین خلق، از تحصیل محروم شدند.»</blockquote>صادق زیباکلام اضافه می‌کند:<blockquote>«این دلیل دیگری بود که من را به این نتیجه رساند که اصل تمام آنچه ما انجام می‌دادیم نمی‌توانسته درست باشد و آنچه به نام انقلاب فرهنگی صورت گرفت به نفع، انقلاب، اسلام، نظام و ایران نبود…»</blockquote>
=== جنگ هشت ساله با عراق ===
آغاز گر نظامی جنگ اگر چه عراق بود اما یکی از جنبه‌های مغفول در موضوع جنگ هشت ساله، نقش آیت‌الله خمینی در تحریک دولت وقت عراق به تهاجم نظامی به ایران است.
در ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۹ روح‌الله خمینی در دیدار با ستاد بسیج شهرستانها صراحتاً مردم عراق را به قیام و سرنگونی صدام دعوت می‌کند. او در سخنانی می‌گوید:<blockquote>«ملت‌ها موافق با ما هستند و آنکه مخالف با ماست دولتها و امثال دولت‌ها هستند مثل دولت عراق، دولت عراق دولتی است که یک عده نظامی آمده‌اند و دور هم نشسته‌اند و خودشان هرچه می‌خواهند می‌کنند، این صدام حسین عقلش هم عقل درستی نیست و پوسیده‌است… ارتش اینها از همین مسلمانها، از همین اهل سنت هستند، از همین شیعه‌ها هستند- خب ارتشی که از مسلمین است قیام می‌کند… ملت شریف عراق خودش را از چنگ اینها بیرون بیاورد. این ارتش عراق باید همان‌طور که در ارتش ایران وقتی فهمیدند او (شاه) دارد با نهضت اسلام و اسلام جنگ می‌کند، همان‌طور که قیام کردند و ارتش ملحق شد به مردم، ارتش عراق هم باید همین کار را بکند… چرا ارتش عراق نشسته‌اند و کسی که مخالف با اسلام و مخالف با قوانین اسلام و مخالف با قرآن است از او تبعیت می‌کنند… ارتش عراق باید توجه به این معنا داشته باشد که اینها را خودش سرکوب کند و خودش از بین ببرد… حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند و باید قیام کنند…»</blockquote>


=== مجاهدین و موضع گیری هایشان قبل از ۳۰ خرداد ===   
=== مجاهدین و موضع گیری هایشان قبل از ۳۰ خرداد ===   
خط ۴۳: خط ۶۰:
او در سال 1330 در زنجان متولد شد و مدرک لیسانس خود را در رشته فیزیک از دانشگاه تهران گرفت.  
او در سال 1330 در زنجان متولد شد و مدرک لیسانس خود را در رشته فیزیک از دانشگاه تهران گرفت.  


در این پروسه او با مجاهدین آشنا شد که گروهی نوپا بودند و به طور زیرزمینی علیه شاه فعالیت می کردند. او در سال ۱۳۵۰ به آنها پیوست. سپس دو بار در فاصله سالهای ۵۱-۵۳ و در سال ۵۵ توسط ساواك شاه دستگیر و متحمل شکنجه های زیادی شد به نحوی که شنوایی یک گوشش را از دست داد. او در آخرين دستگيري به حبس ابد محكوم شد.
در اوایل دهه پنجاه  با سازمان مجاهدین آشنا شد که درآن زمان گروهی نوپا بودند و به طور زیرزمینی علیه شاه فعالیت می کردند. او در سال ۱۳۵۰ به آنها پیوست. سپس دو بار در فاصله سالهای ۵۱-۵۳ و در سال ۵۵ توسط ساواك شاه دستگیر و متحمل شکنجه های زیادی شد به نحوی که شنوایی یک گوشش را از دست داد. او در آخرين دستگيري به حبس ابد محكوم شد.


اشرف بعد از آزادی، فعالیتهایش را به عنوان با تجربه ترین عضو زن سازمان از سر گرفت.  
اشرف بعد از آزادی، فعالیتهایش را به عنوان با تجربه ترین عضو زن سازمان مجاهدین خلق ایران از سر گرفت.  


دراولين دور انتخابات مجلس بعد از انقلاب، اشرف در ليست كانديداهاي مجاهدين براي تهران معرفي شد. 
دراولين دور انتخابات مجلس بعد از انقلاب، اشرف در ليست كانديداهاي مجاهدين براي تهران معرفي شد. 


در روز ۳۰ خرداد ۶۰، وقتی  مسعود رجوی عازم خارج شد.  اشرف به عنوان نماینده و به جای او در ایران ماند.
روز ۱۹بهمن ۱۳۶۰ او و فرزند خردسالش در پایگاه مرکزی مجاهدین درتهران بودند. وقتی حمله پاسداران به پایگاه آنها  آغاز شد او پسر خردسالش را در حمام گذاشت تا از تیراندازی و دود در امان باشد.  
 
به این ترتیب روز ۱۹بهمن ۱۳۶۰ او و فرزند خردسالش در مقر مرکزی مجاهدین بودند. وقتی حمله آغاز شد او پسر خردسالش را در حمام گذاشت تا از تیراندازی و دود در امان باشد.  


همه آنها دردرگیری با پاسداران کشته شدند.
همه آنها دردرگیری با پاسداران کشته شدند.


= '''ریحانه جباری''' =
<nowiki>-------------------------</nowiki><blockquote> </blockquote>
(۱۳۶۶- ۱۳۹۳)
 
'''ریحانه جباری''' دختر ۲۶ ساله‌ای است که به اتهام قتل عمد در آستانه اعدام قرار گرفت . او در تمام جلسات گفته بود: که قتل در دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی صورت گرفته است. وکیل ریحانه تنها راه نجات او را بخشش خانواده مقتول می‌دانست. ریحانه جباری، سحرگاه شنبه ۳ آبان‌ماه ۱۳۹۳در زندان رجایی‌شهر کرج به دار آویخته شد.
 
=== '''زندگینامه ریحانه جباری کیست؟'''<ref>رادیو [[فردا]]</ref> ===
به گزارش نامه نیوز به نقل از روزنو<ref>نامه نیوز به نقل از [[روزنو]]</ref>، ریحانه جباری، متولد ۱۳۶۶، طراح دکوراسیون داخلی یک شرکت تبلیغاتی و دکوراسیون، و۲۰ ساله بود
 
به هرحال، در تيرماه ۱۳۸۶،  دانشجوي ترم سوم رشته نرم افزار کامپیوتر بوده و در يك شركت به صورت نيم وقت با حقوق ۱۵۰هزار تومان در ماه كار مي كرده است.
 
=== «'''قتل در دفاع از ناموس»''' ===
به گزارش نامه نیوز به نقل از روزنو، ریحانه جباری، متولد ۱۳۶۶، طراح دکوراسیون داخلی یک شرکت تبلیغاتی و دکوراسیون، ۲۰ ساله بود .که به طور اتفاقی با شخصی به نام "مرتضی سربندی”، پزشک ۴۷ ساله، متاهل، دارای سه فرزند آشنا شد.
 
آشنایی سربندی با ریحانه بر اساس شنیدن مکالمه تلفنی ریحانه در یک بستنی فروشی از سوی سربندی آغاز شد. در این مکالمه، ریحانه به شغلش اشاره می‌کند و سربندی که گویا به دنبال یک طراح دکوراسیون برای مطب جدیدش بوده، پس از شنیدن این مکالمه تلفنی، باب آشنایی با ریحانه را باز می‌کند.
 
دیدار بعدی اما منجر به قتل سربندی توسط ریحانه می‌شود. بر اساس گزارش‌های دادگاه، روز قرار، سربندی ریحانه را در جایی نزدیک محل قرار سوار خودروی خود می‌کند و قبل از رسیدن به محل نیز جلوی یک داروخانه توقف کرده و مقداری جنس می‌خرد که بعدا معلوم می‌شود کاندوم بوده است. یکی از دو لیوان آب میوه‌ای هم که روی میز محل قرار بوده، حاوی داروی خواب‌آور بوده است. به گفته عبدالصمد خرمشاهی، وکیل ریحانه جباری، همه این‌ها دلایلی برای قصد قبلی تجاوز از سوی سربندی بوده‌اند.
 
با رسیدن به محل قرار، ریحانه متوجه می‌شود که آنجا آپارتمانی مسکونی و خالی از سکنه است که به گفته سربندی قرار بوده به مطب او تبدیل شود و دکوراسیون داخلی آن هم توسط ریحانه انجام شود. طبق گزارش دادگاه بنا بر اظهارات متهم، "سربندی پس از حمله به ریحانه با قصد تجاوز به او، از سوی ریحانه مورد اصابت چاقو در ناحیه کتف راست قرار می‌گیرد و ریحانه نیز بلافاصله از محل فرار می‌کند.”
 
سربندی در اثر تقلای زیاد و خونریزی ناشی از جراحت فوت می‌کند. دادگاه اتهام قتل عمد با قصد قبلی را برای ریحانه اعلام و او را به اعدام محکوم می‌کند. این در حالی است که بنا به اظهارات وکیل ریحانه جباری در دادگاه و یادداشتی که او پس از صدور حکم نوشت، نه قتل عمدی بوده و نه ضربه وارده مرگبار، ضمنا ریحانه در تمامی مراحل بازجویی و دادگاه اعلام کرده که صرفا برای دفاع از خودش دست به حمله زده است.
 
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل ریحانه، در یادداشتی که در آذر ۱۳۸۸ پس از پایان محاکمه ریحانه در روزنامه "اعتماد” منتشر کرد، بر این نکته تاکید داشت که ریحانه به دلیل شرایط روحی لحظه وقوع جرم، امکان کمک طلبیدن از نیروی انتظامی را نداشته و بنابراین دست به دفاع شخصی زده و عمل او تنها به منظور "دفاع از ناموسش” بوده است.
 
خرمشاهی در یادداشت خود آورده بود: «قتل در مقام دفاع از ناموس  جرمی است که از منظر عرف و جامعه هرگز مورد سرزنش قرار نگرفته است و وجدان جمعی هر چند مجری قانون، مرتکب را مجرم بشناسد و دفاع او را متناسب نداند او را تبرئه می‌کند و بر همین اساس است که در اکثر کشورهای جهان در موارد مشابه پس از بررسی کلی پرونده و ظواهر امر حتی اگر دفاع مشروع ثابت نشود اما مرد بیگانه از حدود متعارف گذشته باشد یا قصد شومی را داشته باشد و زن به دلیل ترس ناشی از شرایط یا تصورات غلط دیگر فرد مهاجم را به قتل برساند، در مجازاتش تخفیف قائل می‌شوند.».
 
=== حکم اعدام ریحانه جباری  ===
 
==== ریحانه جباری اعدام شد ====
ریحانه جباری در سحرگاه شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ بعد از ۷سال اسارت به پای چوبه دار رفت. از آن زمان تاکنون، <ref>کمیسون زنان شورای ملی مقاومت - [[به یاد ریحانه درسالگرد پروازش]]</ref>
 
ریحانه در هنگام اعدام ۲۶ سال داشت. حرفه او دکوراسیون داخلی بود و او از خود در مقابل تجاوز توسط یک مقام عالیرتبه وزارت اطلاعات، مرتضی سربندی، دفاع کرده بود.
 
 رادیو فردا:‌<ref>[[رادیو فردا]]</ref> ریحانه جباری، زن ۲۶ ساله‌ای که از شش سال پیش به اتهام قتل مرتضی سربندی، از کارکنان پیشین وزارت اطلاعات، در زندان به سر می‌برد، صبح امروز در زندان رجایی‌شهر اعدام شد.
 
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، حکم قصاص ریحانه جباری سحرگاه امروز با حضور اولیای دم و همچنین خانواده جباری به اجرا گذاشته شد.
 
خبرگزاری ایرنا <ref>[[خبرگزاری ایرنا]] </ref>همچنین اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران را منتشر کرده که به قتل مرتضی عبدالعلی سربندی توسط ریحانه جباری پرداخته است. در این اطلاعیه، دلایل مردود بودن دفاعیات خانم جباری و همچنین جزئیاتی از این پرونده درج شده است.
 
ریحانه جباری در زمان قتل ۱۹ سال داشت و از ۲۰ سالگی نیز در زندان به سر می‌برد.
 
 بی بی سی: به گفته وی، با وجود اصرار اعضای خانواده، مسئولان زندان درباره زمان و مکان اعدام احتمالی خانم جباری چیزی نگفته‌اند.
 
حکم اعدام ریحانه جباری در دیوان عالی کشور تایید شده بود.
 
پیش از این، روز هفتم مهر ماه گزارش شد که ریحانه جباری در آستانه اعدام قرار دارد، ولی این حکم اجرا نشد. شعله پاکروان گفت: "از هفتم مهر تاکنون هر روز مرده‌ایم و هر روز در این مدت، برای ما روز اجرای حکم بوده است."
 
او همچنین از مسئولانی که به رسانه‌ها گفته بودند پرونده ریحانه جباری "ختم به خیر" خواهد شد، انتقاد کرد.
 
مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری ایران در آخرین واکنش به روند تحولات مربوط به پرونده ریحانه جباری، روز اول آبان ماه، به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) گفته بود: "انتظار داریم این پرونده به نحوی ختم به خیر شود."
 
طبق قوانین ایران، رضایت خانواده مقتول تنها راه اجرا نشدن حکم اعدام ریحانه جباری بود. مادر او هم با اشاره به اقداماتی که فعالان حقوق بشر برای کسب رضایت از خانواده مقتول کرده‌اند، گفت: "نمی‌خواهم کسی به دفاع از ریحانه، به فرزندان سربندی (مقتول) حرف بدی بزند، آنها هم تحت فشار هستند و روزهای سختی را می‌گذرانند."
 
 ریحانه جباری، سحرگاه شنبه ۳ آبان‌ماه در زندان رجایی‌شهر کرج به دار آویخته شد.
 
رادیو زمانه ـ دادستانی تهران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که حکم قصاص ریحانه جباری را سحرگاه امروز به اجرا گذاشته است. در اطلاعیه داستانی تهران آمده: «دادستانی در جهت حصول سازش و کسب رضایت اولیای دم تلاش نموده و با وجود برگزاری جلسه‌ای با حضور اولیای دم و قاتل و خانوادهٔ وی، اولیای دم در ‌‌نهایت خواستار اجرای حکم قصاص شدند که حکم صادره سحرگاه روز جاری به موقع اجرا گذارده شد.»
 
شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری در فیسبوکش، آخرین دیدار با دخترش را شرح داده است. او می‌نویسد: « تازه به خانه برگشته‌ام. خسته و پریشان. به ملاقات ریحانه رفتیم. من و پدرش، دو خواهر، پدربزرگ و مادربزرگش و خواهرم. ملاقات در دفتر رئیس زندان شهرری انجام شد. با حضور چندین نفر از مسئولین. ریحانه تب داشت. ولی آرام بود. تا اواسط ملاقات همه‌مان خودمان را کنترل کردیم اما بالاخره بغض‌ها ترکید و اشک‌ها جاری شد. هر چه اصرار کردیم که مسئولین بگویند او را به کجا می‌برند و کی، جواب ندادند. محرمانه بود.»
 
ریحانه جباری در سال ۱۳۸۶، هنگامی که فقط ۱۹ سال داشت، به اتهام قتل مرتضی عبدالعلی سربندی بازداشت شد. او گفته بود برای دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی مرتکب قتل شده است. مرتضی عبدالعلی سربندی هنگام وقوع قتل ۴۷ سال داشت.
 
ریحانه جباری، طراح دکوراسیون داخلی یک شرکت تبلیغاتی و طراحی داخلی بود و برای طراحی دکوراسیون مطب مقتول به آنجا رفته بود.
 
آخرین «جلسه صلح و سازش» در پرونده ریحانه جباری روز چهارشنبه ۲۳ مهر در دادسرای امور جنایی ویژه قتل برگزار شد و بدون نتیجه پایان یافت.
 
حکم اعدام ریحانه جباری در دیوان عالی کشور تایید شده بود.
 
ریحانه جباری، به رغم ابهاماتی که در پرونده‌اش وجود داشت، دوشنبه ۷ مهرماه برای اجرای حکم به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شده بود.
 
شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری در فیس‌بوک خود نوشته بود، مسئولان زندان رجایی‌شهر به او گفته بودند که صبح روز سه‌شنبه، ۸ مهر ماه برای گرفتن جسد ریحانه به زندان مراجعه کند. حکم اعدام ریحانه جباری اما در آن روز اجرا نشد و او به زندان شهرری (قرچک ورامین) بازگردانده شد.
 
برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام ریحانه جباری، تعدادی از فعالان حقوق بشر کمپینی تشکیل دادند و بیش از صد هزار امضاء هم در مخالفت با اجرای این حکم جمع‌آوری کردند.
 
مینا احدی و نازنین افشین جم از فراخوان‌دهندگان برای این کمپین بودند. آنها امضاهای جمع شده در مخالفت با اعدام ریحانه را که بیش ۲۳۰۰ صفحه بود، در سه نسخه چاپ و برای احمد شهید، بان کی مون و کاترین اشتون ارسال کردند.
 
مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا و عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان، با ارسال نامه‌ای به علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، خواهان توقف اجرای حکم اعدام ریحانه جباری شده بود.
 
<nowiki>***</nowiki>
 
===== اطلاعیه دادستان تهران درباره اعدام ریحانه جباری =====
تهران - ايرنا - دادستان تهران صبح امروز (شنبه) بعد از اجرای حکم قصاص ريحانه جباری، اطلاعيه ای درباره روند پرونده وی منتشر کرد.
 
به گزارش ايرنا به نقل از پايگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، متن کامل اين اطلاعيه به شرح زير است:
 
در پی انتشار مطالبی در برخی سايتهای خبری در خصوص پرونده موضوع محکوميت ريحانه جباری ملايری فرزند فريدون و با عنايت به اجرای حکم قصاص نفس در خصوص وی در تاريخ ۳/۸/۱۳۹۳، پايگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران برای تنوير افکار عمومی، شرحی از پرونده قضايی نامبرده را اعلام می کند.
 
در پی گزارش ارتکاب يک فقره قتل عمد فردی به نام مرحوم مرتضی عبدالعلی سربندی در تاريخ شانزدهم تيرماه سال ۱۳۸۶ و پس از کشف تلفن همراه مقتول و دسترسی به آخرين تماس وی با فردی به نام ريحانه جباری، نامبرده به عنوان مظنون ارتکاب قتل تحت تعقيب قرار می گيرد. با مراجعه ماموران به محل اقامت ريحانه جباری، از منزل او يک عدد کارد آشپزخانه ی آغشته به خون و جلد آن و يک عدد روسری آغشته به خون کشف می گردد.
 
ريحانه جباری متولد ۱۳۶۶ در تمام مراحل تحقيق نزد ضابطان، بازپرس و دادگاه به ارتکاب قتل از سوی خود اقرار نموده و برای توجيه اقدام خود مدعی شده بود مرحوم قصد تجاوز به وی را داشته، اين در حالی است که:
 
۱ - اظهارات بعدی متهمه خلاف اين ادعا را ثابت نموده است؛
 
۲ - محل اصابت ضربه کارد به مرحوم (ميان دو کتف) نشان از آن دارد که قتل در حالت دفاع نبوده است.
 
گزارش معاينه جسد در سراسر بدن و دست ها آثار ضرب و جرح را گواهی کرده است. در پشت تنه يک بريدگی عرضی به طول هشت سانتی متر، در سمت راست ناحيه ميانی خلف تنه و فاصله دو سانتی متر از خلف وسط و هشت سانتی متری در استخوان کتف راست ديده شده است.
 
۳ - خريدن کارد به منظور ارتکاب قتل، پيش از حادثه حکايت از سبق تصميم ريحانه جباری بر قتل دارد. در بازرسی از منزل متهمه، جلد مقوايی کارد آشپزخانه کشف می شود که نشان می دهد آلت قتاله را خود خريداری کرده است. وی به خريد کارد آشپزخانه دو روز پيش از جنايت اقرار کرده است.
 
۴ - مفاد پيامک ارسالی از سوی ريحانه جباری برای دوست خود مبنی بر اين که قصد کشتن فردی را دارد، دلالت بر سبق تصميم وی برای قتل و نيز کذب بودن ادعای دفاع در مقابل تجاوز است. قاتل در تاريخ ۱۳/۴/۱۳۸۶ (سه روز پيش از ارتکاب قتل)، با ارسال پيامکی به يکی از دوستان خود نوشته است: «فکر کنم امشب بکشمش»؛
 
۵- ساکنان مجتمع محل ارتکاب جنايت اظهار داشته اند که با شنيدن سر و صدا، بيرون آمده و مشاهده کرده اند مقتول در حالی که زخمی و خون آلود بوده، با فرياد «دزد دزد» از طبقه پنجم به پايين آمده و در جلوی واحد طبقه سوم بيهوش می شود. اين در حالی است که در صورت صحت ادعای قاتل، موجبی برای فرار وی نبوده و نامبرده می بايست با ايجاد سر و صدا، همسايگان را آگاه می کرده و با حضور آن ها احساس امنيت می نموده است.
 
۶- درب آپارتمان از نظر قفل فاقد تخريب بوده و اين امر نشان می دهد که قصد تجاوزی در ميان نبوده است. متهم در خصوص بسته بودن درب و عدم امکان فرار می گويد: «در ابتدای ورود درب را باز گذاشتم. ولی او بعد از آمدن به سمت من درب را بست، اما قفل نکرد».
 
متعاقبا در ادامه تحقيقات ريحانه جباری مدعی گرديده قتل از ناحيه فردی به نام شيخی برنامه ريزی شده بود. متهمه هم چنين مدعی گرديده که پس از ايراد ضربه به پشت مقتول، شيخی وارد خانه شده و با مقتول درگير شده است.
 
وی می گويد: «شيخی فقط دنبال مدارکی در منزل مقتول می گشته و نقشی در قتل نداشته است». در اين راستا بازپرس اقدامات بسياری را در جهت شناسايی شخص مذکور به عمل آورده و پس از شناسايی افرادی با نام های مشابه و مواجهه حضوری بين ريحانه جباری با آن ها، در نهايت جباری با اعلام اين که افراد مذکور را نمی شناسد، اقرار نموده که اظهاراتش در خصوص فردی به نام شيخی صرفاً به منظور انحراف مسير پرونده بوده است.
 
گرچه ادعای ريحانه جباری در خصوص شيخی به هيچ وجه اثبات نشده و در مرحله ای نيز توسط محکوم انکار گرديده، اما با فرض صحت موضوع ، وی نقش نامبرده را صرفاً حضور در محل جنايت اعلام کرده و به صراحت ارتکاب قتل به تنهايی از ناحيه ی خود را پذيرفته است.
 
متهمه اقرار نموده برای قتل از پيش کارد تهيه کرده بود. هم چنين فروشنده ی کارد ضمن مواجهه ی حضوری با جباری، او را شناسايی کرده بود.
 
در ادامه تحقيقات صاحب کار و همکاران متهمه به دروغگو بودن وی اذعان نموده و گفته اند در روز وقوع قتل اعلام کرد که پدرش يک اتومبيل تويوتا کمری خريده اين درحالی است که خودروی مذکور متعلق به مرحوم بوده است. آنها وی را فردی دروغگو توصيف کرده اند که دوست داشت خود را بزرگ تر از آنچه که هست نشان دهد.
 
پس از انجام تحقيقات توسط بازپرس ويژه قتل و برگزاری جلسات رسيدگی در دادگاه کيفری استان، دادگاه نهايتاً با اعلام ختم رسيدگی با احراز اتهام قتل عمد، ريحانه جباری را به قصاص نفس محکوم نمود که رای صادره از سوی شعبه ۲۷ ديوان عالی کشور نيز ابرام گرديد.
 
نظر بر اين که طی چند ماه اخير و پس از قرار گرفتن پرونده در مرحله ی اجرا، قاتل ادعاهای قبلی خود را که در جهت احراز صحت يا سقم آن ها، تحقيقات بسياری صورت گرفته و برای مدت زمان طولانی نيز پرونده را از مسير اصلی منحرف نموده بود، بار ديگر مطرح کرده و به اين طريق تلاشی وافر در جهت مظلوم نمايی و ايجاد شائبه ی اشتباه در صدور حکم صورت داد، اعلام می گردد تمامی ادعاهای فوق در جريان پرونده بررسی شده و کذب بودن آن ها در مراحل مختلف دادرسی توسط بازپرس، قضات دادگاه کيفری استان (پنج نفر) و قضات ديوان عالی کشور احراز گرديده است.
 
به رغم موارد فوق اين دادستانی در جهت حصول سازش و کسب رضايت اوليای دم تلاش نموده و با وجود برگزاری جلسه ای با حضور اوليای دم و قاتل و خانواده ی وی، اوليای دم در نهايت خواستار اجرای حکم قصاص شدند که حکم صادره سحرگاه روز جاری به موقع اجرا گذارده شد.
 
حالا با گذشت شش سال از وقوع قتل و چهار سال پس از صدور حکم اعدام ریحانه رجباری، رئیس قوه قضائیه این حکم را تایید کرده و حکم برای اجرا به دایره اجرای احکام رفته است. اما ریحانه جباری بی‌خبر است که به زودی حکمش اجرا خواهد شد.
 
شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری، دانش‌آموخته رشته تئاتر است و در حال حاضر به بازیگری و کارگردانی مشغول است. او در آخرین پست فیس بوکش ضمن تشکر از کسانی که به فکر کمک به ریحانه هستند از مردم تقاضا کرده تا "بدون اغراق و دروغ تنها به ریحانه کمک کنند که از اعدام نجات پیدا کند”. او با تاکید بر اینکه زندگی دخترش در دست خانواده سربندی است، نوشته است: «بخشش یا انتقام از دخترم صرفا در دستان خانواده سربندی است. با فرافکنی، بند دل مرا پاره نکنید. چیزی نگویید که زنگار بر دل خانواده سربندی بنشیند که نه خدا می‌پسندد و نه خلق خدا. حتما راهی هست که با زیبایی و فرهنگ به جنگ اعدام، بی‌عدالتی و رفتار زشت رفت. دست تک تک انسان‌های با شرفی را که در این روز‌ها یاریم می‌دهند به گرمی می‌فشارم و قدردان زحماتشان هستم.»
 
یکی از دوستان مادر ریحانه جباری به نام "فاطی محمدی” در یادداشتی نوشته است که ریحانه در ۹ سالگی در یک تئا‌تر عروسکی و سپس در سریال "چشم به راه” به کارگردانی اصغر فرهادی بازی کرده است. وی در این یادداشت می‌نویسد: «دختربچه‌ای که در ۹ سالگی بر روی صحنه رفت تا نقش اصلی نمایش عروسکی "رویای شبانه” را در فستیوال بین المللی نمایش عروسکی تهران بازی کند. سخنم با بازیگر نقش دخترکی است که از تنهایی و شب می‌ترسید و در یکی از شب‌هایی که تنها بود و وحشت‌زده، ماه و ستاره‌ها به دیدنش می‌آیند و با رقص و سرود و صحبت به دخترک ثابت می‌کنند که شب ترسناک نیست.»<blockquote> </blockquote>
= '''شورای ملی مقاومت ایران''' =
= '''شورای ملی مقاومت ایران''' =
شورای ملی مقاومت ایران در۳۰ تیر ۱۳۶۰ ، سالروز قیام مردم ایران در حمایت از دکتر محمد مصدق، و یک ماه پس از آغاز اعدامهای دستجمعی مخالفان تشکیل شورای ملی مقاومت توسط آقای مسعود رجوی، رهبر وقت سازمان مجاهدین خلق ایران، در تهران برای ائتلاف همه نیروهای دمکراتیک مخالف رژیم ولایت فقیه به منظور سرنگونی این رژیم و استقرار دمکراسی در ایران اعلام شد.
شورای ملی مقاومت ایران در۳۰ تیر ۱۳۶۰ ، سالروز قیام مردم ایران در حمایت از دکتر محمد مصدق، و یک ماه پس از آغاز اعدامهای دستجمعی مخالفان تشکیل شورای ملی مقاومت توسط آقای مسعود رجوی، رهبر وقت سازمان مجاهدین خلق ایران، در تهران برای ائتلاف همه نیروهای دمکراتیک مخالف رژیم ولایت فقیه به منظور سرنگونی این رژیم و استقرار دمکراسی در ایران اعلام شد.