بهرام عالیوندی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۴: خط ۸۴:
پدربزرگش ازخوانین ممسنی بود، مردی تصویرگر نقاشی‌های ساده ابتدایی اما زیبای کتاب دکامرون اثر معروف بوکاچیو با ترجمه احمد دریابیگی. حتی گفته‌اند کلمه الله را روی دانه ای برنج نوشته بود. پدرش نیز نقشه خطه ممسنی را دقیقاً ترسیم کرده و آنرا در اداره دولتی مرکز ممسنی، نورآباد، آویخته بودند.
پدربزرگش ازخوانین ممسنی بود، مردی تصویرگر نقاشی‌های ساده ابتدایی اما زیبای کتاب دکامرون اثر معروف بوکاچیو با ترجمه احمد دریابیگی. حتی گفته‌اند کلمه الله را روی دانه ای برنج نوشته بود. پدرش نیز نقشه خطه ممسنی را دقیقاً ترسیم کرده و آنرا در اداره دولتی مرکز ممسنی، نورآباد، آویخته بودند.


بهرام عالیوندی در مدرسه نقشه جغرافی می‌کشید که آنها را به دیوار کلاس یا دفتر مدرسه نصب می‌کردند. بعد از شش سال دبستان، دبیرستان را در شیرازشروع می‌کند و طبق گفته خود برای امرار معاش از روی نقاشی‌های دیگران کپی می‌کند و برای تأتر دکور می‌زند و پلاکارد سینما می‌سازد اما در هیچ‌کدام موفقیتی نداشته‌است.<ref name=":3">نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/بیوگرافی بیوگرافی استاد بهرام عالیوندی]</ref>
بهرام عالیوندی از کودکی به نقاشی علاقمند بود، در مدرسه نقشه جغرافی می‌کشید که آنها را به دیوار کلاس یا دفتر مدرسه نصب می‌کردند. بعد از شش سال دبستان، دبیرستان را در شیراز شروع می‌کند و طبق گفته خود برای امرار معاش از روی نقاشی‌های دیگران کپی می‌کند و برای تأتر دکور می‌زند و پلاکارد سینما می‌سازد اما در هیچ‌کدام موفقیتی نداشته‌است.<ref name=":3">نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/بیوگرافی بیوگرافی استاد بهرام عالیوندی]</ref>


او آموزش‌های هنری خود را در تهران و در ابتدا در مدرسه هنرهای زیبای تهران و سپس موفق به گرفتن مدرک دیگری از کالج هنرهای دکور از یکی از کالج‌های تهران شد.
پس از پایان دبیرستان و خدمت سربازی به تهران آمد و یک‌سالی به کارهای مختلف پرداخت و عصرها به هنرستان کمال‌الملک رفت. چندی بعد در هنرستان زیبای پسران نام‌نویسی کرد. در آنجا جلال آل احمد مربی ادبیات و مشوق او بود و تا آخرین روزهای حیات وی را زیر نظر داشت. در همین دوره بورسی ۴ ساله برای فرانسه نصیبش شد اما ساواک اجازه خروج از کشور به او نداد. جلال آل احمد هم به او گفت «در اروپا که به تو آمپول هنر تزریق نمی‌کنند همین جا بمان و خود را بساز».  


او از کودکی به نقاشی علاقمند بود، اما، به قول خودش، تا ۲۷سالگی در شیراز آثار دیگران را کپی می‌کرد و در کار دکور تئاتر و ساختن پلاکاردهای رنگی برای سینماها بود. در هنرستان کمال الملک تعلیم نقاشی گرفت و به خاطر استعداد درخشانش در این رشته بورس تحصیل در خارج کشور به او تعلق گرفت، امّا ساواک مانع خروج او از کشور شد.
وی سپس در سال ۱۳۳۶ در ادارهٌ هنرهای سنتی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح در کارگاه کاشی‌سازی مشغول کار شد. بعد از تأسیس دانشکدهٌ هنرهای تزیینی در سال ۱۳۳۹، عالیوندی در این دانشکده، در رشتهٌ نقاشی تزیینی به تحصیل پرداخت و دورهٌ تخصصی‌اش را زیر نظر یک استاد فرانسوی به پایان رساند و در رشته نقاشی تزیینی لیسانس گرفت. پس از آن مدتی در هنرستانهای نقاشی به تعلیم پرداخت و سپس برای چندمین مرتبه راهی اروپا شد و از موزه‌های بزرگ آنجا دیدن کرد.<ref>پای صحبت بهرام عالیوندی نقاش معاصر - [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101222091458-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%20%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C%20%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%20%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1%20%DB%8C%D8%A7% یادبودهایی در پس غبار] </ref>


وی سپس در ادارهٌ هنرهای سنتی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح مشغول کار شد. بعد از تأسیس دانشکدهٌ هنرهای تزیینی، عالیوندی در این دانشکده، در رشتهٌ نقاشی تزیینی به تحصیل پرداخت و دورهٌ تخصصیش را زیر نظر یک استاد فرانسوی به پایان رساند. طی دورانی که اداره هنرهای ملی کار می‌کرد، آموزش هنرهای سنّتی را به هنرجویان رشته نقاشی به عهده داشت و هنرجویان را به موزهٌ ایران باستان می‌برد و رمز و رازهای خطوط و نقوش آثار هنری قدیمی ایران را به آنان می‌آموخت.<ref name=":1" />
طی دورانی که اداره هنرهای ملی کار می‌کرد، آموزش هنرهای سنّتی را به هنرجویان رشته نقاشی به عهده داشت و هنرجویان را به موزهٌ ایران باستان می‌برد و رمز و رازهای خطوط و نقوش آثار هنری قدیمی ایران را به آنان می‌آموخت.<ref name=":1" />


== فعالیت‌های هنری ==
== فعالیت‌های هنری ==
وی در تهران پس از کودتای ۲۸ مرداد باحمایت برادربزرگ که کارمندعالیرتبه دولت است و یاری انسانی شریف که به استعداد فراوان اودرنقاشی پی برده، بعنوان هنرجوی این رشته در هنرستان نقاشی پسران پذیرفته می‌شود، جایی که خود بعداً در آنجا و نیز هنرستان نقاشی دختران هنر آموز نقاشی گردید.
وی در تهران پس از کودتای ۲۸ مرداد باحمایت برادربزرگ که کارمندعالیرتبه دولت است و یاری انسانی شریف که به استعداد فراوان او در نقاشی پی برده، بعنوان هنرجوی این رشته در هنرستان نقاشی پسران پذیرفته می‌شود، جایی که خود بعداً در آنجا و نیز هنرستان نقاشی دختران هنر آموز نقاشی گردید.


وی در این‌باره گفته‌است: «درهنرستان، [[جلال آل احمد]] هم دبیرادبیات مان بودوهم مربی وراهنمای خوبی برای من وتاآخرین روزهای زندگی نیزپیشرفت‌هایم رازیرنظرداشت. در۲۸سالگی دیپلم گرفتم، بعنوان شاگرد ممتازشناخته شدم وبورس چهارسال تحصیل درفرانسه به من تعلق گرفت اماسازمان امنیت اجازه خروج ازایران به من نداد و باز جلال بود که اینبارنیزبه یاریم آمدو اینکه: دراروپاکه آمپول هنرتزریق نمی‌کنند. همین جابمان وخودرابساز.»
وی در این‌باره گفته‌است: «درهنرستان، [[جلال آل احمد]] هم دبیرادبیات مان بودوهم مربی وراهنمای خوبی برای من وتاآخرین روزهای زندگی نیزپیشرفت‌هایم رازیرنظرداشت. در۲۸سالگی دیپلم گرفتم، بعنوان شاگرد ممتازشناخته شدم وبورس چهارسال تحصیل درفرانسه به من تعلق گرفت اماسازمان امنیت اجازه خروج ازایران به من نداد و باز جلال بود که اینبارنیزبه یاریم آمدو اینکه: دراروپاکه آمپول هنرتزریق نمی‌کنند. همین جابمان وخودرابساز.»