بابک خرمدین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بابک خرمدین (تولد ۷۹۵ (میلادی-درگذشت ۳ صفر ۲۲۳ (قمری)/۴ ژانویه ۸۳۸ (میلادی))رهبر اصلی شورشیان ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ ابومسلم بر خلافت عباسی شوریدندخرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. بابک شورش خود را در آذربایجان آغاز کرد و ۲۰ سال با نیروهای خلیفه جنگید تا اینکه شورش او در سال ۸۳۷ میلادی سرکوب شد. یوسفی و نفیسی خرمدین را ترکیبی از زرتشت و مزدک میدانستند در حالی که باسورث خرمدین را معادل مزدک گرائی نوین میداند.<ref>تاریخ ما مشاهیر - [https://mandegar.tarikhema.org/babak-khorramdin زندگانی بابک خرمدین]</ref> | بابک خرمدین (تولد ۷۹۵ (میلادی-درگذشت ۳ صفر ۲۲۳ (قمری)/۴ ژانویه ۸۳۸ (میلادی))رهبر اصلی شورشیان ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ ابومسلم بر خلافت عباسی شوریدندخرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. بابک شورش خود را در آذربایجان آغاز کرد و ۲۰ سال با نیروهای خلیفه جنگید تا اینکه شورش او در سال ۸۳۷ میلادی سرکوب شد. یوسفی و نفیسی خرمدین را ترکیبی از زرتشت و مزدک میدانستند در حالی که باسورث خرمدین را معادل مزدک گرائی نوین میداند.<ref>تاریخ ما مشاهیر - [https://mandegar.tarikhema.org/babak-khorramdin زندگانی بابک خرمدین]</ref> | ||
از جنبش های دیگر ایرانیان در برابر اعراب میتوان به مازیار از مازندران، ابومسلم خراسانی ویعقوب رویگر از سیستان اشاره کرد. تلفظ نام بابک به زبان فارسی میانه پاپک بود که به معنای پدر جوان است. پدر بابک اهل تیسفون بود که به آذربایجان کوچید و در پیرامون کوه سبلان زنی را به همسری گزید. بابک در جوانی با شروین پسر ورجاوند سرور گروه مزدکیان تبرستان دیدار نمود. پس از آن او و مادرش به روستای دیگری در آن پیرامونها کوچیدند که مردمش از گروه مزدکیان و خرم دینان بودند. پیشوای آنها جاویدان پسر شهرک بود که از آنجا که بابک در تنبور زدن زبردست و توانا بود او را پیش خود نگه داشت. در سال ۲۰۱ هجری قمری بابک از کیش جاویدانی دست کشید و خود بعنوان پیشوای خرمدینان سر به شورش بر علیه اشغالگران عرب گذاشت. خلیفه تازیان به مدت بیست و دو سال سپاهیان فراوانی را برای سرکوب بابک ایرانی گسیل داشت و سرانجام با همکاری یک ایرانی تبار بنام افشین، اعراب بر خرمدینان ایرانی چیرگی یافتند. و او را به سامَرّا نزد خلیفه بردند. خلیفه معتصم دستور داد تا بابک را سوار بر فیل کردند و در شهر بگردانند و در روز پنجشنبه دوم صفر سال ۲۲۳ با بودن امان نامهای که به او داده بودند به دستور خلیفه او را تکه تکه کرده و کشتند. قرارگاه اصلی بابک خرمدین دژی استوار و سخت گذر بنام دژ بَذ بود که در نزدیکی شهر کَلِیبَر در شهرستان اهر استان آذربایجان شرقی قرار دارد. بابک خرمدین : انسان برای پیروزی خلق شده. اورا میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکستش داد. صدها سال از مرگ سربلندی آمیز این انسان آزاده میگذرد.در دامنه ساوالان بدنیا امد در دربار بامر خلیفه مثله اش کردند. او وفرزند برو مندش آذر وبرادرش عبدا ﷲ ویاران آزادی خواهش درراه ازادی مردم جان خودرا فدا نمودند..افشین زروسیم وقدرت خلیفه را گزینش و به او ومردم خیانت نمود. وعنوان خاین را نصیب خود نمود.امروز نام بابک روی نوزادان این سرزمین خودنمائی میکند. هرسال مردم آزاده جهت سپاسداری از فرزند برومند خود راهی قلعه بابک میشوند.تا یادش را گرامی دارند.<ref name=":0">فکور - [http://fakoor.net/history/%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%d9%8a%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d8%a8%d9%83-%d8%ae%d8%b1%d9%85%d8%af%d9%8a%d9%86/][http://fakoor.net/history/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%83-%D8%AE%D8%B1%D9%85%D8%AF%D9%8A%D9%86/ زندگینامه بابک خرمدین]</ref> | |||
== تحریف هویت بابک == | == تحریف هویت بابک == | ||
خط ۹۹: | خط ۱۰۱: | ||
وی رهبری جنبش سرخجامگان را برعهده داشت. از جنبشهای دیگر ایرانیان میتوان به مازیار از مازندران، ابومسلم خراسانی و یعقوب لیث از سیستان اشاره کرد | وی رهبری جنبش سرخجامگان را برعهده داشت. از جنبشهای دیگر ایرانیان میتوان به مازیار از مازندران، ابومسلم خراسانی و یعقوب لیث از سیستان اشاره کرد | ||
== گفتگوی بابک با خلیفه معتصم حین مرگ == | |||
[[پرونده:قلعه بابک بر فراز ابرها.jpg|بندانگشتی|قلعه بابک بر فراز ابرها]] | |||
خلیفه :عفوت میکنم به بشرطی که توبه کنی ! بابک :توبه را گنهکاران کنند. خلیفه :تو اکنو ن در چنگ ما هستی! بابک:آری ٬تنها جسم من در دست شما است نه روحم٬ دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است. خلیفه :جلاد مثله اش کن! معلون اکنون چراغ زندگیت را خاموش میکنم. بابک روی به جلاد٬چشمانم را نبند بگذار باچشم باز بمیرم. خلیفه :یکباره سرش را ازتن جدا مکن٬ بگذار بیشتر زنده بماند!اول دستانش را قطع کن!جلاد بایک ضربت دست راست بابک را به زمین انداخت.خون فواره زد.بابک حرکتی کرد شگفتی در شگفتی افزود٬زانو زده ٬خم شد وتمام صورتش را با خون گرمش گلگون گرد.شمشیر دژخیم بالا رفت وپایین آمد ودست چپ آن دلاور را نبز از تن جدا کرد.فرزند آزاده مردم به پابود٬استواربود.خون از دو کتفش بیرون میجست. خلیفه :زهر خندی زد : کافر! این چه بازی بود که در آستانه مرگ در آوردی؟چرا صورت خود به خون آغشته کردی؟ چه بزرگ بود مرد٬چه حقیر بود مرگ٬ چه حقیر تر بود دشمن!پیش دشمن حقیر٬مرد بزرگ٬بزرگتر باید. گفت:در مقابل دشمن نامرد٬مردانه باید مرد٬اندیشیدم که از بریده شدن دستانم ٬خون ازتنم خواهدرفت. خون که رفت٬ رنگ چهره زرد شود .مبادا دشمن چنان گمان کند از ترس مرگ است٬خلق من نمیپسندندکه بابک در برابرگله ء روباهان ترسی به دل راه دهد…. خلیفه از بیخ گلو نعره کشید: ببر صدایش را!!!! وشمشیر پایین آمدوسر. سری که هرگزپیش هیچ زورمند ستمگری فرود نیامده بود…<ref name=":0" /> | |||
[[پرونده:قلعه بابک.jpg|بندانگشتی|قلعه بابک]] | |||
== قلعه بابک == | |||
'''قلعه بابک''' یکی دیگر از مناظق تاریخی در ایران است.در واقع قلعه جمهور معروف به دژ بابک در 50 کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غرب رود بزرگ قرهسو قرار داردمنطقهای که به نام کلیبر مشهور می باشد.جالب است بدانید که دژ بابک خرمدین بر فراز قله کوهستانی در حدود 2300 تا 2700 از سطح دریا ارتفاع دارد.در واقع''' قلعه بابک''' که به '''نامهای قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور''' هم مشهور می باشد.بهتر است بدانید که دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بوده که در هنگام قیام بر علیه دستگاه خلافت عباسی در قرن سوم هجری ساخته شده است.قابل ذکر است که مسافت راه کلیبر به قلعه حدود 3 کیلومتر است و به هنگام عبور باید گردنهها و گذرگاههای خطرناکی را پشت سر گذاشته است. | |||
[[پرونده:تصویر دیگری از قلعه بابک.jpg|بندانگشتی|تصویر دیگری از قلعه بابک]] | |||
در واقع قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحکم دژ باید از معبری عبور کرد که به صورت دالانی است و از سنگهای منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبور1 نفر را دارد و دو نفر به سختی میتوانند از آن بگذرند.در واقع فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود 200 متر است و مقابل آن قرار دارد.به یاد داشته باشید که از همین نقطه است که صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره کننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد.امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم میشود و دقیقاً در راستای آن قرار دارد که باعث میشود ورود هر تازه وارد و سپاهی و غیره از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل دیدن باشد.در واقع برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد.جالب است بدانید که با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریک که حدود 100 متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید، مسیری صعب العبور که از یک سمت مشرف به درهای است با جنگلهای تنک و ژرفایی در حدود 400 متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد. به خاطر داشته باشید که در تکیه گاههای طبیعی این دیوارهها و 4 جهت بنا 4 جایگاه برای دیدهبانها به صورت نیمه استوانه ساخته شده است. اینها مقر کوه بانیهها و سربازانی است که هر جنبندهای را تا کیلومترها دورتر، از فراز درهها و کوهپایهها زیر نظر میگرفته اند.در واقع پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلکانهایی نامنظم باید عبور کرد.باید بدانیم که طرفین مدخل دژ، به وسیله دو ستون کاذب مشخص گشته است. | |||
[[پرونده:یکی از ورودیهای قلعه بابک.jpg|بندانگشتی|یکی از ورودیهای قلعه بابک]] | |||
د رواقع بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که اطراف آن را 7 اتاق فرا گرفته است،اتاقهایی که به تالار مرکزی را دارند. در قسمت شرقی دژ تأسیسات دیگری مرکب از اتاقها و آب انبارها ساخته شده سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهوارهای استوار شدهاند. واقعیت این است که محوطه داخلی آنها نیز به وسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصرهها از آب آنها استفاده میشده است.در واقع در سمت شمال غربی دژ پلکانهایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخشهای مرتفع تر بناست. بدانید که از آثار معماری و برخی از سنگهای زبره تراش و روش چفت و بست سنگها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک میتوان دریافت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و بخصوص ساسانیان ساخته گشته است.این دژ در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن به وجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است. | |||
جالب است بدانید که اشیا و ابزاری که از قلعه بابک به دست آمده، سفالینههای منقوش و لعاب خورده است که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش میداد. و همچنین تعدادی سکه مسی کشف شده که بعضی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان غیرقابل خواندن می باشد. و در بین این سکهها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) هستند. در واقع به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونهای ست که 20 نفر سپاهی قادر بودند هجوم یک سپاه صد هزار نفری را مانع شوند و تلفاتی هم نداشته باشند. | |||
قابل ذکر است که تیر و کمان و اسلحه معمول زمان به سربازان و مستحفظانی که بر بلندی موضع میگرفتند به جهت بعد مسافت بی تاثیر بودند.در واقع قلعه بابک در سال 1345 با شماره 623 در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال 1376 توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز گردیده است. این منطقه زیبا را برای گردش گری خود انتخاب کنید.<ref>جسارت - [http://www.jesarat.com/babak-fort/][http://www.jesarat.com/babak-fort/ قلعه بابک خرمدین]</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |