کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
این اثر وی علاوه برآثار دیگر وترجمه های گوناگون درزمینه ادبیات برای او درسال ۱۹۶۹ جایزه ادبی بی ینال براتیسلاوای چکسلواکی را به همراه داشت.
این اثر وی علاوه برآثار دیگر وترجمه های گوناگون درزمینه ادبیات برای او درسال ۱۹۶۹ جایزه ادبی بی ینال براتیسلاوای چکسلواکی را به همراه داشت.


صمدبهرنگی، کودکی سختی همراه باتنگدستی را دریکی از محله های قدیمی جنوب شهر تبریز (چرنداب) با خواهران وبرادرانش گذراند.
صمدبهرنگی، کودکی سختی همراه باتنگدستی را دریکی از محله های قدیمی جنوب شهر تبریز (چرنداب) کوچه «اسکولیلر» و کوچه «جمال آباد» همان محله با خواهران وبرادرانش گذراند.


پدرش که کارگر زهتابی بود برای تامین خانواده به کارهای مختلفی دست زد ازجمله فروش آب با مشک به قفقازها وروسها، عزت بالاخره برای غلبه بر این تنگدستی به همراه تعدادی از بیکاران عازم قفقاز وباکو شد که دیگر خبری ازوی نیامد.
پدرش که کارگر زهتابی بود برای تامین خانواده به کارهای مختلفی دست زد ازجمله فروش آب با مشک به قفقازها وروسها، عزت بالاخره برای غلبه بر این تنگدستی به همراه تعدادی از بیکاران عازم قفقاز وباکو شد که دیگر خبری ازوی نیامد.
صمدبهرنگی، با سختی تمام تحصیلات مقدماتی خوددردانشرا را درخرداد سال ۱۳۳۶ به اتمام رساند.
وی درمهر ماه همان سال برای تامین مخارج خانواده از هجده سالگی به معلمی درروستاهای گوگان، ماما غان، آخیرجان، قندجهان، وشهرستان آذرشهر درآذربایجان شرقی پرداخت.
صمدبهرنگی، درسال ۱۳۳۷همراه با معلمی برای ادامه تحصیل در دانشکده ادبیات فارسی وزبانهای خارجی دانشگاه تبریزپذیرفته شد و طی سه سال گواهینامه فارغ التحصیلی خود را با مدرک لیسانس زبان انگلیسی از این دانشکده دریافت کرد.
صمد بهرنگی در دوران معلمی دوستی نزدیکی با بهروز دهقانی و کاظم سعادتی که هردو فارغ التحصیل دانشرای مقدماتی تبریز بودند، داشت.
بهروز دهقانی برادر اشرف وروح انگیز دهقانی به همراه کاظم سعادتی از کادرهای اصلی محفل تبریز درتشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بودند،
افسانه های آذربایجان و متل ها و چیستانها کار مشترک بهروز دهقانی و صمد بهرنگی بود.
صمد بهرنگی در محافل روشنفکری تبریز و تهران با دکتر غلامحسین ساعدی و منوچهر هزارخانی و جلال آل احمدو... دوستی و روابط نزدیکی داشت.
او چند ماهی را درتهران برای کار روی کتاب الفبای خود گذراند که در این دوره کوتاه هم دلتنگ شاگردان و دوستانش درتبریزبود و درنامه ای چنین نوشته است.
«بچه ها خیال نکنیدکه خیابان وکاخ های سر به آسمان کشیده تهران مرا از خود بی خود و شما‌ را فراموش کرده ام. شما کار کنید، کتاب بخوانید و کتابخان مدرسه را غنی تر کنید، من در اولین فرصت پیش شما می آیم، بچه ها، دلم می خواهد شما را ببینم، باز برف را تماشا کنم و زیر ریزش آن راه بروم.»


'''آثارونوشته ها ی صمد بهرنگی :'''
'''آثارونوشته ها ی صمد بهرنگی :'''
خط ۷۶: خط ۹۴:


دریافت جایزه هانس کریستین اندرسون برای تصویرگری کتاب توسط فرشید مثقالی
دریافت جایزه هانس کریستین اندرسون برای تصویرگری کتاب توسط فرشید مثقالی
صمدبهرنگی، با سختی تمام تحصیلات مقدماتی خوددردانشرا را درخرداد سال ۱۳۳۶ به اتمام رساند.
وی درمهر ماه همان سال برای تامین مخارج خانواده از هجده سالگی به معلمی درروستاهای گوگان، ماما غان، آخیرجان، قندجهان، وشهرستان آذرشهر درآذربایجان شرقی پرداخت.
صمدبهرنگی، درسال ۱۳۳۷همراه با معلمی برای ادامه تحصیل در دانشکده ادبیات فارسی وزبانهای خارجی دانشگاه تبریزپذیرفته شد و طی سه سال گواهینامه فارغ التحصیلی خود را از این دانشکده دریافت کرد.


کار صمد با نوشتارهای طنزدرنشریات آن روزگار شروع شد، درسال ۱۳۳۹ داستان اولین کتابش «عادت» را نوشت، پس از آن داستان «تلخون» را با نام مستعار «ص.قارانقوش» درکتاب هفته منتشر کرد و در ادامه درسال ۱۳۴۲ «بی نام» را نوشت.
کار صمد با نوشتارهای طنزدرنشریات آن روزگار شروع شد، درسال ۱۳۳۹ داستان اولین کتابش «عادت» را نوشت، پس از آن داستان «تلخون» را با نام مستعار «ص.قارانقوش» درکتاب هفته منتشر کرد و در ادامه درسال ۱۳۴۲ «بی نام» را نوشت.