کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''انقلاب کوبا،''' | '''انقلاب کوبا،''' مبارزات پیروزمند مردم کوبا به همراه چریکهای سییرا مایسترا به رهبری [[فیدل کاسترو]]، رائول کاسترو، کامیلو سینفوئگوس و [[چه گوارا]] است. انقلابیون کوبا به رهبری کاسترو پس از شکست حمله به پادگان مونکادا و آزادی از زندان به مکزیک مهاجرت کرده و در آنجا به جمعآوری و تجهیز نیرو برای آغاز عملیات چریکی در کوبا پرداختند. انقلابیون درسال ۱۹۵۶ با خرید یک قایق بنام «گرانما» و به همراه ۸۲ انقلابی راهی سواحل کوبا میگردند و در آنجا به کمین نیروهای ارتشی افتاده و قلع و قمع میشوند. تنها ۱۶ چریک جان سالم بدر برده و در کوههای سییرا مایسترا نبرد مسلحانه را آغاز میکنند. با پیوستن دهقانان به چریکها و چندین نبرد پیروزمند سرانجام در اول ژانویه سال ۱۹۵۹ وارد شهر هاوانا گشتند، انقلاب کوبا به پیروزی رسیده بود. | ||
== تاریخچه کوبا == | == تاریخچه کوبا == | ||
اواخر قرن پانزدهم اسپانیا این سر زمین را «کشف» کرد، و به بیرحمانهترین شکلی در کشتزارهای توتون و شکر و معادن طلا به استثمار مردم این کشور پرداخت و پس از نسلکشی بومیان، از افریقا برده آورد. بردهگان چندین بار قیام کردند و سرکوب شدند. با لغو نظام برده داری در قرن نوزدهم، بردهها به کارگر تبدیل شدند و کوباییها برای استقلال خود. حول رهبر بزرگ استقلال طلبی | اواخر قرن پانزدهم اسپانیا این سر زمین را «کشف» کرد، و به بیرحمانهترین شکلی در کشتزارهای توتون و شکر و معادن طلا به استثمار مردم این کشور پرداخت و پس از نسلکشی بومیان، از افریقا برده آورد. بردهگان چندین بار قیام کردند و سرکوب شدند. با لغو نظام برده داری در قرن نوزدهم، بردهها به کارگر تبدیل شدند و کوباییها برای استقلال خود. حول رهبر بزرگ استقلال طلبی کوبا «خوزه مارتی» جمع شدند، [[خوزه مارتی]] توسط اسپانیاییها دستگیر و به زندان و تبعید به اسپانیا محکوم شد. پس از بازگشت از اسپانیا مبارزات خود را ادامه داد و باز اخراج شد و به امریکا رفت. مارتی ابتدا از سرمایهداری دفاع می کرد، اما با مشاهدهی وضعیت کارگران در آمریکا مخالف این نظام شد. قیام مارتی که هم زمان با دوران مارکس بود، با افکار او آشنا شد و بسیاری از نظرات او را پذیرفت. مارتی معتقد بود که کوبا باید اول استقلال یابد و بعد بهسوی انقلاب اجتماعی حرکت کند. | ||
مارتی در ۱۸۹۵ برای مبارزات استقلال طلبانه و [[جنگ چریکی]] وارد کوبا شد، اما درجریان این مبارزات | مارتی در ۱۸۹۵ برای مبارزات استقلال طلبانه و [[جنگ چریکی]] وارد کوبا شد، اما درجریان این مبارزات جان باخت. جنبش استقلال طلبی رو به گسترش نهاد. انقلابیون با به آتش کشیدن مزارع نیشکر نیروهای استعمار اسپانیا را به عقبنشینی واداشتند، ولی نتوانستند اسپانیاییها را بطور کامل شکست بدهند. امریکا وارد جنگ با اسپانیا شد و آنها را شکست داد. کوبا تحت سلطهی کامل اقتصادی و سیاسی امریکا قرار گرفت، با اینکه در سال ۱۹۰۲ استقلال کوبا رسماً اعلام شد، این کشور از هر گونه معامله با دیگر کشورها محروم بود و امریکا به خود حق میداد که هر زمان لازم باشد برای حفظ تمامیت ارضی کوبا و حفظ منافع اقتصادی خود به مداخلهی نظامی دست بزند. در این مرحله دولتهای دیکتاتوری دستنشاندهای بر سر کار میآمدند که با فساد و سرکوب بیرحمانه دههها بر مردم کوبا حاکم بودند، و علاوه بر غارت منابع اقتصادی کوبا، این کشور را به یک قمارخانه و روسپیخانهی بزرگ تبدیل کردند. | ||
پس از چند دولت بی ثبات، یک رهبر لیبرال از مبارزین جنگ استقلال به نام «ماکادو» در ۱۹۲۴ به ریاستجمهوری رسید، اما بهزودی با سازش با استعمارگران یک دیکتاتوری خونین به راه انداخت. طبقه متوسط، دانشجویان و اتحادیههای کارگری که عمدتاً به حزب کمونیست وابسته بودند به مقابله با دیکتاتوری برخاستند. ماکادو به توصیهی امریکا در ۱۹۳۳ استعفا داد و شورشیان بسیاری از اطرافیان او را کشتند. عمر جانشین او نیز کوتاه بود و با کودتای گروهبانی بنام باتیستا سرنگون شد. باتیستا دولتی | پس از چند دولت بی ثبات، یک رهبر لیبرال از مبارزین جنگ استقلال به نام «ماکادو» در ۱۹۲۴ به ریاستجمهوری رسید، اما بهزودی با سازش با استعمارگران یک دیکتاتوری خونین به راه انداخت. طبقه متوسط، دانشجویان و اتحادیههای کارگری که عمدتاً به حزب کمونیست وابسته بودند به مقابله با دیکتاتوری برخاستند. ماکادو به توصیهی امریکا در ۱۹۳۳ استعفا داد و شورشیان بسیاری از اطرافیان او را کشتند. عمر جانشین او نیز کوتاه بود و با کودتای گروهبانی بنام باتیستا سرنگون شد. باتیستا دولتی به رهبری یک دانشگاهیِ لیبرال اما ضد کمونیست بر سر کار آورد و اصلاحاتی از جمله، هشت ساعت کار در روز و توزیع محدود پارهای زمینها، بین دهقانان فقیر و محدود کردن اشتغال کارگران غیرکوبایی را اجرا کرد. سرمایهداران بزرگ کوبایی و شرکتهای امریکایی سخت با این اصلاحات به مخالفت برخاستند. نیروهای مترقی با پیروی از ایدههای خوزه مارتی خواستار اصلاحات جدی و پایان دادن به فساد بودند. در سال ۱۹۴۰ قانون اساسی جدیدی به تصویب رسید، باتیستا پس از قانون اساسی جدید در انتخابات شرکت کرد و برنده شد. چون بیش از یک دوره نمیتوانست رییس جمهور باشد، تا سال ۱۹۵۲ دو دولت دیگر بروی کار آمدند و با تظاهر به پیروی از خوزه مارتی اصلاحات محدودی را مطرح کردند، اما از هرگونه مقابله با شرکتها و منافع امریکایی در کوبا پرهیز کردند. و این دولتها غرق در فساد و دزدی و سوءاستفاده از قدرت بودند. در مخالفت با این دولتها، یک سناتور مقبول کوبایی، به نام «ادواردو چیباس»، که به راستی پیرو مارتی بود، جنبش اصلاحی و حزب خود را بهنام «اورتودوکسو» پایهگذاری و به افشای دزدیها دست زد. فیدل کاسترو از پیروان او بود. چیباس در ۱۹۵۱ در برنامهی رادیوییاش قرار بود چند سند دزدی بسیار مهم را افشا کند، اما اسناد به موقع به دستش نرسید او برای تأثیرگذاری روی رأیدهندگان و اثبات صداقتاش در جریان برنامهی رادیوییاش با سلاح خود، خودکشی کرد. که اگر باقی میماند ممکن بود که انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۵۲ را برنده شود. [[باتیستا]] منتظر این انتخابات نشد و قدرت کامل را در اختیار گرفت. | ||
شرکتهای امریکایی قسمت اعظم کشتکاریهای نیشکر را که صادرات اصلی کوبا بود، و نیز معادن و صنایع مهم، هتلها و کازینوها را در اختیار داشتند. تعداد کارکنان شرکتهای امریکایی کمابیش به اندازهی کارکنان دولت کوبا بود. باندهای جنایتکار هتلها، رستورانها، کازینوها و فاحشهخانهها را اداره می کردند. بیکاری حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بود. کلیسای کاتولیک نظیر دیگر مناطق حامی طبقات حاکم و اشغالگران خارجی بود، اما در کوبا نفوذ کمتری داشت، زیرا با جنبش استقلال کوبا از اسپانیا مخالفت کرده بود و خوزه مارتی کلیسای کاتولیک را محکوم کرده بود. نژادپرستی بر علیه اقلیت سیاهپوست، قسمت اعظم آنها را از امکانات اجتماعی و اقتصادی محروم کرده بود،<ref name=":0">کتاب جنگ شکر در کوبا صفحه ۱۱۳</ref> | شرکتهای امریکایی قسمت اعظم کشتکاریهای نیشکر را که صادرات اصلی کوبا بود، و نیز معادن و صنایع مهم، هتلها و کازینوها را در اختیار داشتند. تعداد کارکنان شرکتهای امریکایی کمابیش به اندازهی کارکنان دولت کوبا بود. باندهای جنایتکار هتلها، رستورانها، کازینوها و فاحشهخانهها را اداره می کردند. بیکاری حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بود. کلیسای کاتولیک نظیر دیگر مناطق حامی طبقات حاکم و اشغالگران خارجی بود، اما در کوبا نفوذ کمتری داشت، زیرا با جنبش استقلال کوبا از اسپانیا مخالفت کرده بود و خوزه مارتی کلیسای کاتولیک را محکوم کرده بود. نژادپرستی بر علیه اقلیت سیاهپوست، قسمت اعظم آنها را از امکانات اجتماعی و اقتصادی محروم کرده بود،<ref name=":0">کتاب جنگ شکر در کوبا صفحه ۱۱۳</ref> |