کاربر:Abbas/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱: خط ۹۱:
پنچ: دولت اسلامی در عرصه قانون‌گذاری محدودیت دارد. قوه مقننه دولت اسلامی حق تشریع و وضع قانون را ندارد. این حق صرفا متکی به اراده و خواست خداوند است.<ref>[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی] نوشته غلامرضاخسروی - فصل نامه مطالعات راهبردی دوره ۹ شماره۳۱ ص ۱۳۶ و ۱۳۷</ref>
پنچ: دولت اسلامی در عرصه قانون‌گذاری محدودیت دارد. قوه مقننه دولت اسلامی حق تشریع و وضع قانون را ندارد. این حق صرفا متکی به اراده و خواست خداوند است.<ref>[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی] نوشته غلامرضاخسروی - فصل نامه مطالعات راهبردی دوره ۹ شماره۳۱ ص ۱۳۶ و ۱۳۷</ref>


=== نظریه ولایت فقیه ===
== نظریه ولایت فقیه ==
ولایت فقیه نظریه‌ای است که خمینی آنرا در کتاب حکومت اسلامی خود ارائه کرده و برای اولین بار در تاریخ شیعه با این وسعت و دامنه پرورانده است. او این کلمه را از آیه‌ی « اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی‌ الامر منکم» (اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان - آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء) گرفته است. او اولی الامر را معادل ولی فقیه می‌‌گیرد.
ولایت فقیه نظریه‌ای است که خمینی آنرا در کتاب حکومت اسلامی خود ارائه کرده و برای اولین بار در تاریخ شیعه با این وسعت و دامنه پرورانده است. او این کلمه را از آیه‌ی « اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی‌ الامر منکم» (اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان - آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء) گرفته است. او اولی الامر را معادل ولی فقیه می‌‌گیرد.


خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
در این منطق سه نمونه بزرگ تاریخی حکومت اسلامی، حکومت بنی‌امیه (صدسال)، خلافت عباسیان ( پانصدسال) و امپراطوری عثمانی بودند.   
در این منطق سه نمونه بزرگ تاریخی حکومت اسلامی، حکومت بنی‌امیه (صدسال)، خلافت عباسیان ( پانصدسال) و امپراطوری عثمانی بودند.   


در طول تاریخ به دلیل مبانی تئوریک شیعه و هم آنکه شیعه همیشه در اپوزیسیون بود، اساسا چنین نظرگاهی مطرود بود و عنوان «اولی‌الامر» در تقاسیر شیعه برای ائمه معصومین و امام زمان گفته می‌شود و نه برای حاکم وقت. در شیعه از ارزش‌های ایستادگی در برابر امام جائر و ایستادگی در برابر سلطان جابر سخن می‌رود و برجسته‌ترین نمونه‌ی تاریخی هم قیام عاشورا و رویه‌ی امام حسین است.(شناخت رژیم ولایت فقیه)
در طول تاریخ به دلیل مبانی تئوریک شیعه و هم آنکه شیعه همیشه در اپوزیسیون بود، اساسا چنین نظرگاهی مطرود بود و عنوان «اولی‌الامر» در تقاسیر شیعه برای ائمه معصومین و امام زمان گفته می‌شود و نه برای حاکم وقت. در شیعه از ارزش‌های ایستادگی در برابر امام جائر و ایستادگی در برابر سلطان جابر سخن می‌رود و برجسته‌ترین نمونه‌ی تاریخی هم قیام عاشورا و رویه‌ی امام حسین است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>


=== تکامل نظریه ولایت فقیه خمینی، قبل و بعد از رسیدن به حکومت ===
=== تکامل نظریه ولایت فقیه خمینی، قبل و بعد از رسیدن به حکومت ===
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
خمینی در کتاب حکومت اسلامی می‌گوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلت‌های مرجع تقلید بودن باشد به‌ پا‌ خاست و حکومت تشکیل داد همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.
خمینی در کتاب حکومت اسلامی می‌گوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلت‌های مرجع تقلید بودن باشد به‌ پا‌ خاست و حکومت تشکیل داد همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.


در سال ۱۳۶۶ خامنه‌ای ولی فقیه کنونی رژیم ایران در نماز جمعه گفته‌بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی اختیار دارد و باید در این چهار چوب حرکت کند. خمینی در نامه‌ معروفی جواب او را داد که اختیارات ولی فقیه را در راستای حفظ حکومت یک مدار بالاتر برد. خمینی گفت: «از بیانات جناب‌عالی درنماز جمعه این‌طور ظاهر می‌شود که شما حکومت را به معنی ولایت مطلق‌ای که از جانب خدا به نبی‌ اکرم واگذار شده‌است و از اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعی الهی تقدم دارد صحیح نمی‌دانید... باید عرض کنم که حکومت که شعبه‌ای از ولایت فقیه رسول‌الله است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت می‌تواند قرارداهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و می‌تواند هر امری چه عبادی و چه غیر عبادی باشد مادام که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن جلوگیری کند.» و در آخر نیز می‌گوید آنچه گفته شده و یا گفته می‌شود، ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی است. بنا به گفته‌های خمینی آنچه که محور حکومت اسلامی را تشکیل می‌دهد خفظ حکومت است. خامنه‌ای به حرفهای خمینی در کتاب حکومت اسلامی استناد کرده بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی دارای اختیار است اما خمینی گفت که من هرگز چنین حرف نزده‌ام و اصلا برای حکومت چهارچوب قائل نشدم.
در سال ۱۳۶۶ خامنه‌ای، ولی فقیه کنونی رژیم ایران در نماز جمعه گفته‌ بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی اختیار دارد و باید در این چهار چوب حرکت کند. خمینی در نامه‌ معروفی جواب او را داد که اختیارات ولی فقیه را در راستای حفظ حکومت یک مدار بالاتر برد. خمینی گفت: «از بیانات جناب‌عالی درنماز جمعه این‌طور ظاهر می‌شود که شما حکومت را به معنی ولایت مطلق‌ای که از جانب خدا به نبی‌ اکرم واگذار شده‌است و از اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعی الهی تقدم دارد صحیح نمی‌دانید... باید عرض کنم که حکومت که شعبه‌ای از ولایت فقیه رسول‌الله است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت می‌تواند قرارداهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و می‌تواند هر امری چه عبادی و چه غیر عبادی باشد، مادام که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن جلوگیری کند.» و در آخر نیز می‌گوید آنچه گفته شده و یا گفته می‌شود، ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی است. بنا به گفته‌های خمینی آنچه که محور حکومت اسلامی را تشکیل می‌دهد خفظ حکومت است. خامنه‌ای به حرفهای خمینی در کتاب حکومت اسلامی استناد کرده بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی دارای اختیار است اما خمینی گفت که من هرگز چنین حرف نزده‌ام و اصلا برای حکومت چهارچوب قائل نشدم.<ref name=":3">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>


== تروریسم و صدور بنیادگرایی جان‌مایه حکومت جمهوری اسلامی ==
=== پایه‌‌های حکومت ولایت فقیه ===
کتاب حکومت اسلامی بخشی از مجموعه درسهای خمینی در نجف است که در سالل ۱۳۴۸ تدوین شده و در آن طرح خمینی برای حکومت ارائه شده که همان نظریه ولایت فقیه را در بر می‌گیرد.
نظام ولایت فقیه بر دو پایه اصلی «سرکوب» و «صدور بنیادگرایی» بنا شده است. صدور بنیادگرایی در بیان سیاسی با نام‌های دیگری از جمله، صدور ارتجاع، صدور بحران، جنگ طلبی و صدور تروریسم نام‌گذاری می‌شود. در فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی از این موضوع با اصطلاح «صدور انقلاب» نام‌ برده می‌شود.<ref name=":3" />
 
== سرکوب در نظام ولایت فقیه ==
تفاوت اساسی سرکوب در رژیم ولایت فقیه نسبت یه بقیه نظاه‌های سرکوب‌گر، همه جانبه بودن سرکوب در آن است. در دیکتاتوری پهلوی سرکوب سیاسی حاکم بود. در حکومت ولایت فقیه، از آنجا که توجیه سرکوب بر پایه‌ی مذهب صورت می‌گیرد، سکوب به عرصه اجتماعی و زندگی خصوصی مردم کشیده می‌شود و سرکوب اجتماعی زیر ساخت سرکوب سیاسی را هم تشکیل می‌دهد.
 
از اصلی‌ترین مظاهر سرکوب در نظام ولایت فقیه، سرکوب زنان است تا جایی که این رژیم به عنوان یک رژیم زن ستیزشناخته شده است. پایه‌‌های ایدئولوژی بنیادگرای اسلامی که نظام ولایت فقیه از آن نشأت گرفته، بر تبعیض جنس سوار شده و چنان‌چه دستگاه سرکوب رژیم ولایت فقیه در عنصر اجتماعی و در این مورد در سرکوب زنان سوراخ شود این شکاف راه به عنصر سیاسی می‌برد و کل ساختار نظام را در هم می‌شکند.
 
== تروریسم و صدور بنیادگرایی جان‌مایه حکومت ولایت فقیه ==


== پانویس ==
== پانویس ==