کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۳: خط ۸۳:
}}
}}
'''شیطان‌سازی''' علیه مجاهدین خلق و دیگر مخالفان رژیم ایران از آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی تا کنون، همواره جریان داشته است.   
'''شیطان‌سازی''' علیه مجاهدین خلق و دیگر مخالفان رژیم ایران از آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی تا کنون، همواره جریان داشته است.   
  شیطان سازی(Demonization)  در جمهوری اسلامی، یکی از اهرم‌های اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق [[ولایت‌فقیه در ایران|ولایت‌فقیه]] و مشروع کردن سرکوب هر نوعی از اعتراض و مطالبه‌ی مشروع است.  
 
شیطان سازی(Demonization)  در جمهوری اسلامی، یکی از اهرم‌های اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق [[ولایت‌فقیه در ایران|ولایت‌فقیه]] و مشروع کردن سرکوب هر نوعی از اعتراض و مطالبه‌ی مشروع است.  
 
شیطان‌سازی یک روش تبلیغی است که ایده‌ای شرورانه را در مورد شخص، گروه یا یک جریان با هدف تخریب آن بکار می‌بندند. هدف از شیطان‌سازی ایجاد نفرت کور نسبت به سوژه‌ی آن است تا ضربه زدن به وی را مشروع جلوه داده و راحت‌تر کند.<ref>[https://books.google.com/books?id=HthyxpY6uYcC&pg=PA162 The Power of Ideas: A Political Social-Psychological Theory of Democracy, Political Development and Political Communication]</ref>
شیطان‌سازی یک روش تبلیغی است که ایده‌ای شرورانه را در مورد شخص، گروه یا یک جریان با هدف تخریب آن بکار می‌بندند. هدف از شیطان‌سازی ایجاد نفرت کور نسبت به سوژه‌ی آن است تا ضربه زدن به وی را مشروع جلوه داده و راحت‌تر کند.<ref>[https://books.google.com/books?id=HthyxpY6uYcC&pg=PA162 The Power of Ideas: A Political Social-Psychological Theory of Democracy, Political Development and Political Communication]</ref>


این روش در طول سال‌ها توسط رژیم ایران به شکلی گسترده به کار گرفته شده است. جمهوری‌اسلامی ایران برای حذف و سرکوب مخالفان، آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی، کافر، مرتد، ملحد، فتنه‌گر و منافق تخریب می‌کند و از سویی زمینه را برای حذف فیزیکی آن‌ها فراهم می‌کند.
این روش در طول سال‌ها توسط رژیم ایران به شکلی گسترده به کار گرفته شده است. جمهوری‌اسلامی ایران برای حذف و سرکوب مخالفان، آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی، کافر، مرتد، ملحد، فتنه‌گر و منافق تخریب می‌کند و از سویی زمینه را برای حذف فیزیکی آن‌ها فراهم می‌کند.
سازمان مجاهدین خلق ایران بزرگترین سوژه‌ی شیطان سازی در رژیم ایران است.  رژیم ایران از ابتدای انقلاب ضدسلطنتی تاکنون هزاران کتاب و مقاله، هزاران نمایشگاه، صدها فیلم سینمایی، صدها مستند و مشابه آن برای پیشبرد این پروژه منتشر ساخته  و منتشر کرده است. سپاه پاسداران دارای یک ارتش سایبری چند ده هزار نفری است که مهم‌ترین کار آن‌ها پیش بردن پروژه‌ی شیطان سازی علیه سازمان مجاهدین خلق است. این ارتش اغلب تلاش می‌کند با تمرکز بر روی موضوعاتی چون جنگ ایران وعراق، موضوعات اخلاقی، نسبت‌دادن تروریسم، سکت، وابستگی مالی و...این سازمان را هدف قرار دهد.  
سازمان مجاهدین خلق ایران بزرگترین سوژه‌ی شیطان سازی در رژیم ایران است.  رژیم ایران از ابتدای انقلاب ضدسلطنتی تاکنون هزاران کتاب و مقاله، هزاران نمایشگاه، صدها فیلم سینمایی، صدها مستند و مشابه آن برای پیشبرد این پروژه منتشر ساخته  و منتشر کرده است. سپاه پاسداران دارای یک ارتش سایبری چند ده هزار نفری است که مهم‌ترین کار آن‌ها پیش بردن پروژه‌ی شیطان سازی علیه سازمان مجاهدین خلق است. این ارتش اغلب تلاش می‌کند با تمرکز بر روی موضوعاتی چون جنگ ایران وعراق، موضوعات اخلاقی، نسبت‌دادن تروریسم، سکت، وابستگی مالی و...این سازمان را هدف قرار دهد. ژول بویکوف نویسنده‌ی آمریکایی چهار معیاربرای شیطان سازی بر می‌شمرد:
ژول بویکوف نویسنده‌ی آمریکایی چهار معیاربرای شیطان سازی بر می‌شمرد:
* در شیطان سازی رسانه‌ها تلاش می‌کنند بر قالب‌هایی متمرکز شوند که بتوانند سوژه‌ی خود را بیشتر با تمرکز بر روی موضوعات اخلاقی به تصویر بکشند.
 
در شیطان سازی رسانه‌ها تلاش می‌کنند بر قالب‌هایی متمرکز شوند که بتوانند سوژه‌ی خود را بیشتر با تمرکز بر روی موضوعات اخلاقی به تصویر بکشند.


در شیطان سازی شخصیت حریف به شکلی یک‌سویه به مثابه‌ شر در برابر خیر به تصویر کشیده می‌شود.
* در شیطان سازی شخصیت حریف به شکلی یک‌سویه به مثابه‌ شر در برابر خیر به تصویر کشیده می‌شود.


اغلب شیطان‌سازی‌ها منشاء دولتی و حکومتی دارند.
* اغلب شیطان‌سازی‌ها منشاء دولتی و حکومتی دارند.


در شیطان سازی هرگز هیچ‌گونه ادعای قابل توجه و مستندی وجود ندارد.
* در شیطان سازی هرگز هیچ‌گونه ادعای قابل توجه و مستندی وجود ندارد.


== پیشینه‌ تاریخی شیطان‌سازی ==
== پیشینه‌ تاریخی شیطان‌سازی ==
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
این اتهامات لیست بلندی هستند که در چهارده‌ی گذشته به اشکال مختلف در رسانه‌های گوناگون منتشر شده‌اند. اتهاماتی چون اتهام روابط غیراخلاقی، کردکشی، حجاب اجباری، طلاق اجباری، مغزشویی، سکت و... که رژیم ایران برای باورپذیر کردن آن‌ها از شیوه‌هایی چون تکرار بیش از حد و انتشار گسترده استفاده کرده است.  
این اتهامات لیست بلندی هستند که در چهارده‌ی گذشته به اشکال مختلف در رسانه‌های گوناگون منتشر شده‌اند. اتهاماتی چون اتهام روابط غیراخلاقی، کردکشی، حجاب اجباری، طلاق اجباری، مغزشویی، سکت و... که رژیم ایران برای باورپذیر کردن آن‌ها از شیوه‌هایی چون تکرار بیش از حد و انتشار گسترده استفاده کرده است.  


= اتهام روابط غیراخلاقی==
== اتهام روابط غیراخلاقی ==
سابقه‌ی اتهامات غیراخلاقی به مجاهدین خلق به پیش از آغاز مبارزه‌ی مسلحانه علیه رژیم ایران باز می‌گردد. از ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که مجاهدین آن‌را [[فاز سیاسی]] می‌نامند، دفاتر و تجمعات سازمان مجاهدین مستمرا مورد حمله‌ی نیروهای مشهور به [[فالانژ]] یا چماقدار که هواداران روح‌الله خمینی بودند، قرار می‌گرفت.
سابقه‌ی اتهامات غیراخلاقی به مجاهدین خلق به پیش از آغاز مبارزه‌ی مسلحانه علیه رژیم ایران باز می‌گردد. از ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که مجاهدین آن‌را [[فاز سیاسی]] می‌نامند، دفاتر و تجمعات سازمان مجاهدین مستمرا مورد حمله‌ی نیروهای مشهور به [[فالانژ]] یا چماقدار که هواداران روح‌الله خمینی بودند، قرار می‌گرفت.


خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
سرهنگ مک‌گلاسکی فرمانده حفاظت قرارگاه اشرف در این رابطه می‌گوید: <blockquote>« می‌توانم در مورد یک نفر به شما بگویم که ما از او خبر دریافت کردیم. او بتول سلطانی بود. اگر این نام را تابه‌حال نشنیده‌اید او ساکن اشرف بود و به ایران بازگشت. یکی دو ماه بعد من نصف شب از طریق ایستگاه‌های پلیس ما در خارج از اشرف یک تماس عجولانه تلفنی دریافت کردم که می‌گفت خانم سلطانی با پاسپورت ایرانی به عراق بازگشته است ... این بار با اعتراض به اینکه گویا همسرش در اشرف توسط اشرفی‌ها به‌زور نگهداری شده است. من شخصاً با همسر او مصاحبه کردم. همان‌طور که با هزاران نفر دیگر در اشرف به همراه خانواده‌های آن‌ها مصاحبه کرده بودم. او (سلطانی) حالا دیگر مأمور نیروی قدس و رژیم ایران بود.» <ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b3%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%84%d8%a6%d9%88-%d9%85%da%a9-%da%af%d9%84%d8%a7%d9%88%d8%b3%da%a9%db%8c-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%aa%d9%88%d9%84-%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86%db%8c%e2%80%8c-%d9%85/ سخنان سرهنگ لئو مک گلاسی در مورد بتول سلطانی]</ref></blockquote>
سرهنگ مک‌گلاسکی فرمانده حفاظت قرارگاه اشرف در این رابطه می‌گوید: <blockquote>« می‌توانم در مورد یک نفر به شما بگویم که ما از او خبر دریافت کردیم. او بتول سلطانی بود. اگر این نام را تابه‌حال نشنیده‌اید او ساکن اشرف بود و به ایران بازگشت. یکی دو ماه بعد من نصف شب از طریق ایستگاه‌های پلیس ما در خارج از اشرف یک تماس عجولانه تلفنی دریافت کردم که می‌گفت خانم سلطانی با پاسپورت ایرانی به عراق بازگشته است ... این بار با اعتراض به اینکه گویا همسرش در اشرف توسط اشرفی‌ها به‌زور نگهداری شده است. من شخصاً با همسر او مصاحبه کردم. همان‌طور که با هزاران نفر دیگر در اشرف به همراه خانواده‌های آن‌ها مصاحبه کرده بودم. او (سلطانی) حالا دیگر مأمور نیروی قدس و رژیم ایران بود.» <ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b3%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%84%d8%a6%d9%88-%d9%85%da%a9-%da%af%d9%84%d8%a7%d9%88%d8%b3%da%a9%db%8c-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%aa%d9%88%d9%84-%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86%db%8c%e2%80%8c-%d9%85/ سخنان سرهنگ لئو مک گلاسی در مورد بتول سلطانی]</ref></blockquote>


 
== شکنجه و سرکوب در مجاهدین ==
=== شکنجه و سرکوب اعضاء ===
رژیم ایران می‌گوید مجاهدین خلق اعضاء خود را شکنجه می‌کنند. این اتهام، اولین بار پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ مطرح شد. در اوایل سال ۱۳۶۰ مجاهدین رواج شکنجه را در زندان‌های رژیم ایران افشا کردند. خمینی دستور تشکیل هیأتی به نام هیات تحقیق پیرامون شایعه شکنجه را صادر کرد. هیات مذکور به این نتیجه رسید که شکنجه فقط یک شایعه است که مجاهدین رواج دادند و سپس خمینی گفت که مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه می‌کنند تا چهره نظام را مخدوش کنند.
رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه می‌کنند. این اتهام، اولین بار پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ مطرح شد. در اوایل سال ۱۳۶۰ مجاهدین رواج شکنجه را در زندان‌های رژیم ایران افشا کردند. خمینی دستور تشکیل هیأتی به نام هیات تحقیق پیرامون شایعه شکنجه را صادر کرد. هیات مذکور به این نتیجه رسید که شکنجه فقط یک شایعه است که مجاهدین رواج دادند و سپس خمینی گفت که مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه می‌کنند تا چهره نظام را مخدوش کنند.
این اتهام هم‌اکنون نیز توسط رژیم ایران مطرح می‌شود. حتی بدون بررسی روابط موجود میان اعضاء سازمان مجاهدین خلق این اتهام نمی‌تواند منطقی باشد.  
این اتهام هم‌اکنون نیز توسط رژیم ایران مطرح می‌شود. حتی بدون بررسی روابط موجود میان اعضاء سازمان مجاهدین خلق این اتهام نمی‌تواند منطقی باشد.  
اولین سوال در گزاره‌ی‌« مجاهدین أعضاء خود را شکنجه می‌کنند» این است که مجاهدین چه کسانی هستند و أعضاء چه کسانی؟
اولین سوال در گزاره‌ی‌« مجاهدین أعضاء خود را شکنجه می‌کنند» این است که مجاهدین چه کسانی هستند و أعضاء چه کسانی؟
با توجه به این‌که مجاهدین خلق همان أعضاء سازمان مجاهدین خلق هستند این حرف هیچ اتهامی را متوجه هیچ‌شخصی نمی‌کنند.
با توجه به این‌که مجاهدین خلق همان أعضاء سازمان مجاهدین خلق هستند این حرف هیچ اتهامی را متوجه هیچ‌شخصی نمی‌کنند.
این عبارت می‌تواند به این معنی باشد که گروه اندکی در سازمان مجاهدین دیگران را شکنجه می‌کنند. در این‌جا نیز این سوالات بدون جواب باقی می‌ماند:
 
اگر چنین است چرا بخش اعظم اعضاء سازمان مجاهدین که شکنجه‌ی جسمی و روحی می‌شوند هرگز دست به اعتراض علیه آن عده‌ی اندک نزده‌اند؟
این عبارت می‌تواند به این معنی باشد که گروه اندکی در سازمان مجاهدین دیگران را شکنجه می‌کنند. در این‌جا نیز این سوالات بدون جواب باقی می‌ماند:
اگر چنین است چرا بخش اعظم اعضاء سازمان مجاهدین که شکنجه‌ی جسمی و روحی می‌شوند هرگز دست به اعتراض علیه آن عده‌ی اندک نزده‌اند؟
 
چرا این اعضاء در مصاحبه‌های انفرادی که با خبرنگاران یا حقوقدانان داشته‌اند هرگز به این موضوع اشاره‌ای نکرده‌اند؟
چرا این اعضاء در مصاحبه‌های انفرادی که با خبرنگاران یا حقوقدانان داشته‌اند هرگز به این موضوع اشاره‌ای نکرده‌اند؟
چگونه ممکن است آن عده‌ی اندک دیگران را شکنجه کنند و هم به‌طور همزمان از وفاداری و فداکاری آن‌ّها در صحنه‌ی نبرد برخوردار باشند؟
چگونه ممکن است آن عده‌ی اندک دیگران را شکنجه کنند و هم به‌طور همزمان از وفاداری و فداکاری آن‌ّها در صحنه‌ی نبرد برخوردار باشند؟
از سویی  این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمی‌تواند مورد قبول باشد.  
از سویی  این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمی‌تواند مورد قبول باشد.  
اعضای سازمان مجاهدین از سال ۱۳۸۲ و بعد از تحویل‌دهی سلاح‌هایشان، ۹ بار توسط اف.بی.آی و سایر ارگان‌های بین‌المللی مورد مصاحبه‌های انفرادی قرار گرفتند. در پایان این سلسله مصاحبه‌ها وزارت خارجه اعلام کرد که به هیچ ‌نمونه‌ای از تروریزم یا نقض حقوق بشر دست پیدا نکرده است.
 
همچنین بعد از انتقال مجاهین به کمپ لیبرتی، تمامی أعضاء سازمان مجاهدین در معرض مستقیم مأموران کمیساریا و یونامی(نمایندگان سازمان ملل) بودند و بارها توسط آن‌ها مصاحبه شدند. در مقر مجاهدین در لیبرتی، نمایندگان سازمان ملل روزانه گشت‌زنی داشته و به تمامی امکان سرکشی می‌کردند و با افراد به صحبت می‌پرداختند و حتی گاه آن‌ها را به مصاحبه‌های میدانی به صورت انفرادی دعوت می‌کردند. آن‌ّها اعلام کرده بودند که هر کدام از أعضای مجاهدین می‌تواند در هر لحظه که بخواهد می‌تواند به همراه آن‌ها از کمپ مجاهدین خارج شود و در مکان دیگری که سازمان ملل مشخص می‌کند تا پاسخ‌گویی به درخواست پناهندگی‌اش مستقر شود.  
اعضای سازمان مجاهدین از سال ۱۳۸۲ و بعد از تحویل‌دهی سلاح‌هایشان، ۹ بار توسط اف.بی.آی و سایر ارگان‌های بین‌المللی مورد مصاحبه‌های انفرادی قرار گرفتند. در پایان این سلسله مصاحبه‌ها وزارت خارجه اعلام کرد که به هیچ ‌نمونه‌ای از تروریزم یا نقض حقوق بشر دست پیدا نکرده است.
همچنین بعد از انتقال مجاهین به کمپ لیبرتی، تمامی أعضاء سازمان مجاهدین در معرض مستقیم مأموران کمیساریا و یونامی(نمایندگان سازمان ملل) بودند و بارها توسط آن‌ها مصاحبه شدند. در مقر مجاهدین در لیبرتی، نمایندگان سازمان ملل روزانه گشت‌زنی داشته و به تمامی امکان سرکشی می‌کردند و با افراد به صحبت می‌پرداختند و حتی گاه آن‌ها را به مصاحبه‌های میدانی به صورت انفرادی دعوت می‌کردند. آن‌ّها اعلام کرده بودند که هر کدام از أعضای مجاهدین می‌تواند در هر لحظه که بخواهد می‌تواند به همراه آن‌ها از کمپ مجاهدین خارج شود و در مکان دیگری که سازمان ملل مشخص می‌کند تا پاسخ‌گویی به درخواست پناهندگی‌اش مستقر شود.  


علاوه بر این هم‌اکنون همه‌ی اعضای مجاهدین خلق در اروپا و از جمله در آلبانی هستند و تک به تک از حقوق شهروندی در کشورهای اروپایی برخوردارند. آن‌ها در سراسر اروپا تردد و فعالیت سیاسی دارند و فعالیت‌ها و مقراتشان هم‌چون دیگر امکان تحت حاکمیت کشورهای مذبور است.
علاوه بر این هم‌اکنون همه‌ی اعضای مجاهدین خلق در اروپا و از جمله در آلبانی هستند و تک به تک از حقوق شهروندی در کشورهای اروپایی برخوردارند. آن‌ها در سراسر اروپا تردد و فعالیت سیاسی دارند و فعالیت‌ها و مقراتشان هم‌چون دیگر امکان تحت حاکمیت کشورهای مذبور است.