کاربر:Omid/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
برخی موجودات زنده که واجد تفاوت‌های موروثی معین هستند از خود زادگان بیشتری برجای می‌گذارند. زیرا آن تفاوت‌ها به آن‌ها در حل بهتر مسائل مربوط به بقا و تولیدمثل کمک می‌کنند. برای مثال، در محیطی که منابع غذایی سهره‌ها دانه‌های درختان است، آن دسته از سهره‌ها که منقارشان شکل خاصی دارد، ممکن است بهتر از دیگر سهره‌ها قادر به شکستن دانه‌ها و خوردن مغزشان شوند. به این ترتیب، آن دسته از سهره‌ها که منقارشان شکل خاصی دارد و برای شکستن دانه‌ها مناسب است بیشتر از سهره‌هایی که شکل منقارشان برای شکستن دانه‌ها مناسب نیست، زنده می‌مانند.<ref>روانشناسی تکاملی،‌ دیوید باس، ص۲۸</ref>
برخی موجودات زنده که واجد تفاوت‌های موروثی معین هستند از خود زادگان بیشتری برجای می‌گذارند. زیرا آن تفاوت‌ها به آن‌ها در حل بهتر مسائل مربوط به بقا و تولیدمثل کمک می‌کنند. برای مثال، در محیطی که منابع غذایی سهره‌ها دانه‌های درختان است، آن دسته از سهره‌ها که منقارشان شکل خاصی دارد، ممکن است بهتر از دیگر سهره‌ها قادر به شکستن دانه‌ها و خوردن مغزشان شوند. به این ترتیب، آن دسته از سهره‌ها که منقارشان شکل خاصی دارد و برای شکستن دانه‌ها مناسب است بیشتر از سهره‌هایی که شکل منقارشان برای شکستن دانه‌ها مناسب نیست، زنده می‌مانند.<ref>روانشناسی تکاملی،‌ دیوید باس، ص۲۸</ref>


== تکامل اجتماعی ==
== [[تکامل اجتماعی]] ==
نظریه تکامل اجتماعی ریشه در فلسفه یونان و در آراء فلاسفه مشهوری مانند امپدکلس (Empedocles) در قرن پنجم قبل از میلاد دارد. برخی دانشمندان مسیحی نظیر سنت اگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی نیز معتقد به تکامل جهان تحت اراده الهی بودند. همچنین در بین آثار صاحب‌نظران اسلامی نظیر ابن‌خلدون و در رسالات اخوان صفا در قرن هفتم در مورد تکامل تدریجی موجودات زنده بحث شده است. در قرن هیجدهم، بوفن و کانت از نخستین کسانی بودند که درباره تحول و دگرگونی جهان سخن گفتند. در قرن ۱۹ با ظهور اسپنسر که به‌منزله پدر تکامل کلاسیک تلقی می‌شود و دیگر جامعه‌شناسان، این نظریه به نهایت گسترش خود رسید.
نظریه تکامل اجتماعی ریشه در فلسفه یونان و در آراء فلاسفه مشهوری مانند امپدکلس (Empedocles) در قرن پنجم قبل از میلاد دارد. برخی دانشمندان مسیحی نظیر سنت اگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی نیز معتقد به تکامل جهان تحت اراده الهی بودند. همچنین در بین آثار صاحب‌نظران اسلامی نظیر ابن‌خلدون و در رسالات اخوان صفا در قرن هفتم در مورد تکامل تدریجی موجودات زنده بحث شده است. در قرن هیجدهم، بوفن و کانت از نخستین کسانی بودند که درباره تحول و دگرگونی جهان سخن گفتند. در قرن ۱۹ با ظهور اسپنسر که به‌منزله پدر تکامل کلاسیک تلقی می‌شود و دیگر جامعه‌شناسان، این نظریه به نهایت گسترش خود رسید.