کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵۲: خط ۶۵۲:
من نمی‌توانم همه چیزهایی را که می‌خواهم بگویم… خانم مریم رجوی! فکر می‌کنم که در آینده‌ی نزدیک درباره‌ی کارهایی که شما انجام داده‌اید، کتابها نوشته خواهد شد. کتابهای زیادی درباره آن چه که شما انجام دادید و کی هستید. بدانید کاری که شما کردید بی همتاست!
من نمی‌توانم همه چیزهایی را که می‌خواهم بگویم… خانم مریم رجوی! فکر می‌کنم که در آینده‌ی نزدیک درباره‌ی کارهایی که شما انجام داده‌اید، کتابها نوشته خواهد شد. کتابهای زیادی درباره آن چه که شما انجام دادید و کی هستید. بدانید کاری که شما کردید بی همتاست!


'''ادیت باوئر - نماینده پارلمان اروپا :'''
'''ادیت باوئر  نماینده پارلمان اروپا'''  


«مریم رجوی سمبلی برای همهٴ ماست. نمونه‌ای از این‌که چگونه می‌توان در برابر شرایطی که به نظر می‌رسد کاملاً غیرممکن است، قیام کرد.
«مریم رجوی سمبلی برای همه‌ی ماست. نمونه‌ای از این‌که چگونه می‌توان در برابر شرایطی که به نظر می‌رسد کاملاً غیرممکن است، قیام کرد.


'''ماریو پسکانته رئیس کمیسیون سیاستهای اتحادیة اروپا'''
'''ماریو پسکانته رئیس کمیسیون سیاستهای اتحادیة اروپا'''


(مریم رجوی) مبارزی است برای آزادی مردمش، قهرمانی در دورهٔ مدرن، در زمانه ای که دیگر کمتر مبارزی یافت می‌شود که به خاطر آرمانهایش بجنگد.
مریم رجوی مبارزی است برای آزادی مردمش، قهرمانی در دوره‌ی مدرن، در زمانه‌ای که دیگر کمتر مبارزی یافت می‌شود که به خاطر آرمان‌هایش بجنگد.
 
'''خانم هولتس هوتر'''
 
(خانم رجوی) زنی خارق‌العاده است. هرکس هنوز اینرا در نیافته باشد، یک تخته کم دارد»


'''بارونس ورما از اعضای ارشد حزب محافظه کار انگلستان'''
'''بارونس ورما از اعضای ارشد حزب محافظه کار انگلستان'''


خانم رجوی یکی از کاریسماتیکترین کسانی است که تاکنون فرصت برخورد با وی را داشته‌ام. می‌دانم که وی الهام‌بخش بسیاری از زنان در شهر اشرف است تا آنها برخیزند و برای هدفی مبارزه کنند
خانم رجوی یکی از کاریزماتیک‌ترین کسانی است که تاکنون فرصت برخورد با وی را داشته‌ام. می‌دانم که وی الهام‌بخش بسیاری از زنان در شهر اشرف است تا آن‌ها برخیزند و برای هدفی مبارزه کنند.


'''دکتر آلخو ویدال کوادراس'''
'''دکتر آلخو ویدال کوادراس'''


امروز مجاهدین خلق محور اصلی یک ائتلاف چندحزبی به نام شورای ملی مقاومت ایران می‌باشند که پرزیدنت آن یک زن ستایش‌انگیز، به نام مریم رجوی است
امروز مجاهدین خلق محور اصلی یک ائتلاف چندحزبی به نام شورای ملی مقاومت ایران می‌باشند که پرزیدنت آن یک زن ستایش‌انگیز، به نام مریم رجوی است.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/144747 مریم رجوی از نگاه دیگران]</ref>


'''آنتونیو استانگو'''
'''آنتونیو استانگو'''
خط ۶۷۶: خط ۶۷۲:
فکر می‌کنم اصلیترین دلیل، شخصیت خود خانم رجوی بود. چون هر کس که به حرفهای ایشان به دقت گوش بدهد، متوجه یک پیام بسیار صریح و آشکار می‌شود. پیامی بسیار قوی و مثبت و مبتنی بر امکان تحقق عملی در بهبود بخشیدن به وضعیت ایران و جهان!
فکر می‌کنم اصلیترین دلیل، شخصیت خود خانم رجوی بود. چون هر کس که به حرفهای ایشان به دقت گوش بدهد، متوجه یک پیام بسیار صریح و آشکار می‌شود. پیامی بسیار قوی و مثبت و مبتنی بر امکان تحقق عملی در بهبود بخشیدن به وضعیت ایران و جهان!


'''ایو بونه استاندار و نمایندة پیشین مجلس ملی فرانسه'''
'''رودی جولیانی'''
 
ما او را به‌خوبی شناخته‌ایم و می‌ستاییم جسارتش را، اصولش، عشق و عاطفهٴ عظیمی را که نسبت به مردمش دارد، این‌که چطور در رنج آنها سهیم است و این‌که چطور برای آنها کار می‌کند، و این‌که چطور این جنبش را هدایت کرده و آن را بین‌المللی کرده تا این‌که اکنون مردم جهان می‌توانند صدای شما را بشنوند و این‌که چه چیزی را می‌توانید محقق کنید. این باید کاملاً باعث سرگیجه رژیم ایران شود که جنبش شما توسط یک زن رهبری می‌شود و چه زن بزرگی! چه انسان بزرگی!».<ref>[https://www.mojahedin.org/news/144747 مریم رجوی از نگاه دیگران]</ref>
 
همچنین '''فروغ گلستان''' در مطلبی تحت عنوان «مریم رجوی از نگاه من» وی را با توجه به کارکرد‌های برخاسته از انقلاب ایدئولوژیک به شکلی تصویر می‌کند که مطالعه‌ی آن به عنوان آخرین بخش از این نگاشته بسیار کمک کننده است. فروغ گلستان می‌گوید:
 
مریم برای من فقط یک رهبر آرمانی و عقیدتی نیست. در عین‌حال صمیمی‌ترین خواهر و دوست و همراهی است که در زندگی‌ام داشته‌ام.
 
در اتاق کوچک‌ و ساده‌اش دائماً در کار و تلاش و خلق ایده‌های جدید است. زمان و مکان متوقفش نمی‌کند. سکون و توقف در کار نیست. دقایق جان دارند و تیک تیک ساعت برایش معنای تعهد به آزادی است. خودش می‌گوید مرز سرخ زمان، یعنی دقایق هم در مبارزه و نجات مردم از استبداد مهم است. به همین دلیل همواره از دشمن پیشی می‌گیرد.
 
با این‌که فرسنگ‌ها جلوتر از همه راه می‌پیماید، اما طوری با تو همراه می‌شود و درکت می‌کند، که با آرامش و یگانگی از خودت برایش می‌گویی و مشکلات و تضادهایت را با او در میان می‌گذاری. به سخنان و به بیان تو احترام می‌گذارد. تو را سرزنش نمی‌کند، قضاوت نمی‌کند، درک می‌کند و راه را به تو نشان می‌دهد. آنچه برایش ارزشمند است، تک‌تک کلمات توست. به همین دلیل هر مجاهد در صحبت با وی اعتماد و اطمینان پیدا می‌کند و با یقین گام بعدی را برمی‌دارد.
 
بیش از آنچه تصور کنی تو را و همه را می‌شنود. با تعامل و تحمل گوش می‌کند. هرگز نگاه نمی‌کند تو که هستی، برایش مهم است که چه می‌گویی و بی‌درنگ تو را می‌پذیرد. به تو، به‌نظر تو، بیش از حرف و نظر خودش اهمیت می‌دهد، در حالی که مهم‌ترین و دقیق‌ترین ایده‌ها را دارد، هرگز در گفتگو، صحبت تو را قطع نمی‌کند. در مقابل گفته‌های تو نمی‌گوید: این را میدانم، یا خودم می‌فهمم و اشراف دارم، یا من این نکته را قبلاً گفته بودم، من این پیشنهاد را داده‌ام! این جملات برایش ممنوعه است. حرفهایت برایش جدید است و بر شنیدن آن اصرار دارد.
 
با خوشرویی و دقت تو را می‌شنود. فقط گوش نمی‌کند. متعهد به انجام است. اجرا می‌کند و رضایت کامل طرف مقابل برایش مهم است. در نشستها، هیچوقت ابتدا و پیش از جمع به بیان حرفها و ایده‌هایش هر چقدر هم ضروری نمی‌پردازد. حتی در انتهای صحبت‌ها که نظرات و نکاتش را بیان می‌کند، موافقت و تأیید همه را مد نظر دارد یا کمبودهای آن ایده را می‌خواهد و کمک برای آن تا تکمیل‌ترش کند.
 
عجله‌ای برای بیان نظراتش ندارد. وقت همیشه و ابتدا به دیگران تعلق دارد. در شنیدن، آن‌چنان سعه صدری دارد که به حیرت می‌افتی.
 
راضی شدن و قانع شدن حتی در موفق‌ترین کارها و کارزارها با بهترین نتایج برایش مفهومی ندارد. بعد از کار و پروژه می‌پرسد:چه کمبودی بود؟ چه کم کاری‌یی داشتیم؟ و بعد تلاش است برای بهتر و بهتر پیش‌بردن کار.
 
از بهترین ایده‌هایش به نفع یکدست بودن و وحدت جمع می‌گذرد. از نظراتش تا آنجا که تصور کنید به نفع جمع و حتی فرد کوتاه می‌آید و هر تضاد را به سمت وحدت حل می‌کند.
 
با این‌که می‌داند و اشراف دارد، اما به‌طرز عجیبی برای آموختن تلاش می‌کند. این راه برایش مقصدی ندارد.
 
در انقلاب ایدئولوژیک یعنی تغییر فرهنگ و مناسبات به سمت هر چه بیشتر انسانی شدن و مبارز ماندن به طرز خستگی‌ناپذیری تلاش می‌کند. یک بار که پرسیدم این امیدواری و خستگی‌ناپذیری چطور امکان دارد؟ لبخند زد و گفت: یک مبارزه فرهنگی و تغییر انسان‌ها کاری است سخت و طولانی. یک شبه نیست. اما وقتی محقق شود، همان کار بزرگ است. انسانی که مغلوب هیچ چیز نمی‌شود.
 
با همین اعتقاد است که هرجا توقفی می‌بیند، به جای این‌که مشکل را در افراد ببیند، به تغییر روش‌ها و شیوه‌های کار و انقلاب مبادرت می‌کند. همواره حرف نو دارد.
 
نفی، حذف، قضاوت کردن افراد در فرهنگش جایی ندارد و به‌شدت با آن مخالف است. در مرام او هر چه هست اثبات است و قوت‌های افراد و مسئولیت است و مسئول بودن.
 
زن و مرد، مجاهد و غیرمجاهد، هوادار یا غیرهوادار، شخصیت‌های ایرانی یا خارجی، همه و همه برای او انسان‌هایی هستند قابل احترام و تقدیر. چون همیشه آنچه می‌بیند گوهر درخشان وجود انسان است.
 
ساده و بی‌آلایش است با انعکاس زلال‌ترین و ناب‌ترین ارزش‌های انسانی.
 
هرگز تفاوت را در انسان‌ها نمی‌بیند، در میزان پرداخت خودش می‌بیند. همواره به این فکر می‌کند چه قیمتی باید بپردازد که آن فرد یا افراد را از خودشان بیرون بکشد و موانع را از پیش پایشان بردارد.
 
من هر بار در دیدن و شنیدن او و رسم انسانی او،‌ این فداکاری، رهایی و نجابت را تحسین می‌کنم.
 
و او هر بار تکرار می‌کند که هیچ انسان ویژه و بی‌همتایی وجود ندارد. این مسیری است که همه می‌توانند و شما می‌توانید در آن پا بگذارید. چون توان هر فرد در فداکاری برای دیگران و رها شدن از خود، بی‌نهایت است.
 
با اعتقاد به یگانگی و همه را خواهر و برادر خود دیدن، نه بالا و پایین، نه جدید و قدیم، نه باسابقه و بی‌سابقه، نه پیر و جوان و نه باسواد و بی‌سواد و با کنار زدن هر امتیاز رایج طبقاتی،‌ هر حائل و دیواری را فرو می‌ریزد. زیرا هر انسان به اندازه جمع انسان‌ها برایش ارزشمند و بی‌جایگزین است.
 
من در برخورد با مریم، همواره همان جریان موسی و شبان را می‌بینم. هیچ ترتیب و آدابی نمی‌جویی. یعنی او به تو این را القا نمی‌کند. هیچ تعارف و تعریفی را نمی‌پذیرد.
 
از انجام هر کاری قدردانی می‌کند. از این‌که تو را منتظر بگذارد و وقت تو احیانا هدر برود، عذرخواهی می‌کند.
 
از این‌که ممکن است هر فرد با مشکل جسمی و فیزیکی به انجام مسئولیتش بپردازد، معذب است. در انبوه مسئولیت‌ها و کار و اشتغالات خودش، هیچ کار و مسئولیتی را وظیفه فرد نمی‌داند. وظایف فرد را به حساب ایثار او می‌گذارد.
 
از این‌که احیانا بداند از فرصتی استفاده می‌کند که تو برای خودت در نظر گرفته‌ای، ناراحت می‌شود. این همه در حالی است که ما همه‌ی وقت و کار و زمان و وجودمان برای همین و در خدمت مبارزه است.
 
وقتی این همه تواضع و گذشت را می‌بینی، باورت نمی‌شود که او همان کسی است که با جنگاوری، سخت‌ترین نبردها را پیش برده و تعادل‌قوای عظیم سیاسی را درهم‌شکسته و نبرد با ارتجاع و استعمار در کارزارها علیه لیست تروریستی و نجات اشرف و اشرفیان به پیروزی رسانده است.
 
این کاملا دقیق است که مبنا همواره انتخاب فرد در هر زمان و هر روز است اما شرط قوی مثل رهبری در این مبارزه، بسا و بسا تعیین‌کننده بوده و هست.
 
خواهر مریم گام به گام به ما آموخته که چطور زنجیرهای نمی‌توان و نمی‌شود را از ذهن و دست و پایمان باز کنیم. به ذهن‌ها و ایده‌هایمان قدرت پرواز بدهیم.
 
او عبور فرد از موانع سخت ایدئولوژیک و مبارزاتی را با ساده‌ترین کلمات و بکارگیری بهترین شیوه‌ها ممکن می‌کند. رهایی یعنی خروج تدریجی از جبر شرایط. هر چه رهاتر، جبرشکن‌تر، جبرستیز‌تر. او به‌دنبال رهایی تک‌تک کسانی است که سودای آزادی دارند.
 
کمتر برده بودن، کمتر فرمان شرایط را کورکورانه بردن. این رهایی برای انسان، مفهوم انقلاب مریم است.
 
می‌گوید بغرنج‌ترین مسائل با فداکاری قابل حل است. به این اعتقاد دارد که برای فداکاری توان همه بی‌نهایت است. و همین فداکاری و پرداخت قیمت است که محدودیت‌ها را درهم می‌شکند.
 
حرف‌هایش ساده و قابل فهم است. تکرار می‌کند که همه را و خواهر و برادر مجاهدت را دوست داشته باش. به همه احترام بگذار. از وقت خودت و کار خودت به نفع دیگران بگذر. به خواهر یا برادر بیمار و مجروح‌ات بیش از همه کمک کن و برای این کمک پیشقدم باش و بی‌چشمداشت بپرداز. این مهمترین کار تو و ارزشمند‌ترین است.
 
و با این کار کرد و آموزش‌ها، یک رابطه فوق انسانی و سالم و دموکراتیک را در کل مناسبات جاری کرده و می‌کند. این همان راز شیفتگی مجاهدین به اوست و این‌که هر مجاهد روزانه تلاش می‌کند یک قدم به هم‌چون مریم شدن نزدیک شود.
 
من در نگاه به مجاهدین و رزم آورانی که دست‌پرورده او هستند، ادامه‌داری و ماندگاری جنبش را می‌بینم و مهمتر از این، تضمین آینده‌ای شکوفا به دور از ظلم و اختناق و استثمار برای مردم ایران.
 
در این سالیان با دیدن او و حضور او در لحظه لحظه‌‌ی این مبارزه‌ی سخت اما باشکوه، یقین دارم که او امید میهنی است که آسمانش را ابرهای تیره پوشانده است. او یک پایان پیروزمند است بر تکرار و تداوم ظلم‌ها و رنج‌ها.
 
مطمئنم او با جسارت فوق‌العاده این خلق و میهن را به سمت دگرگونی بزرگ رهنمون می‌شود.
 
مطمئنم او فضای تازه و احیا کننده‌ای در روابط انسان‌ها ایجاد خواهد کرد.


و این مقاومت یکپارچه پشت سر شما قرار گرفته‌است خانم (رجوی)، چون شما روح این مقاومت هستید و چون از حدود ۱۵ سالی که شما را می‌شناسم شاهد بوده‌ام که شما هرگز از هوشیاری خود نکاستید؛ هرگز ذره یی از مبارزه جویی خود کوتاه نیامدید
او معماری برای ساختن انسان و میهن است. زیباترین را خواهد ساخت، زیرا که خدمت‌گزار خلق است و همین را به همگان می‌آموزد. او به رویای خوشبختی کودکان ایران جامه واقعیت خواهد پوشاند؛ و زنان را به سمت مسئولیت‌پذیری و ایفای نقش حقیقی‌شان و مردان را به سمت یک مناسبات سالم انسانی و برابر سوق خواهد داد.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مریم رجوی از نگاه من - فروغ گلستان]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}