کاربر:Abbas/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== علی صیاد شیرازی پس از انقلاب == | == علی صیاد شیرازی پس از انقلاب == | ||
1ـصياد شيرازي در سال58 از سوي خميني بهعنوان «فرمانده عمليات مخصوص كردستان» منصوب شد و در سركوب مردم اين منطقه نقش بسيار فعالي ايفا كرد. وي مسئوليت به توپ بستن بسياري از روستاها و شهرهاي كردستان در سالهاي58 و 59 را برعهده داشت. دجال جماران اغلب دستور كشتار و قتل و غارت هموطنان كردمان را بهطور مستقيم خطاب به وي صادر ميكرد. | |||
2ـصيادشيرازي كه امتحان جنايتكاري را به بهترين صورت در كردستان پس داده بود، در مهر سال60 توسط خميني به فرماندهي نيروي زميني ارتش منصوب شد و خشم و نارضايتي پرسنل ارتش را برانگيخت. وي در اين مقام به تصفيه گسترده نيروي زميني از پرسنل مردمي مبادرت كرد و بسياري از آنان را دستگير و اعدام و يا تصفيه و اخراج نمود. سپس افسران سرسپرده ارتجاع در پستهاي كليدي قرار گرفتند تا از بروز هرگونه اعتراض و نارضايتي در صفوف ارتش تحت امر جلوگيري شود. | |||
== مسئولیتها پس از جنگ == | 3ـصيادشيرازي يكي از مسئولان اصلي به كشتن دادن صدهاهزار تن از جوانان اين مرز و بوم در جنگ ضدميهني بود و در فرستادن هزاران دانشآموز و نوجوان بر روي ميدانهاي مين نقش مستقيم داشت. وي در سال66 از سوي خميني بهعنوان نماينده وليفقيه در شورايعالي دفاع رژيم آخوندي منصوب شد. | ||
در تيرماه سال67 پس از عمليات چلچراغ و فتح شهر مهران توسط ارتش آزاديبخش ملي، حسين موسوي نخستوزير وقت كه درعين حال رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح هم بود، صيادشيرازي را در رأس هيأتي به منطقه غرب كشور فرستاد تا به «بررسي وضعيت» و «تصميمگيري» در مورد پرسنل نظامي كه از جنگ ضدميهني بهستوه آمده و به ارتش آزاديبخش ملي تمايل پيدا كرده بودند، بپردازد. | |||
6ـصيادشيرازي پيوسته يكي از اصليترين طراحان سركوب مردم كردستان بوده است. در آبان سال71 در رأس يك هيأت از فرماندهان سپاه و ارتش عازم كردستان شد تا راههاي مقابله با مردم و پيشمرگان را مورد ارزيابي قرار دهد. | |||
7ـصيادشيرازي در شهريورماه72 از سوي خامنهاي بهعنوان جانشين رئيس ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح منصوب شد و تا روز كيفر يافتن بهدست قهرمانان مجاهد خلق، در همين سمت به جنايت عليه مردم ايران ادامه ميداد. | |||
8ـصيادشيرازي پنج روز قبل از هلاكت، از سوي وليفقيه رژيم به درجه سرلشكري ارتقا يافت. اكنون خامنهاي و رفسنجاني و خاتمي آنچنانكه از پيامهايشان پيداست يك بار ديگر پس از هلاكت، او را به درجه سپهبدي ارتقا دادهاند كه بالاترين درجه يك فرد نظامي در طول حاكميت آخوندي است.<ref name=":1">نشریه مجاهد شماره فوقالعاده - شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸</ref> | |||
به اجمال می گویم: سه روز قبل از پیروزی انقلاب، بازداشت، اما با پیروزی انقلاب آزاد شدم و به دنیای نورانی خدمت در ارتش اسلام وارد شدم. همان روزها، ضد انقلاب توطئه ی سنگینی را آغاز كرده بود. پنجاه و نه نفر پاسدار اصفهانی را در جاده ی سردشت-بانه به شهادت رسانده بودند. من همراه برادرم«سردار صفوی» و در معیت«دكتر چمران» وارد سردشت شدیم. هفده روز طول كشید تا ما توانستیم طرحی را آماده و سپس سردشت را آزاد كنیم. شهر سنندج در تصرف ضد انقلاب بود. شهرهای دیگری مانند دیواندره، مریوان،سقز و بانه هم دست ضد انقلاب بودند كه در كمتر از سه ماه این شهرها هم آزاد شدند.با اعطای دو درجه ی موقت، به عنوان فرمانده ی عملیات غرب كشور منصوب شدم. اما به موجب سعایت هایی كه علیه من شد، توسط بنی صدر، از این مسئولیت عزل شدم. دو درجه ام را نیز گرفتند. با فرار بنی صدر و انتخاب رئیس جمهور جدید(شهیدرجایی) دوباره فراخوانی شده و با اعطای دو درجه، مجددا ماموریت یافتم تا قرارگاه عملیاتی شمال غرب را فعال كنم كه در همین مقطع موفق شدیم دو شهر اشنویه و بوكان را هم آزاد كنیم. در هفتم مهرماه سال شصت، از سوی امام امت به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش انتخاب شدم. در مدت پنج سال انجام وظیفه در این مسئولیت، در عملیات های طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، و ده ها نبرد دیگر شركت داشتم تا این كه از این پست استعفا كردم و بدون وقفه و بنا به امر امام راحل، به نمایندگی ایشان در شورای عالی دفاع منصوب شدم كه تا پایان جنگ ادامه داشت. درخواست ستاد كل بود. رهبر معظم انقلاب هم موافقت فرمودند و من به عنوان معاونت بازرسی ستاد كل منصوب شدم و بالاخره با حفظ سمت، چهار سالی است كه جانشین رئیس ستاد كل نیز هستم. | |||
یك سال و نیم قبل بود كه دانشكده ی افسری ارتش از من دعوت كرد تا برای انتقال تجربیات به آن دانشكده بروم.چند جمله ای كه راجع به دفاع مقدس صحبت نمودم، احساس كردم باید مجموعه ای را در این زمینه فعال كرد تا بدون وابستگی اداری، مهیای انجام وظیفه باشند. اولین مشورت را با مقام معظم رهبری نمودم كه ایشان من را به انجام این كار ترغیب نمودند. سازمانی راتشكیل دادیم و مناطق عملیاتی را به دو بخش كردستان و جبهه های جنوب تقسیم كردیم. كه در هر مرحله، همرزمانی را كه در آن مناطق حضور داشتند، دعوت می كنیم و سپس به صورت كاروانی عازم مناطق عملیاتی می شویم. این یك حركت پژوهشی-آموزشی است كه هنوز ادامه دارد.<ref>[http://www.sayadshirazi.ir/%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b3%d9%be%d9%87%d8%a8%d8%af-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%b5%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%b4%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%b2%db%8c/ زندگیـنامه سپهبد علی صیاد شیرازی]- پایگاه اطلاع رسانی صیاد شیرازی</ref> | |||
=== صیاد شیرازی در دوران جنگ === | |||
=== مسئولیتها پس از جنگ === | |||
== نقش صیاد شیرازی در سرکوب ارتشیان == | == نقش صیاد شیرازی در سرکوب ارتشیان == | ||
2ـصيادشيرازي كه امتحان جنايتكاري را به بهترين صورت در كردستان پس داده بود، در مهر سال60 توسط خميني به فرماندهي نيروي زميني ارتش منصوب شد و خشم و نارضايتي پرسنل ارتش را برانگيخت. وي در اين مقام به تصفيه گسترده نيروي زميني از پرسنل مردمي مبادرت كرد و بسياري از آنان را دستگير و اعدام و يا تصفيه و اخراج نمود. سپس افسران سرسپرده ارتجاع در پستهاي كليدي قرار گرفتند تا از بروز هرگونه اعتراض و نارضايتي در صفوف ارتش تحت امر جلوگيري شود.<ref name=":1" /> | |||
== نقش صیاد شیرازی در عملیات فروغ جاویدان == | == نقش صیاد شیرازی در عملیات فروغ جاویدان == | ||
خط ۶۸: | خط ۸۶: | ||
… این صحنه خیلی عجیب بود، یعنی پلیدترین دشمنان ما، یعنی منافقین، کثیفترین دشمنان ما، مجهز بهامکانات مدرن راه افتاده بودند، از مسیر سرپلذهاب و گردنه پاتاق و کرند و اسلامآبادغرب روبه طرف کرمانشاه… که میخواستند در مسیر همدان و آوج و قزوین بیایند تا میدان آزادی و بگویند که ما قهرمانان خلق هستیم.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/127334 اعترافهای صیاد شیرازی درباره عملیات فروغ جاویدان] - سایت مجاهد</ref> | … این صحنه خیلی عجیب بود، یعنی پلیدترین دشمنان ما، یعنی منافقین، کثیفترین دشمنان ما، مجهز بهامکانات مدرن راه افتاده بودند، از مسیر سرپلذهاب و گردنه پاتاق و کرند و اسلامآبادغرب روبه طرف کرمانشاه… که میخواستند در مسیر همدان و آوج و قزوین بیایند تا میدان آزادی و بگویند که ما قهرمانان خلق هستیم.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/127334 اعترافهای صیاد شیرازی درباره عملیات فروغ جاویدان] - سایت مجاهد</ref> | ||
4ـصيادشيرازي چند ساعت پس از شروع عمليات فروغ جاويدان و پيشروي ارتش آزاديبخش ملي به جانب كرمانشاه، در نيمهشب سوم مرداد1367 بهدستور مستقيم خميني به كرمانشاه اعزام شد و با اولين هليكوپترهاي هوانيروز به منطقه عملياتي رفت. آنچنانكه از اظهارات خود او در مصاحبه با تلويزيون رژيم در تاريخ 6مرداد77 بهوضوح پيداست، بسياري از سربازان و درجهداران و افسران و همچنين اغلب خلبانان حاضر به مقابله با ارتش آزاديبخش نبودند، اما صيادشيرازي به آنها دستور مؤكد براي شليك ميداد و خود او شخصاً سوار هليكوپتر توپدار شده و رزمندگان ارتش آزاديبخش را هدف قرار ميداد.<ref name=":1" /> | |||
== سرکوب زندانیان == | |||
در گزارش يك زنداني ازبندرسته كه چند سال در زندان گوهردشت اسير بوده، آمده است: «يك روز رئيس زندان (آخوند مرتضوي) همراه با سرتيپ صيادشيرازي كه در آن زمان فرمانده نيروي زميني ارتش بود، بهبند ما آمدند، و براي عدهيي از زندانيان جلسهيي گذاشتند. در آن جلسه آخوند مرتضوي درحاليكه مشتش را تكان ميداد، فرياد زد: ارتش آزاديبخش تأسيس ميكنند؟ ميخواهند كجا را آزاد كنند؟ مگر مملكت اشغالشده كه بخواهند آزادش كنند؟ بعد هم دجالگرانه ادامه داد: اگر راست ميگوييد با آمريكا بجنگيد و… از اين اباطيل، بعد از او صيادشيرازي شروع به صحبت كرد. مضمون حرف او اين بود كه، ما قدرت داريم و ارتش عراق با آن همه نيرو را شكست دادهايم. اينكه چند نفر دور هم جمع بشوند و بگويند ارتش درست كردهايم يك شعار بيشتر نيست، ما آنها را نابود خواهيم كرد. بعد از حرفهاي آنها بود كه تازه ما فهميديم كه اتفاق مهمي افتاده. يعني ارتش آزاديبخش تشكيل شده است و چون آن آخوند و صيادشيرازي فكر ميكردند كه ما از اين جريان خبر داريم، آمده بودند تا ما را تهديد كند».<ref name=":1" /> | |||
== مرگ == | == مرگ == |