کاربر:Khosro/صفحه تمرین سیمین بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴۳: خط ۲۴۳:
=== چرا رفتی؟ ===
=== چرا رفتی؟ ===
یکی از معروف‌ترین شعرهای سیمین بهبهانی با نام ” چرا رفتی” توسط همایون شجریان با همین نام، به زیبایی اجرا شده است:
یکی از معروف‌ترین شعرهای سیمین بهبهانی با نام ” چرا رفتی” توسط همایون شجریان با همین نام، به زیبایی اجرا شده است:
 
{{شعر}}
چرا رفتی، چرا؟ من بی قرارم
{{ب|چرا رفتی، چرا؟ من بی قرارم|به سر، سودای آغوش تو دارم}}
 
{{ب|نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟|ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟}}
به سر، سودای آغوش تو دارم
{{ب|نه هنگام گل و فصل بهارست؟|نه عاشق در بهاران بی قرارست؟}}
 
{{ب|نگفتم با لبان بسته ی خویش|به تو راز درون خسته ی خویش؟}}
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟
 
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟
 
نه هنگام گل و فصل بهارست؟
 
نه عاشق در بهاران بی قرارست؟
 
نگفتم با لبان بسته ی خویش
 
به تو راز درون خسته ی خویش؟
[[پرونده:کتاب-زنی-با-دامنی-شعر-(جشن-نامه-سیمین-بهبهانی)-انتشارات-انتشارات-نگاه-سیمین-بهبهانی--1.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|زنی با دامنی شعر]]
[[پرونده:کتاب-زنی-با-دامنی-شعر-(جشن-نامه-سیمین-بهبهانی)-انتشارات-انتشارات-نگاه-سیمین-بهبهانی--1.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|زنی با دامنی شعر]]
خروش از چشم من نشنید گوشت؟
{{ب|خروش از چشم من نشنید گوشت؟|نیاورد از خروشم در خروشت؟}}
 
{{ب|اگر جانت ز جانم آگهی داشت|چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟}}
نیاورد از خروشم در خروشت؟
{{ب|کنار خانه ی ما کوهسارست|ز دیدار رقیبان برکنارست}}
 
{{ب|چو شمع مهر خاموشی گزیند|شب اندر وی به آرامی نشیند}}
اگر جانت ز جانم آگهی داشت
{{ب|ز ماه و پرتو سیمینه ی او|حریری اوفتد بر سینه ی او}}
 
{{ب|نسیمش مستی انگیزست و خوشبوست|پر از عطر شقایق های خودروست}}
چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟
{{ب|بیا با هم شبی آنجا سرآریم|دمار از جان دوری ها برآریم}}
 
{{ب|خیالت گرچه عمری یار من بود|امیدت گرچه در پندار من بود}}
کنار خانه ی ما کوهسارست
{{ب|بیا امشب شرابی دیگرم ده|ز مینای حقیقت ساغرم ده}}
 
{{ب|دل دیوانه را دیوانه تر کن|مرا از هر دو عالم بی‌خبر کن}}
ز دیدار رقیبان برکنارست
{{ب|بیا! دنیا دو روزی بیشتر نیست|پی ِ فرداش فردای دگر نیست}}
 
{{ب|بیا… اما نه، خوبان خود پرستند|به بندِ مهر، کمتر پای بستند}}
چو شمع مهر خاموشی گزیند
{{ب|اگر یک دم شرابی می چشانند|خمارآلوده عمری می نشانند}}
 
{{ب|درین شهر آزمودم من بسی را|ندیدم باوفا زآنان کسی را}}
شب اندر وی به آرامی نشیند
{{ب|تو هم هر چند مهر بی غروبی|به بی مهری گواهت این که خوبی}}
 
{{ب|گذشتم من ز سودای وصالت|مرا تنها رها کن با خیالت}}
ز ماه و پرتو سیمینه ی او
{{پایان شعر}}
[[پرونده:کتاب-چلچراغ-.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|چلچراغ]]
[[پرونده:کتاب-چلچراغ-.jpg|بندانگشتی|230x230پیکسل|چلچراغ]]
حریری اوفتد بر سینه ی او
نسیمش مستی انگیزست و خوشبوست
پر از عطر شقایق های خودروست
بیا با هم شبی آنجا سرآریم
دمار از جان دوری ها برآریم
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی‌خبر کن
بیا! دنیا دو روزی بیشتر نیست
پی ِ فرداش فردای دگر نیست
بیا… اما نه، خوبان خود پرستند
به بندِ مهر، کمتر پای بستند
اگر یک دم شرابی می چشانند
خمارآلوده عمری می نشانند
درین شهر آزمودم من بسی را
ندیدم باوفا زآنان کسی را
تو هم هر چند مهر بی غروبی
به بی مهری گواهت این که خوبی
گذشتم من ز سودای وصالت


مرا تنها رها کن با خیالت


=== '''سنگ گور''' ===
=== '''سنگ گور''' ===