علی‌اکبر صفایی فراهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| عنوان            =علی اکبر صفایی فراهانی
| عنوان            =علی اکبر صفایی فراهانی
| نام              =
| نام              =
| تصویر            =علی اکبر صفایی فراهانی.JPG
| تصویر            =علی اکبر صفایی .JPG
| اندازه تصویر      =200px
| اندازه تصویر      =200px
| عنوان تصویر      =علی اکبر صفایی فراهانی
| عنوان تصویر      =علی اکبر صفایی فراهانی
خط ۶۲: خط ۶۲:
سه سال بعد (۱۳۴۵) از طریق کلانتری (مشعوف) با گروه جزنی در ارتباط قرار گرفت و بعد از ضربه خوردن گروه، برای آموزش و کسب تجربه به فلسطین رفت.
سه سال بعد (۱۳۴۵) از طریق کلانتری (مشعوف) با گروه جزنی در ارتباط قرار گرفت و بعد از ضربه خوردن گروه، برای آموزش و کسب تجربه به فلسطین رفت.


علی اکبر صفایی به دلیل قابلیت‌های عملی و نظری به زودی در زمره‌ی یکی از فرماندهان برجسته سازمان آزادیبخش فلسطین درآمد. او با نام مستعار ابوالعباس، ابتدا فرماندهی یک پایگاه چریکی را بعهده گرفت و این سپس مسوولیت یک واحد نظامی ۱۵۰ نفری به وی سپرده شد.
علی اکبر صفایی به دلیل قابلیت‌های عملی و نظری به زودی در زمره‌ی یکی از فرماندهان برجسته سازمان آزادیبخش فلسطین درآمد. او با نام مستعار ابوالعباس، ابتدا فرماندهی یک پایگاه چریکی را بعهده گرفت و سپس مسئولیت یک واحد نظامی ۱۵۰ نفری به وی سپرده شد.


علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۴۸ با هدف تشکیل یک گروه چریکی به ایران برگشت و پس از آنکه دریافت '''[[حمید اشرف]]''' انقلابی شهیر ایرانی و رفقای دیگرش گروهی را با اهدافی مشابه سازماندهی کرده‌اند، به آنان پیوست و برای تهیه اسلحه و تدارکات بار دیگری به فلسطین مراجعت کرد و مجدداً یک سال بعد به همراه همرزمش محمد صفاری آشتیانی به ایران بازگشت و به این ترتیب نطفهٔ بنیان‌گزاری یک جنبش نوین کمونیستی بسته شد.<ref name=":0">[http://www.iran-nabard.com/n344/zendeginameh344.htm گوشه‌هایی از زندگی حماسه آفرینان سیاهکل- نبرد خلق]</ref>
علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۴۸ با هدف تشکیل یک گروه چریکی به ایران برگشت و پس از آنکه دریافت [[حمید اشرف]] انقلابی مشهور ایرانی و رفقای دیگرش گروهی را با اهدافی مشابه سازماندهی کرده‌اند، به آنان پیوست و برای تهیه اسلحه و تدارکات بار دیگر به فلسطین مراجعت کرد. وی مجدداً یک سال بعد به همراه همرزمش محمد صفاری آشتیانی به ایران بازگشت و به این ترتیب نطفهٔ بنیان‌گزاری یک جنبش نوین کمونیستی بسته شد.<ref name=":0">[http://www.iran-nabard.com/n344/zendeginameh344.htm گوشه‌هایی از زندگی حماسه آفرینان سیاهکل- نبرد خلق]</ref>


با به هم پیوستن دو گروه «[[بیژن جزنی|'''بیژن جزنی''']] و حسن ضیاظریفی» و «[[مسعود احمدزاده|'''مسعود احمدزاده''']] و '''ا[[امیرپرویز پویان|میرپرویز پویان]]'''»، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران شکل گرفت؛ سازمانی که با پیوستن حمید اشرف به فازی تازه رسید. اشرف به همراه علی‌اکبر صفایی فراهانی فاز مبارزاتی خود را به دو گروه شهری و جنگل تقسیم می‌کنند و در نهایت ماجرای سیاهکل رخ داد.<ref>[http://tarikhirani.ir/fa/news/5960/%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84 شب سیاه چریک‌های سیاهکل- تاریخ ایرانی]</ref>
با به هم پیوستن دو گروه «[[بیژن جزنی|'''بیژن جزنی''']] و حسن ضیاظریفی» و [[مسعود احمدزاده|مسعود احمدزاده]] و ا[[امیرپرویز پویان|میرپرویز پویان]]، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران شکل گرفت؛ سازمانی که با پیوستن حمید اشرف به فازی تازه رسید. اشرف به همراه علی‌اکبر صفایی فراهانی فاز مبارزاتی خود را به دو گروه شهری و جنگل تقسیم می‌کنند و در نهایت ماجرای سیاهکل رخ داد.<ref>[http://tarikhirani.ir/fa/news/5960/%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84 شب سیاه چریک‌های سیاهکل- تاریخ ایرانی]</ref>


== دستگیری و تیرباران ==
== دستگیری و تیرباران ==
علی اکبر صفایی فراهانی به اتفاق یک گروهی از اعضای سازمان تازه تأسیس چریک‌های فدایی موسوم به تیم کوه، پس از چندین ماه شناسایی، در شهریور ۱۳۴۹ برای تدارکات و عملیات شناسایی در دو دسته به سمت جنگل‌های شمال به حرکت درآمد. وی پس از حمله به پاسگاه سیاهکل و چند روز پس از این عملیات متهورانه چند روز بعد از عملیات حمله به پاسگاه سیاهکل و نبردهای قهرمانانه متعاقب آن با ارتش شاه، در حالی که به همراه جلیل انفرادی برای نجات جان یکی از همرزمان خودشان به‌نام هوشنگ نیری به روستای چهل ستون وارد شده بود، به تحریک کدخدا توسط عده ای از عوامل وی دستگیر شد. اما در حالیکه او و یارانش مسلح بودند، حاضر به شلیک به روی افراد غیرنظامی نشدند و به این ترتیب به اسارت نیروهای نظامی شاه درآمدند.<ref name=":0" /><blockquote>روایتی است که گویا صفایی فراهانی در زندان اوین به حسینی بازجوی ساواک گفته بود: </blockquote><blockquote>«شما اشتباه می‌کنید. ما شکست نخورده‌ایم. در فردای تیرباران ما پژواک پیروزی سیاهکل در فضای ایران طنین انداز خواهد گشت.» </blockquote><blockquote>گفتهٔ صفایی فراهانی می‌تواند نقل به مضمون بوده باشد. البته اگر فرماندهٔ [[سیاهکل|'''گروه سیاهکل''']] به کاری که کرده بود باور نمی‌داشت، تردیدی نیست که گام در این راه نمی‌گذاشت؛ و البته او می‌دانست که رفقایی که از دستگیری‌ها جان به‌در برده بودند به مبارزه ادامه خواهند داد.<ref>[https://kanoon-zsq.ir/print/ بوسه بر کاکل خورشید- کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب]</ref></blockquote>در ۲۶اسفند سال ۱۳۴۹ رژیم شاه برای خاموش کردن بارقه‌های بن‌بست‌شکنانه نبرد مسلحانه انقلابی ۱۱ نفر از فداییان را به جوخه‌های تیرباران سپرد. افزون بر علی‌اکبر صفایی فراهانی، فداییان شهید غفور حسن‌پور اصیل، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده‌خدا لنگرودی، شعاع‌الدین مشیدی، اسکندر رحیمی مسچی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، هوشنگ نیری و اسماعیل معینی عراقی از جمله شهدای هم‌رزم او بودند.
علی اکبر صفایی فراهانی به اتفاق یک گروهی از اعضای سازمان تازه تأسیس چریک‌های فدایی موسوم به تیم کوه، پس از چندین ماه شناسایی، در شهریور ۱۳۴۹ برای تدارکات و عملیات شناسایی در دو دسته به سمت جنگل‌های شمال به حرکت درآمد. وی پس از حمله به پاسگاه سیاهکل و چند روز پس از این عملیات متهورانه چند روز بعد از عملیات حمله به پاسگاه سیاهکل و نبردهای قهرمانانه متعاقب آن با ارتش شاه، در حالی که به همراه جلیل انفرادی برای نجات جان یکی از همرزمان خودشان به‌نام هوشنگ نیری به روستای چهل ستون وارد شده بود، به تحریک کدخدا توسط عده ای از عوامل وی دستگیر شد. اما در حالیکه او و یارانش مسلح بودند، حاضر به شلیک به روی افراد غیرنظامی نشدند و به این ترتیب به اسارت نیروهای نظامی شاه درآمدند.<ref name=":0" /><blockquote>روایتی است که گویا صفایی فراهانی در زندان اوین به حسینی بازجوی ساواک گفته بود: </blockquote><blockquote>«شما اشتباه می‌کنید. ما شکست نخورده‌ایم. در فردای تیرباران ما پژواک پیروزی سیاهکل در فضای ایران طنین انداز خواهد گشت.» </blockquote><blockquote>گفتهٔ صفایی فراهانی می‌تواند نقل به مضمون بوده باشد. البته اگر فرماندهٔ [[سیاهکل|گروه سیاهکل]] به کاری که کرده بود باور نمی‌داشت، تردیدی نیست که گام در این راه نمی‌گذاشت؛ و البته او می‌دانست که رفقایی که از دستگیری‌ها جان به‌در برده بودند به مبارزه ادامه خواهند داد.<ref>[https://kanoon-zsq.ir/print/ بوسه بر کاکل خورشید- کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب]</ref></blockquote>در ۲۶اسفند سال ۱۳۴۹ رژیم شاه برای خاموش کردن بارقه‌های بن‌بست‌شکنانه نبرد مسلحانه انقلابی ۱۱ نفر از فداییان را به جوخه‌های تیرباران سپرد. افزون بر علی‌اکبر صفایی فراهانی، فداییان شهید غفور حسن‌پور اصیل، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده‌خدا لنگرودی، شعاع‌الدین مشیدی، اسکندر رحیمی مسچی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، هوشنگ نیری و اسماعیل معینی عراقی از جمله شهدای هم‌رزم او بودند.


۸ سال پس از حماسه سیاهکل و عملیات سایر گروه‌های مسلح انقلابی، که به دلیل خصلت بن‌بست‌شکنانه‌اش الهام بخش و امیدی برای نسل‌های آینده شد، مبارزات مردم ایران با پیشتازی و جانفشانی انقلابیون فدایی و [[مجاهدین|'''مجاهد''']]، به ثمر نشست و منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84%D8%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C/ حماسه سیاهکل، نخستین جنبش مسلحانه علیه دیکتاتوری شاه- ایران آزادی]</ref>
۸ سال پس از حماسه سیاهکل و عملیات سایر گروه‌های مسلح انقلابی، که به دلیل خصلت بن‌بست‌شکنانه‌اش الهام بخش و امیدی برای نسل‌های آینده شد، مبارزات مردم ایران با پیشتازی و جانفشانی انقلابیون فدایی و [[مجاهدین|مجاهد]]، به ثمر نشست و منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84%D8%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C/ حماسه سیاهکل، نخستین جنبش مسلحانه علیه دیکتاتوری شاه- ایران آزادی]</ref>


محل دفن این قهرمانان در قطعه ۳۳ بهشت زهرا در تهران است.
محل دفن این قهرمانان در قطعه ۳۳ بهشت زهرا در تهران است.