کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


در فاصله سال های ١٨٤٩ تا ١٨۶٤ میلادی کارل مارکس در تبعید لندن می زیست. انگلس نیز به او پیوست و پشتیبانی مالی از او را به عهده گرفت. در این سالها، کارل مارکس وقت خود را صرف تهییج کمونیسم در سطح بین المللی میکرد و به لحاظ تئوریک به نقد و تحلیل علمی کاپیتالیسم می پرداخت.
در فاصله سال های ١٨٤٩ تا ١٨۶٤ میلادی کارل مارکس در تبعید لندن می زیست. انگلس نیز به او پیوست و پشتیبانی مالی از او را به عهده گرفت. در این سالها، کارل مارکس وقت خود را صرف تهییج کمونیسم در سطح بین المللی میکرد و به لحاظ تئوریک به نقد و تحلیل علمی کاپیتالیسم می پرداخت.
کارل مارکس، اکثراً هنگام اجاره یک خانه یا آپارتمان جدید از نام مستعار استفاده می‌کرد. او تصمیم داشت پیگیری رد خود را برای مقامات دشوارتر کند. زمانی که در پاریس بود، خود را «مسیو رامبو» می‌نامید، در حالیکه در لندن نامه‌های خود را به نام «ا. ویلیامز» امضا می‌کرد. دوستانش به علت رنگ تیره چهره و موهای فرفری سیاهش او را «مورو» می‌خواندند، در حالیکه خود او از فرزندانش می‌خواست «نیک پیر» یا «چارلی» صدایش کنند. کارل مارکس نیز به دوستان و خانواده‌اش نیز القاب و نام مستعار می‌داد. او فریدریش انگلس را «ژنرال»، خدمتکار خانه‌اش هلن را «لنچن» یا «نیم» دختر بزرگش را «کویی کویی، امپراتور چین» و دختر دومش را «کاکادو» یا «هوتنتوت» خطاب می‌کرد.


== تاثیر مارکس بر انقلابیون ==
== تاثیر مارکس بر انقلابیون ==
به عقیده مورخان غربی لنین از زمان مسیح و ژول سزار تا کنون متنفذترین و مؤثرترین مرد در تاریخ بشریت بوده و او را چکش انقلاب جهانی می‌خوانند . چکشی که بر زنگ انقلاب فرود آمد و این کار را بوسیله ایجاد جنگ بین فقیر و غنی، انجام داد و با طنین عظیم خود، انقلاب را آغاز کرد.
کارل مارکس فرزند سوم هاینریش مارکس لوی (Marx Levi)، یک وکیل دادگستری یهودی بود که از خانوادهٔ خاخام‌های معروف شهر محسوب می‌شد. هاینریش «مارکس لوی» به خاطر محدودیت‌هایی که دولت پروس برای حقوق‌دانان یهودی قائل شده بود و به خاطر این که بتواند شغل خود را در دادگستری حفظ کند، به شاخهٔ پروتستان مسیحیت گروید و از آن پس خود را هاینریش مارکس نامید. در سال ۱۸۲۴ فرزندان وی نیز به مسیحیت گرویدند.
 
کارل مارکس در شهر تریر دورهٔ دبیرستان را به پایان رساند و در دانشگاه شهر بن به تحصیل رشتهٔ حقوق پرداخت. یک سال بعد به برلین عزیمت کرد و در دانشگاه آن شهر در رشته‌های فلسفه و تاریخ به تحصیل ادامه داد. مارکس در سال ۱۸۴۱ با ارائهٔ تز دکترای خود دربارهٔ اختلاف فلسفهٔ طبیعت دموکریتوس و اپیکور تحصیلات دانشگاهی خود را از راه مکاتبه‌ای در دانشگاه ینا به پایان رساند. او به امید آن که بتواند در دانشگاه بن تدریس کند به آن شهر رفت ولی دولت پروس مانع اشتغال وی به‌عنوان استاد دانشگاه شد. مارکس در این زمان به روزنامهٔ نوبنیاد لیبرالهای جبههٔ اوپوزیسیون شهر کلن پیوست و به‌عنوان عضو ارشد کادر تحریریهٔ روزنامه مشغول به کار شد. در این دوره مارکس یک هگلی بود و در برلین به حلقهٔ هگلی‌های چپ (شامل برونو باوئر و دیگران) تعلّق داشت. در طول همین سال‌ها لودویگ فویرباخ نقد خود را از مذهب آغاز نموده و به تبیین دیدگاه ماتریالیستی خود پرداخت. ماتریالیسم فویرباخ در سال ۱۸۴۱ در کتاب جوهر مسیحیت به اوج خود رسید. دیدگاه‌های فویرباخ، به‌خصوص مفهوم بیگانگی مذهبی او، تأثیر زیادی بر سیر تحوّل اندیشهٔ مارکس گذاشت. این تأثیرات را می‌توان به‌وضوح در کتاب «دست‌نوشته‌های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴» و به‌صورت پخته‌تری در کتاب سرمایه مشاهده کرد.


تمامی انقلابات قرن بیستم بصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر آرا و عقاید سیاسی و استراتژیک لنین رقم خورده است.
مارکس مبارزهٔ عملی سیاسی و فلسفی را به‌همراه دوست نزدیکش، فردریک انگلس، آغاز کرد و با او بود که یک سال پیش از انقلابات ۱۸۴۸ «بیانیهٔ کمونیست» را به رشتهٔ تحریر درآورد. مارکس در این سال‌ها با محیط دانشگاهی و ایده‌آلیسم آلمانی و هگلی‌های جوان قطع رابطه کرد و به مسائل جنبش کارگری اروپا پرداخت و از ابتدا در انجمن بین‌الملل اول که در ۱۸۶۴ تأسیس شد، نقش بازی کرد و نهایتاً دبیر این انجمن شد. او اوّلین جلد کتاب مشهورش، سرمایه، را در ۱۸۶۷ منتشر کرد. این کتاب حاوی نظریات او در نقد اقتصاد سیاسی است.


== ابعاد شخصیت مارکس ==
== ابعاد شخصیت مارکس ==
لنین از نظر اخلاق فردی و انقلابی با اینکه برجسته‌ترین رجل سیاسی دوران خود بود ولی بشدت با بزرگ کردن شخص خودش در مبارزه مخالفت می‌کرد،
در یک نظرخواهی از شنوندگان «رادیو ۴» (ایستگاه رادیویی متعلّق به رادیوی بی‌بی‌سی انگلستان در سال ۲۰۰۵)، کارل مارکس به عنوان بزرگترین متفکر هزارهٔ دوم انتخاب شد. پیشتر در آغاز هزارهٔ جدید کاری مشابه توسّط وب‌گاه انگلیسی زبان بی‌بی‌سی انجام گرفته بود که ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده و از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصله‌ای بسیار از او به‌عنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند.
 
لوناچارسکی حکایت می‌کند که در سال ۱۹۱۸ کمی پس از آنکه بشدت مجروح شده بود، لنین، و، د، بونچ - بروئه ویچ و عده‌ای دیگر را احضار کرد و به آنان گفت: من متوجه شده‌ام که شروع به بزرگ کردن شخص من کرده‌اند و از این بابت بشدت ناراضیم، این کار، ناراحت‌کننده و خطرناک است، همه‌ی ما می‌دانیم که هدفمان در یک فرد خاص متجلی نمی‌شود، من منع کردن چنین پدیده‌ای را از طرف خودم ناشیانه می‌دانم، این کار به نحوی از انحاء هم مسخره است و هم حاکی از پر مدعایی اما ما باید بتدریج به آن پایان دهیم<ref name=":0">لنین - کتاب در دادگاه تاریخ صفحه ۲۱۸ و ۲۱۹</ref>
 
لنین همچنین از ستایش‌های ماکسیم گورکی در مقاله‌ی و، ای، لنین، و در نامه‌ی سرگشاده به اچ جی ولز که کاملا آغشته به کیش شخصیت بود احساس نزدیک به اکراه داشت، او پس از خواندن این دو متن، طرح قطعنامه‌ای را برای پولیت بورو نوشت:
 
دفتر سیاسی کمیته مرکزی انتشار مقالات گورکی بویژه سرمقاله را در شماره ۱۲ مجله‌ی انترناسیونال کمونیست کاملا نابجا می‌داند، چون نه تنها هیچ چیز کمونیستی در این مقالات نیست بلکه خطوط ضد کمونیستی بسیاری هم دارند، در آینده چنین مقالاتی نباید تحت هیچ عنوان در انترناسیونال کمونیست چاپ شود.<ref>کتاب در دادگاه تاریخ صفحه ۲۱۹</ref>
 
همچنین لنین در جلسه پایانی کنگره نهم حزب در سال ۱۹۲۰ با ستایشی که بطور خود‌انگیخته از او شد مخالفت کرد و به نشانه‌ی اعتراض سالن جلسه را ترک کرد.<ref name=":0" />
 
=== لنین سازمانده ===
لنین در قامت یک سازمانده بزرگ در تشکیل حزب سوسیال دموکرات روسیه و پس از آن حزب سوسیال دموکرات شاخه‌ی بلشویک‌ها و رهبری پیروزمندانه انقلاب اکتبر شوروی و بعدها حزب کمونیست شوروی همچنین در سازماندهی اتحادیه‌ی مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ، انتشار روزنامه‌ی ایسکرا، نقشی عمده و اساسی داشت، 
 
=== لنین استراتژیست ===
زمانی که خبر کناره‌گیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامه‌های زوریخ دید تنها یک هم‌وغم داشت: بازگشت هر چه سریعتر به روسیه.
 
استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را می‌گذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشه‌ای دیگر بود:<blockquote>«ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمی‌کنیم.» جمله‌ای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفت‌‌های لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریه‌ای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.</blockquote><blockquote>نظریه‌ای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمام‌عیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام امور را به دست گیرد.» </blockquote>لنین از سیستم شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکرات به حزب کمونیست را مطرح کرد. بلشویک‌ها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و این‌چنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظره‌ای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بی‌‌درنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد.
 
لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب ۲۴ اکتبر به پیروزی رسید و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد.  


=== لنین فیلسوف ===
برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلیسی بر این عقیده است که مارکس از یک جهت مانند هاجسکین محصول رادیکالهای فلسفی است، و مذهب عقلانی آنها و مخالفتشان را با رمانتیکها ادامه می‌دهد؛ از جهت دیگر احیا کننده مجدد فلسفه مادی است. مارکس تعبیر تازه‌ای از این فلسفه به دست داده و میان آن و تاریخ بشر رابطه جدیدی برقرار کرده است. باز از جهت دیگر، مارکس آخرین فرد سلسله دستگاه سازان بزرگ و جانشین هگل است؛ و مانند هگل به یک فرمول عقلانی که سیر تکامل نوع بشر را خلاصه می‌کند اعتقاد دارد. تأکید بر هر کدام از این جهات به قیمت فراموش کردن جهات دیگر منظره مخدوشی از فلسفه مارکس به دست خواهد داد.
لنین بازداشت و به سیبری تبعید شد. دورانی كه تلاش‌های مادر لنین این امكان را برای او به وجود آورد كه در دهكده‌ای آرام و با مطالعه انبوه كتاب‌‌هایی كه از مادر تقاضا می‌كرد، اندیشه سیاسی خویش را شكل دهد.
 
لنین در این ناحیه بسیار سرد و نزدیک به آب و هوای قطبی ، کتاب فلسفه و طرز عمل تردیونیسم را که از آثار فابیانهای سوسیالیست انگلیس بود به زبان روسی ترجمه نمود و نام آن را به دموکراسی صنعتی تغییر داد.
 
او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.
 
لنین آرای فلسفی خود را در کتابهای یادداشت‌های فلسفی و ماتریالیسم و امپریو کریتیسیسم تشریح کرده است.
 
=== لنین ایده‌پرداز ===
اندیشه لنین بر پایه اولویت طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد. ابزار کارگران برای رسیدن به این هدف حزب طبقه کارگر است که به گفته لنین «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» در آن گرد آمده و متشکل شده‌اند.


== وصیت نامه‌ی مارکس ==
== وصیت نامه‌ی مارکس ==
خط ۱۵۲: خط ۱۲۸:


== آثار مارکس ==
== آثار مارکس ==
۱۸۹۴    دوستان مردم چه کسانی هستند و چگونه با سوسیال دموکراتها می‌جنگند - در رد عقاید ناردونیک‌ها
از کارل مارکس آثار زیر برجای مانده است: اختلاف بین فلسفه طبیعی دموکریت و اپیکور، مقدمه ای بر نقد اقتصاد سیاسی، تئوری‌های ارزش افزوده، تزهائی در باره‌ی فویرباخ، جنگ داخلی فرانسه، جنگ داخلی آمریکا، درباره مسأله یهود، فقر فلسفه، مانیفست فلسفی مکتب تاریخی حقوق، کارمزدی و سرمایه، هیجدهم برومر لوئی بناپارت، یادداشت‌هائی در مورد جیمز میل، نقد فلسفه حق هگل، نبردهای طبقاتی در فرانسه، کشتارهای بلژیکی، کژدم و فلیکس، دست نوشته های اقتصادی و فلسفی و سرمایه (در سه جلد).
 
۱۸۹۹     وظیفهٔ فوری ما        
 
۱۸۹۹     توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه          
 
۱۹۰۲    چه باید کرد؟  -  در رد عقاید اکونومیست‌ها
 
۱۹۰۴     یک گام به پیش، دو گام به پس  - حاوی اصول تشکیلاتی حزب کمونیست و دیکتاتوری پرولتاریا
 
۱۹۰۵     دو تاکتیک سوسیال دموکراسی در انقلاب دموکراتیک  -  در باره‌ی مبانی تاکتیک‌های انقلابی
 
۱۹۰۸     ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم  - درباره‌ی ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی
 
۱۹۱۳     دفترهای فلسفی - انتقادات لنین از مذهب و تبیین گسترده ماتریالیسم دیالکتیک
 
۱۹۱۴      حق ملت‌ها برای خودمختاری
 
۱۹۱۵     سوسیالیسم و جنگ
 
۱۹۱۷     امپریالیسم بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری  - تبیین تئوریک از پیدایش و ارتقای عملکرد استعمار و امپریالیسم
 
۱۹۱۷     دولت و انقلاب  - درباره‌ی دیکتاتوری پرولتاریا و گذار به سوسیالیسم
 
۱۹۱۸      انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد
 
۱۹۲۰     بیماری کودکی چپ‌روی درکمونیسم  - در باره‌ی کمونیست‌ها مخالف سیاست نپ و مخالفان اقتدار حزب کمونیست


== گاه‌شماری مارکس ==
== گاه‌شماری مارکس ==