کاربر:Hossein/1415صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۲: | خط ۲: | ||
پرویز ثابتی با نام رمز بامداد مشهورترین چهره دستگاه امنیتی و سرکوب شاه به نام [[ساواک]]، زاده ۱۳۱۵ در بخش سنگسر سمنان است. در سال ۱۳۳۷ همزمان با فارغ التحصیلی در رشته قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران به استخدام ساواک درآمد و در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم اداره کل سوم ساواک منصوب شد. در سال ۱۳۴۹ معاون دوم اداره کل سوم ساواک شد و در اوج سالهای سرکوب نظام شاه در سال ۱۳۵۲ به جای ناصر مقدم رئیس اداره کل سوم ساواک شد و آن را تا هنگام خروج از کشور در ۹ آبان ۱۳۵۷ که با نام مستعار عالیخانی از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن و سپس به آمریکا رفت این سمت را داشت. پرویز ثابتی جدای از سمتهای رسمی عملا فرد شماره دو ساواک از به فاصله کوتاهی بعد از استخدامش بشمار میآمد. او به مدت ۲۰ سال در دورههای تیمور بختیار، حسن پاکروان، نعمت الله نصیری و ناصر مقدم در مقام خود در ساواک ثابت ماند و به عنوان معاون، سیاست و شیوه هدایت ساواک را بعهده داشت. علاوه بر سوابق فوق در تاریخ ۸ / ۷ / ۴۳ از سوی نخستوزیری به معاونت سازمان رهبری جوانان منصوب گردید و در ۱۹ مهر ۱۳۴۹ از سوی دفتر شاهنشاهی به آجودانی کشور انتخاب شد. پرویز ثابتی از بانیان استفاده از شکنجههای هولناک به عنوان روشی در بازجویی به شمار میرفت، در خلال سالهای فعالیت خود، ساواک را به مخوفترین شکل آن طی ۲۲ سال فعالیت این سازمان تبدیل کرد. ثابتی میگفت دولت باید با قاطعیت تمام، تظاهرات مردم در [[انقلاب ضد سلطنتی]] در سال ۱۳۵۷ را سرکوب کند و بلوا را بخواباند. ثابتی مدعی بود که اگر شاه اجازه میداد دست ساواک باز باشد و بتواند با دستگیری ۱۵۰۰ نفر از مقامات بلندپایه کشور و اعلام وضع ویژه، اوضاع را مهار کند، ورق برمیگشت و سلطنت نجات مییافت. | پرویز ثابتی با نام رمز بامداد مشهورترین چهره دستگاه امنیتی و سرکوب شاه به نام [[ساواک]]، زاده ۱۳۱۵ در بخش سنگسر سمنان است. در سال ۱۳۳۷ همزمان با فارغ التحصیلی در رشته قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران به استخدام ساواک درآمد و در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم اداره کل سوم ساواک منصوب شد. در سال ۱۳۴۹ معاون دوم اداره کل سوم ساواک شد و در اوج سالهای سرکوب نظام شاه در سال ۱۳۵۲ به جای ناصر مقدم رئیس اداره کل سوم ساواک شد و آن را تا هنگام خروج از کشور در ۹ آبان ۱۳۵۷ که با نام مستعار عالیخانی از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن و سپس به آمریکا رفت این سمت را داشت. پرویز ثابتی جدای از سمتهای رسمی عملا فرد شماره دو ساواک از به فاصله کوتاهی بعد از استخدامش بشمار میآمد. او به مدت ۲۰ سال در دورههای تیمور بختیار، حسن پاکروان، نعمت الله نصیری و ناصر مقدم در مقام خود در ساواک ثابت ماند و به عنوان معاون، سیاست و شیوه هدایت ساواک را بعهده داشت. علاوه بر سوابق فوق در تاریخ ۸ / ۷ / ۴۳ از سوی نخستوزیری به معاونت سازمان رهبری جوانان منصوب گردید و در ۱۹ مهر ۱۳۴۹ از سوی دفتر شاهنشاهی به آجودانی کشور انتخاب شد. پرویز ثابتی از بانیان استفاده از شکنجههای هولناک به عنوان روشی در بازجویی به شمار میرفت، در خلال سالهای فعالیت خود، ساواک را به مخوفترین شکل آن طی ۲۲ سال فعالیت این سازمان تبدیل کرد. ثابتی میگفت دولت باید با قاطعیت تمام، تظاهرات مردم در [[انقلاب ضد سلطنتی]] در سال ۱۳۵۷ را سرکوب کند و بلوا را بخواباند. ثابتی مدعی بود که اگر شاه اجازه میداد دست ساواک باز باشد و بتواند با دستگیری ۱۵۰۰ نفر از مقامات بلندپایه کشور و اعلام وضع ویژه، اوضاع را مهار کند، ورق برمیگشت و سلطنت نجات مییافت. | ||
یکی از مورخان تاریخ سیاسی ایران که از هواداران سرسخت پرویز ثابتی میباشد نظر ثابتی در مورد مجاهدین را اینگونه نوشته است:<blockquote>... به هر حال در سال ۱۳۵۰ در تلویزیون گفت که سازمان مجاهدین خلق از شکم نهضت آزادی ایران، بیرون آمده و این برخلاف فضای امنیت ایرانی است<ref name=":4">[https://www.radiozamaneh.com/30437/ پرویز ثابتی در سایهروشن تاریخ معاصر]</ref></blockquote> | |||
== پرویز ثابتی از عضویت تا ریاست در ساواک == | == پرویز ثابتی از عضویت تا ریاست در ساواک == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
وقتی در ۱۹۶۲ جان اف کندی مقامات ایرانی را به انتخابات آزاد سفارش کرد پرویز ثابتی در گزارشی که تهیه کرد اشاره کرد که مردم ایران برای دمکراسی آمادگی ندارند و اینکه شاه برای آنها جذبه دارد و محبوب آنهاست کافی است.<ref name=":1">[https://www.iranntv.com/920421-1 پرویز ثابتی مسئول شکنجه و کشتار و سرکوب در ساواک ـ قسمت اول]</ref> | وقتی در ۱۹۶۲ جان اف کندی مقامات ایرانی را به انتخابات آزاد سفارش کرد پرویز ثابتی در گزارشی که تهیه کرد اشاره کرد که مردم ایران برای دمکراسی آمادگی ندارند و اینکه شاه برای آنها جذبه دارد و محبوب آنهاست کافی است.<ref name=":1">[https://www.iranntv.com/920421-1 پرویز ثابتی مسئول شکنجه و کشتار و سرکوب در ساواک ـ قسمت اول]</ref> | ||
پرویز ثابتی عامل ترور تیمور بختیار | |||
پرویز ثابتی معاون سیاسی ساواک شاهنشاهی و از مبتکران ترور مخالفان در خارج از کشور در زمان شاه بود. او با ترور تیمور بختیار (فرماندار نظامی تهران در کودتای ۲۸ مرداد و سپس بنیانگذار ساواک) در بغداد مورد توجه شاه قرار گرفت و برای تصدی پست;های مهم امنیتی به اسرائیل اعزام شد. ...قدرت پرویز ثابتی پس از برقراری نظمیههایی همانند نظمیه رضا شاه، باعث شده بود که همه از او بترسند؛ حتی نخستوزیرِ شاه. شاه به هر مناسبت، به ثابتی مراجعه میکرد و امور مهم را به او محول میکرد. قتل بختیار با برنامه;ریزی او انجام شد. پس از آن با جلب موافقت نصیری و محمدرضا یک سری مصاحبههای تلویزیونی تحت عنوان مقام امنیتی انجام داد.<ref name=":4" /> | |||
== پرویز ثابتی رئیس شکنجهگرهای ساواک == | == پرویز ثابتی رئیس شکنجهگرهای ساواک == | ||
خط ۶۴: | خط ۷۰: | ||
</ref> | </ref> | ||
مسعود بهنود در مورد او میگوید: کمیته ضد خرابکاری به پیشنهاد ثابتی و به ریاست خود او و با اختیارات کامل به منصه ظهور رسید.<ref name=":4" /> | |||
=== پرویز ثابتی قاتل و فاسد === | === پرویز ثابتی قاتل و فاسد === | ||
خط ۷۳: | خط ۸۱: | ||
نادریپور در دومین جلسه دادگاه در مورد اعدام گروه 9 نفری بیژن جزنی نیز گفت: «بعد از ترور رضا زندی پور رئیس کمیته مرکز شهربانی و راننده اش در اواخر سال 53 و پایان یافتن مراسم عزاداری، یک روز در 7 فرودین 54 محمدحسن ناصری معروف به عضدی مرا به اتاق خود خواست و گفت قرار است عملیاتی انجام شود که آقای <mark>ثابتی</mark> گفته شما هم باید در عملیات باشید.»<ref>[https://article.tebyan.net/325855/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87-%DA%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B2%D9%86%DB%8C اعترافات شکنجه گر ساواک؛ از توده ای های خودی تا تیرباران جزنی]</ref> | نادریپور در دومین جلسه دادگاه در مورد اعدام گروه 9 نفری بیژن جزنی نیز گفت: «بعد از ترور رضا زندی پور رئیس کمیته مرکز شهربانی و راننده اش در اواخر سال 53 و پایان یافتن مراسم عزاداری، یک روز در 7 فرودین 54 محمدحسن ناصری معروف به عضدی مرا به اتاق خود خواست و گفت قرار است عملیاتی انجام شود که آقای <mark>ثابتی</mark> گفته شما هم باید در عملیات باشید.»<ref>[https://article.tebyan.net/325855/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87-%DA%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B2%D9%86%DB%8C اعترافات شکنجه گر ساواک؛ از توده ای های خودی تا تیرباران جزنی]</ref> | ||
بنا به گفتههای بهمن نادریپور که خود در جریان تیرباران آنها در تپههای اوین حضور داشته، ماجرای فرار اساسا دروغ بوده و این ۹ نفر در واقع به خاطر انتقام عملیاتهای متعدد ترور مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق در زمستان ۵۳ کشته شدهاند. اشارهی او به بیش از ده عملیات موفق این دو سازمان است که مهمترینشان کشتن سرهنگ زندیپور رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری توسط مجاهدینخلق وکشتن نیکطبع (از بازجویان کمیته مشترک)، عباسعلی شهریاری (منبع نفوذی ساواک) و نوروزی[فرمانده گارد دانشگاه صنعتی آریامهر] توسط چریکهای فدائی است. نادریپور در اعترافاتش در این رابطه از جمله میگوید: <blockquote>«... عطارپور گفت آقای [پرویز] <mark>ثابتی</mark> در جریان جزئیات طرح هستند»... <mark>پرویز</mark> <mark>ثابتی</mark> که با گذرنامه سیاسی و مشخصات جعلی در خارج از کشور (سوئیس) است، در این جنایت هولناک سهیم و شریک و در حقیقت دستوردهنده بوده و جزئیات را احتمالاً او طرحریزی و یا تصویب کرده است. شاه مخلوع و ارتشبد نعمتالله نصیری معدوم هم از این جنایت بدون اطلاع نبودهاند...در مورد انتخاب زندانیان شهید باید بگویم انتخاب با دقت انجام شده(من فکر میکنم ثابتی، عطارپور و ناصری و احتمالاً فرنژاد در انتخاب شهیدان دخالت داشتهاند) </blockquote> | بنا به گفتههای بهمن نادریپور که خود در جریان تیرباران آنها در تپههای اوین حضور داشته، ماجرای فرار اساسا دروغ بوده و این ۹ نفر در واقع به خاطر انتقام عملیاتهای متعدد ترور مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق در زمستان ۵۳ کشته شدهاند. اشارهی او به بیش از ده عملیات موفق این دو سازمان است که مهمترینشان کشتن سرهنگ زندیپور رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری توسط مجاهدینخلق وکشتن نیکطبع (از بازجویان کمیته مشترک)، عباسعلی شهریاری (منبع نفوذی ساواک) و نوروزی[فرمانده گارد دانشگاه صنعتی آریامهر] توسط چریکهای فدائی است. نادریپور در اعترافاتش در این رابطه از جمله میگوید: <blockquote>«... عطارپور گفت آقای [پرویز] <mark>ثابتی</mark> در جریان جزئیات طرح هستند»... <mark>پرویز</mark> <mark>ثابتی</mark> که با گذرنامه سیاسی و مشخصات جعلی در خارج از کشور (سوئیس) است، در این جنایت هولناک سهیم و شریک و در حقیقت دستوردهنده بوده و جزئیات را احتمالاً او طرحریزی و یا تصویب کرده است. شاه مخلوع و ارتشبد نعمتالله نصیری معدوم هم از این جنایت بدون اطلاع نبودهاند...در مورد انتخاب زندانیان شهید باید بگویم انتخاب با دقت انجام شده(من فکر میکنم ثابتی، عطارپور و ناصری و احتمالاً فرنژاد در انتخاب شهیدان دخالت داشتهاند) </blockquote>امیر حسین فتانت در این رابطه میگوید: ثابتی ۹ نفر بیگناه را میکشد کسی جرأت نمیکند از او حسابرسی بکند. (زیرا شاه و دربار بعد از سناریوی موفقی که ثابتی با دستگیری و اعدام گروه کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی پیش برده بود خودشان را مرهون و مرعوب ثابتی میدانستند)<ref name=":5">[https://www.youtube.com/watch?v=d3iA-SW5kV8 گفتگوی صدای آمريکا با امیر حسین فتانت]</ref> | ||
=== قتل پرویز حکمتجو === | |||
قتل پرویز حکمتجو، از اعضای زندانی کمیته مرکزی حزب توده ایران در زندان از طرحهای او بود.<ref name=":4" /> | |||
=== پرویز ثابتی و سرکوب روشنفکران === | === پرویز ثابتی و سرکوب روشنفکران === | ||
خط ۸۱: | خط ۹۲: | ||
ساواک شاه با برنامهریزی پرویز ثابتی، نقشهای برای دستگیری و زدن اتهاماتی بیاساس به وی پیاده کرد. شکنجههایی که بیرحمانه توصیف شده است نسبت به وی و یارانش اعمال شد... کیفرخواستی برای او تنظیم کرده و در نهایت حکم اعدام خسرو و رفیقش کرامتالله دانشیان را در ۲۹بهمن ۱۳۵۲ اجرا کردند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D8%A7%D9%81-%DA%AF%D9%84-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B9%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B2%D8%AE-%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AA گلسرخی در طواف گلسرخ؛ ثابتی در قعر دوزخ نفرت]</ref> | ساواک شاه با برنامهریزی پرویز ثابتی، نقشهای برای دستگیری و زدن اتهاماتی بیاساس به وی پیاده کرد. شکنجههایی که بیرحمانه توصیف شده است نسبت به وی و یارانش اعمال شد... کیفرخواستی برای او تنظیم کرده و در نهایت حکم اعدام خسرو و رفیقش کرامتالله دانشیان را در ۲۹بهمن ۱۳۵۲ اجرا کردند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D8%A7%D9%81-%DA%AF%D9%84-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B9%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B2%D8%AE-%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AA گلسرخی در طواف گلسرخ؛ ثابتی در قعر دوزخ نفرت]</ref> | ||
امیرحسین فتانت که لو دهنده کرامتالله دانشیان بوده است در مصاحبهای با صدای آمریکا در نقاط مختلفی مطرح میکند که پرویز ثابتی پرونده این دو نفر را با طراحی مشخص به نقطه اعدام رساند در حالیکه موارد اتهامی آنها در حدی نبود که حتی طبق قوانین قضایی زمان شاه حکم اعدام به آنها تعلق گیرد. او تاکید میکند که خودش عامل دستگیری آنها بوده و هرگز برایش متصور نبوده که صرف داشتن انگیزه برای اقدام مسلحانه موجب صدور حکم اعدام برای کرامت الله دانشیان بشود و خسرو گلسرخی هیچ ربطی به این پرونده مشخص نداشته بلکه یک روشنفکر مخالف رژیم شاه بوده است. | امیرحسین فتانت که لو دهنده کرامتالله دانشیان بوده است در مصاحبهای با صدای آمریکا در نقاط مختلفی مطرح میکند که پرویز ثابتی پرونده این دو نفر را با طراحی مشخص به نقطه اعدام رساند تا خودش را در ساواک بالا بکشد در حالیکه موارد اتهامی آنها در حدی نبود که حتی طبق قوانین قضایی زمان شاه حکم اعدام به آنها تعلق گیرد. او تاکید میکند که خودش عامل دستگیری آنها بوده و هرگز برایش متصور نبوده که صرف داشتن انگیزه برای اقدام مسلحانه موجب صدور حکم اعدام برای کرامت الله دانشیان بشود و خسرو گلسرخی هیچ ربطی به این پرونده مشخص نداشته بلکه یک روشنفکر مخالف رژیم شاه بوده است.<ref name=":5" /> او گفت: | ||
به من یک پیکان دادند که با گذاشتن اسلحه در آن موجب دستگیری گروه بشوم. به من آدرس کافه قناری دادند. وقتی وارد کافه شدم دیدم پرویز ثابتی آنجا نشسته. وقتی برای دستگیری یک گروه کوچک پرویز ثابتی حضور مییابد و سربازجو دادرس .. اینها همه برای این است که شوی تلویزیونی مورد علاقه آقای پرویز ثابتی برگزار شود..پرویز ثابتی به من گفت اگر صدای تیراندازی شنیدی تو نایست، فرار کن.. من پیش خودم گفتم این بچهها که اسلحه ندارند پس صدای تیراندازی و ایست و فرار کن یعنی چه؟ ثابتی چون نتوانست من را در آن ماجرا بکشد (و کرامت دانشیان را) نقشهاش آنگونه که میخواست پیش نرفت و شروع به دستگیری گسترده ۲۰۰ نفر کرد. خسرو گلسرخی را بخاطر اتهام مربوط به ۲ سال قبل دستگیر کرد<ref name=":5" /> | |||
خسرو گلسرخی در دفاعیاتش به موضوع تحولات پروندهاش که بستن اتهامات بیاساس برای صدرو حکم اعدام بوده است اشاره میکند:<blockquote>اتهام سیاسی در ایران نیازمند اسناد و مدارك نیست خود من نمونه صادق اینگونه متهم سیاسی در ایران هستم، در فروردین ماه چنان كه در كیفرخواست آمده به اتهام تشكیل یك گروه كمونیستی كه حتی یك كتاب نخوانده است دستگیر میشوم. تحت شكنجه قرار میگیرم (یكی از عمال ساواك فریاد میزند:دروغه) و خون ادرار میكنم بعد مرا به زندان دیگری منتقل میكنند آنگاه هفتماه بعد دوباره تحت بازجویی قرار میگیرم كه توطئه كردهام. دو سال پیش حرف زدم واینك به عنوان توطئهگر در این دادگاه محاكمه میشوم<ref>[http://hosseinahmadiniaz.blogfa.com/post/181 دانستن حق مردم است - متن دفاعیات خسرو گلسرخی]</ref></blockquote> | |||
== قتل یک شهروند توسط محافظ همسر پرویز ثابتی == | == قتل یک شهروند توسط محافظ همسر پرویز ثابتی == | ||
خط ۹۲: | خط ۱۰۷: | ||
«در اواسط بهار ۱۳۵۷، ثابتی از طریق هویدا پیامی به شاه فرستاد. از او خواست که عنان کار را دست کم برای مدتی کوتاه به ساواک بسپارد و بگذارد آن ها تدابیر لازم را برای سرکوب [بیشتر] قیام مردم (آرام کردن کشور) اتخاذ کنند. میگفت هنوز شیرازهی مملکت یکسره از هم نگسیخته و راه بازگشت هست. ثبات قدم میخواهد و نمایش قدرت "شاه" این پیشنهادات را یکسره رد نکرد. از ثابتی خواست که طرح مشخص عملیات مورد نظرش را تدارک و تقدیم کند. ثابتی هم به سرعت مشغول به کار شد. سیاههای از ۱۵۰۰تن از مخالفان عمدهی رژیم فراهم آورد. معتقد بود با بازداشت این عده، آرامش هم بلافاصله به شهرها باز خواهد گشت. این سیاهه را در اختیار شاه قرار داد. او هم یک روز تمام قضیه را سبک و سنگین کرد. آن روزها تردید و بی تصمیمی چون خورهای به جانش افتاده بود. سرانجام دستور داد که ساواک کسانی را بازداشت کند، که شاه در کنار نامشان علامت گذاشته بود. وقتی سیاههی اسامی مخالفان به ثابتی باز پس فرستاده شد، شاه در کنار نام سیصد نفر علامت گذاشته بود.»<ref>عباس میلانی، معمای هویدا، تهران، نشر اختران، چاپ 18، 1386، ص390</ref> | «در اواسط بهار ۱۳۵۷، ثابتی از طریق هویدا پیامی به شاه فرستاد. از او خواست که عنان کار را دست کم برای مدتی کوتاه به ساواک بسپارد و بگذارد آن ها تدابیر لازم را برای سرکوب [بیشتر] قیام مردم (آرام کردن کشور) اتخاذ کنند. میگفت هنوز شیرازهی مملکت یکسره از هم نگسیخته و راه بازگشت هست. ثبات قدم میخواهد و نمایش قدرت "شاه" این پیشنهادات را یکسره رد نکرد. از ثابتی خواست که طرح مشخص عملیات مورد نظرش را تدارک و تقدیم کند. ثابتی هم به سرعت مشغول به کار شد. سیاههای از ۱۵۰۰تن از مخالفان عمدهی رژیم فراهم آورد. معتقد بود با بازداشت این عده، آرامش هم بلافاصله به شهرها باز خواهد گشت. این سیاهه را در اختیار شاه قرار داد. او هم یک روز تمام قضیه را سبک و سنگین کرد. آن روزها تردید و بی تصمیمی چون خورهای به جانش افتاده بود. سرانجام دستور داد که ساواک کسانی را بازداشت کند، که شاه در کنار نامشان علامت گذاشته بود. وقتی سیاههی اسامی مخالفان به ثابتی باز پس فرستاده شد، شاه در کنار نام سیصد نفر علامت گذاشته بود.»<ref>عباس میلانی، معمای هویدا، تهران، نشر اختران، چاپ 18، 1386، ص390</ref> | ||
== برکناری ثابتی == | |||
داریوش همایون می;گوید: پرویز ثابتی فهمیدهترین مقام ساواکی بود که میشناختم و رفت و آمد داشتم اما ناصر مقدم از ثابتی خوشش نمیآمد و به محض اینکه در حکومت شریف امامی، دست گشادهای یافت، او را با جمع دیگری از مقامات ساواک که لابد میانهشان با آنها خوب نبود، بازنشسته کرد و نامهای آنان را در روزنامه انتشار داد. انتشار آن خبر در حکم دادن چراغ سبز به چریکهای گوناگونی بود که سختترین ضربات را از ثابتی به عنوان رئیس موفق کمیتهی مشترک خورده بودند و معنایش آن بود که چریکها میتوانند حسابشان را با کسانی که دیگر نگهبانی نداشتند، پاک کنند و ثابتی البته باهوش سرشارش، زود این معنی را دریافت و از ایران خارج شد<ref name=":4" /> | |||
و در جای دیگر همین مقاله آمده است: و در سال ۱۳۵۷ هم مقدم که با مخالفان شاه، ساخت و پاخت کرده بود و به همین دلیل ثابتی را از ساواک بیرون راند<ref name=":4" /> | |||
== فرار پرویز ثابتی از ایران == | == فرار پرویز ثابتی از ایران == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۲۳: | ||
«حدود ۱۰ روز قبل از پیروزی انقلاب، ثابتی برای خداحافظی به دیدنم آمد و گفت که میخواهد به آمریکا برود و همتای آمریکایی او در سفارت برایش مسجّل کرده که در سیا شغلی به او واگذار خواهد شد. از این جهت راضی به نظر میرسید...»<ref>حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص476</ref> | «حدود ۱۰ روز قبل از پیروزی انقلاب، ثابتی برای خداحافظی به دیدنم آمد و گفت که میخواهد به آمریکا برود و همتای آمریکایی او در سفارت برایش مسجّل کرده که در سیا شغلی به او واگذار خواهد شد. از این جهت راضی به نظر میرسید...»<ref>حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص476</ref> | ||
بر اساس یک روایت دیگر ناصر مقدم، پرویز ثابتی را در سوم آبان ۱۳۵۷ از ساواک کنار نهاد و ثابتی، نهم آبان ۱۳۵۷ از ایران خارج شد و از راه فرانسه، بهطور مستقیم به آمریکا رفت و چه بسیار افرادی که- به کذا- نوشتند او به اسرائیل رفت و با موساد همکاری کرد.<ref name=":4" /> | |||
=== سرمایهای که ثابتی از ایران خارج کرد === | === سرمایهای که ثابتی از ایران خارج کرد === | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۳۹: | ||
دوم اینکه فکر میکردم اگر ایشان علاقه به داشتن رابطه با این سازمان دارد، این رابطه باید مطابق شأن ایشان و تنها در حد مشورتی باشد؛ آقای رضا پهلوی استدلال مرا قبول نکرد. من نیز با اینکه در آن زمان هم مسئول امور مالی شخصی ایشان بودم و هم مسائل مالی فعالیتهای سیاسی ایشان را سرپرستی میکردم، از گرفتن آن پول اجتناب کردم. بنابراین مسئولیت گرفتن این پول به عهده آقای شهریار آهی محول گشت و تا جایی که میدانم پرداخت آن تا سال ۱۹۸۸ ادامه داشت. بعد از آن، آقای پرویز ثابتی برای دیدار آقای رضا پهلوی به ایالت کنتیکت میآمد و با ایشان ملاقات میکرد و با آقای احمد علی اویسی نیز دائما در ارتباط بود.<ref name=":3" /> | دوم اینکه فکر میکردم اگر ایشان علاقه به داشتن رابطه با این سازمان دارد، این رابطه باید مطابق شأن ایشان و تنها در حد مشورتی باشد؛ آقای رضا پهلوی استدلال مرا قبول نکرد. من نیز با اینکه در آن زمان هم مسئول امور مالی شخصی ایشان بودم و هم مسائل مالی فعالیتهای سیاسی ایشان را سرپرستی میکردم، از گرفتن آن پول اجتناب کردم. بنابراین مسئولیت گرفتن این پول به عهده آقای شهریار آهی محول گشت و تا جایی که میدانم پرداخت آن تا سال ۱۹۸۸ ادامه داشت. بعد از آن، آقای پرویز ثابتی برای دیدار آقای رضا پهلوی به ایالت کنتیکت میآمد و با ایشان ملاقات میکرد و با آقای احمد علی اویسی نیز دائما در ارتباط بود.<ref name=":3" /> | ||
== پرویز ثابتی و جمهوری اسلامی == | |||
ثابتی مبتکر شکنجه و اعترافگیری در زندان و سپس برپائی شوهای تلویزیونی در دوران شاه بود و خود وی در نقش ادارهکننده این مصاحبههای تلویزیونی ظاهر میشد. اسدالله لاجوردی طرحهای ثابتی را در جمهوری اسلامی پیگیری کرد و بعدها سعید امامی که خود را مقلد پرویز ثابتی میدانست و مانند وی معاون سیاسی وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی نیز شده بود این طرحها را گسترش داد. | |||
در ماههای گذشته (سال ۱۳۸۹) وی برای جمع آوری اطلاعات ماموران فراری وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی، گفتوگو با آنها و تمرکز آنها در یک تشکیلات واحد و برقراری ارتباط با منابع امنیتی- اطلاعاتی در جمهوری اسلامی ابتدا به یک دوره سفرهای امنیتی در شیخنشینهای خلیج فارس اقدام کرد و سپس در امریکا مستقر شد. | |||
== ظهور مجدد پرویز ثابتی و موج واکنشهای اپوزسیون == | == ظهور مجدد پرویز ثابتی و موج واکنشهای اپوزسیون == |