۱۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، مشروعیت سیاسی جمهوریاسلامی را با سرکوب عریان و آتشگشودن پاسداران بر روی تظاهرات مسالمتآمیز نیممیلیون تن از مردم تهران، بهپایان رسید. اما باید دانست که ۳۰خرداد بهعنوان سرآغاز مقاومت سراسری در برابر جمهوریاسلامی یکباره بهوجود نیامد. بلکه حاصل دوسالونیم مبارزهٌ سیاسیـ افشاگرانه با آن، از بهمن۵۷ تا ۳۰خرداد۶۰ است. زمینههای شکلگیری ۳۰خرداد، و بررسی وقایعی که به تظاهرات۳۰خرداد ۱۳۶۰منتهی شد، ضروری است | روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، مشروعیت سیاسی جمهوریاسلامی را با سرکوب عریان و آتشگشودن پاسداران بر روی تظاهرات مسالمتآمیز نیممیلیون تن از مردم تهران، بهپایان رسید. اما باید دانست که ۳۰خرداد بهعنوان سرآغاز مقاومت سراسری در برابر جمهوریاسلامی یکباره بهوجود نیامد. بلکه حاصل دوسالونیم مبارزهٌ سیاسیـ افشاگرانه با آن، از بهمن۵۷ تا ۳۰خرداد۶۰ است. زمینههای شکلگیری ۳۰خرداد، و بررسی وقایعی که به تظاهرات۳۰خرداد ۱۳۶۰منتهی شد، ضروری است | ||
یک هفته قبل اشز | |||
'''روز ۳۰ خرداد چه گذشت''' | '''روز ۳۰ خرداد چه گذشت''' | ||
'''مهدی ابریشمچی: «اگر من بخواهم یک لحظه تاریخی را تشریح بکنم، نشست مرکزیت مجاهدین با حضور برادرمان مسعود بود که در باره این موضوع بحث و بررسی می شد که چه باید کرد؟… مسعود سئوال اصلی را مطرح کرد و گفت که اگر ما وارد ۳۰ خرداد شویم و رژیم همین طور که انتظار می رود، متقابلا وارد شود و تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به رگبار ببندد، شما مسئولان مجاهدین چه کار می خواهید بکنید؟ تصمیمتان را پیشاپیش بگیرید تا در فردای ۳۰ خرداد حیران و سرگردان نمانیم. کسی که می خواست وارد ۳۰ خرداد شود، باید قدم بعد از ۳۰ خرداد را هم محاسبه می کرد. این همان جلسه ای بود که اتمام حجت مقدمتا در داخل مرکزیت مجاهدین و به دنبال آن در صفوف مجاهدین انجام گرفت».''' | |||
'''حوری سیدی: «یک هفته قبل از ۳۰ خرداد ما در خیابان دولت تهران در یکی از پایگاه های سازمان در نشستی شرکت کردیم. در این نشست مسئولمان موضوع تظاهرات ۳۰ خرداد و ورود کل سازمان به این موضوع را به ما اطلاع داد… او همچنین خاطرنشان کرد که این تصمیم گیری برای سازمان بعد از دو سال و نیم مبارزه افشاگرانه سیاسی، یک تصمیم گیری خطیر و بسیار بزرگ است. دیگر راهی جز اتمام حجت با رژیم خمینی برای سازمان باقی نمانده است».''' | |||
'''مسعود رجوی: «می بایست به هر ترتیب و با هر قیمت یک تظاهرات بزرگ توده ای را بار دیگر آزمایش نمود. آخرین تجربه مسالمت آمیز را نیز حتی به منظور اتمام حجت سیاسی و تاریخی باید از سر گذراند… سرانجام از میان طرح های نظامی مختلف، پس از مباحثات بسیار، مناسب ترین آنها انتخاب شد. این طرح می باید به این مسئله جواب می داد که چگونه می توان در بحبوحه اختناق مطلق، بدون اعلام قبلی و بدون کمترین اطلاع دشمن، یک تظاهرات مسالمت آمیز چند صد هزار نفری در روز روشن در خیابان های تهران ترتیب داد؟»''' | |||
'''جلال منتظمی: «تجمع اصلی در خیابان مصدق (ولیعصر فعلی)، حد فاصل خیابان های انقلاب و طالقانی بود. تمام خیابان های منشعب از طالقانی مملو از جمعیت بود که مستمرا به خیل اصلی تظاهرکنندگان می پیوستند… در طول تظاهرات چندین و چند بار چماقدارها تلاش کردند با حمله به صف مقدم تظاهرات مانع حرکت تظاهرات بشوند و سعی می کردند که از خیابان های منشعب، به جناحین این تظاهرات حمله کنند… ولی میلیشیا با کمک مردم آنها را جارو کرد».''' | |||
'''فریبرز نعمتی: «تظاهرات از خیابان مصدق وارد خیابان طالقانی شد. مشخص بود که رژیم از قبل برای مقابله آمادگی دارد. حمله به جمعیت ابتدا با تهاجم موتورسواران و چماقداران شروع شد… تظاهرات همین طور پیش می رفت تا به پل میدان فردوسی رسید. ما بالای پل میدان فردوسی بودیم که رژیم از طرف میدان انقلاب ۶ یا ۷ مینی بوس و اتوبوس نیروی فالانژ وارد کرد. آنها همگی به سلاح سرد و گرم مسلح بودند».''' | |||
'''عباس داوری: «پاسداران رژیم به اذن «رهبر کبیر» به سوی مردم شلیک کردند و تظاهرات مسالمت آمیز مردم تهران و سازمان مجاهدین خلق ایران را به خاک و خون کشیدند».''' | |||
روز ۳۱خرداد، روزنامههای رسمی رژیم، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دژخیمان خمینی، آنها را با قساوت تمام تیرباران کردهاند بهمنظور احراز هویت چاپ میکنند و با وقاحت ویژه جلادان از پدرو مادرهای آنان خواسته میشود که برای شناسایی و تحویلگیری فرزندانشان بهاوین مراجعه کنند. | روز ۳۱خرداد، روزنامههای رسمی رژیم، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دژخیمان خمینی، آنها را با قساوت تمام تیرباران کردهاند بهمنظور احراز هویت چاپ میکنند و با وقاحت ویژه جلادان از پدرو مادرهای آنان خواسته میشود که برای شناسایی و تحویلگیری فرزندانشان بهاوین مراجعه کنند. |
ویرایش