شیخ محمد خیابانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:


== نطق‌های خیابانی ==
== نطق‌های خیابانی ==
'''     نطقهاي خياباني'''
     قيام خياباني از پيروزي تا سقوط, (از 18 فروردين تا 22شهريور 1299 شمسي) پنج ماه و  چند روز به درازا كشيد. در اين مدّت, خياباني صد و چند «نُطق» ايراد كرد. عصرها در «تجدّد» و سپس, در «عالي قاپو» براي مردم سخن ميگفت و از مردم ميخواست از آن به عنوان رهنمودِ عمل خود استفاده كنند. اين نطقها پر از كلمات عربي و فرانسه بود. به يقين, عامه مردم تبريز در آن  دوره ـ كه به زحمت به فارسي سخن ميگفتند و حتّي, اكثريت عظيم مردم از انجام همين كار نيز ناتوان بودند ـ بهره چنداني از اين گونه نطقها نميبردند.   
     قيام خياباني از پيروزي تا سقوط, (از 18 فروردين تا 22شهريور 1299 شمسي) پنج ماه و  چند روز به درازا كشيد. در اين مدّت, خياباني صد و چند «نُطق» ايراد كرد. عصرها در «تجدّد» و سپس, در «عالي قاپو» براي مردم سخن ميگفت و از مردم ميخواست از آن به عنوان رهنمودِ عمل خود استفاده كنند. اين نطقها پر از كلمات عربي و فرانسه بود. به يقين, عامه مردم تبريز در آن  دوره ـ كه به زحمت به فارسي سخن ميگفتند و حتّي, اكثريت عظيم مردم از انجام همين كار نيز ناتوان بودند ـ بهره چنداني از اين گونه نطقها نميبردند.   


خط ۱۴۲: خط ۱۴۰:


     خياباني بر اين باور بود كه «رژيم ايران مستبدّ نيست, مشروطه هم نيست» (نطق 13خرداد), بلكه, آميزه يي است از مشروطه و  استبداد, و بايد با سلب قدرت از دولتهاي استبدادي, نظير دولت وثوق الدّوله, و تربيت فكري مردم براي دفاع از حقوق حقّه شان در مجلس, مشروطه واقعي را به وجود آورد. او ميگفت:
     خياباني بر اين باور بود كه «رژيم ايران مستبدّ نيست, مشروطه هم نيست» (نطق 13خرداد), بلكه, آميزه يي است از مشروطه و  استبداد, و بايد با سلب قدرت از دولتهاي استبدادي, نظير دولت وثوق الدّوله, و تربيت فكري مردم براي دفاع از حقوق حقّه شان در مجلس, مشروطه واقعي را به وجود آورد. او ميگفت:
 
# «اوّل چيزي كه ميخواهيم عبارت از استقرار رژيم مشروطيّت در سراسر سرزمين ايران است. ما قول را اين بار مبدّل به  عمل كرده و درعوضِ اين كه لفظ مشروطه را وِرد زبان خود قرار دهيم, اشخاص مشروطه خواه را در ادارات مملكت جاي خواهيم داد, ولي, قبل از آن كه ادارات مشروطي بشوند, بايد خود ملّت مشروطه خواه بشود» (نطق 19ارديبهشت).  
    ـ «اوّل چيزي كه ميخواهيم عبارت از استقرار رژيم مشروطيّت در سراسر سرزمين ايران است. ما قول را, اين بار, مبدّل به  عمل كرده و درعوضِ اين كه لفظ مشروطه را وِرد زبان خود قرار دهيم, اشخاص مشروطه خواه را در ادارات مملكت جاي خواهيم داد, ولي, قبل از آن كه ادارات مشروطي بشوند, بايد خود ملّت مشروطه خواه بشود» (نطق 19ارديبهشت).  
# «ما همه ميگوييم مشروطيّت حقيقي در مملكت حكمراني كند» (نطق 15ارديبهشت).  
 
# «قيام دائمي است. ما هرگز خسته نخواهيم شد. در تطبيق قانون اساسي و از قوّه به فعل درآوردن رژيم مشروطي, با نهايت صبر و ثَبات, پافشاري خواهيم كرد» (نطق 16ارديبهشت).
  ـ «ما همه ميگوييم مشروطيّت حقيقي در مملكت حكمراني كند» (نطق 15ارديبهشت).  
# «تا وقتي كه آذربايجان زنده است و آزاديخواهان او زنده هستند, قانون اساسي بي حمايت و بي دفاع نخواهد ماند... آزاديخواهان آذربايجان قيام كرده اند تا ... فراموشكاران را با صداي "زنده باد قانون اساسي" بيدار و مُتنبّه سازند و براي اين كه در آتيه خيال يك توطئه ديگري بر ضدّ قانون اساسي در كلّه هاي ماجراجو پخته نشود, تدابير احتياطيّه كافي را اتّخاذ نمايند» (نطق 26فروردين).
 
  ـ «قيام دائمي است. ما هرگز خسته نخواهيم شد. در تطبيق قانون اساسي و از قوّه به فعل درآوردن رژيم مشروطي, با نهايت صبر و ثَبات, پافشاري خواهيم كرد» (نطق 16ارديبهشت).
 
 ـ «تا وقتي كه آذربايجان زنده است و آزاديخواهان او زنده هستند, قانون اساسي بي حمايت و بي دفاع نخواهد ماند... آزاديخواهان آذربايجان قيام كرده اند تا ... فراموشكاران را با صداي "زنده باد قانون اساسي" بيدار و مُتنبّه سازند و براي اين كه در آتيه خيال يك توطئه ديگري بر ضدّ قانون اساسي در كلّه هاي ماجراجو پخته نشود, تدابير احتياطيّه كافي را اتّخاذ نمايند» (نطق 26فروردين).
 
'''     ب ـ آزادي'''
'''     ب ـ آزادي'''
 
# در نطقهاي خياباني, بارها, بر آزادي به مثابه اساسي ترين خواست قيام تأكيد شده است. حتّي, در انتخاب بين آزادي و مساوات, او حقّ تقدّم را به آزادي ميداد و اعلام ميكرد: «قبل از همه چيز, آزادي» (نطق 13ارديبهشت).
     در نطقهاي خياباني, بارها, بر آزادي به مثابه اساسي ترين خواست قيام تأكيد شده است. حتّي, در انتخاب بين آزادي و مساوات, او حقّ تقدّم را به آزادي ميداد و اعلام ميكرد: «قبل از همه چيز, آزادي» (نطق 13ارديبهشت).
# «قيام تبريز براي يك حكومت دموكراتيك و آزادي است... نهضتي كه به شكل يك پروتست و يك اعتراض شديد بر ضدّ يك سلسله عمليّات ارتجاعي به وجود آمده است» (نطق 2 ارديبهشت).
 
# «دموكراسي ايران در زير چنگال ظلم و ستم اين خائنين (منظور وثوق الدّوله و همانندان اوست) به ستوه آمده است, رمقي از جان دموكراسي باقي نمانده و كم مانده است در تحت فشار مرتجعين بيگانه پرست, به كلّي, مفقود شود. بار سنگين استبداد بر دوش هر يك از اصناف و طبقات اين ملّت وارد آمده و  آلام و مصائب را در هريك از آنها به درجه رشد رسانيده است. قيام ما براي اين است كه دموكراسي ايران را  از اين شكنجه خونين نجات دهيم» (نطق 15خرداد).
 ـ «قيام تبريز براي يك حكومت دموكراتيك و آزادي است... نهضتي كه به شكل يك پروتست و يك اعتراض شديد بر ضدّ يك سلسله عمليّات ارتجاعي به وجود آمده است» (نطق 2 ارديبهشت).
 
 ـ «دموكراسي ايران در زير چنگال ظلم و ستم اين خائنين (منظور وثوق الدّوله و همانندان اوست) به ستوه آمده است, رمقي از جان دموكراسي باقي نمانده و كم مانده است در تحت فشار مرتجعين بيگانه پرست, به كلّي, مفقود شود. بار سنگين استبداد بر دوش هر يك از اصناف و طبقات اين ملّت وارد آمده و  آلام و مصائب را در هريك از آنها به درجه رشد رسانيده است. قيام ما براي اين است كه دموكراسي ايران را  از اين شكنجه خونين نجات دهيم» (نطق 15خرداد).
 
=== استقلال ===
'''     پ ـ استقلال'''
'''     پ ـ استقلال'''
 
# ايران از پيش از جنبش مشروطه, حوزه نفوذ استعماري روس و انگليس بود. در جنگ اول جهاني با وجود اعلام بيطرفي, ميدان تاخت و تاز متّفقين و دولت عثماني شد. پس از جنگ و بيرون رفتن پاي روسية تزاري, انگليس در ايران يكّه تاز شد و قرارداد 1919 را با دولت وثوق الدّوله بست. خياباني مانند ديگر آزاديخواهان  ايران با اين قرارداد به مخالفت برخاست و آن را «قباله فروش مملكت» خواند (نطق 29مرداد).
     ايران از پيش از جنبش مشروطه, حوزه نفوذ استعماري روس و انگليس بود. در جنگ اول جهاني با وجود اعلام بيطرفي, ميدان تاخت و تاز متّفقين و دولت عثماني شد. پس از جنگ و بيرون رفتن پاي روسية تزاري, انگليس در ايران يكّه تاز شد و قرارداد 1919 را با دولت وثوق الدّوله بست. خياباني مانند ديگر آزاديخواهان  ايران با اين قرارداد به مخالفت برخاست و آن را «قباله فروش مملكت» خواند (نطق 29مرداد).
# او بارها اعلام كرد كه «اوّلين شعار دموكراتها اجتناب از آلت شدن در دست بيگانگان است» (نطق 14خرداد) و «قيام ما براي تأمين استقلال و آزادي است» (نطق 9خرداد).  
 
# ـ«فكر اساسي ما آزادي و استقلال است. از هر كه بپرسيد ميگويد: "يا مرگ, يا استقلال". همه فرياد ميزنند: "زنده باد آزادي" امّا, بايد دانست استقلال و آزادي يعني چه؟ هر كه فكر استقلال و آزادي را دارد, بايد در اين راه جان و مال خود را فدا كند, نه اين كه منافع خود را از اين راه تأمين نمايد» (نطق 19تير).  
     او بارها اعلام كرد كه «اوّلين شعار دموكراتها اجتناب از آلت شدن در دست بيگانگان است» (نطق 14خرداد) و «قيام ما براي تأمين استقلال و آزادي است» (نطق 9خرداد).  
# «هر خارجي كه بخواهد وارد اين مملكت شده, دموكراسي آن را در زنجيرهاي اسارت گرفتار سازد, ما را در پيش خويش خواهد يافت و مجبور خواهد شد از روي اجساد ما بگذرد» (نطق 7خرداد).
 
ـ«فكر اساسي ما آزادي و استقلال است. از هر كه بپرسيد ميگويد: "يا مرگ, يا استقلال". همه فرياد ميزنند: "زنده باد آزادي" امّا, بايد دانست استقلال و آزادي يعني چه؟ هر كه فكر استقلال و آزادي را دارد, بايد در اين راه جان و مال خود را فدا كند, نه اين كه منافع خود را از اين راه تأمين نمايد» (نطق 19تير).  
 
ـ «هر خارجي كه بخواهد وارد اين مملكت شده, دموكراسي آن را در زنجيرهاي اسارت گرفتار سازد, ما را در پيش خويش خواهد يافت و مجبور خواهد شد از روي اجساد ما بگذرد» (نطق 7خرداد).
 
=== حاکمیت ملی ===
'''     ت ـ حاكميّت ملّي'''
'''     ت ـ حاكميّت ملّي'''
 
# خياباني معتقد بود كه ملّت بايد خود سرنوشتش را تعيين كند, هيچ شاه و شاهچه يي بر مقدّرات مردم حاكم نباشد و حتّي, «ملّت, مستقيماً, وزرا و حُكّام را عزل و نصب نمايد» (نطق 14خرداد). «بايد اراده ملّت بالاي همه چيز باشد» (نطق 14تير).  
     خياباني معتقد بود كه ملّت بايد خود سرنوشتش را تعيين كند, هيچ شاه و شاهچه يي بر مقدّرات مردم حاكم نباشد و حتّي, «ملّت, مستقيماً, وزرا و حُكّام را عزل و نصب نمايد» (نطق 14خرداد). «بايد اراده ملّت بالاي همه چيز باشد» (نطق 14تير).  
# «تا كنون اوقات ملّت ايران به شاهسازي و شاهتراشي گذشته است, وقت است كه ديگر امروز آن ملّتِ جهانديده, اعلانِ شاهنشاهي و حاكميّت خود را بدهد و پيشاني خود را, كه به خاك مَذِلّت ماليده بود, بلندكرده, با تفاخر به روي عالميان بنگرد, از صندلي محكوميّت بلندشده بر تخت حاكميّت جلوس كند. حاكميّت ملّت عبارت از اين است كه امور ملّت به دست نمايندگان  ملّت اداره بشود... در ايران حاكميّت, به طور مطلق, بايد مال ملّت باشد» (نطق 20خرداد).  
 
# «اين قيام ميخواهد... عناصر صالح و فسادنيافته ملّت (يعني طبقات كارگر و زحمتكش) را بر حقوق سياسي و  اجتماعي خود نايل و مالك گرداند», «امنيّت و  آسايش را اين ملّت هرگز در سايه اعليحضرتها و والاحضرتهاي خود  نديده... از اين روست كه ملّت, شخصاً, ميخواهد امنيّت و آسايش خودش را تأمين نمايد. بلي, ملّت است كه امنيّت را مستقر ميدارد» (نطق 27ارديبهشت).
ـ«تا كنون اوقات ملّت ايران به شاهسازي و شاهتراشي گذشته است, وقت است كه ديگر امروز آن ملّتِ جهانديده, اعلانِ شاهنشاهي و حاكميّت خود را بدهد و پيشاني خود را, كه به خاك مَذِلّت ماليده بود, بلندكرده, با تفاخر به روي عالميان بنگرد, از صندلي محكوميّت بلندشده بر تخت حاكميّت جلوس كند. حاكميّت ملّت عبارت از اين است كه امور ملّت به دست نمايندگان  ملّت اداره بشود... در ايران حاكميّت, به طور مطلق, بايد مال ملّت باشد» (نطق 20خرداد).  
 
ـ«اين قيام ميخواهد... عناصر صالح و فسادنيافته ملّت (يعني طبقات كارگر و زحمتكش) را بر حقوق سياسي و  اجتماعي خود نايل و مالك گرداند», «امنيّت و  آسايش را اين ملّت هرگز در سايه اعليحضرتها و والاحضرتهاي خود  نديده... از اين روست كه ملّت, شخصاً, ميخواهد امنيّت و آسايش خودش را تأمين نمايد. بلي, ملّت است كه امنيّت را مستقر ميدارد» (نطق 27ارديبهشت).


== آخرین سخنرانی خیابانی ==
== آخرین سخنرانی خیابانی ==
۱۳۹

ویرایش