کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{pp-semi-indef|small=yes}} | |||
{{نحش}} | |||
{{جعبه اطلاعات نیروی نظامی | |||
|نام بخش=سازمان اطلاعات سپاه پاسداران | |||
|تصویر=[[پرونده:نیروی قدس سپاه پاسداران.png|جایگزین=نیروی قدس سپاه پاسداران|وسط|بندانگشتی]] | |||
|زیرنویس=نشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی | |||
|پرچم= | |||
|زیرنویس پرچم= | |||
|کنش= | |||
|کشور= ایران | |||
|وفاداری= علی خامنهای | |||
|رسته= نظامی - امنیتی | |||
|گونه= | |||
|نقش= شناسایی و سرکوب مخالفین جمهوری اسلامی ایران | |||
|اندازه= | |||
|ساختار فرماندهی= تحت امر ولی فقیه | |||
|پادگان= | |||
|برچسب پادگان= | |||
|نام مستعار= | |||
|پشتیبان= ولی فقیه ، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات | |||
|شعار= | |||
|رنگ ها= | |||
|برچسب رنگ ها= | |||
|رژه= | |||
|سالگرد= | |||
|تجهیزات= | |||
|برچسب تجهیزات= | |||
|نبردها= | |||
|نشان ها= | |||
|سربلندیهای نبرد= | |||
|برچسب سربلندیهای نبرد= | |||
|برچیدگی= | |||
|وب سایت= | |||
|فرمانده ۱= حسین طائب | |||
|برچسب فرمانده ۱= فرمانده | |||
|فرمانده ۲= | |||
|برچسب فرمانده ۲= جانشین فرمانده محقق | |||
|فرمانده ۳= | |||
|برچسب فرمانده ۳= | |||
|فرمانده ۴= | |||
|برچسب فرمانده ۴= | |||
|فرماندهان برجسته= | |||
|نشان شناسایی= | |||
|برچسب نشان شناسایی= | |||
|نشان شناسایی ۲= | |||
|برچسب نشان شناسایی ۲= | |||
|نشان شناسایی ۳= | |||
|برچسب نشان شناسایی ۳= | |||
|نشان شناسایی ۴= | |||
|برچسب نشان شناسایی ۴= | |||
<!-- هواپیماها --> | |||
|هواپیمای جنگنده= | |||
|هواپیمای بمب افکن= | |||
|هواپیمای الکترونیکی= | |||
|هواپیمای شکاری= | |||
|هواپیمای رهگیر= | |||
|هواپیمای گشت زنی= | |||
|هواپیمای شناسایی= | |||
|هواپیمای آموزشی= | |||
|هواپیمای ترابری= | |||
|هواپیمای سوخت رسان= | |||
|بالگرد= | |||
|بالگرد جنگنده= | |||
|بالگرد باری= | |||
|بالگرد چندکاره= | |||
|بالگرد دیدبانی= | |||
|بالگرد آموزشی= | |||
|بالگرد کاربردی= | |||
}} | |||
'''سازمان اطلاعات سپاه،''' اولین نهاد اطلاعاتی سازمانیافته و رسمی جمهوری اسلامی ایران است، که پس از تشکیل سپاه پاسداران در روزهای پس از انقلاب ضد سلطنتی به سرپرستی علی محمد بشارتی شکل گرفت. پس از آن محسن رضایی با طرح موضوع واحد اطلاعات نزد خمینی تایید او را برای تشکیل این نهاد گرفته و خود تا قبل از فرماندهی سپاه مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران بود. | '''سازمان اطلاعات سپاه،''' اولین نهاد اطلاعاتی سازمانیافته و رسمی جمهوری اسلامی ایران است، که پس از تشکیل سپاه پاسداران در روزهای پس از انقلاب ضد سلطنتی به سرپرستی علی محمد بشارتی شکل گرفت. پس از آن محسن رضایی با طرح موضوع واحد اطلاعات نزد خمینی تایید او را برای تشکیل این نهاد گرفته و خود تا قبل از فرماندهی سپاه مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران بود. | ||
نسخهٔ ۶ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۷
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران | |
---|---|
نشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی | |
کنش | |
کشور | ایران |
وفاداری | علی خامنهای |
رسته | نظامی - امنیتی |
نقش | شناسایی و سرکوب مخالفین جمهوری اسلامی ایران |
بخشی از | تحت امر ولی فقیه |
پشتیبان | ولی فقیه ، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات |
فرماندهان | |
فرمانده | حسین طائب |
سازمان اطلاعات سپاه، اولین نهاد اطلاعاتی سازمانیافته و رسمی جمهوری اسلامی ایران است، که پس از تشکیل سپاه پاسداران در روزهای پس از انقلاب ضد سلطنتی به سرپرستی علی محمد بشارتی شکل گرفت. پس از آن محسن رضایی با طرح موضوع واحد اطلاعات نزد خمینی تایید او را برای تشکیل این نهاد گرفته و خود تا قبل از فرماندهی سپاه مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران بود.
سپاه در روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، به دستور روحالله خمینی تشکیل شد و ماموریت اصلی آن، حمایت از انقلاب و دستآوردهای آن بود. اما این هدف توسط روحالله خمینی در گامهای بعد به حفظ حکومت به هر قیمت تعبیر و تئوریزه شد و پس از آن سپاه خود را در اعمال انواع شیوههای سرکوب دارای (ید مبسوطه) دست گشاده دید و در این راستا از هیچ چیز فرو گذار نکرد و فجایعی مانند بکارگیری اراذل و اوباش و لات و لمپنها در لشکرکشیهای خیابانی در جریان قیام مردم در سا ل ۱۳۸۸ و تجاوز به مردم در زندانها و بازداشتگاههای سپاه در تهران و کهریزک را ایجاد کرد. در سالهای پس از جنگ نیز، روز به روز فعالیتهای اقتصادی و رانتی سپاه پاسداران گسترش یافت. این نهاد به ظاهر نظامی با ورود در انواع کارهای اقتصادی زیر مجموعههایی بزرگ، در سطح هولدینگهای عظیم ایجاد کرد و تبدیل به یک نهاد موازی با دولت شد؛ نهادی که در همه امور جاری کشور دخالت میکند و میخواهد از اقتصاد تا فرهنگ و سیاست در ایران را در دست بگیرد.
پیشینه سپاه پاسداران
در نخستین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷، دولت موقت که به علت فروپاشی قوای انتظامی و نظامی فاقد ابزار لازم برای اعمال حاکمیت بود، درصدد بر آمد تا نیرویی مسلح بنام گاردملی به وجود آورد. به همین منظور، حسن لاهوتی حکمی از روحالله خمینی برای تشکیل این نیرو دریافت کرد. با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد. در حکم خمینی تاکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد. هدف از تشکیل این نهاد نیز حفظ انضباط در شهرها و روستاها، جلوگیری از تحریک و توطئه، جلوگیری از خرابکاری در موسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانهها، جلوگیری از رسوخ عناصر فرصتطلب و ضدانقلابی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاههای فوقالعاده اسلامی، ذکر شده بود. دولت موقت دکتر ابراهیم یزدی را به عنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب، مامور کرد که با لاهوتی برای تشکیل این نیرو همکاری کند. به گفته محسن سازگارا اساسنامه آن را وی و حسن لاهوتی در اواخر بهمن ۱۳۵۷ در باغشاه و در حین جمعآوری سلاحهای پخش شده در روزهای انقلاب تکمیل کردند. در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسهای در پادگان عباسآباد که با حضور محسن سازگارا، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، اصغر صباغیان، تهرانچی و علی دانشمنفرد تشکیل میشود، علی دانشمنفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد. آنها با جلب همکاری عدهای از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا ساختمان ساواک در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) را مقر اصلی خود قرار دادند و در مراکزی چون هنگ نوجوانان (مکان مورد استفاده برای دانشگاه امام حسین(ع) و دافوس کنونی سپاه) و پادگان سعدآباد، با کمک عدهای از جمله برخی تکاوران تیپ نوهد، به جذب و آموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی داوطلبان پرداختند. همزمان با تشکیل سپاه پاسداران، گروههای مسلح موازی دیگر نیز تشکیل شده بودند که از جمله آنها :
گارد انقلاب در پادگان جمشیدیه به سرپرستی عباس آقازمانی (ابو شریف) تحت حمایت موسوی اردبیلی
گارد دانشگاهها یا پاسا به سرپرستی محمد منتظری، تحت حمایت بهشتی. این گروه عمدتا عدهای از عناصر مذهبی را که در لبنان آموزش چریکی دیده و به کشور برگشته بودند، دربر میگرفت.
افراد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سرپرستی محمد بروجردی، تحت حمایت مرتضی مطهری
وجود این چهار گروه مسلح موازی، اختلافها و تنشهایی را در پی داشت. این مساله در شورای انقلاب طرح و سرانجام تصمیم گرفته شد که هاشمی رفسنجانی با هماهنگ کردن این گروهها و یکپارچه کردن آنها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شکل دهد. پس از تخصیص بودجه ۱۲۰ میلیون تومانی به سپاه از سوی دولت موقت سپاه قدرتمندتر از قبل تصمیم به ادغام سایر نیروها در خود گرفت. در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸، همه این گروهها در سپاه پاسداران ادغام شدند و جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد. به فاصله اندکی پس از او عباس آقازمانی مشهور به (ابوشریف) فرماندهی سپاه و فرماندهی عملیات آن را بر عهده گرفت. پس از ادغام، محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ به دیدار خمینی در قم رفتند و خواستار استقلال سپاه از دولت موقت شدند.
در این دیدار خمینی برخلاف جهتگیری پیشین خود مبنی بر نظارت دولت موقت بر سپاه، دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر شورای انقلاب را صادر کرد. در پی این فرمان، گروه دوازده نفره اساسنامهای را در ۹ ماده و ۹ تبصره تهیه کرد که به تصویب شورای انقلاب رسید. به دنبال آن شورای فرماندهی سپاه تشکیل گردید و اعضای آن احکام خود را از شورای انقلاب دریافت کردند. به این ترتیب در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای رسما اعلام موجودیت کرد.
نیروی اولیهی سپاه با سرکوب مخالفین حکومت اسلامی، کشتار مردم ترکمن صحرا، کردستان، خوزستان و سراسر ایران پایهگذاری شد. همه دست اندرکاران سپاه مستقیماٌ در این جنایات دست داشتهاند. سپاه سازماندهی جوخهها مرگ و حذف و ترور فعالین سیاسی را در داخل و خارج ایران با همکاری وزارت اطلاعات عملیاتی کرده است.
فرماندهان سپاه
دانش منفرد نخستین فرمانده سپاه قبل از تدوین اساسنامه آن بود.
جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه بعد از تشکیل اساسنامه آن بود. از اردیبهشت تا دوم اسفند ۱۳۵۸
عباس دوزدوزانی دومین فرمانده سپاه برای یک دوره سه ماهه بود.
عباس آقازمانی (ابو شریف) برای یک ماه فرمانده سپاه بود.
از خرداد تا ۲۲ تیر ۱۳۵۹ فرمانده سپاه خود خمینی بود.
مرتضی رضایی از ۲۲ تیر ۱۳۵۹ مدت کوتاهی فرمانده سپاه شد و بعد استعفا داد.
بعد از این ماجرا خمینی دستور داد شورای سه نفره برای سپاه تشکیل شود. محمد بروجردی، یوسف کلاهدوز و محسن رضایی فرمانده سهگانه سپاه شدند.
نخستین فرمانده سپاه پس از شورای فرماندهی، محسن رضایی است که در شهریور سال ۱۳۶۰ در ۲۸ سالگی توسط خمینی به این سمت منصوب شد (پیش از این، انتخاب فرمانده سپاه بهعهدهی شورای انقلاب اسلامی بود). محسن رضائی برای مدت ۱۸ سال فرماندهی این نهاد را بر عهده داشت ولی بدنبال اعلام برائت فرزندش احمد از نظام اسلامی و پناهنده شدن در امریکا، در سال ۱۳۷۷ از فرماندهی سپاه استعفا کرد و قائم مقام او سید یحیی صفوی مشهور به رحیم صفوی از سوی سید علی خامنهای به این سمت منصوب شد. در ۱۰ شهریور ۱۳۸۶ دوره مسئولیت ۱۰ ساله رحیم صفوی در فرماندهی سپاه به پایان رسید و سید علی خامنهای به جای وی سرتیپ پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه را به فرماندهی سپاه پاسداران برگزید و او را از درجه سرتیپی به درجه سرلشگری ارتقا داد. در سال ۱۳۹۸ حسین سلامی بجای پاسدار جعفری به فرماندهی سپاه منصوب شد.
ساختار سپاه
در سپاه پاسداران علاوه بر نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی، نیروی قدس و سازمان بسیج دو ساختار دیگر به نامهای حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبر قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبر با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب میکند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش میدهد.
قانون تشکیل سازمان اطلاعات سپاه
بر اساس «بند واو» ماده ۱۴ اساسنامه سپاه، «واحد اطلاعات مسئول انجام وظایفی است که قانون آن به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.» با وجود سکوت اساسنامه سپاه در زمینه تشکیل و وظایف واحد اطلاعات، اداره اطلاعات سپاه از سال ۱۳۵۸ با جلوداری علیمحمد بشارتی شروع به کار کرده است. این واحد در ابتدا به نام «واحد اطلاعات و تحقیقات» کار میکرد که به عضوگیری برای سپاه و برخورد با مخالفان مشغول بود ولی همان سال ۱۳۵۸ به «اداره اطلاعات» تغییر نام داد و به کارهای اطلاعاتی و امنیتی مشغول شد. در مجلس نیز در این زمینه، قانون مستقلی در این زمینه به تصویب نرسیده ولی در ماده۶ قانون تاسیس وزارت اطلاعات، به وظایف اطلاعات سپاه اشاره شده و از کسب «اطلاعات نظامی»، «گرفتن اطلاعات لازم از وزارت اطلاعات قبل از عملیات به عنوان ضابط قوه قضاییه» و «تحویل اخبار واصله امنیتی به وزارت اطلاعات» به عنوان وظایف اطلاعات سپاه یاد شده است.
طبق این قانون، «مسئول واحد اطلاعات سپاه»، عضو شورای هماهنگی امور اجرایی اطلاعات کشور است. در ماده ۵ این قانون تصریح شده که سپاه پاسداران در مورد مبارزه با ضدانقلاب داخلی و ماموریتهای محوله در اساسنامه سپاه باید از «خط مشی وزارت اطلاعات» تبعیت کرده و تا زمان «اعلام آمادگی وزارت اطلاعات» برای حضور در ماموریتها، «حق کسب و جمع آوری و تولید اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن و شناسایی ضدانقلاب»را دارد.
سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ درگیریهای سیاسی و امنیتی فراوانی در ایران رخ داد و در نهایت اول مهرماه ۱۳۶۳ با دستور روحالله خمینی بخش اعظم واحد اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات واگذار شد. با این وجود در طول سالهای بعد به ویژه پس از جنگ، اداره اطلاعات سپاه قادر به بازیابی موقعیت سیاسی و امنیتی خود شد و به معاونت اطلاعات تبدیل شد. این معاونت مهرماه سال ۱۳۸۸ در قالب سازمان اطلاعات سپاه به فعالیت خود ادامه داد.
رییس سازمان اطلاعات سپاه توسط فرمانده کل قوا منصوب میشود. تاکنون درباره چهار رکن این سازمان یعنی «جانشین رئیس سازمان»، «معاونت بررسی و عملیات روانی»، «فرماندهی سایبری» و «معاونت عملیات» اطلاعات محدودی منتشر شده است. بر اساس اطلاعاتی که آبان ۱۳۹۳ در وب سایت سحام نیوز منتشر شده، بخش دیگری به نام «اداره کارآمدی» در زیرمجموعه سازمان اطلاعات سپاه ایجاد شده است.
اصلاحیه ۴ خرداد ۱۳۹۵ مجلس نهم در آخرین روز فعالیت آن مجلس از تصویب نمایندگان گذشت. مطابق اصلاحیه، دستگاههای اجرایی موظف می شوند هنگام انتصاب افراد به مشاغل حساس، علاوه برقوه قضاییه و وزارت اطلاعات (که پیشتر در قانون آمده بودند)، از سازمان اطلاعات سپاه هم استعلام بگیرند.
مجلس ایران روز اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی با مردان خارجی را منوط به صدور گواهی امنیتی از سوی اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات کرد. در متن اولیه مصوبه نمایندگان در این زمینه، صدور تابعیت برای افراد به عدم مخالفت وزارت اطلاعات موکول شده بود. اما پس از رد مصوبه در شورای نگهبان، مجلس در جلسه سهشنبه ۲ مهر، برای تامین نظر شورا نام اطلاعات سپاه را هم به متن آن افزود.
سازمان اطلاعات سپاه، البته در عمل، تمام کارهایی که در قوانین ایران به وزارت اطلاعات سپرده شده بوده را انجام میدهد؛ ولی در متن قوانین، وزارت اطلاعات متصدی اصلی امور امنیتی کشور محسوب می شود.
سازمان اطلاعات سپاه
پیشینه سازمان اطلاعات سپاه
اطلاعات سپاه در سال ۱۳۵۸ به عنوان «واحد اطلاعات و تحقیقات» سپاه شروع به کار کرد ولی اندکی بعد نامش شد «اداره اطلاعات» و بعد تبدیل شد به «معاونت اطلاعات و تحقیقات.» سال ۱۳۶۱ که اساسنامه سپاه تصویب شد، از آن به عنوان «واحد اطلاعات» نام برده شد ولی نقشش به عنوان یک «سازمان» پذیرفته شد. همین امر باعث گسترش سریع اطلاعات سپاه و بروز اختلافات درونی بین نهادهای امنیتی شد.
سازمان اطلاعات سپاه در فردای پیروزی انقلاب با استفاده از تجربیات سرلشکر حسین فردوست قائم مقام ساواک و عناصر یپوسته ساواک به جمهوری اسلامی و نیروهای ارتش به کسب اطلاعات و پروندهسازی برای نیروهای مخالف جمهوری اسلامی پرداخت. از این موارد دستگیری فرزند آیتالله طالقانی بود که منجر به اعتراض و ترک تهران توسط ایشان گردید. و این قضیه نهایتاٌ با وساطت خمینی تمام شد. و در مورد دیگر دستگیری محمد رضا سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران به بهانه جاسوسی برای شوروی بود.[۱] این کار توسط عناصر اداره هشتم ساواک با همکاری اطلاعات سپاه انجام گردید. مورد دیگر دستگیری حماد شیبانی از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود.[۲]
اطلاعات سپاه پس از سرکوب گسترده تظاهرات مسالمت آمیز مردم در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که به دعوت سازمان مجاهدین خلق ایران به خیابانها آمده بودند، رسماٌ وارد عرصه بازجویی و شکنجه و اعدام مخالفان حکومت اسلامی شد. زندانیان آزاد شده در بخشی از خاطرات خود فضای رعب و وحشت حاکم بر بخش ۲۰۹ و ۳۲۵ زندان اوین که در اختیار سپاه پاسداران بود را بطور گسترده ترسیم کرده اند.
در سال ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ سازمان اطلاعات سپاه با استفاده از اطلاعات کسب شده از انگلستان که توسط «ولادیمیر کوزیچکین» دیپلمات فراری سفارت شوروی در اختیار آنها گذاشته شده بود در اقدامی پر سروصدا به دستگیری عناصر حزب توده پرداخت. پس از این ماجرا همزمان با تشکیل وزارت اطلاعات اختلافات بین این دو ارگان اوج گرفت و در تعیین تکلیف نهایی توسط خمینی اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منظم شد.
روایت محسن رضایی از این ماجرا
محسن رضایی: از اواخر سال ۱۳۶۲، نغمههایی شروع شد که اطلاعات باید از عملیات جدا شود. بحثهایی شد و جلساتی گذاشتند. آن موقع، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیس مجلس و مقام معظم رهبری (رئیسجمهور) از طرف امام مسئول پیگیری موضوع شدند. دو سه جلسه با من گذاشتند. از طرف دیگر، برخوردهای دادستانی تهران جناب آقای لاجوردی با بچههای اطلاعات در کشور تشدید شد. چند تا موضوع را طرح کردند که اولاً مسئول اطلاعات کشور باید مجتهد باشد. یک روحانی مجتهد باشد. بعد عدهای میگفتند اصلاً نباید در سپاه اطلاعات باشد، درحالیکه [در آن زمان] اطلاعات سپاه در اوج قرار داشت. یکمرتبه فضاسازیهایی شد. تا اینکه در ۱ /۷ /۱۳۶۳ ما به دستور امام، واحد اطلاعات را از سپاه جدا کردیم.
یادآور می شود این گفتوگو روز چهارشنبه ۲۳ /۴/ ۱۳۸۹ در تهران و در منزل آقای رضایی انجام شده است. در این جلسه، آقایان مجید علوی، رضا جوادی، حسین خراسانی، هوشنگ طاهری و محمدحسین اسدی (مسئولان واحد اطلاعات سپاه در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲) نیز حضور داشتند.
پس از انضمام سازمان اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات باقیمانده بخشهای سیاسی و امنیت داخلی اطلاعات سپاه نیز پس از پایان جنگ بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۸ احیا شدند و در نهایت تبدیل به «معاونت اطلاعات» سپاه شدند.
در اواسط دهه هفتاد معاونت اطلاعات سپاه علاوه بر ماموریتهای نطامی، ماموریتهای امنیتی را نیز برعهده میگیرد و تحت عنوان معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه کار خود را از سر میگیرد.
در سال ۱۳۸۶ و با انتصاب جعفری به فرماندهی کل سپاه، تغییراتی در ساختار و سازمان سپاه ایجاد میشود که در نتیجه آن ستاد مشترک سپاه تبدیل به معاونت هماهنگ کننده سپاه میشود و در نتیجه آن معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه تبدیل به معاونت اطلاعات فرماندهی کل سپاه میشود.
پس از این تغییرات، در سال ۱۳۸۸ معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات سپاه ارتقا مییابد و از آن زمان به بعد ریاست آن را حسین طائب بر عهده گرفت. همزمان با تشکیل سازمان اطلاعات تشکیلات اطلاعاتی دیگری در سپاه با نام معاونت اطلاعات راهبردی نیز تشکیل میشود که مسئولیت آن را حسن محقق برعهده میگیرد.
در ادامه این روند، «معاونت اطلاعات» سپاه در سال ۱۳۸۸ تبدیل به یک سازمان مستقل شد. «سازمان اطلاعات سپاه» در خرداد ۱۳۹۴ با تصویب مجلس، تبدیل به «ضابط قوه قضاییه» شد و اکنون نیز «معاونت اطلاعات راهبردی» سپاه در آن ادغام شده است.
در واقع اعتراضات سال ۸۸ موجب شد تا خامنهای سازمانی امنیتی، تحت اختیار خود را شکل دهد که پاسخگوی هیچ نهاد دولتی نباشد. به همین دلیل سازمان اطلاعات سپاه به بهانه برقراری امنیت و جلوگیری از نفوذ دشمن خارجی در کشور بازتاسیس شد. و ریاست آن هم به حسین طائب رییس مقاومت بسیج (در آن زمان) واگذار شد.. قوای سه گانه «مقننه، مجریه و قضائیه» هیچکدام قدرت طرح سوال و توضیح خواستن در باره مسائل مختلف از این نهاد را ندارند. این سازمان در حال حاضر مهمترین دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران است که به راحتی در حیطه تمامی نهادها و مسئولیت ها حتی وزارت اطلاعات می تواند دخالت نماید. پس از اعتراضات ۸۸ وزارت اطلاعات از سوی تعدادی از مسئولان حکومتی و از جمله محمود احمدینژاد به ناتوانی در ایفای وظایف خود در جلوگیری و مقابله با اعتراضات مخالفان متهم شد و علاوه بر وزیر، شش معاون این وزارتخانه نیز به تدریج جابجا شدند. در فروردین ماه سال ۹۰ در اعتراض با مخالفت خامنهای با عزل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات کابینهاش، یازده روز قهر کرد و در محل کار خود حاضر نشد. از همان زمانها سازمان اطلاعات سپاه ریشه میدواند و قدرت میگرفت.
ارکان سازمان اطلاعات سپاه
جانشین رئیس سازمان:
سمت معاونت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را بر عهده دارد.
معاونت عملیات:
فرماندهی پدافند سایبری سپاه:
«فرماندهی پدافند سایبری» سپاه که در سال ۱۳۹۳ تاسیس شده است را میتوان یک سازمان امنیتی در حوزه مجازی توصیف کرد. «نظارت و بررسی جرائم سازمان یافته تروریستی، جاسوسی و اقتصادی و اجتماعی در فضای مجازی»، «مقابله با تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه»، «رصد هتک حرمت و توهین و ارزشهای انقلابی»، «ارتقای امنیت کاربران فضای مجازی» و «تولید محتوا» از مهمترین دستورکارهای این فرماندهی است. در زیرمجموعه فرماندهی پدافند سایبری، «مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری سپاه» و «سایت گرداب» فعال هستند.
مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه سال ۱۳۸۶ تاسیس شد و به ارتش سایبری هم مشهور شده بود. این مرکز، مدیریت پروژههای متعددی چون «مضلین» که شناسایی و تعطیلی سایتهای پورنوگرافی را در دستور کار داشت و پروژههای «فتنه عمیقِ»، «دارکوب» و «مرصاد» که به رصد سایتهای سیاسی و فرهنگی منتقد و مخالف نظام میپرداخت را بر عهده داشت. در نتیجه فعالیتها و گزارشهای این مرکز، دهها نفر از فعالان فضای مجازی و مدیران سایتها بازداشت شدند. فرماندهی پدافند سایبری سپاه همچنین پروژههای متعددی را در قالب همکاری یا پیمانکاری با «قرارگاه سایبری خیبر» – که یک قرارگاه سایبری متشکل از نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات، سپاه و وزارت دفاع است-، دانشگاه امام حسین سپاه و شرکت های مرصاد و نصر – که در حوزه هک فعال هستند- انجام داده است.
معاونت بررسی و عملیات روانی:
فرمانده این واحد عبدالله ضیغمی معروف به سردار مشفق است که اداره خانههای امن سپاه بعهده اوست.
عبدالله ضیغمی از سال ۱۳۹۲ توسط طائب به این سمت منصوب شده است و در سال ۱۳۹۴ شایع شد که در جریان کشته شدن زائرین خانهی خدا در منا مفقود گردیده است.
ادارهی کارآمدی:
این اداره شامل مجموعههایی با عنوان «خانههای امن» است که با ایجاد سیستمهای موازی برای هر وزارتخانه به رصد فعالیتهای وزارتخانههای دولت و اقدامات تخریبی علیه آن وزارتخانه مشغول هستند. خانههای امن با تابلوهای پوششی موسسههای فرهنگی و علمی و رسانهای در حال فعالیت هستند. طبق اصلاحیه ماده ۳ قانون آیین دادرسی کیفری، مصوب ۲۴خرداد ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی، سازمان اطلاعات سپاه، ضابط قوه قضاییه است.
فرماندهان سازمان اطلاعات سپاه
علیمحمد بشارتی جهرمی (اردیبهشت ۱۳۵۸ – خرداد ۱۳۵۸)
محسن رضایی (خرداد ۱۳۵۸ – شهریور ۱۳۶۰)
وحید ناصری (۱۳۶۰)
رضا سیفاللهی (۱۳۶۰ –۱۳۶۲)
مهرابی معاون اطلاعات ستاد کل سپاه پاسداران
(با تأسیس وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳، اداره اطلاعات سپاه به وزارت منتقل شد اما پس از مدتی، دوباره راهاندازی شد.)
سید کاظم کاظمی (۱۳۶۳)
احمد وحیدی (۱۳۶۴ – ۱۳۶۷)
معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه پاسداران
سرتیپ پاسدار احمد وحیدی (۱۳۷۸)
غلامحسین رمضانی (شهریور ۱۳۸۴ – اردیبهشت ۱۳۸۵۱)
سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی (اردیبهشت ۱۳۸۵ – تابستان ۱۳۸۶)
سرتیپ پاسدار سید مجید میراحمدی (تابستان ۱۳۸۶ – ۶ اسفند ۱۳۸۶)
(انحلال ستاد مشترک و تبدیل معاونتهای آن به معاونتهای فرماندهی کل)
معاون اطلاعات فرمانده کل
سرتیپ پاسدار سید مجید میراحمدی (۶ اسفند ۱۳۸۶ – ۱۳۸۷)
غلامحسین رمضانی (۱۳۸۷ – مهر ۱۳۸۸)
معاون فرمانده کل و رئیس سازمان اطلاعات
حسین طائب (مهر ۱۳۸۸– ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸)
(ادغام معاونت اطلاعات راهبردی سپاه و سازمان اطلاعات سپاه)
مسئول اطلاعات
حسین طائب (۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ – تاکنون)
محمدحسین زیبایینژاد معروف به حسین نجات جانشین مسئول اطلاعات سپاه
در دی ماه ۱۳۹۵ انتصاب حسین نجات رئیس وقت سپاه ولی امر، مسئول امنیت خامنه ای، به سِمت جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه و جابجایی او با مجید حسینی، که از فرماندهان ناشناس سپاه بود اقدامی در جهت سیاسی تر شدن اطلاعات سپاه تلقی شد. حسین نجات متهم اول ماجرای استخر فرح و مرگ هاشمی رفسنجانی است.
از زمان آغاز به کار سازمان اطلاعات سپاه در سال ۸۸، ریاست آن بر عهده حسین طائب است. اگرچه نام طائب تا پیش از آن در بسیج و در مقطعی هم در وزارت اطلاعات شنیده میشد، اما در اعتراضات ۸۸ تبدیل به فردی کلیدی در سرکوب مردم شد.
در احکام جدید حسین طائب به عنوان مسئول اطلاعات سپاه پاسداران و حسن محقق به عنوان جانشین وی معرفی شدهاند. همچنین حسین نجات جایگزین محمدرضا نقدی در معاونت فرهنگی این نهاد شد.
پیش از صدور این احکام خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی گفته بود که ساختار سازمان اطلاعات سپاه از سوی فرمانده کل تغییر کرده است و معاونت اطلاعات راهبردی در سازمان اطلاعات سپاه ادغام شده است.
این گزارش لحظاتی پس از انتشار از روی وب سایت خبرگزاری تسنیم حذف شد.
محمدرضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه اعلام کرد: «به تازگی دوباره مجوز داده شد که سپاه، اطلاعات داشته باشد و در همین مدت کوتاه پیروزی های بزرگی داشتند.» وی همزمان، در یک سخنرانی جداگانه گفت: «حدود سه سالی است که اطلاعات سپاه از حالت نظامی در آمده.»
پیشینه حسین طائب
نام اصلی وی حسن ومتولد۱۳۴۲- تهران است اما به نام حسین طائب شناخته میشود.حسین نام برادرش بود که در جنگ کشته شد حسین طائب دارای دو برادر دیگر به نامهای مهدی و علی است که هر دو آخوند هستند و دامادحجتالاسلام حسینی معروف به حسینیِ اخلاق در خانواده و باجناق حجتالاسلام حسین شاه مرادی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور می باشند.
حسین طائب درسال۱۳۶۱ به عضویت بخش اطلاعات سپاه پاسداران درآمد و در سپاه منطقه ۱۰ تهران و سپاه استانهای قم و خراسان رضوی فعالیت کرد. وی سپس در بخش ضد جاسوسی واجا تحت امر پورمحمدی مشغول گشت و بعدها تا پست معاونت ضدجاسوسی وزارتخانه نیز رسید
حسین طائب به همراه جواد عباسی کنگوری (معروف به جواد آزاده و مشهور به آملی)، احمد شیخها (معروف به احمد نیاکان، مشهور به تفتازانی) و حاج کاظم قادری در واقع بیرحمترین حلقه ی وزارت اطلاعات را تشکیل میدادند
وی در اواخر سال ۱۳۷۳ با هدف نزدیکی به خامنهای، پروندهای در خصوص مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی و مدیران شرکت نفت تشکیل داد که موجب دردسر بزرگی برای او شد.
او که قادر به دستگیری مهدی هاشمی نبود، دوست، امین و صندوقدار او عباس یزدانپاه یزدی را به همراه تعدادی از مدیران شرکت نفت دستگیر کرد. اتهام عباس یزدانپاه جاسوسی بود اما موضوع بازجویی و پرونده ربطی به اتهام وی نداشت.موضوع اتهام به غیر از جاسوسی بود، امکان دستگیری وی توسط نهاد زیر نظر طائب نبود.
یزدانپناه پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی و فشارهای مختلف در پی اعمال نفوذ مهدی هاشمی به مرخصی فرستاده شد و بلافاصله از کشور خارج شد و به لندن رفت و دیگر به کشور بازنگشت اما همچنان روابط نزدیک خود را با مهدی هاشمی حفظ کرد و نامش در پروندههای نفتی و افتضاحات بینالمللی به میان آمد.
طائب پس از ناامید شدن از بازگشت یزدانپناه به کشور در مهرماه ۱۳۷۴ ترتیب محاکمه و محکومیت غیابی او را در شعبه اول دادگاه انقلاب به ریاست علی مبشری داد.
یزدانپناه در پاییز ۱۳۷۴در نامهای که برای علی اکبر هاشمیرفسنجانی نوشت به چگونگی انجام مصاحبهاش علیه خانوادهی هاشمی که سناریوی آن توسط طائب نوشته شده بود، اشاره کرد که موجب خشم رفسنجانی شد.
این نامه موثر واقع شد و هاشمیرفسنجانی به فلاحیان دستور اخراج و بازداشت حسین طائب را داد که منجر به سکتهی طائب در سن ۳۲ سالگی در جریان بازجوییها در بازداشتگاه توحید شد.
یزدانپناه هم سالها بعد در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس طرحی که اطلاعات سپاه و طائب ریخته بودند، در دبی ربوده و با تزریق دارو از طریق بندری در شارجه به ایران بازگردانده شد و پس از تحمل شکنجههای مختلف و اعتراف علیه مهدی هاشمی و خانوادهی رفسنجانی به قتل رسید.
در اسفند ۱۳۹۳ امارات متحده عربی، شش مأمور وزارت اطلاعات را به اتهام ربودن عباس یزدانپناه یزدی به حبس محکوم کرد. حکم سه تن از متهمان به طور غيابی صادر شد و یکی از رهبران عملیات در زندان درگذشت ودیگری در زندان است.
طائب پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۷۴، از وزارت اطلاعات اخراج شد و به خاطر آشنایی با علیاصغر میرحجازی مدیر امنیتی سیاسی در بیت رهبری به معاونت هماهنگکننده «بیت» گمارده شد.
طائب در مدرسهی حوزوی مجتهدی همدرس و دوست مجتبی خامنهای شد که کمکم در حال به دست گرفتن مقدرات «بیت رهبری» و تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین افراد پشت پرده جمهوری اسلامی بود.
حضور در بیت رهبری و شرکت در کلاس «خارج فقه» خامنهای و دوستی و همدرسی با مجتبی خامنهای پشتوانهی قوی برای طائب گشت.
حسین طائب (حاج میثم) در همین دستگاه امنیتی تازه تاسیس در هماهنگی با قوه قضائیه و در اختیار گرفتن چند بازداشتگاه در زندان اوین (بند۲الف) و بازداشتگاههای ۵۹ و ۱۱۰ تهران و قرارگاه ثارالله و پادگان بسیج در اتوبان بسیج (افسریه) به دستگیری و بازجویی از روشنفکران و منتقدان نظام و فعالان حقوق اجتماعی پرداخت.
عملیات اطلاعات سپاه
دستگیری اعضای حزب توده
در ۱۷ بهمن ۶۱، بیش از ۵۰ نفر از اعضای رهبری و کادرهای فعال آن از جمله نورالدین کیانوری، مریم فیروز، منوچهر بهزادی، ابوتراب باقرزاده، عباس حجری، اسماعیل ذوالقدر، رضا شلتوکی، تقی کیمنش، علی عمویی، عبدالحسین آگاهی، احمدعلی رصدی، مهدی کیهان، رفعت محمدزاده، آصف رزمدیده، صابر محمدزاده، هوشنگ ناظمی، ملاحسن قزلچی، کیومرث زرشناس، فاطمه ایزدی و... توسط واحد اطلاعات سپاه پاسداران به اتهام جاسوسی دستگیر و به زندان «توحید» منتقل شدند.
در ادامه طرح دستگیری کلیه کادرها و اعضای حزب توده در سرتاسر کشور، در۷ اردیبهشت ۶۲ در عملیاتی با اسم رمز «حضرت علی» حدود ۱۷۰ نفر از کادرهای حزب در تهران و ۵۰۰ نفر در شهرستانها و از جمله احسان طبری، فرج الله میزانی، بهرام دانش، رحمان هاتفی، احمد دانش، حسین جودت، انوشیروان ابراهیمی، هدایتالله معلم، هدایتالله حاتمی، محسن علوی، علی گلاویژ، جواد ارتشیار، ملکه محمدی، فاطمه مدرسی تهرانی (سیمین فردین) اعضای باقیمانده رهبری و اعصای سازمان مخفی و نظامی حزب تحت عنوان مقابله با طرح کودتای نظامی دستگیر شدند. دامنه دستگیریها تا ماههای بعد هم ادامه داشت. به دلیل این عملیات خمینی در پیام ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲ نیروهای اطلاعاتی سپاه را «سربازان گمنام» نامید.[۳]
اما واقعیت این عملیات پر سروصدا از خلال مصاحبه سعید حجاریان با نشریهی اندیشه پویا کاملاٌ روشن میشود.
حجاریان در این مصاحبه از نقش یک افسر عالی رتبه اطلاعاتی کا. گ.ب در ایران به نام «ولادیمیر کوزیچکین» در دادن نام نفوذی های حزب توده در نهادهای جمهوری اسلامی سخن میگوید. کوزیچیکن در سال ۶۱ به انگلستان پناهنده شد و به همکاری با MI6 پرداخت. این فرد در زمان گریختن به انگلستان، معاون کنسولگری شوروی در تهران بود، انگلستان از طریق واسطه های پاکستانی، اطلاعات حزب توده را در اختیار مسوولین امنیتی وقت ایران قرار داد.
هاشمی رفسنجانی هم در خاطرات خود به این موضوع اشاره کرده است. هاشمی در کتاب «پس از بحران»، در یادداشتهای روز دوشنبه ۵ مهر ۱۳۶۱ مینویسد: «عصر مهندس جواد [مادرشاهی] و حبیب که برای گرفتن اطلاعات از فردی مطلع به پاکستان رفته بودند، آمدند و مطالب جالب و مفیدی که از او گرفتهاند، درباره عملکرد کا. گ.ب و حزب توده و آینده شوروی در ایران، گزارش دادند.»
عملکرد اطلاعات سپاه در قیام ۸۸
حسین نجات جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه در یک اعتراف آشکار اعلام کرد، روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، «بخش عمده ای از تظاهر کنندگان مردم عادی تهران» بودند و تعداد آنها را ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر برآورد کرد. این مقام سازمان اطلاعات سپاه مهرماه سال۱۳۹۳ در گفتگو با خبرگزاری فارس تعداد را ۲۰۰ تا۳۰۰ هزار نفر اعلام کرد. ولی اکنون ۲۰۰هزار نفر به آن اضافه کرده است. پیش از این نشریه رمز عبور که به محافل امنیتی نزدیک است نوشته بود بیش از ۶۰۰هزار نفر به خیابان آمده بودند، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی تعداد افراد حاضر در راهپیمایی را یک میلیون نفر اعلام کرد و برخی رسانه ها به نقل از محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران حاضرین در راهپیمایی را ۳میلیون نفر برآورد کرده بودند.
جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه در سخنرانیاش همچنین به رابطهی ویژه و هماهنگ شده دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی، با مسئولیت سعید جلیلی، با هیاتهای مداحی اشاره کرد، از جمله در عاشورای ۸۸: « خودم در جریان وقایع آن روز با لباس مبدل ناظر صحنهها بودم و حتی مجروح هم شدم» حسین نجات در آن دوران مسئول سیاسی ـ اجتماعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بود. وی میگوید برای حل مشکل، «با آقای حدادیان تماس گرفتم و ایشان هیات خود را بصورت دستهی عزاداری وارد خیابان انقلاب کرد. وقتی این جمعیت زیاد به میدان آمد و فتنهگران و عناصر ضدانقلاب آنها را دیدند، صحنه را ترک کردند.» این نوع روش حل مشکل توسط عضو دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به خوبی نشان دهنده رویکرد کلی این شورا در آن دوران است.[۴]
کاری که از ابتدای انقلاب ضد سلطنتی با بکارگیری اوباش خیابانی و عناصر لمپن و جاقوکش با کپی برداری از فاشیستهای هیتلری و موسولینی در کنترل جو سیاسی جامعه در تاریخجه سپاه پاسداران ثبت شده است. رسانههای ایران، یک روز پس از کشته شدن حسین همدانی، فرمانده بلندپایه سپاه پاسداران در سوریه، مصاحبهای کمتر دیدهشده از او را بازنشر دادهاند که در آن میگوید در جریان اعتراضات خیابانی سال ۱۳۸۸، در مقام فرمانده سپاه تهران، ۵ هزار نفر از «اراذل و اوباش» را شناسایی کرده و در قالب سه گردان، برای مقابله با معترضان به کار گرفته است.
همدانی در بخشی از مصاحبهی خود با وبسایت محلی «جوان همدان» در خردادماه ۱۳۹۴ گفته: «با کار اطلاعاتی، اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر از کسانی را که در آشوبها حضور داشتند ولی عضو احزاب و جریانات سیاسی نبودند بلکه از اشرار و اراذل بودند، شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند، پای کار بیاوریم. یکی از اینها فردی بود به نام ستاری. این ستاری وقتی به جمعیت زد جانباز ۷۰ درصد شد و سال گذشته هم به شهادت رسید.» او در ادامه چگونگی سرکوب خونین اعتراضات روز عاشورا در دیماه ۸۸ را نیز اینگونه شرح داده است: «وقتی که جلسه شورای تأمین استان تهران در شب عاشورا برگزار شد همهی برآوردها این بود که فردا تهران آرام خواهد بود. برآورد من اما این بود که روز عاشورا اتفاقاتی در پیش خواهد بود. به همین خاطر، دو بار دیگر درخواست جلسه فوقالعاده دادیم و جلسه تشکیل شد و آمادهباش اعلام کردیم. همهی سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیهها را در اختیار گرفتیم. بچهها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ۳۰ هیأت را هم که با من مرتبط بودند آماده کردیم و گفتم دستهها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید. در روز عاشورا همین سه گردان غائله را جمع کردند.»
فرمانده کشتهشدهی سپاه در این گفتگو همچنین فاش کرده که در جریان اعتراضات ۸۸، در سمت حکومت، ۸۳۰ نفر «معلول» شدند.[۵]
پس از افشای این فعالیتهای سازمان اطلاعات سپاه و چند پرونده جنجالی دیگر از جمله پرونده فعالان محیط زیست رهبر جمهوری اسلامی از سوی وزارت اطلاعات متقاعد می شود تا سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را منحل و یا در وزارت اطلاعات ادغام کند و از شورای عالی امنیت ملی نظرخواهی می کند اما فرمانده وقت سپاه پاسداران سرلشکر جعفری و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح سرلشکر باقری از مخالفین نظر پیشنهادی رهبر ایران بودند.
عزل ناگهانی محمد علی جعفری از فرماندهی سپاه به عنوان یکی از تبعات این مخالفت تعبیر می شود، با انتصاب سلامی به فرماندهی سپاه و پس از آن احکام جدید فرماندهان ارشد و میانی سپاه پاسداران، حکم مربوط به حسین طائب بود.
سازمان اطلاعات سپاه با بکارگیری تئوری ارائه شده توسط مصباح یزدی با عنوان «النصر بالرعب» که وام گرفته شده از خلفای عباسی است. پس از سرکوب خیابانی و شکنجه و دستگیری مردم روی به ایجاد رعب و وحشت برای فعالان سیاسی و رسانهای آورد و با دستگیریهای وسیع و احضارهای گاه به گاه سعی در خاموش کردن هر نوعی از اطلاع رسانی به مردم را داشت.
بازجوییهای سازمان اطلاعات سپاه، بر اساس گزارشات افراد و اعتراف گیری با شکنجه استوار است. سناریوی خودکشی در بازداشتگاه ها هم راهکار بکار گرفته شده توسط این نهاد برای فرار از عواقب جنایتهای سازمانیافته است.
پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ چندین معترض در زیر شکنجه ماموران سازمان اطلاعات سپاه کشته شدند و قوه قضائیه هم علت مرگ آنان را خودکشی اعلام کرد.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در دوره مدیریت طائب در تقابل با وزارت اطلاعات قرار گرفت. بازداشت ۱۲ تن از مدیران کانالهای تلگرامی نزدیک به دولت که گفته میشد یکی از آنها ادمین کانال تلگرامی وزیر اطلاعات بوده از جمله این درگیریهای علنی بود.
این سازمان درباره ملاقاتهای حضوری و غیرحضوری زندانیان سیاسی، اعزام به بیمارستان آنها، نحوه برخورد با زندان در درون زندان و … هم دخالت کرده و میکند.
حمله به سفارت عربستان سعودی و ورود به ساختمان سفارت و تخریب و آتش زدن آن یکی از بارزترین اقدامات سالهای اخیر سازمان اطلاعات سپاه به شمار میآید. همه شواهد بعدی و دستگیری عوامل آن نشان داد که حمله به سفارت عربستان با اطلاع و هماهنگی سازمان اطلاعات سپاه انجام شده است. اما این واقعیت اعلام نشد چون در این صورت باید اعتراف میکردند که دشمن در سپاه و بسیج «نفوذ» کرده و باید میپذیرفتند که آمران این حرکت، «عوامل مشکوکی» در سطوح فرماندهی این نیروها بودهاند.
سازمان اطلاعات سپاه برای به حاشیه راندن منتقدان و مخالفان «پروژه جاسوسسازی» انجام میدهد.
اطلاعات سپاه در پروندههای خود درباره فعالان محیط زیستی این کار را انجام داد. پروندهای که وزارت اطلاعات به عنوان نهاد امنیتی رسمی جمهوری اسلامی نظری مخالف با آن را دارد.
پروژه جاسوس سازی از فعالان محیط زیستی در عمل با ناکامی مواجه شد. سازمان اطلاعات سپاه برای حفظ آبروی خود، این افراد را سالهاست همچنان در حبس و انفرادی نگه داشته است.
بازداشتهای اخیر اطلاعات سپاه و همچنین خودکشی کاووس سید امامی در بند ۲ الف متعلق به این نهاد اعتراضات بسیاری را برانگیخت، خصوصا که هیچ نظارتی نیز بر این نهاد و زندانهای آن و برخوردهای بازجویان در انفرادی های سپاه وجود ندارد.[۶]
فساد در سازمان اطلاعات سپاه
ماجرای هلدینگ یاس
بنا به ادعای مدیر کانال تلگرامی عماریون محمدحسین رستمی که هم اکنون در بازداشت سپاه پاسداران است: «نقش پررنگ محمود سیف در هلدینگ یاس و روابط خاص حسین طائب با محمود سیف و متهمین پرونده مربوطه، قابل توجه است.»
هولدینگ «یاس»، سازمان اصلی بنیاد تعاون سپاه در حوزه خدمات، واسطهگری و مسکن بود که در بهمن ۹۶ منحل شد. این هلدینگ همچنین طرف اصلی قراردادهای بنیاد تعاون سپاه با شهرداری تهران در دوران محمدباقر قالیباف است. یک مورد از قراردادهای این بنیاد و شهرداری تهران که خرداد ۹۳ فاش شد، ۲۰ هزار میلیارد تومان بود. محمود سیف در واقع اسم مستعار «محسن سجادینیا» است. سجادینیا به همراه مسعود مهردادی، جانشین اقتصادی بنیاد تعاون سپاه و جمالالدین آبرومند، معاون سابق هماهنگی سپاه، مثلث اصلی فعالیتهای اقتصادی این بنیاد بودند.
سرافراز مدیر سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته است که در دوران ریاستش برنامههایی برای مبارزه با فساد و رانت نهادهای حاکمیتی، از جمله سپاه را در این سازمان دنبال میکرده که همین باعث برخورد با او شده است.
او سازمان اطلاعات سپاه و حسین طائب را به مداخله در مزایده آگهیهای بازرگانی رادیو و تلویزیون متهم کرده است. سرافراز چند پروژه بزرگ و چند میلیارد تومانی صداوسیما، از جمله پیامرسان سروش را، «بی فایده» میخواند و با شرحی از اتلاف منابع مالی این سازمان، میگوید «۸۰۰ پست مدیریتی» بستهشده در دوران او دوباره به ساختار آن سازمان بازگشته است.
رئیس سابق صداوسیما میگوید منافع مسابقههای جنجالی و «بختآزمایی الکترونیک» تلویزیونی هم به نهادهای مورد انتقادش میرسد.
سرافراز در گفتوگویی به چهار پروژه فنی-اقتصادی مهم اشاره میکند که قصد تغییر یا اصلاح آنها را داشته است: پروژه دیتا سنتر که ۵۰ میلیارد تومان برای آن هزینه شده بود، پروژه IPTV که ۹ میلیون دلار برای آن خرج شده بود، پیامرسان سروش و مزایدههای صداوسیما به ارزش ۱۶۵۰میلیارد تومان.
نقطه عطف این پروژهها مزایدههای صداوسیما بوده است. حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه، و جمالالدین آبرومند معاون وقت هماهنگی سپاه، قصد مشارکت در مزایدههای صداوسیما داشتهاند و مسعود مهردادی هم به نمایندگی از این افراد در جلسات مرتبط با مزایدهها شرکت کرده است.
در جریان این مزایدهها که زمستان ۱۳۹۴ برگزار شد، بانک توسعه تعاون، وابسته به وزارت کار برنده شد ولی با دخالت سازمان اطلاعات سپاه و دستور علی ربیعی وزیر پیشین کار، بانک توسعه تعاون انصراف میدهد و مزایده شکست میخورد. سرافراز میگوید ربیعی، «دوست و همکار طائب» است و در جریان برخورد با او، وزارت اطلاعات دولت روحانی نیز با سازمان اطلاعات سپاه هماهنگ بوده است.[۷]
بنابه گزارشات حسین طائب از طریق «بیژن اسماعیلی» کارگزار خود بر هلدینگ داروگر و زیر مجموعههای آن و ۱۹ مجتمع اقتصادی دیگر سیطره دارد.[۸]
نفوذ در سازمان اطلاعات سپاه
روایت یکی از دانشجویان اشغال کننده سفارت امریکا از نفوذ در اطلاعات سپاه:
یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف نیز بنام عباس زریباف، از کادرهای سازمان مجاهدین خلق که در بلوک ما بود. او مسئولیت کنفرانس نهضتهای آزادیبخش را که دانشجویان بر پا نمودند و رهبران و نمایندگان این نهضتها را در تهران دور هم گرد آوردند، به عهده گرفته بود. با پایان یافتن ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۹، شماری از دانشجویان پیرو خط امام که عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بودند، واحدی به نام اطلاعات سپاه را تشکیل دادند. عباس زریباف به واسطه حضور خود در لانه و مسوولیت مهمی که در آن جا داشت، توانست در میان این جمع نفوذ کند و عضو واحد اطلاعات موسوم به «ستاد تهران» شود، که مسوولیت اصلی آن برخورد با گروهک های ضدانقلاب و درراس آن ها، سازمان مجاهدین خلق بود!”
روایت سعید حجاریان از این ماجرا:
به هر روی، عباس زریباف به عنوان یکی از اعضای رده بالای واحد اطلاعات سپاه، علاوه بر انتقال محرمانه ترین اسرار امنیتی به مرکزیت سازمان مجاهدین، کار مهم دیگری هم داشت. او به عنوان مسوول بخش شنود، کاملا در متن عملیات های شناسایی و ضربه به خانه های تیمی مجاهدین قرار داشت و از همین طریق، بارها توانست با هشدار به موقع به سازمان، اعضای سازمان مجاهدین را از ضربه پاسداران انقلاب و دادستانی نجات دهد.
«ر. ز»، یک منبع امنیتی که در واحد اطلاعات با زریباف همکار بوده، می گوید:
«همه ما در حیرت و عصبانیت بودیم. درست چند دقیقه قبل از این که ما برسیم، مجاهدین خانه تیمی ای را که شناسایی کرده بودیم، تخلیه کرده و گریخته بودند. مانده بودیم که آنها از کجا به این سرعت از حرکت ما مطلع می شوند. اصلا در مخ مان نمی رفت که یکی از همکاران خودمان به آنها اطلاع می دهد. بعد از این که عباس فرار کرد، به خارج از کشور رفت و به مجاهدین پیوست، در بازجویی از دوستان او متوجه شدیم که عباس وقتی متوجه می شده که ما خانه تیمی ای را شناسایی کرده ایم، سریع با آنها تماس می گرفته و حرکت ما را اطلاع می داده که آنها هم سریع خانه را خالی می کردند. »