کاربر:Abbas/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=== طلاق اجباری === | === طلاق اجباری === | ||
یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم میکنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسرانشان کردهاند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاهای تبلیغی جمهوری اسلامی است. پیشینه این موضوع به سال ۱۳۶۸ برمیگردد که شرایط منطقه و مبارزه مجاهدین بر علیه رژیم ولایت فقیه به شکلی بود که ادامه مبارزه با خانواده برای آنها امکان پذیر نبود. بعد از عملیات فروغ جاویدان و جمعبندی آن مجاهدین به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با داشتن خانواده به مبارزهشان ادامه بدهند. در سالهای بعد نیز شرایط منطقه و عراق که اعضای مجاهدین در آنجا حضور داشتند نیز این موضوع را به اثبات رساند و ضرورت این موضوع بیشتر روشن شد. مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژیشان صرف مبارزه شود. این موضوع داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسرانشان را طلاق دادند و تعداد کمی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی در نهایت در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی شرایط دوام نیاورده و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آنها با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند. | |||
==== تجرد شرط عضویت ==== | ==== تجرد شرط عضویت ==== | ||
در طول سالیان بعد تجرد به عنوان شرط عضویت در مجاهدین درآمد و کسی که به مجاهدین میپیوست و زندگی تشکیلاتی را میپذیرفت نمیتوانست زندگی خانوادگی داشته باشد این موضوع قبل از پیوستن هر فرد به تشکیلات مجاهدین به او گفته میشود و جزء شروط عضویت درمجاهدین است. هر کس میتواند آگاهانه این شرط را بپذیرد و وارد تشکیلات مجاهدین شود. عضویت در مجاهدین امری داوطلبانه است و اجباری در کار نیست. | در طول سالیان بعد تجرد به عنوان شرط عضویت در مجاهدین خلق درآمد و کسی که به مجاهدین میپیوست و زندگی تشکیلاتی را میپذیرفت نمیتوانست زندگی خانوادگی داشته باشد. این موضوع قبل از پیوستن هر فرد به تشکیلات مجاهدین خلق به او گفته میشود و جزء شروط عضویت درمجاهدین است. هر کس میتواند آگاهانه این شرط را بپذیرد و وارد تشکیلات مجاهدین شود. عضویت در مجاهدین امری داوطلبانه است و اجباری در کار نیست. | ||
در سازمان ملل شغلی هست که کارکنانش باید مجرد باشند. این شرط ورود به این شغله. به معنی طلاق اجباری در سازمان ملل نیست. | در سازمان ملل شغلی هست که کارکنانش باید مجرد باشند. این شرط ورود به این شغله. به معنی طلاق اجباری در سازمان ملل نیست. | ||
==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ==== | ==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ==== | ||
پس از عملیات فروغ جاویدان و جریانات حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونهای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار سخت شد. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزتهای مبارزه ایجاب میکرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریتهای مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخگویی به ضرورتهای آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار همخوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمیتوانستند به ضرورتهای مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب میکرد که مجاهدین تمامی انرزیشان را یکسویه برای آزادی میهنشان صرف کنند. آنها به این ضروزت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند. اعضای متاهل همسرانشان را طلاق دادند. | |||
مجاهدین با جدایی از همسر و فرزند، تمامی مردم ایران را خانوادة خود قلمداد کردند. | مجاهدین با جدایی از همسر و فرزند، تمامی مردم ایران را خانوادة خود قلمداد کردند. |
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۴
طلاق اجباری
یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم میکنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسرانشان کردهاند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاهای تبلیغی جمهوری اسلامی است. پیشینه این موضوع به سال ۱۳۶۸ برمیگردد که شرایط منطقه و مبارزه مجاهدین بر علیه رژیم ولایت فقیه به شکلی بود که ادامه مبارزه با خانواده برای آنها امکان پذیر نبود. بعد از عملیات فروغ جاویدان و جمعبندی آن مجاهدین به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با داشتن خانواده به مبارزهشان ادامه بدهند. در سالهای بعد نیز شرایط منطقه و عراق که اعضای مجاهدین در آنجا حضور داشتند نیز این موضوع را به اثبات رساند و ضرورت این موضوع بیشتر روشن شد. مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژیشان صرف مبارزه شود. این موضوع داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسرانشان را طلاق دادند و تعداد کمی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی در نهایت در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی شرایط دوام نیاورده و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آنها با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند.
تجرد شرط عضویت
در طول سالیان بعد تجرد به عنوان شرط عضویت در مجاهدین خلق درآمد و کسی که به مجاهدین میپیوست و زندگی تشکیلاتی را میپذیرفت نمیتوانست زندگی خانوادگی داشته باشد. این موضوع قبل از پیوستن هر فرد به تشکیلات مجاهدین خلق به او گفته میشود و جزء شروط عضویت درمجاهدین است. هر کس میتواند آگاهانه این شرط را بپذیرد و وارد تشکیلات مجاهدین شود. عضویت در مجاهدین امری داوطلبانه است و اجباری در کار نیست.
در سازمان ملل شغلی هست که کارکنانش باید مجرد باشند. این شرط ورود به این شغله. به معنی طلاق اجباری در سازمان ملل نیست.
مضمون انقلاب ایدئولوژیک
پس از عملیات فروغ جاویدان و جریانات حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونهای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار سخت شد. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزتهای مبارزه ایجاب میکرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریتهای مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخگویی به ضرورتهای آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار همخوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمیتوانستند به ضرورتهای مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب میکرد که مجاهدین تمامی انرزیشان را یکسویه برای آزادی میهنشان صرف کنند. آنها به این ضروزت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند. اعضای متاهل همسرانشان را طلاق دادند.
مجاهدین با جدایی از همسر و فرزند، تمامی مردم ایران را خانوادة خود قلمداد کردند.
شگفتا که در دوران آخوندهای فریبکار ومکار در دورانی که همهٔ حقایق را کاملاً وارونه جلوه میدهند، چنین فداکاری بزرگی در راه میهن نیز، یعنی گذشتن از همسر و فرزند! به عنوان یک اتهام مطرح شده و مجاهدین باید بابت آن حساب هم پس بدهند!
لازم است ذکر شود که این طلاق، تماماً «اختیاری و داوطلبانه» بوده و هرکس میتوانست انتخاب کند در شرایط جدید به دنبال زندگی شخصی خود برود یا نبرد بیشتر و سختتر را با رژیم آخوندی انتخاب کند. بماند که اصلاً اجباری کردن چنین پدیده ای حتی برای یک حکومت با تمامی ابزار قدرتش هم امکانپذیر نیست چه رسد برای یک سازمان انقلابی که افرادش خارج از یک روال داوطلبانه، حتی یک روز هم نمیتوانند در مبارزه بمانند.
سکت و فرقهگرایی
ویژگیهای سکت با مجاهدین نمی خونه... فاکت آلن ویویین
محدودیت در ارتباطات
غیر ممکنه
هزاران اکانت مجاهد هست. چطور ارتباطات ندارن
طرف
زندان سازی
مجاهدین در اروپا هستند چطور میشه زندان سازی کرد؟
مرضیه باباخانی در کنفرانس پیروزی عدالت، حقانیت مقاومت ایران در تاریخ ۲ مهر ۱۳۹۲ گفت:
نداشتن پایگاه اجتماعی
یکی از اصلیترین شیطانسازیها علیه مجاهدین این است که آنها پایگاه احتماعی ندارند. این موضوع همواره از با این استدلال ارائه میشود که در فضای مجازی که نیروهای اپوزیسیون فعالیت میکنند از مجاهدین استقبال نمیشود و مورد فحش و ناسزا از طرف فعالان فضای مجازی قرار میگیرند. اساسا هیچ استدلالی که مبتنی بر نظر سنجی عمومی و آمار موثق و قابل اتکا در این مورد باشد ارائه نشده است. این در حالی است که نیروهای سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فعالترین عناصر در فضای مجازی هستند و به انتشار اخبار دروغ علیه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و شیطان سازی آنها مشغولند.
اتهام نداشتن پایگاه اجتماعی در حالی به مجاهدین خلق زده میشود که در ایران اختناق مطلق ولایت فقیه حاکم است. هواداری از مجاهدین خط قرمز عبور ناپذیر جمهوری اسلامی است و امکانی برای سنجش بایگاه اجتماعی آنها وجود ندارد. هواداران مجاهدین در ایران با انواع فشارها و زندان و شکنجه و اعدام مواجهند. به عنوان نمونه از غلامرضا خسروی میتوان نام برد که به خاطر کمک به سیمای آزادی در ایران اعدام شد.
مسعود رجوی در مورد شاخص مشروعیت در دوران اختناق چنین میگوید:
«نخستين مشكل در دوران اختناق و ديكتاتوری، سرقت و غصب حق حاكميت و حق انتخابات آزاد از مردم است... مشروعيت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هيچ چيز ديگر. چرا كه امكان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و بايد برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت كرد تا رژيمی كه مانع انتخابات و آرای آزاد و حاكميت مردم است سرنگون شود...
پس، مقاومت تنها ملاك و شاخص و سرچشمهی مشروعيت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد يا جريان سياسي در دوران اختناق با مقاومت و
ايستادگی او در برابر فاشيسم دينی و در جنگ با آن سنجيده میشود. مشخصاً؛ اينكه در جنگ نظامی و سياسی و ايدئولوژيكی تا كجا و چه ميزان به دشمن ضدبشری
ضربه میزند. تا كجا برای اين رژيم خطرناك است و تا كجا به نيروی جنگندة ضدرژيم در جنگ نظامی يا در جنگ سياسی ياری میرساند و مايه میگذارد...»
مجید رفیع زاده تحلیلگر سیاسی و مشاور نشریه مطالعات بینالملل هارواد که خود تحقیقات مستقلی را در مورد مجاهدین انجام داده است در برنامه پرگار تلویزیون بیبیسی فارسی در مورد پایگاه اجتماعی مجاهدین میگوید، مجاهدین خلق چه ما مخالف باشیم با عقایدشان چه موافق باشیم، نفوذ سیاسی قویای در خارج کشور دارد و حتی در منطقه بین سیاستمداران مختلف، در آمریکا بین دموکراتها، جمهوریخواهان، درهمین انگلیس لیبرالها و غیر لیبرالها و کشورهای اروپایی مختلف و کشورهای خاور میانه نفوذ قویای دارند، ارتباطات قویای دارند با سران کشورهای مختلف و این یک اصل مهم است که نشون میده این گروه واقعا اون جایگاه و اون اصل سازمانی سیاسی را دارد.
او درمورد نفوذ سازمان محاهدین در داخل ایران گفت، ما میدونیم تو کشور ایران، در یک کشور دیکتاتوری نمیشه واقعا یک نظر سنجی درست انجام داد، نمیشه واقعا گفت آیا واقعا مردمی هستند در ایران که موافقند یا مخالفند خیلی از متخصصان من شنیدم توی برنامههای مختلف میان میگن اصلا این گروه هیچ حامی تو ایران نداره، اصلا هیشکی اینو دوست نداره اصلا همه سوء ظن به این گروه دارن. از کجا میدونن آیا نظر سنجی وجود داره، ببینید من تحقیقاتم رو برحسب نظر سنجی انجام میدم... ببینید باید نظر سنجی وجود داشته باشه و تو کشورهایی که آزادی بیان و آزادی نظر سنجی وجود نداره نمیشه واقعا گفت. اما از نظر تحقیقاتی که من انجام دادم ببینید گروه هنوز در ایران نفوذ داره ببینید اگه نفوذ نداره چرا پس آقای خامنهای یا سران دیگه در ایران در ماه مرداد گفتند که این تظاهرات دیماه را منافقین انجام دادند چرا؟... اینها دهها هزار کشته دادند...خوب اینها فامیل دارند فامیلهاشون خیلیهاشون هنوز هوادار مجاهدین خلق هستند خیلیهاشون کمک مالی میفرستند به مجاهدین... مسأله اینه اگه شما برید تظاهرات بگید ما هوادار گروه مجاهدین هستیم عاقبتش چیه؟ اعدامه. خود گروه که من مصاحبه کردم باهاشون میگن تو همین تظاهرات چند عضو مجاهدین اعدام شدن...مردم که نمیتونن بیان بیرون بگن ما مجاهدین را میخوایم خوب همون موقع اعدامشون میکنن.
نمونههایی از پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سازمان مجاهدین خلق ایران نیز همجون سایر گروهها و جریانات سیاسی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود را در سطح جامعه گسترش داد. با تاسیس جنبش ملی مجاهدین انبوه جوانان و اقشار مختلف مردم برای فعالیت به دفاتر جنبش مراجعه کردند. طی مدت کوتاهی پس از انقلاب تعداد افراد شرکت کننده در میتینگها و گردهماییهای مجاهدین به صدها هزار نفر رسید که میتوان به میتینگ امجدیه، میتینگ رشت و میتینگ انتخاباتی تبریز اشاره کرد. در کلاسهای تببین جهان مسعود رجوی که در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میشد ۱۰ هزار نفر با کارت شرکت میکردند.
بنا به اعتراف عناصر جمهوری اسلامی در انتخابات اولین دوره مجلس، مجاهدین بعد از حزب حکومتی جمهوری اسلامی در رتبه دوم قرار داشتند. کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاست جمهوری با استقبال گسترده مردمی به ویژه جوانان، اقلیتهای قومی و مذهبی و زنان قرار گرفت و خمینی مجبور شد با فتوا کاندیدای مجاهدین را کنار بزند.
درخارج ایران مجاهدین خلق سالانه با گردآوری بیش از صد هزار ایرانی گردهمایی بزرگی را برگزار میکنند. مقامات آمریکایی شرکت کننده در این کنفرانس سالانه، بارها اذعان کردهاند که این گردهمایی حتی در توان بسیاری از دولتها نیست و از کنوانسیونهای احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا نیز بزرگتر است.
سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران وابسته به مجاهدین خلق تا کنون ۲۴ برنامه همیاری برگزار کرده است. طی چند روز ایرانیان از داخل و خارج ایران با تماسهای مستمر که اغلب ساعتها و حتی روزها پشت خط میمانند اقدام به کمک مالی به سیمای آزادی میکنند.
کانونهای شورشی
رژیم ایران برای مقابله با اقبال روزافزون مجاهدین و استقبال و روی آوردن جوانان به آنان با صرف بودجههای کلان فیلمها و سریالهای سفارشی بسیاری را ساخته است. درمورد سفارشی بودن فیلمهایی که علیه مجاهدین خلق ساخته شده است صادق زیبا کلام در مصاحبهای درمورد فیلم ماجرای نیمروز در مقابل صحبت مجری برنامه که گفت تامین کننده این فیلم خصوصی بود و چند ارگان هم کمک کردند گفت: «خصوصی که شوخی میکنید، مزاح میکنید».
علاوه بر ساخت فیلم و سریال انبوهی کتاب برای مخدوش کردن چهره مجاهدین و شیطان سازی علیه آنها در ایران و خارج از ایران با بودجه جمهوری اسلامی منتشر شده است.