۸٬۹۲۴
ویرایش
| بدون خلاصۀ ویرایش | بدون خلاصۀ ویرایش | ||
| خط ۳۷۱: | خط ۳۷۱: | ||
| *   ۱۳۴۳ ترجمهی سیاحتنامهی هنری میلر در یونان به نام ستون سنگی ماروسی که چاپ نشد.   | *   ۱۳۴۳ ترجمهی سیاحتنامهی هنری میلر در یونان به نام ستون سنگی ماروسی که چاپ نشد.   | ||
| *   ۱۳۴۳ چاپ برگزیدهی اشعار فروغ. | *   ۱۳۴۳ چاپ برگزیدهی اشعار فروغ. | ||
| *   ۱۳۴۵ سفر مجدد به ایتالیا و شرکت در دومین فستیوال مؤلف.<ref>[https://seemorgh.com/culture/literature/literature-papers/407488-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%D8%B2%D8%A7%D8%AF/ بیوگرافی فروغ فرخزاد - سایت سیمرغ]</ref> | *   ۱۳۴۵ سفر مجدد به ایتالیا و شرکت در دومین فستیوال مؤلف.<ref name=":2">[https://seemorgh.com/culture/literature/literature-papers/407488-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%D8%B2%D8%A7%D8%AF/ بیوگرافی فروغ فرخزاد - سایت سیمرغ]</ref> | ||
| == فروغ فرخزاد از نگاه دیگران == | == فروغ فرخزاد از نگاه دیگران == | ||
| خط ۴۲۰: | خط ۴۲۰: | ||
| دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی پژوهشگر و شاعر معاصر ایران میگوید:   | دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی پژوهشگر و شاعر معاصر ایران میگوید:   | ||
| «میبینیم که فروغ با گسترشی که در کیفیت افاعیل قائل شدهاست بیشتر از نیما که اغلب به توسعه کمی افاعیل گراییده بود، وزن شعر را گسترش داده است و یکی از خصوصیات فراموش شدهی شعر قرن چهارم را که به علت کلیشهوار شدن زبان شعری در دورههای بعد فراموش شده بود زنده کرد و از حد رایج و مشخص آن هم توسعه بیشتری بخشید».<ref name=": | «میبینیم که فروغ با گسترشی که در کیفیت افاعیل قائل شدهاست بیشتر از نیما که اغلب به توسعه کمی افاعیل گراییده بود، وزن شعر را گسترش داده است و یکی از خصوصیات فراموش شدهی شعر قرن چهارم را که به علت کلیشهوار شدن زبان شعری در دورههای بعد فراموش شده بود زنده کرد و از حد رایج و مشخص آن هم توسعه بیشتری بخشید».<ref name=":2" /> | ||
| یکی از دوستانش میگفت که فروغ فرخزاد تجسم آزادی بود، در محبس، اگر بتوانید حداکثر آزادی و حداکثر حبس را مجسم کنید، فروغ همین بود و تلاطمهایش نیز از این بود. او شادترین و غمگینترین انسانی است که من دیدهام. اگر شادی از راهی برود و غم از راهی دیگر و سرانجام این دو در نقطهای بهم برسند، آن نقطه فروغ است. فروغ نقطهی ملاقات غم و شادی بود. | یکی از دوستانش میگفت که فروغ فرخزاد تجسم آزادی بود، در محبس، اگر بتوانید حداکثر آزادی و حداکثر حبس را مجسم کنید، فروغ همین بود و تلاطمهایش نیز از این بود. او شادترین و غمگینترین انسانی است که من دیدهام. اگر شادی از راهی برود و غم از راهی دیگر و سرانجام این دو در نقطهای بهم برسند، آن نقطه فروغ است. فروغ نقطهی ملاقات غم و شادی بود. | ||
| خط ۴۴۷: | خط ۴۴۷: | ||
| === مرگ من روزی فرا خواهد رسید === | === مرگ من روزی فرا خواهد رسید === | ||
| [[پرونده:درگذشت فروغ.JPG|جایگزین=درگذشت فروغ فرخزاد|بندانگشتی|375x375پیکسل|درگذشت فروغ فرخزاد]] | [[پرونده:درگذشت فروغ.JPG|جایگزین=درگذشت فروغ فرخزاد|بندانگشتی|375x375پیکسل|درگذشت فروغ فرخزاد]] | ||
| فروغ فرخزاد در  | فروغ فرخزاد در پشبینی مرگ خودش این شعر را سروده است: | ||
| مرگ من روزی فرا خواهد رسید | مرگ من روزی فرا خواهد رسید | ||
| خط ۵۳۸: | خط ۵۳۸: | ||
| == منابع == | == منابع == | ||
| <references /> | |||
ویرایش