محمد فرخی یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۰۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
| توضیح تصویر            =
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی              =
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          = [[شاعر]]، [[روزنامه‌نگار]]، نماینده مجلس
| زمینه فعالیت          = شاعر، روزنامه‌نگار، نماینده مجلس
| ملیت                  = ایرانی
| ملیت                  = ایرانی
| تاریخ تولد            = ۱۲۶۸ خورشیدی
| تاریخ تولد            = ۱۲۶۸ خورشیدی
| محل تولد              = [[ایران]]، [[یزد]]
| محل تولد              = ایران، یزد
| والدین                = محمدابراهیم سمسار یزدی
| والدین                =  
| تاریخ مرگ              = ۲۵ مهر ۱۳۱۸
| تاریخ مرگ              = ۲۵ مهر ۱۳۱۸
| محل مرگ                = [[ایران]]، [[تهران]]، [[زندان قصر]]
| محل مرگ                = ایران، تهران، زندان قصر
| | محل زندگی            = یزد، تهران
| | محل زندگی            = یزد، تهران
| مختصات محل زندگی      =
| مختصات محل زندگی      =
| مدفن                  = نامعلوم
| مدفن                  = نامعلوم
|در زمان حکومت          = [[احمدشاه قاجار]]{{سخ}}[[رضاشاه پهلوی]]
|در زمان حکومت          = احمدشاه قاجار، رضاشاه پهلوی
|اتفاقات مهم            =
|اتفاقات مهم            =
| نام دیگر              =
| نام دیگر              =
|القاب                  = تاج الشعرا یا شاعر لب دوخته
|القاب                  = تاج الشعرا یا شاعر لب دوخته
|بنیانگذار              = [[روزنامه طوفان]]
|بنیانگذار              = روزنامه طوفان
| پیشه                  =
| پیشه                  =
| سال‌های نویسندگی        =
| سال‌های نویسندگی        =
خط ۳۷: خط ۳۷:
|شاگرد                  =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت                = نشر روزنامه‌های «طوفان»، «پیکار»، «قیام»، «طلیعه آئینه افکار» و «ستاره شرق» و سراینده ترانه پیشوای آزادی
|علت شهرت                = نشر روزنامه‌های: طوفان، پیکار، قیام، طلیعه آئینه افکار و ستاره شرق و سراینده ترانه پیشوای آزادی
| تأثیرگذاشته بر        =
| تأثیرگذاشته بر        =
| تأثیرپذیرفته از        =  
| تأثیرپذیرفته از        =  
خط ۴۵: خط ۴۵:
|امضا                    =
|امضا                    =
}}
}}
'''محمد فرخی یزدی''' (زاده‌ی ۱۲۶۸– درگذشت در ۲۵ مهر ۱۳۱۸)، شاعر و روزنامه‌نگار آزادی‌خواه و دموکرات بعد از مشروطیت است.<ref>[http://irankhabarnews.com/2017/10/18/به-یاد-میرزا-محمد-فرخی-یزدی/ آژانس ایران خبر-به یاد میرزا محمد فرخی یزدی – ترانه‌سرای پیشوای آزادی]</ref> پدر فرخی یزدی، محمد ابراهیم سمسار یزدی نام داشت. فرخی یزدی در یزد بدنیا آمد و علوم مقدماتی را نیز در آنجا فرا گرفت. او مدتی در مکتب‌خانه و مدتی در مدرسه انگلیسی مرسلین یزد به تحصیل پرداخت و فارسی و مقدمات عربی را آموخت.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/4209/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C سازمان مجاهدین خلق ایران-شهادت فرخی یزدی]</ref>  فرخی یزدی در ۱۵ سالگی به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین یزد می‌سرود، از آنجا اخراج شد.<ref name=":4">[http://yazd.irib.ir/نمایش-محتوای-تولیدات-ویژه/-/asset_publisher/DDbpl9YAJedq/content/محمد-فرخی-یزدی/pop_up? فرخی یزدی]</ref> او سردبیر نشریات زیادی ازجمله نشریه طوفان بود. فرخی یزدی شاعری را از کودکی آغاز کرد و شعرش متأثر از اشعار سعدی و مسعود سعد سلمان است.<ref name=":1">[http://irankhabarnews.com/2017/10/18/به-یاد-میرزا-محمد-فرخی-یزدی/ آژانس ایران خبر-به یاد میرزا محمد فرخی یزدی – ترانه‌سرای پیشوای آزادی]</ref> و در اشعارش  از طبقات محروم جامعه دفاع می‌کرد. سخن و شعر فرخی در فرمی کلاسیک، دارای مفهومی انقلابی است و مدافع حقوق رنجبران، دهقانان و کارگران است.<ref name=":0">[http://asre-nou.net/1387/farvardin/14/m-farokhi.html عصر نو -کشتن فرّخی یزدی، شاعر لب دوخته'''دکتر پرویز داورپناه''']</ref> او در غزل سرایی تحول چشمگیری به وجود آورد و  اندیشه‌های ضد استبدادی و حمایتش از طبقات محروم جامعه و ارزش‌های سیاسی، اجتماعی و انسانی،را در آثار خود منعکس کرده‌است.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/محمد-فرخی-یزدی تاریخ ما مشاهیر-زندگانی محمد فرخی یزدی]</ref>فرخی یزدی در سال ۱۲۸۹و در زمان احمدشاه قاجار، شعری دربارهٔ ظلم‌ها و فجایع حاکم وقت یزد- ضیغم‌الدوله- سرود و رفتار ستمگرانه او را افشا کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/798/%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D9%BE%D8%B1%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF سازمان مجاهدین خلق ایران-فرخی یزدی مبارز پرشور]</ref> به دستور ضیغم‌الدوله لبهایش را دوختند و اورا به زندان افکندند.<ref>[http://irankhabarnews.com/2017/10/18/به-یاد-میرزا-محمد-فرخی-یزدی/ ایران خبر -به یاد میرزا محمد فرخی یزدی – ترانه‌سرای پیشوای آزادی]</ref>او همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. فرخی در زندان قصر کشته شد. مدفن او نامعلوم است.<ref name=":4" />
'''محمد فرخی یزدی''' (زاده‌ی ۱۲۶۸، یزد – درگذشت در ۲۵ مهر ۱۳۱۸، تهران، زندان قصر)، شاعر و روزنامه‌نگار آزادی‌خواه و دموکرات بعد از مشروطیت است. فرخی یزدی علوم مقدماتی را در شهر یزد فرا گرفت. او مدتی در مکتب‌خانه و مدتی در مدرسه انگلیسی مرسلین یزد به تحصیل پرداخت؛ و فارسی و مقدمات عربی را آموخت. فرخی یزدی در ۱۵ سالگی به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین یزد می‌سرود، از آن‌جا اخراج شد. او سردبیر نشریات زیادی ازجمله نشریه طوفان بود. فرخی یزدی شاعری را از کودکی آغاز کرد و شعرش متأثر از اشعار سعدی و مسعود سعد سلمان است. و در اشعارش  از طبقات محروم جامعه دفاع می‌کرد. سخن و شعر فرخی در فرمی کلاسیک، دارای مفهومی انقلابی است و مدافع حقوق رنجبران، دهقانان و کارگران است. او در غزل سرایی تحول چشم‌گیری به وجود آورد و  اندیشه‌های ضد استبدادی و حمایتش از طبقات محروم جامعه و ارزش‌های سیاسی، اجتماعی و انسانی را در آثار خود منعکس کرده‌است. فرخی یزدی در سال ۱۲۸۹و در زمان احمدشاه قاجار، شعری درباره‌ی ظلم‌ها و فجایع حاکم وقت یزد، ضیغم‌الدوله سرود و رفتار ستم‌گرانه او را افشا کرد. به دستور ضیغم‌الدوله لب‌هایش را دوختند و اورا به زندان انداختند. او هم‌چنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. فرخی یزدی در روز ۲۵ مهر ۱۳۱۸، در زندان قصر به قتل رسید؛ و مدفن او نامعلوم است.


== زندگی ==
== زندگی‌نامه ==
فرّخی یزدی، با نام اصلی میرزا محمد، فرزند محمد ابراهیم سمسارزاده یزدی بود که در سال ۱۲۶۸شمسی در [[یزد]] بدنیا آمد.
فرخی یزدی، با نام اصلی میرزا محمد، فرزند محمد ابراهیم سمسارزاده یزدی بود که در سال ۱۲۶۸شمسی در یزد بدنیا آمد. فرخی یزدی از همان کودکی یتیم شد و با درد و رنج آشنا گشت. او از کودکی به کار در دکان نانوایی می‌پرداخت و با بردن نان به در خانه‌های اعیان و تجار، به آن‌جا رفت و آمد داشت. فرخی یزدی از نزدیک، شاهد سختی و مشکلات زندگی اطرافیان خود بود و با لمس این رنج‌ها افکار انقلابی خود را به نظم کشید.
 
محمد از همان کودکی یتیم شد وبا درد و رنج آشنا گشت. او از کودکی به کار در دکان نانوایی می‌پرداخت و با بردن نان به در خانه‌های اعیان و تجار به آنجا رفت و آمد داشت. فرخی از نزدیک، شاهد سختی و مشکلات زندگی اطرافیان خود بود و با لمس این رنج‌ها افکار انقلابی خود را به نظم کشید.


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۵۶: خط ۵۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت از آزادیخواهان یزد گردید.
فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت از آزادیخواهان یزد گردید.  


{{شعر}}
آزادی ایران که درختی است کهنسال       ما شاخهً نورسته‌ی آن کهنه درختیم.<ref>[http://asre-nou.net/1387/farvardin/14/m-farokhi.html عصر نو-کشتن فرّخی یزدی، شاعر لب دوخته'''دکتر پرویز داورپناه''']</ref>
{{ب|آزادی ایران که درختی است کهنسال|ما شاخهً نورستهً آن کهنه درختیم.}}
{{پایان شعر}}
<ref>[http://asre-nou.net/1387/farvardin/14/m-farokhi.html عصر نو-کشتن فرّخی یزدی، شاعر لب دوخته'''دکتر پرویز داورپناه''']</ref>


فرخی تا پایان عمر ازدواج نکردو خودرا در بند خانواده نکرد.
فرخی تا پایان عمر ازدواج نکرد و خود را در بند خانواده نکرد.


{{شعر}}{{ب|زقید وبند جهان فرخی بود آزاد|که رند دربه در و از علاقه رسته است.}}{{پایان شعر}}
زقید و بند جهان فرخی بود آزاد         که رند در به در و از علاقه رسته است.<ref>کتاب پیشوای آزادی زندگی و شعر فرخی یزدی نوشته حسین مسرت</ref>[[پرونده:فرخی یزدی جوانی.png|قاب|فرخی یزدی]]
<ref>کتاب پیشوای آزادی زندگی و شعر فرخی یزدی نوشته حسین مسرت</ref>
در سال ۱۳۰۷شمسی، فرخی یزدی از طرف مردم یزد به‌عنوان نماینده‌ی مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانون‌گذاری انتخاب شد؛ و جناح اقلیت را تشکیل داد. در مجلس، فرخی یزدی همواره مخالف سیاست‌های دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] بود، و به همین دلیل مورد ناسزا و حملات سایر نمایندگان قرار می‌گرفت. هنگامی‌که دست‌گیری آزادی‌خواهان در زمان [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] اوج گرفت، فرخی مجبور شد ایران را ترک کند.<ref name=":1">[http://irankhabarnews.com/2017/10/18/به-یاد-میرزا-محمد-فرخی-یزدی/ آژانس ایران خبر-به یاد میرزا محمد فرخی یزدی – ترانه‌سرای پیشوای آزادی]</ref> وی از طریق شوروی به آلمان سفر کرد و مدتی در نشریه‌ای به نام پیکار که صاحب‌امتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت. در ملاقاتی با عبدالحسین تیمورتاش فریب وعده او را خورد و به تهران بازگشت، ولی پس از مدتی کوتاه، به بهانه بدهی به یک کاغذفروش او را زندانی کردند و هم‌زمان پرونده‌ای با اتهام اسائه ادب به مقام سلطنت، برای وی تشکیل دادند. فرخی یزدی ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به ۳۰ ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید.<ref name=":2">[http://yazd.irib.ir/نمایش-محتوای-تولیدات-ویژه/-/asset_publisher/DDbpl9YAJedq/content/محمد-فرخی-یزدی/pop_up?_101_INSTANCE_ محمد فرخی یزدی]</ref> فرخی در سراسر دادگاه سکوت اختیارکرد. بدون اینکه حکم را امضا کند زیر حکم نوشت: «قضاوت با مردم است».
[[پرونده:فرخی یزدی جوانی.png|قاب|فرخی یزدی]]
در سال ۱۳۰۷شمسی، فرخی یزدی از طرف مردم یزد به‌عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانون‌گذاری انتخاب شد و جناح اقلیت را تشکیل داد. در مجلس، فرخی یزدی همواره مخالف سیاستهای دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] بود، و به همین دلیل مورد ناسزا و حملات سایر نمایندگان قرار می‌گرفت. هنگامیکه دستگیری آزادیخواهان در زمان رضاشاه اوج گرفت، فرخی مجبور شد ایران را ترک کند.<ref name=":1" /> وی از طریق شوروی به آلمان سفر کرد و مدتی در نشریه‌ای به نام «پیکار» که صاحب‌امتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت. در ملاقاتی با عبدالحسین تیمورتاش فریب وعده او را خورد و به تهران بازگشت ولی پس از مدتی کوتاه، به بهانه بدهی به یک کاغذفروش او را زندانی کردند و همزمان پرونده‌ای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای وی تشکیل دادند. فرخی ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به سی ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید.<ref name=":2">[http://yazd.irib.ir/نمایش-محتوای-تولیدات-ویژه/-/asset_publisher/DDbpl9YAJedq/content/محمد-فرخی-یزدی/pop_up?_101_INSTANCE_ محمد فرخی یزدی]</ref> فرخی در سراسر دادگاه سکوت اختیارکرد. بدون اینکه حکم را امضا کند زیر حکم نوشت: «قضاوت با مردم است.»


{{شعر}}{{ب|به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد|مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد}}
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد   مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد


{{ب|دلم از این خرابی‌ها بود خوش زآنکه می‌دانم|خرابی چون که از حد بگذرد آباد می‌گردد}}
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زانکه می‌دانم   خرابی چون که از حد بگذرد آباد می‌گردد


{{ب|طپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته آهسته|رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد.}}
طپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته آهسته     رساتر گر شود این ناله‌ها فریاد می‌گردد.


{{ب|ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را|دهی گر آب و آتش دشنه فولاد می‌گردد}}{{پایان شعر}}
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را       دهی گر آب و آتش دشنه فولاد می‌گردد<ref name=":3">[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2171810 شرق-سر به پای آزادی -ترگل منطقیان]</ref>
<ref name=":3">[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2171810 شرق-سر به پای آزادی -ترگل منطقیان]</ref>


سرانجام پس از ۲سال زندان و شکنجه، در روز ۲۵ مهر ۱۳۱۸، پزشک زندان، به‌نام پزشک احمدی، با تزریق آمپول هوا باعث مرگ او شد.
سرانجام پس از ۲سال زندان و شکنجه، در روز ۲۵ مهر ۱۳۱۸، پزشک زندان، به‌نام پزشک احمدی، با تزریق آمپول هوا باعث مرگ او شد.


فرخی یزدی خود سروده بود:
فرخی یزدی خود سروده بود:
{{شعر}}{{ب|آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی|دست خود ز جان شستم از برای آزادی}}{{پایان شعر}}
 
<ref name=":1" />
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی     دست خود ز جان شستم از برای آزادی<ref name=":1" />
[[پرونده:سلول انفرادی فرخی یزدی.jpg|298x298px|سلول انفرادی فرخی یزدی|بندانگشتی]]
[[پرونده:سلول انفرادی فرخی یزدی.jpg|298x298px|سلول انفرادی فرخی یزدی|بندانگشتی]]
مدفن فرخی نامعلوم است، ولی احتمال دارد که در گورستان مسگرآباد بطور ناشناس دفن شده باشد.<ref name=":2" />
مدفن فرخی نامعلوم است، ولی احتمال دارد که در گورستان مسگرآباد به‌طور ناشناس دفن شده باشد.<ref name=":2" />


== ماجرای لب دوختن فرخی ==
== لب دوختن فرخی یزدی ==
در نوروز سال ۱۳۲۷ هجری قمری، فرخی برخلاف سایر شعرای شهر که در مدح حاکم و حکومت وقت شعر می‌سرودند، شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند. در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغم‌الدوله قشقایی حاکم یزد گفت:
در نوروز سال ۱۳۲۷ هجری قمری، فرخی یزدی برخلاف سایر شعرای شهر که در مدح حاکم و حکومت وقت شعر می‌سرودند، شعری در قالب مسمط ساخت و در جمع آزادی‌خواهان یزد خواند. در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغم‌الدوله قشقایی حاکم یزد، سروده است:


{{شعر}}{{ب|خود تو می‌دانی نیم از شاعران چاپلوس|کز برای سیم بنمایم کسی را پای‌بوس}}
{{شعر}}{{ب|خود تو می‌دانی نیم از شاعران چاپلوس|کز برای سیم بنمایم کسی را پای‌بوس}}
خط ۹۴: خط ۸۶:
<ref>[https://event.mojahedin.org/events/4209/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C سازمان مجاهدین خلق ایران -شهادت فرخی یزدی] </ref>
<ref>[https://event.mojahedin.org/events/4209/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C سازمان مجاهدین خلق ایران -شهادت فرخی یزدی] </ref>


فرخی خود در این باره نوشته‌است:<blockquote>«با این که جوان بودم و کمتر از بیست سال داشتم، از کارِ شاعرانِ درباری و مداحی اصلاً خوشم نمی‌آمد و از آنها بیزار بودم. با این حال از شما چه پنهان من هم شعری در وصفِ حاکمِ شهر ساختم، شعر را برای حاکم نخواندم بلکه برای مردم خواندم زیرا برای مردم ساخته بودم؛ اما سرانجام به گوشِ حاکم رسید. حاکمِ شهر دستور داد لب‌های مرا با نخ و سوزن بهم دوختند و به زندان انداختند.»<ref name=":0" /></blockquote>وقتی این اشعار به گوش ضیغم الدوله رسید، بسیار خشمگین شد و دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندان انداختند. مردم یزد در تلگرافخانه شهر تحصن کردند و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور وقت از طرف مجلس شد؛ ولی وزیر کشور این واقعه را تکذیب کرد. دو ماه بعد فرخی از زندان یزد فرار کرد و شعر زیر را با ذغال بر دیوار زندان نوشت:
فرخی خود در این باره نوشته‌است:<blockquote>«با این که جوان بودم و کمتر از بیست سال داشتم، از کارِ شاعرانِ درباری و مداحی اصلاً خوشم نمی‌آمد و از آن‌ها بیزار بودم. با این حال از شما چه پنهان من هم شعری در وصفِ حاکمِ شهر ساختم، شعر را برای حاکم نخواندم بلکه برای مردم خواندم زیرا برای مردم ساخته بودم؛ اما سرانجام به گوشِ حاکم رسید. حاکمِ شهر دستور داد لب‌های مرا با نخ و سوزن به‌هم دوختند و به زندان انداختند».<ref name=":0">[http://asre-nou.net/1387/farvardin/14/m-farokhi.html عصر نو -کشتن فرّخی یزدی، شاعر لب دوخته'''دکتر پرویز داورپناه''']</ref></blockquote>وقتی این اشعار به گوش ضیغم الدوله رسید، بسیار خشمگین شد و دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندان انداختند. مردم یزد در تلگراف‌خانه شهر تحصن کردند و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور وقت از طرف مجلس شد؛ ولی وزیر کشور این واقعه را تکذیب کرد. دو ماه بعد فرخی از زندان یزد فرار کرد و شعر زیر را با ذغال بر دیوار زندان نوشت:


{{شعر}}{{ب|به زندان نگردداگر عمر طی|من و ضیغم الدوله و ملک ری}}
به زندان نگردداگر عمر طی       من و ضیغم الدوله و ملک ری


{{ب|به آزادی ار شد مرا بخت یار|برآرم از آن بختیاری دمار}}{{پایان شعر}}
به آزادی ار شد مرا بخت یار       برآرم از آن بختیاری دمار


فرخی دربارهٔ دوخته شدن لبانش سروده‌است:
فرخی درباره‌ی دوخته شدن لبانش سروده‌است:


{{شعر}}{{ب|شرح این قصه شنو از دو لب دوخته‌ام|تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته‌ام}}{{پایان شعر}}<ref name=":0" />
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته‌ام       تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته‌ام<ref name=":0" />


== فعالیتهای سیاسی اجتماعی و پیوستن به مبارزات ملی ==
== فعالیت‌های سیاسی اجتماعی ==
[[پرونده:فرخی یزدی سیزده بدر.jpg|بندانگشتی|محمدفرخی یزدی |288x288پیکسل]]
[[پرونده:فرخی یزدی سیزده بدر.jpg|بندانگشتی|محمدفرخی یزدی |288x288پیکسل]]
فرخّی در شهریور ماه ۱۲۹۰ شمسی برای پیوستن به مبارزات ملت ایران علیه ستمگران داخلی و دخالت‌های بیگانه، به تهران رفت و به آزادیخواهان پیوست. او در تهران عضو انجمن شد و از بدو ورود به تهران، به همکاری با برخی جرایدونشریات پرداخت. او نیز همچون شاعران انقلابی لحنی تند وتیز در مخالفت و قیام علیه عقد [[قرارداد ۱۹۱۹]] داشت و مانند دیگر آزادیخواهان ایران، نمی‌توانست زیر بار چنان ننگی برود. کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با حمایت بیگانگان شکل گرفت و تا شهریور ۱۳۲۰ ادامه یافت وفرخی در این دوران همواره علیه دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] مقالات بسیار تندی می‌نوشت. وی رضاخان را دست پرورده انگلیس می‌نامید و بارها به همین دلیل به زندان افتاد.<ref>دیوان فرخی ـ بقلم حُسین مکـّی/ تهران. موًسسه مطبوعاتی علمی ـ چاپ پنجم: ۱۳۴۱شمسی</ref>
فرخی یزدی در شهریورماه ۱۲۹۰ شمسی برای پیوستن به مبارزات مردم ایران علیه ستم‌گران داخلی و دخالت‌های بیگانه، به تهران رفت و به آزادی‌خواهان پیوست. او در تهران عضو انجمن شد و از بدو ورود به تهران، به هم‌کاری با برخی جراید و نشریات پرداخت. فرخی یزدی نیز هم‌چون شاعران انقلابی، لحنی تند و تیز در مخالفت و قیام علیه عقد قرارداد ۱۹۱۹ داشت؛ و مانند دیگر آزادی‌خواهان ایران، نمی‌توانست زیر بار چنان ننگی برود. کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با حمایت بیگانگان شکل گرفت؛ و تا شهریور ۱۳۲۰ ادامه یافت. فرخی یزدی در این دوران هم‌واره علیه دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] مقالات بسیار تندی می‌نوشت. وی رضاخان را دست پرورده‌ی انگلیس می‌نامید و بارها به همین دلیل به زندان افتاد.<ref>دیوان فرخی ـ بقلم حُسین مکـّی/ تهران. موًسسه مطبوعاتی علمی ـ چاپ پنجم: ۱۳۴۱شمسی</ref>


== نماینده مجلس شورای ملی ==
== نماینده مجلس شورای ملی ==
۸٬۸۵۷

ویرایش