۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
دکتر محمد ملکی در جریان انقلاب سال ۵۷ یکی از اساتیدی بود که به مبارزه علیه حکومت شاه میپرداخت. وی نقش تعیین کنندهای در اعتصاب ۲۵ روزه اساتید دانشگاه تهران از ۲۹ آذر تا ۲۳ دی سال ۵۷ داشت. پس از پیروزی انقلاب به پیشنهاد [[سید محمود طالقانی|آیت الله طالقانی]] و با حکم شورای انقلاب به عنوان اولین رییس دانشگاه تهران در حکومت جدید انتخاب شد. وی درباره شرایط دشوار اداره دانشگاه تهران در آن روزها میگوید:<blockquote>«شرایط بسیار سختى بود. در دانشگاه تهران چند تانک مستقر بود و در دانشکده فنى پرچم سرخ در اهتزاز بود. دانشکده علوم مقر مجاهدین خلق بود. مسجد مقر کمیته بود که به خانهها میرفتند و اسلحه را جمع میکردند و میآوردند آنجا. در چنین شرایطى ما مسئول شدیم و تلاشمان این بود که دانشگاه را به حال عادى برگردانیم.»</blockquote> | دکتر محمد ملکی در جریان انقلاب سال ۵۷ یکی از اساتیدی بود که به مبارزه علیه حکومت شاه میپرداخت. وی نقش تعیین کنندهای در اعتصاب ۲۵ روزه اساتید دانشگاه تهران از ۲۹ آذر تا ۲۳ دی سال ۵۷ داشت. پس از پیروزی انقلاب به پیشنهاد [[سید محمود طالقانی|آیت الله طالقانی]] و با حکم شورای انقلاب به عنوان اولین رییس دانشگاه تهران در حکومت جدید انتخاب شد. وی درباره شرایط دشوار اداره دانشگاه تهران در آن روزها میگوید:<blockquote>«شرایط بسیار سختى بود. در دانشگاه تهران چند تانک مستقر بود و در دانشکده فنى پرچم سرخ در اهتزاز بود. دانشکده علوم مقر مجاهدین خلق بود. مسجد مقر کمیته بود که به خانهها میرفتند و اسلحه را جمع میکردند و میآوردند آنجا. در چنین شرایطى ما مسئول شدیم و تلاشمان این بود که دانشگاه را به حال عادى برگردانیم.»</blockquote> | ||
== پس از انقلاب == | === پس از انقلاب === | ||
محمد ملکی در سال ۱۳۵۹ و در اعتراض به تعطیلی دانشگاه و [[انقلاب فرهنگی]] از مقام خود استعفا داد. در اعتراض و مخالفتی که محمد ملکی در جهت بسته شدن دانشگاهها مطرح کرد، وی در ۱۲ تیر ۱۳۶۰ بدون ارائه مجوز | ==== خروج از دانشگاه و دستگیری ==== | ||
محمد ملکی در سال ۱۳۵۹ و در اعتراض به تعطیلی دانشگاه و [[انقلاب فرهنگی]] از مقام خود استعفا داد. در اعتراض و مخالفتی که محمد ملکی در جهت بسته شدن دانشگاهها مطرح کرد، وی در ۱۲ تیر ۱۳۶۰ بدون ارائه مجوز بازداشت شد و به مدت ۵ سال در سختترین شرایط و شکنجهها در زندان جمهوری اسلامی به سر برد. | |||
محمد ملکی دربارهی دوران زندانش در این | محمد ملکی دربارهی دوران زندانش در این سالها گفته است:<blockquote>«پس از برگزیده شدنم به ریاست دانشگاه تهران، با یک کودتا به نام «انقلاب فرهنگی»، با حمله به دانشگاهها و کشتار تعدادی از دانشجویان همراه با مجروح کردن و دستگیری جمعی از آنها، دانشگاهها را بستند. شورای مدیریت دانشگاه تهران با این امر به مخالفت برخاستند، ولی حاکمیت آنها از جمله اینجانب را دستگیر و به بهانه مخالفت با امر رهبری (خمینی) روانه زندانها نمودند. ابتدا به اعدام و سپس به ۱۰ سال زندان محکوم گردیدم. در این مدت با بیرحمانهترین رفتار از جمله زدن کابل به کف پا و سایر نقاط بدنم، آویزان کردن از سقف، کوبیدن سر به دیوار، زدن مشت و لگد که منجر به نابینایی چشم چپم و شکستگی استخوان مچ دست راستم شد و انواع شکنجهها مواجه بودم. بعد از ۵ سال ظاهراً از زندان آزاد شدم ولی ماهها باید هر چند روز یکبار خودم را به دادستانی معرفی میکردم تا مورد بازجویی که خود نوعی شکنجه بود قرار میگرفتم.»</blockquote>محمد ملکی پس از آزادی از زندان، تقاضای بازنشستگی از دانشگاه کرد که مورد موافقت قرار گرفت. وی سپس به فعالیتهای فرهنگی، علمی، اجتماعی و تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی و کارهای تحقیقاتی در زمینه تخصص خود پرداخت. دراین زمینه به تأسیس آزمایشگاه و مراکز تحقیقاتی و بهداشتی در کارخانجات مختلف صنایع غذایی مبادرت ورزید. همچنین وی بعد از انتقاد از مدیریت دانشگاه آزاد از تدریس در این دانشگاه نیز محروم شد. | ||
در رابطه با کارهای علمی، فرهنگی و سیاسی، | در رابطه با کارهای علمی، فرهنگی و سیاسی، کتابها و مقالات متعددی از دکتر ملکی به چاپ رسیده که تعدادی از مقالات و اشعار وی از طرف وزارت ارشاد مجوز انتشار نیافت. از کتابهای منتشر شده، کتاب «دانشگاه و جای امپریالیسم» و «مجموعه اشعار پیامبر آگاهی» که به سبک مثنوی و داستان زندگی پیامبر اسلام است و «قصه بود و نبود» که داستان مبارزه مردم فلسطین و انتفاضه برای کودکان به صورت شعر میباشد. مجموعه مقالات و یادداشتهای سیاسی-اجتماعی وی در دو جلد به نام «دیروز و امروز» -که جلد دوم آن اجازه چاپ نیافتهاست- را میتوان نام برد. | ||
ملکی از زمان آزادی از زندان در ۲۱ مرداد ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۸۵ ممنوعالخروج بوده و امکان حضور در سمینارها و جلسات تحقیقی در زمینه تخصصی و علمی خود در خارج از کشور را نداشته است. وی همچنین در سال ۱۳۹۰ مجدداً در پی انتشار نامهای سرگشاده به احمد شهید ممنوعالخروج گردید. | ملکی از زمان آزادی از زندان در ۲۱ مرداد ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۸۵ ممنوعالخروج بوده و امکان حضور در سمینارها و جلسات تحقیقی در زمینه تخصصی و علمی خود در خارج از کشور را نداشته است. وی همچنین در سال ۱۳۹۰ مجدداً در پی انتشار نامهای سرگشاده به احمد شهید ممنوعالخروج گردید. | ||
==== زندان در سال ۱۳۷۹ ==== | |||
محمد ملکی در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۷۹ در منزل محمد بسته نگار، داماد [[سید محمود طالقانی|محمود طالقانی]] به همراه تعدادی از دوستان فعال ائتلاف نیروهای ملی - مذهبی توسط دادگاه انقلاب بدون ارائه مجوز دستگیر شد. | |||
او | او دربارهی دوران زندانش در این سال گفته است:<blockquote>«در سال ۱۳۷۹ به اتفاق دهها فعال ملی - مذهبی به بهانه «براندازی» مجدداً دستگیر و مدت ۶ ماه در یکی از مخوفترین زندانهای سپاه (عشرت آباد) در سلولهای انفرادی (یک متر در دو متر) زندانی شدم؛ سلولهایی که بنا به گفته حقوقدانان و روانپزشکان، زندانی بودن در آنها را «شکنجه سفید» مینامند. پس از حدود ۷ ماه تحمل زندان (شکنجه سفید) برای محاکمه آزاد شدم و در یک دادگاه غیرعلنی و غیرقانونی محکوم به ۷ سال زندان تعلیقی گردیدم.»</blockquote> | ||
==== زندان در سال ۱۳۸۸ ==== | |||
ملکی در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) به انتقاد از وضع موجود پرداخت. در تاریخ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸، پنج مأمور که خود را «مأموران وزارت اطلاعات» معرفی کرده و گفته بودند از قاضی حداد، معاون دادستان تهران حکم دارند به خانه ملکی رفته و بعد از دو ساعت تفتیش منزل و سؤال و جواب از آقای ملکی، وی را به همراه هارد دیسک رایانه او، ۸۵ جلد کتاب و مقادیری از دستنوشتههایش دستگیر و با خود بردند.وی پس از تحمل ۱۹۱ روز حبس، در روز دوشنبه مورخ ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ با قرار کفالت آزاد شد. او به دلیل بیماری حاد، چندین بار در طول مدت حبس خود بستری شده است. به گفته همسر ملکی، او به سرطان پروستات مبتلاست و از بیماری دیابت و نارساییهای قلبی نیز رنج میبرد و عملاً در منزلش بستری بوده است. | ملکی در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) به انتقاد از وضع موجود پرداخت. در تاریخ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸، پنج مأمور که خود را «مأموران وزارت اطلاعات» معرفی کرده و گفته بودند از قاضی حداد، معاون دادستان تهران حکم دارند به خانه ملکی رفته و بعد از دو ساعت تفتیش منزل و سؤال و جواب از آقای ملکی، وی را به همراه هارد دیسک رایانه او، ۸۵ جلد کتاب و مقادیری از دستنوشتههایش دستگیر و با خود بردند.وی پس از تحمل ۱۹۱ روز حبس، در روز دوشنبه مورخ ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ با قرار کفالت آزاد شد. او به دلیل بیماری حاد، چندین بار در طول مدت حبس خود بستری شده است. به گفته همسر ملکی، او به سرطان پروستات مبتلاست و از بیماری دیابت و نارساییهای قلبی نیز رنج میبرد و عملاً در منزلش بستری بوده است. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
ملکی از زندانی شدن در این سال میگوید: «در ۳۱ مرداد سال ۱۳۸۸ و درحالیکه دچار بیماری سرطان پروستات و بیماری قلبی آریتمی و فشارخون بودم و دوران شیمی درمانی را میگذراندم و از ناراحتی قلبی و سنکوپهای مرتب رنج میبردم، از بستر بیماری مستقیم به زندان اوین، بند مربوط به وزارت اطلاعات (بند۲۰۹)، بردند و در سلول انفرادی به مدت ۳۳ ماه زندانی شدم.» | ملکی از زندانی شدن در این سال میگوید: «در ۳۱ مرداد سال ۱۳۸۸ و درحالیکه دچار بیماری سرطان پروستات و بیماری قلبی آریتمی و فشارخون بودم و دوران شیمی درمانی را میگذراندم و از ناراحتی قلبی و سنکوپهای مرتب رنج میبردم، از بستر بیماری مستقیم به زندان اوین، بند مربوط به وزارت اطلاعات (بند۲۰۹)، بردند و در سلول انفرادی به مدت ۳۳ ماه زندانی شدم.» | ||
== فشارها و دستگیریها در زمان جمهوری اسلامی == | == فشارها و دستگیریها در زمان جمهوری اسلامی == | ||
== مواضع سیاسی == | == مواضع سیاسی == |
ویرایش