کاربر:Khosro/صفحه تمرین مونا محمودنژاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:


== بهائیان در نظام جمهوری اسلامی ==
== بهائیان در نظام جمهوری اسلامی ==
در نظام جمهوری اسلامی، بهائیان به‌عنوان جاسوس، مُرتد و کافر تلقی می‌شوند. خمینی در سال ۱۳۶۱، در یک سخنرانی گفت:
در نظام جمهوری اسلامی، بهائیان به‌عنوان جاسوس، مُرتد و کافر تلقی می‌شوند. خمینی در سال ۱۳۶۱، در یک سخنرانی گفت:<blockquote>«بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند...»<ref>سخنرانی خمینی، ۷ مرداد ۱۳۶۱ - صحیفه نور، جلد ۱۷</ref> </blockquote>دادستان کُل رژیم ایران، سید حسین موسوی تبریزی نیز تأکید کرد:<blockquote>«قرآن تنها اهل کتاب را به عنوان جوامع مذهبی می‌شناسد. بقیه کافرند. کافران باید از بین بروند...»<ref>روزنامه ساندی تایمز، ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۱</ref></blockquote>روزنامه کیهان نیز به‌نقل از محمدی گیلانی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی مرکز نوشت:<blockquote>«...مرتد بر دو قسم است. مرتد فطری و مرتد ملی. مرتد فطری کسی است که تولدش همراه با اسلام بوده، به‌این معنی که ابوینش یا یکی از آن‌دو در هنگام ولادتش مسلمان بوده‌اند، و مرتد ملی کسی است که ولادتش این چنین نباشد. کیفر مرتد فطری، قتل است و توبه وی پذیرفته نمی‌شود...»<ref>روزنامه کیهان، محمدی گیلانی، ۲۷ مهرماه ۱۳۶۰</ref> </blockquote>نظام جمهوری اسلامی، جامعه بهائیان ایران را که با بیش از ۳۰۰ هزار عضو، یکی از پر‌جمعیت‌ترین اقلیت‌های مذهبی ایران است، مداوم تحت آزار و سرکوب قرار داده و از اساسی‌ترین حقوق بشری محرومشان کرده است. رژیم ایران قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد. مقامات و سران رژیم ایران، دین بهائی را الحادی تلقی می کنند. بنابراین بهائیان ایران از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنان نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و مراسم خود را به‌جا آورند. بهائیان ازهرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده اند و از حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محروم هستند. در قوانین کیفری رژیم ایران برای بهائیان این کشور هیچ حقی درنظر گرفته نشده است. آنان هم‌واره در معرض سوءاستفاده، سرکوب و اعمال خشونت قرار دارند. اگر قربانی آزار و حمله شوند؛ و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاه برای آن‌ها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی رژیم ایران با استناد به فتوا‌ی برخی از مراجع تقلید که به‌موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می شوند، بهائیان را در زمره‌ی مُرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. روح الله خمینی برای جرم ارتداد حکم اعدام مشخص کرده است؛ و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. قوانینی که بهائیان ایران را از شرکت در هرگونه فعالیت در عرصه اجتماعی و عمومی منع می کند؛ به زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان صدمات سنگینی زده است. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، وزارت کار نظام جمهوری اسلامی بلا فاصله دستور داد که افراد وابسته به " فرق منحرف" و یا اعضاء سازمان‌هایی که به زعم مسلمین پیرو "مکاتب الحادی" هستند؛ و یا در اساس‌نامه‌ی خود، وحی و ادیان توحیدی را نفی می کنند؛ باید از تمامی مشاغل دولتی برکنار شوند. از سوی دیگر ضرورت اعلام مذهب، در درخواست‌نامه‌ها، فرم ها و مدارک رسمی، آزادی بهائیان را به‌طور جدی محدود کرده است؛ و آنان را از فرصت‌های موجود در تمامی ابعاد زندگی خصوصی از جمله ازدواج، طلاق، ارث، راه‌ یافتن به دانشگاه وانجام سفر محروم می‌نماید.  
 
«بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند...» (از سخنرانی خمینی، ٧ خرداد ١٣٦١ در صحیفه نور، جلد ١٧)
 
دادستان کُل رژیم ایران، سید حسین موسوی تبریزی نیز تأکید کرد:
 
«قرآن تنها اهل کتاب را به عنوان جوامع مذهبی می‌شناسد. بقیه کافرند. کافران باید از بین بروند...»( روزنامه ساندی تایمز،۲۰ سپتامبر ۱۹۸۱)
 
روزنامه کیهان نیز به‌نقل از محمدی گیلانی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی مرکز نوشت:
 
«...مرتد بر دو قسم است. مرتد فطری و مرتد ملی. مرتد فطری کسی است که تولدش همراه با اسلام بوده، به‌این معنی که ابوینش یا یکی از آن‌دو در هنگام ولادتش مسلمان بوده‌اند، و مرتد ملی کسی است که ولادتش این چنین نباشد. کیفر مرتد فطری، قتل است و توبه وی پذیرفته نمی‌شود...» (روزنامه کیهان، محمدی گیلانی، ۲۷ مهرماه ١٣٦٠)
 
نظام جمهوری اسلامی، جامعه بهائیان ایران را که با بیش از ۳۰۰ هزار عضو، یکی از پر‌جمعیت‌ترین اقلیت‌های مذهبی ایران است، مداوم تحت آزار و سرکوب قرار داده و از اساسی‌ترین حقوق بشری محرومشان کرده است. رژیم ایران قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد. مقامات و سران رژیم ایران، دین بهائی را الحادی تلقی می کنند. بنابراین بهائیان ایران از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنان نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و مراسم خود را به‌جا آورند. بهائیان ازهرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده اند و از حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محروم هستند. در قوانین کیفری رژیم ایران برای بهائیان این کشور هیچ حقی درنظر گرفته نشده است. آنان هم‌واره در معرض سوءاستفاده، سرکوب و اعمال خشونت قرار دارند. اگر قربانی آزار و حمله شوند؛ و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاه برای آن‌ها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی رژیم ایران با استناد به فتوا‌ی برخی از مراجع تقلید که به‌موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می شوند، بهائیان را در زمره‌ی مُرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. روح الله خمینی برای جرم ارتداد حکم اعدام مشخص کرده است؛ و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. قوانینی که بهائیان ایران را از شرکت در هرگونه فعالیت در عرصه اجتماعی و عمومی منع می کند؛ به زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان صدمات سنگینی زده است. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، وزارت کار نظام جمهوری اسلامی بلا فاصله دستور داد که افراد وابسته به " فرق منحرف" و یا اعضاء سازمان‌هایی که به زعم مسلمین پیرو "مکاتب الحادی" هستند؛ و یا در اساس‌نامه‌ی خود، وحی و ادیان توحیدی را نفی می کنند؛ باید از تمامی مشاغل دولتی برکنار شوند. از سوی دیگر ضرورت اعلام مذهب، در درخواست‌نامه‌ها، فرم ها و مدارک رسمی، آزادی بهائیان را به‌طور جدی محدود کرده است؛ و آنان را از فرصت‌های موجود در تمامی ابعاد زندگی خصوصی از جمله ازدواج، طلاق، ارث، راه‌ یافتن به دانشگاه وانجام سفر محروم می‌نماید.  


از سال ۱۳۵۸، تا کنون هزاران بهائی شغل، مقرری و حقوق بازنشستگی، اموال، کسب و کار و حتی امکان تحصیل را از دست داده‌اند. مقامات رژیم ایران با انحلال تشکیلات بهائیان، آنان را از حق گردهمآیی، انتخاب و ادارات و مؤسسات دینی خود در سطح منطقه‌ای و ملی محروم کرده‌اند. پس از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران دست‌کم ۲۰۰ بهائی اعدام شده و تعداد بسیاری از آنان زندانی و تحت شکنجه و فشار قرار گرفته‌اند تا شاید از دین خود برگشته و به‌زور و اجبار به اسلام بگروند.  
از سال ۱۳۵۸، تا کنون هزاران بهائی شغل، مقرری و حقوق بازنشستگی، اموال، کسب و کار و حتی امکان تحصیل را از دست داده‌اند. مقامات رژیم ایران با انحلال تشکیلات بهائیان، آنان را از حق گردهمآیی، انتخاب و ادارات و مؤسسات دینی خود در سطح منطقه‌ای و ملی محروم کرده‌اند. پس از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران دست‌کم ۲۰۰ بهائی اعدام شده و تعداد بسیاری از آنان زندانی و تحت شکنجه و فشار قرار گرفته‌اند تا شاید از دین خود برگشته و به‌زور و اجبار به اسلام بگروند.  


به‌دلیل اعتراضات شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیرسیاسی و آرام ، مقامات رژیم ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و سرکوب و اعدام بهائیان را پنهان کرده و مدعی هستند که اینان به اتهاماتی مانند: فعالیت‌های ضدانقلابی، حمایت از رژیم سابق، جاسوسی برای صهیونیسم و فحشا، زنا و فساد اخلاقی محکوم و مجازات می‌شوند. «سایت بنیاد برومند»
به‌دلیل اعتراضات شدید بین‌المللی به آزار و سرکوب این اقلیت مذهبی غیرسیاسی و آرام ، مقامات رژیم ایران در بیشتر اوقات علت اصلی فشار و سرکوب و اعدام بهائیان را پنهان کرده و مدعی هستند که اینان به اتهاماتی مانند: فعالیت‌های ضدانقلابی، حمایت از رژیم سابق، جاسوسی برای صهیونیسم و فحشا، زنا و فساد اخلاقی محکوم و مجازات می‌شوند.<ref name=":0" />


== منابع: ==
== منابع: ==
<references />
۸٬۸۵۸

ویرایش