۸٬۸۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴۶: | خط ۷۴۶: | ||
عشقی در دربارهی حجاب و آزادی و حقوق زنان و ظلم و ستم مضاعفی که بر آنها رفته، چنین سروده است: | عشقی در دربارهی حجاب و آزادی و حقوق زنان و ظلم و ستم مضاعفی که بر آنها رفته، چنین سروده است: | ||
آتش طبع تو عشقی که روان است چو آب | |||
رخ دوشیزه نگر از چه فکنده است نقاب | |||
از حجاب است که این قوم خرابند خراب | |||
این خرابی ز حجاب است که ناید به حساب | |||
در حجاب است سخن گرچه بود ردّ حجاب | |||
تو سزد فخر کنی بر دگران بدهی درس | |||
عیب باشد که تو را از دگران باشد ترس | |||
شرم چه؟ مرد یکی بنده و زن یک بنده | |||
زن چه کرده است که از بنده بود شرمنده | |||
چیست این چادر و روبندهی نازیبنده | |||
گر کفن نیست بگو چیست پس این روبنده | |||
مرده باد آن که زنان زنده بگور افکنده | |||
این سخن مذهب هرکس باشد | |||
(شعری درباره حجاب زنان – دیوان اشعار عشقی) | |||
چادر و پیچه دگر بس باشد | |||
با من از یک دو سه گوینده هم آواز شود | |||
کمکم این زمزمه در جامعه آغاز شود | |||
از همین زمزمهها روی زنان باز شود | |||
لذت از زندگی جامعه احراز شود | |||
عزّت و فتح به این جامعه دمساز شود | |||
ور نه تا زن به کفن سر برده | |||
نیمی از ملّت ایران مرده (شعری درباره حجاب زنان – دیوان اشعار عشقی) | |||
ایدوست ببین بی سر و سامانی ایران | ایدوست ببین بی سر و سامانی ایران |
ویرایش