کاربر:Khosro/صفحه تمریش شعبان بی‌مخ: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷۲: خط ۷۲:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''شعبان جعفری''' ، معروف به '''شعبان بی‌مخ''' (زاده فروردین‌ماه ۱۳۰۰، تهران – درگذشته ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، کالیفرنیا، آمریکا)، یکی از بازیگران کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر محمد مصدق بود. شعبان جعفری در میان لات‌ها و محله‌گردان‌های آن زمان به شعبان بی‌مخ و شعبان درخونگاه شهرت داشت. لمپنیسم سیاسی جریانی است که اغلب دیکتاتورها به کمک آن به مقابله با آزادی‌خواهان می‌پردازند. این پدیده در تاریخ اغلب کشورها شاهدان مثال بسیاری دارد. در ایران نیز هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب از لات‌های حامی حاکمیت برای سرکوب استفاده شده است. شعبان جعفری از حامیان محمدرضا شاه بود و همچنین خود را مرید آیت‌الله کاشانی می‌دانست.  
'''شعبان جعفری''' ، معروف به '''شعبان بی‌مخ''' (زاده فروردین‌ماه ۱۳۰۰، تهران – درگذشته ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، کالیفرنیا، آمریکا)، یکی از عاملان کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ علیه دولت [[دکتر محمد مصدق]] بود. شعبان جعفری در میان لات‌های آن زمان به شعبان بی‌مخ شهرت داشت. لمپنیسم سیاسی جریانی است که اغلب دیکتاتورها به کمک آن به مقابله با آزادی‌خواهان می‌پردازند. این پدیده در تاریخ اغلب کشورها شاهدان مثال بسیاری دارد. در ایران نیز هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب از لات‌های حامی حاکمیت برای سرکوب استفاده شده است. شعبان جعفری از حامیان محمدرضا شاه بود و همچنین خود را مرید آیت‌الله کاشانی می‌دانست.  


۸ ماه بعد از نخست وزیری مجدد مصدق پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، محمدرضا شاه [[محمدرضا پهلوی|'''محمدرضا شاه''']] اعلام نمود قصد دارد برای مسافرت از کشور خارج شود. در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ شعبان جعفری به همراه دسته‌ای از لات‌ها و نوچه‌های خود، با تجمع در مقابل کاخ مرمر قصد داشتند دکتر مصدق را در هنگام خروج از کاخ به قتل برسانند. این عمل پیشاپیش توسط دربار هماهنگ شده و مبالغی برای انجام این کار پرداخت شده بود. دکتر مصدق به درخواست شاه برای خداحافظی به دیدار وی رفته بود. او هنگام خروج مورد حمله قرار گرفت اما با فداکاری محافظانش توانست از مهلکه بگریزد. با این‌همه شعبان جعفری و نوچه‌هایش مجددا به مقابل خانه [[دکتر محمد مصدق|'''دکتر محمد مصدق''']] رفته و اقدام به شکستن در منزل او کردند که مصدق بار دیگر از طریق پشت‌بام توانست از خانه خارج شود.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/384791/9-%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D9%87 9 اسفند؛ سناریوی قتل مصدق به جای سفر شاه]</ref>
۸ ماه بعد از نخست وزیری مجدد مصدق پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، محمدرضا شاه [[محمدرضا پهلوی|'''محمدرضا شاه''']] اعلام نمود قصد دارد برای مسافرت از کشور خارج شود. در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ هنگامی که دکتر مصدق برای خداحافظی به نزد شاه آمده بود،‌ شعبان جعفری به همراه دسته‌ای از نوچه‌های خود، با تجمع در مقابل کاخ مرمر قصد داشتند دکتر مصدق را در هنگام خروج از کاخ به قتل برسانند اما موفق نشدند. شعبان جعفری و نوچه‌هایش مجددا به خانه [[دکتر محمد مصدق|'''دکتر محمد مصدق''']] حمله کردند. مصدق بار دیگر از طریق پشت‌بام توانست از خانه خارج شود.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/384791/9-%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D9%87 9 اسفند؛ سناریوی قتل مصدق به جای سفر شاه]</ref>


سرانجام در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شعبان جعفری به عنوان مهره‌ای در پیشبرد یک کودتا بکار گرفته شد. این کودتا توسط سیا طراحی شد. پیش از آن اشرف پهلوی برای مقدمات آن به ایران آمد. از دیگر مهره‌های این کودتا آیت‌الله کاشانی بود. در کودتای ۲۸ مرداد دکتر مصدق دستگیر و از نخست وزیری خلع گردید. دکتر مصدق حامی یک حکومت مشروطه دموکراتیک بود که شاه در آن نقشی سمبلیک و نه اقدارگرا داشته باشد.
سرانجام در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شعبان جعفری به عنوان مهره‌ای در پیشبرد یک کودتا بکار گرفته شد. این کودتا توسط سیا طراحی شده بود. از دیگر مهره‌های این کودتا آیت‌الله کاشانی بود. در کودتای ۲۸ مرداد دکتر مصدق دستگیر و از نخست وزیری خلع گردید. دکتر مصدق حامی یک حکومت مشروطه دموکراتیک بود که شاه در آن نقشی سمبلیک و نه اقدارگرا داشته باشد.


در اسفند ۱۳۳۲، هنگامی که دکتر [[سیدحسین فاطمی|'''حسین فاطمی''']] همکار دکتر محمد مصدق دست‌گیر شد؛ شعبان جعفری مجددا با نوچه‌های خود به مقابل شهربانی رفت تا هنگام خروج او را به قتل برساند.  
۶۰ سال بعد وزارت خارجه آمریکا بخاطر شرکت در این کودتا و سرنگونی کردن یک دولت ملی در ایران از مردم ایران عذرخواهی نمود و اسنادی را فاش کرد نشان می‌داد پول‌های هنگفتی را به آیت‌الله کاشانی، شعبان جعفری و دیگر مهره‌های این کودتا پرداخت کرده است.  


۶۰ سال بعد وزارت خارجه آمریکا بخاطر شرکت در این کودتا و سرنگونی کردن یک دولت ملی در ایران از مردم ایران عذرخواهی نمود و اسنادی را فاش کرد نشان می‌داد پول‌های هنگفتی را به آیت‌الله کاشانی، شعبان جعفری و دیگر مهره‌های این کودتا پرداخت کرده است.
شعبان جعفری پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب''']]  از ایران رفت و در آمریکا ساکن شد. شعبان جعفری در سن ۸۵ سالگی درست در روز ۲۸ مرداد، ۱۳۸۵، یعنی درست در سال‌گرد کودتای ۲۸ مرداد در شهر لس‌آنجلس درگذشت.


شعبان جعفری پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب''']]  از ایران رفت و در آمریکا ساکن شد. شعبان جعفری در سن ۸۵ سالگی درست در روز ۲۸ مرداد، ۱۳۸۵، یعنی درست در سال‌گرد کودتای ۲۸ مرداد در شهر لس‌آنجلس درگذشت.
== کودکی و جوانی ==
شعبان جعفری از اوباش به نام تهران بود. شعبان جعفری در سال ۱۳۰۰، در محله درخونگاه در منطقه سنگلج تهران زاده شد. وی در کودکی و نوجوانی به‌دلیل شرارت از مدرسه اخراج شد و تحصیل را رها کرد. او از همان دوران به شعبان بی‏‌مخ شهرت یافت. وی پس  از ترک تحصیل به کارهای مختلفی روی آورد؛ اما در آن‌ها نیز موفق نبود و به‌خاطر علاقه زیاد، به ورزش باستانی روی آورد.  


== تحصیلات و دوران جوانی ==
شعبان جعفری که در محله‌ی خود، دسته‌ای از اوباش را همراه خود کرده بود، در سن ۱۵ سالگی به خاطر شرارت به زندان افتاد. در سال ۱۳۱۹ به‌خاطر اجباری بودن نظام وظیفه، به سربازی رفت و به‌علت فرار مکرر از خدمت سربازی، دوران دو سال سربازی  را در ۴ سال به اتمام برد. پس از ورود متفقین به ایران، شعبان جعفری از پادگان فرار کرد و دیگر برای ادامه خدمت سربازی نرفت. او پس از مدتی به همراه یک کشتی‌‏گیر، یک باشگاه ورزشی به نام باشگاه راه‌آهن در میدان شاهپور به راه انداخت. شعبان جعفری خود در مسابقات قهرمانی ورزش‌های باستانی کشور در سال ۱۳۲۲ به قهرمانی در رشته‌ی کباده و چرخ دست یافت اما شهرت او نه از بابت ورزش بلکه به‌خاطر جهت‌گیری‌های سیاسی و به خصوص نقشی که در واقعه‌ی تاریخی ۲۸ مرداد‌ماه سال ۱۳۳۲ و سیر حوادث پیش از آن و بعد از آن ایفا کرد، کسب نمود. .<ref name=":0" />
شعبان جعفری در سال ۱۳۰۰، در محله درخونگاه در منطقه سنگلج تهران زاده شد. وی در کودکی و نوجوانی به‌دلیل شرارت از مدرسه اخراج شد و تحصیل را رها کرد. او از همان دوران به شعبان بی‏‌مخ شهرت یافت. وی پس از ترک تحصیل به کارهای مختلفی روی آورد؛ اما در آن‌ها نیز موفق نبود و به‌خاطر علاقه زیاد، به ورزش باستانی روی آورد.  


شعبان جعفری که در محله‌ی خود، دسته‌ای از اوباش را همراه خود کرده بود، در سن ۱۵ سالگی به خاطر شرارت به زندان افتاد. در سال ۱۳۱۹ به‌خاطر اجباری بودن نظام وظیفه، به سربازی رفت و به‌علت فرار مکرر از خدمت سربازی، دوران دو سال سربازی  را در ۴ سال به اتمام برد. پس از ورود متفقین به ایران، شعبان جعفری از پادگان فرار کرد و دیگر برای ادامه خدمت سربازی نرفت. او پس از مدتی به همراه یک کشتی‌‏گیر، یک باشگاه ورزشی به نام باشگاه راه‌آهن در میدان شاهپور به راه انداخت. شعبان جعفری خود در مسابقات قهرمانی ورزش‌های باستانی کشور در سال ۱۳۲۲ به قهرمانی در رشته‌ی کباده و چرخ دست یافت. شعبان جعفری از سال ۱۳۲۶، با بر هم زدن اجرای تئاتری به‌نام  «''مردم''» اثر دراماتورگ فرانسوی به کارگردانی عبدالحسین نوشین در تئاتر فردوسی تهران، برای حاکمیت و دربار محبوب شد. دربار شاه در آن زمان با اجرای چنین نمایش‌هایی که جنبه‌ی آگاهی‌بخشی داشت مخالف بود. شعبان جعفری به تحریک عوامل حکومت این نمایش را برهم زد. وی پس از آن با دریافت وجه دستی بنابر دستور اداره‌ی آگاهی، مدتی از تهران به شهرستان لاهیجان رفت؛ و در لاهیجان زورخانه‏‌ای را اداره می‏‌کرد. او پس از یک سال به تهران بازگشت.<ref name=":0">[https://www.samatak.com/cinema/biography/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%AE.html بیوگرافی شعبان جعفری - سایت سماتک]</ref>
شعبان جعفری از سال ۱۳۲۶، با بر هم زدن اجرای تئاتری به‌نام  «''مردم''» اثر دراماتورگ فرانسوی به کارگردانی عبدالحسین نوشین در تئاتر فردوسی تهران، برای حاکمیت و دربار محبوب شد. دربار شاه در آن زمان با اجرای چنین نمایش‌هایی که جنبه‌ی آگاهی‌بخشی داشت مخالف بود. شعبان جعفری به تحریک عوامل حکومت این نمایش را برهم زد. وی پس از آن با دریافت وجه دستی بنابر دستور اداره‌ی آگاهی، مدتی از تهران به شهرستان لاهیجان رفت؛ و در لاهیجان زورخانه‏‌ای را اداره می‏‌کرد. او پس از یک سال به تهران بازگشت.<ref name=":0">[https://www.samatak.com/cinema/biography/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%AE.html بیوگرافی شعبان جعفری - سایت سماتک]</ref>[[پرونده:شعبان و کاشانی.JPG|بندانگشتی|266x266پیکسل|شعبان جعفری همراه آیت‌ا... کاشانی]]


دهه سی، برای شعبان جعفری، فرصتی طلایی بود. او در سال ۱۳۲۹، به استقبال آیت‏‌الله کاشانی رفت، اما در بین جمعیت طرفداران کاشانی، شایع شد که شعبان به قصد قتل او در این مراسم حضور یافته است. همین مسئله منجر به ضرب و جرح شعبان بی‌مخ از سوی طرف‌داران کاشانی گشت و مدتی نیز در بیمارستان بستری شد که با دلجویی آیت‌الله کاشانی پایان یافت.
دهه ۳۰، برای شعبان جعفری، فرصتی طلایی بود. او در سال ۱۳۲۹، به استقبال آیت‏‌الله کاشانی رفت، اما در بین جمعیت طرفداران کاشانی، شایع شد که شعبان جعفری به قصد قتل او در این مراسم حضور یافته است. همین مسئله منجر به ضرب و جرح شعبان بی‌مخ از سوی طرف‌داران کاشانی گشت و مدتی نیز در بیمارستان بستری شد که با دلجویی آیت‌الله کاشانی پایان یافت.<ref name=":1">[http://gozarestan.ir/show.php?id=1634 شعبان بی‌مخ و شعبان استخوانی - سایت گذرستان]</ref>


شعبان جعفری از حامیان و مقلدان کاشانی بود در نتیجه تا زمانی که آیت‌الله کاشانی از مصدق حمایت می‌کرد خود را یک حامی مصدق می‌دانست. او  از جمله  در روز ۱۴ آذر ۱۳۳۰، به دفتر روزنامه‌‏های  توده‌‏ای حمله کرد و مدت کوتاهی نیز به زندان قصر رفت.<ref name=":4">[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%AE زندگینامه شعبان جعفری - سایت تاریخ ما]</ref>[[پرونده:ادیت2.JPG|بندانگشتی|264x264پیکسل|شعبان جعفری در دهه ۱۳۳۰]]با روی‌گرداندن آیت‌الله کاشانی از مصدق که خواهان نقش روحانیت در حاکمیت بود، شعبان جعفری نیز به یکی از مخالفان مصدق تبدیل شد.  
شعبان جعفری از حامیان و مقلدان کاشانی بود در نتیجه تا زمانی که آیت‌الله کاشانی از مصدق حمایت می‌کرد خود را یک حامی مصدق می‌دانست. او  از جمله  در روز ۱۴ آذر ۱۳۳۰، به دفتر روزنامه‌‏های  توده‌‏ای حمله کرد و مدت کوتاهی نیز به زندان قصر رفت.<ref name=":4">[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%AE زندگینامه شعبان جعفری - سایت تاریخ ما]</ref>[[پرونده:ادیت2.JPG|بندانگشتی|264x264پیکسل|شعبان جعفری در دهه ۱۳۳۰]]با روی‌گرداندن آیت‌الله کاشانی از مصدق، شعبان جعفری نیز به یکی از مخالفان مصدق تبدیل شد.  
=== لقب شعبان بی‌مخ ===
=== لقب شعبان بی‌مخ ===
خود او می‌گوید لقب شعبان بی مخ از ده دوازده سالگی به وی داده شده است. او می‌گوید:  
خود او می‌گوید لقب شعبان بی مخ از ده دوازده سالگی به وی داده شده است. او می‌گوید:  


«مدرسه كه می رفتم، وقتی دستشویی‌ام می‌گرفت سرم را می‌انداختم پایین و بدون اجازه كلاس را ترك می‌كردم. یك بار معلم دستش را محكم روی سرم گذاشت و پرسید مگر تو مخ نداری؟ من هم جواب دادم: نه ندارم.»<ref name=":2">[http://hamoon1hamoon.blogfa.com/post/21 زندگینامه شعبان جعفری - هامون]</ref>
«مدرسه كه می رفتم، وقتی دستشویی‌ام می‌گرفت سرم را می‌انداختم پایین و بدون اجازه كلاس را ترك می‌كردم. یك بار معلم دستش را محكم روی سرم گذاشت و پرسید مگر تو مخ نداری؟ من هم جواب دادم: نه ندارم.»<ref name=":2">[http://hamoon1hamoon.blogfa.com/post/21 زندگینامه شعبان جعفری - هامون]</ref>
== شهرت شعبان جعفری ==
== ممانعت از خروج شاه ==
شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ، یکی از نام‌های جنجالی تاریخ معاصر ایران  است. شعبان جعفری از اوباشان به‌نامِ تهران بود. او در ابتدا یک زورخانه‌دار بود که نوچه‌ها و لات‌هایی را نیز همواره با خود همراه می‌کرد،  اما از زمانی که توسط حاکمیت برای پیشبرد اهداف سیاسی به کار گرفته شد شهرت بیشتری یافت. <ref name=":1">[http://gozarestan.ir/show.php?id=1634 شعبان بی‌مخ و شعبان استخوانی - سایت گذرستان]</ref>لمپنیسم سیاسی جریانی است که همه‌ی دیکتاتورها از جمله سلطنت و همچنین جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب و مقابله با آزادی‌خواهان بهره گرفته‌اند. شعبان جعفری نیز شهرت خود را نه از بابت ورزش بلکه به‌خاطر جهت‌گیری‌های سیاسی و نقشی که در واقعه‌ی تاریخی ۲۸ مرداد‌ماه سال ۱۳۳۲و سیر حوادث پیش از آن و بعد از آن ایفا کرد، کسب نمود. .<ref name=":0" />[[پرونده:شعبان و کاشانی.JPG|بندانگشتی|266x266پیکسل|شعبان جعفری همراه آیت‌ا... کاشانی]]
 
== تصمیم شاه برای خروج از ایران ==
در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دکتر محمد مصدق که از نخست وزیری استعفا داده بود با قیام مردم به نخست‌وزیری بازگشت.  محمدرضا شاه پذیرفت که به وی اختیارات بیشتری دهد. دکتر محمد مصدق معتقد بود شاه باید تنها سلطنت کند و حکومت را به دولت واگذار نماید. مسیری که بسیای از کشورهای پادشاهی پس از جنگ جهانی دوم در اروپا نیز طی کرده بودند. هشت ماه پس از انتخاب مجدد دکتر محمد مصدق به نخست وزیری محمدرضا شاه قصد خود را برای سفر اعلام نمود. محمدرضا شاه در کتاب مأموریت برای وطنم نوشته است که دکتر محمد مصدق به وی پیشنهاد سفر را ارائه کرد. این سخن نیز توسط برخی این‌ گونه برداشت می شود که گویا دکتر محمدمصدق قصد اخراج شاه و خلع او از سلطنت را داشته است. <ref name=":0" />  
در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دکتر محمد مصدق که از نخست وزیری استعفا داده بود با قیام مردم به نخست‌وزیری بازگشت.  محمدرضا شاه پذیرفت که به وی اختیارات بیشتری دهد. دکتر محمد مصدق معتقد بود شاه باید تنها سلطنت کند و حکومت را به دولت واگذار نماید. مسیری که بسیای از کشورهای پادشاهی پس از جنگ جهانی دوم در اروپا نیز طی کرده بودند. هشت ماه پس از انتخاب مجدد دکتر محمد مصدق به نخست وزیری محمدرضا شاه قصد خود را برای سفر اعلام نمود. محمدرضا شاه در کتاب مأموریت برای وطنم نوشته است که دکتر محمد مصدق به وی پیشنهاد سفر را ارائه کرد. این سخن نیز توسط برخی این‌ گونه برداشت می شود که گویا دکتر محمدمصدق قصد اخراج شاه و خلع او از سلطنت را داشته است. <ref name=":0" />  


خط ۱۰۷: خط ۱۰۴:


به این ترتیب دکتر مصدق تنها در برابر اصرار شاه برای سفر از ایران با این سفر موافقت کرده بود. همچنین ثریا اسفندیاری در کتاب کاخ تنهایی از تصمیم شاه برای سفر یک ماه پیش از این ماجرا خبر می‌دهد.
به این ترتیب دکتر مصدق تنها در برابر اصرار شاه برای سفر از ایران با این سفر موافقت کرده بود. همچنین ثریا اسفندیاری در کتاب کاخ تنهایی از تصمیم شاه برای سفر یک ماه پیش از این ماجرا خبر می‌دهد.
با تصمیم شاه برای خروج از ایران و موافقت دکتر مصدق با آن، آیت‌الله کاشانی تلاش‌های بسیاری برای جلوگیری از آن کرد. از جمله او به کمک درباریان شعبان بی‌مخ و تعداد دیگری از اوباش از جمله ملکه اعتضادی یک از زنان کاباره‌چی را به کاخ مرمر فرستاد تا شعارهایی در جهت باقی ماندن شاه در ایران بدهند و همچنین طرحی را برای ترور دکتر مصدق اجرا نمایند.


=== نقش شعبان بی‌مخ و ترور مصدق ===
=== نقش شعبان بی‌مخ و ترور مصدق ===
از جمله حامیان شاه که مخالف خروج وی از کشور بودند آیت‌الله کاشانی بود. او تمام تلاش خود را برای منصرف کردن شاه انجام داد. وی از جمله به سرعت به مجلس رفت تا به کمک دیگر آخوندها بیانیه‌ای را برای منصرف کردن شاه از سفر صادر نماید. همزمان او و درباریان طرح دیگری را برای ترور دکتر محمد مصدق به پیش بردند.
از جمله حامیان شاه که مخالف خروج وی از کشور بودند آیت‌الله کاشانی بود. او تمام تلاش خود را برای منصرف کردن شاه انجام داد. وی از جمله به سرعت به مجلس رفت تا به کمک دیگر آخوندها بیانیه‌ای را برای منصرف کردن شاه از سفر صادر نماید. همزمان او و درباریان طرح دیگری را برای ترور دکتر محمد مصدق به پیش بردند.


روز نهم اسفند ۱۳۳۱ محمدرضا شاه از دکتر مصدق می‌خواهد جهت خداحافظی به دیدار وی در کاخ مرمر برود. قرار بر این بود که شعبان بی‌مخ و نوچه‌هایش هنگام دیدار مصدق از شاه در مقابل کاخ مرمر تظاهرات کرده و به عنوان حامیان شاه مخالفت خود را با خروج او اعلام نمایند. سپس هنگام خروج دکتر مصدق از کاخ به وی حمله کرده و او را به قتل برسانند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e21/25293443.html روزی که ورق به نفع شاه برگشت]</ref>
روز نهم اسفند ۱۳۳۱ محمدرضا شاه از دکتر مصدق خواست جهت خداحافظی به دیدار وی در کاخ مرمر برود. قرار بر این بود که شعبان بی‌مخ و نوچه‌هایش هنگام دیدار مصدق از شاه در مقابل کاخ مرمر تظاهرات کرده و به عنوان حامیان شاه مخالفت خود را با خروج او اعلام نمایند. سپس هنگام خروج دکتر مصدق از کاخ به وی حمله کرده و او را به قتل برسانند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e21/25293443.html روزی که ورق به نفع شاه برگشت]</ref>


دکتر مصدق هنگام خروج از کاخ مرمر با حمله اوباش شعبان بی‌مخ مواجه شد اما با تلاش‌های محافظانش توانست از آن بگریزد.  
دکتر مصدق هنگام خروج از کاخ مرمر با حمله اوباش شعبان بی‌مخ مواجه شد اما با تلاش‌های محافظانش توانست از آن بگریزد.  


=== حمله شعبان بی‌مخ به خانه مصدق ===
=== حمله شعبان بی‌مخ به خانه مصدق ===
پسا از آن‌که دکتر مصدق توانست از مهلکه‌ی تدارک دیده شده در مقابل کاخ مرمر بگریزد، بار دیگر شعبان جعفری و نوچه‌هایش به خانه او حمله کردند. دکتر مصدق اینبار توانست به کمک همراهانش از طریق پشت‌بام از خانه بگریزد.
پس از آن‌که دکتر مصدق توانست از مهلکه‌ی تدارک دیده شده در مقابل کاخ مرمر بگریزد، بار دیگر شعبان جعفری و نوچه‌هایش به خانه او حمله کردند. دکتر مصدق این‌بار توانست به کمک همراهانش از طریق پشت‌بام از خانه بگریزد.


[[پرونده:مشاوران کاشانی.JPG|بندانگشتی|266x266پیکسل|گروه هوادار آیت الله کاشانی: ۱- حاج حسین علم ۲- طاهر حاج رضایی (برادر طیب خان) ۳- شعبان بی مخ ۴- حسین مهدی قصاب ۵- طیب ۶- اکبر حاج رضایی ۷- سید اکبر خراط]]
[[پرونده:مشاوران کاشانی.JPG|بندانگشتی|266x266پیکسل|گروه هوادار آیت الله کاشانی: ۱- حاج حسین علم ۲- طاهر حاج رضایی (برادر طیب خان) ۳- شعبان بی مخ ۴- حسین مهدی قصاب ۵- طیب ۶- اکبر حاج رضایی ۷- سید اکبر خراط]]
نقش  ''جاهل‌ها'' یا  ''لوطی‌ها'' در تاریخ ایران پوشیده نیست و همواره از دروان مشروطیت تا امروز از آن‌ها نامی در نزاع‌های سیاسی ایران برده شده است؛ گاه در قالب شاه دوستی، گاه در قالب طرفداری از یک روحانی.
 
شعبان جعفری خود را از مریدان آیت‌الله کاشانی و از حامیان و اعضای گروه فدائیان اسلام می‌دانست.
 
شعبان جعفری در خاطراتش به دو مورد اشاره می‌کند که کاشانی از او خواست کارهایی را انجام دهد، یکی در مورد زد و خورد با توده‌ای‌ها، چون کاشانی گفته بود آن‌ها بی‌دین و کافر به قرآن و خدا هستند. دیگر این‌که در ماجرای ۹ اسفند ۱۳۳۱، کاشانی به او گفته بود که اعلیحضرت داره از مملکت می‌رود... نگذارید برود بیرون. اگر اعلیحضرت برود عمامه ما هم رفته است. شعبان جعفری می‌گوید که ما هم رفتیم سمت بازار تا بازاریان را تشویق کنیم که به نفع شاه مغازه‌ها را ببندند؛ اما دیدیم هیچ‌کس محل نگذاشت چون بازار با دکتر مصدق بود... من‌هم زدم و شکستم و خلاصه بازار را بستند.<ref name=":3">[https://www.bbc.com/persian/iran/2016/08/160817_l44_28_mordad_coup_shaban شعبان بی‌مخ و ۲۸ مرداد - سایت بی.بی.سی فارسی]</ref>  
شعبان جعفری در خاطراتش به دو مورد اشاره می‌کند که کاشانی از او خواست کارهایی را انجام دهد، یکی در مورد زد و خورد با توده‌ای‌ها، چون کاشانی گفته بود آن‌ها بی‌دین و کافر به قرآن و خدا هستند. دیگر این‌که در ماجرای ۹ اسفند ۱۳۳۱، کاشانی به او گفته بود که اعلیحضرت داره از مملکت می‌رود... نگذارید برود بیرون. اگر اعلیحضرت برود عمامه ما هم رفته است. شعبان جعفری می‌گوید که ما هم رفتیم سمت بازار تا بازاریان را تشویق کنیم که به نفع شاه مغازه‌ها را ببندند؛ اما دیدیم هیچ‌کس محل نگذاشت چون بازار با دکتر مصدق بود... من‌هم زدم و شکستم و خلاصه بازار را بستند.<ref name=":3">[https://www.bbc.com/persian/iran/2016/08/160817_l44_28_mordad_coup_shaban شعبان بی‌مخ و ۲۸ مرداد - سایت بی.بی.سی فارسی]</ref>  


خط ۱۲۹: خط ۱۲۵:
<blockquote>«به دکتر فاطمی بگویید... اگه منو کشتن که کشتن! اگه آزاد شدم هر جا ببینمش میزنمش، اگر از زندان آمدم بیرون خفه‌ت می‌کنم.»<ref name=":3" /> </blockquote>
<blockquote>«به دکتر فاطمی بگویید... اگه منو کشتن که کشتن! اگه آزاد شدم هر جا ببینمش میزنمش، اگر از زندان آمدم بیرون خفه‌ت می‌کنم.»<ref name=":3" /> </blockquote>


== مشارکت شعبان بی‌مخ در کودتا ==
== مشارکت شعبان جعفری در کودتا ==
شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ پس از وقایع ۹ اسفند به زندان رفت و تا روز ۲۸ مرداد در زندان بود. در غیاب او مقدمات کودتا توسط سیا و آیت‌الله کاشانی برای سرنگونی دکتر مصدق فراهم شده بود و او را در روز ۲۸ مردادبه حکم تیمسار زاهدی برای مشارکت در کودتا آزاد کردند. <ref name=":1" />  
شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ پس از وقایع ۹ اسفند به زندان رفت و تا روز ۲۸ مرداد در زندان بود. در غیاب او مقدمات کودتا توسط سیا و آیت‌الله کاشانی برای سرنگونی دکتر مصدق فراهم شده بود و او را در روز ۲۸ مردادبه حکم تیمسار زاهدی برای مشارکت در کودتا آزاد کردند. <ref name=":1" />