کاربر:Khosro/صفحه تمرین جبهه خلق و ضدخلق: تفاوت میان نسخه‌ها

تغییرات جزئی
بدون خلاصۀ ویرایش
(تغییرات جزئی)
 
خط ۹: خط ۹:
از این روست که از ۳۰ خرداد سال ۶۰ تا همین امروز، از این اصل بنیادین در هیچ شرایطی کوتاه نیامده و پیوسته بر آن تأکید کرده‌ایم.  
از این روست که از ۳۰ خرداد سال ۶۰ تا همین امروز، از این اصل بنیادین در هیچ شرایطی کوتاه نیامده و پیوسته بر آن تأکید کرده‌ایم.  


رژیم ولایت فقیه حاکمیت مردم را در جریان انقلاب مردم ایران برضد دیکتاتوری سلطنتی، ربوده و آن را با شرک و ارتجاع، به مایملک خداگونه و انحصاری خود تبدیل کرده است. حق حاکمیت مردم ایران را غصب کرده است. «ولایت» و حکومت و حاکمیت آن، مطلقاً نامشروع و سراپا باطل است.  
رژیم ولایت فقیه حاکمیت مردم را در جریان انقلاب مردم ایران برضد دیکتاتوری سلطنتی، ربوده و آن را با شرک و ارتجاع، به مایملک خداگونه و انحصاری خود تبدیل کرده است. بنابراین «ولایت» و حاکمیت آن، به‌طور مطلق نامشروع و سراپا باطل است.  


خواست مقدم و عاجل مردم ایران، آزادی و حاکمیت مردم است و این جز از طریق سرنگونی رژیم ولایت فقیه  به دست نمی آید. نفی کامل رژیم ولایت فقیه، مرز متمایز و خط قرمز پیکار آزادی مردم ایران، معیار تشخیص دوست از دشمن، مبنای تنظیم رابطه با همه افراد و جریان‌های سیاسی و شاخص جذب و دفع نیروهاست. هویت سیاسی ایرانیان میهن دوست و آزادی‌خواه بر همین اساس تعریف و مشخص میشود.
خواست مقدم و عاجل مردم ایران، آزادی و حاکمیت مردم است و این جز از طریق سرنگونی رژیم ولایت فقیه  به دست نمی آید. نفی کامل رژیم ولایت فقیه، مرز متمایز و خط قرمز پیکار آزادی مردم ایران، معیار تشخیص دوست از دشمن، مبنای تنظیم رابطه با همه افراد و جریان‌های سیاسی و شاخص جذب و دفع نیروهاست. هویت سیاسی ایرانیان میهن دوست و آزادی‌خواه بر همین اساس تعریف و مشخص میشود.


=== اعضا و اجزای جبهه خلق ===
=== اعضا و اجزای جبهه خلق ===
بنابراین جبهه خلق یا جبهه مردم ایران، به معنی علمی، دربرگیرنده تمام طبقات و قشرها و جریان‌ها و نیروها و افراد ایرانی است که خواستار تغییر و سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه و برقراری دموکراسی و در یک کلام، خواستار حاکمیت جمهور مردم ایران هستند.  
جبهه خلق یا جبهه مردم ایران، به معنی علمی، دربرگیرنده تمام طبقات و قشرها و جریان‌ها و نیروها و افراد ایرانی است که خواستار تغییر و سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه و برقراری دموکراسی و در یک کلام، خواستار حاکمیت جمهور مردم ایران هستند.  


جبهه خلق یا جبهه مردم ایران، دربرگیرنده مجموعه نیروهایی است که به طور مشترک تحت ستم و سرکوب رژیم ضدبشری ولایت فقیه قرار دارند؛ و به همین خاطر می‌توانند به طور مشترک و همبسته و متحد در سرنگونی این رژیم شرکت و آن را محقق کنند.
جبهه خلق یا جبهه مردم ایران، دربرگیرنده مجموعه نیروهایی است که به طور مشترک تحت ستم و سرکوب نظام ولایت فقیه قرار دارند؛ و به همین خاطر می‌توانند به طور مشترک و همبسته و متحد در سرنگونی این رژیم شرکت و آن را محقق کنند.


=== معیار شناخت جبهه خلق ===
=== معیار شناخت جبهه خلق ===
خط ۲۵: خط ۲۵:
هم‌چنان‌که در بیانیه ملی ایرانیان یادآوری شده است: <blockquote>«بعد از جنگ جهانی دوم، اغلب کشورهای جهان، نازیسم و فاشیسم را مرام هایی ضدبشر شناختند؛ و در قوانین خود هرگونه تبلیغ و ترویج آن‌ها را جرم و مستوجب کیفر اعلام کردند.» </blockquote>اکنون پس از ۳۰ سال تجربه، هر ایرانی آگاه و آزادیخواه به روشنی می‌داند که ولایت فقیه، از نظر ماهیت جنایت‌هایش در مورد مردم ایران، بسا فراتر از آن مرام‌های ضدبشر رفته است.  
هم‌چنان‌که در بیانیه ملی ایرانیان یادآوری شده است: <blockquote>«بعد از جنگ جهانی دوم، اغلب کشورهای جهان، نازیسم و فاشیسم را مرام هایی ضدبشر شناختند؛ و در قوانین خود هرگونه تبلیغ و ترویج آن‌ها را جرم و مستوجب کیفر اعلام کردند.» </blockquote>اکنون پس از ۳۰ سال تجربه، هر ایرانی آگاه و آزادیخواه به روشنی می‌داند که ولایت فقیه، از نظر ماهیت جنایت‌هایش در مورد مردم ایران، بسا فراتر از آن مرام‌های ضدبشر رفته است.  


کلمات ضدخلق و ضدخلقی، ضدمردم و ضدمردمی، از همین‌جا و در تضاد با آزادی و حاکمیت مردم معنا و مفهوم پیدا می‌کند. در زمان '''شاه''' با دیکتاتوری سلطنتی می‌جنگیدیم و اکنون طرف جنگ ما و مردم ما استبداد مذهبی، همین رژیم ولایت فقیه است. به همین خاطر شالوده شورای ملی مقاومت ایران از روز نخست، «نه شاه، نه شیخ» بوده است. نفی دیکتاتوری لازمه برقراری دموکراسی و اثبات حاکمیت مردم است.
کلمات ضدخلق و ضدخلقی، ضدمردم و ضدمردمی، از همین‌جا و در تضاد با آزادی و حاکمیت مردم معنا و مفهوم پیدا می‌کند. در زمان '''شاه''' با دیکتاتوری سلطنتی می‌جنگیدیم و اکنون طرف جنگ ما و مردم ما استبداد مذهبی، یعنی رژیم ولایت فقیه است. به همین خاطر شالوده شورای ملی مقاومت ایران از روز نخست، «نه شاه، نه شیخ» بوده است. نفی دیکتاتوری لازمه برقراری دموکراسی و اثبات حاکمیت مردم است.


== تعریف انقلاب دموکراتیک ==
== تعریف انقلاب دموکراتیک ==
انقلاب دموکراتیک آن روی سکه استراتژی سرنگونی برای آزادی و حاکمیت مردم ایران در این مرحله تاریخی است.  
انقلاب دموکراتیک آن روی سکه استراتژی سرنگونی برای آزادی و حاکمیت مردم ایران در این مرحله تاریخی است.  


انقلاب را قبلاً دگرگونی جهش‌وار و تکاملی از طریق سقوط طبقه حاکم و انهدام نهادها و روابط مربوط به آن توسط توده‌های مردم تعریف کردیم  
انقلاب را قبلاً دگرگونی جهش‌وار و تکاملی از طریق سقوط طبقه حاکم و انهدام نهادها و روابط مربوط به آن توسط توده‌های مردم تعریف کردیم.


دموکراتیک به معنی مردم‌سالارانه، برگرفته از کلمه دموکراسی، یک واژه یونانی مرکب از کلمه «دموس» به معنی مردم و «کراسی» به معنی حکومت است که آن را به فارسی، «مردم‌سالاری» ترجمه می‌کنند.
دموکراتیک به معنی مردم‌سالارانه، برگرفته از کلمه دموکراسی، یک واژه یونانی مرکب از کلمه «دموس» به معنی مردم و «کراسی» به معنی حکومت است که آن را به فارسی، «مردم‌سالاری» ترجمه می‌کنند.
خط ۴۷: خط ۴۷:
ـ طبق ماده۵ برنامه شورا، کلیه مقامات، مسئولیت‌ها و نهادهای دوران انتقال، صرفاً جنبه موقتی داشته و فقط تا استقرار مقامات، مسئولیت‌ها و نهادهای جدید بر طبق قانون اساسی جدید معتبر است.  
ـ طبق ماده۵ برنامه شورا، کلیه مقامات، مسئولیت‌ها و نهادهای دوران انتقال، صرفاً جنبه موقتی داشته و فقط تا استقرار مقامات، مسئولیت‌ها و نهادهای جدید بر طبق قانون اساسی جدید معتبر است.  


ـ علاوه بر این، شورای ملی مقاومت برای رفع هرگونه سوءتفاهم پیرامون موقعیت و اختیارات خود پس از سرنگونی رژیم ولایت فقیه، با صراحت و به اتفاق آرا اعلام کرده است که هیچ‌یک از مصوبات شورای ملی مقاومت، بخشی از قانون اساسی نظام جمهوری آینده کشور که توسط مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی تدوین خواهد شد تلقی نمی‌شود.  
ـ علاوه بر این، شورای ملی مقاومت برای رفع هرگونه سوءتفاهم پیرامون موقعیت و اختیارات خود پس از سرنگونی رژیم ولایت فقیه، با صراحت و به اتفاق آرا اعلام کرده است که هیچ‌یک از مصوبات شورای ملی مقاومت، بخشی از قانون اساسی نظام جمهوری آینده کشور ـ که توسط مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی تدوین خواهد شد ـ تلقی نمی‌شود.  


== بازگشت به جبهه خلق و خروج از آن ==
== بازگشت به جبهه خلق و خروج از آن ==
خط ۶۸: خط ۶۸:
انتقاد و انتقاد از خود که توسط انقلابیون و نیروهای ترقی‌خواه در قرن نوزدهم، رایج و فرموله شد، یک اصل مسلّم است که اکنون مجاهدین آن را در مناسبات خود به‌عنوان جهاد اکبر به حد «عملیات جاری» ارتقاء داده‌اند. هیچ بیم و باکی هم از آن ندارند، نیازمند آن هستند و از آن استقبال می‌کنند. از طرف دیگر، در عصر ارتباطات که ظرفیت‌ها و راهکارهای آزادی بیان و انتقاد، پیوسته افزایش می‌یابد چه کسی می‌تواند یا جرئت می‌کند این اصل مسلّم را به زیر علامت سؤال بکشد؟
انتقاد و انتقاد از خود که توسط انقلابیون و نیروهای ترقی‌خواه در قرن نوزدهم، رایج و فرموله شد، یک اصل مسلّم است که اکنون مجاهدین آن را در مناسبات خود به‌عنوان جهاد اکبر به حد «عملیات جاری» ارتقاء داده‌اند. هیچ بیم و باکی هم از آن ندارند، نیازمند آن هستند و از آن استقبال می‌کنند. از طرف دیگر، در عصر ارتباطات که ظرفیت‌ها و راهکارهای آزادی بیان و انتقاد، پیوسته افزایش می‌یابد چه کسی می‌تواند یا جرئت می‌کند این اصل مسلّم را به زیر علامت سؤال بکشد؟


پس صورت مسئله، هم‌چنان‌که مقاومت ایران یک دهه قبل در بیانیه ملی خاطرنشان کرده است، بهانه کردن انتقاد و مخالفت، برای ایجاد جبهه‌های فرعی مقابله با جنبش مقاومت، از جمله از طریق نفوذ در محافل رنگارنگ موسوم به اپوزیسیون و برانگیختن آن‌ها به لجنپراکنی علیه مقاومت است.  
پس صورت مسئله، هم‌چنان‌که مقاومت ایران یک دهه قبل در بیانیه ملی خاطرنشان کرده است، بهانه کردن انتقاد و مخالفت، برای ایجاد جبهه‌های فرعی مقابله با جنبش مقاومت، از جمله از طریق نفوذ در محافل رنگارنگ موسوم به اپوزیسیون و برانگیختن آن‌ها به لجن‌پراکنی علیه مقاومت است.  


در ابتدای فصل حاضر، هم‌چنین اشاره کردیم که استحکام و عزم راسخ در آزادی و حاکمیت مردم، اقتضا می‌کند که از فاصله گرفتن از دیکتاتوری‌های شیخ و شاه و نهایتاً از بازگشت به جبهه خلق، به‌طور مضاعف استقبال و حمایت کنیم. این امر نه فقط در مورد دیکتاتوری ولایت فقیه و جناح‌های آن و کسانی مانند '''[[میرحسین موسوی|موسوی]]''' و [[مهدی کروبی|'''کروبی''']]، بلکه در مورد دیکتاتوری سلطنتی و جناح‌ها و افراد آن هم صدق می‌کند، با این تفاوت که رژیم شاه در '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' سرنگون شده و حاکمیت ندارد.<ref>استراتژی قیام و سرنگونی - سیمای آزادی</ref>
در ابتدای فصل حاضر، هم‌چنین اشاره کردیم که استحکام و عزم راسخ در آزادی و حاکمیت مردم، اقتضا می‌کند که از فاصله گرفتن از دیکتاتوری‌های شیخ و شاه و نهایتاً از بازگشت به جبهه خلق، به‌طور مضاعف استقبال و حمایت کنیم. این امر نه فقط در مورد دیکتاتوری ولایت فقیه و جناح‌های آن و کسانی مانند '''[[میرحسین موسوی|موسوی]]''' و [[مهدی کروبی|'''کروبی''']]، بلکه در مورد دیکتاتوری سلطنتی و جناح‌ها و افراد آن هم صدق می‌کند، با این تفاوت که رژیم شاه در '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' سرنگون شده و حاکمیت ندارد.<ref>استراتژی قیام و سرنگونی - سیمای آزادی</ref>
۸۳

ویرایش