۴۱۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از م...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. سیاست موازنه منفی اولین بار توسط دکتر محمد مصدق پس از درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد. این سیاست هدفی جز طرد سلطه و تامین حاکمیت ملی ندارد. این سیاست و عدم واگذاری امتیاز به شووری زمینه ساز ملی شدن نفت در ایران شد. ملی شدن نفت در دورانی بود که رقابتهای نفتی میان شرکتهای خارجی برای دریافت سهم بیشتر از منابع نفتی ایران صورت گرفت. با توسل به سیاست موازنه منفی، ملی شدن محقق شد و حاکمیت برمنابع ملی حفظ شد. ملیسازی صنعت نفت در سال 1951 میلادی، بزرگترین اقدام مصدق در چارچوب سیاست موازنه منفی بود. در آن زمان، بریتانیا از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل منابع نفتی ایران را در دست داشت. مصدق، با تکیه بر این سیاست، امتیازات بریتانیا را لغو کرد و صنعت نفت ایران را ملی اعلام نمود. سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، تأثیرات عمیقی بر سیاست منطقهای داشت: الهامبخشی به جنبشهای استقلالطلبانه: ملیسازی نفت ایران نمونهای از مبارزه موفقیتآمیز با سلطه خارجی بود. کشورهای عربی مانند مصر، با سیاستهای مشابه، اقدام به ملیسازی کانال سوئز کردند. کاهش نفوذ قدرتهای استعماری: اقدام ایران موجب کاهش تدریجی نفوذ بریتانیا در خاورمیانه شد. تغییر در نظم ژئوپلیتیکی منطقه: ایران بهعنوان کشوری مستقل، الگوی جدیدی از سیاست خارجی در خاورمیانه ارائه داد که بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ استوار بود. | '''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. سیاست موازنه منفی اولین بار توسط دکتر محمد مصدق پس از درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد. این سیاست هدفی جز طرد سلطه و تامین حاکمیت ملی ندارد. این سیاست و عدم واگذاری امتیاز به شووری زمینه ساز ملی شدن نفت در ایران شد. ملی شدن نفت در دورانی بود که رقابتهای نفتی میان شرکتهای خارجی برای دریافت سهم بیشتر از منابع نفتی ایران صورت گرفت. با توسل به سیاست موازنه منفی، ملی شدن محقق شد و حاکمیت برمنابع ملی حفظ شد. ملیسازی صنعت نفت در سال 1951 میلادی، بزرگترین اقدام مصدق در چارچوب سیاست موازنه منفی بود. در آن زمان، بریتانیا از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل منابع نفتی ایران را در دست داشت. مصدق، با تکیه بر این سیاست، امتیازات بریتانیا را لغو کرد و صنعت نفت ایران را ملی اعلام نمود. سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، تأثیرات عمیقی بر سیاست منطقهای داشت: الهامبخشی به جنبشهای استقلالطلبانه: ملیسازی نفت ایران نمونهای از مبارزه موفقیتآمیز با سلطه خارجی بود. کشورهای عربی مانند مصر، با سیاستهای مشابه، اقدام به ملیسازی کانال سوئز کردند. کاهش نفوذ قدرتهای استعماری: اقدام ایران موجب کاهش تدریجی نفوذ بریتانیا در خاورمیانه شد. تغییر در نظم ژئوپلیتیکی منطقه: ایران بهعنوان کشوری مستقل، الگوی جدیدی از سیاست خارجی در خاورمیانه ارائه داد که بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ استوار بود. | ||
== سیاست موازنه منفی == | |||
'''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. | '''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. | ||
ویرایش