۴۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
سیاست موازنه منفی در ایران رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید. | سیاست موازنه منفی در ایران رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید. | ||
=== | === اصول سیاست موازنه منفی === | ||
1. '''عدم وابستگی به قدرتهای خارجی:''' این اصل بر رد هرگونه مداخله خارجی در امور ایران تأکید داشت و بر حفظ استقلال کشور استوار بود. | 1. '''عدم وابستگی به قدرتهای خارجی:''' این اصل بر رد هرگونه مداخله خارجی در امور ایران تأکید داشت و بر حفظ استقلال کشور استوار بود. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
این اقدام نهتنها جایگاه ایران را بهعنوان کشوری مستقل در جهان تثبیت کرد، بلکه الهامبخش بسیاری از ملتهای تحت استعمار شد. کشورهای خاورمیانه و آفریقا که تحت سلطه قدرتهای استعماری بودند، این اقدام را بهعنوان الگویی برای مبارزه با استعمار تلقی کردند. | این اقدام نهتنها جایگاه ایران را بهعنوان کشوری مستقل در جهان تثبیت کرد، بلکه الهامبخش بسیاری از ملتهای تحت استعمار شد. کشورهای خاورمیانه و آفریقا که تحت سلطه قدرتهای استعماری بودند، این اقدام را بهعنوان الگویی برای مبارزه با استعمار تلقی کردند. | ||
== | == تأثیرات سیاست موازنه منفی در خاورمیانه == | ||
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، تأثیرات عمیقی بر سیاست منطقهای داشت: | سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، تأثیرات عمیقی بر سیاست منطقهای داشت: | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
تغییر در نظم ژئوپلیتیکی منطقه: ایران بهعنوان کشوری مستقل، الگوی جدیدی از سیاست خارجی در خاورمیانه ارائه داد که بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ استوار بود. | تغییر در نظم ژئوپلیتیکی منطقه: ایران بهعنوان کشوری مستقل، الگوی جدیدی از سیاست خارجی در خاورمیانه ارائه داد که بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ استوار بود. | ||
== | == تأثیرات سیاست موازنه منفی در سیاست جهانی == | ||
تقویت جنبشهای ضد استعماری: اقدام ایران برای ملیسازی نفت و پیگیری سیاست موازنه منفی، الگویی برای کشورهای مستعمره و نیمهمستعمره در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بود. | تقویت جنبشهای ضد استعماری: اقدام ایران برای ملیسازی نفت و پیگیری سیاست موازنه منفی، الگویی برای کشورهای مستعمره و نیمهمستعمره در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بود. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
تقویت سازمان ملل: ایران در چارچوب سیاست موازنه منفی، به سازمان ملل متوسل شد تا مسئله نفت را از طریق دیپلماسی حلوفصل کند. | تقویت سازمان ملل: ایران در چارچوب سیاست موازنه منفی، به سازمان ملل متوسل شد تا مسئله نفت را از طریق دیپلماسی حلوفصل کند. | ||
== | == چالشها و پیامدهای سیاست موازنه منفی == | ||
اگرچه سیاست موازنه منفی بهعنوان یک راهبرد اصولی در سیاست خارجی ایران محسوب میشد، اما با چالشهایی نیز همراه بود: | اگرچه سیاست موازنه منفی بهعنوان یک راهبرد اصولی در سیاست خارجی ایران محسوب میشد، اما با چالشهایی نیز همراه بود: | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
مداخله خارجی در سیاست داخلی ایران: موازنه منفی، دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ در سیاست داخلی ایران را برانگیخت. | مداخله خارجی در سیاست داخلی ایران: موازنه منفی، دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ در سیاست داخلی ایران را برانگیخت. | ||
=== | === اهمیت سیاست موازنه منفی بهعنوان سیاستی وطنپرستانه === | ||
حفظ استقلال ملی: این سیاست، ایران را از دایره نفوذ قدرتهای استعماری خارج کرد. | حفظ استقلال ملی: این سیاست، ایران را از دایره نفوذ قدرتهای استعماری خارج کرد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
تثبیت عدالت اقتصادی: با ملیسازی نفت، درآمدهای این صنعت برای توسعه داخلی به کار گرفته شد. | تثبیت عدالت اقتصادی: با ملیسازی نفت، درآمدهای این صنعت برای توسعه داخلی به کار گرفته شد. | ||
== | == تاثیر سیاسیت موازنه منفی بر بلوکبندی جهانی == | ||
سیاست موازنه منفی، هرچند ریشه در تجربیات و شرایط خاص ایران داشت، اما به طور کلی توانست بخشی از یک روند جهانی در میان ملتهایی باشد که به دنبال استقلال سیاسی و اقتصادی هستند. کشورهای دیگر نیز با الهام از اصول مشابه، تلاش کردند مسیرهای مستقلی را دنبال کنند، اگرچه موفقیت و نتایج این سیاستها به شرایط داخلی و بینالمللی هر کشور بستگی داشته است. | سیاست موازنه منفی، هرچند ریشه در تجربیات و شرایط خاص ایران داشت، اما به طور کلی توانست بخشی از یک روند جهانی در میان ملتهایی باشد که به دنبال استقلال سیاسی و اقتصادی هستند. کشورهای دیگر نیز با الهام از اصول مشابه، تلاش کردند مسیرهای مستقلی را دنبال کنند، اگرچه موفقیت و نتایج این سیاستها به شرایط داخلی و بینالمللی هر کشور بستگی داشته است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
سیاست موازنه منفی، که توسط دکتر محمد مصدق در ایران مطرح شد، یک استراتژی منحصر به فرد بود که تاثیر خود را بر بلوکبندی جهانی نیز داشت. نمونههای مشابهی وجود دارد که برخی کشورهای دیگر نیز تلاش کردهاند با تکیه بر استقلال سیاسی و اقتصادی، از وابستگی به قدرتهای خارجی اجتناب کنند. این سیاستها در برخی مناطق جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، با مفاهیم و اسامی مختلف، پیاده شدهاند. در ادامه به برخی از کشورها و نمونههای مشابه اشاره میکنیم: | سیاست موازنه منفی، که توسط دکتر محمد مصدق در ایران مطرح شد، یک استراتژی منحصر به فرد بود که تاثیر خود را بر بلوکبندی جهانی نیز داشت. نمونههای مشابهی وجود دارد که برخی کشورهای دیگر نیز تلاش کردهاند با تکیه بر استقلال سیاسی و اقتصادی، از وابستگی به قدرتهای خارجی اجتناب کنند. این سیاستها در برخی مناطق جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، با مفاهیم و اسامی مختلف، پیاده شدهاند. در ادامه به برخی از کشورها و نمونههای مشابه اشاره میکنیم: | ||
=== | === '''1. هند: سیاست عدم تعهد''' === | ||
تعریف: پس از استقلال هند در سال 1947، جواهر لعل نهرو و رهبران دیگر این کشور به دنبال سیاستی بودند که هند را از وابستگی به بلوک غرب (به رهبری آمریکا) یا بلوک شرق (به رهبری شوروی) در دوران جنگ سرد دور نگه دارد. | تعریف: پس از استقلال هند در سال 1947، جواهر لعل نهرو و رهبران دیگر این کشور به دنبال سیاستی بودند که هند را از وابستگی به بلوک غرب (به رهبری آمریکا) یا بلوک شرق (به رهبری شوروی) در دوران جنگ سرد دور نگه دارد. | ||
تاثیر: این سیاست به هند اجازه داد که هم روابط اقتصادی و هم دیپلماتیک خود را به صورت مستقل مدیریت کند و در عین حال به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش غیرمتعهدها، به سایر کشورهای در حال توسعه نیز کمک کند تا در مسیر استقلال باقی بمانند. | تاثیر: این سیاست به هند اجازه داد که هم روابط اقتصادی و هم دیپلماتیک خود را به صورت مستقل مدیریت کند و در عین حال به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش غیرمتعهدها، به سایر کشورهای در حال توسعه نیز کمک کند تا در مسیر استقلال باقی بمانند. | ||
=== | === '''2. یوگسلاوی: تیتو و جنبش غیرمتعهدها''' === | ||
تعریف: مارشال تیتو، رهبر یوگسلاوی، سیاستی مشابه موازنه منفی را دنبال کرد. او روابط خود را با غرب و شرق حفظ کرد اما هیچگاه به طور کامل وابسته به یکی از دو بلوک نشد. | تعریف: مارشال تیتو، رهبر یوگسلاوی، سیاستی مشابه موازنه منفی را دنبال کرد. او روابط خود را با غرب و شرق حفظ کرد اما هیچگاه به طور کامل وابسته به یکی از دو بلوک نشد. | ||
نتیجه: این سیاست به یوگسلاوی اجازه داد که در دوران جنگ سرد از مداخلات مستقیم قدرتهای خارجی مصون بماند. | نتیجه: این سیاست به یوگسلاوی اجازه داد که در دوران جنگ سرد از مداخلات مستقیم قدرتهای خارجی مصون بماند. | ||
=== | === '''3. چین: سیاستهای اولیه استقلالطلبانه''' === | ||
تعریف: در دهههای 1950 و 1960، چین تلاش کرد با شعارهایی مانند "خودکفایی" و "استقلال" سیاستی اتخاذ کند که این کشور را از نفوذ قدرتهای بزرگ دور نگه دارد. هرچند این سیاست بعدها تغییر کرد، اما در ابتدا شباهت زیادی به موازنه منفی داشت. | تعریف: در دهههای 1950 و 1960، چین تلاش کرد با شعارهایی مانند "خودکفایی" و "استقلال" سیاستی اتخاذ کند که این کشور را از نفوذ قدرتهای بزرگ دور نگه دارد. هرچند این سیاست بعدها تغییر کرد، اما در ابتدا شباهت زیادی به موازنه منفی داشت. | ||
اثر: چین توانست از دخالت مستقیم قدرتهای خارجی در امور داخلی خود جلوگیری کند و روابط خود را به صورت استراتژیک مدیریت نماید. | اثر: چین توانست از دخالت مستقیم قدرتهای خارجی در امور داخلی خود جلوگیری کند و روابط خود را به صورت استراتژیک مدیریت نماید. | ||
=== | === '''4. کشورهای آمریکای لاتین''' === | ||
بسیاری از کشورهای این منطقه نیز در قرن بیستم، سیاستهای مشابهی را دنبال کردند تا از تسلط ایالات متحده بر سیاستهای داخلی و اقتصادیشان جلوگیری کنند. | بسیاری از کشورهای این منطقه نیز در قرن بیستم، سیاستهای مشابهی را دنبال کردند تا از تسلط ایالات متحده بر سیاستهای داخلی و اقتصادیشان جلوگیری کنند. | ||
ویرایش