۲٬۲۳۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (تاریخها به انگلیسی نوشته شده بود، تصحیح گردید.) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سیاست-موازنه-منفی.docxدکتر-مصدق.jpg|جایگزین=سیاست موزانه منفی دکتر مصدق|بندانگشتی|سیاست موزانه منفی دکتر مصدق]] | [[پرونده:سیاست-موازنه-منفی.docxدکتر-مصدق.jpg|جایگزین=سیاست موزانه منفی دکتر مصدق|بندانگشتی|سیاست موزانه منفی دکتر مصدق]] | ||
'''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. سیاست موازنه منفی اولین بار توسط دکتر محمد مصدق پس از درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد. این سیاست هدفی جز طرد سلطه و تامین حاکمیت ملی ندارد. این سیاست و عدم واگذاری امتیاز به شووری زمینه ساز ملی شدن نفت در ایران شد. ملی شدن نفت در دورانی بود که رقابتهای نفتی میان شرکتهای خارجی برای دریافت سهم بیشتر از منابع نفتی ایران صورت گرفت. با توسل به سیاست موازنه منفی، ملی شدن محقق شد و حاکمیت برمنابع ملی حفظ شد. ملیسازی صنعت نفت در سال | '''سیاست موازنه منفی'''، بهعنوان یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی دکتر محمد مصدق، بازتابی از استقلالطلبی و اراده برای حفظ تمامیت ارضی ایران است. این سیاست در واکنش به تاریخ طولانی مداخلات خارجی در امور ایران و سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از منابع ملی کشور طراحی شد. در این تحقیق به سابقه شکلگیری این سیاست، تأثیرات آن بر ایران، خاورمیانه و سیاست جهانی، و نیز اهمیت آن بهعنوان یک راهبرد وطنپرستانه پرداخته میشود. سیاست موازنه منفی اولین بار توسط دکتر محمد مصدق پس از درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد. این سیاست هدفی جز طرد سلطه و تامین حاکمیت ملی ندارد. این سیاست و عدم واگذاری امتیاز به شووری زمینه ساز ملی شدن نفت در ایران شد. ملی شدن نفت در دورانی بود که رقابتهای نفتی میان شرکتهای خارجی برای دریافت سهم بیشتر از منابع نفتی ایران صورت گرفت. با توسل به سیاست موازنه منفی، ملی شدن محقق شد و حاکمیت برمنابع ملی حفظ شد. ملیسازی صنعت نفت در سال ۱۹۵۱ میلادی، بزرگترین اقدام مصدق در چارچوب سیاست موازنه منفی بود. در آن زمان، بریتانیا از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل منابع نفتی ایران را در دست داشت. مصدق، با تکیه بر این سیاست، امتیازات بریتانیا را لغو کرد و صنعت نفت ایران را ملی اعلام نمود. سیاست موازنه منفی دکتر مصدق، تأثیرات عمیقی بر سیاست منطقهای داشت: الهامبخشی به جنبشهای استقلالطلبانه: ملیسازی نفت ایران نمونهای از مبارزه موفقیتآمیز با سلطه خارجی بود. کشورهای عربی مانند مصر، با سیاستهای مشابه، اقدام به ملیسازی کانال سوئز کردند. کاهش نفوذ قدرتهای استعماری: اقدام ایران موجب کاهش تدریجی نفوذ بریتانیا در خاورمیانه شد. تغییر در نظم ژئوپلیتیکی منطقه: ایران بهعنوان کشوری مستقل، الگوی جدیدی از سیاست خارجی در خاورمیانه ارائه داد که بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ استوار بود. | ||
== سیاست موازنه منفی == | == سیاست موازنه منفی == | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== سابقه امر == | == سابقه امر == | ||
سیاست موازنه منفی در بستر یک تاریخ طولانی از نفوذ و دخالت قدرتهای خارجی در ایران شکل گرفت. در دوره قاجار و پهلوی، ایران بهواسطه قراردادهایی چون ''قرارداد | سیاست موازنه منفی در بستر یک تاریخ طولانی از نفوذ و دخالت قدرتهای خارجی در ایران شکل گرفت. در دوره قاجار و پهلوی، ایران بهواسطه قراردادهایی چون ''قرارداد ۱۹۰۷'' و ''قرارداد ۱۹۱۹'' عملاً به عرصه رقابت و نفوذ بریتانیا و روسیه تبدیل شده بود. | ||
مصدق، بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای سیاسی ایران در دوران پهلوی اول و دوم، به این نتیجه رسید که راه رهایی ایران از دخالتهای خارجی، اتخاذ سیاستی است که نه وابستگی به شرق (اتحاد جماهیر شوروی) و نه به غرب (بریتانیا و آمریکا) داشته باشد. سیاست موازنه منفی بر پایه عدم اعطای امتیاز به هیچ قدرت خارجی و در عین حال تکیه بر توان داخلی برای توسعه و پیشرفت استوار بود. | مصدق، بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای سیاسی ایران در دوران پهلوی اول و دوم، به این نتیجه رسید که راه رهایی ایران از دخالتهای خارجی، اتخاذ سیاستی است که نه وابستگی به شرق (اتحاد جماهیر شوروی) و نه به غرب (بریتانیا و آمریکا) داشته باشد. سیاست موازنه منفی بر پایه عدم اعطای امتیاز به هیچ قدرت خارجی و در عین حال تکیه بر توان داخلی برای توسعه و پیشرفت استوار بود. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
سیاست موازنه منفی در ایران رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت | سیاست موازنه منفی در ایران رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی، به مدت ۲۷ ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/386912/%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C مصدق، نفت و سیاست موازنه منفی سایت پایگاه ما]</ref> | ||
=== اصول سیاست موازنه منفی === | === اصول سیاست موازنه منفی === | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== ملیسازی صنعت نفت: نقطه عطف سیاست موازنه منفی == | == ملیسازی صنعت نفت: نقطه عطف سیاست موازنه منفی == | ||
ملیسازی صنعت نفت در سال | ملیسازی صنعت نفت در سال ۱۹۵۱ میلادی، بزرگترین اقدام مصدق در چارچوب سیاست موازنه منفی بود. در آن زمان، بریتانیا از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل منابع نفتی ایران را در دست داشت. مصدق، با تکیه بر این سیاست، امتیازات بریتانیا را لغو کرد و صنعت نفت ایران را ملی اعلام نمود. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
کودتای | |||
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲: این سیاست، منافع بریتانیا و آمریکا را به چالش کشید و منجر به کودتای نظامی علیه مصدق شد. | |||
تحریمهای اقتصادی: ایران با تحریمهای اقتصادی شدید از سوی قدرتهای غربی مواجه شد که بر اقتصاد کشور تأثیر گذاشت. | تحریمهای اقتصادی: ایران با تحریمهای اقتصادی شدید از سوی قدرتهای غربی مواجه شد که بر اقتصاد کشور تأثیر گذاشت. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
=== ۱. هند: سیاست عدم تعهد === | === ۱. هند: سیاست عدم تعهد === | ||
تعریف: پس از استقلال هند در سال | تعریف: پس از استقلال هند در سال ۱۹۴۷، جواهر لعل نهرو و رهبران دیگر این کشور به دنبال سیاستی بودند که هند را از وابستگی به بلوک غرب (به رهبری آمریکا) یا بلوک شرق (به رهبری شوروی) در دوران جنگ سرد دور نگه دارد. | ||
تاثیر: این سیاست به هند اجازه داد که هم روابط اقتصادی و هم دیپلماتیک خود را به صورت مستقل مدیریت کند و در عین حال به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش غیرمتعهدها، به سایر کشورهای در حال توسعه نیز کمک کند تا در مسیر استقلال باقی بمانند. | تاثیر: این سیاست به هند اجازه داد که هم روابط اقتصادی و هم دیپلماتیک خود را به صورت مستقل مدیریت کند و در عین حال به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش غیرمتعهدها، به سایر کشورهای در حال توسعه نیز کمک کند تا در مسیر استقلال باقی بمانند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۹: | ||
=== ۳. چین: سیاستهای اولیه استقلالطلبانه === | === ۳. چین: سیاستهای اولیه استقلالطلبانه === | ||
تعریف: در دهههای | تعریف: در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، چین تلاش کرد با شعارهایی مانند "خودکفایی" و "استقلال" سیاستی اتخاذ کند که این کشور را از نفوذ قدرتهای بزرگ دور نگه دارد. هرچند این سیاست بعدها تغییر کرد، اما در ابتدا شباهت زیادی به موازنه منفی داشت. | ||
اثر: چین توانست از دخالت مستقیم قدرتهای خارجی در امور داخلی خود جلوگیری کند و روابط خود را به صورت استراتژیک مدیریت نماید. | اثر: چین توانست از دخالت مستقیم قدرتهای خارجی در امور داخلی خود جلوگیری کند و روابط خود را به صورت استراتژیک مدیریت نماید. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۶: | ||
بسیاری از کشورهای این منطقه نیز در قرن بیستم، سیاستهای مشابهی را دنبال کردند تا از تسلط ایالات متحده بر سیاستهای داخلی و اقتصادیشان جلوگیری کنند. | بسیاری از کشورهای این منطقه نیز در قرن بیستم، سیاستهای مشابهی را دنبال کردند تا از تسلط ایالات متحده بر سیاستهای داخلی و اقتصادیشان جلوگیری کنند. | ||
مثال: سیاستهای استقلالطلبانه در کوبا پس از انقلاب | مثال: سیاستهای استقلالطلبانه در کوبا پس از انقلاب ۱۹۵۹ و همچنین تلاشهای شیلی در دوران سالوادور آلنده، مشابهاتی با موازنه منفی داشتند.<ref>[https://www.zeitoons.com/110833 میراث مصدق: شهروندی ملی و موازنه منفی]</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |