۱۳٬۱۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''سون یات سِن،''' (زادهی ۱۲ نوامبر ۱۸۶۶ درگذشته ۱۲ مارس ۱۹۴۲)، پزشک | '''سون یات سِن،''' (زادهی ۱۲ نوامبر ۱۸۶۶ درگذشته ۱۲ مارس ۱۹۴۲)، پزشک انقلابی، نویسنده، فیلسوف و رهبر حزب کومینتانگ در زمان سرنگونی پادشاهی چینگ آخرین امپراتوری جین بود. | ||
سون یات سن که از او به عنوان پدر چین مدرن یاد می کنند، رهبر انقلاب ۱۹۱۲ این کشور بود که در نهایت به پایان دو هزار سال نظام امپراتوری و استقرار نظام جمهوری در چین انجامید. | |||
سون یات سن در سالهای ۱۹۱۱-۱۹۱۲ نخستین رهبر جمهوری چین و در سالهای ۱۹۲۳-۱۹۲۵ رئیس جمهور بلامنازع این کشور بود. | |||
سون یات سن در ۱۲ نوامبر ۱۸۶۶ در خانواده ای فقیر در ایالت گوآنگدونگ -واقع در جنوب چین- بدنیا آمد. برادر سون یات سن -که سالها به عنوان کارگر در جزایر هاوایی خدمت می کرد- یات سن را در ۱۸۷۹ به آنجا برد. او در مدرسه آمریکایی هاوایی تحصیل کرد و در آنجا برای نخستین بار با آرا و اندیشه های غربی آشنا شد. | |||
یات سن به دلیل نگرانی برادرش از مسیحی شدن او، در ۱۸۸۳ به زادگاهش برگردانده شد. یکسال بعد، او توسط یکی از مبلغان مسیحی آمریکایی، غسل تعمید داده شد و به مسیحیت گروید. | |||
همزمان او به مدرسهای بریتانیایی در هنگکنگ رفت. سون یات سن در ۱۸۸۶ در مدرسه عالی پزشکی گوانگجو ثبت نام کرد. او در سال ۱۸۹۲ در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. او از وضعیت سیاسی موجود در چین به شدت ناراضی بود. سیل ورود استعمارگران به چین برای کسب امتیازات مختلف، دولت این کشور را در تنگنای جدی قرار داده بود. تحقیر چین در برابر دولتهای قدرتمند غربی، ملیگرایان را برای براندازی نظام سلطنتی مصممتر ساخته بود. | |||
سون یات سن در سال ۱۸۹۴ تشکل سیاسی ضد حکومتی بنام انجمن اخوت را در هاوایی ایجاد کرد. این تشکیلات به مرور زمان، موجب گسترش مبارزات مخفی و زیرزمینی علیه حاکمیت وقت چین گردید. | |||
زندگی در تبعید | |||
در سال ۱۸۹۴ جنگ ژاپن و چین آغاز شد. چینی ها به دلیل بی کفایتی فرماندهان، سوءمدیریت، تجهیزات ناکافی و قدیمی مغلوب ارتش مجهز و کارآزموده ی ژاپن شدند. سون یات سن با مشاهده شرایط موجود، به هنگ کنگ رفت و شورش علیه دولت مرکزی چین را آغاز کرد. این قیام با شکست مواجه شد. سون یات سن دستگیر و به ۱۶ سال تبعید محکوم گردید. | |||
نگاهی به زندگی سون یات سن؛ پدر چین مدرن | |||
او در ۱۸۹۶ به لندن رفت و به مدت هشت ماه در موزه بریتانیا به مطالعه پرداخت. وی سپس از طریق کانادا، به ژاپن رفت (اوت ۱۸۹۷). یات سن در آنجا با فردی به نام میازاکی تورازو آشنا شد. تورازو، سون یات سن را با سیاستمداران و سرمایه داران بانفوذ ژاپنی آشنا کرد. پشتیبانی سیاسی و مالی آنها، یات سن را در رسیدن به اهدافش یاری کرد. | |||
همزمان چینی های دیگری نیز به عرصه مبارزه علیه حکومت چین وارد شدند. مشهورترین آنها لیانگ شیائو نام داشت که در سال ۱۸۹۸ به ژاپن گریخته و در آنجا از طریق تاسیس روزنامه، علیه نظام وقت چین تبلیغ می کرد. سون یات سن به تدریج تشکل های سیاسی مختلفی برای دانشجویان چینی در اروپا ایجاد کرد. او در سال ۱۹۰۴ تشکیلاتی تحت عنوان انجمن اتحاد در توکیو تشکیل داد و مبارزات علیه حکومت چین را سازمان یافته تر نمود. | |||
به تدریج مشکلات زیادی برای سون یات سن پدید آمد. بخش بزرگی از این مشکلات ناشی از فشارهای دول خارجی بود. در ۱۹۰۷ دولت ژاپن از یات سن خواست که فوراً خاک این کشور را ترک نماید. او سپس در هندو چین فرانسه (ویتنام) اقامت گزید اما مدتی بعد به دلیل فشارهای دولت فرانسه، ناچار به ترک آنجا گردید. | |||
انقلاب ۱۹۱۲ | |||
در سال ۱۹۱۱ دولت چین در پی ملی کردن خطوط راه آهن برآمد. این مسئله باعث نادیده گرفتن منافع مالکان محلی می شد که اکنون بایستی بخشی از املاک خود را در اختیار دولت قرار می دادند. این اقدام حکومت باعث وقوع شورشی در ایالت سیچوآن گردید. در اکتبر همان سال یک گروه انقلابی محلی در منطقه ووهان به پا خاسته و با بهره گیری از ضعف دولت مرکزی، اختیار نهادهای دولتی را بدست گرفتند. | |||
این رویداد باعث بازگشت سون یات سن به کشور شد. او اینک می دانست که شرایط برای به ثمر رسیدن انقلاب مهیاست. یات سن با یکی از وزرای امپراتوری -یوآن شیکای- گفت و گو کرد. آن دو با یکدیگر معامله ای کردند که اگر شیکای بتواند نیروهای انقلابی را در رسیدن به پایتخت و سرنگونی رژیم یاری کند، او (شیکای) رهبر بعدی چین خواهد بود. در ۱۲ فوریه ۱۹۱۲ امپراتور خردسال چین -پو یی- از سلطنت کناره گیری کرد و دو روز بعد، یوآن شیکای به رهبری چین برگزیده شد. | |||
نگاهی به زندگی سون یات سن؛ پدر چین مدرن | |||
یوآن شیکای | |||
مشکلات بعدی | |||
بلافاصله پس از به ثمر رسیدن انقلاب، یات سن اقدام به ایجاد تشکلی سیاسی به نام حزب ملی گرایان چینی (کومیتانگ) نمود. این وضعیت به ایجاد دشمنی میان یات سن و شیکای انجامید. یات سن که عملاً قدرتی نداشت، به ژاپن گریخت. یات سن به تدریج دچار مشکل شد. او که تلاش می کرد همچون یک رهبر خداگونه پرستیده شود، تمامی گروه های انقلابی را به ادای سوگند وفاداری نسبت به خود مجبور نمود. همچنین برای جلب حمایت ژاپنی ها، وعده ی دادن امتیازات مهم به آنها را مطرح کرد. | |||
اعتراضات مداوم از جانب اقشار مختلف اجتماعی، شیکای را تسلیم کرد. او در ژوئن ۱۹۱۶ درگذشت. یات سن که از دست یابی به قدرت ناتوان مانده بود، دولت خودخوانده ی خودش را در کانتون تاسیس کرد. یات سن که نسبت به کمک ژاپن و دولتهای غربی ناامید شده بود، به شوروی روی آورد. در سالهای ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ دیپلمات های روس با یات سن دیدار کردند. | |||
ماحصل این مذاکرات، بستن پیمان تفاهم میان طرفین بود که به موجب آن، شوروی قبول کرد که نظام کمونیستی در چین موفق نخواهد بود؛ لذا، در پی تقویت احزاب سوسیالیستی چینی بر نخواهد آمد. متعاقب این رویداد، حزب کمونیست چین رسماً اعلام کرد که با کومیتانگ متحد خواهد شد. | |||
درگذشت یات سن | |||
یات سن با الگوگیری از حزب کمونیست شوروی، کومیتانگ را به طرز کارآمدی سازماندهی نمود. او حتی یکی از دستیارانش -چیانگ کای شک- را مامور ایجاد یک آکادمی نظامی و تجهیز نیروهای تحت فرمانش به سبک و سیاق ارتش سرخ کرد. یات سن نتوانست نتیجه ی اقداماتش را ببیند. او در مارس ۱۹۲۵ بر اثر سرطان درگذشت. تابوت او را در ۱۹۲۹ به آرامگاهی بزرگ در نانجینگ منتقل نمودند. | |||
== گاهشمار زندگی سون یات سن == | == گاهشمار زندگی سون یات سن == | ||
خط ۹۲: | خط ۱۳۴: | ||
پس از درگذشت وی، حزب کومین تانگ و حزب کمونیست هردو ادعای میراث داری سون را داشتند. سونگ چینگ لینگ (Soong Ching Ling) بیوه ی وی از کمونیستها در برابر چیانگ کایشِک-شوهر خواهرش- طرفداری کرد و به همین جهت پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال۱۹۴۹تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۱، وی به معاونت ریاست جمهوری برگزیده شد. حتی کمی پیش از فوتش به عنوان رییس جمهور افتخاری این کشور نیز منصوب گردید. | پس از درگذشت وی، حزب کومین تانگ و حزب کمونیست هردو ادعای میراث داری سون را داشتند. سونگ چینگ لینگ (Soong Ching Ling) بیوه ی وی از کمونیستها در برابر چیانگ کایشِک-شوهر خواهرش- طرفداری کرد و به همین جهت پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال۱۹۴۹تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۱، وی به معاونت ریاست جمهوری برگزیده شد. حتی کمی پیش از فوتش به عنوان رییس جمهور افتخاری این کشور نیز منصوب گردید. | ||
سون یات سن به این نتیجه رسیده بود که امپراتوری چینگ تمایلی به استفاده از دانش غرب برای توسعهی کشور چین ندارد، لذا کار پزشکی را کنار گذاشت و به دنبال ایجاد اصلاحات و تغییرات اجتماعی در چین از طریق انقلاب پرداخت. در سال ۱۸۹۱ وی با چند نفر از انقلابیون چینی در هنگکنگ آشنا شد و با همفکری آنان در صدد ساقط کردن امپراتوری چینگ برآمد. سون یات سن به همراه چند نفر از همفکرانش که با سیستم حکومتی غرب آشنایی داشتند، در سال ۱۸۹۴نامهای به | سون یات سن به این نتیجه رسیده بود که امپراتوری چینگ تمایلی به استفاده از دانش غرب برای توسعهی کشور چین ندارد، لذا کار پزشکی را کنار گذاشت و به دنبال ایجاد اصلاحات و تغییرات اجتماعی در چین از طریق انقلاب پرداخت. در سال ۱۸۹۱ وی با چند نفر از انقلابیون چینی در هنگکنگ آشنا شد و با همفکری آنان در صدد ساقط کردن امپراتوری چینگ برآمد. سون یات سن به همراه چند نفر از همفکرانش که با سیستم حکومتی غرب آشنایی داشتند، در سال ۱۸۹۴نامهای به نایبالسلطنهی چینگ نوشته و در آن پیشنهاداتی برای ایجاد اصلاحات در کشور برای مدرنسازی سیستم حکومت مطرح کرد. وی حتی شخصا برای طرح این پیشنهادات به تیُن جین سفر کرد ولی اجازهی ملاقات به او داده نشد. پس از این جریان او تنها راه چاره را برپایی انقلاب تشخیص داد. برای زمینهسازی انقلاب، چین را به مقصد هاوایی ترک کرد و در آنجا با همکاری برخی از چینیهای مقیم، «انجمن احیای چین (Revive China Society)» را تأسیس کرد که هدف آن ایجاد انقلاب در چین بود. اعضای این انجمن عمدتا از چینیهای خارج از کشور، به ویژه اقشار پایین جامعه بودند. همزمان با تشکیل این انجمن در هاوایی، شاخهای از آن در هنگکنگ تحت عنوان «انجمن ادبی فورِن (Furen Literary Society)» آغاز به کار کرد که ریاست آن بر عهدهی ایونگ کووی (Yeung Kui) و دبیر کل آن سون یات سِن بود. این انجمن فعالیت خود را تحت عنوان شرکتی به نام«چیان خِنگ» که در سال ۱۸۹۴ در کانتون تاسیس شده بود ادامه میدادند. در پوشش این شرکت وی به هاوائی رفت و از چینیهای جمهوریخواه مقیم هاوائی مقداری کمک مالی جمع کرد و با آن پول، صد صندوق اسلحه از قاچاقچیان هنگکنگ خرید و با برچسب مصالح ساختمانی به کانتون وارد کرد. پلیس از این فعالیتها آگاه و اسلحهها را کشف کرد. در نتیجه، سون یات سِن برای جلوگیری از دستگیر شدن به شانگهای فرار کرد ولی سه تن از مسولان مالی این شرکت دستگیر و اعدام و خود شرکت هم منحل شد. پلیس اسنادی را از این شرکت کشف کرد که ثابت میکرد سون یات سِن از محرکین اصلی توطئه علیه امپراتوری چین بوده است. در نتیجه برای سر دکتر یکصد هزار دلار هنگگنگ جایزه تعیین کردند ولی وی موفق شد بازحمت فراوان با یک کشتی ایرلندی از شانگهای به انگلستان فرار کند. | ||
نایبالسلطنهی چینگ نوشته و در آن پیشنهاداتی برای ایجاد اصلاحات در کشور برای مدرنسازی سیستم حکومت مطرح کرد. وی حتی شخصا برای طرح این پیشنهادات به تیُن جین سفر کرد ولی اجازهی ملاقات به او داده نشد. پس از این جریان او تنها راه چاره را برپایی انقلاب تشخیص داد. برای زمینهسازی انقلاب، چین را به مقصد هاوایی ترک کرد و در آنجا با همکاری برخی از چینیهای مقیم، «انجمن احیای چین (Revive China Society)» را تأسیس کرد که هدف آن ایجاد انقلاب در چین بود. اعضای این انجمن عمدتا از چینیهای خارج از کشور، به ویژه اقشار پایین جامعه بودند. همزمان با تشکیل این انجمن در هاوایی، شاخهای از آن در هنگکنگ تحت عنوان «انجمن ادبی فورِن (Furen Literary Society)» آغاز به کار کرد که ریاست آن بر عهدهی ایونگ کووی (Yeung Kui) و دبیر کل آن سون یات سِن بود. این انجمن فعالیت خود را تحت عنوان شرکتی به نام«چیان خِنگ» که در سال ۱۸۹۴ در کانتون تاسیس شده بود ادامه میدادند. در پوشش این شرکت وی به هاوائی رفت و از چینیهای جمهوریخواه مقیم هاوائی مقداری کمک مالی جمع کرد و با آن پول، صد صندوق اسلحه از قاچاقچیان هنگکنگ خرید و با برچسب مصالح ساختمانی به کانتون وارد کرد. پلیس از این فعالیتها آگاه و اسلحهها را کشف کرد. در نتیجه، سون یات سِن برای جلوگیری از دستگیر شدن به شانگهای فرار کرد ولی سه تن از مسولان مالی این شرکت دستگیر و اعدام و خود شرکت هم منحل شد. پلیس اسنادی را از این شرکت کشف کرد که ثابت میکرد سون یات سِن از محرکین اصلی توطئه علیه امپراتوری چین بوده است. در نتیجه برای سر دکتر یکصد هزار دلار هنگگنگ جایزه تعیین کردند ولی وی موفق شد بازحمت فراوان با یک کشتی ایرلندی از شانگهای به انگلستان فرار کند. | |||
=== سون یات سن در اروپا === | === سون یات سن در اروپا === |
ویرایش