۲۳۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==== '''مسئولیتها و دورههای کاری''' ==== | ==== '''مسئولیتها و دورههای کاری''' ==== | ||
آموزگار پس از بازگشت به ایران، به دلیل تحصیلات غربی و ارتباطات خانوادگی، به سرعت وارد ساختار سیاسی و اقتصادی رژیم پهلوی شد. او در مناصب مختلفی از جمله وزارت کار، وزارت دارایی، وزارت کشور و نهایتاً نخستوزیری خدمت کرد. همچنین به عنوان نماینده ایران در سازمان اوپک نقش مهمی در مذاکرات نفتی ایفا کرد و در افزایش قیمت نفت در دهه ۱۳۵۰ تأثیرگذار بود. این موفقیتها جایگاه او را به عنوان یکی از مهرههای کلیدی رژیم پهلوی تقویت کرد. (تاریخچه و اسناد) (زندگینامه جمشید آموزگار) | آموزگار پس از بازگشت به ایران، به دلیل تحصیلات غربی و ارتباطات خانوادگی، به سرعت وارد ساختار سیاسی و اقتصادی رژیم پهلوی شد. او در مناصب مختلفی از جمله وزارت کار، وزارت دارایی، وزارت کشور و نهایتاً نخستوزیری خدمت کرد. همچنین به عنوان نماینده ایران در سازمان اوپک نقش مهمی در مذاکرات نفتی ایفا کرد و در افزایش قیمت نفت در دهه ۱۳۵۰ تأثیرگذار بود. این موفقیتها جایگاه او را به عنوان یکی از مهرههای کلیدی رژیم پهلوی تقویت کرد.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=1461 (تاریخچه و اسناد)] </ref> <ref>[https://usdoc.ir/Documents/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-5 (زندگینامه جمشید آموزگار) مرکز اسناد]</ref> | ||
* وزیر کار (۱۳۳۷) | |||
* وزیر کشاورزی (۱۳۳۸) | |||
* وزیر بهداری(۱۳۴۲) | |||
* وزیر دارایی (دورههای مختلف) | |||
* وزیر کشور (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶) | |||
* دبیرکل حزب رستاخیز ایران (۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷) | |||
* نخستوزیر ایران (۶ مرداد ۱۳۵۶ تا ۴شهریور ۱۳۵۷) | |||
== '''جمشید آموزگار: تکنوکراتی در قلب طوفان سیاسی و اقتصادی پهلوی''' == | == '''جمشید آموزگار: تکنوکراتی در قلب طوفان سیاسی و اقتصادی پهلوی''' == | ||
در سالهای پایانی رژیم پهلوی، جمشید آموزگار یکی از چهرههای کلیدی بود که با وعدههای اصلاحات اقتصادی و سیاسی پا به صحنه گذاشت، اما در نهایت در گرداب بحرانهای اجتماعی و سیاسی غرق شد. او که با تحصیلات غربی و نزدیکی به دربار و قدرتهای خارجی به سرعت در ساختار رژیم بالا آمده بود، در مقام نخستوزیر و وزیر دارایی و کشور، نقشی تعیینکننده در تحولات ایران ایفا کرد. اما سیاستهایش، از ریاضت اقتصادی گرفته تا سرکوب بیرحمانه مخالفان، نه تنها نتوانست رژیم را نجات دهد، بلکه به تسریع سقوط آن کمک کرد.او وعدههای بسیاری مثل فضای باز سیاسی و احترام به آزادی بیان به مردم داد و حتی ۳۴۳تن از زندانیان سیاسی را نیز آزاد کرد اما در عمل فضای سیاسی بستهتر شد و اقدامات سرکوبگرانه افزایش یافت. کافه تاریخ | در سالهای پایانی رژیم پهلوی، جمشید آموزگار یکی از چهرههای کلیدی بود که با وعدههای اصلاحات اقتصادی و سیاسی پا به صحنه گذاشت، اما در نهایت در گرداب بحرانهای اجتماعی و سیاسی غرق شد. او که با تحصیلات غربی و نزدیکی به دربار و قدرتهای خارجی به سرعت در ساختار رژیم بالا آمده بود، در مقام نخستوزیر و وزیر دارایی و کشور، نقشی تعیینکننده در تحولات ایران ایفا کرد. اما سیاستهایش، از ریاضت اقتصادی گرفته تا سرکوب بیرحمانه مخالفان، نه تنها نتوانست رژیم را نجات دهد، بلکه به تسریع سقوط آن کمک کرد.او وعدههای بسیاری مثل فضای باز سیاسی و احترام به آزادی بیان به مردم داد و حتی ۳۴۳تن از زندانیان سیاسی را نیز آزاد کرد اما در عمل فضای سیاسی بستهتر شد و اقدامات سرکوبگرانه افزایش یافت.<ref>[https://www.cafetarikh.com/news/21134/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%25A%25A کافه تاریخ-جمشید آموزگار به روایت اسناد]</ref> | ||
=== '''در جستوجوی نظم اقتصادی: سیاستهای ریاضت و ناکامیها''' === | === '''در جستوجوی نظم اقتصادی: سیاستهای ریاضت و ناکامیها''' === | ||
آموزگار، که در دانشگاههای آمریکا درس اقتصاد و مهندسی خوانده بود، با کولهباری از ایدههای مدرن به ایران بازگشت. او در دهه ۱۳۵۰، در اوج درآمدهای نفتی ایران، با هدف مهار تورم سیاستهای ریاضتی سختی را به اجرا درآورد. بودجه وزارتخانهها کاهش یافت، خریدهای تسلیحاتی محدود شد و برخی پروژههای عمرانی که میتوانستند به توسعه کشور کمک کنند، کنار گذاشته شدند. هدف او ساده بود: کنترل تورم و تثبیت اقتصاد. اما این سیاستها، در جامعهای که از نابرابریهای عمیق رنج میبرد، به جای ثبات، رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم را به دنبال داشت. کارگران و طبقات متوسط، که زیر فشار افزایش هزینههای زندگی کمر خم کرده بودند، به خیابانها آمدند و خشم خود را فریاد زدند. | آموزگار، که در دانشگاههای آمریکا درس اقتصاد و مهندسی خوانده بود، با کولهباری از ایدههای مدرن به ایران بازگشت. او در دهه ۱۳۵۰، در اوج درآمدهای نفتی ایران، با هدف مهار تورم سیاستهای ریاضتی سختی را به اجرا درآورد. بودجه وزارتخانهها کاهش یافت، خریدهای تسلیحاتی محدود شد و برخی پروژههای عمرانی که میتوانستند به توسعه کشور کمک کنند، کنار گذاشته شدند. هدف او ساده بود: کنترل تورم و تثبیت اقتصاد. اما این سیاستها، در جامعهای که از نابرابریهای عمیق رنج میبرد، به جای ثبات، رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم را به دنبال داشت. کارگران و طبقات متوسط، که زیر فشار افزایش هزینههای زندگی کمر خم کرده بودند، به خیابانها آمدند و خشم خود را فریاد زدند.<ref>'''[https://historydocuments.ir/?page=post&id=1461 جمشید آموزگار؛ دشمنی از درون]'''</ref> | ||
تلاشهای او برای کنترل قیمتها و مبارزه با گرانفروشی نیز به جایی نرسید. در حالی که آموزگار وعده تثبیت حقوق کارکنان و مهار قیمتها را میداد، سیاستهای متناقضی مثل آزادسازی قیمتها و افزایش دستمزدها، برنامههایش را به بنبست کشاند. افزایش مالیاتها و قطع کمکهای | تلاشهای او برای کنترل قیمتها و مبارزه با گرانفروشی نیز به جایی نرسید. در حالی که آموزگار وعده تثبیت حقوق کارکنان و مهار قیمتها را میداد، سیاستهای متناقضی مثل آزادسازی قیمتها و افزایش دستمزدها، برنامههایش را به بنبست کشاند. افزایش مالیاتها و قطع کمکهای مالی،جرقه اعتراضات گستردهای را زد. این تصمیمات، که شاید در اتاقهای جلسات دربار منطقی به نظر میرسیدند، در خیابانهای ایران به خشم و نارضایتی دامن زدند. | ||
==== '''درخشش در اوپک، تاریکی در داخل''' ==== | ==== '''درخشش در اوپک، تاریکی در داخل''' ==== | ||
یکی از نقاط قوت کارنامه آموزگار، نقش او در سازمان اوپک بود. به عنوان نماینده ایران، او با مهارت در اجلاسیههای اوپک شرکت کرد و در افزایش قیمت جهانی نفت نقش مهمی ایفا نمود. این موفقیت، جایگاه ایران را در بازار جهانی نفت تقویت کرد و درآمدهای کلانی به خزانه رژیم سرازیر شد. اما این درخشش بینالمللی، در داخل کشور با سوءمدیریت و فساد گسترده Overshadow شد. اسناد تاریخی نشان میدهند که در وزارت دارایی تحت مدیریت آموزگار، رشوهخواری، تبعیض مالیاتی و تخصیص غیرقانونی قراردادها به نزدیکان دربار به امری عادی تبدیل شده بود. این فساد، اعتماد عمومی به رژیم را بیش از پیش فرسود و زمینه را برای اعتراضات گستردهتر فراهم کرد. | یکی از نقاط قوت کارنامه آموزگار، نقش او در سازمان اوپک بود. به عنوان نماینده ایران، او با مهارت در اجلاسیههای اوپک شرکت کرد و در افزایش قیمت جهانی نفت نقش مهمی ایفا نمود. این موفقیت، جایگاه ایران را در بازار جهانی نفت تقویت کرد و درآمدهای کلانی به خزانه رژیم سرازیر شد. اما این درخشش بینالمللی، در داخل کشور با سوءمدیریت و فساد گسترده Overshadow شد. اسناد تاریخی نشان میدهند که در وزارت دارایی تحت مدیریت آموزگار، رشوهخواری، تبعیض مالیاتی و تخصیص غیرقانونی قراردادها به نزدیکان دربار به امری عادی تبدیل شده بود. این فساد، اعتماد عمومی به رژیم را بیش از پیش فرسود و زمینه را برای اعتراضات گستردهتر فراهم کرد. | ||
جامعه ایران در آن سالها در آستانه انفجار بود. نابرابریهای اقتصادی، فشارهای اجتماعی و سرکوبهای سیاسی، گروههای مختلف از کارگران تا روشنفکران را به هم پیوند داد. سیاستهای ریاضتی آموزگار، به جای آرام کردن اوضاع، به اتحاد بازندگان اقتصادی و اجتماعی منجر شد و وضعیت پیشاانقلابی را در کشور رقم زد. | جامعه ایران در آن سالها در آستانه انفجار بود. نابرابریهای اقتصادی، فشارهای اجتماعی و سرکوبهای سیاسی، گروههای مختلف از کارگران تا روشنفکران را به هم پیوند داد. سیاستهای ریاضتی آموزگار، به جای آرام کردن اوضاع، به اتحاد بازندگان اقتصادی و اجتماعی منجر شد و وضعیت پیشاانقلابی را در کشور رقم زد.<ref>[https://www.cafetarikh.com/news/21134/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9 جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک]</ref> | ||
===== '''در قلب قدرت: نزدیکی به شاه و وعدههای پوچ''' ===== | ===== '''در قلب قدرت: نزدیکی به شاه و وعدههای پوچ''' ===== | ||
خط ۲۷: | خط ۳۵: | ||
====== '''سرکوب بیرحمانه مخالفان: از مجاهدین تا تظاهرات خیابانی''' ====== | ====== '''سرکوب بیرحمانه مخالفان: از مجاهدین تا تظاهرات خیابانی''' ====== | ||
دوران نخستوزیری آموزگار با موجی از سرکوبهای خونین همراه بود. سازمان مجاهدین خلق ایران، به یکی از خطرناکترین دشمنان رژیم تبدیل شده بود، تحت فشار شدید ساواک قرار گرفت. رهبران این سازمان، از جمله محمد حنیفنژاد و سعید محسن و علیاصغر بدیع زادگان، یا اعدام | دوران نخستوزیری آموزگار با موجی از سرکوبهای خونین همراه بود. سازمان مجاهدین خلق ایران، به یکی از خطرناکترین دشمنان رژیم تبدیل شده بود، تحت فشار شدید ساواک قرار گرفت. رهبران این سازمان، از جمله محمد حنیفنژاد و سعید محسن و علیاصغر بدیع زادگان، یا اعدام شده بودند یا در زندانهای رژیم تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفتند. عملیاتهای ساواک، که تحت نظارت مستقیم آموزگار انجام میشد، با هدف ریشهکن کردن این گروهها طراحی شده بود، اما نتیجه معکوس داد. سرکوبها خشم عمومی را شعلهور کرد و به جای تضعیف، به رادیکالتر شدن مبارزات منجر شد. | ||
گروههای چپگرا، بهویژه چریکهای فدایی خلق، نیز از این سرکوبها در امان نماندند. دستگیریهای گسترده، شکنجههای طولانی و اعدامهای صحرایی، بخشی از استراتژی رژیم برای خاموش کردن صدای مخالفان بود. اما این اقدامات، که با دستور مستقیم آموزگار و با هماهنگی ساواک اجرا میشد، تنها به افزایش حمایت مردمی از این گروهها منجر شد. | گروههای چپگرا، بهویژه چریکهای فدایی خلق، نیز از این سرکوبها در امان نماندند. دستگیریهای گسترده، شکنجههای طولانی و اعدامهای صحرایی، بخشی از استراتژی رژیم برای خاموش کردن صدای مخالفان بود. اما این اقدامات، که با دستور مستقیم آموزگار و با هماهنگی ساواک اجرا میشد، تنها به افزایش حمایت مردمی از این گروهها منجر شد. |
ویرایش