کاربر:Safa/1صفحه تمرین
دادگاه بینالمللی مردمی آبان،
دادگاه مردمی به دادگاهی گفته میشود که در غیاب رسیدگی رسمی و علنی به جنایات حاکمان توسط مردم تشکیل میشود. این دادگاه یک ابتکار عمل مردمی است و با الهام از مبارزات دادخواهانهی مردم ایران و بخصوص “مادران خاوران” مادرانی که در دهه نخست پس از حاکمیت جمهوری اسلامی، فرزندان خود را در اعدامهای دسته جمعی از دست دادند و حمایت وکلا، نویسندگان، شاعران، فعالان حقوق زنان و کودکان، دانشجویان و…تشکیل شد. این دادگاه مورد حمایت وسیع مردم، بهویژه خانوادههای جانباختگان در داخل و خارج ایران قرار گرفت. این دادگاه، رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت در ایران را، در دو مرحله کمیسیون حقیقتیاب در لندن به فاصله روزهای ١۸ تا ۲۲ ژوئن ۲۰١۲ و دادگاه در لاهه به فاصله روزهای ۲۵ تا ۲۷ اکتبر ۲۰١۲، انجام داد. این دادگاه برای رسیدگی به کشتار نزدیک به بیست هزار زندانی سیاسی در دهه شصت، که به دهه خونین معروف است، دستگیری و شکنجه دهها هزار تن از فعالان سیاسی، رهبران، اعضا و هواداران سازمانها و احزاب سیاسی، گروههای قومی همچون کردها، ترکمنها، بلوچها، عربها، پیروان مذاهبی همچون بهائیها، آزار و تجاوز جنسی زنان، تجاوز به دختران باکره بهویژه پیش از اعدام، تشکیل گردید.
این دادگاه به دعوت سازمانهای حقوقبشری «عدالت برای ایران»، «حقوق بشر ایران» و ائتلاف جهانی «با هم علیه اعدام»، و با شرکت شش حقوقدان مستقل از کشورهای بریتانیا، آمریکا، اندونزی، آفریقای جنوبی و لیبی وقایع رخ داده در جریان اعتراضات آبان را به صورت مستقل و بر اساس موازین حقوق بینالملل بررسی میکند. اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در پی افزایش قیمت ناگهانی بنزین شروع شد و طی پنج روز به دهها شهر در نقاط مختلف ایران کشیده شد. در جریان این اعتراضات هزاران تن از معترضان و حاضران در محل اعتراضات کشته، مجروح و بازداشت شدند.
طی پنج روز برگزاری دادگاه بین المللی مردمی آبان ۹۸، دهها نفر از شاهدان جنایتها در جریان سرکوب اعتراضهای مردمی آبان ۹۸ در دادگاه حضور یافتند. شاهدان که هویت همه آنها از قبل به تایید دادگاه رسیده بود، برخی به صورت مجازی و برخی هم حضوری در دادگاه شهادت دادند.
زاک یاکوب، قاضی سابقِ دادگاه قانون اساسی آفریقای جنوبی، نورشبانی کاتجاسونگکانا، دادستان دادگاه جنایات جنگی بینالمللی علیه زنان در خصوص بردگی جنسی نظامی در ژاپن، کالین روهان، مشاور حقوقی دادگاههای جرائم جنگی کوزوو، الهام صائودی، از بنیانگذاران سازمان وکلای عدالتخواه در لیبی، کارلا فرستمن، استاد دانشکدهی حقوق دانشگاه اسکس و واین جورداش، وکیل کیفری بینالمللی در دادگاه بینالمللی کیفری یوگسلاوی سابق، قضات «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» هستند که همگی به صورت داوطلبانه رسیدگی به اتهامات مطرح شده در این دادگاه را بر عهده دارند.[۱]
تاریخچه دادگاههای مردمی
از دهه ۱۹۳۰ حداقل شصت دادگاه مردمی، در خارج از ساختارهای دولتی و حکومتی و بینالمللی ایجاد شده است. ساختار و روش کار این دادگاهها که به موارد زیادی از قبیل نقض حقوق بینالملل، حقوق بشر، نسل کشی، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، خشونت علیه زنان، خشونت علیه کارگران و روزنامهنگاران، خشونت قومی، کشتار مخالفان و زندانیان سیاسی، تخریب محیط زیست و… پرداختهاند، با هم متفاوت بوده است.
در سال ۱۹۳۳، هنگامی که هیتلر تلاش کرد کمونیستها را به خاطر آتش زدن پارلمان آلمان مقصر بداند، گروهی از وکلای اروپایی و آمریکایی با تشکیل دادگاهی، بیگناهی آنها را ثابت کردند و در نهایت منجر به آزادی آنها شدند. این نخستین دادگاه غیردولتی بود که تشکیل شد و به دادگاه شهروندی موسوم گشت. این دادگاه، پیشگام دادگاههایی شد که به دادگاههای شهروندی و سپس مردمی معروف شدند، با سوابق مختلف تلاشهای بعدی – از جمله دادگاههای جنگ آمریکا در ویتنام، بردگی جنسی ژاپن، دیکتاتوریهای آمریکای لاتین، فلسطین، کشتار زندانیان سیاسی در ایران، قتلعام روهینیا و…
«دادگاه مردمی آبان» دومین دادگاه مردمی است که در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران برگزار میشود. پیش از این در سال ۱۳۹۱ نیز «دادگاه بینالمللی مردمی ایران تریبونال» بنا به درخواست شماری از خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشده در دههی ۱۳۶۰ در لاهه برگزار شده بود. قضات آن دادگاه جمهوری اسلامی ایران را به «نقض حقوق بینالملل در فاصلهی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ و ارتکاب جنایت علیه بشریت» محکوم کردند.
دادگاه مردمی (رومانی) بخارست و ترانسیلوانیای شمالی
“دادگاه مردمی (رومانی) و ترانسیلوانیای شمالی” اولین دادگاهی بود که توسط اولین دولت بعد از جنگ جهانی دوم رومانی، تحت نظارت کمیسیون کنترل متفقین برای محاکمه جنایتکاران جنگی تشکیل شد. این دادگاه طبق توافقنامهای میان دولت رومانی و فرماندهی متفقین تشکیل شد. دولت رومانی طبق این توافقنامه متعهد میشود که در امر دستگیری و محاکمه جنایتکاران جنگی همکاری کند. این دادگاه در واقع غیردولتی نبود و از این جهت به آن مردمی اطلاق میشد، چون این دادگاه، یک دادگاه عادی و رسمی نبود و خارج از حوزه دادگاههای رسمی تشکیل شد.
دادگاه راسل
دادگاه راسل، نخستین دادگاه غیردولتی بود که به دادگاه مردمی مرسوم شد. این دادگاه را برتراند راسل با میزبانی ژان پل سارتر در نوامبر ۱۹۶۶ سازماندهی کرد. دادگاه راسل در سال ۱۹۶۷ در دو جلسه در استکهلم سوئد و روسکیلد دانمارک برگزار شد. دو فیلسوف برجسته چپ، برتراند راسل و ژان پل سارتر بههمراه للیلو باسو، کن کوتس، رالف شوئمن، خولیو کورتازار و چند نفر دیگر دادگاه را برای رسیدگی به جنایات آمریکا در ویتنام تشکیل دادند. این دادگاه یک دهه بعد از شکست نیروهای فرانسوی در سال ١٩۵۴ و تشکیل ویتنام جنوبی و شمالی تاسیس شد. این دادگاه به دادگاه بینالمللی جنایات جنگی نیز مشهور بود. برتراند راسل هیئتی متشکل از چهرههای برجستهای از جمله فلاسفه، دانشمندان، سیاستمداران، نویسندگان و وکلا تشکیل داد تا شواهد مربوط به مداخلات ایالات متحده آمریکا در ویتنام را بشنود و تعیین کند که آیا جرایم بینالمللی مرتکب شده است. این هیئت، براساس قوانین بینالمللی، به این نتیجه رسید که آمریکا و متحدانش در ویتنام مرتکب جنایت جنگی و نسل کشی شدهاند؛ دولت و نیروهای مسلح ایالات متحده بهطور عمدی اقدام به بمباران اهداف غیرنظامی، از جمله بیمارستانها، مدارس، خانههای مسکونی، سدها، بناهای تاریخی و فرهنگی و.. کرده است؛ دولتهای استرالیا، نیوزیلند، کره جنوبی، فیلیپین، تایلند و ژاپن با نقض حقوق بینالملل با ایالات متحده در رابطه با اقدامات تجاوزگرانهاش به ویتنام و لائوس، همدست بودهاند.
دادگاه راسل، دادگاههای دیگری در سالهای بعد، از جمله در سال ۱۹۷۳ در رُم برای رسیدگی به جنایات دیکتاتوریهای نظامی در آرژانتین و برزیل، به فاصله سالهای ۱۹۷۴-١٩۷۶ در رُم برای رسیدگی به جنایات حکومت نظامی پینوشه در شیلی، در سال ١٩۷۸ برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در آلمان، در سال ۱۹۷۳ برای رسیدگی به تهدید مردم بومی در آمریکا، در سال ۲۰۰۴ برای عراق و به فاصله ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ برای فسلطین، برگزار کرد.
دادگاه دائمی مردمی
للیو باسو از همراهان و اعضای هیئت ژوری دادگاه راسل برای ویتنام، در سال ١٩۷٩ “دادگاه دائمی مردمی” را بهعنوان جانشین و ادامه دهنده تجربه دادگاه راسل، در بولونیا ایتالیا تاسیس کرد.
“دادگاه دائمی مردمی” جلسهای بتاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷، در کوالالامپور برای رسیدگی به کشتار مسلمانان روهینگیایی توسط ارتش میانمار(برمه سابق)، برگزار کرد. “دادگاه دائمی مردمی” پس از شنیدن شهادت شاهدان و شهادت کارشناسان، به این نتیجه رسیدکه در میانمار، جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی انجام میشود. در گزارشی که این دادگاه منتشر کرد، از جامعه جهانی خواسته شده که هرچه سریعتر نسبت به قتلعام روهینگینیها و اخراج آنان عکسالمعل نشان دهد. در ادامه گزارش دادگاه، از دادگاه جنایی بینالمللی درخواست شده است که پروندهای در رابط با قتلعام روهینگینیها براساس یافتههای این دادگاه، تشکیل دهد.
دادگاه مردمی مکزیک
دهها سازمان مدنی مکزیک، طی نامهای بتاریخ در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، از دادگاه دائمی مردمی(بنیاد للیو و لیزلی باسو) درخواست کردند که دادگاهی برای رسیدگی به وضعیت جوامع بومی مکزیک که مدتهای طولانی است برای خودمختاری و تکثر حقوقی مبارزه میکنند، برگزار کند. این دادگاه، نخستین جلسه خود را در ژوئن ۲۰١۲ در سیوداد خوارس و جلسه نهاییاش را به فاصلهروزهای ١۲ تا ١۵ نوامبر ۲۰١۴ در مکزیکو سیتی، پایتخت مکزیک، برگزار کرد. دادگاه به چهار مورد، جنگ کثیف، بهعنوان ساخت و ساز خشونت؛ مصونیت از مجازات و عدم دسترسی به عدالت؛ کوچ و جا به جایی اجباری؛ زن کشی و خشونت علیه زنان؛ خشونت علیه کارگران ذرت، حاکمیت و استقلال غذایی؛ تخریب محیط زیست و حقوق مردم؛ اطلاعات گمراهکننده، سانسور و خشونت علیه روزنامهنگاران، رسیدگی کرد.
سازوکار این دادگاه مانند دادگاههای قبلی که دادگاه دائمی مردمی برگزار کرده است، برانگیختن افکار و آگاهی عمومی نسبت به نقض حقوق مردم و ارتقا احترام به قوانین جهانی و حقوق اساسی مردم و جوامع و افراد بود. هیئتی(هیئت داوران) متشکل از یک قاصی، چند استاد دانشگاه در عرصههای مختلف علمی، یک دادستان، یک کشیش و یک سیاستمدار، دادگاه را اداره کردند.
دادگاه دائمی مردمی، چندین دادگاه هم از جمله برای رسیدگی به کشتار تامیلها توسط دولت سری لانکا، در برلین در سال ۲٠١٠ و در برمه در سال ۲٠١۳، یک جلسه در پاریس در سال ۲٠١۸ برای نقض قوانین بینالمللی توسط دولت و ارتش ترکیه در رابطه با کردها، برگزار کرده است.
دادگاه راسل در باره فلسطین
“دادگاه راسل در باره فلسطین”. این دادگاه در سال ۲۰٠٩ برای رسیدگی به نقض قوانین بینالمللی توسط اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، تاسیس شد. مکانیزم و سازماندهی این دادگاه به همانگونه است که در دوران راسل به جنایات جنگی آمریکا و متحداناش در ویتنام رسیدگی کرد. یک هیئت ژوری متشکل از چهرههای برجسته جهانی، از جمله فلاسفه، دانشمندان، سیاستمداران، نویسندگان و وکلا جلسات دادگاه راسل در باره فلسطین را تشکیل میدهند. این دادگاه چند جلسه، به ترتیب در مارس ۲٠١٠ در بارسلونا، در نوامبر ۲٠١٠ در لندن، در نوامبر ۲٠١١ در کیپ تاون، در نوامبر ۲٠١۲ در نیویورک و در سپتامبر ۲٠١۳ در بروکسل برگزار کرد.
دادگاه راسل در باره فلسطین، به منظور جمعبندی موارد نقض قوانین بینالمللی توسط اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین و همچنین مسئولیت جامعه جهانی و بخش خصوصی برای کمک به اسرائیل برای نقض حقوق فلسطینها، جلسه نهایی خود را در شانزدهم و هفدهم مارس ۲٠١۳، در بروکسل برگزار کرد. دادگاه به این نتیجه رسید که اسرائیل در رابطه با اشغال سرزمینهای فسلطین، حق مردم فلسطین به تشکیل کشورشان(حق تعیین سرنوشت)، ساخت دیوار، مصوبات سازمان ملل متحد برای خروج از سرزمینهای اشغالی، ایجاد شهرکهای اسرائیلی در سرزمینای اشغالی و اخراج فلسطینیها از این مناطق، تخریب و مصادره خانههای فلسطینیها، ضمیمه بیت و المقدس به خاک اسرائیل، جلوگیری از بازگشت مهاجران فلسطینی به فلسطین، مجازات جمعی فلسطینیها در غزه، دستگیری فراگیر فلسطینیها بدون اتهام، شکنجه و آزار و اذیت زندانیان فلسطینی و…، قوانین بینالمللی و حقوق عرفی بینالمللی را نقض کرده است. در ادامه نتیجهگیری این دادگاه آمده است که چندین مورد از این موارد نقض حقوق بینالملل، مجازات کیفری محسوب میشوند: جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و جنایت آپارتاید.
“دادگاه بینالمللی جنایات جنگی زنان در باره بردگی جنسی ارتش ژاپن”
این دادگاه، دادگاه توکیو نیز نامیده میشود که از طریق تلاش سازمانهای غیر دولتی در سراسر آسیا به مدت چهار روز به فاصله ۸ تا ١۲ دسامبر ۲۰۰۰ در توکیو برگزار شد. هدف از برگزاری این دادگاه، رسیدگی به بردهداری جنسی نظامی ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم و پیش از آن بود. دولت و ارتش وقت ژاپن برای ارایه خدمات جنسی به نیروهای ارتش، مراکزی را در مکانهایی که ارتش ژاپن حضور داشت، تحت عنوان” آسایشگاه زنان[۲]” ایجاد کرد. بیشتر زنانی که از سوی ارتش ژاپن مورد استفاده جنسی قرار گرفتند، از سرزمینهای اشغالی، از جمله کره، چین و فیلیپین بودند، اما زنانی نیز از برمه، تایلند، ویتنام، مالایا، مانچوکو، تایوان، هند شرقی، تیمور، گینه نو برای خدمات جنسی به نظامیان ژاپن در کشورهای اشغالی و همچنین در ژاپن، اندونزی، مالایا، تایلند، برمه، هنگ کنگ، ماکائو، هندوچین به کار گرفته شدند. تعداد کمی نیز از زنان هلند و استرالیا در میان آنان بودند. تخمین زده میشود ۳۶۰۰۰۰ تا ۴۱۰۰۰۰ هزار زنان را ارتش امپراطوری ژاپن در آن دوران به بردگی جنسی گرفته بود.
دادگاه به این نتیجه رسید که ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم، برخلاف تعهدات و توافقات خود و تعهداتاش نسبت به قوانین بینالمللی، عمل کرده است. ژاپن معاهدات بینالمللی از جمله کنوانسیون ۱۹۰۷ لاهه، کنوانسیون بینالمللی ۱۹۲۱ برای جلوگیری از تردد زنان و کودکان و کنوانسیون ۱۹۳۰ سازمان جهانی کار در مورد کار اجباری را نقض کرده است. این دولت همچنین، حقوق عرف بینالملل، از جمله کنوانسیون بردهداری ۱۹۲۶ و معاهده ۱۹۵۱ سانفرانسیسکو را زیرپا گذاشته است.
دادگاه زنان، امپراطور ژاپن، هیروهیتو[۳] و هشت عضو عالی رتبه نظامی و دولتی را در رابطه با برداری جنسی و تجاوز به عنف، به عنوان جنایت علیه بشریت، مسئول دانست. دادگاه، امپراطور هیروهیتو و ژنرال یاماشیتا[۴] فرمانده ارتش امپرطوری ژاپن را برای تجاوز به زنان ماپانیک[۵] بهعنوان جنایت علیه بشریت مجرم شناخت.
دادگاه به دولت ژاپن توصیه میکندکه مسئولیتاش در قبال ایجاد “آسایشگاه زنان” را تائید و اعلام کند که این سیستم، حقوق بینالملل را نقض کرده است. عذرخواهی کند و مسئولیت قانونی خود را انجام دهد وتضمین کند که دیگر چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. به قربانیان و بازماندگانی این جنایت، خسارت پرداخت نماید و مکانیزمی را برای تحقیق در باره سیستم بردگی جنسی ارتش و از آن طریق دسترسی مردم به اسناد آن ایجاد کند. دادگاه، همچنین از دولت ژاپن میخواهد که در مشورت با بازماندگان، یک کمیسیون حقیقتیاب و آشتی را برای ثبت تاریخی جرایم جنسی در زمان جنگ تشکیل دهد.
دادگاه مردمی هند در زمینه حقوق بشر و محیط زیست
این دادگاه، جایگزینی است برای سیستم رسمی دادگستری در هند، که در مورد بسیاری از موضوعات، تحقیقات انجام میدهد و اقدامات اصلاحی را توصیه میکند و به افراد آسیب دیده صدا میدهد. دادگاه مردمی هند، از زمان تشکیلاش در در ۵ ژوئن ۱۹۹۳، تحقیقات زیادی را در مورد جابجایی مردم روستایی برای ایجاد سد یا پارک، تخلیه ساکنان محلههای فقیرنشین، آلودگی صنعتی و خشونت و قتلهای دولتی انجام داده است. این دادگاه، تحقیقاتی در مورد نقض حقوق مردم و محیط زیست انجام میدهد. این دادگاه، در واقع نقش یک کمیسیون تحقیق را دارد و یافتههای خود را همراه با توصیههایی انتشار میدهد.
دادگاه بینالمللی مردمی اندونزی
این دادگاه به فاصله روزهای ١٠ تا ١۳ نوامبر ۲۰١۵ در لاهه برگزار شد. این دادگاه یک ابتکار عملی مردمی است. دادگاه را جان بدربردگان از کشتار کمونیستها توسط ژنرال سوهارنو با حمایت اندونزیاییهای در تبعید، شماری از فعالان مدنی، وکلا، آکادمسینها و هنرمندان سازماندهی کردند. این دادگاه برای رسیدگی به فرهنگ مصونیت از مجازات در رابطه با جنایت علیه بشریت در اندونزی در سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۶ تشکیل شد. در گزارش نهایی این دادگاه آمده است که “این دادگاه، یک دادگاه حقوق بشری است و اقتدار اخلاقی خود را از صدای قربانیان و جوامع مدنی ملی و بینالمللی میگیرد. هویت اساسی دادگاه، از جنس یک دادگاه تحقیق است.”
به دنبال کودتای نافرجام نظامی طرفداران ژنرال سوکارنو، در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، او کنترل ارتش را بدست گرفت و ریاست ۳۰ ساله خونین خود را براندونزی آغاز کرد. او بلافاصله حزب کمونیست اندونزی را مقصر این کودتا دانست و به این ترتیب به کشتار رهبران، اعضا و هواداران آن دست زد. ۵۰۰.۰۰۰ تن از کادرها، اعضا، هواداران و وابستگان به حزب کمونیست و بسیاری از مردم عادی، دستگیر، شکنجه، اعدام و یا ناپدید شدند. در گزارش نهایی هیئت قضات این دادگاه آمده است که اندونزی مرتکب جنایت علیه بشریت شده و باید پاسخگوی ده مورد نقض فاحش حقوق بشر باشد که در سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۶ اتفاق افتاد، از جمله قتل، شکنجه و نسل کشی علیه کادرها، اعضا و هواداران حزب کمونیست و طرفداران سوکارنو و همچنین اعضای حزب ملی اندونزی.
در کشورهایی که مردم سرکوب و کشتار میشوند و حقوق آنها پایمال میشود، به دلیل وابستگی دادگاههای محلی به دستگاه قدرت و شریک جرم بودن آنان، امکان دادخواهی مردم وجود ندارد، دادگاه مردمی برگزار میشود.
دادگاههای بینالمللی، مانند دادگاه بینالمللی کیفری، به دلیل اینکه فقط مربوط به جرایمی میشود که پس از سال ۲۰۰۲ انجام گرفته باشند، صلاحیت قانونی برای رسیدگی به جرایمی که پیش از آن انجام شده باشد و یا جرایمی که مربوط به نقض حقوق بشر باشند، را ندارند. دادگاه بینالمللی کیفری در پی تصویب اساسنامه رُم در ١ ژوئیه ۲٠٠۲، در شهر لاهه موجودیت یافت. دادگاه بینالمللی کیفری در چهار مورد میتواند اقدام کند، که سه مورد آن به درخواست دولتها و شورای امنیت سازمان ملل است. در مورد چهارم، افراد حقیقی و یا نهادهای غیردولتی هم میتوانند به آن شکایت کنند، اما این مورد نیز به همکاری کشور محل جنایت بستگی دارد. این دادگاه تاکنون در رابطه با شکایت مردم و یا نهادهای مردمی اقدامی انجام نداده است.[۲]
پروسه تشکیل دادگاه مردمی آبان
دادگاه بینالمللی مردمی آبان از تابستان ۲۰۲۰ کار جمعآوری مدارک و ثبت شهادت خانوادههای کشتهشدگان و آسیبدیدگان در اعتراضات آبان ۹۸ و همچنین شاهدان عینی وقایع رخ داده در این اعتراضات را شروع کرده و طی این مدت شهادت ۱۶۵ تن از شهود از ۴۷ شهر مختلف ایران را ثبت کرده است. ۲۷ تن از این شهود از اعضای خانوادههای کشتهشدگان، مجروحان و بازداشتشدگان سرکوب اعتراضات آبان هستند. ۱۳۸ تن از آنها نیز شاهدان عینی هستند که برخی از آنها بازداشت و شکنجه شدهاند، بعضی در اثر شلیک گلوله مجروح شدهاند و برخی به طور مستقیم شاهد کشته شدن یک یا چند نفر در جریان اعتراضات بودهاند. مقامهای مسئول و افراد مطلعی همچون مقامات قضائی، افسران پلیس، کارمندان سازمانهای دولتی که مجبور به مشارکت در سرکوب اعتراضات شدهاند و پزشکانی که شاهد جراحت معترضان بودند، از جمله دیگر افرادی هستند که شهادت خود را نزد تیم دادستانی این دادگاه ثبت کردهاند.
در این دادگاه پنج روزه بیش از ۴۰ تن از این شاهدان و کارشناسانی که دربارهی وقایع رخ داده در اعتراضات آبان ماه تحقیق کردهاند، شهادت خواهند داد.
بر پایهی این اسناد و شهادتها، دادگاه مردمی آبان ۱۳۳ تن از مقامات جمهوری اسلامی ایران را به نقش داشتن در سرکوب خشونتبار اعتراضات آبان ۹۸ متهم کرده است. این دادگاه تمامی متهمان را به صورت رسمی و کتبی برای حضور در دادگاه یا ارسال مدارکی برای دفاع از خود، دعوت کرده است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، علی شمخانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی، محمود علوی، وزیر اطلاعات، و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور و رئیس پیشین قوه قضائیه، از جمله متهمان این پرونده هستند. فرمانداران، فرماندهان سپاه پاسداران، فرماندهان نیروهای انتظامی و شبهنظامی و دادستانهای شهرهای مختلف ایران از دیگر متهمان این دادگاه هستند.
این مقامات از سوی هیئت دادستانی دادگاه مردمی آبان به مباشرت یا آمریت در یک یا چند مورد از اتهامات «جنایت علیه بشریت، قتل، شکنجه، بازداشت غیرقانونی، ناپدیدشدن قهری، استفاده غیرقانونی از آلت قتاله و سوءاستفاده از اختیارات اداری» متهم شدهاند.
به گفتهی حمید صبی، فهرست متهمان بر اساس شهادتهایی که به دست دادگاه رسیده و بر مبنای جرائمی که در هر شهر به وقوع پیوسته، تهیه شده است. او میگوید: «به برخی از این متهمان، بهویژه آنهایی که در ردههای پایینتر هستند، یک یا چند مورد اتهام وارد شده و برخی همچون رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور و رئیس قوهی قضائیه در تمامی موارد متهم شناخته شدهاند.»
تا کنون هیچیک از ۱۳۳ مقامی که به عنوان متهم این دادگاه شناخته شدهاند، به ابلاغیهی دادگاه مردمی آبان پاسخی ندادهاند.
روز اول دادگاه
روز دوم دادگاه
روز سوم دادگاه
روز سوم دادگاه مردمی آبان با شهادت شادی صدر، وکیل حقوق بشر و مدیر اجرایی سازمان «عدالت برای ایران»، آغاز به کار کرد.
شادی صدر گفت که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی برای سرکوب در مناطق عربنشین آنها را «تروریست» خطاب میکنند. پس از ظهور «داعش» نیز جمهوری اسلامی نیروهای مخالف خود در مناطق عربنشین را متهم به عضویت در این گروه میکند.
او تاکید کرد میزان خشونتی که ماموران امنیتی و انتظامی در برخورد با معترضان در برخی از شهرهای خوزستان -که بیشتر آنها عرب هستند- استفاده کردند را کمتر در شهرهای دیگر میبینیم.
شاهد شماره ۳۱
در ادامه جلسه سوم دادگاه پس از یک تنفس کوتاه، شاهد شماره ۳۱ درباره قتل برادرش در روز ۲۴ آبان ۹۸ گفت که از طریق فضای مجازی خبردار شد که او در تجمعات کشته شده است.
او گفت: «برادرم کارگری بود که در حال رفتن به منزل بود که با اصابت گلوله کشته شد. همان شب جسد برادرم را به مرکز استان برده بودند. مقامات ابتدا میگفتند معترضان با سلاح شکاری برادرم را کشتهاند. با همین حربه، ما را سه روز بازی دادند.»
شاهد شماره ۱۰۹
شاهد بعدی که از او با عنوان شاهد شماره ۱۰۹ یاد میشود در شهادت خود گفت: «بهعنوان یک پزشک بهدلیل قطع اینترنت به منابع آنلاین پزشکی دسترسی نداشتم روز ۲۵ آبان فردی در بخش آیسییو بیمارستان بستری بود که گلوله به جمجمهاش خورده و از آن خارج شده بود. یک چهارم مغزش با عمل جراحی تخلیه شده بود.»
شاهد شماره ۳۹۹
در ادامه، شاهد ۳۹۹ که از اعضای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بوده است گفت که نیروهای امنیتی «زندانیان جرائم خشن» را آموزش میدهند تا با نفوذ بین مردم و به خشونت کشیدن اعتراضات زمینه سرکوب را فراهم کنند. او افزود این نیروهای ویژه، مجهز به تسلیحات بدون شماره و غیر مرتبط با نیروهای نظامی هستند و قتلهایی که توسط آنها صورت بگیرد، از سوی حکومت به «نیروهای معاند» ربط داده میشود.
روز چهارم دادگاه
چهارمین جلسه دادگاه بین المللی مردمی آبان برای بررسی ابعاد کشتار معترضان ایرانی در آبان ماه ۹۸ با شهادت پروفسور هینش از دانشگاه لایدن هلند برگزار شد.
در ابتدای این جلسه پروفسور هینش گفت که تعداد افرادی که در جریان اعتراضات کشته شدهاند احتمالا بسیار بیشتر از ۳۰۴ نفری است که «عفو بینالملل» گزارش کرده است.
او افزود، حتی این تعداد کشتهشده نشان میدهد که حملات گستردهای در طی اعتراضات آبان علیه تظاهرکنندگانانجام شده است.
“بدون آنکه بپرسند چه کردهای، توهینهای زشت میکردند. من را به بازداشتگاهی بردند که هفده هجده نفر دیگر را دیدم و بین آنها افراد زیر ۱۸ سال بودند. کتک میزدند و توهین میکردند.۱۸ روز در انفرادی بودم که از لحاظ بهداشتی بسیار وضع وخیمی داشت. از همانجا که آب میخوردیم، عذر میخواهم کارهایمان را [ادرار و مدفوع] میکردیم.
به من میگفتند جاسوس آمریکا هستم و میگفتند اگر همکاری نکنم خانوادهام بازداشت میشوند. نمیگذاشتند بخوابم. بر اثر شکنجه چشم چپم دچار انحراف شده که ممکن است بیشتر شود.
اما چیزی که خیلی من را زجر داد یک شکنجه دیگر بود. من را با دستبند و پابند بدون شلوار و پیراهن روی صندلی نشاندند. روی ران پایم پارچه خیس نازک گذاشتند و اتوی برقی خاموش را روی آن نهادند و به برق زدند. میگفتند تا داغ شدن اتو فرصت داری حرف بزنی. وقتی دکمه را میچرخانند پارچه آرام آرام داغ میشد. پای من سوختگی شدید دارد و اسناد آن را ارائه دادهام.
به تجاوز جنسی هم تهدید شدم که انجام نشد اما دائم این تهدید وجود داشت.”
یک شاهد از شیراز که صورت او پوشیده بود شهادتش را اینگونه آغاز کرد: در روز ۲۶ آبان بوی شدید دود و تیراندازی میآمد. ده-پانزده نیروی انتظامی، بسیج و لباس شخصی بودند که به سمت مردم تیر میزدند. از تیرهای ساچمهای استفاده میکردند و تیرهایی که میزدند خشاب بزرگ داشت. مردم درهای آهنین مترو را جلوی آنها گرفتند.
به گفته این شاهد بعد از این ماجرا “یک نیروی پلیس جلو آمد و گفت بیایید جلو حرف بزنیم ببینیم مشکل چه است. یک پسر ۱۶-۱۷ ساله که جلو رفت همان مامور پلیس به او شلیک کرد و با تفنگ به پشت گردنش کوبید و او را روی زمین کشید.”
او اضافه کرد: یک آقایی بود با پیراهن سفید که به همه شلیک میکرد و برایش مهم نبود. حتی به عابران و به نوجوانان شلیک میکردند. من خیلیها را دیدم که ساچمه به کمر آنها خورده بود و همه خونریزی داشتند. میگفتند به بیمارستان نروید چون شما را دستگیر میکنند.
بر اساس این روایت نیروی انتظامی دوربین همه مغازهها را در یک خیابان ضبط کرد و فیلم آنها را برد.
این زن میگوید که روز ۲۸ آبان یک ساچمه به پای او شلیک شد و دیگر به خانه بازگشت.
در ادامه او توضیح داد که در روز اول با پسرش به جمع معترضان پیوسته بود “چون اعتراضها آرام بود و مردم فقط شعار میدادند.” او گفت بعد از اینکه مردم دیدند پلیس به یک نوجوان شلیک مستقیم کرد دست به سنگ بردند.
شاهد بعدی با نام «سهیل عبدی» با کد شماره ۱۷۳ از ساکنان شهریار از طریق ویدیو شهادت خود را به دادگاه ارائه داد.
او در رابطه با اعتراضات مسالمتآمیز مردم در آبان ۹۸ گفت: «من برای درگیری نیامده بودم. برای ایجاد ناامنی نیامده بودم. من برای اعتراض آمده بودم. وقتی به من شلیک شد، هنوز هیچ جایی آتش نگرفته بود. هیچ آسیبی به جایی وارد نشده بود.»
شاهد ۱۷۳
سهیل عبدی، شاهد شماره ۱۷۳ به عنوان دومین شاهد امروز درباره شکلگیری تظاهرات در شهر شهریار در حاشیه جنوبی تهران توضیح داد. شهریار یکی از نقاطی بود که بیشترین تعداد کشتهها در آنجا ثبت شده است.
آقای عبدی گفت که در روز ۲۵ آبان که متوجه شد بنزین سه برابر شده، مثل بقیه معترضان به خیابان آمده تا به گرانی اعتراض کند و دولت قیمت را برگرداند: “من به عنوان یک شهروند معترض بودم چون قیمت بنزین در همه کالاها اثر میگذارد. تصمیم گرفتیم ماشین را خاموش کنیم و در خیابان بمانیم و کاملا تظاهرات مسالمتآمیز بود. اما حکومت به ما گفت اغتشاشگر. ما اگر قصد اغتشاش داشتیم سنگ یا چوب یا اسلحه دستمان میگرفتیم. اما من عکسهایی برای شما دارم که میفرستم که ببینید دو سه هزار نفر که در عکس مشخصند یک چوب یا سنگ دستشان نیست.”
او درباره مجسمه انگشتر خمینی، در میدان شهریار توضیح داد و گفت “مردم به خاطر خشمی که از آقای خمینی دارند و او را دوست ندارند” مجسمه را آتش زدند: “برای بسیجیان این حرکت خیلی گران تمام شد و گارد گرفتند و به مردم حمله کردند.”
آقای عبدی گفت که متوجه شد بسیجیان و نیروهای امنیتی شروع به آرایش نیروها کردند و “فقط به خاطر آتش زدن انگشتر” شروع به حمله به مردم کردند.
این شاهد میگوید قبل از آبان در هیچ تظاهرات و اعتراضی شرکت نکرده بوده است.
شاهد شماره ۱۷۳ گفت “یک مامور که با کلاش شلیک میکرد، به سینه یک معترض شلیک کرد که باعث خشم بیشتر مردم شد”. آقای عبدی گفت همان مامور لحظاتی بعد به پای او شلیک کرد و فرار کرد و رفت.
این شاهد با مخاطب قرار دادن دادگاه افزود: «یک بچه شانزده هفده ساله را که هنوز سربازی نرفته، اسلحه دستش دادهاند که به مردم شلیک کند. خوب این جنایت است. کسی که اسلحه دست یک بچه میدهد، این جنایتکار است. به داد آن زندانیان برسید. به داد آنها که میخواهند اعدامشان کنند برسید.»
شاهد ۲۸
شاهد شماره ۲۸ دادگاه، خانمی بود که برادر خود را در جریان اعتراضات آبان ۹۸ با شلیک گلوله جنگی از دست داده بود.
او به نحوه رفتار حکومت با خانواده کشتهشدگان اشاره کرد و گفت: «میگفتند ما میخواهیم از طرف تلویزیون بیاییم با شما مصاحبه بکنیم و برادر شما را شهید محسوب کنیم. ما اجازه ندادیم. گفتیم برادر ما شهید هست اما شهید راه میهنش است. شهید ایران است. نه شهید حکومت.»
شاهد ۵
شاهد شماره ۵ نیز با توصیف شرایط امنیتی خطرناک در ایران بیان کرد: «من شرمنده خانواده کشتهشدگان آبان هستم. من اگر اینجا با ماسک صحبت میکنم، به خاطر این است که اگر این ماسک را بردارم یک ربع بعد کشته خواهم شد. چرا نباید بتوانم با چهره خودم اینجا حقایق را بگویم؟»
این شاهد در ادامه اظهاراتش درباره چگونگی جان باختن یک معترض جوان گفت: «دانش آموز ۱۹ ساله ما وقتی تیر خورد، دوستانش از ترس اینکه دستگیر نشود او را به بیمارستان نبردند. او در کف خانه جان داد. بفهمید اینجا چه میگذرد. بفهمید اینجا چه اتفاقی افتاد. این ظلمی که شده. مردم تا این حد وحشت داشتند که او را به بیمارستان نبردند و او جان داد.»
در چهارمین روز از دادگاه بینالمللی مردمی آبان، فاطمه خوشرو، یکی از بازداشتشدگان آبان، به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافت و از آزار جنسی خود به دست پنج مامور مرد پرده برداشت.
شاهد ۱۱۰
فاطمه خوشرو، کنشگر محیطزیست به عنوان شاهد شماره ۱۱۰ که در دادگاه روز چهارم حضور یافت و در مورد نحوه دستگیری و شکنجههای اعمال شده علیه خودش توضیحاتی ارائه داد.
او گفت که پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی، ماموران با الفاظ رکیک جنسی به او توهین کردهاند و به دهان وی اسپری فلفل زدهاند؛ او گفت که پس از انتقالش به زندان، بازجوها اصرار داشتند که او با کشورهای خارجی در ارتباط است و از آنها آموزش و پول دریافت کرده است.
شاهد ۲۳۲
شاهد ۲۳۲ از طریق تماس تصویری به دادگاه پیوست. او در جریان اعتراضات آبان ۹۸ از اعضای کادر پزشکی بوده است. او در پاسخ به پرسش قاضی زاک یاکوب گفت اغلب کسانی که در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شدند، از کمر به بالای آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
شاهد ۲۰۸
شاهد شماره ۲۰۸ با چهره پوشیده درباره کشته شدن برادرش شهادت داد. او که نام و چهرهاش مشخص نیست، به حقوقدانان “دادگاه مردمی” گفت خانوادهاش از این طریق متوجه گلوله خوردن برادرش شدهاند که یک نفر گوشی تلفن او را بعد از مدتها بیخبری جواب داده و گفته این فرد گلوله خورده است.
شاهد شماره ۲۰۸ گفت که خانواده به چند بیمارستان مراجعه میکنند و پسرشان را پیدا نمیکنند. تا اینکه در بیمارستان یک آمبولانس برادرش را به بیمارستان میبرد و خانواده متوجه او میشوند.
او گفته تا سه روز جسد برادرش را از سردخانه تحویل ندادند. این شاهد میگوید برای تحویل جنازه از آنها درخواست “۲۰۰ هزار تومان پول” کرده بودند که به یک حساب واریز شود.
شاهد شماره ۲۰۸ گفت تا زمان تحویل جسد ماموران امنیتی “برای آنها مزاحمت ایجاد میکردند و میخواستند به اصرار و مقابل دوربین، خانواده او را شهید حکومت اعلام کنیم.”
او گفته پس از دو سال پیگیری پرونده به آنها اجازه گرفتن وکیل ندادهاند و گفتهاند خودشان وکیل میگیرند.
در گواهی مرگ به گفته شاهد ۲۰۸ به جای گلوله نوشتهاند “برخورد شئ تیز”.
روز پنجم دادگاه
در پنجمین و آخرین جلسه "دادگاه بینالمللی مردمی آبان" در لندن شماری از شاهدان سرکوب اعتراضات سراسری آبان ۹۸ شهادت دادند. در چند شهر گوناگون آمبولانسها زخمیها را به جای بیمارستان به بازداشتگاه میبردهاند.
در آخرین روز برگزاری دادگاه نیز مانند روزهای گذشته، شاهدان عینی و بستگان قربانیان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ مشاهدات و تجربیات خود را بیان کردند.
اکثر آنها در شهادتهای ویدئویی با سر وصورت پوشیده ظاهر میشدند، برخی نیز که در خارج از ایران زندگی میکنند، بدون پوشش چهره شهادت دادند.
قضات از شاهدان خواسته بودند، تا جایی که امکان دارد از دادن نشانههایی که باعث کشف هویت آنان شود خودداری کنند. به همین دلیل تنها برخی از آنها از شهر یا منطقهخود نام میبردند.
از جمله شاهدانی که بدون ماسک و با نام واقعی و شهر زادگاهش حضور یافت، جمشید آریانا بود که به نیابت از خانوادهاش شهادت داد.
یکی از اقوام نزدیک او به نام برهان منصورنیا در جریان اعتراضات آبان در کرمانشاه کشته شده است.
به گفته آقای آریانا، برهان و دو نفر دیگر هدف گلوله قرار گرفتهاند. آن دو نفر درجا کشته میشوند، برهان به بیمارستان فارابی منتقل میشود اما بیمارستان از پذیرش او خودداری میکند. او را به بیمارستان طالقانی منتقل میکنند. در آنجا نیز ابتدا قصد معالجه او را ندارند اما پس از دو ساعت خونریزی برهان، او را به اتاق عمل میبرند.
آریانا در ادامه گفت، بستگان برهان شاهد بودهاند که جنازههای دستکم هشت نفر از اتاق عمل خارج میشود. برهان هم در نهایت جان سالم بهدر نمیبرد.
شکایتهایی که خانواده قربانی تاکنون در ایران ارائه کردهاند حاصلی نداشتهاند و مقامات از آنها خواستهاند پیگیری نکنند.
به شهادت جمشید آریانا، آنها مدعی شدهاند که برهان توسط "گلوله سازمانی" کشته نشده بلکه به ضرب گلوله معترضان بهقتل رسیده است. شاهد تاکید کرد که گلوله از پشت به بدن برهان اصابت کرده و از جلو خارج شده و اثری از گلوله در بدن او نبوده است.
آریانا همچنین گفت، مقامات از خانواده قربانی خواستهاند، جلوی دوربین بگویند که برهان از طرفداران حکومت بوده و به دست معترضان "شهید" شده است.
انتقال مجروحان با آمبولانس به بازداشتگاه
آنچه که برخی از شاهدان روزهای گذشته گفتهاند، در روز آخر نیز تکرار شد: ماموران دولتی در بروز خشونت و آتشزدن اماکن عمومی دخیل بودهاند.
علاوه بر این، چند تن دیگر نیز که از قرار معلوم در شهرهای مختلف شاهد اعتراضات بودهاند، گزارش دادند که آمبولانسها زخمیها را به جای بیمارستان به بازداشتگاه یا اداره آگاهی منتقل میکرده است.
یکی از این شاهدان که سر و صورتش کاملا پوشیده بود، دیده است که نیروهای امنیتی یک نوجوان را به ضرب گلوله از پا درآوردهاند. او گفت: «۲۵ آبان بود که من برای کار مهمی بیرون رفتم. دیدم که خیابانها شلوغند. همه خیابانها بسته بود. ماشینها متوقف شده و موتورها را خاموش کرده بودند. اعتراض به این بود که چرا بنزین گران شده. در جایی که من بودم یگان ویژه با موتور و ماشین حضور داشتند. خدا را شاهد میگیرم که وقتی عابربانکی آتش گرفت، من به یکی از یگانویژه گفتم، زنگ بزنید به آتش نشانی که بیایند و این را خاموش کنند. آنها گفتند، ما اجازه نداریم زنگ بزنیم. آنجا متوجه شدم که قصدشان ایجاد خشونت است. مردم هم فیلم میگرفتند. آنها شعار میدادند مرگ بر دیکتاتور. من شعار دادم، مرگ بر خامنهای. یکی در کنار من به من گفت، سیاسیاش نکن. گفتم یعنی چه سیاسیاش نکن؟ باعث و بانی بدبختیهای ما خامنهای است. اصل نظام اوست.»
او شاهد بوده که در روز ۲۵ آبان دو نفر مورد اصابت "تیرهای پلاستیکی که درونشان ساچمه بود" قرار گرفتهاند، "یکی در زیر چشمش و دیگری بالای گوشش".
به گفته او، در یک درگیری دیگر با ماموران امنیتی چند نفر زخمی شدهاند که آمبولانس آنها را به جای بیمارستان به اداره آگاهی منتقل کرده است.
"با موتور به مردم میزدند"
یکی دیگر از شاهدان گفت: «از فاصله دومتری به سوی ما شلیک کردند. هم از روبرو و هم از پست سر ... خودم دیدم که با موتور به معترضان میزدند.»
او زخمی میشود و صحنه تظاهرات را ترک میکند: «لنگان لنگان به سمت خانه میرفتم. من از ناحیه پا زخمی شده بودم و خونریزی داشتم. مرا گرفتند، بردند به جایی که معترضان دیگر هم بودند. از همان لحظه اول با کتک و توهین و تحقیر ما را در یک ماشین سواری، که روی صندلی عقبش شاید هفت نفر روی هم بودند، به بازداشتگاه بردند ... آنجا هم با باتوم و مشت و لگد ما را پیاده کردند. گفتند شما هزار نفر هم نیستید، همهتان را میکشیم. آنجا بچههای چهارده پانزده ساله هم بودند.»
یکی دیگر از شاهدان شهادت داد که در شهر او هیچ کس سلاح گرم نداشته است: «مسالمت آمیز بود. مردم در مخالفت با گرانی بنزین شعار میدادند. تعدادی در میان مردم بودند که تظاهرکنندگان را به خشونت تشویق میکردند. من دو تن از آنها را شناسایی کردم، آنها در بسیج منطقه ما فعال بودند. به همین دلیل کسانی که بانکها را آتش زدند از خود حکومت بودند. من شاهد بودم که مردم خشونت را شروع نکردند.»
رگبار از هلیکوپتر
آنچه که این شاهد را "شوکه کرد" اتفاقی بوده که در روز ۲۵ آبان در شهر صدرای شیراز افتاده است. او گفت: «میخواستم برای انجام کاری به شهر صدرای شیراز بروم. وقتی وارد شدم، صحنهای دیدم که شبیه جنگ بود. من خودم جنگ را تجربه کردهام. در شهر صدرا صحنه، صحنه جنگ بود. یک طرف مردم غیرمسلح حضور داشتند و طرف دیگر نیروهای نظامی بودند که مستقیم به طرف مردم شلیک میکردند. هلیکوپتری، نهایت در سطح ۵۰ متری زمین پرواز میکرد. من حدود ۱۰۰ متر با هلیکوپتر فاصله داشتم. فکر کردم برای فیلمبرداری از تظاهرکنندگان آمدهاند تا بعدا با آنها برخورد کنند. ولی از هلیکوپتر مردم را به رگبار بستند. در کوی سنگی شهر صدرای شیراز تظاهرکنندگان خیلی زیاد بودند و آنها برای متفرق کردن مردم، آنها را به گلوله بستند.»
او در ادامه گفت به جمعیت نزدیک شده و از فاصله حدودا ۵۰ متری شاهد این صحنه بوده است: «دیدم که یک نوجوان ۱۵ یا ۱۶ ساله که مطمئن نیستم، محمد داستانخواه بوده یا نه، هدف گلوله قرار گرفت و افتاد روی زمین. و برای این که کسی به او کمک نکند، رگبار را دور آن نوجوان هم کشیدند. با وجود این که من جنگ را تجربه کردهام، تا کنون چنین صحنهای ندیدهام. خیلی ناراحتکننده بود.»
تقاضای حمایت از نیروی انتظامی
آرام مردوخی یکی دیگر از شاهدان بود که بر مسالمتآمیز بودن تظاهرات اولیه تاکید ورزید. او مشاهدات خود در شهر سنندج را تشریح کرد.
به گفته او، از بامداد روز ۲۵ آبان نیروهای یگان ویژه و ضدشورش خیابانها را در کنترل خود داشتهاند و در برخی نقاط هم بر ساختمانهای بلند تکتیرانداز مستقر شده بود.
او گفت، مردم ابتدا شعارهای "مسالمتآمیز" میدادند و خواستار حمایت نیروی انتظامی بودند.
مردوخی در ادامه شهادت خود گفت: «معترضان بازداشت شده را سوار تویوتاهایی میکردند که روی آن چیزی مانند قفس بود. مردم را داخل آن قفسها زندانی میکردند. از مردم سپر انسانی درست کرده بودند تا نتوانند به این ماشینها آسیب بزنند.»
او نیز مشاهده کرده است که آمبولانسها زخمیها را به بازداشتگاه انتقال میدادهاند.
شهادت کارمند قرارگاه خاتمالانبیاء
یکی از شاهدان که با سر و صورت پوشیده شهادت داد، گفت، کارمند قراردادی یکی از پروژههای قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء بوده و وظیفه داشته با نیروهای امنیتی در سرکوب معترضان شرکت کند.
برای این منظور، او را به محل تظاهرات در شهریار میبرند اما او از دخالت در سرکوب خودداری میکند، به همین جهت اخراج میشود.
او نیز تاکید کرد که خرابکاریهایی مانند آتشزدن بانکها و خودروها و مغازهها "کار نیروهای ویژه" و "لباس شخصی" بوده است.
این شاهد گفت، آمبولانسهایی که وارد صحنه درگیری میشدند متعلق به سپاه بودند و تنها زخمیهای خود را منتقل میکردند و به معترضان زخمی اهمیت نمیدادند.
شاهد دیگری گفت، معترضان دستگیرشده را به طور کامل لخت میکردند و از برخی، بهویژه نوجوانان "سوء استفاده جنسی" میکردند.[۳]
سخنان اعضا و کارشناسان دادگاه
رئیس دادگاه واین جورداش
واین جورداش، رئیس دادگاه مردمی آبان میگوید:
هدف از برگزاری دادگاه مردمی آبان پایان دادن به مصونیت از مجازات برای هر گونه جنایت بینالمللی، تلاش برای جبران خسارت و روشن شدن حقیقت دربارهی وقایع رخ داده در آبان ۹۸ است. او میگوید: «جمهوری اسلامی ایران تا امروز در مورد مسئولیت خود یا نیروهای امنیتیاش در قبال خشونتها و جنایتهای مطرح شده تحقیقاتی انجام نداده و گامی برای تسهیل هرگونه قضاوت مستقل بینالمللی در ارتباط با این موارد برنداشته است.
حمید صبی، از اعضای هیئت دادستانی دادگاه
حمید صبی در مصاحبه با یکی از رسانهها میگوید:
«رأی این دادگاههای مردمی، در دادگاههایی با ضمانت اجرایی هم مورد استناد قرار میگیرند. یک نمونهی آن هم استناد به رأی دادگاه مردمی ایران تریبونال در جریان محاکمهی حمید نوری است.» حمید نوری، از مقامات قضائی پیشین ایران اخیراً در دادگاهی در استکهلم به خاطر نقش خود در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ متهم به «نقض فاحش قوانین بینالمللی و قتل» شده است. وی همچنین به نقش این دادگاهها در افکار عمومی داخلی و بینالمللی اشاره میکند و میگوید: «دادگاههای مردمی و بهخصوص دادگاه آبان اسناد و مدارک و شهادت شهود در این رابطه را جمعآوری میکنند و پلتفرمی برای ثبت اسناد و مدارک این جنایت هستند.» از نظر او، دیگر اهمیت این دادگاه در این است که در فاصلهی کمی با اعتراضات آبان ۹۸ برگزار میشود و مبتنی بر شهادت شهودی است که اغلب آنها در ایران هستند و از نزدیک این رخدادها را دیدهاند.
شادی صدر، حقوقدان و از مدیران سازمان «عدالت برای ایران»
شادی صدر، یکی از کارشناسانی است که در این دادگاه دربارهی «عاملان سرکوب اعتراضات آبان ۹۸» شهادت میدهد. شهادت او بر پایهی گزارشی تحقیقی است که از سوی «عدالت برای ایران» دربارهی استفاده از گلولهی جنگی در اعتراضات آبان ۹۸ و کشتار معترضان و غیرنظامیان حاضر در این اعتراضات تهیه شده است.
او در مصاحبهای میگوید:
«این تحقیق با بررسی ۲۲۹۸ ویدیویی که به صورت عمومی از اعتراضات آبان ۹۸ منتشر شده، اظهارات مقامات ایران و گزارشها و شهادتهای شرکتکنندگان در این تجمعات و خانوادههای جانباختگان انجام شده است. این حقوقدان میگوید که در شهادت خود ابتدا نقش و مسئولیت مقامات کشوری و محلی در کشتار معترضان را مشخص خواهد کرد و سپس به نقش نیروهای مختلف انتظامی و امنیتی در کشتار معترضان و غیرنظامیان در شیراز، کرج، شهریار، بهبهان، شهر قدس، بهارستان، بوشهر، ماهشهر، مشکیندشت و صدرا خواهد پرداخت».
انعکاسات دادگاه بینالمللی مردمی
علی باقری کنی معاون وزارت امور خارجه حکومت ایران در دیدار با مقامات بریتانیایی در لندن خواهان توقف برگزاری «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» شد.
شاهد ۳۹۹ یک سرگرد نیروهای امنیتی در سومین روز «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» گفت زندانیان خطرناک را در یک یگان ویژه سازماندهی کردند تا با نفوذ بین معترضین و به خشونت کشیدن اعتراضات زمینه سرکوب را فراهم کنند.
شاهد ۳۹۹ همچنین به استفاده از گلولههای انفجاری علیه معترضین اشاره کرد و گفت این مهمات که استفاده از آنها طبق قوانین بینالمللی مجاز نیست تنها به قصد کشتن مورد استفاده قرار میگیرند.
شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ برابر با ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱
سخنرانی پروفسور فیروز دانشگری
پروفسور دانشگری در سخنرانی خود بهمشاهداتش از جنایات رژیم در زندان اوین از جمله اعدام هزاران تن از مجاهدین در اوایل دهة۱۳۶۰ پرداخت، گفت:
«تقریباً نیمی از همکلاسیهای من که دانشجوی پزشکی در دانشکدة پزشکی تهران بوپدند، توسط هیأتهای مرگ ابراهیم رئیسی اعدام شدند... رئیسی و سایر جنایتکاران در قتلعام۶۷ در پی آن بودند که زندانیان بهمسعود رجوی اهانت کنند... اما آن زندانیان ایستادند و بهاصول مقاومت و رهبر آن آقای رجوی وفادار ماندند. آنها قیمتش را با جانهایشان پرداختند تا روح کشور ما را نجات بدهند و فرهنگ مقاومت علیه این رژیم را تقویت کنند.
امروز همین را در خیابانهای تهران و تمام ۳۱استان ایران میبینیم که مردم شعار میدهند: «مرگ بر خامنهای».
فیروز دانشگری در پایان سخنانش تأکید کرد، ابراهیم رئیسی باید بهخاطر نسلکشی و جنایت علیه بشریت، بهدست عدالت سپرده شود.
حکم نهایی دادگاه مردمی بینالمللی آبان
در حکم نهایی دادگاه مردمی بینالمللی آبان، قضات با اتفاق آراء اعلام کردند که:
۱ـ جمهوری اسلامی ایران در فاصلهی سالهای ١٣۶٠ تا ١٣۶٨ حقوق بینالملل را نقض کرده و علیه شهروندان خود مرتکب جنایت علیه بشریت شده است.
۲ـ جمهوری اسلامی ایران بهموجب میثاق بینالمللی حقوق مدنی وسیاسی، در نقض فاحش حقوق بشر در رابطه با شهروندان خود مسئولیت کامل دارد؛ و
۳ـ عرف حقوق بینالملل، جمهوری اسلامی ایران را در ارتکاب گسترده و طرحریزی شدهی جنایت علیه بشریت در فاصلهی سالهای ١٣۶٠ تا ١٣۶٨ به طور کامل مسئول میداند.
منابع