کاربر:Khosro/صفحه تمرین1

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برای صفحه تمرین.jpg

جنگل‌های هیرکانی، با قدمتی بین ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال، یکی از کهن‌ترین اکوسیستم‌های جهان به شمار می‌روند که در نوار جنوبی دریای خزر، از جمهوری آذربایجان تا خراسان شمالی ایران امتداد یافته‌اند. این جنگل‌ها در سال ۲۰۱۹ به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شدند و به دلیل تنوع زیستی منحصربه‌فرد خود، شامل بیش از ۳۲۰۰ گونه گیاهی و زیستگاه بسیاری از گونه‌های نادر و در معرض انقراض، شناخته می‌شوند. مساحت این جنگل‌ها حدود ۱۰۰۰ کیلومتر طول دارد و نقش حیاتی در تنظیم اقلیم، حفاظت از خاک و آب، و جلوگیری از سیلاب‌ها ایفا می‌کنند. آتش‌سوزی‌های اخیر در این جنگل‌ها، به ویژه در منطقه الیت مازندران، از اوایل آبان‌ماه ۱۴۰۴، آغاز شد و پس از چندین هفته، بخش‌هایی از جنگل‌های نور، چالوس و حتی آذربایجان شرقی را درگیر کرد. وسعت آسیب‌دیده حدود ۸ تا ۱۰ هکتار گزارش شده، اما کنده‌سوزی ادامه‌دار، تهدیدی برای گسترش بیشتر است.

علل اصلی این آتش‌سوزی‌ها عمدتاً انسانی است، از جمله سهل‌انگاری محلی‌ها، گردشگران، و احتمالاً اقدامات عمدی برای زمین‌خواری یا قاچاق چوب. رژیم جمهوری اسلامی ایران با تأخیر در واکنش، کمبود تجهیزات مانند بالگردهای اطفای حریق و هواپیماهای آب‌پاش، و عدم تخصیص بودجه کافی، نقش عمده‌ای در گسترش بحران ایفا کرده است. مردم محلی، کوهنوردان و داوطلبان محیط‌زیستی با ابزارهای ابتدایی مانند بیل و دمنده‌ها، بخش اصلی عملیات اطفا را بر عهده گرفتند و دست‌کم ۲۰ نفر مصدوم شدند. دولت پس از چندین هفته، از کشورهای خارجی مانند ترکیه و روسیه درخواست کمک کرد، اما این اقدام دیرهنگام نتوانست خسارات را به طور کامل جبران کند.

پیامدهای این بحران شامل نابودی پوشش گیاهی، تهدید گونه‌های جانوری مانند پلنگ ایرانی، فرسایش خاک، و کاهش کیفیت هوا است که مدارس و ادارات را تعطیل کرد. این فاجعه نشان‌دهنده سیاست‌های ویرانگر حکومت ایران است که منابع طبیعی را فدای اولویت‌های دیگر می‌کند و ضرورت تغییر ساختاری در مدیریت محیط‌زیست را برجسته می‌سازد.

اهمیت و ویژگی‌های جنگل‌های هیرکانی

جنگل‌های هیرکانی، با امتداد تقریبی ۱۰۰۰ کیلومتر در امتداد ساحل دریای خزر از ایران تا جمهوری آذربایجان، یکی از قدیمی‌ترین اکوسیستم‌های جهان محسوب می‌شوند. این جنگل‌ها به دلیل قدمت ۲۵ تا ۵۰ میلیون ساله و تنوع زیستی منحصربه‌فرد خود، که شامل بیش از ۳۲۰۰ گونه گیاهی می‌شود، در سال ۲۰۱۹ به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت گردیدند. این منطقه زیستگاه گونه‌های نادر و بومی است و نقش مهمی در حفاظت از محیط زیست ایفا می‌کند.

این جنگل‌ها به عنوان فسیل‌های زنده شناخته می‌شوند و از دوران سوم زمین‌شناسی برجای مانده‌اند، که در برابر تغییرات اقلیمی مانند عصر یخبندان مقاومت کرده‌اند. آنها نه تنها منبع تولید اکسیژن هستند، بلکه در تنظیم اقلیم، حفاظت از خاک و آب، و جلوگیری از سیلاب‌ها تأثیرگذارند. مساحت بخش ایرانی این جنگل‌ها حدود دو میلیون هکتار است و حدود ۶۶۰ هزار هکتار آن در مازندران واقع شده، که شامل شهرستان‌هایی مانند نور، نوشهر، چالوس، عباس‌آباد، تنکابن، رامسر و کلاردشت می‌شود. [۱][۲]

آغاز و گسترش آتش‌سوزی اخیر

آتش‌سوزی‌های اخیر در جنگل‌های هیرکانی از منطقه الیت در استان مازندران آغاز شد و به سرعت به بخش‌هایی از نوشهر و حتی آذربایجان شرقی و جنگل‌های جلفا گسترش یافت. این حریق‌ها از اوایل آبان‌ماه شروع گردید و با وجود گذشت چندین هفته، به طور کامل مهار نشده است. وسعت آسیب‌دیده حدود ۸ هکتار گزارش شده، اما کنده‌سوزی ادامه‌دار همچنان تهدیدکننده است.

این آتش‌سوزی‌ها در منطقه حفاظت‌شده چهارباغ مازندران رخ داد و به دلیل شیب تند و صعب‌العبور بودن مسیرها، عملیات اطفا را دشوار کرد. آتش از ارتفاعات الیت شروع شد و به جنگل‌های نور سرایت کرد، که نشان‌دهنده عدم کنترل اولیه است.[۱][۲]

علل و عوامل انسانی آتش‌سوزی

استاندار گیلان گفته است که علل اصلی آتش‌سوزی‌ها عمدتاً انسانی است، از جمله سهل‌انگاری محلی‌ها و گردشگران، که با رها کردن آتش یا شیشه‌ها در طبیعت، زمینه حریق را فراهم می‌کنند. همچنین، احتمال اقدامات عمدی برای زمین‌خواری یا قاچاق چوب مطرح است، زیرا بررسی‌ها نشان‌دهنده منشأ انسانی در منطقه الیت است.[۲]

در دهه‌های اخیر، بیش از ۲۰۰ هزار هکتار جنگل در ایران سوخته و بیش از ۹۰ درصد آتش‌سوزی‌ها عامل انسانی داشته‌اند. پروژه‌های سدسازی، ویلاسازی و جاده‌سازی نیز به تخریب کمک کرده‌اند. در این مورد، آتش‌سوزی‌ها اغلب در مناطق صعب‌العبور رخ می‌دهد که تردد انسانی کم است، اما عوامل عمدی مانند قاچاق چوب یا تلافی با محیط‌بانان نقش دارند.[۳]

نقش دولت و کمبود تجهیزات

رژیم حاکم با تأخیر در واکنش و عدم تخصیص بودجه کافی، نقش عمده‌ای در گسترش بحران ایفا کرده است. نبود تجهیزات به‌روز مانند هلیکوپترها و هواپیماهای آب‌پاش، و تیم‌های امداد، باعث شد آتش کنترل نشود. رژیم پس از هفته‌ها، از کشورهای خارجی درخواست کمک کرد، اما این اقدام دیرهنگام بود.

مدیریت بحران ضعیف است، زیرا منطقه ۲۰ هزار هکتاری چهارباغ تنها با یک یا دو محیط‌بان حفاظت می‌شود، بدون بی‌سیم یا خودرو مناسب. کارشناسان تأکید دارند که هر ساعت تأخیر، خسارات را افزایش می‌دهد، اما بروکراسی سنگین مانع اقدام سریع شد.[۱][۲]

تلاش‌های مردمی و داوطلبان

مردم محلی، کوهنوردان و داوطلبان محیط‌زیستی با ابزارهای ابتدایی مانند بیل و دمنده‌ها، بخش اصلی عملیات اطفا را بر عهده گرفتند. دست‌کم ۲۰ نفر مصدوم شدند، اما تلاش آنها از گسترش بیشتر آتش جلوگیری کرد. در روزهای اولیه، داوطلبان قبل از رسیدن نیروهای رسمی، آتش را کنترل کردند.[۲]

جوامع محلی با دستان خالی به جنگ آتش رفتند، اما فقدان هماهنگی و تجهیزات، تلاش‌ها را محدود کرد. این نقش مردمی نشان‌دهنده بی‌توجهی ساختاری دولت است.[۴]

پیامدهای زیست‌محیطی و اقتصادی

این آتش‌سوزی‌ها نابودی پوشش گیاهی، تهدید گونه‌های جانوری مانند پلنگ ایرانی، و فرسایش خاک را به همراه داشت. کیفیت هوا کاهش یافت و مدارس تعطیل شدند. پیامدهای اقتصادی شامل کاهش درآمد از گردشگری و کشاورزی است، زیرا جنگل‌ها منبع معیشت محلی هستند.

نابودی حتی چند هکتار، اثرات بلندمدت بر چرخه آب و خاک دارد و احتمال سیلاب را افزایش می‌دهد. این بحران، امنیت زیستی منطقه را تهدید می‌کند.[۵]

درخواست کمک بین‌المللی و اقدامات دیرهنگام

پس از تأخیر، ایران از ترکیه، روسیه و دیگر کشورها درخواست کمک کرد. بالگردهای آب‌پاش ترکیه وارد شدند، اما بخش‌هایی همچنان نیاز به مراقبت دارند. پهپادها برای شناسایی نقاط داغ استفاده شدند، اما این اقدامات نتوانست خسارات را جبران کند.

کمک‌های بین‌المللی و فناوری‌های نوین مانند پهپادها، عملیات را بهبود بخشید، اما تأخیر اولیه، اثربخشی را کاهش داد.[۴][۶]

ضرورت تغییر ساختاری

این فاجعه نشان‌دهنده سیاست‌های ویرانگر است که کشور و منابع طبیعی را در خدمت بقای اقلیت حاکم و انباشت سرمایه‌ی فاسد قرار داده است. نابودی هیرکانی، زخمی عمیق بر محیط زیست ایران است و ضرورت تغییر در مدیریت بحران را برجسته می‌سازد. حفاظت از این میراث نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و منابع کافی است.[۷]

منابع: