مرضیه
مرضیه،اشرفالسادات مرتضایی | |
---|---|
اطلاعات | |
نام اصلی | اشرفالسادات مرتضایی |
نام مستعار | مرضیه |
تولد | متولد ۱فروردین۱۳۰۳ تهران |
ملیت | ایرانی |
مرگ | درگذشت ۲۱ مهر ۱۳۸۹ پارس |
علت مرگ | سرطان |
سبک(ها) | آواز کلسیک ایرانی |
استاد(ها) | اسماعیل مهرتاش |
حرفه(ها) | خواننده |
زمینهٔ فعالیت | موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی |
هنرمندان همکار | استاد غلامحسین بنان-استاد علی اصغر بهاری |
آلبوم معروف | سنگ خارا -در فکر -دیدی که رسوا شد دلم -خواب نوشین -آیین وفا -مینای شکسته
در خلوت غم =از من بگذرید -برق نگاه -بت چین -بیداد زمان -عشق خود حاشا مکن دلم میسوزد -تو رو میخواد -مثل جنگل -الهه ناز -وادل من -مناجات |
مرضیه، اشرفالسادات مرتضایی (متولد ۱فروردین۱۳۰۳ تهران درگذشت ۲۱ مهر ۱۳۸۹ پاریس)خواننده موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی می باشد که با آثاری چون بوی جوی مولیان،مینای شکسته ،سروی وبیدی شناخته میشود.
وی پس از سالها سکوت در حاکمیت دیکتاتوری آخوندی به مقاومت ایران پیوست و سرانجام پس از سالها مبارزه با دیکتاتوری آخوندی د رسن ۸۶ سالگی در پاریس درگذشت.
زندگی نامه
ورود به عرصه هنر
خدیجه خانم ملقب به اشرفالسادات مرتضایی با نام هنری مرضیه در خانوادهیی هنر دوست و اهل هنر متولد شد. پدر، مردی فاضل و روحانی و مادر، از تبار دوستداران شعر و هنر که مشوق اصلی مرضیه در کار شعر و آواز بود. در ۱۹سالگی بهطور حرفهیی قدم در عرصه هنر نهاد و در آواز تحت تعلیم اساتید بزرگی چون استاد ابوالحسن صبا و مرتضی محجوبی قرار گرفت. وی در سنین جوانی در دورانی در ایران شروع به خوانندگی کرد که برای یک زن جوان کار سادهیی نبود. اما زیبایی صدای وی، زمان را در نوردید و او از محبوبیتی بیسابقه در میان مردم بهعنوان یک خواننده مردمی بهرهمند شد.
آخرین سالهای دهه ۱۳۰۰خورشیدی، ترانهها و آوازها یا از مجالس پیرامون دربار برمیخاستند و یا از کلبهها و خانههای روستاییان و یا از محافل خصوصی شهری. از سوی دیگر محدوده چهاردیواری از هر طرف راه زن را مسدود میکرد. بزرگترین فعالیت اجتماعی برای زن نگهداری کودکان و خدمتکاری مردان بود. راه تحصیل و دانش بر زنان بسته بود. خراب کردن چهاردیواری محاصره کننده زنان به قرنی تلاش نیازمند بود. در چنین فضای بستهٴ فرهنگی، آواز خواندن توسط یک زن، یک گستاخی و یک شورش علیه فرهنگ مسلط زمانه بود. او یکی از این شورشگران علیه فرهنگ مسلط بود. او با جسارت تمام، قدم به میدان نهاد، پیشتاز این صحنه شد و با شهامت بسیار صدای خود را در راه مردم گذاشت.
آغاز کار حرفهای
مرضیه در سال ۱۳۲۱زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد بزرگ موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در ابتدا با بازی در نقش شیرین در نمایش «خسرو و شیرین» در تئاتر باربد در تهران به محبوبیت رسید.این نمایش که ۳۷ شب روی صحنه بود برای او یک کامیابی بزرگ و سریع به بار آورد و با استقبال بسیار مردم روبهرو شد. در این نمایش موزیکال چون هنرپیشه اول نمایش، خواننده نبود، مرضیه از پشت صحنه بهجای او آواز میخواند. کمی بعد، از مرضیه دعوت شد تا در برنامه «شیروخورشید سرخ ایران» که از رادیو ایران پخش میشد، شرکت کند. مرضیه در این برنامه شعر و آهنگ معروف «شیدا» به نام «امشب شب مهتابه» را خواند و صدایش به دل هزاران شنونده رادیو نشست. حالا دیگر نام مرضیه بر سر زبانها افتاده بود و مردم میخواستند این خوانندهٴ تازه نفس را ببینند. جامعه باربد یک بار دیگر نمایش «خسرو و شیرین» را به روی صحنه برد، اما این بار مرضیه شخصاً در نقش شیرین ظاهر شد. استقبال تماشاگران از این برنامه به حدی بود که استاد مهرتاش ناچار شد تا مدتها اجرای آن را بر روی صحنه ادامه بدهد. این نمایش برای مرضیه یک کامیابی بزرگ و سریع به بار آورد و با استقبال بسیار مردم روبهرو شد. مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیفنویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت میکردند.
مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیفنویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت میکردند. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی جشن دویستمین سال استقلال آمریکا در مدیسن اسکوئر گاردن (واقع در شهر نیویورک) برگزار شد که در آن کشورهای زیادی دارای غرفه بودند. از ایران مرضیه و عارف از طرف رادیو برای مأموریت رفته بودند و هر روز در آنجا برنامه اجرا میکردند[۱]
مرضیه در زمانی که خوانندگی بهعنوان یک سرگرمی و یا شغلی نه چندان افتخارآمیز تلقی نمیشد و بهخصوص زنان در خانهها محبوس بوده حق هیچ گونه ابراز وجودی نداشتند، بهعنوان یک زن جوان به خوانندگی بهعنوان یک هنر غرورآفرین درسطح بالایی از نظر فرهنگی نگریست و در نهایت برای خود جایگاهی در صحنهٴ هنر ایرانی با وجود همهٴ گوناگونیهای فرهنگی وزبانی ایجاد کرد
مرضیه یکبار گفته بود: «نخستین دورهٴ آموزشها، هفت سال و بهطور مستمر ادامه داشت. یعنی در حقیقت، من در طول این زمان میتوانستم با زحمتی خیلی کمتر در یکی از رشتههای علمی یا ادبی دکترا بگیرم، میتوانستم این کار را بکنم تا در آن سالها کسی به من نگوید 'آوازه خوان' و مجبور نشوم آن قدر خون دل بخورم. ولی من تصمیم گرفته بودم نشان دهم که یک زن میتواند هم آواز بخواند و هم خانم باشد و پاک و پاکیزه زندگی کند.
برنامه گلها
مرضیه از نخستین خوانندگان برنامه گلها، برنامه ارزشمند موسیقی رادیو ایران بود. برنامهای که نوازشگر قلب و روان میلیونها ایرانی شد. اولین کنسرت او به همت شاعر بزرگ ایران، ملک الشعرای بهار، اجرا گردید که مورد استقبال مردم قرار گرفت. جمعیت شرکتکننده در کنسرت برای اولین بار دریافتند با هنرمندی مواجهند که حرفی نو برای گفتن دارد. روزی که اولین برنامه مرضیه از رادیو پخش شد، صدایی صاف، شفاف و دلنشین در ایران طنینانداز شد،که میرفت تا برای نزدیک به ۷دهه خاطرات تلخ و شیرین سه نسل را در یک سرزمین پهناور تاریخی با خود عجین و همراه کند، قلبها را به تسخیر خود در بیاورد و سرود عشق و مهربانی را در همه جای ایران بگستراند. کوله باری از دو هزار ترانه و آواز،که آثار او بود.و
مرضیه - روی کار آمدن آخوندها
مرضیه پس از ترقی در خوانندگی، در حاکمیت آخوندها سکوت اختیار کرد و صدایش را یه نشانه اعتراض به سرکوب رژیم آخوندی ،در سینه پنهان ساخت. اما نه، او تصمیم به سکوت نداشت.
وی در اینباره گفته بود: «ملاها صدای عشق و احساسات انسانی را به سکوت کشاندند. آنها نسیم و مهتاب و بهار و لبخند سرزمین مادری من ایران را به زندان افکندند. سرزمینی که روزی یکی از بزرگترین تمدنها و فرهنگهای تاریخی و گهواره شعر و ادبیات و موسیقی و انسانیت بود، اینک در زیر ضربات شلاق یک حکومت ضدتمدن و فرهنگ، ضد زن و ضدانسانیت قرار گرفته است».
پیوستن مرضیه به شورای ملی مقاومت ایران
چنین بود که هزاردستان آواز ایران، پس از نیم قرن هنرنمایی و چشیدن سرد و گرم روزگار، جلای وطن و ترک خانمان و عزیزان کرد و سر انجام به مجاهدین و مقاومت ایران پیوست.
مرضیه آنگاه خروشید: «آزادی چیزی نیست که بتوان از آن گذشت. بهخاطر آزادی تا آخرین نفس در کنار مردم و مقاومت مردم ایران، در کنار مجاهدان ایستادهام…». «من بعد از ۱۵سال وقتی آمدم، اول نیامدم روی سن پاله دکنگره یا آلبرت هال. صاف و مستقیم رفتم وسط آن بیابانهای بیآب و علف و داغ. وسط آن زنان و مردان شجاع و رشید و وطنپرست که بهخاطر مردم و بهخاطر آزادی سر از پا نمیشناسند.رفتم روی تانکهای داغ در هوای ۵۰درجه فریاد کشیدم و سرود خواندم. سرود جنگی و نظامی، سرود برای مجاهدان، بهخاطر آزادی، بهخاطر مردمی که عشق من هستند. با همه خلوص میخواهم بر روی اولین تانک به جانب دشمن بشتابم. فکر همه خطرات را هم کردهام و صد بار قاطعتر از پیش مبارزه خواهم کرد و خواهم جنگید…»
کنسرتهای اروپایی و آمریکا
آنگاه که کنسرتهای وی در پراعتبارترین مراکز هنری جهان، همچون آلبرت هال سلطنتی لندن، المپیای پاریس و سالن ویلشر هال لسآنجلس با ترکیبی از موسیقی و پیامهای سیاسی برگزار گردید. مرضیه وقتی در هشتاد و دو سالگی میخواست به همراه یک ارکستر بزرگ در سالن المپیای پاریس ظاهر شود و در برابر پنج هزار نفر نزدیک به سه ساعت آواز بخواند، فیگارو روزنامه مشهور فرانسوی درباره این رویداد بزرگ نوشت:
«اگر کسی بخواهد مرضیه را برای فرانسویان توصیف کند، جز با تلفیق چندین چهره نمیتواند این کار را بکند: عشقی از نوع «کاترین سُوژ» برای شعر و شاعران، طعم صدای بیانتها در زمینه ویولنها مانند «نانا موسکوری»، هیبت قوی مانند «جون بائز»، گرمای جذب کننده شرقیام کلثوم… مرضیه و هزاران هنرمند ایران زمین، هزارهها و قرنهاست که با آتش بانگنایشان شعلهٴ این فرهنگ را در مقابل توفانها زنده نگه داشتهاند و از نسلی به نسلی دیگر سپردهاند». (روزنامه فیگارو- ۲۵فروردین ۸۵ -به قلم «برتران دیکال)
مرضیه – رزمنده ارتش آزادیبخش
قبل از پیوستنش به ارتش آزادیبخش گفته بود:
«… اراده و عزم جزم کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم. من برای رزمیدن و آزادی مردمم ترک خانمان و عزیزان و جلای وطن کردم، به دامن سیمرغ رهایی چنگ زدم، بر آستان علی (ع) و سیدالشهدا سرساییدم و گرد و غبار اشرف و مجاهدان پاکبازش را توتیای دیده نمودم و به نام گل سرخ خواندم».
۲۱مهر، اگرچه به ظاهر روز فوت اوست، اما او درست در چنین روزی دربیش از یک دهه پیش،به ارتش آزادیبخش پیوست . چرا که در جنگ ارادهها، اراده خللناپذیرش او را به سوی ارتش آزادی کشاند.
وی در این باره گفته بود:
«برای پیروزی سهل و آسان نیامدهام. آمدهام تا در همه غم و شادی و شکست و پیروزی رشیدترین و پاکترین زنان و مردان ملتم شریک باشم. به خدا دیگر حال و حوصله خارجه و اروپا را ندارم…
من رزمنده ارتش آزادیبخش هستم. لااقل برای بچهها و راهگشایان ملتم آشپزی که بلدم. اگر نه دستکم دعایی بدرقه راهشان میکنم، اما اراده کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم…
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه هست». صدای او پس از ورود به اشرف، امیدی برای مردم ایران بود، آنجا که گفت:
«در کمال افتخار و سربلندی، لباس رزم به تن کردم و بهخاطر آزادی تا آخرین نفس و با تمام هستی خودم در کنار مردمم، سربلند و شاد و سرشار از افتخار، میایستم. من آمدهام تا همهٴ استعداد و توان و انرژی و هنر و صدایم را برای آزادی مملکت، برای آزادی ایران و مردم شریف و بزرگوارمان بهکار بگیرم. آمدهام تا دست یاری بانوی بزرگ مقاومت ایران را بهگرمی بفشارم… در تو با تو، با تو در تو، بهاران میشوم».
به این ترتیب مرضیه در میدان مبارزه سیاسی نیز بهخواندن بر علیه ظلم آخوندها پرداخت و از ”کاوه میهن“ و ”ایران زمین“ تا ”مثل جنگل“ و ”ارتش آزادی“ و صلای اذانی که با سلام به فاطمه زهرا (ع) مزین است، بیمحابا ”به نام گل سرخ“ نغمه سر داد تا رهروان تنهای «نیمه شبان» شاه و شب تیره و تار شیخ را بیشتر و بیشتر برانگیزد و «بوی جوی مولیان» وطن را عطرافشانی نماید. او که تمامی هنر خود را در مسیر مقاومتی پرشکوه و سترگ در مقابل سیاهترین دیکتاتوری تاریخ معاصر قرار داده بود، از این پس تا هنگامی که صدایش برای همیشه بهجاودانگی پیوست، کارنامه زندگیاش مجموعهیی ارزشمند از هنر و مقاومت شد و او را در تاریخ هنر ایران، بلکه در تاریخ هنر ملتهای معاصر، جاودانه کرد.[۲]
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[۱]مرضیه در مصاحبهای گفت: «در زمانی که خانوادههای ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدر من با وجود اینکه یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیرعادی بود و در عین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسهای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأیید میکردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی میدانست. من پیش از اینکه شروع به خواندن کنم سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم ».
تصانیف دو صدایی:
مرضیه در طول دوره هنری خود ۵ بار تصانیف دو صدایی خواند که ۳ بار از آن با استاد بنان، یک بار با استاد علی اصغر بهاری و یک بار هم با نوه دختری خود، جانان خرم بوده. چنگ رودکی که به جوی مولیان معروف شد با همکاری استاد بنان، آهنگسازی استاد روحالله خالقی و شعری از رودکی خلق شد. همین تصنیف در کنسرت سالن المپیا پاریس در سن ۸۳ سالگی که در واقع آخرین حضور او در صحنه بود با همراهی ارکستر اپرای پاریس و نیز جانان خرم نوه مرضیه که بخشهای مربوط به بنان را میخواند بازسازی و با تنظیم مجدد توسط محمد شمس بازخوانی شد.
مطلع شعر:
بوی جوی مولیان آید همی / یاد یار مهربان آید همی
دواثر دیگر اجرا شده با استاد بنان مربوط به برنامه رادیویی گلهای رنگارنگ ۲۵۴ و ۱۳۴ است که بصورت آواز ضبط و در دسترس است.
اما تصنیف دیگر که در سالهای نخست ورود مرضیه به دنیای هنر با همکاری علی بهاری سروده شده بود سالها بود که در گذر زمان از یادها و نظرها محو شده بود بطوری که خود مرضیه هیچگاه وجود چنین اثری را ابراز نکرد. بنا به گفته استاد بزرگ لشکری، بعد از ساخت تصنیف، وی احساس میکند بخشی از فضای تصنیف خالی است و نیاز به یک صدای مردانه دارد از همین رو از علی بهاری که در استودیو مشغول نواختن ویولن بوده درخواست میکند تا با مرضیه در این مورد همکاری کند و ایشان هم میپذیرند. شعر تصنیف (موی سپید) از کارهای استاد کرمانشاهی است.[۱]
مطلع شعر:
ای شب ای شب کو صبح امیدم / رحمی آخر بر موی سپیدم
آلبومها:
سنگ خارا -در فکر -دیدی که رسوا شد دلم -خواب نوشین -آیین وفا -مینای شکسته
در خلوت غم -از من بگذرید -برق نگاه -بت چین -بیداد زمان -عشق خود حاشا مکن
دلم میسوزد -تو رو میخواد -مثل جنگل -الهه ناز -وادل من -مناجات -زنده یاد مرضیه و دخترش هنگامه
درگذشت:
مرضیه سالهای پایانی عمرش را در پاریس گذراند. در فروردین ۱۳۸۹ دخترش هنگامه امینی را که مبتلا به بیماری سرطان بود از دست داد و چندی بعد خود نیز ظهر روز چهارشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۸۹، در سن ۸۶ سالگی بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان آمریکاییها در شهر پاریس درگذشت.
تنها پسر او که حاصل ازدواج دوم اوست در آمریکا زندگی میکند. همچنین نوه دختری او جانان خرم بتازگی ترانههایی خوانده که از جمله آن میتوان به ترانه دختر کولی که سالها پیش مادربزرگش خوانده بود اشاره کرد. جانان هم اکنون در پاریس زندگی میکند.[۱]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ بیتوته - بیوگرافی مرضیه
- ↑ سازمان مجاهدین خلق ایران -مرضیه صدای جاودانه