کاربر:Navid/صفحه تمرین
سید خلیل عالینژاد (زاده ۱۳۳۶ و درگذشته ۲۷ آبان ۱۳۸۰) نوازنده تنبور،سهتار، تار، نی و دف و خواننده موسیقی عرفانی و سنتی ایرانی بود. پدرش مرحوم سید شاهمراد عالی نژاد، نوازنده تنبور بود.
اولین استاد سید خلیل، سید نادر طاهری بود. سپس ۲ سال نزد سید امرالّه شاه ابراهیمی رفت. همچنین از درویش امیر حیاتی نیز بهره برد و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت؛ در این دوره و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت. وی در اواخر دهه پنجاه در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغ التحصیل شد.
در اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالی نژاد به جمع این گروه پیوست. حاصل همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت.
http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/music/c5c1178442493_khalil_alinejad_p1.php/%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1
هنرمند مرحوم سید خلیل عالی نژاد عاشقی در دیار خاموشان
سید خلیل را اولین بار در كارگاه ساخت ساز محقری در كرمانشاه دیدم, جوانی پرشور, آرام و متفكر كه برای اولین بار دست به ابداع زده بود و كاسه های تنبور را به صورت تكه ای و قالب گیری, می ساخت, او آن قدر به كار خود اطمینان داشت كه مهر «شیدا» را بر آنها نقش می زد
سید خلیل را اولین بار در كارگاه ساخت ساز محقری در كرمانشاه دیدم، جوانی پرشور، آرام و متفكر كه برای اولین بار دست به ابداع زده بود و كاسه های تنبور را به صورت تكه ای و قالب گیری، می ساخت ( مقاله ای به قلم اقای هوشنگ جاوید )
● به یاد هنرمند مرحوم سید خلیل عالی نژاد
سید خلیل را اولین بار در كارگاه ساخت ساز محقری در كرمانشاه دیدم، جوانی پرشور، آرام و متفكر كه برای اولین بار دست به ابداع زده بود و كاسه های تنبور را به صورت تكه ای و قالب گیری، می ساخت، او آن قدر به كار خود اطمینان داشت كه مهر «شیدا» را بر آنها نقش می زد. یكی از آن تنبورها به دست دوستی عزیز رسید، دوستی از همان جا آغاز شد، او متولد سال ۱۳۳۶ بود و هنوز به دانشگاه راه نیافته بود، استادانه ساز می زد ولی همواره خود را شاگرد می دانست از نوجوانی اش به تشویق مادر تنبور نوازی را آغاز كرده بود و در طول زمان در محضر پیران جم خانه همچون سید نادر طاهری، سید امرالله شاه ابراهیمی، عابدین خادمی و درویش امیر حیاتی به درك مقام پرداخته بود و آوازهای كهن كردی را نزد حاج محمود سروش و میرزا حسین خادمی و مرحوم سید امرالله تلمذ كرده بود، جوانی كه می دانست گنج عظیمی از نغمه های كهن ایرانی در موسیقی كردی نهفته است پس از آن كه از راه تجربه علوم لازم را فرا گرفت به دانشگاه روی آورد تا با علوم جدید به اعتلای بهتری در هنر موسیقی منطقه خود برسد، گرچه كه حضورش به عنوان تكنواز چیره دست در كناره گروه استاد كیخسرو پور ناظری و بعد سرپرستی گرفتن در گروه تنبور نوازان باباطاهر، كنسرت های موفق منطقه ای و آهنگسازی هایی كه گاه گداری انجام میداد قدرت دركی او را از موسیقی منطقه و همین طور به روز درآوردن پاره ای از ملودی های منطقه ای برای جذب نسل جوان، به خوبی نشان می داد.
به دانشگاه هنر كه راه یافت ارتباط خوب و سامان یافته ای با استادان موسیقی كشور پیدا نمود و در راه پژوهش كه همواره از نظرش دور نبود، از استادانی چون مرحوم محمد تقی مسعودیه و محمدرضا درویشی بهره برد، روزی به دیدار استاد مرحوم مسعودیه رفتم، پیش از آن جلسه ایشان مقاله جامع و مختصری درباره یارسان طلب كرده بود، تا مرا دید گفت: «این جوان اطلاعات خوبی به من درباره ساز تنبور داده، اگر این باشد كه خوب می شد به دنبال موسیقی كردی و تنبور رفت.
سید خلیل بعدها آن اطلاعات مختصر را جامع كرد و به عنوان پایان نامه تحصیلی اش آن را ارایه كرد كه بعدها كتابی شد با عنوان: تنبور از دیرباز تاكنون، در همین تلاش موفق اولیه علمی اش سعی كرد تا برای نخستین بار مقام های مهم تنبور نوازان كرمانشاه را آوانویسی كرده و به نت در آورد، گرچه این اثر ایشان خالی از اشكال نیست اما تاكنون پر بار ترین كتاب درباره ساز تنبور در ایران است و اطلاعات مفیدی در آن گردآمده است.
پس از آن در پی تنظیم تقویم كردی برآمد كه آن را نیز كامل كرد و به دلیل آن كه دیگر بر اثر مشغله های مختلف ارتباط دیرگاه ما قطع شد ندانستم كه آن را چه كرد.
او علاوه بر خوانندگی و تنبور نوازی سه تار هم می نواخت و دستی چیره بر آن داشت. سال ۱۳۷۶ بود كه به جشنواره موسیقی حماسی آمد و زیر بغل استاد و پیرمرادش درویش امیر حیاتی را گرفت و او را به صحنه تالار اندیشه آورد تا هنرش را عرضه بدارد و خودش نیز در بخشی از برنامه مقام های سوار سوار،سماع رقم چهارم، جلوشاهی، سوار سوار، و خان امیری را اجرا كرد و زیبایی كارش در آن بود كه ماهور ایلامی و عالی مكان هی، را برای اولین بار عرضه نمود كه هنر اجرایش مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.
طرح غزل هایش بغضی كهنه داشت، با تنبورش فریاد می كرد، شعری می خواند كه تنگ نفس پنجره ها را از بین ببرد، رندی كه عشق را از فرهاد آموخته بود و خود را قربانی غزل های شیرین بیستون كرد، حریف لشگر ماتم بود و با هویت شادی و بهجت آشنا، او از آن دست آدمیانی بود كه شناسنامه شان در ذهن جامعه مترنم است.
فرصت كه می یافت سنگی می زد تا قفل كهنه گی را بشكند، و آن قدر با زخمه اش بر زخم دلش زد تا چاره التیام را فهمید، من نمی دانم چه كسی حاضر شد با چشمانی باز بر مرگ مردی بنگرد كه با هر پنجه اش عطر انتظار می پاشید و با هر نغمه اش راز مینوی را تفسیر می كرد؟
ولی این را باور كردم كه سید خلیل در وادی خاموش آرام ننشسته و باز نغمه ای تازه می سراید، تا بسرایندش، روحش قرین عافیت باد و بر خانواده اش و یارانش درد فراق هموار باشد.
دیرگاهی است كه این جا سبدی از نغمه كنج تنبور پر از آتش تو، تبعید است. كسی از فاصله قرن به ما می گوید: نه این آتش نیست، خنده خورشید است.
هوشنگ جاوید
https://article.tebyan.net/64284/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF
سید خلیل عالی نژاد
در اواسط دهه 60 سید خلیل خود گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه باباطاهر کاستی بیرون دادند به نام زمزمه قلندری. اواخر همین دهه سیدخلیل به وصیت مرحوم عبادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به تهران رفت و دیگر هیچ گاه به دیار خود باز نگشت.
عالی نژاد پس از چند سال ماندگاری در تهران سرانجام ترک وطن کرد و به سوئد مهاجرت کرد. ، اما سرانجام آن، قتل فجبع سید خلیل بود.
در 27 آبان 1380 در شهر گوتنبرگ سوئد، سید خلیل به دست افراد ناشناس به قتل رسید و خانه وجسم بی جانش به آتش کشیده شد.
زمینه های فعالیت
بدون شک موسیقی زمینه اصلی فعالیت های عالی نژاد بود. هرچند بیشترین شهرت وی در موسیقی به دلیل نوازندگی تنبور بود اما فعالیتش در هنر تنها به این مسئله ختم نمی شد. سید خلیل صدای گرمی داشت و آواز را از مکتب مرحوم استاد میرزا حسین خادمی آموخته بود، همچنین از مرحوم نادر نادری دف آموخت و از کیخسرو پور ناظری تار.
وی همچنین علاوه بر نوازندگی تنبور به ساخت تنبور نیز پرداخته است و تنبورهای او با مهر شیدا و قلندر موجود است.
http://www.aftabir.com/songs/album/2490/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D9%88%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87
http://hafez-7.blogfa.com/post/39
گزارش يك قتل
«متولد 1362 هستم و در زمان اين اتفاق 18 يا 19 ساله بودم.» سيدحميد عالينژاد پسر استاد عالينژاد اين گونه خود را معرفي ميكند او در خانه بوده و پدر در آموزشگاه به قتل رسيده است. فرهاد ذوالنوري درباره مرگ عالينژاد ميگويد: «به سوئد رفته بود تا در آنجا آموزش موسيقي بدهد. روز 27 آبان ماه 1380 پليس سوئد جنازه او را سوخته كشف ميكند. كالبدشكافيها نشان از اين داشت كه او را با چاقو تكهتكه كردهاند ولي متاسفانه هيچ وقت قاتل او پيدا نشد.» يكي از حاضرين در مراسم نيز كه حاضر نيست نام خود را بگويد در اين باره ميگويد: «من همسايه روبهروي آموزشگاه او در شهر گوتنبرگ بودم . عالينژاد ساعت 9 صبح در آموزشگاه شاگرد داشته و بايد به آنجا ميرفت. اين گونه كه شواهد نشان ميدهد ساعت هشتو سي دقيقه صبح كارت اتوبوس خود را زده و به سمت آموزشگاه رفته. 5 دقيقه تا آموزشگاه راه است، بنابراين هشت و سي و پنج دقيقه صبح به آموزشگاه رسيده. روي سقف همه خانهها در سوئد دستگاهي تعبيه شده كه به محض ايجاد احتراق، زنگ خطر آن در اداره پليس و آتشنشاني به صدا درميآيد. ساعت 9 صبح زنگ خطر آموزشگاه عالينژاد در اداره پليس زده شده و پليس با جسدي روبه رو ميشود كه به گفته خودشان با جسم سنگيني به سرش ضربه زدهاند و جاي 5 ضربه چاقو نيز در بدن او ديده شده است. بعد جسد را با مادهاي عجيب آتش زدهاند.» رامين كاكاوند نيز از شنيدههاي خود ميگويد: «روز 27 آبان ماه 1380 به گفته همسايهطبقه بالايي، سه نفر مهمان او بودند. دو نفر از آلمان آمده بودند و سومين نفر همكار عالينژاد در سوئد بوده است. البته اين همكار كه خيليها اعتقاد دارند او هم از مسببين مرگ عالينژاد است حضور خود را در آنجا و در آن ساعت انكار ميكند.» عالينژاد در «صحنه» دشمنهاي زيادي داشت. به دليل اختلافات عقيدتي با گروهي از اهالي اين شهرستان درگيري دائم داشته است. قباد سالك همسايه او در شهرستان صحنه ميگويد: «گروهي كه زير نظر (...) فعاليت ميكردند به شدت با عالينژاد بد بودند.سيدخليل هم نميتوانست زير بار حرف زور و نادرست برود. يادم ميآيد كه سال 68 بود كه حدود دو هزار نفر از آن دسته ،خانه سيدخليل را محاصره كردند و آن را سنگباران كردند. سيدخليل با دو سه نفر در خانه بود و نميتوانستند از خود دفاع كنند. براي همين به پشتبام رفتند و مدتي آنجا ماندند تا آن عده بروند.» فرهاد ذوالنوري نيز درگيريهاي فيزيكي را تائيد وتاكيد ميكند: «بله درگيريهاي شديدي به وقوع ميپيوست.»قباد سالك ادامه ميدهد: «يك بار هم در بازار صحنه و يك بار ديگر در گاراژ صحنه درگيري شد.» سالك اما مهمترين اين درگيريها را در اداره برق ميداند: «بچهها چون عدهشان كمتر بود به داخل اداره برق رفتند و آنجا پناه بردند. آن طرفيها هم اداره را محاصره كرده بودند كه ماموران نيروي انتظامي آمدند.» خليل عالينژاد حدود سالهاي 74 «صحنه »را ترك ميكند و زندگي در تهران را انتخاب ميكند. ميرود تا به دور از جنجالهاي عقيدتي به كار هنرياش بپردازد. سال 79 دعوتنامهاي از سوئد براي آموزش تار و سهتار و تنبور دريافت ميكند و به آن كشور ميرود تا در 27 آبان ماه، جنازهاش يافت شود. ذوالنوري ميگويد: «وكيل بينالمللي گرفته شده و از طرف دولت از خانواده آن مرحوم وكالت گرفته شد تا پيگيري جريان قتل در كشور سوئد انجام شود.»
صبح روز 14 آذر ماه 1380 جنازه سيدخليل در مقابل تالار وحدت تشييع شد. محمدرضا درويشي در آن مراسم استاد را چنين توصيف كرد: «كسي سيد را نشناخت. عالينژاد مغني شاهد و خنياگر مهر عشق و فرزانهاي در موسيقي بود كه به تنبور، ۰۰۰
محتویات
- ۱http://yarikurd.net/ku/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%88%D8%B5%D8%AF%D8%A7/
- ۲یوگرافی سید خلیل عالی نژاد+عکس وصدا
- ۲.۱
- ۲.۲تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد
- ۲.۳شهرت ، کنیه و لقب:
- ۲.۴مشخصات فردی:
- ۲.۴.۱· سخن از آن جوانمرد راه ، آن متصرف طریقت ، آن متوکل به حقیقت ، آن صاحب جمال مولا ، آن پیر ارباب ذوق ، آن دلاور اهل شریعت ، آن عارف صوفی ، آن درویش پاکنژاد ، سید خلیل عالینژاد است . استاد از مشهوران طریقت و فتوت و مقبول جمله فرق عرفان و تصوف بود . وی در آرزوی نامی بزرگ میسوخت و آن نیز مولایش علی (ع) بود . تواضع استاد، ادب را شرمنده کرد و با تواضع و متانت به حفظ ظاهر پرداخت ، باطن را از شوائب پاک ساخت و قلوب خلق را در شناخت حق و مولایش علی (ع) نواخت و همواره کلامشان بود که:”هیچ اگر سایه پذیرد ، ما همان سایه هیچیم .” “خلیل زمان” بود و به حقیقت خادم و غلام مولا .
- ۲.۴.۲· نیکی را از هیچ کس دریغ نکرد و تلافی هر بدی را با نیکی جواب داد و حتی قبل از رفتن به سوئد ، قاتل خود را در وصیتنامهاش بخشید و اوج کمال و سعه صدرش را به دوست و دشمن نشان داد ، زیرا درویش عالینژاد رفتار و گفتارش کذب نبود ، بر خلق فخر و مباهات نکرد، حواس را جمع و قلب را مشغول یار کرد ، هرگز منافق نماند زیرا به قول یکی از بزرگان، منافق هرگز درویش نمیشودوی تمام آهنگهایش را با سوز دل و بیریا مینواخت
- ۲.۴.۳· بزرگ مردی که در این عالم خاکی می زیست اما دل به جغرافیای معنویی فرای
- ۲.۴.۴زمان داشت. جذبه اش هر فردی را از حرکت وا می داشت ، کلامش واژه به واژه از
- ۲.۴.۵ذهنها بیرون نرفت و نخواهد رفت ، دیدگانش همچون شرا بی گیرا آدمی را مست
- ۲.۴.۶می کرد و صدای اهوراییش تا مغز استخوان رسوخ کرده وروح آدمی را با نوسان
- ۲.۴.۷حقانی عالم یکی می کرد
- ۲.۴.۸سینه از« آتش دل» او در غم جانانه بسوخت ، « اشک پرده در » سنگ را به لرزه
- ۲.۴.۸.۱درآورد ، « شوق وصل » هر دل خاموشی را به شوق آورد ، ذکر « علی بود » بر هر
- ۲.۴.۸.۲زبان جاری شد ، « وفای عشق او » عشق را به حد نهایی رسانید ، « مژده میلاد
- ۲.۴.۸.۳» عاشقان خسته جان را سرخوش کرد ،« آشنایان ره عشق» به مدد « دست تولا»
- ۲.۴.۸.۴دلبر حقانی را ناله کردند ، « مولاجانم » « شکرانه» یاران به درگاه حق شد
- ۲.۴.۸.۵،« ناله تنبورش » به حقیقت آن آوازها را به خاطر آورد و سرانجام او را به
- ۲.۴.۸.۶«آئین مستان» به خاک سپردند.
- ۲.۴.۸.۷آری سخن از اوست از سید وارسته ای که خلیل زمان بود و همچون پیران حقانی
- ۲.۴.۸.۸خود عالی نژاد
- ۲.۵عادات و علائق شخصی:
- ۲.۶دوران زندگی:
- ۲.۶.۱پدرش ، نوازنده تنبور بود. سازی که در آیینهای مذهبی آن خطه(کرمانشاه) جایگاه ویژهای دارد و نزد یارسان(نام مسلکی است عرفانی که در سده هفتم هجری توسط سلطان اسحاق بنیان گذاشته شده است.) مقدس و گرامی است. سیدخلیل عالینژاد بین پیروان آیین “یاری”، که در فرهنگ غنی کردستان ریشه دارد پرورش یافت. کتاب مقدس این آیین “سرانجام” و ساز مقدسشان تنبور میباشد. استاد به فلسفه ، ادبیات و نجوم احاطه کامل داشت و ضمناً یک محقق و پژوهشگر و مؤلف نیز بوده است.
- ۲.۶.۲آموزش آلات موسیقی
- ۲.۶.۳عضویت در اولین گروه تنبور نوازی در ایران
- ۲.۶.۳.۱در سال 53 استاد شاه ابراهیمی با گردهم آوردن شاگردان خود اولین گروه تنبورنوازی را در کرمانشاه تشکیل داد. شاگردان وی در آن زمان عبارت بودند از: سید قاسم حقیقت نژاد، سید فرخ حقیقی، محمدحسین اسفندیاری، معصوم شربتی و سید خلیل عالی نژاد.
- ۲.۶.۳.۲حضور در گروه تنبورنوازی استاد شاه ابراهیمی، فرصت مناسبی برای بروز استعدادهای سید خلیل جوان بود. او با این گروه اولین کنسرت خود را در سال 54 در تالار رودکی اجرا کرد. در این سال به همراه استاد شاه ابراهیمی و دیگر تنبورنوازان نخستین گروه نوازی تنبور در ایران را در تالار وحدت (رودکی) به روی صحنه بردند و طی چند شب متوالی مقام های باستانی تنبور همانند: جلو شاهی، بایه بایه و خان امیری را اجرا کردند.
- ۲.۶.۳.۳سید خلیل در سال 55 نزد استاد عابدین خادمی از اساتید حوزه گوران (ساکن تهران) رفت و از محضر وی بهره گرفت. او سال بعد به توصیه استاد شاه ابراهیمی، نزد کیخسرو پورناظری رفت و به تکمیل سه تار نوازی، فراگیری نت و تئوری موسیقی پرداخت.
- ۲.۶.۴تنبورنوازی در رادیو و تلویزیون
- ۲.۶.۴.۱انتخاب مظهر خالقی به عنوان مدیرکل رئیس رادیو و تلویزیون کرمانشاه در سال 56 با تغییر و تحولاتی در عرصه موسیقی همراه بود. خالقی در بدو ورود خود اقدام به تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی مسعود زنگنه کرد، و برای اولین بار رادیو و تلویزیون وقت یک ارکستر تنبور تشکیل داد. در این ارکستر هفت نفر تنبورنواز (که اغلب از شاگردان استاد شاه ابراهیمی بودند) حضور داشتند که عبارت بودند از: سید خلیل عالی نژاد، سید یحیی رعنایی، سید فرامرز رعنایی، سید احمد احمدی، سید قاسم حقیقت نژاد، معصوم شربتی و گل نظر عزیزی. همچنین مجتبی سلاح ورزی (دف)، علیرضا بس دست (نی) و سیاوش نورپور (سه تار) این گروه را همراهی می کردند و سید مرتضی شریفیان و سید جلال محمدیان نیز خوانندگی گروه را بر عهده داشتند.
- ۲.۶.۴.۲کار این گروه به حدی پیشرفت کرد که کمتر از یکسال، مهیّای اجرای کنسرت در تالار رودکی شد و به مدت یک هفته در این تالار به اجرای برنامه پرداخت.
- ۲.۶.۵احیاء دوباره تنبور
- ۲.۶.۶از بین چهل آهنگی که استاد ساختهاند میتوان به:
- ۲.۶.۷همکاری با گروه تنبور شمس
- ۲.۶.۸تحصیل در دانشگاه هنر
- ۲.۶.۹ثمره این دوران
- ۲.۶.۱۰تقویم کردی گرمسیری سلطانی
- ۲.۶.۱۱ساخت تنبور
- ۲.۶.۱۲گروه بابا طاهر
- ۲.۶.۱۳تن تار
- ۲.۶.۱۴اظهارات فریدون حقیقی درباره قابلیتهای ساز تن تار:
- ۲.۶.۱۵تهران
- ۲.۶.۱۶سوئد
- ۲.۶.۱۷جشنواره موسیقی حماسی
- ۲.۶.۱۸زندگی شخصی
- ۲.۷تحصیلات و مدارک علمی:
- ۲.۸آثار :
- ۲.۸.۱کتابها: تنبور از دیر باز تاکنون که رساله پایان نامه عالی نژاد جهت دریافت درجه کارشناسی از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران بود۱۳۷۵.
- ۲.۸.۲· رساله یاری
- ۲.۸.۳· گزیدهای از دفتر احکام سرانجام است. بیست خرداد ۱۳۷۹. چاپ اول ۱۳۸۴.
- ۲.۸.۴· ترجمه و تفسیر دقیق کلامهایی همچون بخشی از کلام حضرت شیخ امیر و کلام حضرت تیمور بانیاران، مقابله نسخ ترجمه و کتابت کلام حضرت خان الماس.
- ۲.۸.۵· آلبومها
- ۲.۸.۶· آئین مستان
- ۲.۸.۷· ثنای علی
- ۲.۸.۸· زمزمهٔ قلندری
- ۲.۸.۹· آیین قلندری
- ۲.۸.۱۰· دونوازی شکرانه با همنوازی دف حمیدرضا خجندی
- ۲.۸.۱۱· و نیز آثار بسیاری از مراسم آیینی و اجراهای خصوصی
- ۲.۸.۱۲· ترجمه و تفسیر
- ۲.۸.۱۳شیخ امیر »
- ۲.۸.۱۴· «کلام حضرت تیمور بانیاران»
- ۲.۸.۱۵· مقابله نسخ و ترجمه « کلام حضرت خان الماس »
- ۲.۹تاریخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:
- ۲.۹.۱سرانجام استاد بی بدیل تنبور حقایق در میانسالی ودر سن44 سالگی در 27 یکشنبه آبان 1380 وآن هم در ماه مبارک رمضان (که ماه مولا علی است)با
- ۲.۹.۲ضربات ناجوان مردانه کارد به شهادت رسید وپیکر مطهرش را به آتش کشیدندزمانی که خبر کشته شدن سید منتشر شد به سبب جایگاه معنوی این فرزند ایران و محبوبیت او، اهمّ اخبار تلویزیون و مطبوعات شهر گوتنبرگ به این مهم اختصاص یافت.پیکرش در شهر صحنه در حجره خانوادگی در کنار پدر به خاک سپرده شد . صبح روز 14 آذر ماه 1380و 21 رمضان جنازه سیدخلیل در مقابل تالار وحدت تشییع و به زادگاهش انتقال یافت
- ۲.۹.۳مرگ سید خلیل عالی نژاد
- ۲.۹.۳.۱مرگ وی، واقعه ای بسیار تلخ برای موسیقی ایران بود. او یک نابغه تمام عیار در زمینه موسیقی بود و علاوه بر موسیقی مقامی کرمانشاه، بر ردیف سازی و آوازی موسیقی سنتی ایران نیز تسلط کامل داشت. همچنین تار و سه تار را با قدرت و صلابت بسیار می نواخت. عالی نژاد به زیبایی شعر می گفت و تخلصش “بی قرار” بود.
- ۲.۹.۳.۲برای اهل موسیقی همیشه این افسوس وجود داشته که ای کاش سید خلیل عالی نژاد به جای پرداختن به بحث و جدل های نافرجام با کج اندیشان، تنها به موسیقی می پرداخت. بی گمان اگر او زنده می ماند و مجالی برای فعالیت داشت یک تنه افق های جدیدتری را بر روی موسیقی عرفانی ایران می گشود.
- ۲.۱۰نقل قول و خاطرات:
- ۲.۱۰.۱فرهاد ذوالنوری: «به سوئد رفته بود تا در آنجا آموزش موسیقی بدهد. روز 27 آبان ماه 1380 پلیس سوئد جنازه او را سوخته کشف میکند. کالبدشکافیها نشان از این داشت که او را با چاقو تکهتکه کردهاند ولی متاسفانه هیچ وقت قاتل او پیدا نشد». یکی از حاضرین در مراسم ( که حاضر نیست نام خود را بگوید) در این باره گفت: «من همسایه روبهروی آموزشگاه او در شهر گوتنبرگ بودم . عالینژاد ساعت 9 صبح در آموزشگاه شاگرد داشته و باید به آنجا میرفت. این گونه که شواهد نشان میدهد ساعت هشتو سی دقیقه صبح کارت اتوبوس خود را زده و به سمت آموزشگاه رفته. 5 دقیقه تا آموزشگاه راه است، بنابراین هشت و سی و پنج دقیقه صبح به آموزشگاه رسیده. روی سقف همه خانهها در سوئد دستگاهی تعبیه شده که به محض ایجاد احتراق، زنگ خطر آن در اداره پلیس و آتشنشانی به صدا درمیآید. ساعت 9 صبح زنگ خطر آموزشگاه عالینژاد در اداره پلیس زده شده و پلیس با جسدی روبه رو میشود که به گفته خودشان با جسم سنگینی به سرش ضربه زدهاند و جای 5 ضربه چاقو نیز در بدن او دیده شده است. بعد جسد را با مادهای عجیب آتش زدهاند».
- ۲.۱۰.۲رامین کاکاوند: «روز 27 آبان ماه 1380 به گفته همسایه طبقه بالایی، سه نفر مهمان او بودند. دو نفر از آلمان آمده بودند و سومین نفر همکار عالینژاد در سوئد بوده است. البته این همکار که خیلیها اعتقاد دارند او هم از مسببین مرگ عالینژاد است حضور خود را در آنجا و در آن ساعت انکار میکند».
- ۲.۱۰.۳قباد سالک همسایه او در شهرستان صحنه: «گروهی که زیر نظر (…) فعالیت میکردند به شدت با عالینژاد بد بودند.سیدخلیل هم نمیتوانست زیر بار حرف زور و نادرست برود. یادم میآید که سال 68 بود که حدود دو هزار نفر از آن دسته ،خانه سیدخلیل را محاصره کردند و آن را سنگباران کردند. سیدخلیل با دو سه نفر در خانه بود و نمیتوانستند از خود دفاع کنند. برای همین به پشتبام رفتند و مدتی آنجا ماندند تا آن عده بروند». قباد سالک ادامه میدهد: «یک بار هم در بازار صحنه و یک بار دیگر در گاراژ صحنه درگیری شد». سالک اما مهمترین این درگیریها را در اداره برق میداند: «بچهها چون عدهشان کمتر بود به داخل اداره برق رفتند و آنجا پناه بردند. آن طرفیها هم اداره را محاصره کرده بودند که ماموران نیروی انتظامی آمدند».
- ۲.۱۰.۴محمدرضا درویشی: « کسی سید را نشناخت. عالینژاد مغنی شاهد و خنیاگر مهر عشق و فرزانهای در موسیقی بود که به تنبور، این سازی که میرفت سخیف شود، اعتباری روزافزون بخشید. عالینژاد علاوه بر مقامهای باستانی و حقانی تنبور به ردیف دستگاهی ایران احاطه کامل داشت. او توانست در این سالها مجموعه عظیمی از نغمهها، حکایتها، رویاها و مقامها را دریابد، از مجموعه عظیم استادان و پیران توشه برچیند و بسیاری از رشتههای به هم ناپیوسته موسیقی، ادبیات، اعتقادات و رویاهای مردم ساکن در جلال پر وهم «اورامان» و زاگرس را به هم پیوند زند و تکههای جدا افتاده و پرتاب شده به این سو و آن سو از مقامها و کلام حقانی تنبور را گرد آورد. سیدخلیل علاوه بر استادی در نواختن تنبور، دستی بر تار و سهتار هم داشت. اما آنچه بیش از همه استاد را محبوب کرده بود شیوه خاص وی همراه با احساسی لطیف بود که از یک مراقبه روحانی نشات میگرفت و به حق شنونده را تحت تاثیر قرار میداد».
- ۲.۱۰.۵حالات اخلاقی استاد از زبان یکی از شاگردان ایشان به نام آقای ایرج حق دوست
- ۲.۱۰.۶بهزاد خالوندی:
- ۲.۱۱زندگینامه آتنا دائمی
- ۲.۱۲فعالیتهای سیاسی آتنا دائمی
- ۲.۱۳دستگیریها
- ۲.۱۴اعتصابها
- ۲.۱۵منابع
http://yarikurd.net/ku/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%88%D8%B5%D8%AF%D8%A7/[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یوگرافی سید خلیل عالی نژاد+عکس وصدا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
Posted by Admin | Aug 15, 2016 | یاریکورد و یارسان | 0 |
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال 1336 در صحنه واقع در استان کرمانشاه به دنیا آمد. پدر: سید شاهمراد عالینژاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شهرت ، کنیه و لقب:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
لقب:بی قرار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مشخصات فردی:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· سخن از آن جوانمرد راه ، آن متصرف طریقت ، آن متوکل به حقیقت ، آن صاحب جمال مولا ، آن پیر ارباب ذوق ، آن دلاور اهل شریعت ، آن عارف صوفی ، آن درویش پاکنژاد ، سید خلیل عالینژاد است . استاد از مشهوران طریقت و فتوت و مقبول جمله فرق عرفان و تصوف بود . وی در آرزوی نامی بزرگ میسوخت و آن نیز مولایش علی (ع) بود . تواضع استاد، ادب را شرمنده کرد و با تواضع و متانت به حفظ ظاهر پرداخت ، باطن را از شوائب پاک ساخت و قلوب خلق را در شناخت حق و مولایش علی (ع) نواخت و همواره کلامشان بود که:”هیچ اگر سایه پذیرد ، ما همان سایه هیچیم .” “خلیل زمان” بود و به حقیقت خادم و غلام مولا .[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· نیکی را از هیچ کس دریغ نکرد و تلافی هر بدی را با نیکی جواب داد و حتی قبل از رفتن به سوئد ، قاتل خود را در وصیتنامهاش بخشید و اوج کمال و سعه صدرش را به دوست و دشمن نشان داد ، زیرا درویش عالینژاد رفتار و گفتارش کذب نبود ، بر خلق فخر و مباهات نکرد، حواس را جمع و قلب را مشغول یار کرد ، هرگز منافق نماند زیرا به قول یکی از بزرگان، منافق هرگز درویش نمیشودوی تمام آهنگهایش را با سوز دل و بیریا مینواخت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· بزرگ مردی که در این عالم خاکی می زیست اما دل به جغرافیای معنویی فرای[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زمان داشت. جذبه اش هر فردی را از حرکت وا می داشت ، کلامش واژه به واژه از[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ذهنها بیرون نرفت و نخواهد رفت ، دیدگانش همچون شرا بی گیرا آدمی را مست[ویرایش | ویرایش مبدأ]
می کرد و صدای اهوراییش تا مغز استخوان رسوخ کرده وروح آدمی را با نوسان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حقانی عالم یکی می کرد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سینه از« آتش دل» او در غم جانانه بسوخت ، « اشک پرده در » سنگ را به لرزه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درآورد ، « شوق وصل » هر دل خاموشی را به شوق آورد ، ذکر « علی بود » بر هر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زبان جاری شد ، « وفای عشق او » عشق را به حد نهایی رسانید ، « مژده میلاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
» عاشقان خسته جان را سرخوش کرد ،« آشنایان ره عشق» به مدد « دست تولا»[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دلبر حقانی را ناله کردند ، « مولاجانم » « شکرانه» یاران به درگاه حق شد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
،« ناله تنبورش » به حقیقت آن آوازها را به خاطر آورد و سرانجام او را به[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«آئین مستان» به خاک سپردند.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آری سخن از اوست از سید وارسته ای که خلیل زمان بود و همچون پیران حقانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خود عالی نژاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عادات و علائق شخصی:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· ورزش: کوهنوردی و کاراته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· و دارای خط زیبایی بود[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دوران زندگی:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پدرش ، نوازنده تنبور بود. سازی که در آیینهای مذهبی آن خطه(کرمانشاه) جایگاه ویژهای دارد و نزد یارسان(نام مسلکی است عرفانی که در سده هفتم هجری توسط سلطان اسحاق بنیان گذاشته شده است.) مقدس و گرامی است. سیدخلیل عالینژاد بین پیروان آیین “یاری”، که در فرهنگ غنی کردستان ریشه دارد پرورش یافت. کتاب مقدس این آیین “سرانجام” و ساز مقدسشان تنبور میباشد. استاد به فلسفه ، ادبیات و نجوم احاطه کامل داشت و ضمناً یک محقق و پژوهشگر و مؤلف نیز بوده است.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آموزش آلات موسیقی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از نوجوانی به تشویق مادر گرامی و یکی از بستگان به نام سید نادر طاهری به ساز تنبور که سازی موروثی در بین این خاندان است ، روی آورد. در دوران تعلیم و آموزش ، دارای اساتید سرشناسی بود که از بارزترین و مهمترین اساتید وی میتوان به استاد سید امرا… شاه ابراهیمی ، استاد درویش امیر حیاتی و استاد عابدین خادمی اشاره کرد . استاد ، سه تار و تار را نیز به طور حرفهای نزد استادان سید اسدا… شاه ابراهیمی ، احمد عبادی و کیخسرو پورناظری آموخت . دف را نزد صوفی نادر نادری و حاج محمود سروش و آواز را نیز در کنار استاد میرزاحسین خادمی فرا گرفت . بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت؛ در این دوره و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت. استاد با انگشتان سحرآمیز و هنرمند خود و با روش مضراب کاری خاص ساز تنبور را با طمأنینه و متانت زائدالوصفی مینواخت که همین امر باعث شد ماهرترین و جانشین بیبدیل در ساز عرفانی تنبور لقب گیرد .[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عضویت در اولین گروه تنبور نوازی در ایران[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال 53 استاد شاه ابراهیمی با گردهم آوردن شاگردان خود اولین گروه تنبورنوازی را در کرمانشاه تشکیل داد. شاگردان وی در آن زمان عبارت بودند از: سید قاسم حقیقت نژاد، سید فرخ حقیقی، محمدحسین اسفندیاری، معصوم شربتی و سید خلیل عالی نژاد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حضور در گروه تنبورنوازی استاد شاه ابراهیمی، فرصت مناسبی برای بروز استعدادهای سید خلیل جوان بود. او با این گروه اولین کنسرت خود را در سال 54 در تالار رودکی اجرا کرد. در این سال به همراه استاد شاه ابراهیمی و دیگر تنبورنوازان نخستین گروه نوازی تنبور در ایران را در تالار وحدت (رودکی) به روی صحنه بردند و طی چند شب متوالی مقام های باستانی تنبور همانند: جلو شاهی، بایه بایه و خان امیری را اجرا کردند.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سید خلیل در سال 55 نزد استاد عابدین خادمی از اساتید حوزه گوران (ساکن تهران) رفت و از محضر وی بهره گرفت. او سال بعد به توصیه استاد شاه ابراهیمی، نزد کیخسرو پورناظری رفت و به تکمیل سه تار نوازی، فراگیری نت و تئوری موسیقی پرداخت.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تنبورنوازی در رادیو و تلویزیون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
انتخاب مظهر خالقی به عنوان مدیرکل رئیس رادیو و تلویزیون کرمانشاه در سال 56 با تغییر و تحولاتی در عرصه موسیقی همراه بود. خالقی در بدو ورود خود اقدام به تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی مسعود زنگنه کرد، و برای اولین بار رادیو و تلویزیون وقت یک ارکستر تنبور تشکیل داد. در این ارکستر هفت نفر تنبورنواز (که اغلب از شاگردان استاد شاه ابراهیمی بودند) حضور داشتند که عبارت بودند از: سید خلیل عالی نژاد، سید یحیی رعنایی، سید فرامرز رعنایی، سید احمد احمدی، سید قاسم حقیقت نژاد، معصوم شربتی و گل نظر عزیزی. همچنین مجتبی سلاح ورزی (دف)، علیرضا بس دست (نی) و سیاوش نورپور (سه تار) این گروه را همراهی می کردند و سید مرتضی شریفیان و سید جلال محمدیان نیز خوانندگی گروه را بر عهده داشتند.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کار این گروه به حدی پیشرفت کرد که کمتر از یکسال، مهیّای اجرای کنسرت در تالار رودکی شد و به مدت یک هفته در این تالار به اجرای برنامه پرداخت.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احیاء دوباره تنبور[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شاگردی بود که با پشتکار و تحقیق و علاقه فطری ، استادِ استاد خود شد . وی در نواختن ساز تنبور به تکنیکهایی دست یافته بود که کمتر کسی قادر به اجرای آن بود و در دوران موسیقیایی خود بیش از “چهل آهنگ” ساخت که همین امر باعث احیاء دوباره ساز تنبور در نزد مردم و موسیقیدانان شد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از بین چهل آهنگی که استاد ساختهاند میتوان به:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شوق وصل ، حال خونین دلان ، مژده میلاد ، در وفای عشق تو ، علی بود ، کریم ولامکان ، ناله تنبور ، آواز دهل، اشک پردهدر و… اشاره کرد .[ویرایش | ویرایش مبدأ]
همکاری با گروه تنبور شمس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالی نژاد به جمع این گروه پیوست. حاصل همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تحصیل در دانشگاه هنر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی در سال ۱۳۷۵ در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغ التحصیل شد. در دانشگاه ارتباط خوب و سامان یافته ای با استادان موسیقی کشور پیدا کرد و در راه پژوهش که همواره از نظرش دور نبود، از استادانی چون مرحوم محمد تقی مسعودیه و محمدرضا درویشی بهره برد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ثمره این دوران[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نوشتن پایان نامه ای با عنوان «تنبور از دیرباز تاکنون» است که از منابع مهم در زمینه تنبور می باشد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تقویم کردی گرمسیری سلطانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از آن در پی تنظیم تقویم کردی برآمد که آن را نیز کامل کرد.او تحقیقات فراوانی در زمینه کتب قدیمی، تقویم کردی و متون کهن یارستان انجام داده بود. عالی نژاد حدود 10 سال از عمرش را صرف تحقیق درباره نجوم و گاه شماری کردی مورد نیاز جامعه یارسان کرد، که نتیجه آن ارائه “تقویم کردی گرمسیری سلطانی” است که پس از تایید آن توسط مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، هر چند وقت یکبار در تعداد محدودی به چاپ می رسد. نکته جالب توجه اینکه ارائه این تقویم باعث شد تا بسیاری از مشکلات جامعه اهل حق (یارسان) به خصوص در ارتباط با زمان فریضه روزه برطرف گردد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ساخت تنبور[ویرایش | ویرایش مبدأ]
او بر ردیف موسیقی دستگاهی ایران تسلطی کافی داشت. آواز را از مکتب میرزا حسین خادمی آموخته بود و از نادر نادری دف آموخت و تار را از کیخسرو پور ناظری، نواختن تارش به شیوه نوازندگی مکتب برومند نزدیک بود و پرده گیریها و زخمههای شمرده و جمله بندیهایش در سه تار، شیوهٔ نوازندگی یوسف فروتن را به یاد میآورد. سید خلیل علاوه بر نوازندگی تنبور به ساخت تنبور و سهتار نیز می پرداخت .ساختههای او با مهر شیدا محصول کارگاه مشترک به همراه عبدالرضا رهنما و بعد از سال ۱۳۷۰ در کارگاه شخصی اش با مهر قلندر موجود است.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گروه بابا طاهر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در اواسط دهه ۷۰ خود گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه باباطاهر در اجلاس هنرهای دینی (۱۳۷۵ تهران) برنامهای اجرا کردند که ویدیو آن به نام زمزمهٔ قلندری به نفع خیریه کهریزک در اختیار علاقمندان قرار گرفت.وی بارها با این گروه در کنسرتها ، اجلاس جهانی هنر دینی و سازمان صدا و سیما به اجرای موسیقی پرداخت .[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تن تار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«تن تار» ساز ابداعی اوست، سازی که به رغم داشتن شخصیتی مستقل فضای بین سه تار و تنبور را پر می کند .این ساز به ثبت ملی نرسیده است.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اظهارات فریدون حقیقی درباره قابلیتهای ساز تن تار:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تن تار سازی است بین تنبور و سه تار با قابلیتهای خوبی در صدادهی؛ هرچند نمی توان درباره قابلیت های این ساز در زمانی کوتاه سخن گفت، اما خیلی تلاش کردیم این ساز را به ثبت ملی برسانیم؛ ثبتی که هیچگاه رخ نداد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تهران[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال 1374 زادگاه خود را ترک کرده و در سعادت آباد تهران اقامت گزیند. سال های حضور در تهران چندان خوشایند وی نبود و از فعالیت های موسیقیایی اش بسیار کاسته شد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سوئد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عالی نژاد در سال 79 از سوئد دعوتنامهای برای آموزش تنبور دریافت کرد و به آنجا سفر کرد.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جشنواره موسیقی حماسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی در سال ۱۳۷۶ به جشنواره موسیقی حماسی رفت و زیر بغل استاد و پیر مرادش درویش امیرحیاتی را گرفت و او را به صحنه تالار اندیشه برد تا هنرش را عرضه بدارد. خودش نیز در بخشی از برنامه مقامهای سوار سوار، سماع رقم چهارم، جلوشاهی و خان امیری را اجرا کرد و زیبایی کارش در آن بود که ماهور ایلامی و عالی مکان را برای اولین بار عرضه نمود که مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زندگی شخصی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سید خلیل متاهل و دارای فرزندی به نام حمید متولد سال 1362 بود.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تحصیلات و مدارک علمی:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
لیسانس موسیقی از دانشگاه هنر تهران[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آثار :[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتابها: تنبور از دیر باز تاکنون که رساله پایان نامه عالی نژاد جهت دریافت درجه کارشناسی از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران بود۱۳۷۵.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· رساله یاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· گزیدهای از دفتر احکام سرانجام است. بیست خرداد ۱۳۷۹. چاپ اول ۱۳۸۴.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· ترجمه و تفسیر دقیق کلامهایی همچون بخشی از کلام حضرت شیخ امیر و کلام حضرت تیمور بانیاران، مقابله نسخ ترجمه و کتابت کلام حضرت خان الماس.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· آلبومها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· آئین مستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· ثنای علی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· زمزمهٔ قلندری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· آیین قلندری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· دونوازی شکرانه با همنوازی دف حمیدرضا خجندی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· و نیز آثار بسیاری از مراسم آیینی و اجراهای خصوصی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· ترجمه و تفسیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· بخشی از «کلام حضرت
شیخ امیر »[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· «کلام حضرت تیمور بانیاران»[ویرایش | ویرایش مبدأ]
· مقابله نسخ و ترجمه « کلام حضرت خان الماس »[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تاریخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سرانجام استاد بی بدیل تنبور حقایق در میانسالی ودر سن44 سالگی در 27 یکشنبه آبان 1380 وآن هم در ماه مبارک رمضان (که ماه مولا علی است)با[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ضربات ناجوان مردانه کارد به شهادت رسید وپیکر مطهرش را به آتش کشیدندزمانی که خبر کشته شدن سید منتشر شد به سبب جایگاه معنوی این فرزند ایران و محبوبیت او، اهمّ اخبار تلویزیون و مطبوعات شهر گوتنبرگ به این مهم اختصاص یافت.پیکرش در شهر صحنه در حجره خانوادگی در کنار پدر به خاک سپرده شد . صبح روز 14 آذر ماه 1380و 21 رمضان جنازه سیدخلیل در مقابل تالار وحدت تشییع و به زادگاهش انتقال یافت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مرگ سید خلیل عالی نژاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مرگ وی، واقعه ای بسیار تلخ برای موسیقی ایران بود. او یک نابغه تمام عیار در زمینه موسیقی بود و علاوه بر موسیقی مقامی کرمانشاه، بر ردیف سازی و آوازی موسیقی سنتی ایران نیز تسلط کامل داشت. همچنین تار و سه تار را با قدرت و صلابت بسیار می نواخت. عالی نژاد به زیبایی شعر می گفت و تخلصش “بی قرار” بود.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برای اهل موسیقی همیشه این افسوس وجود داشته که ای کاش سید خلیل عالی نژاد به جای پرداختن به بحث و جدل های نافرجام با کج اندیشان، تنها به موسیقی می پرداخت. بی گمان اگر او زنده می ماند و مجالی برای فعالیت داشت یک تنه افق های جدیدتری را بر روی موسیقی عرفانی ایران می گشود.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نقل قول و خاطرات:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فرهاد ذوالنوری: «به سوئد رفته بود تا در آنجا آموزش موسیقی بدهد. روز 27 آبان ماه 1380 پلیس سوئد جنازه او را سوخته کشف میکند. کالبدشکافیها نشان از این داشت که او را با چاقو تکهتکه کردهاند ولی متاسفانه هیچ وقت قاتل او پیدا نشد». یکی از حاضرین در مراسم ( که حاضر نیست نام خود را بگوید) در این باره گفت: «من همسایه روبهروی آموزشگاه او در شهر گوتنبرگ بودم . عالینژاد ساعت 9 صبح در آموزشگاه شاگرد داشته و باید به آنجا میرفت. این گونه که شواهد نشان میدهد ساعت هشتو سی دقیقه صبح کارت اتوبوس خود را زده و به سمت آموزشگاه رفته. 5 دقیقه تا آموزشگاه راه است، بنابراین هشت و سی و پنج دقیقه صبح به آموزشگاه رسیده. روی سقف همه خانهها در سوئد دستگاهی تعبیه شده که به محض ایجاد احتراق، زنگ خطر آن در اداره پلیس و آتشنشانی به صدا درمیآید. ساعت 9 صبح زنگ خطر آموزشگاه عالینژاد در اداره پلیس زده شده و پلیس با جسدی روبه رو میشود که به گفته خودشان با جسم سنگینی به سرش ضربه زدهاند و جای 5 ضربه چاقو نیز در بدن او دیده شده است. بعد جسد را با مادهای عجیب آتش زدهاند».[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رامین کاکاوند: «روز 27 آبان ماه 1380 به گفته همسایه طبقه بالایی، سه نفر مهمان او بودند. دو نفر از آلمان آمده بودند و سومین نفر همکار عالینژاد در سوئد بوده است. البته این همکار که خیلیها اعتقاد دارند او هم از مسببین مرگ عالینژاد است حضور خود را در آنجا و در آن ساعت انکار میکند».[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قباد سالک همسایه او در شهرستان صحنه: «گروهی که زیر نظر (…) فعالیت میکردند به شدت با عالینژاد بد بودند.سیدخلیل هم نمیتوانست زیر بار حرف زور و نادرست برود. یادم میآید که سال 68 بود که حدود دو هزار نفر از آن دسته ،خانه سیدخلیل را محاصره کردند و آن را سنگباران کردند. سیدخلیل با دو سه نفر در خانه بود و نمیتوانستند از خود دفاع کنند. برای همین به پشتبام رفتند و مدتی آنجا ماندند تا آن عده بروند». قباد سالک ادامه میدهد: «یک بار هم در بازار صحنه و یک بار دیگر در گاراژ صحنه درگیری شد». سالک اما مهمترین این درگیریها را در اداره برق میداند: «بچهها چون عدهشان کمتر بود به داخل اداره برق رفتند و آنجا پناه بردند. آن طرفیها هم اداره را محاصره کرده بودند که ماموران نیروی انتظامی آمدند».[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمدرضا درویشی: « کسی سید را نشناخت. عالینژاد مغنی شاهد و خنیاگر مهر عشق و فرزانهای در موسیقی بود که به تنبور، این سازی که میرفت سخیف شود، اعتباری روزافزون بخشید. عالینژاد علاوه بر مقامهای باستانی و حقانی تنبور به ردیف دستگاهی ایران احاطه کامل داشت. او توانست در این سالها مجموعه عظیمی از نغمهها، حکایتها، رویاها و مقامها را دریابد، از مجموعه عظیم استادان و پیران توشه برچیند و بسیاری از رشتههای به هم ناپیوسته موسیقی، ادبیات، اعتقادات و رویاهای مردم ساکن در جلال پر وهم «اورامان» و زاگرس را به هم پیوند زند و تکههای جدا افتاده و پرتاب شده به این سو و آن سو از مقامها و کلام حقانی تنبور را گرد آورد. سیدخلیل علاوه بر استادی در نواختن تنبور، دستی بر تار و سهتار هم داشت. اما آنچه بیش از همه استاد را محبوب کرده بود شیوه خاص وی همراه با احساسی لطیف بود که از یک مراقبه روحانی نشات میگرفت و به حق شنونده را تحت تاثیر قرار میداد».[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حالات اخلاقی استاد از زبان یکی از شاگردان ایشان به نام آقای ایرج حق دوست[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بنده 15 سال شاگرد ایشان بودهام و خاطرات زیادی با ایشان دارم . نکتهای که زیاد مورد توجه اینجانب میباشد عرفان و خودسازی استاد بود . وی مردم را همواره عملاً و زباناً به سوی نور و حقیقت و خداپرستی دعوت میکرد و بسیار متواضع بود . استاد به تحقیق و سیاحت علاقه زیادی داشتند و به کشورهای مختلفی از جمله ژاپن ، سوئد ، چین سفر کرد . اوج خودسازی استاد این بود که در سال 6 ماه آن را روزه بود و به خودسازی و تهذیب نفس مشغول و هنگامی که فوت کردند 121 روز بود که روزه بود و …[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بهزاد خالوندی:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دوستداران موسیقی عرفانی هیچگاه کوچ زودهنگام و تراژیک سیدخلیل عالی نژاد اسطوره موسیقی عرفانی کرمانشاه را از یاد نمی برند. نابغه ای که خیلی زود از میان جامعه هنری رفت و افسوس بسیاری را برای اهل هنر و دوستداران موسیقی بر جای گذاشت. عالی نژاد بی گمان یکی از برجسته ترین هنرمندان فعال در عرصه موسیقی عرفانی ایران بود که در طول زندگی کوتاه هنری اما پربار خود توانست اثرات بسیار عمیقی را بر موسیقی عرفانی برجای بگذارد. او در موسیقی تنبور غرق شده و بدل به یکی از ستون های اصلی موسیقی عرفانی گشته بود، جایگاهی رشک برانگیز که البته مورد حسد بسیاری نیز بود.[ویرایش | ویرایش مبدأ]
===== فریدون حقیقی؛سازنده سازهای ایرانی که دوستی دیرینه و نزدیکی با سیدخلیل عالی نژاد داشته: «سیدخلیل را خیلی ها نشناختند اما کسانی که از نزدیک با وی آشنا بودند می دانند که او علاوه بر هنر به اخلاق و عرفان تا چه اندازه پای بند بود …سیدخلیل به بالاترین هنر یعنی عشق اعتقاد داشت و بر همان اساس هم عمل میکرد. او معتقد بود زمانیکه هنر برای عشق به خدا نباشد تبدیل به صنعت می شود. او هیچگاه به خاطر نوازندگی تنبور، مبلغی دریافت نکرد. آهنگ های ساخته شده توسط او نشان می دهد که همه آثار او نشات گرفته از عشق هستند. تشعشع آوای او همه را دگرگون می کرد». =====
در آن صبح سترون سرد پاییزی نیستان سوخت دستان سوخت غمین خنیاگر آیین مستان سوخت
آتنا دائمی ، با نام اصلی فاطمه خشکنودهانی (زادهی۱۳۶۷در تهران) زندانی سیاسی، فعال مدنی و مدافع حقوق زنان و کودکان است که بارها توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر و مورد آزار قرار گرفته است. او در اعتراض به محکومیت خواهرانش از تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ به مدت ۵۴ روز در زندان دست به اعتصاب غذا زد. آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی پس از جابهجایی که در ۴بهمن ماه ۱۳۹۶ همراه با ضرب و شتم و بدرفتاری انجام گرفت، اعتراض خود را با اعتصاب غذای تر و خشک نشان دادند. وی هماکنون به جرم تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به خامنهای و اختفای ادله جرم در زندان اوین به سر میبرد.
آتنا دائمی دو خواهر دارد. او درجوانی با گوش کردن به ترانههای رپ به دنیای سیاست علاقهمند شد و سپس از طریق دوستانش به محافل سیاسی راه یافت. وی به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور به صرفنظر کردن از تحصیلات دانشگاهی شد.
نهضت عیاران در سال ۱۳۵۸ در شهرک سرخحصار واقع در جاده مخصوص تهران-کرج توسط مجاهد شهید صفیقلی اشرفی بنیانگذاری شد. تمامی اعضای این نهضت توسط نظام جمهوری اسلامی اعدام شدند. ۱۲ تن در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و یک تن دیگر (دکتر غلامحسین رشیدی) در سال ۱۳۶۲ تیرباران شد. اعضای این نهضت از اقلیت مذهبی اهل حق بودند که صفیقلی اشرفی ملقب به «آقاجون» پیر مذهبی و رهبر آنان بود.
در تابستان سال ۱۳۵۷ خورشیدی، چند ماه قبل از درگذشت پدرش صفی قلی ،این مسئولیت یعنی رهبری پیروان اهل حق به عهده او گذاشته شده بود.
اولین کار صفی قلی در سرخ حصار تشکیل یک گروه بنام «رنجر» بود، که شامل تعدادی ازافراد از اقشار مختلف برای باخبرشدن از شرایط پیروان و دادن رهنمود به آنان انتخاب و کار خود را آغاز کرد ودر اصل هجرت نیز از اول ۱۳۵۸ تا اول ۱۳۵۹ بوده و بعد از آن افراد به تدریج اضافه شدند و در سرخ حصار ساکن شدند ،از آنجا که او( آقای اشرفی ) هدف ازهجرت به سرخ حصار را ایجاد اولین سمبل ، نمونه و پایگاه جامعهی بی طبقهی توحیدی عنوان کرده بودند، در کلی ترین صورت ،با هدف نهایی و سمت و سوی سازمان مجاهدین خلق ایران، هدف مشترکی پیدا می کردند.
از طرف دیگر به رغم این که گروه ها ودسته جات گوناگون به وجود آمده بودند ، اما بعد از قیام و انقلاب ۱۳۵۷ اقبال و بالندگی مجاهدین به اوج خود رسیده بود وکانون توجه ، جلب و جذب نسل جوان گردیده بود. ازسوی دیگر از جوانان مهاجرین نیز تعداد قابل توجه هواداری از مجاهدین را در بین آن همه جریانات برگزیده بودند. دراین زمینه نه فقط خود آقای اشرفی بلکه یاران عاشقش همچون دکتر صدرالله سیاه منصوری و دکتر غلامحسین رشیدی، در کلاس های تبیین جهان مسعود رجوی در تهران مشارکت می نمودند .
در این مورد چند جلسه نیز به توسط آقای اشرفی و دکتر صدرالله برای تعداد خاصی از افراد مخفییانه کلاس تبیین را منتقل می کردند ولی به دلیل فعال شدن وزارت اطلاعات در سرخ حصار متوقف شد.
ازطرفی دیگر به رغم جلسات وسخنرانی های عمومی او برای پیروان اهل حق خود به عنوان رهبر و پیرشان هیچ گاه وبه هیچ وجه حرفی دال برممانعت و یامخالفت ،هواداری از سازمان به زبان نیاوردند و مطرح ننمودند. این خود مسیر جوانان رابه سوی سازمان باز می نمود.
در حالی که اوخود پیر و رهبر این افراد بود و همه به طور مطلق از او فرمان می بردند با این حال اصلی ترین کار و هدایتش رهنمون به سوی سازمان بوده است .
ازطرفی به رغم تعقیب وکنترل رژیم موارد تشویق وحمایت ازسازمان کم نبود واکنون نیز در نوشته ها وفایل های صوتی او موجود می باشد .
از جمله در یک سخنرانی عمومی باتوجه به اینکه بیش از ۸۰ ٪ پیروانش کارگر وکشاورز بودند ، بایک مثال ساده چنین می گوید که اگرهدف نهایی کرج بوده باشد ممکن است ما از اتوبان زودتر به آنجا برسیم ولی سازمان از جاده مخصوص به هماجا خواهد رسید که هدف یکی می باشد و...
باتوجه به مختصر توضیحاتی که در مقدمه گفته شد ،وارد شدن رژیم به سرخ حصار از آغازمدارس ازسال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ بوده است ،که ماموری بنام مصباح رابه عنوان رئیس مدرسه ی ابتدائی اسد آبادی سرخ حصار گمارده شد که در اوایل همان سال در ماموریت خود در یک خانواده ای بریده بایک خائن فعال در آشنا ورابط برقرار نمود وکارخود راشروع کرد.
از طریق همین کانال ازشرایط مهاجرین وبخصوص خود آقای اشرفی ویاران نزدیکش گزارشاتی تهیه وکاردشمن برای ضربه زدن آغازشد.
ازطرف دیگر سرخ حصار مهاجر نشین مخصوصا خود صفی جان جوانان هوادار به شاخه کرج سازمان وصل بودند ، که در ضربه ای ۶۰ و۶۱ نه فقط دکتر صدرالله سیاه منصوری ،دکتر دشیدی بلکه تعداد زیادی دستگیر وبرخی به زندان رفتند.
ذکر این نکته ضروری است که یاد آور شوم نام مستعارخود آقای شرفی در تشکیلات کرج مهدی بوده است . که بعدا در این مورد بیشتر خواهم گفت .
قبل از دستگیری دکتر رشیدی تحت مسئول اوبودم ، که در یک قرار ملاقات با نمایندگان سازمان در کرج که ۲ نفربودند ،به رغم این که هم نام مستعار هم اسم اصلی آنان را می دانم فعلا صرف نظر می کنم منظور از این دیدار معرفی من بجای خود دکتر رشیدی بود که تا آن روز مسئول ورابط سرخ حصار باسازمان خود دکتر رشیدی بوده است این قرار در جنب پل زیر گذر سرخ حصار از جاده کرج وضلع شرقی و۱۵۰ متری پالایشگاه نفت پارس بوده است .
بعداز برگزاری این ملاقات ومعرفی من به آن دو قرار براین شد که ازطرف سازمان هرچه زودتر به ما جواب بیاورند که آیااین مسئولیت واین جایگزینی مورد قبول خواهدبود یانه . اما متئاسفانه جوابی نرسید ،که در زندان متوجه شدم که آن دو در زمان ملاقات بریده بودند . بعداز آن دیگر تازمان دستگیری خودم هرگز جوابی ازسازمان به مانرسید .
حال چه باید کرد؟ بعد ازاین بود که خود آقای اشرفی باشجاعت ستودنی وارد کارشد ودست به عمل زد.
بعد ازمدت ها صبر وانتظار برای جواب ازسازمان ،آخرین قرارم بادکتر رشیدی در پاییز۶۰ در مهر آباد جنوبی ضلع شمالی یک زمین فوتبال خاکی که درآن ساعت بازی می کردند اجرأ شد.
در این قرار بادادن چند رهنمود ویک برگ ملات در کاغذی پوستی ، ازهم جداشدیم .که بعد از چند هفته در همان سال اورادستگیر کردند .
وبعدازچند ماه دیگر نیز در ۱۵ مرداد ماه ۶۱ من وتعدادی ازیاران در سرخ حصار دستگیر شدیم . تا آن روز ابدابطور عام از عیار ونهضت عیاران دربین مهاجرین در سرخ حصار خبری نبوده است .
پس چه شد؟
آغاز فلسفه ای عیاران، وقتی آن ۲ بریده بعد ازقرار بادکتر رشیدی ازمازسان جوابی نیاوردند ،وقتی دکتر رشیدی پاییز۶۰ ومن بعد از۶ماه درمردادماه ۶۱ دستگیر شدم ،رابطه ای سرخ حصار ،هواداران وخود صفی جان باسازمان قطع شد.
بعدازاین بود که آقای اشرفی دست بکارشدند ،ازپاکبازترین یاران وعیاران هوادار، گروه نهضت عیاران را در سرخ حصار بافرماندهی خود تشکیل ونبرد بادژخیم خون آشام راآغاز کردند ودرجنگ خود بادشمن کارهای موفق نیز داشته اند فعلا می گذرم ، به ساده ترین بیان این بود فلسفه ای عیاران ،همانا آنان مجاهدانی بودند بی نام ونشان وسربداران سرفرازو...
بیش گفتار :
شاید بدلیل فاصله ای زمانی ،در نگارش ذیل ترتیبی دقیقی احساس نشود که عذرخواهی می نمایم اما در حقیقت ومحتوای آن تردیدی نخواهدبود.
چند خاطره ازمهاجران پیشتاز ،یاران ،عیاران وسربداران :
خاطرات تلخ وشیرین ازعهدوپیمان هاو...
*مجددا تاکید می کنم که اصلی ترین هدفم ازیاد آوری این خاطرات پیروان صادقش باشد که اورا واقعانشناخته اند که بعدا بیشترخواهم گفت.
۱ـ من که در اوایل ۱۳۵۸ تازه ازآذربایجان به علت فقر ،کاریابی وحفظ خانواده به سرخ حصار آمده بودم ناخواسته باهجرت در آنجا مواجه شدم در آن ایام نیز سوادی چندانی نداشته وسیاست ومبارزه نیز بهره مند نبوده وفهم درستی ازمسایل سیاسی واجتماعی نداشتم .
ولی ازدوران کودکی حدودا کنجکاووپرسشگر بودم . در آن زمان ما به جمعخانه ای شماره ۱ می رفتیم که در زیرزمین ساختمان حسن حیدری ( عمو حسن) برقرار ومراسم ها برگزارمی شد .تقریبادر تمامی شب های جمعه مراسم بود وماهم مشارکت می کردیم .تقریبا یک ماه بیشتر نبود که از آذربایجان آمده بودم وتازه در یک کارخانه بنام درخشان تهران استخدام شده بودم .
کارخانه ای که کارمی کردم در ضلع شرقی خیابان داروپخش حدودا کیلومتر ۱۷ جاده تهران کرج بود . یک روز باسرویس های خانه که کارگران رامی رساندند به تهران رفتم در میدان انقلاب ( ۲۴ اسفند ) از ماشین پیاده شدم ،چند دقیقه ای گیج وویج بودم شهر تهران راندیده بودم ،بجز کرمانشاه که در آنجا سرباز بودم وشهر زنجان که ۳ ـ ۴ ماه در آنجا به کارگری رفته بودم شهر بزرگی ندیده بودم .
مقداری برخود نهیب زده وحواس خود راجمع وبسمت دانشگاه تهران ازسمت شمالی پیاده روحرکت کردم ، شرایط عجیب قریبی داشتم ، وقتی به جلودانشگاه تهران رسیدم خیلی شلوغ بود ،کپه کپه آدم ها داد وبی داد بحث می کردند ، بطور مستمر ومرتب اطلاعیه اعلامیه ونشریه پخش می شد ، که کف محوطه ای جلودانشگاه پر ازعکس ها وکاغذ های رنگی بوده است .
به چند تااز کپه ها که آدم ها صحبت می کردند بزدیک تر شدم تاشاید چیزی متوجه بشوم ولی چیزی فهم نکردم وبدتر گیج شده وسردردی شدیدی گرفتم .
در اوج سردرد وکلافگی کلمه ای مجاهد درروی یکی از کاغذ های پخش شده حواسم را به خود جلب وجذبم کرد. ویک نوشته ای دیگر از فدائیان رابرداشته در زیر لباس خود قائم کرده بسمت ایستگاه ماشین ها ی کرج رفتم وسوارشدم .
۱۱ ـ آخرین دیدار با معشوق خویش؟
بعداز آزادی اززندان که من تشنه ای دیدارش و اوازطرف دشمن تحت تعقیب بود ، بارها پیغام می دادم وعطش خود بر دیدنش راابراز می کردم بدون این که فهمی از شرایط وموقعیتی داشته باشم .
در نهایت یک روز پیکی ازسوی جانان رسید ومژده ای دیدارداد،بی اختیار در چشمانم اشک جاری ودر ضمیرم عاشقانه فریادش زدم که جانم به فدایت کجایی ؟ فریاد فریاد از این همه بیداد، ای کاش نمی بود این جلاد !
زمان قرار ومحل دیدار ،مسیر وعدگاه ها مشخص شد، حدودا نیمه شب ،یاران وآن عیاران در وعدگاه های مختلف در مسیر رهنمونم شدند تابه دری رسیدیم که ،آن نوردیدگانم ،تمام وجود وبود ونبودم وهستی وایمانم دردرون آن خانه بود . اما ،من بی خبر که یاران به درون آن خانه هدایتم کردند ، دیدم آن یار سرمست را ،دستان پرحرارت وپرازرحمت وهدایت خود را بدستانم رساند واحوالی ازمن وزندان و...پرسید ولی اصلا دوست نداشتم چشمانم را ازچهره وچشمانش برگیرم که شاید درونم باخبر اما من در غفلت بودم که این آخرین دیدار خواهد بود ، صفی جان در ظاهرآرام ،امامن احساس می کردم که خیلی تحت فشار وبی قراراست ولی ابدانمی خواست کسی ازفشاردردهای آن از آثار شکنجه ها بود باخبر باشد اونمی توانست راحت بنشیند و... در یک فرصتی از طریق شهیدروح الله اشرفییان فهمیدم که صفی جان تازه اززندان آزاد شده است وشکنجه های بسیاروحشیانه ووحشت زابه اواعمال کرده بودند،ازجمله ،به صورت صلیبی به پشت ازطریقی یک دستگاه الکتریکی کشیده بودند که ازطریق شکنجه گران کنترل می شده است وتاحد قطع شدن نخاع اعمال فشار می کند و...
ویاوسیله ای دیگر شکنجه که یک شانه آهنی است که بعداز مدت ها سرپا نگاه داشتن زندانی که فشارخون افت می کند وبه مغز نمی رسد وزندانی چشم بسته، ساعت ها سرپاوپشت به دیوار آن شانه ای آهنی را طوری در پشت پاهایش قرارمی دهند که وقتی ناگاهان ازپشت زانوبراو ضربه ای وارد می شود بانشیمن وباسن باضرب شدید برروی آن می افتد .و...برآقای اشرفی این شکنجه ای وحشت زا رانیز اعمال کرده بودند .و...
وقتی متوجه شدم دنیا برسرم آوارشد بله این آن مجاهد قهرمان بی نام ونشان وپیرورهبر عاشقان ،عیاران پیشتازان وسربداران بود واوبود که باتمام شجاعت به پیروان خود فراخوان هجرت داد وازسازمان مجاهدین خلق ایران بی دریق حمایت نمود وبریکی بودن هدف خویش بامجاهدین رابرجسته وبرجامعه ی بی طبقه ای توحیدی تاءکید نمودوازپیروان پرشورش در میان مهاجرین در سرخ حصارگروه نهضت عیاران ، آن سربداران راپرورش داد.و...
هزاران دوردبرآن نبوغ عرفان انقلابی وبرآن مجاهد بی باک وجانبازوجان ساز وجان نثارو...
۱۲ ـ خاطره ای ازمجاهد شهید دکتر غلامحسین رشیدی :
بدستور آقای اشرفی در روزهای جمعه ای هرهفته زباله های خانواده های مهاجرین به توسط گروه های که در محلات تشکیل شده بود جمع آوری ودر محلی مشخصی تخلیه می شدویک روز در ترکیب وتیم بندی که انجام شده بود من در تیم دکتر رشیدی بودم ، تقسیم کار این طور بود که دکتر زنگ خانه ها را می زد کیسه ای زباله را تحویل می گرفت ومن از ایشان می گر فتم به داخل یدک کش ترکتور که زباله ها رابارمی زدیم می انداختم ،در یکی ازخانه هاخانمی که کیسه ای زباله دردست می خواست بیرون بگذارد ،وقتی دکتر را شناخت می خواست در خانه را ببندد که دکتر نیز دستش به کیسه زباله رسید ،دکتر هر درخواست و خواهش کرد خانم خانه قبول نکرد دکتردست خالی برگشت وخندید وگفت عجب شانسی داریم ها! و...
۱۳ ـ خاطره ای از دکتر صدرالله سیاه منصوری :
یکی از روزهای ایام ماه محرم بود که در حیاط مسجد صاحب الزمان سرخ حصار با چند نفر از بچه ها صحبت می کردیم که یک مرتبه دکتر با عجله رسید وسلام کردوگفت ، بچه ها یک کامیون گندم آمده راننده اش عجله دارد وازطرفی اگردیرتر خالی کنیم باید پولی زیادی بابت این تاخر بپردازیم پس باید هرچه زودتر برویم وخالی کنیم ، راه افتادیم تا برسیم به انبار گندم هواتاریک شد ،محل تخلیه یکی از سوله ها در ضلع شمالی زمین چمن بود که بعدا کارگاه چوببری وکابینت سازی شد.
گندم در کامیون به صورت فله ای بود در گونی ویاکیسه بسته بندی نشده بود ، دکتر خودش تقسیم کار کرد ،من وخودش رفتیم بالای ماشین تا گونی ها را پرکنیم بچه هاببرند به انبار ،درحین کار دکتر بسیار عرق کرده بود چندبار عینکش به داخل گندم افتاد درتاریکی هوا پیدا کردیم ،از دست عینک عصبانی شده بود در یک نقطه ای کار وقتی این بار عینکش به داخل گندم افتاد ،من متوجه شدم می خواستم داخل گندم را بگردم که او اجازه ندادوگفت دیر شده زودباش فردا به دکتر می روم وعینک جدید می گیرم .
در پایان وقتی گندم بموقع خالی شد بسیار خوشحال بود در پایان کار مثل همیشه در کارهای جمعی وجهاد سازندگی مهاجرین شعار اگر خسته جانی بگو یاعلی ،اگرناتوانی بگویاعلی راشروع وبچه ها تکرار کردند وبرگشتیم .و...
۱۴ ـ خاطره ای از صفی جان :
اودر یک پبش بینی دقیق رو به آینده برای چند سال به پیروان خود در سرخ حصار سختی در آن شرایط را آسان نمودند ؟
اگر دقیق بیاد داشته باشم عید ۵۹ بود که دریک سخنرانی عمومی برای پیروان مهاجرخود در سرخ حصار،تاکید کردند که در پیش رو شرایطی بسیار سخت وبحرانی در پیش داریم ، چه در منطقه وچه درایران ، بنابراین باید هر کس هر چه در توان دارد ، در صورت امکان ازموادوموارد اصلی زندگی ازقبیل گندم ،برنج ،روغن ،قند ،شکرو...ذخیره کنند ،چون شرایط بحرانی خواهد بود و...
چون اوراتمامی پیروانش قبول داشتند ،همانطوری که گفته بود هرکس توان داشت اقدام نمودوذخیره کرد کار گندم نیز در محور قبلی گفتم در همین راستابود .و...
به یقین شاهد بودم که بعداز حدودا ۱۶ سال که ازایران خارج شدم ، بودند خانواده های که از همان ذخیره های ۵۹ ازقبلی روغن وشکر استفاده می کردند ، البته ازتوانمندان بودند .و...
۱۵ ـ خاطره ای از آقاجان وشورای هماهنگی :
اوبغایت برابری طلب ،ضد ستم وتبعیض وفئودال های مفتخور بود .
این شورا بین مهاجرین بنیان گذاشته شده بود وشورای هماهنگی نام داشت ، که بطور عام برحل وفصل عمران وآبادانی در بین مهاجرین می پرداخت ،تصمیمات ودستورات بااشراف وآگاهی خود آقای اشرفی دقیقا قابل اجراءبود اوهمیشه در شورا نبود اما هر ازگاهی بااطلاع ازقبل وارد می شد .
در یکی از برنامه ها ودستورات شورا تصمیمی اتخاذ شده بود که در ضلع جنوبی شهرک ساخته شد ه بتوسط مهاجرین یک خیابانی جدیدی باز واحداث شود که ابعاد آن حدودا ۲۰ × ۲۰۰ متر بوده است که زمین مورد نظر مال یک فئودال از مهاجرین بود .
نام برده ،صاحب زمین فردی بنام مقصود تیموری بود که به پیگیری های شورا در این مورد توجه نکرده وجواب مشخصی نیز بعداز چندرفت وبرگشت نداده بود ،در نهایت شورادراین بن بست به خود آقای اشرفی خبردادندکه نام برده شورا پاسخ گونیست وجواب نمی دهد .
در اینجا آقای اشرفی دستور دادن که فورا اوابلاغ شودکه درهمین هفته اولین جمعه شب تمامی اعضای شورا وخودآقای اشرفی مهمان شام درخانه اش می باشند وبعد از شام نیز جلسه ای شورا در مورد همان خیابان خواهدبود .
در آن زمان من ویکی کم سن تراز من نیز عضواین شورا بود در نهایت شب قرارومهمانی فرا رسید وتمامی افراد شورا در آن شب حاضرشدند .
شام صرف وبحث شوراآغاز شد .جنگی بود غرور انگیز ودیدنی صاحب خانه یک پسرش خارجه رفته بود که حضورداشت ویک پسردیگرش نیز عضودرهمین شورا بوده است وآن هم حاضر بود .
بحثی داغی بود در یک مرحله ازبحث آن یار نوجوان عضوشورا شروع به اظهارنظر کرد ، صاحب خانه نیز دست بر قضا در کنار دست ایشان در روی صندلی نشسته بود ،چون خیلی چاق بود نشستن در روی زمین برایش سخت بود .
هنوزصحبت آن دلاور تمام نشده مغرورانه رو به نام برده گفت خدارا،شانس مارا،بچه پرندگان امسال به پرندگان سال قبل جیک جیک کردن یاد می دهند .و...
چند لحظه ای سکوت سنگین برجمع حاکم بود ! آقاجان شورید وگفت هان چه شد نمک گیر شدید، ازداد وبیداداوترسیدید!و...دکتررشیدی شروع کردو...وپسر خارجه رفته آن فئودال بادکتروارد بحث شده و... درنهایت شوراتصمیم براجراع این پروژه گرفت واحداث کردو...
۱۶ ـ خاطره ای از شورای معتمدین :
تذکر : تمامی شوراها ،گروه ها ، وکمیته ها در سرخ حصار مهاجرنیشین با نظارت ،کنترل وهدایت خود آقای اشرفی انجام وظیفه می کردند .و...
اعضای این شورا ۵ نفربوده است که احتمال زیاد تمامی آنان تاکنون به رحمت حق پیوسته اند .
وظیفه ای این شورا رسیدگی به امور خانواده ها ی مهاجرین ازجمله حل وفصل مشکلات وتضاد ها ودرگیری های خانوادگی بوده است .
باتوجه به این که در سرخ حصار مهاجرنیشین شورا ها ،گروه ها وکمیته های بوجود آمده بود اما هریک نقش ووظیفه ای مشخصی را دنبال می کردند ،در واقع تمامی این تشکل ها اصلی ترین اهرم وبازوهای کاری برای آقای اشرفی بودند که بتواند در محقق کردن هدفهایش در عمل وروی زمین درجمع وکارهای جمعی استفاده نماید .
برای نمونه بجز کارهای عمران وآبادی در آن اجتماع کوچک که ماده وراندمان مشخصی نیز داشتند اما اصلی ترین جدیترین موضوع مسئله ای اجتماعی وتنش های که بطور معمول در یک چنین جوامعی به صورت نزاء وتنش به چشم می خورد .و...
اما تاآنجا که من بیاد دارم تازمانی که آقای اشرفی می توانستند درسرخ حصار بطورعلنی حضور داشته باشند حتی یک مورد از مهاجرین برای شکایت به پاسگاه ،دادگستری و... مراجعه نداشتند.و...
۱۷ ـ یک خاطره ای دیگر ازهمین شورا:
دریک مورد برای حل وفصل درگیری دریک خانواده وارد شدیم، خانم این خانواده که هم سن مادرم بود بسیار عصبی بود وموضوع اصلی نیز همین بود وسایر اعضای شورا هم از نظر سنی پدر آن خانم محسوب می شدند ،اما بدلیل شدت عصبانیت این خانم عملا شوراعقب کشید ومورد را غیر قابل حل دیدند .
من ازجمع شورا اجازه خواستم که خودم به صورت فردی وارد شوم وباآن مادر برخورد داشته باشم که شورا پذیرفت ومن اقدام نمودم ودر نتیجه مورد حل وفصل شد.
۱۹ ـ خاطره ای ازسرخ حصار وآقای اشرفی :
اگر فراموش نکرده باشم اواخر ۵۸ بود ،بعداز مراسم شب جمعه اعلام شد که فردا درتاریکی صبح حدودا ساعت ۳ قبل از طلوع راهپیمایی به سمت کوه دشته ای کرج را از سرخ حصار آغاز میکنیم ،وگفته شد بجز افراد مریض همه باید شرکت کنند ،هرکس برای خود مقداری خوراکی وصبخانه بیاورد ، ضوابط وشرایط راهپیمایی نیز در همانجا گفته شد .
صبح درزمان بندی گفته شد حدودا ۳۰۰ نفر حرکت راشروع کردند ،دستور داده شد که ،درمدت عبور از میان خانه ها واماکن ، خانه ها وشهرک ها تاخروج کامل ازآبادی ها ،حرکت باسکوت مطلق خواهد بود .
نفرات جلودار باید نرم سرعت مشخص شده را رعایت کنند ، حرکت دردوستون خواهد بود .،ونظم باید رعایت شود .، بجز افراد که بدحال می شوند کسی حق ندارد جا بماند وکنار بکشد .، تیم های کنترل نظم درحرکت در قسمت های مختلف ستون باید دقیق عمل کنند .، ما شین برای شرایط اضطراری تا آنجا که ممکن هست بسمت کوه پیشروی ودر محل مشخص شده متوقف شود .،تیم برای رساندن افراد مریض وبدحال آمادگی داشته باشند .، و...
وقتی به هدف یعنی به کوه دشته رسیدیم هنوز هوا روشن نشده بود ،آقای اشرفی دستور دادند که افراد به تیم های ۴یا۵ نفره تقسیم شوند .، وگفتند که هر تیم برخود کپه ای هیزم جمع آوری کنند .، وگفت وقتی همه ای تیم ها آماده شدند ،آمادگی خودرا اعلام نمایند.، وقتی آخرین تیم اعلام آمادگی کرد ،فرمان دادند که همه ای افراد کپه های هیزم خودرا آتش بزنند .،هنوز که هوا تاریک بود در یک آن سر کوه دشته ای کرج یکپارچه آتش شد.!
وقتی هواروشن شد فرمان داده شد همه ای افراد وتیم ها صرف صبحانه راشروع کنند ،بعداز اتمام صرف صبحانه دستور حرکت به سرخ حصار صادر وحرکت آغازشد.
ورسیدیم ،بعداز برگشت در فرصت دیگر برخی ازبرادران ۲ سئوال از صفی جان پرسیده بودند .
۱ ـ چرا در طول رفت وبرگشت این همه پافشاری برنظم می کردید؟
۲ ـ وچرابه کوهپیمایی مبادرت کردیم ؟
ـ جواب کوتا ازطرف آقای اشرفی : چون تمامیت آفرینش ازیک نظم وقوانین دقیق پیروی می کند ،انسان خلیفه ای خدا بر روی زمین باید بطورمطلق حفظ این قانون باشد .
ـ چون فکر سالم در بدن سالم بکمال می رسد پس باید همیشه بر حفظ سلامتی کوشا بود ،هدف ما نیز سلامتی افرادبود.
۲۰ ـ زندان وخاطره ای از دکتر رشیدی :
قبلا اشاره کرده بودم که آن ۲ بریده خائن که تمامی موارد واطلاعات سرخ حصار را داده بودند اما من خبری نداشتم که ازبالا ضربه خورده ایم ،تمامی تلاشم درحد درک وفهم اطلاعاتم این بود که خودم آلوده به خیانت وضربه ای به امانت وخون یاران نشوم .و...
وبه ۷۵ نفرنیز اشاره کرده بودم که درمرحله ای بازجوی ها ازمن می خواستند که در دوران بازجوی ازنظر فزیکی هم شرایطی خوبی نداشتم .
اما یک روز چشم بسته مرا به یک اتاقی بردند وچند سئوالی بی ربطی نیزپرسیدند ، باتوجه به این که حالم هم خوب نبود یک مرتبه صدای دکتر رشیدی را شنیدم که گفت فیروز من هستم رشیدی می شناسی ، خیلی خیلی باجدیت گفتم نه آقا شما کی هستید ،من شمارا نمی شناسم .و...
وگفت همه چیز تمام شده وخود را اذیت نکن و...یعنی آن ۲ بریده کاررا تمام کردند.و...
مرا برگرداند وبعدا به دکتراشاره خواهم کرد.
انفجارها و آتشسوزیهای زنجیرهای در ایران، سلسله انفجارهایی است که از روز جمعه ششم تیر ماه ۱۳۹۹ شروع شده است. اولین انفجار ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز جمعه ششم تیر ماه ۱۳۹۹ بود که مربوط به سایت خجیر پارچین بود که شدت انفجار به قدری بود که مردم در شهرهای حاشیه تهران نور نارنجی ناشی از انفجار را دیده بودند.
در جریان این انفجارها، نظام جمهوری اسلامی با سکوتی پر معنی در مورد جزییات این انفجارها، هیچ گاه اخبار کامل از این رویدادها منتشر نکرد. در بیشتر موارد،با تبلیغات هراسان، تلاش کرد آنها را موضوعاتی از جمله مانور اداره برق یا انفجار کپسول و پیک نیک گاز بیان کند. همین امر باعث شد که اذهان عمومی و رسانههای بیطرف در فضای مجازی بیشتر به روشنگری درباره ماهیت این انفجارها و آتشسوزیها بپردازند.
خجیر پارچین
خجیر پارچین اولین نقطهای بود که در آن انفجار رخ داد. به گزارش رسانه حکومتی ایرنا، این انفجار ساعت ۳۰ دقیقه بامداد بوده است.
سرتیپ دوم داود عبدی٬ مدیرکل روابط عمومی وزارت دفاع جمهوری اسلامی گفت:
انفجار شرق تهران مربوط به یک مخزن گاز بود که توسط عوامل آتش نشانی اطفاء و مهار شد.
وی اضافه کرده است٬ این انفجار «هیچ تلفاتی» نداشته است و تحقیق در خصوص علت این انفجار آغاز شده است.
روزنامه حکومتی «نور نیوز» نوشت:
«تصاویری که از بامداد روز جمعه در فضای مجازی با عنوان وقوع انفجار در منطقه شرق تهران منتشر شده مربوط به انفجار یک مخزن گاز صنعتی در حاشیه یکی از مراکز وزارت دفاع بوده و هیچ ارتباطی به تاسیسات نظامی واقع در منطقه فوق ندارد.»
خبرگزاری مهر پیشتر نوشته بود:
بامداد جمعه همزمان با مشاهده نور بزرگ نارنجی در آسمان، صدای مهیب در شرق تهران شنیده شد.
این خبرگزاری اضافه کرده است، این صدا در پردیس، بومهن و مناطق اطراف به وضوح شنیده شد.
خبرگزاری فارس نیز میگوید، در ویدئوهای ارسالی مخاطبان این نور نارنجی به مدت چند ثانیه مشاهده میشود.
نام تاسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران پیشتر در گزارشهای مرتبط با بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین آزمايشهای مربوط به تسليحات هستهای مطرح شده بود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال ۲۰۱۱ در گزارشی گفته بود که ممکن است در یک دهه گذشته، ایران در تاسیسات نظامی پارچین، دست به آزمایش چاشنی انفجاری بمب اتمی زده باشد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس هم در همان زمان در خصوص مشخصات آشيانه انفجاری در تاسيسات پارچين نوشته بود که در اوایل سالهای ۲۰۰۰ میلادی این آشیانه توسط شرکت تاسیسات صنعتی آذر( آذرآب) در شهر اراک ساخته شده و به تاسيسات پارچين منتقل شده است.
آنچه مقامات ایران درباره انفجار بزرگ شرق تهران مخفی کردند
۲۵ ژوئن (ششم تیرماه) شهروندان تهرانی با صحنهای بسیار غیرعادی روبهرو شدند؛ یک نور قوی نارنجیرنگ که آسمان شب شرق تهران را روشن کرد. مقامهای ایرانی خیلی زود مدعی شدند که آنچه رخ داده، انفجار تانکرهای گاز صنعتی در منطقه عمومی پارچین بوده است.
این منطقه محل تولید گسترده مواد منفجره، راکت و مهمات است. اما با بررسی ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، به نظر آمد که محل انفجار منطقه خجیر تهران باشد. یک روز بعد، تصاویر ماهوارهای این حدس را تأیید کرد.
پارچین به دلیل نقشی که از پیش از سال ۲۰۰۳ در برنامه هستهای ایران دارد، منطقه خوشنامی نیست، درحالیکه خجیر علیرغم اهمیت بسزایش در برنامه موشکهای بالیستیک ایران، تقریباً از کانون توجه عمومی در امان مانده است.
این منطقه محوطهای بسیار عظیم در میان کوههای شرق تهران است و محل استقرار بخشهای مختلف سازمان صنایع فضایی که خود از زیرمجموعههای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح محسوب میشود.
دو بخش مهم در این مجموعه، «گروه صنعتی شهید باکری» و «گروه صنعتی شهید همت» هستند. اولی مسئول تولید پیشرانهای سوخت جامد موشک و دومی تولیدکننده موشکهای بالیستیک با سوخت مایع است. هر دوی اینها شرکتهای زیرمجموعهای در خجیر و دیگر نقاط ایران دارند که در روند تولید موشک فعالیت میکنند.
در تأسیسات گوناگونی که در خجیر وجود دارد، میتوان نوعی چینش سازمانی را دید. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که چگونه فضایی برای پیشران جامد و پیشران مایع در نظر گرفته شده و همچنین جایگاههای آزمایش پیشران موتور مایع و جامد کجاست. خجیر همچنین محل استقرار چندین تأسیسات زیرزمینی است که دقیقاً مشخص نیست به چه منظوری استفاده میشوند.
اما ماجرای انفجار نارنجی نیمهشب در تهران چه بود؟ تصاویر ماهوارهای و ویدئوی کوتاهی که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد، محل دقیق این انفجار را یک تأسیسات کوچک نشان میدهد که دو ساختمان و دو ساختار مسقف دارد که در محدودهای حصارکشیشده واقع شدهاند.
اینکه این تأسیسات به چه منظور استفاده میشود، دقیقاً مشخص نیست. با این حال، تعداد زیادی بشکههای پلاستیکی صنعتی آبیرنگ در تصاویر ماهوارهای دیده میشود که نشان میدهد نوعی از تولید شیمیایی یا کار بر روی مواد شیمیایی در این بخش انجام میشود.
تأسیساتی که در جنب محل انفجار است، همه نشانههای واضح یک محل تولید پیشران سوخت جامد را دارد؛ نشانههایی مثل خاکریزهایی که از ساختمانها در مقابل انفجارهای اتفاقی محافظت میکنند، ساختمانهایی با طراحی و زاویههای غیرمعمول که برای تجهیزات تولیدات شیمیایی در آنها کاربرد دارند، و محلی برای سوزاندن پسماندهای خطرناک سوخت.
از همین رو نیز حدس اصلی این است که محل وقوع انفجار در ارتباط با تأسیسات تولید پیشران با سوخت جامد (شهید باکری) باشد. هنوز تصاویر باکیفیتتر از این مکان منتشر نشده، اما به نظر میآید آسیبهایی که به محل وارد شده، نسبتاً محدود بوده است.
دقیقاً در مرکز محل انفجار، دو ساختار مسقف شبیه همان تصاویری دیده میشود که از تلویزیون جمهوری اسلامی از محل وقوع انفجار پخش شد. در تصاویر ماهوارهای قدیمی از این مکان، تانکرهایی برای انبار کردن و همچنین یک کامیون برای حمل تانکر دیده میشود. با توجه به چنین تصاویری است که موضوع انفجار در محل ذخیره یک ماده مایع یا گاز میتواند محتملترین دلیل این رخداد تلقی شود.
این موضوع اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی را بهنوعی تأیید میکند، اما در عین حال مشخص نیست که چه گازی و یا مایعی در این مکان ذخیره شده بوده و البته، برخلاف ادعای این مقامها، این انبار مشخصاً مربوط به یک تأسیسات نظامی است.
مشخص نیست چرا مقامهای ایران تصمیم گرفتند پارچین را به عنوان محل انفجار اعلام کنند که حدود ۲۰ کیلومتر با محل اصلی انفجار فاصله دارد. شاید یک دلیل آن این باشد که به دلیل مخفیکاریهای عملیاتی نمیخواهند درباره خجیر صحبت شود. از پارچین به صورت رسمی در رسانههای داخلی حرف زده میشود و حتی رهبر جمهوری اسلامی هم دو دهه پیش، از این تأسیسات بازدید کرده است.
اما مانند هر انفجار بزرگی در خاورمیانه، سؤال دیگری که در اذهان وجود دارد این است که آیا این انفجار نتیجه یک تصادف بود یا خرابکاری خارجی؟ متأسفانه جواب دادن به این سؤال بسیار سخت است. اینکه در ایران چنین خرابکاریهایی در تأسیسات حساس رخ دهد، سابقه دارد؛ چه حمله سایبری در تأسیسات هستهای و یا وارد کردن اجزای خراب در چرخه توزیع موشکی. اما ایران سابقه اشتباهات نظامی نیز کم ندارد. دو نمونه اخیر این موضوع، سرنگون کردن هواپیمای ۷۵۲ اوکراینی و هدف گرفتن شناور کنارک است.
در همین حال، اینکه وضعیت وخیم اقتصادی در ایران هم بر رسیدگی مداوم، اِعمال احتیاط و رعایت ایمنی تأثیر گذاشته باشد، موضوعی است که بسیاری به آن فکر میکنند.
انفجار سال ۲۰۱۱ در بیدگنه داستانی هشدارآمیز درباره دشواریهای یافتن دلیل یک انفجار است. آن رخداد که انفجاری بسیار مخربتر از انفجار اخیر در خجیر بود، همه تأسیسات توسعه پیشران با سوخت جامد را از بین برد و به مرگ «پدر برنامه موشکی جمهوری اسلامی»، حسن طهرانی مقدم، و دهها همکارش منجر شد. اما امروز، یک دهه بعد از آن رخداد، هنوز عمدی یا سهوی بودن آن انفجار عظیم مشخص نشده است. خود مقامهای جمهوری اسلامی هم ضدونقیض درباره آن صحبت میکنند.
به همین دلیل، مثل بسیاری از اتفاقات دیگر که مربوط به زیربنای نظامی ایران میشود، شاید هیچوقت نفهمیم که دلیل اصلی انفجار خجیر چه بود.
وقوع «حادثه» در تاسیسات غنیسازی نطنز؛ محل حادثه «مرکز مونتاژ سانتریفوژ ایران» بوده است
۱۲/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران روز پنجشنبه، ۱۲ تیرماه، از وقوع «حادثه» در تاسیسات غنیسازی اتمی نطنز در استان اصفهان خبر داد.
خبرگزاری ایسنا به نقل از بهروز کمالوندی، سخنگوی این سازمان، خبر داد که این «حادثه» در یکی از سولههای «محوطه باز» تاسیسات نطنز رخ داده است.
هنوز از ماهیت رخدادی که این مقام جمهوری اسلامی از آن به عنوان «حادثه» یاد میکند و علت وقوع آن اطلاعی در دست نیست.
به گفته آقای کمالوندی، سوله محل وقوع حادثه «در دست احداث در محوطه باز سایت نطنز» بوده است.
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «این رخداد هیچگونه تلفات جانی نداشته و لطمهای به فعالیتهای جاری این مجموعه نیز وارد نکرده است».
آقای کمالوندی ادامه داد: «از نظر احتمال ایجاد آلودگی نیز با توجه به غیر فعال بودن مجموعه ذکر شده جای هیچگونه نگرانی نیست».
او افزود: «تیم بررسی برای علت حادثه در محل حضور دارند. البته دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی هستهای هم در این محل بودند».
رمضانعلی فردوسی، فرماندار نطنز، نیز به خبرگزاری تسنیم گفته که «به محض وصول خبر آتشسوزی، عوامل آتشنشانی و امدادی به محل حادثه اعزام شدند».
او جزئیات دیگری در این زمینه ارائه نکرد.
در همین حال، فابین هینتس، کارشناس برنامه موشکی ایران در مؤسسه میدلبری کالیفرنیا، در این زمینه توئیت کرده است: تصویر اولیهای که سازمان انرژی اتمی ایران منتشر کرده است، نشان میدهد که محل «حادثه» مرکز مونتاژ سانتریفوژ ایران بوده است.
او گفته که این ارزیابی را با تطبیق موقعیت جغرافیایی عکس منتشر شده و تصاویر ماهوارهای گوگل انجام داده است.
تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز مساحتی بالغ بر ۱۰۰ هزار متر مربع دارد و در عمق هشت متری زمین ساخته شده است. این سایت اصلیترین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران است که زیر نظر بازرسان آژانس انرژی اتمی قرار دارد.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، اواخر فروردینماه اعلام کرده بود که بهزودی نسلی جدید از سانتریفوژها در تأسیسات غنیسازی نطنز رونمایی میشود و کار بر روی ساخت تعدادی از مجتمعهای سوخت رآکتورهای اراک و رآکتورهای قدرت در حال انجام است.
تاسیسات نطنز آذرماه پارسال هم زمانی به صدر اخبار آمد که ایران یک بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج و سپس او را متهم کرد که قصد «خرابکاری صنعتی» در تاسیسات هستهای نطنز را داشته است.
بیشتر در این باره:
«حادثه» نطنز کمتر از یک هفته پس از آن رخ میدهد که مشاهده نور و انفجاری مهیب در شرق تهران به سرخط خبرهای کشور بدل شد.
رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی در ایران بامداد جمعه، ششم تیرماه، از صدای مهیب و مشاهده یک نور نارنجی در شرق تهران خبر دادند.
ساعتی بعد یک سخنگوی وزارت دفاع ایران خبر داد که این نور شدید ناشی از انفجار «یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین» بوده و «تلفاتی در بر نداشت».
با این حال بررسی ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود چنین نشان میداد که محل انفجار منطقه خجیر تهران است، نه پارچین. یک روز بعد، تصاویر ماهوارهای این حدس را تأیید کرد.
شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی هم میگوید که ساعاتی پیش از انتشار خبر وقوع حادثه نطنز در بامداد پنجشنبه، گروهی به نام «یوزپلنگان وطن» در ایمیلی به خبرنگاران این شبکه مسئولیت حادثه یاد شده را به عهده گرفت.
به گفته یکی از خبرنگاران بیبیسی فارسی، در این ایمیل ادعا شده است که اعضای «یوزپلنگان وطن» در دستگاههای امنیتی ایران حضور و فعالیت دارند.
نیویورکتایمز: اسرائیل در انفجار بزرگ شرق تهران نقش نداشته است
۱۲/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
مقامات اسرائیلی به روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گفتهاند کشورشان با انفجار جمعه گذشته در شرق تهران «هیچ ارتباطی» نداشته است.
وزارت دفاع ایران روز ششم تیرماه و پس از انتشار ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی از مشاهده نورهای انفجاری شدید در شرق تهران، با تأیید وقوع انفجار در بخشِ بهگفته ایران «غیرنظامی» در منطقه عمومی پارچین، پیاپی تأکید کرد که انفجار مخازن گاز باعث این رخداد شد و «تلفاتی نداشت».
کارشناسانی در غرب از جمله با استناد به تصاویر ماهوارهای قبل و بعد از انفجار شرق تهران، احتمال دادند که انفجار نه در سایت هستهای پارچین بلکه در صنایع موشکی ایران در منطقه «خجیر» در فاصله بیش از ۲۰ کیلومتری از تأسیسات پارچین رخ داده است.
بیشتر در این باره:
خبرگزاری آسوشیتدپرس ضمن یادآوری یک سلسله انفجارها در مراکز موشکی و هوایی ایران در سالهای اخیر، با بازتاب نظر کارشناسان، نوشته بود که انفجار در تونلهای زیرزمینی منطقه خجیر اتفاق افتاده که ساختمانهای صنعتی بزرگ آن ممکن است محل مونتاژ موشک باشد.
ایران اما ارزیابیهای کارشناسان یک مؤسسه مطالعاتی غربی در این باره را رد کرد.
روزنامه «نیویورکتایمز» در شماره روز ۱۰ تیرماه خود با اشاره به مطرح شدن طیف وسیعی از گمانهزنیها در مورد آن انفجار، ضمن رد دخالت آمریکا، نوشت که «مقامات اسرائیل» نیز ارتباط با این رویداد را تکذیب کردهاند. نام این «مقامات اسرائیل» ذکر نشده است.
پیش از آن انفجار، روزنامه «اسرائیل هیوم» با طرح این پرسش که «آیا اسرائیل در پشت پرده انفجار در نزدیکی تهران بود؟» نوشت یک «مقام غربی» به سایت خبری سعودی «عرب نیوز» گفته است که این رویداد احتمالاً حمله سایبری اسرائیل علیه ایران بوده است.
اسرائیل هیوم با استناد به مدعیات اثباتنشده تئودور کاراسیک، «مشاور ارشد» در یک مؤسسه تحلیلی امور امیرنشینهای خلیج فارس در واشینگتن، افزوده بود که «در جامعه اطلاعاتی غرب این تفاهم وجود دارد که انفجار، خرابکاری اسرائیلی از نوع سایبری بوده است».
با گذشت شش روز از انفجار در شرق تهران، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، از بروز «سانحه» در «محوطه باز» در سایت اتمی نطنز در استان اصفهان خبر داد و با تأکید بر اینکه این رویداد «هیچگونه تلفات جانی نداشته و به فعالیتهای جاری در آن لطمه نزده» افزود که این رویداد «در دست بررسی است» و «جای نگرانی نیست».
در سالهای گذشته نام اسرائیل در یک سری گمانهزنیهای رسانهها در سطح بینالمللی در ارتباط با رویدادهای پشت پرده مربوط به خرابکاری در برنامههای اتمی و موشکی ایران و هدف قرار دادن دانشمندان هستهای ایران مطرح بوده است.
ایران نیز کشتن نیروهای هستهای خود را به اسرائیل نسبت داده و از دخالت اسرائیل با یاری نهادهای اطلاعاتی چند کشور غربی در رخنه دادن ویروس موسوم به استاکسنت در برنامه اتمی ایران سخن گفته، اما اسرائیل هیچگاه رسماً به دخالت خود در این عرصهها اذعان نکرده است.
اسرائیل سیاستهای گسترش نفوذ منطقهای، توسعه برنامه موشکی و تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتمی را خطری جدی برای خود، منطقه و نیز جهان میداند.
انفجارها و آتشسوزیهای زنجیرهای در ایران
مناطقی که در آنها انفجار صورت گرفتهاست
خجیر پارچین
https://www.radiofarda.com/a/tehran-lighting-orang/30690983.html
رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی بامداد جمعه ششم تیرماه از صدای مهیب و مشاهده یک نور نارنجی در شرق تهران خبر دادند. اما یک سخنگوی وزارت دفاع ایران می گوید، این نور شدید ناشی از انفجار یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین بوده و «تلفاتی در بر نداشت.»
به گزارش ایرنا، این انفجار ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روی داده است.
سرتیپ دوم داود عبدی٬ مدیرکل روابط عمومی وزارت دفاع گفته است: انفجار شرق تهران مربوط به یک مخزن گاز بود که توسط عوامل آتش نشانی اطفاء و مهار شد.
سرتیپ دوم داود عبدی٬ مدیرکل روابط عمومی وزارت دفاع گفته است: انفجار شرق تهران مربوط به یک مخزن گاز بود که توسط عوامل آتش نشانی اطفاء و مهار شد.
وی اضافه کرده است٬ این انفجار «هیچ تلفاتی» نداشته است و تحقیق در خصوص علت این انفجار آغاز شده است.
پیشتر «نور نیوز» نوشت٬ «تصاویری که از بامداد روز جمعه در فضای مجازی با عنوان وقوع انفجار در منطقه شرق تهران منتشر شده مربوط به انفجار یک مخزن گاز صنعتی در حاشیه یکی از مراکز وزارت دفاع بوده و هیچ ارتباطی به تاسیسات نظامی واقع در منطقه فوق ندارد.»
خبرگزاری مهر پیشتر نوشته بود، بامداد جمعه همزمان با مشاهده نور بزرگ نارنجی در آسمان، صدای مهیب در شرق تهران شنیده شد.
این خبرگزاری اضافه کرده است، این صدا در پردیس، بومهن و مناطق اطراف به وضوح شنیده شد.
خبرگزاری فارس نیز میگوید، در ویدئوهای ارسالی مخاطبان این نور نارنجی به مدت چند ثانیه مشاهده میشود.
نام تاسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران پیشتر در گزارشهای مرتبط با بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین آزمايشهای مربوط به تسليحات هستهای مطرح شده بود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال ۲۰۱۱ در گزارشی گفته بود که ممکن است در یک دهه گذشته، ایران در تاسیسات نظامی پارچین، دست به آزمایش چاشنی انفجاری بمب اتمی زده باشد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس هم در همان زمان در خصوص مشخصات آشيانه انفجاری در تاسيسات پارچين نوشته بود که در اوایل سالهای ۲۰۰۰ میلادی این آشیانه توسط شرکت تاسیسات صنعتی آذر( آذرآب) در شهر اراک ساخته شده و به تاسيسات پارچين منتقل شده است.
https://www.radiofarda.com/a/what-happened-in-Tehran-northeast-explosion-and-what-authorities-hid-about-it/30693746.html
آنچه مقامات ایران درباره انفجار بزرگ شرق تهران مخفی کردند
۲۵ ژوئن (ششم تیرماه) شهروندان تهرانی با صحنهای بسیار غیرعادی روبهرو شدند؛ یک نور قوی نارنجیرنگ که آسمان شب شرق تهران را روشن کرد. مقامهای ایرانی خیلی زود مدعی شدند که آنچه رخ داده، انفجار تانکرهای گاز صنعتی در منطقه عمومی پارچین بوده است.
این منطقه محل تولید گسترده مواد منفجره، راکت و مهمات است. اما با بررسی ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، به نظر آمد که محل انفجار منطقه خجیر تهران باشد. یک روز بعد، تصاویر ماهوارهای این حدس را تأیید کرد.
پارچین به دلیل نقشی که از پیش از سال ۲۰۰۳ در برنامه هستهای ایران دارد، منطقه خوشنامی نیست، درحالیکه خجیر علیرغم اهمیت بسزایش در برنامه موشکهای بالیستیک ایران، تقریباً از کانون توجه عمومی در امان مانده است.
این منطقه محوطهای بسیار عظیم در میان کوههای شرق تهران است و محل استقرار بخشهای مختلف سازمان صنایع فضایی که خود از زیرمجموعههای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح محسوب میشود.
دو بخش مهم در این مجموعه، «گروه صنعتی شهید باکری» و «گروه صنعتی شهید همت» هستند. اولی مسئول تولید پیشرانهای سوخت جامد موشک و دومی تولیدکننده موشکهای بالیستیک با سوخت مایع است. هر دوی اینها شرکتهای زیرمجموعهای در خجیر و دیگر نقاط ایران دارند که در روند تولید موشک فعالیت میکنند.
در تأسیسات گوناگونی که در خجیر وجود دارد، میتوان نوعی چینش سازمانی را دید. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که چگونه فضایی برای پیشران جامد و پیشران مایع در نظر گرفته شده و همچنین جایگاههای آزمایش پیشران موتور مایع و جامد کجاست. خجیر همچنین محل استقرار چندین تأسیسات زیرزمینی است که دقیقاً مشخص نیست به چه منظوری استفاده میشوند.
اما ماجرای انفجار نارنجی نیمهشب در تهران چه بود؟ تصاویر ماهوارهای و ویدئوی کوتاهی که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد، محل دقیق این انفجار را یک تأسیسات کوچک نشان میدهد که دو ساختمان و دو ساختار مسقف دارد که در محدودهای حصارکشیشده واقع شدهاند.
اینکه این تأسیسات به چه منظور استفاده میشود، دقیقاً مشخص نیست. با این حال، تعداد زیادی بشکههای پلاستیکی صنعتی آبیرنگ در تصاویر ماهوارهای دیده میشود که نشان میدهد نوعی از تولید شیمیایی یا کار بر روی مواد شیمیایی در این بخش انجام میشود.
تأسیساتی که در جنب محل انفجار است، همه نشانههای واضح یک محل تولید پیشران سوخت جامد را دارد؛ نشانههایی مثل خاکریزهایی که از ساختمانها در مقابل انفجارهای اتفاقی محافظت میکنند، ساختمانهایی با طراحی و زاویههای غیرمعمول که برای تجهیزات تولیدات شیمیایی در آنها کاربرد دارند، و محلی برای سوزاندن پسماندهای خطرناک سوخت.
از همین رو نیز حدس اصلی این است که محل وقوع انفجار در ارتباط با تأسیسات تولید پیشران با سوخت جامد (شهید باکری) باشد. هنوز تصاویر باکیفیتتر از این مکان منتشر نشده، اما به نظر میآید آسیبهایی که به محل وارد شده، نسبتاً محدود بوده است.
دقیقاً در مرکز محل انفجار، دو ساختار مسقف شبیه همان تصاویری دیده میشود که از تلویزیون جمهوری اسلامی از محل وقوع انفجار پخش شد. در تصاویر ماهوارهای قدیمی از این مکان، تانکرهایی برای انبار کردن و همچنین یک کامیون برای حمل تانکر دیده میشود. با توجه به چنین تصاویری است که موضوع انفجار در محل ذخیره یک ماده مایع یا گاز میتواند محتملترین دلیل این رخداد تلقی شود.
این موضوع اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی را بهنوعی تأیید میکند، اما در عین حال مشخص نیست که چه گازی و یا مایعی در این مکان ذخیره شده بوده و البته، برخلاف ادعای این مقامها، این انبار مشخصاً مربوط به یک تأسیسات نظامی است.
مشخص نیست چرا مقامهای ایران تصمیم گرفتند پارچین را به عنوان محل انفجار اعلام کنند که حدود ۲۰ کیلومتر با محل اصلی انفجار فاصله دارد. شاید یک دلیل آن این باشد که به دلیل مخفیکاریهای عملیاتی نمیخواهند درباره خجیر صحبت شود. از پارچین به صورت رسمی در رسانههای داخلی حرف زده میشود و حتی رهبر جمهوری اسلامی هم دو دهه پیش، از این تأسیسات بازدید کرده است.
اما مانند هر انفجار بزرگی در خاورمیانه، سؤال دیگری که در اذهان وجود دارد این است که آیا این انفجار نتیجه یک تصادف بود یا خرابکاری خارجی؟ متأسفانه جواب دادن به این سؤال بسیار سخت است. اینکه در ایران چنین خرابکاریهایی در تأسیسات حساس رخ دهد، سابقه دارد؛ چه حمله سایبری در تأسیسات هستهای و یا وارد کردن اجزای خراب در چرخه توزیع موشکی. اما ایران سابقه اشتباهات نظامی نیز کم ندارد. دو نمونه اخیر این موضوع، سرنگون کردن هواپیمای ۷۵۲ اوکراینی و هدف گرفتن شناور کنارک است.
در همین حال، اینکه وضعیت وخیم اقتصادی در ایران هم بر رسیدگی مداوم، اِعمال احتیاط و رعایت ایمنی تأثیر گذاشته باشد، موضوعی است که بسیاری به آن فکر میکنند.
انفجار سال ۲۰۱۱ در بیدگنه داستانی هشدارآمیز درباره دشواریهای یافتن دلیل یک انفجار است. آن رخداد که انفجاری بسیار مخربتر از انفجار اخیر در خجیر بود، همه تأسیسات توسعه پیشران با سوخت جامد را از بین برد و به مرگ «پدر برنامه موشکی جمهوری اسلامی»، حسن طهرانی مقدم، و دهها همکارش منجر شد. اما امروز، یک دهه بعد از آن رخداد، هنوز عمدی یا سهوی بودن آن انفجار عظیم مشخص نشده است. خود مقامهای جمهوری اسلامی هم ضدونقیض درباره آن صحبت میکنند.
به همین دلیل، مثل بسیاری از اتفاقات دیگر که مربوط به زیربنای نظامی ایران میشود، شاید هیچوقت نفهمیم که دلیل اصلی انفجار خجیر چه بود.
https://www.radiofarda.com/a/iran-kamalvandi-accident-in-natanz-enrichment-facility-no-casualties/30701966.html
وقوع «حادثه» در تاسیسات غنیسازی نطنز؛ محل حادثه «مرکز مونتاژ سانتریفوژ ایران» بوده است
۱۲/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران روز پنجشنبه، ۱۲ تیرماه، از وقوع «حادثه» در تاسیسات غنیسازی اتمی نطنز در استان اصفهان خبر داد.
خبرگزاری ایسنا به نقل از بهروز کمالوندی، سخنگوی این سازمان، خبر داد که این «حادثه» در یکی از سولههای «محوطه باز» تاسیسات نطنز رخ داده است.
هنوز از ماهیت رخدادی که این مقام جمهوری اسلامی از آن به عنوان «حادثه» یاد میکند و علت وقوع آن اطلاعی در دست نیست.
به گفته آقای کمالوندی، سوله محل وقوع حادثه «در دست احداث در محوطه باز سایت نطنز» بوده است.
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «این رخداد هیچگونه تلفات جانی نداشته و لطمهای به فعالیتهای جاری این مجموعه نیز وارد نکرده است».
آقای کمالوندی ادامه داد: «از نظر احتمال ایجاد آلودگی نیز با توجه به غیر فعال بودن مجموعه ذکر شده جای هیچگونه نگرانی نیست».
او افزود: «تیم بررسی برای علت حادثه در محل حضور دارند. البته دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی هستهای هم در این محل بودند».
رمضانعلی فردوسی، فرماندار نطنز، نیز به خبرگزاری تسنیم گفته که «به محض وصول خبر آتشسوزی، عوامل آتشنشانی و امدادی به محل حادثه اعزام شدند».
او جزئیات دیگری در این زمینه ارائه نکرد.
در همین حال، فابین هینتس، کارشناس برنامه موشکی ایران در مؤسسه میدلبری کالیفرنیا، در این زمینه توئیت کرده است: تصویر اولیهای که سازمان انرژی اتمی ایران منتشر کرده است، نشان میدهد که محل «حادثه» مرکز مونتاژ سانتریفوژ ایران بوده است.
او گفته که این ارزیابی را با تطبیق موقعیت جغرافیایی عکس منتشر شده و تصاویر ماهوارهای گوگل انجام داده است.
تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز مساحتی بالغ بر ۱۰۰ هزار متر مربع دارد و در عمق هشت متری زمین ساخته شده است. این سایت اصلیترین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران است که زیر نظر بازرسان آژانس انرژی اتمی قرار دارد.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، اواخر فروردینماه اعلام کرده بود که بهزودی نسلی جدید از سانتریفوژها در تأسیسات غنیسازی نطنز رونمایی میشود و کار بر روی ساخت تعدادی از مجتمعهای سوخت رآکتورهای اراک و رآکتورهای قدرت در حال انجام است.
تاسیسات نطنز آذرماه پارسال هم زمانی به صدر اخبار آمد که ایران یک بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج و سپس او را متهم کرد که قصد «خرابکاری صنعتی» در تاسیسات هستهای نطنز را داشته است.
بیشتر در این باره:
«حادثه» نطنز کمتر از یک هفته پس از آن رخ میدهد که مشاهده نور و انفجاری مهیب در شرق تهران به سرخط خبرهای کشور بدل شد.
رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی در ایران بامداد جمعه، ششم تیرماه، از صدای مهیب و مشاهده یک نور نارنجی در شرق تهران خبر دادند.
ساعتی بعد یک سخنگوی وزارت دفاع ایران خبر داد که این نور شدید ناشی از انفجار «یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین» بوده و «تلفاتی در بر نداشت».
با این حال بررسی ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود چنین نشان میداد که محل انفجار منطقه خجیر تهران است، نه پارچین. یک روز بعد، تصاویر ماهوارهای این حدس را تأیید کرد.
شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی هم میگوید که ساعاتی پیش از انتشار خبر وقوع حادثه نطنز در بامداد پنجشنبه، گروهی به نام «یوزپلنگان وطن» در ایمیلی به خبرنگاران این شبکه مسئولیت حادثه یاد شده را به عهده گرفت.
به گفته یکی از خبرنگاران بیبیسی فارسی، در این ایمیل ادعا شده است که اعضای «یوزپلنگان وطن» در دستگاههای امنیتی ایران حضور و فعالیت دارند.
https://www.radiofarda.com/a/israeli-officials-insist-they-had-nothing-to-do-with-the-blast-at-a-missile-production-facility/30702392.html
نیویورکتایمز: اسرائیل در انفجار بزرگ شرق تهران نقش نداشته است
۱۲/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
مقامات اسرائیلی به روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گفتهاند کشورشان با انفجار جمعه گذشته در شرق تهران «هیچ ارتباطی» نداشته است.
وزارت دفاع ایران روز ششم تیرماه و پس از انتشار ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی از مشاهده نورهای انفجاری شدید در شرق تهران، با تأیید وقوع انفجار در بخشِ بهگفته ایران «غیرنظامی» در منطقه عمومی پارچین، پیاپی تأکید کرد که انفجار مخازن گاز باعث این رخداد شد و «تلفاتی نداشت».
کارشناسانی در غرب از جمله با استناد به تصاویر ماهوارهای قبل و بعد از انفجار شرق تهران، احتمال دادند که انفجار نه در سایت هستهای پارچین بلکه در صنایع موشکی ایران در منطقه «خجیر» در فاصله بیش از ۲۰ کیلومتری از تأسیسات پارچین رخ داده است.
بیشتر در این باره:
خبرگزاری آسوشیتدپرس ضمن یادآوری یک سلسله انفجارها در مراکز موشکی و هوایی ایران در سالهای اخیر، با بازتاب نظر کارشناسان، نوشته بود که انفجار در تونلهای زیرزمینی منطقه خجیر اتفاق افتاده که ساختمانهای صنعتی بزرگ آن ممکن است محل مونتاژ موشک باشد.
ایران اما ارزیابیهای کارشناسان یک مؤسسه مطالعاتی غربی در این باره را رد کرد.
روزنامه «نیویورکتایمز» در شماره روز ۱۰ تیرماه خود با اشاره به مطرح شدن طیف وسیعی از گمانهزنیها در مورد آن انفجار، ضمن رد دخالت آمریکا، نوشت که «مقامات اسرائیل» نیز ارتباط با این رویداد را تکذیب کردهاند. نام این «مقامات اسرائیل» ذکر نشده است.
پیش از آن انفجار، روزنامه «اسرائیل هیوم» با طرح این پرسش که «آیا اسرائیل در پشت پرده انفجار در نزدیکی تهران بود؟» نوشت یک «مقام غربی» به سایت خبری سعودی «عرب نیوز» گفته است که این رویداد احتمالاً حمله سایبری اسرائیل علیه ایران بوده است.
اسرائیل هیوم با استناد به مدعیات اثباتنشده تئودور کاراسیک، «مشاور ارشد» در یک مؤسسه تحلیلی امور امیرنشینهای خلیج فارس در واشینگتن، افزوده بود که «در جامعه اطلاعاتی غرب این تفاهم وجود دارد که انفجار، خرابکاری اسرائیلی از نوع سایبری بوده است».
با گذشت شش روز از انفجار در شرق تهران، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، از بروز «سانحه» در «محوطه باز» در سایت اتمی نطنز در استان اصفهان خبر داد و با تأکید بر اینکه این رویداد «هیچگونه تلفات جانی نداشته و به فعالیتهای جاری در آن لطمه نزده» افزود که این رویداد «در دست بررسی است» و «جای نگرانی نیست».
در سالهای گذشته نام اسرائیل در یک سری گمانهزنیهای رسانهها در سطح بینالمللی در ارتباط با رویدادهای پشت پرده مربوط به خرابکاری در برنامههای اتمی و موشکی ایران و هدف قرار دادن دانشمندان هستهای ایران مطرح بوده است.
ایران نیز کشتن نیروهای هستهای خود را به اسرائیل نسبت داده و از دخالت اسرائیل با یاری نهادهای اطلاعاتی چند کشور غربی در رخنه دادن ویروس موسوم به استاکسنت در برنامه اتمی ایران سخن گفته، اما اسرائیل هیچگاه رسماً به دخالت خود در این عرصهها اذعان نکرده است.
اسرائیل سیاستهای گسترش نفوذ منطقهای، توسعه برنامه موشکی و تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتمی را خطری جدی برای خود، منطقه و نیز جهان میداند.
https://www.radiofarda.com/a/ten-years-after-stuxnet-cyber-attack-iran-faces-series-of-mysterious-explosion-/30702693.html
افزایش انفجارهای مشکوک در ایران در ده سالگی استاکسنت
۱۲/تیر/۱۳۹۹
- فرنوش رام (اسرائیل)
همزمان با دهمین سالگرد نخستین حمله سایبری شناختهشده به برنامه اتمی ایران، انفجارهایی در سایتهای هستهای و احتمالاً موشکی، در کنار اخلال در فعالیت برخی نهادهای زیربنایی ایران رخ داده است.
پیاپی بودن این انفجارها و اختلالات به گمانهزنیها در مورد دلایل این رویدادها و عوامل پشتپرده احتمالی آن دامن زده است.
ایران پیشتر اذعان کرده بود که رخنه دادن عامدانه ویروس «استاکسنت» در تاسیسات هستهای نطنز در سال ۲۰۱۰، پیشبرد برنامه اتمی جمهوری اسلامی را مدتی با تأخیر روبهرو کرد.
اسرائیل، آمریکا، هلند و شرکت آلمانی زیمنس هیچگاه ارتباط خود را با «عملیات بازیهای المپیک» که اسم رمز رخنه دادن ویروس استاکسنت به سیستم تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز بود، تأیید نکردند.
استاکسنت ابتدا از طریق رخنه دادن به رایانههای سایت هستهای نطنز شروع به کار کرد و با پراکنده شدن در سامانه برنامه اتمی ایران، نشان داد که این حملهٔ وسیع، نتیجه و تصمیم دولتها بوده است نه هکرهای معمولی.
اندکی پیش از ده ساله شدن نفوذ دادن استاکسنت، ایران با مجموعهای از حوادث روبهرو شد، از جمله:
- در خردادماه اخلالهایی در پایانه بندری شهید رجایی در جنوب ایران ثبت شد که ایران آن را «جزئی» نامید؛
- سازمان برق شیراز شامگاه پنجم تیرماه در یک آتشسوزی دچار آسیب شد؛
- وزارت دفاع ایران بامداد ششم تیر از انفجار مخازن گاز در پایگاهی در شرق تهران خبر داد؛
- و سرانجام، بامداد پنجشنبه ۱۲ تیر، سخنگوی سازمان انرژی هستهای ایران بروز «سانحه» در «محوطه باز» سایت اتمی نطنز در استان اصفهان را اطلاعرسانی کرد.
بیشتر در این باره:
وزارت دفاع ایران انفجار ششم تیر در شرق تهران را ناشی از سانحه عادی «مخازن گاز» نامید و ادعاهای دیگر را قویاً رد کرد، اما برخی کارشناسان غربی محل انفجار را سایت مونتاژ موشکی ایران در منطقه خجیر در ۲۰ کیلومتری پارچین معرفی کردند.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، نیز گفته است که «سانحه» دوازدهم تیر در «محوطه باز» در سایت اتمی نطنز بدون تلفات بوده اما دلایل آن «در دست بررسی است».
اواسط آبان پارسال نام نطنز پس از تصمیم ایران در اخراج یک عضو تیم ناظران اعزامی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر در رسانههای جهان مطرح شد. ایران تأکید داشت که این ناظر آژانس قصد رخنه دادن موادی مشکوک به سایت نطنز را داشت که بعد از شک کارکنان به او، مواد را در دستشویی محل رها کرده است. این بازرس آزادانه به وین بازگشت ولی ایران اعلام کرد که دیگر او را نخواهد پذیرفت.
نشریه آلمانی «اشپیگل» این روزها در ده ساله شدن رخداد ویروس استاکسنت، به احتمالات دیگری از نوع تلاش مشترک دولتها و نهادهای عمده اطلاعاتی برای رخنه و خرابکاری در تأسیسات کشورهایی اشاره کرده که دشمنانشان آنها را هدف قرار میدهند.
اشپیگل نوشته است که وارد کردن ضربات سریع به اهداف مورد نظر و یا حتی آزمایشهای مقدماتی در کشور هدف برای بررسی میزان کارایی ویروسی که طراحی شده است، میتواند در نبردهای آتی مطرح باشد، حتی اگر این نوع نبردها در آینده نزدیک رخ ندهد.
در این میان، خبرگزاری آسوشیتدپرس، پس از انفجار جمعه گذشته در شرق تهران، با اشاره به سلسله انفجارها در مراکز موشکی و هوایی ایران در سالهای اخیر، از جمله به انفجار ۹ سال پیش در پادگان سپاه پاسداران در بیدگنه (حومه شهرستان ملارد در اطراف تهران) اشاره کرد.
در انفجار بیدگنه، حسین طهرانی مقدم که تا آن زمان مقام رسمی او «مسئول سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران» عنوان میشد، با دهها تن دیگر شامل ۲۷ تن از کارکنان رسمی سپاه کشته شدند. ایران بعد از آن انفجار او را «پدر صنایع موشکی ایران» نامید.
ایران بروز انفجار در پادگان امام علی در خرمآباد در آخرین روز مهرماه سال ۱۳۸۹ را نیز که رسانههای غرب مدعی نگهداری موشکهای شهاب ۳ در آن بودند و به کشته شدن ۱۸ نظامی انجامید، ناشی از «آتشسوزی اتفاقی» توصیف کرد.
ایران که در آن سالها «ترور» شماری از «دانشمندان هستهای» خود را به اسرائیل نسبت میداد، هیچگاه رسماً میان عوامل خارجی با انفجارهای دو پادگان خرمآباد و بیدگنه ارتباطی قائل نشد.
اما در سریال جاسوسی- اطلاعاتی «گاندو» که از تلویزیون ایران پخش شد و دستاندرکارانش مدعی بودند آن را بر اساس مستندات و از جمله اطلاعات سایت افشاگر ویکیلیکس ساختهاند، انفجار پادگان بیدگنه به اسرائیل نسبت داده شد، هرچند پیش از آن نیز برادر آقای طهرانی مقدم از «جنایتی تروریستی» که عامل آن رویداد شد، سخن گفته بود.
بیشتر در این باره:
پس از آن حادثه، اهود باراک، وزیر دفاع وقت اسرائیل، گفت «ما نمیدانیم در آن پادگان چه اتفاقی افتاده، اما (شمار کشتهها) بیش از این هم باشد، خوشحال میشویم» که نشان میداد سیاست اسرائیل در این موارد «نه تأیید نه تکذیب» است و در مجموع رد یا تأیید حدسیات و گمانها دشوار است و بهسادگی قابل داوری نیست.
روزنامه نیویورکتایمز این هفته با نگاهی به مفروضات در ارتباط با عوامل پشت انفجار اخیر در منطقه شرق تهران، به نقل از «مقامات اسرائیلی»، هر گونه قائل شدن ارتباط میان اسرائیل با این رویداد را رد کرد.
همزمان با تشدید تناوب بروز سوانح مشکوک در ایران، ایگال یونا، رئیس ستاد سایبری اسرائیل، روز پنجم تیرماه از «فرا رسیدن زمستان سایبری» سخن گفته بود.
آقای یونا اشارهای به ایران نکرد، اما روزنامه «تایمز اسرائیل» سخنان او را با حمله سایبری چند هفته پیش منتسب به ایران علیه شبکه آبرسانی اسرائیل مرتبط دانست.
مقامات اسرائیل گفته بودند «حمله سایبری ایران» خسارت اندکی وارد کرده اما «رویدادی وخیم» و «بیسابقه» از حیث حمله به غیرنظامیان بوده زیرا هدف حمله، مسموم کردن آب شهروندان در روزهای اوج بحران کرونا و خانهنشینی مردم این کشور بوده است.
رسانههای اسرائیل نشان افتخاری را که این هفته سازمان اطلاعات ارتش کشورشان به واحد سایبری نظامی ارتش داد، به دلیل «موفقیت» در حمله سایبری اخیر به بندر رجایی در جنوب ایران، به تلافی تعرض به سامانه آبرسانی اسرائیل، عنوان کردند.
https://www.radiofarda.com/a/30703185.html
آژانس بینالمللی انرژی اتمی: از حادثه در تاسیسات نطنز مطلعیم
آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد، از حادثه گزارششده در تاسیسات هستهای نطنز که سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران نیز آن را تایید کرده، مطلع است.
مقامات ایران بدون اشاره به جزییات از وقوع حادثه در یکی از سولههای «محوطه باز» تاسیسات نطنز خبر دادهاند.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، گفته که «این رخداد هیچگونه تلفات جانی نداشته و لطمهای به فعالیتهای جاری این مجموعه نیز وارد نکرده است».
آژانس بین المللی انرژی اتمی روز پنجشنبه با انتشار توییتی اعلام کرد که با مقامات نظارتی ایران در تماس است و این نهاد همچنان میتواند به فعالیتهای خود جهت راستیآزمایی در تاسیسات نطنز ادامه دهد.
در این حال سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران اطمینان داده که در محل حادثه «هیچ نوعی از مواد هستهای نبوده» و به همین خاطر آلودگی ایجاد نشده است.
این حادثه تنها یک هفته پس از انفجار در شرق تهران به وقوع پیوسته است. مقامات ایرانی میگویند آن انفجار مربوط به «یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین» بوده و «تلفاتی در بر نداشت». اما برخی گزارشها حکایت از آن دارد که محل انفجار منطقه خجیر تهران است.
https://www.radiofarda.com/a/iran-supreme-council/30704708.html
شورای عالی امنیت ملی ایران: علت حادثه نطنز به دلیل ملاحظات امنیتی فعلا اعلام نمیشود
۱۳/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرد که علت حادثه در تاسیسات هستهای نطنز مشخص شده است، اما به دلیل «ملاحظات امنیتی» فعلا دراینباره اطلاعرسانی نمیشود.
بخشی از تاسیسات هستهای ایران بامداد پنجشنبه ۱۲ تیر ماه دچار سانحه شد که اگرچه مقامات جمهوری اسلامی درباره علت آن توضیحی ندادهاند، اما طی این فاصله گزارشهایی حاکی از احتمال «خرابکاری» در آنجا منتشر شده است.
بیشتر در این باره:
گزارش روزنامه نیویورکتایمز از جمله این موارد است که به نقل از یک منبع اطلاعاتی میگوید، این خرابکاری بر اثر کار گذاشتن یک «وسیله انفجاری» در تاسیسات نطنز بوده است.
در این حال کیوان خسروی، سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران، گفت: «بررسیهای فنی و امنیتی انجام شده علت وقوع حادثه در مجتمع هستهای شهید احمدی روشن نطنز را بهشکل دقیق مشخص کرده است، [اما] بهدلیل برخی ملاحظات امنیتی علت و چگونگی بروز این حادثه در زمان مناسب اعلام میشود.»
بر اساس ارزیابی اولیه کارشناسان که با تطبیق عکسهای منتشرشده توسط سازمان انرژی اتمی ایران و تصاویر ماهوارهای گوگل انجام شده، محل «حادثه» مرکز مونتاژ سانتریفیوژ ایران بوده است.
بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران نیز گفته است که این حادثه در یکی از سولهها و در فضای باز و فاقد مواد هستهای رخ داد، و اگرچه آلودگی ایجاد نکرده و تلفات انسانی هم نداشته است، اما خسارات مالی و مادی به بار آورده است.
بیشتر در این باره:
کمتر از یک هفته قبل از این رخداد انفجار مهیبی در شرق تهران به وقوع پیوست که مقامات ایرانی مکان آن را منطقه عمومی پارچین و علت آن را نیز حادثه در مخزن گاز عنوان کردند.
با این حال بررسی ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود نشان میداد محل انفجار منطقه خجیر تهران است که گفته میشود بخشی از صنایع موشکی ایران در تونلهای زیرزمینی آنجا مستقر است.
این رخدادها در ده سالگی حمله سایبری استاکسنت به سانتریفیوژهای سایت نطنز رخ میدهد که بر اساس گزارشها، سازمان اطلاعات آمریکا، و موساد اسرائیل آن را طراحی کردند.
روز پنجشنبه نیز به دنبال حادثه در تاسیسات هستهای نطنز یادداشتی در خبرگزاری دولت، ایرنا و دو خبرگزاری ایسنا و ایلنا منتشر شد که به ارزیابی واکنش حکومت ایران در قبال این رخداد میپرداخت.
در این یادداشت با اشاره به خبرهای مربوط به نطنز آمده است که اگر «نشانههایی از عبور» آمریکا و اسرائیل «از خطوط قرمز» مشاهده شود، باید در «راهبرد مواجهه و مقابله با وضعیت جدید» تجدیدنظر اساسی شود.
تاکنون وزارت خارجه آمریکا صرفا اعلام کرده که اخبار پیرامون این حادثه را دنبال میکند.
https://www.radiofarda.com/a/khojir-natanz-blast/30704909.html
از نطنز تا خجیر؛ آیا «آن» اتفاق افتاد؟
۱۳/تیر/۱۳۹۹
- نیوشا بقراطی
آیا آن اتفاقی که طی بیش از یک دهه گذشته درباره اش صحبت و گمانه زنی شده بود، سرانجام در یک هفته گذشته رخ داد؟ حمله محدود به تأسیسات اتمی و نظامی، همواره یکی از گزینه های مطرح در مواجهه با برنامه اتمی ایران بوده است و بحث های مفصلی پیرامون آن صورت گرفته است.
اکنون طی یک هفته، دست کم دو رخداد به این گمانه دامن زده که شاید آنچه در تمامی این سال ها به عنوان یک گزینه نظامی/ تخریبی مطرح بوده، جامه عمل پوشانده شده است؛ انفجار در خجیر در نزدیکی تأسیسات نظامی جنجالی پارچین و انفجار در مرکز مونتاژ سانتریفیوژ بزرگ ترین تاسیسات اتمی ایران در نطنز.
مقامات جمهوری اسلامی هر دو را «حادثه» توصیف می کنند. اما منابع مختلف، احتمالات دیگری را مطرح می کنند.
EMBED SHARE
ساعت ششم - از نطنز تا خجیر؛ آیا «آن» اتفاق افتاد؟
by رادیو فردا
EMBED SHARE
The code has been copied to your clipboard.
The URL has been copied to your clipboard
No media source currently available
0:0054:130:00
لینک مستقیم
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به نقل از یک منبع اطلاعاتی نوشته است که «حادثه» نطنز احتمالا ناشی از یک عملیات عامدانه بوده است. این عملیات به نوشته نیویورک تایمز بر اثر کار گذاشتن یک «وسیله انفجاری» در تأسیسات نطنز صورت گرفته و بخشهای مختلف این تاسیسات را که روی زمین قرار دارند تخریب کرده است.
حدود ۱۲ ساعت پیش از اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایدی کوهن، روزنامهنگار و تحلیلگر اسرائيلی، در توئیتی برای اولین بار به وقوع حادثه در نطنز اشاره کرده، و نوشته بود که این حادثه ناشی از «بمباران» ارتش اسرائیل بوده است.
تاکنون کارشناسان فنی و همچنین منابع اسرائیلی ادعای آقای کوهن را تأیید نکردهاند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نیز گفته است که دولتش در این باره واکنش نشان نخواهد داد.
در همین حال برخی منابع تأییدنشده دیگر، بحث عملیات «خرابکاری» نیروهای نفوذی در ساختار امنیتی جمهوری اسلامی را مطرح کرده اند.
کدام سناریو محتملتر است؟ این پرسش محوری ما در این برنامه است.
https://www.radiofarda.com/a/Fire-breaks-out-at-Iranian-power-plant/30706228.html
آتشسوزی در نیروگاه زرگان، نشت کلر در مجتمع کارون، تکذیب انفجار در مجتمع تندگویان
۱۴/تیر/۱۳۹۹
مقامهای ایران علت وقوع آتشسوزی در نیروگاه زرگان اهواز را «اتصالی یکی از ترانسها» اعلام کرده و از مهار کامل آن خبر دادهاند؛ همزمان گزارشی از نشت کلر در مجتمع پتروشیمی کارون گزارش شده و آتشسوزی در پتروشیمی تندگویان نیز تکذیب شده است.
آتشسوزی در زرگان
خبر آتشسوزی در نیروگاه زرگان که در جاده اهواز – مسجدسلیمان واقع شده است بعدازظهر شنبه ۱۴ تیر منتشر شد و ابتدا رئیس سازمان آتشنشانی اهواز علت آن را انفجار یکی از ترانسها ذکر کرد اما ساعتی بعد یک مقام صنعت برق هرگونه انفجار را تکذیب کرد.
ابراهیم قنبری، رئیس آتشنشانی اهواز، به رسانهها گفته بود: ساعت سه و نیم عصر شنبه يكي از ترانسهاى این نیروگاه «به دلیل افزايش دما دچار انفجار و آتشسوزی شد» اما با حضور پنج دستگاه خودرو آتشنشانی به همراه ۱۶ آتشنشان، این حریق بدون تلفات مهار شد.
با این حال ساعتی بعد مصطفی رجبی مشهدی، سخنگوی صنعت برق، علت آتشسوزی را «اتصالی یکی از ترانسفورماتورهای نیروگاه» ذکر کرد و به خبرگزاری تسنیم گفت: «هیچگونه انفجاری در نیروگاه زرگان اهواز گزارش نشده» است.
همچنین به گفته این مقام صنعت برق ایران، در حال حاضر واحد بخار این نیروگاه در حال بهرهبرداری است اما واحد گازی آن فعلا از مدار خارج شده است.
سخنگوی صنعت برق مدت اطفای آتشسوزی را «حدود ۲۰ دقیقه» و رئیس آتشنشانی اهواز مدت آن را دو ساعت ذکر کردهاند.
نشت کلر در مجتمع کارون
روز شنبه همچنین خبرگزاری ایرنا از «نشت گاز کلر» در مجتمع پتروشیمی کارون و مصدوم شدن ۷۰ تن بر اثر استنشاق این گاز گزارش داد.
امید شهیدینیا، مدیر شرایط اضطراری منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر، گفته است این حادثه بعدازظهر شنبه پس از آن روی داد که هنگام «عملیات تخلیه کلر از مخزن ایزوتانک، اتصالات فلکسیبل جوینت این مخزن دچار پارگی شد».
به گفته وی، هفتاد تن از کارکنان پتروشیمی کارون در معرض استنشاق گاز کلر قرار گرفتند و «بیشتر آنها پس از رسیدگی پزشکی مرخص شدند» و «تعداد اندکی» به بیمارستان ماهشهر منتقل شدند.
این مسئول محلی همچنین گفت که «علت حادثه در دست بررسی است».
مجتمع پتروشیمی کارون در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر، در استان خوزستان، واقع شده است.
مجتمع تندگویان
روز شنبه مقامهای مجتمع پتروشیمی تندگویان، در اهواز، خبر وقوع انفجار و آتشسوزی در این مجتمع را تکذیب کردند.
شرکت پتروشیمی تندگویان هرگونه انفجار و آتشسوزی در این مجتمع را تکذیب کرده و گفته است: «هیچ گونه حادثهای در پتروشیمی شهید تندگویان به وقوع نپیوسته و در حال حاضر تمامی واحدهای شرکت در مدار تولید قرار دارند».
روشن نیست که چنین خبری چه زمانی و در کدام رسانه منتشر شده بود اما روابط عمومی این مجتمع خواسته است «در راستای حفظ منافع ملی و جلوگیری از انتشار اخبار کذب و شایعه که خواسته دشمنان کشور است» رسانهها صحت و سقم خبرهای مربوط را از این روابط عمومی پیگیری کنند.
بیشتر در این باره:
در دو ماه اخیر سلسلهای از آتشسوزیها و انفجارها در جنگلها، مناطق شهری و مراکز صنعتی ایران روی داده است که از جمله تازهترین موارد آن میتوان به انفجار در تأسیسات هستهای نطنز، انفجار در شرق تهران که مقامهای جمهوری اسلامی محل وقوع آن را «پارچین» و تحلیگران محل آن را «خجیر» ذکر میکنند، انفجار و آتشسوزی در یک مرکز درمانی در تهران و آتشسوزی در نیروگاه زرگان اهواز اشاره کرد.
شورای عالی امنیت ملی دستکم در یک مورد، انفجار در نطنز، گفته است علت وقوع مشخص شده اما آن را اعلام نمیکند.
گمانههایی درباره «خرابکاری» نیز در رسانههای بینالمللی منتشر شده است.
https://www.radiofarda.com/a/liberman-netanyahu-natanz/30710459.html
لیبرمن: نتانیاهو دهان «منبع اطلاعاتی» درباره حمله اسرائیل به نطنز را ببندد
۱۶/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
وزیر دفاع پیشین اسرائیل تلویحا گفته است «منبع اطلاعاتی از خاورمیانه» که روزنامه نیویورک تایمز دو بار در روزهای گذشته با استناد به او، اسرائیل را عامل انفجار در سایت هستهای نطنز در ایران معرفی کرده، ارشدترین مقام اطلاعاتی اسرائیل است.
به نوشته تایمز اسرائیل، اشاره آویگدور لیبرمن ظاهرا به یوسی کوهن، رییس موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل است.
آقای لیبرمن دوشنبه ۱۶ تیر در گفتوگو با رادیوی ارتش کشورش، بدون بردن نام یوسی کوهن، گفت تمام مقامات جامعه اطلاعاتی اسرائیل به خوبی آگاه هستند که فردی که منبع اطلاعاتی اخیر بوده، کیست و تنها بنیامین نتانیاهو میتواند «دهان او را ببندد».
روزنامه نیویورک تایمز ابتدا ۱۳ تیر، یک روز پس از رویداد سایت اتمی نطنز، به نقل از «یک منبع اطلاعاتی خاورمیانه» بدون بردن نام او نوشته بود که اسرائیل در پشت پرده این اقدام بوده است.
اما ساعاتی بعد از آنکه بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، ۱۵ تیر در گفتوگو با رادیوی دولتی کشورش اظهار داشت که همه رویدادهای اتفاق افتاده در سایتهای اتمی ایران را «لزوما نباید به اسرائیل ربط داد»، روزنامه نیویورک تایمز شامگاه یکشنبه بار دیگر به نقل از «یک منبع اطلاعاتی در خاورمیانه» اسرائیل را عامل این انفجار عنوان کرد.
نیویورک تایمز در گزارش ۱۵ تیر این بار منبع اطلاعاتی خود را فردی «ارشد» نامید و به نقل از او نوشت که این اقدام از طریق انفجار بمب قوی صورت گرفت.
نیویورک تایمز در این گزارش به نقل از یک فرمانده سپاه پاسداران نیز بدون ذکر نام او نوشت که انفجار بمب قوی موجب وارد شدن خسارات سنگین به تاسیسات نطنز شد و ایران احتمال انجام انفجار از طریق سایبری را رد کرده است.
به نوشته این روزنامه بمب پرقدرت در مرکز تولید سانتریفیوژهای نسل جدید در سایت اتمی نطنز و با هدف ایجاد تاخیر در روند سرعت برنامه غنی سازی اورانیوم ایران منفجر شد.
بیشتر در این باره:
سازمان انرژی اتمی ایران یکشنبه تایید کرده بود که رویداد نطنز «خسارات قابل توجهی» به بار آورده که روند نصب تجهیزات گریز از مرکز در این سایت را در «میان مدت» با تاخیر روبرو میکند.
شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرده که دلیل دقیق حادثه نطنز روشن شده ولی اعلام آن «به زمان مناسب» موکول میشود.
اسرائیل از بیش از یک دهه پیش، برنامه هستهای ایران را در کنار طرحهای توسعه موشکهای برد بلند و سیاستهای گسترش نفوذ منطقهای حاکمان تهران، در شمار تهدیدهای جدی برای خود و نیز برای منطقه و حتی جهان معرفی کرده است.
طراحی و رخنه دادن ویروس رایانهای استاکسنت در برنامه هستهای ایران در دهه گذشته که به اذعان مقامات ایران پیشرفت برنامه اتمی این کشور را با تاخیر روبرو کرد، به اسرائیل و آمریکا با همکاری سازمان اطلاعات هلند و شرکت آلمانی زیمنس نسبت داده شده بود.
اما این نخستین بار است که مقامات ارشد اطلاعاتی احتمالی از اسرائیل کشور خود را با «انفجار بمب پرقدرت» در درون یکی از مهمترین مراکز هستهای ایران مرتبط میکنند.
نورنیوز، سایت مرتبط با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در سه مقاله در روزهای گذشته، تاکید کرده است که حادثه نطنز «برای ایران واجد اهمیت راهبردی است».
نورنیوز ۱۵ تیر در مقالهای نوشت «بدون شک تصمیم ایران برای موکول کردن اعلام چیستی این رخداد به آینده را باید از نقطه نظر زمان مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات راهبردی مورد توجه و ارزیابی قرار داد».
خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، نیز ۱۶ تیر نوشت چه این اتفاق کار اسرائیل باشد و چه نباشد، «همچنان ابتکار عمل در دست ایران است که تصمیم بگیرد که اگر کار آنها باشد، در چه زمانی و به چه نحو به آن پاسخ دهد».
تسنیم در همین حال افزود «اما مسئله کلانتر اینجاست که اگر دولت و نخبگان ایران در فضای عملیات روانی پیچیده کنونی در محاسباتشان دچار اختلال و خطا نشوند و ایدههای درونزا و غیر منفعلانهای برای خروج از مشکلات فعلی داشته باشند، آمریکا و اسرائیل ضربهای خواهند خورد که مسائلی مانند نطنز اساسا در حاشیه آن هم نیست؛ هرچند قاعدتا مسئله نطنز نیز به نوبه خود، و متناسب با ابتکار عملی ایران، پیگیری خواهد شد. چه اسرائیل بخشی ازماجرا باشد و چه نباشد».
در حالی حادثه در سایت هستهای نطنز رخ داده که پرونده تخلفات هستهای ایران در آستانه ارجاع احتمالی به شورای امنیت سازمان ملل متحد است و آمریکا و اسرائیل بر لزوم بازگشت تحریمهای سخت و نیز تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران اصرار دارند.
اسرائیل همچنین با هدف تشدید رصد اطلاعاتی از برنامههای هستهای، موشکی و سایر تحرکات ایران، بامداد ۱۶تیر ماهواره جاسوسی افق۱۶ را با «موفقیت» به فضا پرتاب کرد.
در حالی که انفجار سایت نطنز با طیفی از رویدادهای مشکوک دیگر در ایران از جمله انفجار در نزدیکی پارچین در شرق تهران همراه بوده که بخشی از توسعه برنامه موشکی ایران است، «مقام ارشد اطلاعاتی خاورمیانه» به نیویورک تایمز گفته بود که اسرائیل غیر از رویداد نطنز، در سایر انفجارهای ایران نقش نداشته است.
در این میان، به گزارش رسانههای اسرائیل، آویگدور لیبرمن در اشاره تلویحی به اینکه رییس موساد خود عامل درز دادن گزارش در خصوص مسئولیت اسرائیل در انفجار نطنز است، گفت «من انتظار دارم که نخست وزیر دهان او را ببندد؛ مخصوصا از زمانی که او (یوسی کوهن) کارزار خود را در حزب لیکود آغاز کرده» و درز دادن این خبر «بخشی از رقابتهای سیاسی درون حزبی برای رهبری حزب بوده است».
این گفته آویگدور لیبرمن در این زمینه است که نام یوسی کوهن به عنوان کسی که ممکن است بعد از ریاست موساد وارد دنیای سیاست شده و پس از خروج بنیامین نتانیاهو از رهبری حزب لیکود به این مقام و نخست وزیری چشم داشته باشد، در رسانههای اسرائیل مطرح است.
بنیامین نتانیاهو یکشنبه ریاست یوسی کوهن بر سازمان موساد را تا ۱۰ تیر سال ۱۴۰۰ خورشیدی تمدید کرد که رسانههای اسرائیل دلیل آن را ادامه تقابل با ایران در چارچوب موساد در یک موقعیت مهم برای این کشور عنوان کردند.
به نوشته تایمز اسرائیل، هم رییس سازمان جاسوسی اسرائیل و هم آویگدور لیبرمن در گذشته مظنون به درز دادن اطلاعات بودهاند.
یوسی کوهن سال گذشته انجام مصاحبه با یک روزنامه یهودیان متعصب را که در آن به سرنوشت احتمالی قاسم سلیمانی، سو قصد به جان سران حماس و نیز تمایلات سیاسی خود بعد از پایان دوران ریاست موساد اشاره کرد، چند روز پس از انتشار آن، تکذیب کرد.
آویگدور لیبرمن نیز بهمن پارسال فاش کرد که رییس موساد و یک فرمانده ارشد ارتش اسرائیل سفری محرمانه به قطر داشتهاند که با وجود مخالفت اداره سانسور اسرائیل با این افشاگری، حزب آقای لیبرمن از گفته او دفاع کرد.
https://www.radiofarda.com/a/iran--officials-deny-new-explosion-in-western-tehran/30717998.html
انفجار در شهر قدس تکذیب شد؛ اداره برق: مانور بود
۲۰/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
مقامهای رسمی شهر قدس در استان تهران روز جمعه وقوع انفجار در این منطقه را تکذیب کردند و قطعی موقت برق در شهر قدس را ناشی از «فعالیت» اداره برق این شهرستان اعلام کردند.
اظهارات آنها پس از آن بیان میشود که پنجشنبه شب شماری از کاربران شبکههای اجتماعی از شنیده شدن صدای انفجار و قطعی برق در غرب استان تهران خبر دادند.
لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس، روز جمعه، ۲۰ تیر در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفت که «هیچ انفجاری» در شهر قدس و حتی گرمدره اتفاق نیفتاده است.
خانم واثقی اضافه کرد: «هیچ یک از نهادهای امنیتی صدای انفجار را در قدس و گرمدره تائید نمیکنند و خبرهای منتشرشده شایعه بوده است.»
به گفته وی، قطعی برق در این منطقه نیز تنها «پنج» دقیقه به طول انجامیده و مربوط به فعالیت ساعت ۱۰ پنجشنبه شب کارکنان اداره برق، روبهروی بیمارستان «۱۲ بهمن» شهر قدس بوده است.
بیشتر در این باره:
خبرگزاری ایلنا نیز به نقل از مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو نوشته علت «قطعی گذرای» برق شب گذشته در شهر قدس مربوط به «مانور بهرهبرداری» بوده است.
آنطور که میثم جعفرزاده گفته، با توجه به «تعدد مانورها» در شبکه برق، امکان قطعی برق وجود دارد.
به گزارش ایسنا، وی وضعیت فعلی شبکه برق در شهر قدس را «کاملا نرمال» و در حال «بهرهبرداری» عنوان کرده و افزود درباره این که انفجاری در این منطقه رخ داده یا نه «اطلاعی» ندارد، اما انفجاری در شبکه برق شهر قدس رخ نداده است.
پیشتر حسین حقوردی، نماینده شهریار و شهر قدس در مجلس یازدهم نیز انفجار در حوزه نمایندگی خود را تکذیب کرده و علت قطعی برق را نیز فعالیت «دوستان اداره برق» عنوان کرده بود.
خبرگزاری فارس در عین حال نوشته، خبرها و تصاویری مبنی بر شنیدن صدای انفجار و قطعی برق در غرب استان تهران در فضای مجازی، مربوط به «بمباران غزه» از سوی اسرائیل است.
در دو ماه اخیر سلسلهای از آتشسوزی و انفجار در جنگلها، مناطق شهری و مراکز صنعتی ایران روی داده که از جمله تازهترین موارد آن میتوان به انفجار در تأسیسات هستهای نطنز، انفجار در شرق تهران که مقامهای جمهوری اسلامی محل وقوع آن را «پارچین» و تحلیگران محل آن را «خجیر» ذکر میکنند، انفجار و آتشسوزی در یک مرکز درمانی در تهران و آتشسوزی در نیروگاه زرگان اهواز اشاره کرد.
شورای عالی امنیت ملی دستکم در یک مورد، انفجار در نطنز، گفته است علت وقوع مشخص شده اما آن را اعلام نمیکند.
گمانههایی درباره «خرابکاری» نیز در رسانههای بینالمللی منتشر شده است.
https://www.radiofarda.com/a/iran-natanz-nuclear-facility-explosion-new-york-times/30719935.html
نیویورک تایمز: انفجار در نطنز، برنامه اتمی ایران را تا دو سال به تاخیر میاندازد
۲۰/تیر/۱۳۹۹
- رادیو فردا
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی از حادثه انفجار در تاسیسات هستهای نطنز نوشت که این رخداد برنامه هستهای ایران را تا دو سال با تاخیر مواجه میکند.
این گزارش که روز جمعه ۲۰ تیر منتشر شده است، میگوید تصاویر جدید ماهوارهای از محل انفجار نشان میدهد که حجم تخریب به مراتب بیشتر از آنچه بوده است که هفته گذشته به نظر میرسید.
نیویورک تایمز سپس اظهارات دو مقام امنیتی را بازتاب داده است که به ارزیابیهای جدید دولتهای ایالات متحده و اسرائیل از این رخداد اشاره دارد و ادعا میکند که چیزی تا مدت دو سال طول میکشد تا ایران برنامه هستهای خود را به نقطهای برساند که پیش از این انفجار بود.
بیشتر در این باره:
نتیجه یک تحقیق تایید شده نیز نشان میدهد که بیش از یک سال زمان لازم است تا ایران ظرفیت پیشین خود برای تولید سانتریفیوژ را بازیابد.
ایران تایید کرده که روز دوازدهم تیر ماه در تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز انفجاری رخ داده اما درباره دلیل آن هنوز توضیحی نداده است.
به گفته رئيس سازمان انرژی اتمی ایران، «سناریوهای مختلف» درباره حادثه نطنز در حال بررسی است و «نتایج قطعی» این بررسیها به زودی اعلام میشود. قبل از او نیز شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرده بود که علت حادثه در تاسیسات هستهای نطنز مشخص شده است، اما به دلیل «ملاحظات امنیتی» فعلا دراینباره اطلاعرسانی نمیشود.
با این حال گزارشهایی حاکی از احتمال «خرابکاری» یا «حمله» به تاسیسات هستهای منتشر شده است. نیویورک تایمز نیز مینویسد که ظاهرا اسرائیل این حمله را مهندسی کرده است. این رسانه اما هشدار میدهد که چنین اقدامی میتواند تنشها میان ایران و ایالات متحده را وارد مرحله خطرناکی بکند.
نیویورک تایمز مینویسد که برخی مقامات مطلع از ماوقع، پیچیدگی انفجار در تاسیسات نطنز را با حمله سایبری استاکسنت به تاسیسات هستهای ایران در یک دهه قبل مقایسه میکنند که طراحی آن برای بیش از یک سال طول کشید.
فرضیه ابتدایی درباره انفجار در تاسیسات نطنز بر این بود که مواد منفجره در نزدیکی خط لوله گاز کار گذاشته بود، اما برخی کارشناسان نیز احتمال دادهاند که انفجار در نتیجه یک حمله سایبری رخ داده است.
تنها یک هفته قبل از این رخداد نیز انفجار مهیبی در شرق تهران به وقوع پیوست که مقامات جمهوری اسلامی آن را ناشی از انفجار در مخازن گاز منطقه پارچین اعلام کردند. اما بررسیها نشان میداد که این انفجار در منطقه خجیر رخ داده، جایی که ایران برنامه موشکی خود را پیش میبرد.
نیویورک تایمز مینویسد اگر چه ایران توضیح اندکی درباره علت این انفجارها داده اما با توجه به این شرایط مقامات غربی انتظار دارند دست به برخی اقدامات تلافیجویانه بزند که این اقدامات شاید حملاتی به نیروهای آمریکایی و متحدان آن در عراق باشد یا شاید حملات سایبری چنان که قبلا نیز چنین حملاتی را علیه موسسات اقتصادی آمریکا ترتیب داده بود یا حملهای که اسرائیل میگوید متوجه سیستم ذخیره آب این کشور بوده است.
https://www.radiofarda.com/a/Fire-at-Natural-Gas-Condensate-facility-in-Fariman/30724271.html
انفجار و آتشسوزی در کارخانه میعانات گازی فریمان «خسارات زیادی برجای گذاشت»
مقامهای محلی در استان خراسان رضوی از مهار آتشسوزی در یک شرکت تولیدکننده میعانات گازی در شهرستان فریمان خبر دادهاند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، رئیس آتشنشانی شهرک کاویان در فریمان گفت: «انفجار در یک شرکت تولیدکننده مایع گازهای قابل اشتعال موجب شد تا خسارات زیادی به این شرکت و شرکت همجوار وارد شود».
جواد جهاندوست همچنین با اشاره به اینکه این حادثه تلفات جانی نداشت گفته است حضور به موقع آتشنشانان باعث جلوگیری از وقوع انفجار در دو مخزن دیگر شد.
این مقام آتشنشانی همچنین با اشاره به اینکه شش مخزن این کارخانه درگیر آتش شده بود و یکی از مخازن به دلیل انفجار به بیرون پرتاب شد، به خبرگزاری مهر گفت سپاه و نیروی انتظامی در «کنترل و مهار این حادثه» نقش داشتند و علت وقوع این انفجار در دست بررسی است.
شهرک صنعتی کاویان که این کارخانه در آن واقع شده در جاده مشهد - فریمان است.
در دو ماه اخیر سلسلهای از آتشسوزیها و انفجارها در مناطق شهری و مراکز صنعتی ایران روی داده است که از جمله تازهترین موارد آن میتوان به انفجار در تأسیسات هستهای نطنز، انفجار در شرق تهران که مقامهای جمهوری اسلامی محل وقوع آن را «پارچین» و تحلیگران محل آن را «خجیر» ذکر میکنند، انفجار و آتشسوزی در یک مرکز درمانی در تهران و آتشسوزی در نیروگاه زرگان اهواز اشاره کرد.
شورای عالی امنیت ملی دستکم در یک مورد، انفجار در نطنز، گفته است علت وقوع مشخص شده اما آن را اعلام نمیکند. گمانههایی درباره «خرابکاری» نیز در رسانههای بینالمللی منتشر شده است.
آتشسوزی گسترده در کارخانه لنجسازی بوشهر
مدیرکل مدیریت بحران استان بوشهر اعلام کرد آتشسوزی گسترده در کارخانه لنجسازی این استان، منجر به سوختن دستکم هفت شناور شده است.
آنطور که خبرگزاری تسنیم روز چهارشنبه ۲۵ تیر به نقل از جهانگیر دهقانی گزارش داده است، این آتشسوزی هنوز خاموش نشده و علت آن نیز مشخص نیست.
آتشسوزی در کارخانه لنجسازی استان بوشهر ساعت یک بعدازظهر امروز رخ داد و به علت «وزش باد شدید و نوع مواد بهکار رفته فایبرگلاس در ساخت لنج»، آتش شدت گرفته است.
دهقانی گفته هنوز میزان خسارت وارد شده به این کارخانه مشخص نیست، اما به کسی خسارت جانی وارد نشده است.
در دو ماه اخیر آتشسوزیهایی در مناطق مختلفی از ایران از جمله در اراضی و مراتع و جنگلها و برخی مناطق شهری و مراکز صنعتی ایران روی داده است.
از جمله این موارد میتوان به حادثه در یک ساختمان تأسیسات هستهای نطنز، انفجار در شرق تهران که مقامهای جمهوری اسلامی محل وقوع آن را «پارچین» و تحلیگران، محل آن را «خجیر» ذکر میکنند، انفجار و آتشسوزی در یک مرکز درمانی در تهران و آتشسوزی در نیروگاه زرگان اهواز اشاره کرد.
شورای عالی امنیت ملی دستکم در یک مورد، انفجار در نطنز، گفته است علت وقوع مشخص شده اما آن را اعلام نمیکند. گمانههایی درباره «خرابکاری» نیز در رسانههای بینالمللی منتشر شده است.
https://www.isna.ir/news/99042014701/%D9%87%DB%8C%DA%86-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82-%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
هیچ انفجاری در تاسیسات برقی اتفاق نیفتاده است
مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو گفت: در حال حاضر شبکه برق کشور کاملا پایدار است و هیچگونه مشکلی برای تامین برق شهر قدس و غرب تهران وجود ندارد.
میثم جعفرزاده در گفت و گوبا ایسنا، با بیان اینکه در ساعتی که اعلام شد انفجار رخ داده است هیچ گونه قطعی برقی در کشور نداشتیم و فقط در ساعت ۱ بامداد یعنی قبل از انتشار خبر انفجار یک قطعی گذرا سمت شهر قدس اتفاق افتاد که ارتباطی با این مساله نداشت.
وی با بیان اینکه این خاموشی کاملا عادی بود و ظرف چند دقیقه به طور کامل برطرف شد، تاکید کرد: زمانی که گفته شد انفجار صورت گرفته هیچ گونه قطعی برق در شبکه وجود نداشت و اکنون نیز شبکه کاملا نرمال است.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو با تاکید بر اینکه در حال حاضر شبکه برق تهران بدون هیچ مشکلی مشغول به کار است، تصریح کرد: اخبار منتشر شده در این رابطه هیچ ارتباطی با بخش برق ندارد و در این حوزه شرایط کاملا نرمال است.
جعفرزاده با بیان اینکه خبر انفجار نیز تایید نشده و ابعاد این مساله مشخص نیست، گفت: این انفجار در هیچ کدام از تاسیسات برقی اتفاق نیافتاده و تمام تاسیسات برقی سالم است.
بامداد امروز اخباری مبنی بر شنیده شدن صدایی شبیه انفجار در غرب استان تهران در شبکههای اجتماعی منتشر شده که تاکنون تایید نشده است. در همین رابطه حسین حقوردی، نماینده مردم شهریار و شهر قدس در مجلس یازدهم تاکید کرد که شب گذشته هیچ گونه انفجاری در این منطقه رخ نداده و فقط به سبب فعالیت اداره برق قطعی برق در شهرستان قدس داشتهایم.
https://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:vThrEqMPgGgJ:https://iranintl.com/%25D8%25A7%25D9%258A%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2586/%25D8%25A2%25D8%25B3%25D9%2588%25D8%25B4%25DB%258C%25D8%25AA%25D8%25AF%25D9%25BE%25D8%25B1%25D8%25B3-%25D8%25A7%25D9%2586%25D9%2581%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25B1-%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D8%25B4%25D8%25B1%25D9%2582-%25D8%25AA%25D9%2587%25D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2586%25D8%258C-%25D9%2585%25D8%25B1%25D8%25A8%25D9%2588%25D8%25B7-%25D8%25A8%25D9%2587-%25DB%258C%25DA%25A9-%25D8%25B3%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AA-%25D9%2585%25D9%2588%25D8%25B4%25DA%25A9%25DB%258C-%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA+&cd=1&hl=en&ct=clnk&gl=ir
آسوشیتدپرس: انفجار در شرق تهران، مربوط به یک سایت موشکی است
آسوشیتدپرس بر اساس تصاویر ماهوارهای اعلام کرد انفجاری که شامگاه جمعه صدای آن در تهران شنیده شد، مربوط به منطقهای کوهستانی در شرق این شهر است که به عقیده کارشناسان مجموعهای از تونلهای زیرزمینی و مراکز تولید موشک در آنجا قرار دارد.
این خبرگزاری، روز شنبه، در گزارشی نوشت انفجار بامداد جمعه که منجر به ایجاد یک حباب آتشین بزرگ در آسمان حوالی تهران شد، همچنان مبهم است، همانطور که علت این انفجار هنوز مشخص نیست.
آسوشیتدپرس با «غیرعادی» خواندن واکنش دولت ایران به این انفجار، تاکید میکند که این امر «ماهیت حساس» آن منطقه نشان میدهد که بازرسان بینالمللی معتقدند جمهوری اسلامی دو دهه پیش آزمایشهای هستهای برای دستیابی به سلاح هستهای انجام میداده است.
این خبرگزاری سپس به گزارش صداوسیمای جمهوری اسلامی از این انفجار اشاره میکند که در آن اعلام میشود این انفجار مربوط به «مخازن گاز در منطقه پارچین» بوده است، اما آسوشیتدپرس تاکید میکند تصاویر بر روی این مخازن متمرکز میماند و اطراف محل حادثه را نشان نمیدهد.
در حالی که داوود عبدی، سخنگوی وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران دلیل این حادثه را «نشست مخازن گاز» در «منطقه عمومی پارچین» اعلام کرد، آسوشیتدپرس این پرسش را مطرح میکند اگر این منطقه یک «منطقه عمومی» است، چرا مقامهای نظامی و نه مسئولان آتشنشانی پاسخگو هستند؟ پرسشی که گزارش صداوسیما به آن پاسخ نمیدهد.
آسوشیتدپرس مینویسد تصاویر ماهوارهای از حدود بیست کیلومتری شرق مرکز تهران، بوتهزار سوختهای را نشان میدهد که در تصاویر مربوط به چند هفته پیش از انفجار دیده نمیشد.
این خبرگزاری اضافه میکند ساختمان نزدیک این بوتهزار سوخته شبیه تاسیساتی است که در تصاویر پخش شده از صداوسیما دیده میشود. منطقه مخازن گاز در نزدیکی جایی واقع است که به عقیده کارشناسان تاسیسات ساخت موشکهای ایرانی خجیر در آن قرار دارد.
فابین هنز، محقق مرکز مطالعات عدم اشاعه جیمز مارتین وابسته به موسسه مطالعات میدلبری در کالیفرنیا به آسوشیتدپرس گفت به نظر میرسد این انفجار مربوط به تاسیسات گروه صنعتی شهید باکری است که موشک سوخت جامد تولید میکند.
مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی واشینگتن، تاسیسات خجیر را شامل «مجموعهای از تونلها که برخی از آنها برای مونتاژ سلاح مورد استفاده قرار میگیرد» معرفی کرده است.
آسوشیتدپرس اضافه میکند به نظر میرسد در ساختمانهای بزرگ صنعتی که در این منطقه واقع است و در تصاویر دیده میشود نیز کار ساخت موشکها صورت گرفته است.
آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا اعلام کرده که ایران در مجموع، بزرگترین برنامه تاسیسات زیرزمینی در خاورمیانه را داراست.
https://www.radiozamaneh.com/518132
انفجار در تهران: بیاطلاعی وزارت نیرو، تکذیب فرماندار قدس
FacebookTwitterBalatarinFlipboardPrintEmail
در پی انفجار در حوالی شهر قدس و منطقه گرمدره تهران و قطع برق، اولین واکنشهای مسئولان متناقض است. فرماندار قدس میگوید انفجاری رخ نداده و قطعی برق کوتاه و مربوط به یک بیمارستان بود. دفتر پدافند غیرعامل وزارت نیرو میگوید قطعی برق بهدلیل یک «مانور» متداول بود و از انفجار اطلاعی ندارد.
خبر انفجار در حوالی شهر قدس و منطقه گرمدره در غرب تهران در نخستین ساعات بامداد جمعه ۲۰ تیر / ۱۰ ژوئیه ابتدا از سوی برخی کاربران در شبکههای اجتماعی اعلام شد سپس خبرگزاری صدا و سیما صبح جمعه نوشت که برخی کاربران فضای مجازی از شنیده شدن صدای انفجار در غرب استان تهران در مناطق گرمدره و شهر قدس خبر میدهند.
برق شهر قدس و چند منطقه دیگر بین تهران و کرج هم قطع شد و در برخی از مناطق مجدداً بازگشت.
میثم جعفرزاده، مدیرکل دفتر پدافند غیرعامل و مدیریت بحران وزارت نیرو صبح جمعه گفت: «قطعی گذرای برق شب گذشته در شهر قدس مربوط به مانور بهرهبرداری بوده که با توجه به تعدد مانورها در شبکه برق، امکان این موضوع وجود دارد. در حال حاضر نیز شبکه در شرایط کاملاً نرمال در حال بهرهبرداری است.»
او تأکید کرد که این مانورها هر چند وقت یک بار ممکن است انجام شود.
جعفرزاده در مورد وقوع انفجار گفت: «اینکه اتفاق افتاده یا خیر اطلاعی ندارم، اما قطعی برق ربطی به انفجار نداشته است.»
این در حالی است که لیلا واثقی فرماندار قدس روز جمعه خبرهای منتشرشده درباره انفجار را «شایعه» دانست و در اینباره گفت: «هیچ انفجاری در شهرقدس و حتی گرمدره کرج اتفاق نیفتاده و قطعی برق مربوط به روبهروی بیمارستان ۱۲ بهمن در ساعت ۲۲ شب گذشته به مدت ۵ دقیقه بوده است.»
بهگفته واثقی هیچ یک از نهادهای امنیتی صدای انفجار در قدس و گرمدره را تأیید نمیکنند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نیز اعلام کرد: «تصویری که بهعنوان انفجار غرب تهران در فضای مجازی در حال انتشار است مربوط به بمباران رژیم صهیونیستی (اسرائیل) در غزه است.»
برخی کاربران شبکههای اجتماعی گمانهزنی کردهاند که انفجارها مرتبط به مقرهای سپاه پاسداران در بین گرمدره و شهر قدس باشد:
با این حال هنوز مشخص نیست که منبع صدای این انفجار یا انفجارها کجاست.
هفته گذشته در بامداد پنجشنبه ۱۲ تیر / ۲ ژوئیه نیز بخشی از تأسیسات روزمینی سایت هستهای نطنز دچار آتشسوزی شد. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران سه روز بعد از این رویداد اعلام کرد حادثه در سیلویی اتفاق افتاد که در آن سانتریفیوژهای نسل جدید برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو اورانیوم غنیشده بر اساس دستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی تولید میشد. شورای عالی امنیت ملی اعلام کرده که به دلایل حادثه در تأسیسات هستهای نطنز پی برده اما آن را فعلاً به سبب ملاحظات امنیتی اعلام نمیکند.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» آمریکا دوشنبه ۱۶ تیر / ۶ ژوئیه به نقل از یک مسئول اطلاعاتی مطلع در خاورمیانه که نام او افشا نشد نوشت، تلآویو مسئول «انفجار» در نطنز است و این «انفجار» به وسیله کار گذاشتن یک بمب انجام شده است.
https://www.radiozamaneh.com/517453
بررسی حادثه تأسیسات هستهای نطنز در مجلس
FacebookTwitterBalatarinFlipboardPrintEmail
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسهای که در کمیسیون امنیت ملی با حضور وزیر اطلاعات و نمایندگان سایر دستگاههای امنیتی برگزار شد، حادثه در سوله تولید سانتریفیوژهای پیشرفته در تأسیسات هستهای نطنز را از «زاویه امنیتی» بررسی کردند. ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی گفت در این نشست نتایج قابل توجهی به دست آمد. نماینده جبهه پایداری در سخنانی جنجالی پروتکل الحاقی و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای را مسئول حادثه جلوه داد. همزمان سخنگوی دولت روحانی احتمال دست داشتن اسرائیل در این حادثه را رد نکرد.
علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی سهشنبه ۱۷ تیر درباره گزارشهایی که در رسانهها درباره احتمال دست داشتن اسرائیل در حادثه نطنز منتشر شده گفت: «فرضیههای مربوط به علت حادثه از ابتدای وقوع به بررسی انجامیده و علت حادثه با اجماع نظر کارشناسان در حال تکمیل است. خوشبختانه این حادثه هیچ تلفات جانی نداشته و تشعشعات رادیواکتیو هم نداشته و تاثیری بر روند فعالیت صنعت هستهای صلحآمیز ما ندارد.»
حدود ساعت ۲ بامداد پنجشنبه ۱۲ تیر بخشی از تأسیسات روزمینی سایت هستهای نطنز دچار آتشسوزی شد. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران شامگاه یکشنبه در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد حادثه در سیلویی اتفاق افتاد که در آن سانتریفیوژهای نسل جدید برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو اورانیوم غنیشده بر اساس دستور علی خامنهای تولید میشد. به گفته کمالوندی حادثه نطنز «در برنامه میانمدت، در توسعه و تولید ماشینهای پیشرفته» وقفه میاندازد و در مجموع برنامه هستهای ایران را کُند میکند. شورای عالی امنیت ملی اعلام کرده که به دلایل حادثه در تأسیسات هستهای نطنز پی برده اما آن را فعلاً به سبب ملاحظات امنیتی اعلام نمیکند.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» آمریکا روز گذشته (دوشنبه) به نقل از یک مسئول اطلاعاتی مطلع در خاورمیانه که نام او افشا نشد نوشت، تلآویو مسئول «انفجار» در نطنز است و این «انفجار» به وسیله کار گذاشتن یک بمب انجام شده است.
جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره حادثه نطنز
کمیسیون امنیت ملی برای بررسی حادثه نطنز، بعد از ظهر سه شنبه ۱۷ تیر جلسهای با حضور محمود علوی وزیر اطلاعات و معاونان، مقامات ارشد فرماندهی پدافند هوایی ارتش و مقامات ارشد نیروی انتظامی برگزار کرد. ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسون امنیت ملی در مصاحبه با ایسنا گفت: «در این جلسه، مقامات مربوطه با ارائه گزارشی از حوزه مسئولیت خود، به تشریح ابعاد امنیتی واقعه نطنز پرداختند و بعد از استماع نظرات اعضای کمیسیون به سوالات آنها پاسخ دادند.»
عمویی سپس در ادامه این مصاحبه این جمعبند را ارائه داد: «براساس گزارش ارائه شده در این جلسه، تاکنون نتایجی قابل توجهی درباره حادثه نطنز حاصل شده و بررسی دقیقتر ابعاد مخلتف موضوع انفجار نطنز ادامه دارد. با پایان بررسی دقیق و فنی موضوع، نتایج قطعی از طریق دستگاههای ذی ربط به اطلاع مردم خواهد رسید.»
شورای امنیت ملی اعلام کرده که از چند و چون حادثه آگاه است اما به دلیل برخی ملاحظات دلیل حادثه را اعلام نمیکند.
بنی گانتز، وزیر جنگ اسرائیل در پاسخ به سوالی درباره نقش احتمالی تلآویو در حادثه نطنز گفت: «هر شخصی میتواند در هر زمانی و درباره هر چیزی به ما شک کند اما به نظر من این درست نیست (…) لزوماً اسرائیل در پشت پرده تمام اتفاقات ایران قرار ندارد.»
آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ سابق و از مخالفان نتانیاهو و مسئول حزب «اسرائیل بیتنا» اعلام کرد، یک مسئول عالیرتبه در دستگاههای امنیتی اسرائیل، اطلاعات مربوط به انفجار بمب را در اختیار نیویورک تایمز قرار داده. تایمز اسرائیل ادعا کرد این شخص «یوسی کوهن»، رئیس سرویس جاسوسی موساد است.
در این گیر و دار، همزمان با برگزاری نشست در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی برای بررسی جوانب امنیتی در سیلوی تأسیسات هستهای نطنز، جواد کریمی قدوسی، نماینده پایداری بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متهم کرد که در شش بار بازرسی خود از این تأسیسات اطلاعاتی را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند. قدوسی گفت: «رخداد پیش آمده و بازدیدهای انجام گرفته موضوع پروتکل الحاقی را زیرسوال میبرد زیرا دسترسی بازرسان به این مراکز فقط با تمسک به پذیرش ایران طبق پروتکل الحاقی ممکن است. در صورتی که پروتکل الحاقی در میان نبود، مانند کشورهای دیگر بازرسیهای آژانس خیلی محدود بود و آنها هم هیچ حق و ادعایی نمیتوانستند داشته باشند.»
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۳۰ خرداد با تصویب قطعنامهای با ۲۵ رأی مثبت از ایران خواست که بیدرنگ امکان دسترسی آژانس به تمام تأسیسات هستهای این کشور را فراهم کند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی یکشنبه ۱۵ تیر گفت: «جمهوری اسلامی و نمایندگان مردم اجازه نخواهند داد که آژانس دستش باز باشد و هر کاری که میخواهد انجام دهد و حلقه اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای متخاصم را تکمیل کنند. از دولت و وزارت خارجه انتظار داریم تا سیاستهای کاهش تعهدات برجامی را که در خصوص آنها تصمیمگیری شده اجرا کنند.»
روز گذشته سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران هشدار داد که ممکن است پرونده ایران یک بار دیگر به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود. سخنان او سانسور شد.
سرگئی ورشینین معاون وزیر خارجه روسیه روز گذشته (دوشنبه) گفت: «روسیه خواستار خودداری از نتیجهگیریهای عجولانه درباره حادثه تأسیسات هستهای ایران است. جزئیات باید به دقت بررسی شود و این موضوع بسیار جدی است.»
https://www.zeitoons.com/77949
از نطنز و پارچین تا سفارتخانهها
آیا جنگی پنهان بین ایران و اسرائیل آغاز شده؟
[۱] زیتون ـ یلدا امیری: گویی همه ترجیح میدادند موضوع مسکوت بماند؛ اسرائیل هم هنوز مسئولیتی را به عهده نگرفته است. انفجار در سایت اتمی پارچین و پس از آن نطنز باعث گمانهزنیهای بسیاری در میان اهالی رسانه و شبکههای اجتماعی درباره چند و چون این اتفاق شد. با وجود این به نظر می رسید که تمایل به سکوت و عبور بی سر و صدا در مورد این وقایع هم در سوی اسرائیل و هم از سوی ایران وجود دارد. این سکوت ایران شباهت زیادی به انفعالش در برابر حملات اسرائیل به پایگاههای ایران در سوریه دارد، سکوت مصلحتی.
انفجار سایتهای هستهای
تا اینجایِ کار ماجرای انفجار در سایتهای اتمی ایران و گمانهزنیها در مورد دستهای پشت پرده اسرائیلی؛ شبیه جنگ سرد است و عاملی برای کشش بیشتر ایران به شرق.
روزنامه نیویورک تایمز روز ۱۲ تیر با انتشار دو گزارش اختصاصی به نقل از یک منبع اطلاعاتی وابسته به یک کشور خاورمیانه و همچنین اظهارات یک عضو اطلاعات سپاه پاسداران از نقش اسرائیل در انفجار نطنز خبر داد. اما هیچ یک از این دو منبع اطلاعاتی حاضر به فاش کردن هویت خود نشدهاند.
پس از آن سخنان آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع پیشین اسرائیل خبرساز شد، او تلویحا گفته است که منبع اطلاعاتی که روزنامه نیویورک تایمز با استناد به او، اسرائیل را عامل انفجار در سایت هستهای نطنز در ایران معرفی کرده، ارشدترین مقام اطلاعاتی اسرائیل است. ظاهرا اشاره لیبرمن به یوسی کوهن، رییس موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل بوده است. لیبرمن در گفتوگو با رادیوی ارتش کشورش، بدون بردن نام یوسی کوهن، گفت تمام مقامات جامعه اطلاعاتی اسرائیل به خوبی آگاه هستند که فردی که منبع اطلاعاتی اخیر بوده، کیست و تنها بنیامین نتانیاهو میتواند دهان او را ببندد.
خبرهای ضد نقیض
پس از وقوع انفجار در پارچین و نظنز خبرهای ضد و نقیضی در این مورد منتشر شد چند ساعت پس از انفجار پارچین، دوربین صدا و سیمای جمهوری اسلامی به محلی که گفته میشد انفجار رخ داده است رفت. خبرنگار این سازمان جلوی مخازنی قرار گرفت و مدعی شد حادثه ناشی از انفجار مخازن گاز بوده است اما تصاویر این گزارش صدا و سیما تنهای نمای بستهای از محل را نشان میداد.
داوود عبدی، سخنگوی وزارت دفاع ایران نیز در این گزارش درباره انفجار گفت: «اتفاقی که ساعات پایانی شب گذشته در جنوب شرقی تهران رخ داد به دلیل نشست مخازن گازی بود که در منطقه عمومی پارچین رخ داد و عامل انفجار و شعله ور شدن آتش شد.» وی در عین حال تاکید کرد که این حادثه تلفات جانی نداشته است. عبدی، این مکان را، یک منطقه تپه مانند، توصیف کرد که مسکونی نیست.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم در توضیح وقوع حادثه در سایت نطنز گفت: یکی از سولهها که دچار حادثه شد، سولهای است که در فضای باز و فاقد مواد هستهای بود که در واقع آلودگی هم ندارد.
با وجود این دیری نپایید که حادثه به موضوعی امنیتی بدل شد که «فعلا» امکان توضیح درباره آن وجود ندارد.
مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هم درباره چند و چون حادثه گفت که «سوله آسیب دیده مرکز مونتاژ برخی ماشینهای غنیسازی ما طبق برجام بوده است». او با بیان اینکه کاری که در سوله نطنز انجام میگرفته کاملا در راستای برجام بوده است لذا هیچ تخلف و تخطی از برجام نشده است، ادامه داد: «امکان اعلام علت رخداد نطنز به دلایل امنیتی وجود ندارد.»
شورای عالی امنیت ملی هم اعلام کرد که علل رخداد در سایت هستهای نطنز را متوجه شدند اما در شرایط فعلی نمیتوانند به لحاظ امنیتی آن را بیان کنند.
در نهایت سخنگوی دولت روز گذشته بدون ذکر جزئیاتی گفت که « قطعاً ما اگر به جمعبندی برسیم که دخالتی خارجی در این حادثه (نطنز) وجود داشته است به آن پاسخ متناسب را خواهیم داد.»
عمدی بودن حادثه
بستن دهان رئیس موصاد چندان فایده ای نداشت و سرانجام جمهوری اسلامی سکوت مصلحتی خود را شکست. اگرچه ابهامات و شایعات پایان نیافت. هر چند حرفی از نقش اسرائیل به میان نیامد، اما همه اسرائیل را عامل این حملات میدانند.
وبسایت «نور نیوز»، منتسب به شورای عالی امنیت ملی، روز سهشنبه ۱۷ تیرماه با انتشار مطلبی حادثه نطنز را حمله نامید و نوشت: «شواهدی درباره عمدی بودن آن وجود دارد ولی حمله هوایی به این مرکز تقریبا غیرممکن است».
این وبسایت در عین حال تاکید کرده که تشابه زیادی بین حادثه نطنز و ترور سردار سلیمانی قابل مشاهده است.
حمله به سفارتخانههای اسرائیل
اما ظاهرا ایران نیز در این میان بیکار ننشسته است و در جنگ اعلام نشدهای که در جریان است برخورد متقابل میکند.
به گزارش رادیو فردا روز سهشنبه کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل گزارش داد که سازمان جاسوسی موساد اخیرا توانسته است حملات برنامهریزی شده جمهوری اسلامی ایران علیه برخی سفارتخانههای اسرائیل «در اروپا و دیگر نقاط» را خنثی کند. به نوشته تایمز آو اسرائیل، کانال ۱۲ اسرائیل هیچ اشارهای به جزئیات و همچنین منبع این خبر نکرده است.
یوسی کوهن، رئیس موساد
همزمان خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی با عنوان «نگاهی دیگر به ماجرای نطنز و جنگ روانی اخیر/ ابتکار عمل در دست کیست؟» تلویحا حمله اسرائیل را رد نمیکند و مینویسد: هنوز اطلاعات رسمی در این باره اعلام نشده است. مهمترین مطلبی که تاکنون منتشر شده، اظهارات کیوان خسروی سخنگوی شورای عالی امنیت ملی است که اعلام کرد: «با تحقیق پیرامون فرضیه های مختلف مربوط به علت این رخداد و بررسی دقیق آثار، نحوه ومیزان تخریب ایجاد شده ،علت اصلی حادثه مشخص شده است.»
تسنیم نوشته است: «ظاهر امر اینچنین است که اگر صهیونیستها این کار را کرده باشند، قاعدتاً ابتکار عمل در دست آنهاست. به نوعی که چه در حالت پاسخگویی و چه در صورت صبر مقطعی، به ایران ضربهای وارد آمده است.»
این خبرگزاری نوشته که اسراییل سهدلیل برای اینکار داشته است؛ تلافی خرابکاری در تاسیسات آب اسراییل که به ایران نسبت دادهشده، ترغیب ایران به واکنش نظامی و زمینهسازی برای تحریم تسلیحاتی ایران یا افزایش فشار حداکثری برای آنکه ایران را پای میز مذاکره بیاورند.
نگاه به شرق گزینه کاربردی
خبرگزاری تسنیم در بخش آخر گزارش خود با اشاره به تحریمهای آمریکا و اقدامات اسرائیل علیه ایران نتیجه می گیرد: ابتکار عمل، در این نمای واقعیتر و وسیعتر، کاملاً در دست ایران است… نگاه به شرق یکی از این گزینههای راهبردی است که به نظر میرسد برخی دولتمردان دستکم در مقام عمل مجبور به اتخاذ آن شدهاند؛ ضمن آنکه اقتصاددانهای بسیاری نیز وجود دارند که معتقدند اگر چه مشکلات اقتصادی ایران سنگین است، اما راههای بسیاری برای برون رفت وجود دارد که هیچکدام از آنها از مذاکره نمیگذرد.»
«سیاست کلان مقاومت فعالِ» چرخش به شرق از نظر نویسنده تسنیم، ضربهای به آمریکا و اسرائیل خواهد زد که «مسائلی مانند نطنز در حاشیه آن هم نیست».
بیشتر بخوانید:
بازگشت به جهان دو قطبی از راه ایران؟
تحریم غربی و قرارداد شرقی
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، یک سال و نیم پیش با تاکید بر ضرورت ارتباط علمی با کشورهایی که در مسیر رشد جهشی قرار دارند گفت: «اینگونه کشورها عمدتاً در آسیا هستند، بنابراین باید نگاهمان به شرق باشد نه به غرب.»
آیتالله خامنهای از طرح بلندپروازانه چین برای احیای جاده ابریشم نیز استقبال کرد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران هیچگاه همکاریهای چین در دوران تحریم را فراموش نخواهد کرد.»
به نظر میرسد که جهان به سوی دوران دو قطبی جدیدی پیش میرود، اتفاقات شباهت زیادی به دوران جنگ سرد دارد، بازار جاسوسی و ماموران امنیتی گرم شده است، دولتها تا جای ممکن پنهانکاری میکنند و خبرهای ضد و نقیض منتشر میشود، شاید اگر مارشال مک لوهان استاد مرکز