بستنشینی
بستنشینی، یکی از رسوم اجتماعی ـ سیاسی ایران پیشامدرن بود که در آن افراد برای در امان ماندن از تعقیب حکومت یا برای اعتراض به بیعدالتی و ستم، به مکانهایی مقدس یا دارای حرمت (مانند مساجد، امامزادهها و بعدها سفارتخانهها) پناه میبردند. این رسم، که در عصر قاجار به اوج رسید، در جریان انقلاب مشروطه نقش برجستهای یافت. احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران (۱۳۲۵ش) و تاریخ هیجدهساله آذربایجان (۱۳۲۳ش) به تفصیل از بستنشینی مردم در سفارت انگلیس و مساجد به عنوان ابزار فشار سیاسی بر دولت یاد میکند. پژوهشگران دیگری همچون فریدون آدمیت، یرواند آبراهامیان و ماشاءالله آجودانی نیز به تحلیل کارکرد سیاسی و اجتماعی این پدیده پرداختهاند.
معنای اصطلاح
«بست» در فارسی به معنای پناهگاه یا جای امن است و «بستنشینی» یعنی نشستن یا اقامت گزیدن در چنین مکانی. در سنتهای حقوقی و دینی ایران، برخی مکانها ــ مانند بقاع متبرکه، مساجد و حتی خانههای علما ــ مصونیت داشتند و مأموران حکومتی حق تعرض به پناهندگان در آن مکانها را نداشتند (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
بستنشینی در دوران قاجار
در عصر قاجار، بستنشینی به یکی از ابزارهای مردم برای دادخواهی یا اعتراض بدل شد. با افزایش فشارهای سیاسی و فساد حکومتی، بستنشینی در اماکنی چون مسجد شاه (تهران) یا حرم حضرت عبدالعظیم (شهرری) رونق گرفت. گاه بستنشینان تا تحقق خواستههایشان در آنجا اقامت میکردند. کسروی یاد میکند که بستنشینی در مسجد شاه و سپس در سفارت انگلیس، زمینهساز مطالبهٔ عدالتخانه و مشروطه شد (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
بستنشینی در انقلاب مشروطه
یکی از نقاط عطف انقلاب مشروطه، بستنشینی گروه بزرگی از مردم در سفارت بریتانیا در تهران در تابستان ۱۲۸۵ش بود. این بستنشینی، به گفتهٔ کسروی، جمعیتی بالغ بر دهها هزار نفر را دربرگرفت و فشار سیاسی عظیمی بر مظفرالدینشاه وارد کرد که در نهایت به صدور فرمان مشروطیت انجامید (کسروی، تاریخ هیجدهساله آذربایجان، ۱۳۲۳).
واکنشها و انتقادات
بستنشینی با وجود کارکرد اعتراضی و حمایتیاش، با انتقادهایی نیز روبهرو بود. برخی علما و روشنفکران آن را نشانهٔ عقبماندگی و ضعف ساختار سیاسی میدانستند، زیرا مردم به جای پیگیری قانونی، ناچار به پناه بردن به اماکن مذهبی یا سفارتخانههای خارجی میشدند. آدمیت تأکید میکند که بستنشینی در سفارت انگلیس نشاندهندهٔ ضعف حاکمیت ملی بود (فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).
جایگاه در فرهنگ سیاسی ایران
بستنشینی را میتوان یکی از اشکال اعتراض غیرخشونتآمیز در تاریخ ایران دانست. به گفتهٔ آبراهامیان، این سنت نه تنها نمادی از مقاومت اجتماعی در برابر دولت بود، بلکه الگویی از «فضای عمومی» در شرایط استبدادی را بازنمایی میکرد (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷). آجودانی نیز در مشروطه ایرانی (۱۳۷۷) بستنشینی را یکی از ابزارهای سنتی ـ مذهبی میداند که در تعامل با مفاهیم مدرن مانند قانون و آزادی وارد گفتمان مشروطه شد.
جمعبندی
«بستنشینی» در تاریخ معاصر ایران نقشی دوگانه داشته است: از یک سو ابزاری برای دادخواهی و اعتراض مردمی در برابر استبداد و بیعدالتی، و از سوی دیگر نشانهای از ضعف ساختار حقوقی و پناهبردن مردم به سنتها یا قدرتهای خارجی. بررسی این پدیده نشان میدهد که چگونه عناصر سنتی در کنار اندیشههای مدرن به جنبش مشروطه شکل دادند.
منابع
- کسروی، احمد. تاریخ هیجدهسالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
- کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
- آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
- آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
- ناطق، هما. ایرانیان و اندیشهٔ تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
- آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.