قانون اساسی مشروطیت
قانون اساسی مشروطیت | |
---|---|
متم قانون اساسی | |
قانون اساسی مشروطیت، متمم قانون اساسی ۱۹۰۷ | |
عاملان | مشروطهخواهان |
مکان | ایران |
زمان | ۸ دی ۱۲۸۵ خورشیدی (۳۰ دسامبر ۱۹۰۶ میلادی) |
نتیجه | تبدیل سلطنت مطلقه به مشروطه، تشکیل مجلس شورای ملی، محدود کردن قدرت شاه، پایهگذاری حقوق مدنی و تفکیک قوا |
قانون اساسی مشروطیت، که در سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۳۲۴ قمری) تصویب شد، نخستین سند حقوقی مدرن در تاریخ ایران بود که به دنبال انقلاب مشروطه، نظام سلطنتی مطلقه قاجار را به یک نظام مشروطه تبدیل کرد. این قانون، نتیجه جنبشی مردمی بود که از سال ۱۹۰۵ آغاز شد و تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مانند بدهیهای خارجی، نفوذ روسیه و انگلیس، و اعتراضات علما، بازرگانان و روشنفکران شکل گرفت. مظفرالدین شاه قاجار، تحت فشار اعتراضات گسترده از جمله بستنشینی در سفارت انگلیس، فرمان مشروطیت را در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ صادر کرد و قانون اساسی را در ۹ دی ۱۲۸۵ امضا نمود.
این سند شامل ۵۱ ماده بود که مجلس شورای ملی را به عنوان نهاد قانونگذار معرفی میکرد، حقوق نمایندگان را تضمین مینمود و اصول اولیه حکومت پارلمانی را پایهریزی کرد. متمم قانون اساسی در سال ۱۹۰۷ (۱۳۲۵ قمری) با ۱۰۷ ماده تصویب شد که حقوق ملت، آزادی بیان، مطبوعات، آموزش و دین رسمی اسلام شیعه اثنیعشری را تصریح کرد و قوای سهگانه را تفکیک نمود.
این قانون از قانون اساسی بلژیک الهام گرفته بود اما با عناصر اسلامی تطبیق یافت. اهمیت آن در محدود کردن قدرت شاه، ایجاد مجلس، و پایهگذاری دموکراسی نوپا در ایران بود، هرچند محمدعلی شاه در ۱۹۰۸ با کودتا مجلس را بمباران کرد و مشروطیت را موقتاً معلق نمود.
با این حال، مبارزان مشروطهخواه مانند ستارخان و باقرخان در تبریز و گیلان مقاومت کردند و در ۱۹۰۹ مجلس دوم را احیا کردند. این قانون تا انقلاب ضدسلطنتی مبنای حقوقی ایران باقی ماند، اگرچه چندین بار اصلاح شد. میراث آن در ترویج مفاهیم ملیگرایی، حقوق بشر و حکومت قانون در خاورمیانه برجسته است و نشاندهنده گذار از استبداد به نظام مشروطه است. این سند نه تنها تحولات داخلی ایران را شکل داد، بلکه الهامبخش جنبشهای مشابه در منطقه شد و نقش کلیدی در بیداری ایرانیان ایفا کرد.
زمینه تاریخی انقلاب مشروطه
انقلاب مشروطه ایران در اوایل قرن بیستم، نتیجه انباشت نارضایتیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود که در طول دهههای پایانی سلسله قاجار شدت گرفت. بدهیهای سنگین دولت قاجار به قدرتهای خارجی مانند روسیه و انگلیس، اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار داده بود. اعطای امتیازات ناعادلانه، مانند امتیاز تنباکو در سال ۱۸۹۰، که به شرکتهای خارجی کنترل تجارت کلیدی ایران را میداد، خشم عمومی را برانگیخت. این امتیاز با فتوای میرزای شیرازی، مرجع تقلید برجسته، لغو شد و به یکی از اولین نمونههای موفقیت مقاومت مدنی در ایران تبدیل گردید. این رویداد، زمینهساز اتحاد علما، بازرگانان و روشنفکران برای اصلاحات شد.[۱]
علاوه بر مشکلات اقتصادی، نفوذ سیاسی و نظامی قدرتهای خارجی، به ویژه رقابت استعماری بین روسیه و انگلیس، وضعیت را پیچیدهتر کرد. روسیه از طریق وامهای سنگین به دولت قاجار، کنترل مالی قابلتوجهی بر ایران به دست آورد، در حالی که انگلیس با اعطای امتیازات تجاری، مانند امتیاز رویترز در ۱۸۷۲، نفوذ خود را گسترش داد. این عوامل، همراه با فساد گسترده در دربار قاجار و ناکارآمدی نظام حکومتی، منجر به شکلگیری انجمنهای مخفی مانند انجمن باغ میکده و انتشار روزنامههای انتقادی مانند حبلالمتین شد که خواستار اصلاحات سیاسی و اجتماعی بودند. این انجمنها، روشنفکران را با علما و بازرگانان متحد کردند و زمینهساز جنبش مشروطه شدند. [۲]
رویدادهای منجر به تصویب قانون اساسی
اعتراضات اولیه در دسامبر ۱۹۰۵ با بستنشینی بازرگانان و علما در مسجد شاه تهران آغاز شد. آنها خواستار تأسیس عدالتخانه برای رسیدگی به شکایات مردم و برکناری عینالدوله، صدراعظم مستبد، بودند. مظفرالدین شاه تحت فشار، وعده اصلاحات داد اما به دلیل عدم اجرای وعدهها، اعتراضات شدت گرفت. در ژوئیه ۱۹۰۶، بستنشینی بزرگ در سفارت انگلیس با حضور بیش از ۱۶۰۰۰ نفر، از جمله علما، تجار و دانشجویان، نقطه عطفی در جنبش بود. این بستنشینی، که به دلیل مصونیت دیپلماتیک سفارت امکانپذیر شد، فشار بیسابقهای بر دربار وارد کرد. [۳]
در ۵ اوت ۱۹۰۶ (۱۴ مرداد ۱۲۸۵)، مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر کرد که به تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی منجر شد. انتخابات در سپتامبر همان سال برگزار شد و اولین مجلس در اکتبر ۱۹۰۶ افتتاح گردید. این رویدادها بیانگر اتحاد بیسابقه طبقات مختلف جامعه، از علما و بازرگانان گرفته تا روشنفکران تحصیلکرده در اروپا بود. نقش زنان نیز در این جنبش قابلتوجه بود، زیرا آنها در سازماندهی و حمایت مالی از اعتراضات مشارکت داشتند. [۴]
تدوین و تصویب قانون اساسی
تدوین قانون اساسی توسط کمیتهای متشکل از حسن پیرنیا، حسین پیرنیا و اسماعیل ممتازالدوله انجام شد. این کمیته، قانون اساسی بلژیک (۱۸۳۱) را به عنوان الگو انتخاب کرد، زیرا این قانون به دلیل تفکیک قوا و محدود کردن قدرت پادشاه مناسب شرایط ایران تلقی میشد. با این حال، تطبیقهایی برای انطباق با فرهنگ و مذهب ایرانی صورت گرفت. قانون اساسی در دسامبر ۱۹۰۶ آماده شد و مظفرالدین شاه، که در بستر بیماری بود، آن را در ۳۰ دسامبر ۱۹۰۶ (۹ دی ۱۲۸۵) امضا کرد. این امضا چند روز پیش از مرگ شاه انجام شد و نشاندهنده پیروزی جنبش مشروطه بود. [۵]
قانون اساسی ۱۹۰۶ شامل ۵۱ ماده بود که بر ساختار و اختیارات مجلس شورای ملی تمرکز داشت. این سند، برای اولین بار در تاریخ ایران، قدرت شاه را به طور رسمی محدود کرد و نهاد پارلمانی را به عنوان نماینده ملت معرفی نمود. همچنین، اصول اولیه پاسخگویی دولت و نظارت پارلمانی را پایهگذاری کرد، که گامی بزرگ به سوی مدرنیته سیاسی بود. [۶]
محتوای قانون اساسی ۱۹۰۶
قانون اساسی ۱۹۰۶ بر تشکیل و عملکرد مجلس شورای ملی تمرکز داشت. مواد ۱ تا ۱۴ ساختار مجلس را تعریف کرد، که شامل ۱۶۲ نماینده بود که برای دورههای دوساله انتخاب میشدند. جلسات مجلس عمومی بود و مطبوعات حق گزارشدهی داشتند، که نشاندهنده تلاش برای شفافیت بود. نمایندگان از طبقات مختلف، از جمله علما، تجار و مالکان، انتخاب میشدند تا نمایندگی گستردهای از جامعه فراهم شود. [۷]
مواد ۱۵ تا ۲۹ وظایف و اختیارات مجلس را مشخص کرد، از جمله تصویب بودجه، نظارت بر وامهای خارجی، و تأیید معاهدات بینالمللی. وزرا موظف به اجرای قوانین مصوب مجلس بودند و مجلس حق استیضاح آنها را داشت. این مواد، برای اولین بار، اصل پاسخگویی وزرا را در ایران معرفی کرد و پایههای نظام پارلمانی را تقویت نمود. [۳]
مواد ۳۰ تا ۴۲ به پیشنهاد قوانین و دریافت دادخواستهای مردمی پرداخت. افراد میتوانستند از طریق پتیشن مشکلات خود را به مجلس ارائه دهند، که نشانهای از مشارکت عمومی در فرآیند قانونگذاری بود. همچنین، سنا با ۶۰ عضو پیشبینی شد که نیمی از آنها توسط شاه و نیمی توسط ملت انتخاب میشدند، هرچند سنا تا سالها تشکیل نشد. [۷]
متمم قانون اساسی ۱۹۰۷
متمم قانون اساسی در اکتبر ۱۹۰۷ توسط محمدعلی شاه، جانشین مظفرالدین شاه، تصویب شد. این سند با ۱۰۷ ماده، جزئیات بیشتری در مورد حقوق ملت و ساختار دولت ارائه داد. مواد ۱ تا ۷ اسلام شیعه اثنیعشری را به عنوان دین رسمی اعلام کرد و قوانین را ملزم به انطباق با شریعت نمود. تهران به عنوان پایتخت و پرچم ایران مشخص شد. [۷]
مواد ۸ تا ۲۵ حقوق اساسی ملت را تضمین کرد، از جمله برابری در برابر قانون، حفاظت از جان و مال، آزادی بیان، مطبوعات، آموزش و تشکیل انجمنها، البته با محدودیتهای قانونی. جستجو در خانهها بدون حکم قضایی ممنوع شد، که گامی در جهت حمایت از حریم خصوصی بود. این مواد، الهام گرفته از قوانین اروپایی، برای اولین بار مفاهیم مدرن حقوق مدنی را در ایران معرفی کرد. [۸]
مواد ۲۶ تا ۲۹ قوای سهگانه را تفکیک کرد: قوه مقننه شامل شاه، مجلس و سنا؛ قوه قضاییه شامل دادگاههای شرعی و عرفی؛ و قوه مجریه که توسط شاه از طریق وزرا اداره میشد. این تفکیک، پایهای برای نظام دموکراتیک بود و از تمرکز قدرت جلوگیری میکرد. [۳]
مواد ۳۰ تا ۳۴ حقوق نمایندگان را تضمین کرد و آنها را به عنوان نمایندگان کل ملت، نه فقط حوزه انتخابیه خود، تعریف نمود. مواد ۳۵ تا ۴۳ به جانشینی شاه پرداخت و اولویت را به پسر بزرگتر از مادر ایرانی داد، که نشاندهنده تلاش برای حفظ هویت ملی بود. [۷]
مواد ۴۴ تا ۵۷ اختیارات شاه را به امضای قوانین، فرماندهی ارتش و انتصاب وزرا محدود کرد، اما وزرا مسئول تصمیمات بودند. این مواد، شاه را از مسئولیت مستقیم معاف اما قدرت او را مقید به قانون کرد. [۹]
چالشها و کودتا
محمدعلی شاه، که مخالف مشروطیت بود، در ژوئن ۱۹۰۸ با حمایت نیروهای قزاق تحت فرماندهی روسیه، مجلس را بمباران کرد و مشروطیت را معلق نمود. این کودتا، که به «استبداد صغیر» معروف شد، با مقاومت شدید مشروطهخواهان در تبریز، به رهبری ستارخان و باقرخان، و در گیلان مواجه شد. این مقاومت، روحیه ملیگرایی را تقویت کرد. [۳]
در ژوئیه ۱۹۰۹، نیروهای مشروطهخواه تهران را فتح کردند، محمدعلی شاه را خلع کردند و احمدشاه، پسر ۱۲ ساله او، را به تخت نشاندند. مجلس دوم احیا شد و قانون اساسی بار دیگر به اجرا درآمد. این پیروزی، نشاندهنده عزم مردم برای حفظ دستاوردهای مشروطه بود. [۲]
ملیگرایی مدرن ایرانی
قانون اساسی مشروطیت، پایههای ملیگرایی مدرن ایرانی را بنا نهاد و مفاهیم حقوق بشر، دموکراسی و حکومت قانون را در ایران معرفی کرد. این سند، الهامبخش جنبشهای مشابه در عثمانی و دیگر کشورهای منطقه شد. با وجود اصلاحات بعدی در سالهای ۱۹۲۵، ۱۹۴۹ و ۱۹۵۷، این قانون تا انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ مبنای حقوقی ایران باقی ماند. [۸]
چالشهای خارجی، مانند نفوذ روسیه و انگلیس، و مشکلات داخلی، مانند اختلافات بین محافظهکاران و لیبرالها، اجرای کامل قانون را دشوار کرد. با این حال، این سند نقطه عطفی در تاریخ ایران بود و به ترویج مفاهیم پارلمانتاریسم و مشارکت عمومی کمک کرد. [۱]
قانون اساسی مشروطیت، گامی تاریخی در گذار ایران از استبداد به نظام مشروطه بود. این سند، با وجود محدودیتها و چالشها، مفاهیم مدرن سیاسی را به جامعه ایرانی معرفی کرد و زمینهساز تحولات بعدی شد. نقش آن در تقویت هویت ملی و الهامبخشی به جنبشهای آزادیخواهانه در منطقه غیرقابل انکار است.
لیست منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Bonakdarian, M. (2006). Britain and the Iranian Constitutional Revolution of 1906-1911: Foreign Policy, Imperialism, and Dissent. Syracuse University Press.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Afary, J. (1996). The Iranian Constitutional Revolution, 1906-1911: Grassroots Democracy, Social Democracy, and the Origins of Feminism. Columbia University Press.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Browne, E. G. (1910). The Persian Revolution of 1905-1909. Cambridge University Press. Retrieved
- ↑ Foundation for Iranian Studies. (n.d.). Iran 1906 Constitution. Retrieved
- ↑ Encyclopaedia Iranica. (2011). Constitutional Revolution iii. The Constitution. Retrieved
- ↑ Foundation for Iranian Studies. (n.d.). Iran 1906 Constitution. Retrieved
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ Iran 1906 Constitution
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Iran Data Portal. (n.d.). Constitutions and Constitutional Debates. Retrieved
- ↑ CONSTITUTIONAL REVOLUTION iii. The Constitution