قرارداد گس گلشائیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(مقاله تیتر بندی شد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
قرارداد الحاقی گس- گلشائیان(۲۶ تیر۱۳۲۸–۱۹۴۹ میلادی) قرارداد نفتی است که بین گلشائیان و زیر دارایی دولت ایران (زمان نخست وزیری ساعد) و مسترگس نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس، پس از ۸ ماه مذاکرات پنهان منعقد شد، اگرچه هرگز به تصویب نرسید. این قراردادکه درپایه، چیزی جز تأیید و تکمیل همان قرارداد ۱۹۳۳نبود، تلاش داشت با برخی تغییرات جزیی، امتیازاتی از شرکت انگلیسی گرفته و آن را اندکی درمی‌نیمم‌ها تعدیل کند. اما علت و انگیزة چنین تلاشی این بود که با گذشت زمان و گسترش آگاهیهای عمومی ازیک سو، و مبارزات افشاگرانه و مستمر نمایندگان مترقی مجلس (نمایندگان اقلیت) و درصدرشان دکتر محمدمصدق علیه قراردادهای استعماری نفت، اعتراضات و تظاهرات مردمی علیه این قرارداد بالا گرفته بود وبیم شورش و انقلاب درچشم انداز بود. ازجمله درتابستان سال ۱۳۲۵ کارگران نفت جنوب برای بهبود وضع فلاکت بارشان دست به اعتصاب زده بودند و مجلس نیز چنان‌که خواهیم دید، درمهر۱۳۲۶ نقاضای استیفای حقوق ملی را کرده بود. این شرایط یک تهدید جدی را دربرابر صاحبان شرکت نفت ایران و انگلیس و نیز دولتمردان وابسته یا تحت نفوذ بیگانه درایران قرار می‌داد. باید ترتیبی داده می‌شد که ضمن حفظ اصول اساسی قرارداد ۱۹۳۳، راه اعتراض به روی مردم بسته می‌شد. برای شرکت نفت جنوب این خطر وجود داشت که به محض این که ملت فرجة نفس کشیدن پیدا کند، قرارداد فوق را که هیچ وقت جنبة قانونی هم نیافته بود بی‌اعتبار سازد. با این وجود شرکت استعماری که با داشتن ایادی و حیطة نفوذ دردولتها، پایه خود را مستحکم‌تر از این حرفها می‌دید، آنچنان که خواهیم دید، حاضر نبود به سادگی، پای حتی کمترین تغییر و امتیاز دادن در قرارداد ۱۹۳۳بیاید. اما سرانجام مسیرتحولات، هم شرکت وهم دولتمردان ایران را به سوی یک راه حل میانی سوق داد که «قرارداد الحاقی گس- گلشائیان» نامیده شد.  
قرارداد الحاقی گس- گلشائیان(۲۶ تیر۱۳۲۸–۱۹۴۹ میلادی) قرارداد نفتی است که بین گلشائیان و زیر دارایی دولت ایران (زمان نخست وزیری ساعد) و مسترگس نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس، پس از ۸ ماه مذاکرات پنهان منعقد شد، اگرچه هرگز به تصویب نرسید. این قراردادکه درپایه، چیزی جز تأیید و تکمیل همان قرارداد ۱۹۳۳نبود، تلاش داشت با برخی تغییرات جزیی، امتیازاتی از شرکت انگلیسی گرفته و آن را اندکی درمی‌نیمم‌ها تعدیل کند. اما علت و انگیزة چنین تلاشی این بود که با گذشت زمان و گسترش آگاهیهای عمومی ازیک سو، و مبارزات افشاگرانه و مستمر نمایندگان مترقی مجلس (نمایندگان اقلیت) و درصدرشان دکتر محمدمصدق علیه قراردادهای استعماری نفت، اعتراضات و تظاهرات مردمی علیه این قرارداد بالا گرفته بود وبیم شورش و انقلاب درچشم انداز بود. ازجمله درتابستان سال ۱۳۲۵ کارگران نفت جنوب برای بهبود وضع فلاکت بارشان دست به اعتصاب زده بودند و مجلس نیز چنان‌که خواهیم دید، درمهر۱۳۲۶ نقاضای استیفای حقوق ملی را کرده بود. این شرایط یک تهدید جدی را دربرابر صاحبان شرکت نفت ایران و انگلیس و نیز دولتمردان وابسته یا تحت نفوذ بیگانه درایران قرار می‌داد. باید ترتیبی داده می‌شد که ضمن حفظ اصول اساسی قرارداد ۱۹۳۳، راه اعتراض به روی مردم بسته می‌شد. برای شرکت نفت جنوب این خطر وجود داشت که به محض این که ملت فرجة نفس کشیدن پیدا کند، قرارداد فوق را که هیچ وقت جنبة قانونی هم نیافته بود بی‌اعتبار سازد. با این وجود شرکت استعماری که با داشتن ایادی و حیطة نفوذ دردولتها، پایه خود را مستحکم‌تر از این حرفها می‌دید، آنچنان که خواهیم دید، حاضر نبود به سادگی، پای حتی کمترین تغییر و امتیاز دادن در قرارداد ۱۹۳۳بیاید. اما سرانجام مسیرتحولات، هم شرکت وهم دولتمردان ایران را به سوی یک راه حل میانی سوق داد که «قرارداد الحاقی گس- گلشائیان» نامیده شد.  


درزیرسرخط مهمترین تحولات را که به این قرارداد ـ که البته هیچ وقت تصویب واجرا نشد - منجر گردید، مرور می‌کنیم
درزیرسرخط مهمترین تحولات را که به این قرارداد ـ که البته هیچ وقت تصویب واجرا نشد - منجر گردید، مرور می‌کنیم.


== '''شوروی و قرارداد نفت شمال''' ==
== '''شوروی و قرارداد نفت شمال''' ==
۵

ویرایش