کاربر:Javad/صفحه تمرین3

نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۶ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها)

آخرین چهارشنبه هر سال (سه شنبه شب) به چهارشنبه سوری معروف است. که از جشنهای معروف ایرانیان است. در شاهنامهٔ فردوسی اشاره هایی درباره جشنی قبل از عید نوروز معروف به چهارشنبه ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که حکایت از کهن بودن این جشن میدهد. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملی،از قدیم توسط مردم ایران زنده نگه داشته شده است . کلمه چهارشنبه سوری از دو کلمه چهارشنبه به عنوان یکی از روزهای هفته و سوری به معنی سرخ تشکیل شده است. مردم زمان غروب آفتاب آتش روشن میکنند و از روی آن می پرند همزمان با پریدن و چرخیدن دور آتش میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در عمق این حرکت حکمتی خفته اینکه این کار، همه چیزهای کهنه نظیر بیماری و ناراحتی‌ و نگرانی‌های سال پیش را به دست آتش میسپارند و میسوزانند، و به این ترتیب سال جدید را از نو آغاز با شادی آغاز میکنند. چهارشنبه سوری جشنی است که در میان عموم ایرانیان رواج داشته و وابسته به هیچ دین و یا قومیتی خاص نیست.

ایرانیان در عهد باستان معتقد بودند، آتش که عامل پاکی و زدودن امراض و میکروبها و حشرات است و اینکه نباید آلودگی و ناپاکی را با خود به سال نو آورند، به این عنصر روی می‌آوردند تا با آتش زدن هیزم، به ضد عفونی محل زندگی خود پرداخته و همزمان به استقبال جشن سال نو میرفتند.

در آداب زرتشتیان در این روزها معمولاً مراسم اوستاخوانی توسط زرتشتیان برقرار است و هفت نوع میوه خشک مانند کشمش، انجیر، بادام، خرما و پسته، به مهمانان می دهند. هفت میوه خشک زرتشتی ها شباهت زیادی به آجیل چهارشنبه سوری دارد که خوردنش در این شب واجب است. در بسیاری از شهرها آش ترشی هم به نام این شب با چند نوع سبزی درست می شود. 

آئین های کهن جشن چهارشنبه سوری را می توان بدینصورت نام برد:

مراسم فال گوش ایستادن: در این مراسم که در آن دختران جوان نیت می کنند، پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش فرا می دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می گیرند. 

مراسم قاشق زنی :این رسم دختران و پسران جوان چادری بر سر و روی خود می کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می روند. صاحبخانه از صدای قاشق هایی که به کاسه ها می خورد به در خانه آمده و به کاسه های آنها آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و حتی پول می ریزد.

مراسم كوزه شكنی

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،كمی نمك به علامت شور چشمی، و یكی سكه دهشاهی به نشانه تنگدستی در كوزه ای سفالین  می اندازند و هر یك از افرادخانواده یك بار كوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، كوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به كوچه پرتاب می كند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم  به توی كوچه» و باور دارند كه با دور افكندن كوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می كنند.

همچنین گفته میشود وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت،در روم وبسیاری از کشورهای اروپایی ،روز  21  دسامبر  ( 30  آذر )  به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد.ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباهی كه در محاسبه روز كبیسه رخ داد . این روز به  25  دسامبر انتقال یافت[۱]

گره گشایی : کسانی که بخت ایشان گره خورده و عقده ای در کارشان روی داده است چاره ای جز آن ندارند که شب چهارشنبه سوری گوشه دستمالی یا چارقدی یا گوشه دیگر از جامه خود و یا پارچه ای را گره زنند و بر سر راهی بایستند و از اولین کسی که بر ایشان گذشت خواستار شوند که آن گره را بدست خود بگشاید ممکن است قفلی را بر پارچه یا دستمال و یا گوشه ای از جامه بست و بر سر راه ایستاد و کلید آن را به نخستین کسی که از راه میگذرد داد که با آن کلید قفل را بگشاید و عقده از کار فروبسته آن درمانده باز کند.

دفع چشم زخم و بخت گشایی : برای بخت گشایی در شب چهارشنبه سوری تدابیری معمول است و از همه شگفت تر آن است که به دبّاغ خانه میروند و از آب دباغ خانه اندکی برمیدارند و با خود بخانه می آورند و برای گشوده شدن بخت بر سر میریزند.

کندر و خوشبو: یکی از آداب چهارشنبه سوری آن است که زنان بر در دکان عطاری میروند و از او «کندر وشا برای کارگشا» میخواهند و تا عطار برود بیاورد فرار میکنند این دکان باید رو بقبله باشد سپس بدکان دیگری که رو بقبله باشد میروند و «خوشبو» میخواهند که مراد اسفند است و چون عطار پی آن برود باز میگریزند و سپس بدکان سومی که رو بقبله باشد میروند و مقداری کندرو اسفند میخرند و در خانه برای دفع چشم زخم و حل مشکل خود دود میکنند.

قلیا سودن : یکی از وسایل دفع جادو در شب چهارشنبه سوری قلیا سودن است اندکی قلیای خشک در هاون برنجین کوچکی میریزند و هفت دختر نابالغ دسته میزنند و با آب میسایند و بر آن بول میکنند و آن آب را در چهارگوشه صحن خانه ای که آن را جادو کرده اند میریزند و یقین دارند که به همین تدبیر جادو باطل میشود.

آش بیمار: در خانه ای که بیماری باشد شب چهارشنبه سوری باید در شفای او کوشید که بیماری او بسال دیگر نرسد برای این کار آشی میپزند که در میان زنان به اسم «آش بیمار» یا «آش امام زین العابدین بیمار» معروف است باید بادیه مسین بدست گرفت و با قاشق بدرخانه ای یا به در اطاق همسایه رفت و چنانکه او نداند که این خواهش از جانب کیست با آن قاشق بر آن ظرف مسین کوبید و صاحب خانه یا اطاق وجداناً مکلف است که چیزی که بتوان در آش ریخت مانند آرد یا برنج یا غلات و بنشن و پیاز و هر چه از این قبیل در خانه موجود باشد و اگر نیست چند شاهی پول در آن ظرف بریزد. هر چه در ظرف ریخته میشود باید در ترکیب آش داخل شود و اگرپول در آن ظرف دریوزه گری ریختند با آن پول باید لوازم آش را تدارک دیده و از آن آش بیمار را داد و بازمانده  آن رابه تهی دستان رهگذر داد و همین آش هر دردی را شفا می بخشد.

فال گرفتن با بولونی : یکی از شیرین ترین آداب چهارشنبه سوری که بیشتر جنبه بازی و تفریح گوارایی دارد فال گرفتن با بولونی است . بولونی کوزه دهان گشاد کوچکی است که در خانه های ما فراوان است و در آن ادویه  خشک یا ترشی ومربا و غیره میریزند زنان و دختران جوان گرد یکدیگرجمع میشوند و کوزه ای را می آورند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانه ای از او بشمار میرود در آن بولونی می اندازد و اشعار مختلف در وصف الحال که بتوان بدان تفال کرد بر قطعه های کاغذ مینویسند و تا کرده در بولونی میاندازند سپس دختر نابالغی را میخوانند و او دست در بولونی میکند و پاره ای کاغذ را بیرون می آورد و یکی از حاضران شعری را که بر آن نوشته است میخواندسپس همان دختر یکی از آن اشیاء را بیرون می آورد و ارائه میدهد و آن شعر که خوانده شده است فالی است که در حق صاحب آن نشانی زده اند در اصفهان یک سرمه دان و یک آئینه  کوچک نیز علاوه بر آن اشیاء در بولونی میاندازند و با دیوان حافظ تفأل میکنند یعنی هر چیزی که از بولونی بیرون آمد برای صاحب آن فالی از دیوان حافظ میزنند. ( لغت نامه دهخدا)[۲]

هر ناحیه از ایران براساس تفکیک منطقه یی خود برای این جشن آداب و رسوم خاصی دارد که این آداب و رسوم براساس فرهنگ و مناسبات قومی و قبیله آن منطقه تعریف می شود ما دراین گزارش براساس تفکیکی منطقه ای به شرح این آداب و رسوم پرداخته ایم : 

استان آذربایجان شرقی 

تبریزی ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین می کند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. 

استان آذربایجان غربی 

خانواده های ارومیّه ای در این شب به خانه ی مسن ترین فرد فامیل می روند و به خوردن آجیل سرگرم می شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع می تواند از بین خوراکیهای زیر باشد:انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک(برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود. 

استان اردبیل 

در مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعی به کنار رودخانه می  روند، آتشی بر می افروزند و جوانان در آنجا به سوارکاری می پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هایشان را از آب رودخانه پر می  کنند و به خانه می آورند و آب آن را به دور و برخانه می پاشند. 

استان بوشهر 

بوشهری ها پس از آتش افروزی در خانه  هایشان و پریدن از روی آن، باقایق از روی آب می گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین می رود.

ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید چرک و آلودگی سال کهنه را تحویل نوروز دهند. 

استان خراسان 

در خراسان مراسم کوزه شکستن به این طریق است که درون کوزه های کهنه مقدار نمک که علامت شور بختی است و مقداری ذغال که علامت سیاه بختی است و یک سکه کم ارزش پول می ریزند و تمام افراد خانواده آن را به دور سر می چرخانند و آخرین نفر کوزه را از پشت بام به کوچه پرت می کند.

استان سیستان و بلوچستان 

در سیستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در می آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می زنند و معتقدند که نحوست این شب با این عمل از بین می رود. 

استان فارس 

در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهارشنبه سوری به سعدیه می روند و از آب استخر سعدیه بر سر وروی دختران می  ریزند. زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجاتشان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می پزند. 

استان کردستان 

مردم کردستان مخصوصاً روستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه سارها می روند و پس از مدتی که به شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هرکسی مقداری سنگریزه جمع می کند و بدون آنکه به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می کند و بدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می سازد. 

از دیگر مراسم این شب، شال اندازی است که عده ای از جوانان بالای پشت بام خانه  ها و کنار درها و پنجره های همسایگان و ثروتمندان می روند و ضمن خواندن سرود و تصنیف، از دریچه ای، شال را آویزان می کنند. اهل خانه هدیه ای را به شال می بندند که معمولاً سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخودچی و کشمش است.  

استان لرستان 

در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می کنند و با فاصله های معینی در یک ردیف می چینند و آتش می زنند.[۳]

مازندران

در روستاهای مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه برکشتی گرفتن و اسپند دودکردن، انواع آشها پخته می شود از جمله «آش هفت ترشی» که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می شود. 

استان مرکزی 

در این استان، علاوه بر مراسم آتش بازی، برای آمرزش اموات مقداری خرما یا شکر پنیر تهیه و یا حلوا درست می کنند و سرگذر می ایستند و به عابران تعارف می  کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن، برای آمرزش اموات خیرات دهنده، حمد و سوره ای بخواند و سپس خوراکی را بخورد. 

استان تهران 

در تهران قدیم، بوته های خشک را از بیابان های اطراف جمع می کردند و با شتر به شهر می آوردند و در محلات مختلف می چرخاندند. پس از غروب خورشید، بوته های خشک و اسباب و اثاثیه کهنه و شکسته ای را که پس از خانه تکانی بیرون گذاشته شده بود جمع می کردند و با آنها آتشی درست می کردند که همه باید از روی آن می پریدند و می خواندند:«سرخی تو از من، زردی من از تو». 

فشفشه و هفت ترقه هم بود اما از بمب ها و نارنجک های دستی که نوجوانان امروزی می سازند و با انفجار آنها شیشه های ساختمان ها به لرزه می افتد، خبری نبود.

منابع

  1. سایت ایران ناز مراسم چهارشنبه سوری
  2. سایت برترینها تاریخچه و آداب چهارشنبه سوری
  3. سایت نمناک آداب و رسوم چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران