کاربر:Ehsan/1صفحه تمرین
شرکت مجاهدین در جنگ ایران و عراق
یکی از مهمترین اتهاماتی که رژیم ایران نسبت به سازمان مجاهدین خلق مطرح میکند، اتهام همکاری با عراق و صدام حسین در طول جنگ هشت ساله است. با توجه به جریان داشتن یک جنگ طولانی میان دو کشور و حضور مجاهدین خلق در عراق، این سخن دارای باورپذیری بیشتری نسبت به اتهامات دیگر بوده است.
مضامین کلی اتهامات
اتهاماتی که رژیم ایران در این رابطه به سازمان مجاهدین خلق می زند گزارههای زیر یا مشابه آن است.
* مجاهدین در طول جنگ هشتساله با ارتش عراق همکاری کردند.
*تصویر مسعود رجوی با صدام حسین و طارق عزیز نشانهی همکاری این دو با یکدیگر است.
*مجاهدین به حکومت عراق اطلاعات میدادند و نقش ستون پنجم را ایفا میکردند.
* مجاهدین از حکومت عراق پول میگرفتند و تسلیح میشدند.
این اتهامات بخشی از شیطان سازی علیه مجاهدین حول موضوع جنگ ایران و عراق است. تنها پشتوانهی منطقی و حقوقی گزارههای فوق، حضور مجاهدین در عراق است، در حالی که به لحاظ قانونی و حقوقی، از حضور مجاهدین در عراق نمیتوان به چنین گزارهها و نتیجهگیریهایی دست یافت. به عبارت دیگر گزارهی شرطی « چون مجاهدین در عراق حضور داشتند،پس با صدام همکاری کردند» یک گزارهی صحیح حقوقی نیست و مقدم آن (جمله اول) به تالی (جمله دوم) منجر نمیشود.
از سویی هیچ سند دیگری که اتهامات بالا را اثبات کند از طرف رژیم ایران ارائه نشده است. پس از سقوط دولت عراق تمامی اسناد سری ارتش عراق مربوط به هشت سال جنگ به دست حکومت جدید عراق افتاد که رابطهی بسیار خوبی با رژیم ایران دارد، با اینهمه تا کنون سندی مبنی بر همکاری مجاهدین خلق با ارتش عراق منتشر نشده است.
علاوه بر آن گزارشگران و خبرنگاران بینالمللی که از عملیات مجاهدین به تهیه ی گزارش میپرداختند، از توانایی و استقلال عمل مجاهدین سخن گفتهاند. در عملیات چلچراغ که توسط مجاهدین خلق انجام شد نزدیک به ۴۰ خبرنگار از سراسر جهان به تهیهی گزارش پرداختند.
کما اینکه تصویر مشترک مسعود رجوی و صدام حسین رئیس جمهور سابق و تصویر او با طارق عزیز توسط خود مجاهدین منتشر شدهاست. این تصویر مربوط به یک ملاقات برای مذاکره در مورد صلح و پایان دادن به جنگ ایران و عراق است که توسط مجاهدین خلق دنبال میشد.
همچنین سازمان مجاهدین تمامی اسناد خرید سلاح و مهمات و کالاهای تدارکاتی خود را منتشر کرده است. این اسناد که مورد تأیید مراجع قضایی هستند نشان میدهد که سازمان مجاهدین برای خرید اقلامی چون ماشین، پوتین نظامی، لباس، سلاح و ... پول پرداخت کرده است.
شرکت مجاهدین در جنگ علیه عراق
با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سازمان مجاهدنی هنوز در ایران به صورت مسالمت آمیز فعالیت داشت. اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز برای دفاع از خاک ایران به جبههها رفتند و حملهی عراق را تجاوزکارانه توصیف کردند. همچنین تعدادی از مجاهدین در جنگ ایران و عراق جانباختند.
گزارشات ارائه شده حاکی بود که برخی از هواداران مجاهدین از پشت توسط نیروهای سپاه مورد هدف قرار گرفتند و برخی دیگر دستگیر شدند.
یک گزارش درج شده در نشریه مجاهد ... مینویسد:
«دو تن از رزمندگان سنگر مجاهدین مستقر در انتهای پل معروف خرمشهر-آبادان به اسامی عبدالزهرا ولفی و محمود قبالی که با ایستادگی در برابر نیروهای مهاجم عراقی آمادهی دفع آنها هستند.
نیروهای عراقی سعی میکنند با عبور ازاین پل به شهر آبادان نفوذ کنند. جالب توجه اینکه برادر مجاهد محمود قبالی (نفرسمت چپ) پس از روزها مقاومت قهرمانانه در سنگر مقدم جبهه، به دنبال تهاجم عناصر سپاه به سنگر مجاهدین به همراه عدهای دیگر از برادران خلع سلاح و دستگیر شدهاند. این برادر هماکنون در زندان آبادان در کنار سایر همرزمانش بسر میبرد.»
در همین زمان مردم اهواز و آبادان به حمایت از هوداران مجاهدین که در جنگ علیه عراق شرکت کرده بودند پرداختند و بیانیههایی امضا کردند.
موضع مجاهدین در مورد جنگ ایران وعراق این بود که این جنگ با حمله عراق اما به تحریک خمینی آغاز شده است و قابل پیشگیری بود. در نشریه مجاهد شماره
سالها بعد منتظری در مورد جنگ نوشته شده است:
سازمان مجاهدین معتقد است خمینی برای حفظ بقای خود به جنگ ایران و عراق ادامه داد. اگر چه آغازگر جنگ دولت عراق بود اما به سرعت خواهان پایان دادن به جنگ شد. در حالی که خمینی حاضر به پذیرش آتشبس نشد.
مجاهدین خلق معتقدند رژیم ایران بر دو پایهی سرکوب داخلی و صدور بحران استوار است. در ادبیات درونی رژیم ایران از صدور بحران با نام صدور انقلاب نام میبرند. خمینی از ابتدای انقلاب با شعار تشکیل هلال شیعی و صدور انقلاب بر سرکار آمد. این شعارها نه شعارهایی اعتقادی بلکه تنها راه بقای رژیم ایران و سرپوشی بر اختناق داخلی بودند. ماهیت قدرت سیاسی در رژیم ایران متشکل از نیروی برآمده از جنگ است.
در اساس هر حاکمیتی هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد وگرنه فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند. به عبارت دیگر پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و ... بدست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی بود. از نظر مجاهدین خلق خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده نکردن خواستههای آنان به سرعت میتوانستند طومار او را در همبپیچند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد.
جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید:
«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»[۱]
مجاهدین معتقدندشعار فتح قدس از طریق کربلا نه یک شعار ایدئولوژیک بلکه سیاستی برای حفظ بقاء رژیم در تهران به شمار میرود. در نتیجه پایان دادن به جنگ و در هم شکستن ماشین جنگ یک ضربهی جدی به بقاء رژیم ایران به شمار می رود. در عمل نیز پذیرش آتشبس و مرگ خمینی آغاز پیدایش شکاف در حاکمیت و اوجگیری نارضایتیهای عمومی در قالب اعتراضات اجتماعی بود.
سیاست صدور بحران سیاستی است که از جمله گوبلز وزیر دفاع هیتلر نیز به شکلی آنرا مطرح کرده است. گوبلز میگوید:
عکس رو خود مجاهدین منتشر کردند. مجاهدین معتقد بودند که این جنگ باید متوقف بشه و مردم خواهان اون نیستند. صدام نیز خواهان توقف بود. مجاهدین در این دیدار قرارداد صلح امضا کردند. در این قرار داد صدام به تمامی حقوق ایران اذعان کرد و اعلام کرد که اگر رژیم پای او بیاد ما پیشاپیش موافقیم. بمباراان هم تازه متوقف شد. (داستان جایزه صلح هندوستان)
مجاهدین هیچ اطلاعاتی ندادند.
علت حضور مجاهدین در عراق
اول باید بدانیم چرا جنگ شروع شد
سیاست جنگ افروزی رژیم. بهش نیاز داشت.
پس جنگ یک جنگ میهنی نبود. جنگ تضمین بقا بود.
صلح در دسترس بود
مردم جنگ نمیخواستند
به همین دلیل مجاهدین صلح کردند
حمایت ها از صلح
از صلح نمی شود فقط حرف زد. مجاهدین باید عملا رژیم را وادار به صلح میکردند.
عملیات مستقل ارتش آزادیبخش از ۳۰ خرداد ۶۶ تا ۲۸ خرداد۶۷(چلچراغ) برای درهم شکستن ماشین جنگی خمینی شروع شد. اولا مجاهدین همه اسرا رو آزاد میکردند. در تمام مناطق عملیاتی با بلندگو اعلام میکردند که ما مجاهدین هستیم.
پس از یک سال جنگ در اثر عملیات مجاهدین متوقف شد. خمینی مجبور شد زهر اتش بس بخورد. چون چلچراغ تا مهران رفت و از ارتش رژیم چیزی نمانده بود.
اگه جنگ ادامه داشت.
(فاکتهای رژیمی ها که گفتند اگر امام نمیپذیرفت اینها تا طهران می امدند)