کاربر:Safa/2صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۲ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
هدی صابر
هدی صابر.JPG
نام اصلی هدی رضا‌زاده صابر
زادروز ۲۶ اسفند ۱۳۳۸
تهران
مرگ ۲۱ خرداد ۱۳۹۰
تهران
ملیت ایرانی
محل زندگی تهران
علت مرگ قتل در اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی در زندان اوین
پیشه معلم
فرزندان حنیف و
دلیل سرشناسی فعال ملی‌مذهبی
اثرگذاشته بر مبارزان و قیام کنندگان ایران
اثرپذیرفته از دکتر محمد مصدق، محمد حنیف‌نژاد، نهضت آزادی

میرزا آقاخان كرمانی، میرزا عبدالحسین بردسیری معروف به میرزا آقاخان كرمانی از شخصیت‌های مهم جنبش مشروطه، شاعر و نویسنده‌ی نامدار و آزادی‌خواه و اصلاح‌گر دوره‌ی ناصری (زاده‌ی ۱۲۷۰ ه‌ق بردسیر کرمان/۱۸۹۶-۱۸۵۳م)

گاهشمار زندگی میرزا آقاخان

دوران کودکی

او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی، از ملاکان بردسیر کرمان و از هواداران آیین یارسان (اهل حق) و نعمت‌اللهیه بود و مادرش نوه مظفر علی شاه کرمانی از هواداران مشتاق علی‌شاه بود. بنا به گفته فریدون آدمیت در کتاب اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی، جده پدری او از زرتشتیان مسلمن شده‌ی کرمان بود.

آقاخان تحصیلات پایه‌ی خود را با آموختن ادبیات، تاریخ، اصول، فقه و حدیث، ریاضیات و منطق، حكمت وعرفان، طب قدیم و.... در كرمان تحت نظر ملاجعفر پدر شیخ احمد روحی‌کرمانی، رفیق و شریك سختی و آسایش خود كه تا آخر عمر با هم بودند، حاجی آقا صادق و سیدجواد كربلایی آموخت. در زمان حكمرانی مستبدانه عبدالحمید میرزا ناصرالدوله فرمانفرما با او كنار نیامد و مخفیانه به اصفهان و از آنجا با شیخ احمد روحی به تهران، مشهد، استانبول و به قبرس رفت و در قبرس آن دو با دختران رهبر بابی میرزا یحیی نوری معروف به صبح ازل، ازدواج كردند. او در نهایت فقر روزگار می‌گذرانید و با روزنامه‌های اختر، استانبول و قانون همكاری داشت و با روشنفكرانی چون میرزا ملكم خان به تبادل آراء پرداخت.

سپس به گروه اتحاد اسلام به رهبری سید جمال‌الدین اسدآبادی پیوست و با علمای ایرانی مقیم عراق به مكاتبه پرداخت. فعالیت‌های او و همراهانش بر ضد ناصرالدین شاه در زمانی بود كه میرزا رضای كرمانی شاه را كشت. آقاخان، شیخ احمد روحی و حسن‌خان خبیرالملك توسط دولت عثمانی به ایران فرستاده شدند و به دستور محمد‌علی میرزا پسر مظفرالدین شاه كه در تبریز در مقام ولیعهدی بود، آنان را سر بریدند.(صفر۱۳۱۴ق / م).

برخی او را «نمایندة كامل عیار فرهنگ ایرانی»۶ و برخی «طلایه‌دار برجسته اندیشه نوگرایانه در ایران»۷ خوانده‌اند. آشنایی و تسلط بر زبان‌های خارجی و تسلط بر تاریخ به ویژه تاریخ ایران باستان، بهره‌مندی از توانایی ادبی در گفتار و نوشتار، دستیابی به منابع علمی تاریخی و سیاسی اروپا باعث شد در میان روشنفكران ایرانی عصر قاجار كه در بروز نهضت‌های فكری تأثیر بسیار داشتند متمایز و نام‌آور شود. آئینة اسكندری۸، نامة باستان (سالارنامه)، رضوان، آئین سخنوری، سه مكتوب، ریحان، صدخطابه، هفتاد و دو ملت. رساله‌هایی در تاریخ ایران، ترجمة تلماك، هشت بهشت و... از آثار اوست. او متحول‌كنندة سنت‌های تاریخ‌نگاری ایرانی و از متفكران بر جستة قائل به فلسفة مادی و اصالت طبیعت، معتقد به استفادة تعقل در تاریخ و مبرز در هنر نویسندگی و شاعری بود و در روشنفكران پیش از مشروطه تأثیر بسیار گذارد.

و در زمینه ادبیات فارسى، عربى، تاریخ اسلام، ملل و نحل، فقه و اصول، حدیث، ریاضیات و منطق، حکمت و عرفان و طبّ سنّتى آموزش‏‌هایى دیده بود. استادان وى در حکمت و طبیعیات حاجى آقا صادق، از شاگردان حاج ملّاهادى سبزوارى بود و استادش در عرفان و تاریخ فلسفه و حکمتِ ملاّصدرا و حکمتِ شیخ احمد احسائى، حاجى سیدجواد شیرازى معروف به «کربلایى» بوده است.

میرزا علاوه بر علوم دینى با زبان‏‌هاى فرانسوى و اندکى هم انگلیسى آشنایى داشت و همین امر دریچه تماس او را با فرهنگ و تمدّن غرب گشود.

در ۱۳۰۲ هجری قمری با شیخ احمد روحی از کرمان مهاجرت کرد و به اصفهان رفت. از دیگر حاضران در این جلسات حاج میرزا نصرالله بهشتی ملقب به ملک المتکلمین و سید جمال الدین واعظ اصفهانی پدر محمد علی جمال زاده بودند. در اوایل سال ۱۳۰۳ هجری قمری(۱۲۶۴ خورشیدی) میرزا آقاخان همراه شیخ احمد به تهران می‌رود. چندی در تهران به تدریس قرآن مشغول بود و با حاجی میرزا یحیی دولت‌آبادی مصاحبت داشت.

میرزا آقاخان که به دلیل توطئه مادر و برادر از کرمان فراری شده بود، در تهران نیز نتوانست بماند و سپس از آنجا با شیخ احمد به حاکم رشت مویدالدوله پناه بردند، اما به دلیل دسیسه چینی حاکم کرمان، ناصرالدوله، مجبور به ترک رشت و مهاجرت به استانبول شدند. پس از این قضایا میرزا آقاخان در دمشق، «کتاب رضوان» را نگارش کرد و به رسم آن روزگار، دیباچه آن را به سلطان عبدالحمید، پادشاه عثمانی تقدیم کرد تا از کرامات سلطانی بهره گیرد اما مقرری پادشاه کفاف زندگی میرزا را نمی‌داد.

فقر شدید در این دوران میرزا را مجبور به نامه نگاری به میرزا ملکم خان می‌کند و از او تقاضای کمک می‌کند. ملکم در آن دوران در لندن، روزنامه قانون را منتشر می‌کرد و بالنسبه شخص پرنفوذی به شمار می‌رفت. در سال ۱۳۱۰ زمانی که مکاتبات ملکم و میرزا ادامه داشت، سید جمال‌الدین اسدآبادی، به دعوت سلطان عثمانی به استانبول می‌آید. تز اتحاد اسلامی سید جمال مورد استقبال بسیاری از ایرانیان در تبعید از جمله میرزاآقاخان و شیخ احمد روحی قرار می‌گیرد و همکاری این دو و حاجی میرزا حسن خان خیبر الملک در انجمن شیعیان با سیدجمال آغاز می‌گردد. در این دوران شیفتگی به سید در تمامی احوالات میرزا آقاخان مشهود بود. اما به مرور زمان، مشاهده کم‌کاری و عدم مبارزه طلبی سید جمال باعث سرشکستگی و ناامیدی میرزا می‌شود.

میرزا آقاخان که زمانی «جنگ هفتاد و دو ملت» را به منظور آگاهی بخشی و رهایی و اتحاد جهان اسلام نوشته بود، بر اثر مشاهده فساد حاکم در دستگاه سلطنت عثمانی و ایران و همچنین محافظه کاری و بی عملی سید جمال به یک باره منتقد دین و نقش آن در جامعه می‌شود. دیدگاه‌های وی در این مورد در دو اثر آخر وی، «سه مکتوب» و «رساله صد خطابه» مشهود است.

شیخ هادی نجم‌آبادی، یکی از مجتهدان مشهور تهران در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بوده است. وی را باید یکی از تاثیرگذاران مهم تاریخ معاصر ایران دانست که هم در زمینه فکر تجدد خواهی و هم در مسائل سیاسی ایران، اثر آفرین بوده است. افکار و اندیشه‌های شیخ را در کتاب تحریر العقلاء می‌توان جست. وی را نزدیکترین روحانی‌های ساکن ایران به سیدجمال الدین دانسته‌اند.

نامه‌هایی که یاران سید جمال الدین، همچون میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی، برای شیخ هادی نجم‌آبادی می‌فرستادند، گاه از چنان حساسیتی برخوردار بود که در صورت کشف، کشته شدن نامه رسان را در پی داشت.

پس از کشته شدن ناصرالدین‌شاه، دولت عثمانی، شیخ احمد روحی، خبیر الملک و میرزا آقاخان را که در طرابوزان زندانی کرده بود، به ایران تحویل داد. در سال ۱۳۱۴ هجری قمری مطابق یا ۱۷ ژوئیه ۱۸۹۶ میلادی، محمدعلی میرزا ولیعهد آنان را در باغ شمال تبریز سربرید و سرها را پر از کاه کرده به تهران فرستادند.

آثار میرزا آقاخان کرمانی

  • کتاب رضوان
  • کتاب ریحان بوستان افروز
  •  نامه ی سخن یا آئین سخنوری
  • نامه ی باستان (معروف به سالارنامه)
  • آئینه ی سکندری یا تاریخ ایران
  • تاریخ ایران از اسلام تا سلجوقیان
  • سه مکتوب
  •  صد خطابه
  •  تاریخ شانژمان ایران
  • تاریخ قاجاریه و سبب ترقی و تنزل ایران
  • در تکالیف ملت
  • تکوین و تشریع
  • هفتاد و دو ملت
  • حکمت نظری
  • هشت بهشت
  • عقاید شیخیه و بابیه
  • ان شاء الله ماشاء الله
  • رساله ی عمران خوزستان
  • ترجمه تلماک
  • ترجمه عهدنامه مالک اشتر

منابع