کاربر:Safa/5صفحه تمرین

نسخهٔ تاریخ ‏۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۲ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)

بشار اسد با نام کامل بشار حافظ اسد، زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵، سومین فرزند حافظ اسد و انیسه مخلوف، نوزدهمین رئیس‌جمهور سوریه پس از مرگ حافظ اسد، از ۱۷ ژوئیه سال ۲۰۰۰ میلادی و همچنین فرمانده کل قوای نیروهای مسلح سوریه و دبیرکل حزب سوسیالیست بعث سوریه است.

پدرش حافظ اسد از سال ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور سوریه بوده است. حافظ اسد، سال ۲۰۰۰ در ۶۹ سالگی درگذشت.

در ۲۷ مه ۲۰۰۷، حافظ اسد برای یک دوره هفت ساله با ۹۷.۶ درصد از آرا به ریاست جمهوری انتخاب شد. احزاب مخالف اجازه ورود به کشور را نداشتند و اسد تنها نامزد انتخابات بود. احزاب مخالف سوریه زیر چتر اعلامیه دمشق، انتخابات را نامشروع و بخشی از استراتژی حکومت برای حفظ «نظام توتالیتر» محکوم کردند. اعلام نتایج با راهپیمایی‌های طرفدار دولت در سراسر کشور در تمجید از رژیم دنبال شد که در آن شهروندان «ارادت» خود را به رئیس‌جمهور اعلام می‌کردند و "فضیلت" خاندان اسد را جشن می‌گرفتند.

در طول دهه ۲۰۰۰، سوریه با کمک کرده شمالی شروع به توسعه برنامه تسلیحات هسته‌ای مخفی کرد، اما رآکتور هسته‌ای مشکوک آن توسط نیروی هوایی اسرائیل در طی عملیات خارج از جعبه در سپتامبر ۲۰۰۷ منهدم شد.

حافظ اسد در صدد بود تا باسل اسد را جانشین خود کند اما در سال ۱۹۹۴، با مرگ باسل اسد در تصادف رانندگی، بشار اسد به سوریه بازگشت و با تغییر حداقل سن برای ریاست جمهوری از ۴۰ سال به ۳۴ سال در قانون اساسی، به ریاست جمهوری رسید. در ۲۸ آوریل ۲۰۱۴، بشار اسد برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه ثبت نام کرد و در ۴ مه ۲۰۱۴ صلاحیت وی و دو نفر دیگر، ماهر حجار و حسن النوری تأیید شد. بشار اسد نهایتاً با کسب ۸۸٫۷ درصد آرا مجدداً برای سومین دوره هفت ساله رئیس‌جمهور سوریه شد.

در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ که در ۲۶ مه برگزار شد، اسد برای با چهارم و این بار با کسب ۹۵.۲ درصد از آرا به ریاست جمهوری انتخاب شد. نیرو‌های مخالف اسد این انتخابات را تحریم کرده بودند و تنها ۳۸ درصد از مردم سوریه واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند. ناظران مستقل بین‌المللی و همچنین نمایندگان کشور‌های غربی این انتخابات را یک شوخی توصیف کردند.

تاریخچه زندگی بشار اسد

بشار اسد، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵ در دمشق به دنیا آمد. پس از اتمام دبیرستان در رشته پزشکی وارد دانشگاه دمشق و سال ۱۹۸۸ فارغ‌التحصیل شد و در بیمارستان نظامی مشغول به کار شد. سال ۱۹۹۲ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در بیمارستان چشم پزشکی Western Eye Hospital مشغول به کار شد. وی سال ۱۹۹۴ مدرک تخصصی چشم پزشکی گرفت. بشار اسد به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی تسلط دارد. او با اسماء االاخرس (سوری‌الاصل متولد لندن) ازدواج کرد و دارای سه فرزند به نام‌‌های حافظ، زین و کریم است. اسماء در رشته علوم کامپیوتر و اقتصاد تحصیل کرده است. یکی از پسران بشار اسد در المپیاد جهانی ریاضی در سال ۲۰۱۶ با ۱۲ امتیاز دیپلم افتخار گرفت.

خانواده اسد از علویان سوریه هستند و نقش مهمی در سیاست این کشور داشته‌اند. حافظ اسد، پدر بشار، از سال ۱۹۷۱ تا زمان درگذشتش در سال ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور سوریه بود.

بشار اسد دو برادر به نام‌های باسل اسد درگذشته در سال ۱۹۹۴ و ماهر اسد دارد. در سال ۱۹۹۴، با مرگ باسل اسد در تصادف رانندگی، بشار اسد به سوریه بازگشت.

او پس از بازگشت به سوریه وارد ارتش شد و در رشته فرماندهی و استراتژی تحصیل کرد. با درگذشت حافظ اسد در سال ۲۰۰۰، بشار با حمایت حزب بعث و ارتش سوریه به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. در آغاز ریاست‌جمهوری خود، او وعده اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را داد. این وعده‌ها شامل پایان دادن به وضعیت اضطراری که از زمان پدرش برقرار بود، آزادی‌های بیشتر سیاسی و تلاش برای توسعه اقتصادی می‌شد. با این حال، این اصلاحات به سرعت متوقف شد و دولت او همچنان تحت سلطه خانواده و حزب بعث باقی ماند.بشار اسد دومین پسر و سومین فرزند انیسه مخلوف و حافظ اسد است، بشار پنج خواهر و برادر کوچک‌تر داشت که سه نفر از آنها فوت کردند. خواهری به نام بشرا در کودکی درگذشت. کوچکترین برادر اسد، مجد، معلول ذهنی بود و در سال ۲۰۰۹ پس از یک "بیماری طولانی" درگذشت. بشار بر خلاف برادرانش باسل و ماهر، و خواهر دومش که بشرا نام داشت، ساکت، محجوب و بی‌علاقه به سیاست و ارتش بود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه عربی-فرانسوی الحریه در دمشق گذراند. در سال ۱۹۸۲ از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و سپس در دانشگاه دمشق در رشته پزشکی تحصیل کرد.

با مرگ باسل اسد، برادر بزرگ بشار، در سال ۱۹۹۴ راه برای ریاست جمهوری آینده بشار هموار شد. در سال ۱۹۸۸، اسد از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد و به عنوان پزشک ارتش در بیمارستان نظامی تشرین در حومه دمشق شروع به کار کرد. چهار سال بعد، او در لندن اقامت گزید تا تحصیلات تکمیلی خود را در رشته چشم پزشکی طی کند. گفته می‌شود که او آرزو‌های سیاسی کمی داشت، اما دنیا آن طور که انتظارش را داشت پیش نرفت. بعد از مرگ باسل تبلیغات دولتی بشار را به عنوان "امید توده ها" معرفی کردند تا او را به عنوان پدرسالار بعدی برای ادامه حکومت خاندان اسد آماده کند.

ماهر اسد، برادر کوچک‌تر بشار، فرمانده نیروهای ویژه و گارد ریاست جمهوری سوریه است و از جمله چهره‌های اصلی در ساختار نظامی کشور به شمار می‌آید. او به دلیل نقش مهمش در درگیری‌های داخلی سوریه، همواره تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفته است. ماهر به عنوان یکی از نزدیک‌ترین افراد به بشار، در مدیریت بحران‌های امنیتی و نظامی کشور تأثیرگذار بوده و جایگاه ویژه‌ای در ساختار قدرت سوریه دارد.

اماده کردن بشار برای ریاست جمهوری بیش از شش سال یعنی از زمان مرگ باسل تا مرگ حافظ اسد طول کشید. سرلشکر بهجت سلیمان، نظارت بر مقدمات انتقال آرام قدرت را بر عهده داشت، و این کار را در سه سطح انجام داد. اول، حمایت از بشار در دستگاه‌های نظامی و امنیتی ایجاد شد. دوم، وجهه بشار نزد مردم تثبیت شد؛ و در آخر بشار با سازوکار‌های اداره کشور آشنا شد.

بشار برای تثبیت اعتبار خود در ارتش، در سال ۱۹۹۴ وارد آکادمی نظامی در حمص شد و در ژانویه ۱۹۹۹ سرهنگ نخبه گارد جمهوری سوریه شد. با هدف تثبیت قدرت او، فرماندهان قدیمی ارتش به بازنشستگی رانده شدند و افسران جدید، جوان و علوی که به او وفادار بودند جای آنها را گرفتند.

بشار به موازات حرفه نظامی خود به امور عمومی مشغول بود. به او اختیارات گسترده‌ای اعطا شد و رئیس دفتر دریافت شکایات و درخواست‌های شهروندان شد و مبارزاتی را علیه فساد رهبری کرد. در نتیجه این کارزار، بسیاری از رقبای بالقوه بشار برای ریاست جمهوری به اتهام فساد محاکمه شدند. بشار همچنین رئیس انجمن کامپیوتر سوریه شد و به معرفی اینترنت در سوریه کمک کرد، که به تصویر او به عنوان یک مدرن کننده و اصلاح کننده کمک کرد.

زندگی شخصی بشار اسد

بشار اسد در سال ۲۰۰۰ با اسماء الاخرس ازدواج کرد. اسماء که اصالتاً سوری اما متولد لندن است، در رشته علوم کامپیوتر و اقتصاد تحصیل کرده است. اسماء اسد به سرطان خون مبتلاست. او پیش‌‌‌‌‌‌تر خبر داده بود که سرطان سینه‌اش را شکست داده است.

جنگ داخلی سوریه

در دوران ریاست جمهوری حافظ اسد سوریه شاهد رویدادهای مهمی بود، از جمله جنگ اکتبر ۱۹۷۳، جنگ داخلی لبنان، و درگیری‌ها با اخوان‌المسلمین به ویژه کشتار حما در سال ۱۹۸۲. حافظ اسد همچنین در جریان جنگ ایران و عراق، در رقابت با صدام حسین، از ایران حمایت کرد.

حافظ با مشت آهنین حکومت می‌کرد، مخالفان را سرکوب می‌کرد و تن به برگزاری انتخابات دموکراتیک نمی‌داد، اما در سیاست خارجی او از خود عمل‌گرایی نشان می‌داد. در حالی که به عنوان متحد اتحاد جماهیر شوروی شناخته می‌شد، در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست.

جنگ داخلی سوریه، که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، نقطه عطفی در تاریخ حکومت بشار اسد بود. این جنگ که ابتدا به‌عنوان اعتراضات مردمی علیه رژیم اسد آغاز شد، به سرعت به یک جنگ خونین و پیچیده تبدیل شد که شامل گروه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی می‌شد.

اتحادیه عرب پس از خیزش سوریه در سال‌های ۲۰۱۲-۲۰۱۱ و کشته شدن هزاران سوری، عضویت سوریه در اتحادیه عرب به حالت تعلیق درآورد.

پس از اینکه اتحادیه عرب اعلام کرد که حضور بازرسان در سوریه بی‌فایده است، پس از پنج روز رایزنی در شورای امنیت سازمان ملل، سرانجام در ۴ فوریه ۲۰۱۲ و پس از گذشت یازده ماه از جنگ داخلی در سوریه، دولت‌های چین و روسیه با قطعنامه‌‌ای که پایان حکومت بشار اسد را خواسته بود، مخالفت و آن را وتو کردند.

جنبش اصلاحی بهار دمشق

بلافاصله پس از روی کار آمدن بشار اسد، جنبش اصلاحی بهار دمشق به رهبری نویسندگان، روشنفکران، مخالفان، فعالان فرهنگی آغاز به کار کرد که پیشرفت‌های محتاطانه‌ای داشت که منجر به تعطیلی زندان مزه و اعلام عفو گسترده و آزادی صد‌ها نفر از جمله زندانیان سیاسی وابسته به اخوان‌المسلمین شد. با این حال، سرکوب‌های امنیتی دوباره از سر گرفته شد و صد‌ها روشنفکر دستگیر شدند، هدف آزار قرار گرفتند، تبعید یا روانه زندان شدند و وضعیت فوق‌العاده ادامه یافت. امتیازات اولیه برای تشدید کنترل استبدادی لغو شد، سانسور افزایش یافت و جنبش بهار دمشق به بهانه «وحدت و ثبات ملی» ممنوع شد. سیاست رژیم «اقتصاد بازار اجتماعی» به نماد فساد تبدیل شد، زیرا وفاداران اسد تنها ذینفعان آن شدند. بسیاری از روشنفکران توسط ارائه اطلاعات ربوده، شکنجه و کشته شدند.

آغاز اعتراضات در سوریه ۲۰۱۱

اعتراضات در سوریه در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ پس از اعتراضات بهار عربی که خواستار اصلاحات سیاسی و احیای حقوق مدنی و همچنین پایان دادن به وضعیت اضطراری بود که از سال ۱۹۶۳ برقرار بود آغاز شد.  تظاهرات ۱۸ تا ۱۹ مارس آن سال بزرگترین اعتراضاتی بود که طی دهه‌ها در سوریه برگزار شد و مقامات سوریه با خشونت به آن پاسخ دادند. اسد در اولین پاسخ علنی خود به اعتراضات در ۳۰ مارس ۲۰۱۱، ناآرامی‌ها را به "توطئه" منتسب کرد و مخالفان سوری و معترضان را "فتنه" نامید.

در اوریل ۲۰۱۱ آمریکا اسد را تحریم کرد. در ۲۳ مه ۲۰۱۱، وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشستی در بروکسل موافقت کردند که اسد و ۹ مقام دیگر را به فهرستی که تحت تأثیر ممنوعیت سفر و مسدود شدن دارایی‌ها قرار گرفته‌اند، اضافه کنند. در ۲۴ مه ۲۰۱۱، کانادا تحریم‌هایی را علیه رهبران سوریه از جمله اسد اعمال کرد.

در ۲۰ ژوئن، اسد در پاسخ به خواسته‌های معترضان و فشار‌های بین‌المللی، وعده گفت‌وگوی ملی شامل حرکت به سوی اصلاحات، انتخابات پارلمانی جدید و آزادی‌های بیشتر را داد. او همچنین از پناهندگان خواست که از ترکیه به خانه بازگردند، در حالی که به آنها اطمینان بخشید که عفو می‌کنند و همه ناآرامی‌ها را به گردن تعداد کمی از خرابکاران انداخت. اما اعتراضات بهار عربی در سوریه ادامه پیدا کرد.

در ژوئیه ۲۰۱۱، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، گفت که اسد "مشروعیت" خود را به عنوان رئیس جمهور از دست داده است. در ۱۸ آگوست ۲۰۱۱، باراک اوباما بیانیه‌ای کتبی صادر کرد که در آن از اسد خواست تا "کنار برود". در ماه اوت، کاریکاتوریست علی فرزات، منتقد دولت اسد مورد حمله قرار گرفت. نزدیکان این طنزپرداز به رسانه‌ها گفتند که مهاجمان تهدید به شکستن استخوان‌های فرزات کردند تا هشداری برای او باشد که از کشیدن کاریکاتور‌های مقامات دولتی به ویژه اسد خودداری کند. فرزات با شکستگی در هر دو دست و ضربه‌های شدید به سر در بیمارستان بستری شد.

از اکتبر ۲۰۱۱، روسیه به عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، بار‌ها پیش نویس قطعنامه‌های مورد حمایت غرب را در شورای امنیت سازمان ملل که امکان تحریم یا حتی مداخله نظامی سازمان ملل علیه دولت اسد را باز می‌گذاشت، وتو کرده است.

تا پایان ژانویه ۲۰۱۲، رویترز گزارش داد که بیش از ۵۰۰۰ غیرنظامی و معترض (از جمله شبه نظامیان مسلح) توسط ارتش سوریه، ماموران امنیتی و شبه نظامیان (شبیحه) کشته شده اند، در حالی که ۱۱۰۰ نفر توسط "نیرو‌های مسلح تروریستی" کشته شده اند.

در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲، اسد سخنرانی کرد و در آن اظهار داشت که قیام توسط کشور‌های خارجی مهندسی شده است و اعلام کرد که "پیروزی نزدیک است". وی همچنین گفت که اتحادیه عرب با تعلیق سوریه، فاش کرد که دیگر عربی نیست. با این حال، اسد همچنین گفت که اگر «حاکمیت ملی» رعایت شود، این کشور در‌ها را به روی راه حلی که با میانجی گری اعراب انجام می‌شود، نمی‌بندد. او همچنین گفت که یک همه پرسی در مورد قانون اساسی جدید می‌تواند در ماه مارس برگزار شود.

اقداماتی برای تدوین قانون اساسی جدید

در ۲۷ فوریه ۲۰۱۲، سوریه مدعی شد که طرحی مبنی بر تدوین قانون اساسی جدید در جریان همه پرسی مربوطه با حمایت ۹۰ درصدی مواجه شد. این همه پرسی محدودیت دوره تجمعی چهارده ساله را برای رئیس جمهور سوریه تعیین کرد. این همه پرسی از سوی کشور‌های خارجی از جمله آمریکا و ترکیه بی معنی اعلام شد. اتحادیه اروپا تحریم‌های جدیدی را علیه شخصیت‌های کلیدی رژیم اعلام کرد. در ژوئیه ۲۰۱۲، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، قدرت‌های غربی را به دلیل آنچه که به گفته او باج خواهی بود و در نتیجه جنگ داخلی در سوریه را برانگیخت، محکوم کرد. در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۲، کمیته بین المللی صلیب سرخ اعلام کرد که سوریه در وضعیت جنگ داخلی قرار دارد، و نزدیک بیست هزار کشته به جا گذاشته است.

در ۶ ژانویه ۲۰۱۳، اسد در یک سخنرانی گفت که درگیری در کشورش به دلیل "دشمنان" خارج از سوریه است که "به جهنم خواهند رفت" و به آنها "درسی داده خواهد شد". با این حال، او گفت که هنوز راه برای یک راه حل سیاسی باز است و گفت که تلاش‌های ناموفق برای راه حل "به این معنی نیست که ما علاقه‌ای به راه حل سیاسی نداریم. " در همین سال در انتخابات ریاست جمهوری که توسط مخالفان تحریم و توسط سازمان ملل متحد محکوم شد اسد یک بار دیگر به عنوان رییس جمهوری انتخاب شد.

پس از سقوط چهار پایگاه نظامی ارتش سوریه در سپتامبر ۲۰۱۴،  که آخرین پایگاه‌های دولتی در استان رقه بودند، اسد انتقادات قابل توجهی از پایگاه علوی خود دریافت کرد. این شامل اظهارات دورید اسد، پسر عموی بشار اسد، بود که خواستار استعفای وزیر دفاع سوریه، فهد جاسم الفریج، پس از قتل عام صد‌ها تن از نیرو‌های دولتی اسیر شده توسط دولت اسلامی پس از پیروزی داعش در سوریه شد. به‌زودی اعتراضات علوی‌ها در حمص به‌دنبال استعفای فرماندار، و برکناری حافظ مخلوف، پسر عموی اسد از موقعیت امنیتی‌اش که منجر به تبعید بعدی او به بلاروس شد، دنبال شد. خشم فزاینده نسبت به اسد در میان علویان به دلیل تعداد نامتناسب سربازان کشته شده در جنگ از مناطق علوی و همچنین وضعیت بحرانی اقتصادی در این مناطق است. این زمانی بود که چهره‌های نزدیک به اسد در مورد احتمال بقای او ابراز نگرانی می‌کردند.

در سال ۲۰۱۵، چند تن از اعضای خانواده اسد در لاذقیه در شرایط نامشخصی جان باختند. در ۱۴ مارس، پسر عموی بانفوذ اسد و بنیانگذار شبیحه، محمد طوفی الاسد، با پنج گلوله به سر در اختلاف بر سر نفوذ در قردا‌ها - خانه اجدادی خانواده اسد - ترور شد. در آوریل ۲۰۱۵، اسد دستور دستگیری پسر عموی خود منذر الاسد را در الزیره، لاذقیه صادر کرد، اما تحقیقات دراین مورد به نتیجه نرسید.

پس از یک رشته شکست‌های دولت در شمال و جنوب سوریه، تحلیلگران به بی‌ثباتی فزاینده دولت همراه با تداوم کاهش حمایت از دولت اسد در میان پایگاه اصلی حمایت علوی‌ها اشاره کردند، و گزارش‌های فزاینده‌ای از نزدیکان اسد، علوی‌ها و بازرگانانی که از دمشق به سمت لاذقیه و کشور‌های خارجی می‌گریزند منتشر شد. رئیس اطلاعات، علی مملوک در ماه آوریل در بازداشت خانگی قرار گرفت و متهم به توطئه با عموی تبعیدی اسد رفعت الاسد برای جایگزینی بشار به عنوان رئیس جمهور شد.

حامیان دولت بشار اسد

در ۴ سپتامبر ۲۰۱۵، زمانی که چشم انداز بقای اسد تیره به نظر می‌رسید، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، گفت که روسیه به اندازه کافی "جدی" است تا به دولت اسد کمک می‌کند. مدت کوتاهی پس از آغاز مداخله نظامی مستقیم روسیه در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ به درخواست رسمی دولت سوریه، پوتین اظهار داشت که عملیات نظامی از قبل کاملاً آماده شده بود و هدف روسیه در سوریه را "تثبیت قدرت مشروع در سوریه " تعریف کرد. مداخله پوتین رژیم اسد را در زمانی که در آستانه سقوط قرار داشت نجات داد. همچنین مسکو را قادر کرد تا به اهداف کلیدی ژئواستراتژیک خود مانند کنترل کامل حریم هوایی سوریه، پایگاه‌های دریایی که امکان دسترسی دائمی نظامی به سراسر شرق مدیترانه و دسترسی آسان‌تر برای مداخله در لیبی را می‌داد، دست یابد.

در نوامبر ۲۰۱۵، اسد بار دیگر تاکید کرد که روند دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ داخلی این کشور در حالی که این کشور توسط "تروریست ها" اشغال شده است، نمی‌تواند آغاز شود. در ۲۲ نوامبر، اسد گفت که روسیه طی دو ماه پس از عملیات هوایی خود، بیش از آنچه ائتلاف به رهبری ایالات متحده در یک سال مبارزه علیه داعش به دست آورده بود، موفقیت کسب کرده است. در پایان دسامبر ۲۰۱۵، مقامات ارشد ایالات متحده به طور خصوصی اعتراف کردند که روسیه به هدف اصلی خود برای ایجاد ثبات در سوریه دست یافته است و با هزینه‌های نسبتاً کم، می‌تواند عملیات را در این سطح برای سال‌های آینده حفظ کند.

در دسامبر ۲۰۱۵، پوتین اظهار داشت که روسیه از نیرو‌های اسد حمایت می‌کند و آماده حمایت از شورشیان ضد اسد در مبارزه مشترک با داعش است.

جمله شیمیایی خان‌شیخون ۲۰۱۷

در دسامبر ۲۰۱۶ گزارش شد که نیرو‌های اسد نیمی از حلب تحت کنترل شورشیان را بازپس گرفتند. در ۱۵ دسامبر، نیرو‌های دولتی در آستانه بازپس گیری تمام حلب بودند. پس از انتخاب دونالد ترامپ، اولویت آمریکا در مورد اسد تغییر کرد. نیکی هیلی، نماینده سازمان ملل متحد، اظهار داشت که ایالات متحده دیگر بر «خروج اسد» متمرکز نیست، اما این موضع در پی حمله شیمیایی خان شیخون در سال ۲۰۱۷ تغییر کرد. در حالی که امریکا موضع تند تری علیه اسد گرفته بود دولت سوریه اعلام کرد که که حمله شیمیایی "۱۰۰ درصد ساختگی" است. در ژوئن ۲۰۱۷، پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت:

«اسد از سلاح‌های شیمیایی استفاده نکرده است» و این حمله شیمیایی «توسط افرادی انجام شد که می‌خواستند او را به خاطر آن سرزنش کنند».

در ۷ نوامبر ۲۰۱۷، دولت سوریه اعلام کرد که توافقنامه آب و هوای پاریس را امضا کرده است. در ماه مه ۲۰۱۸، استقلال جمهوری‌های جدایی‌طلب ابخازیا و اوستیای جنوبی تحت اشغال روسیه در گرجستان را به رسمیت شناخت که منجر به واکنش شدید اتحادیه اروپا، ایالات متحده، کانادا و سایر کشور‌ها شد.

در زمان اسد، سوریه به یک حامی قوی تهاجم روسیه به اوکراین تبدیل شد و یکی از پنج کشوری بود که با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکوم کردن تهاجم که خواهان عقب نشینی روسیه از اوکراین بود مخالفت کردند. سه روز قبل از تهاجم، فیصل مقداد وزیر امور خارجه به مسکو اعزام شد تا جمهوری‌های جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک را به رسمیت بشناسد. یک روز پس از تهاجم، بشار اسد در یک تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، این تهاجم را به عنوان «اصلاح تاریخ و بازگرداندن تعادل در نظم جهانی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی» ستود. سوریه اولین کشوری بود که پس از روسیه به طور رسمی "استقلال و حاکمیت" دو منطقه جدا شده را در ژوئن ۲۰۲۲ به رسمیت شناخت.

در دوازدهمین سالگرد آغاز تظاهرات در سوریه، بشار اسد در جریان سفر رسمی خود به روسیه با ولادیمیر پوتین دیدار کرد. در یک برنامه تلویزیونی با پوتین، اسد از "عملیات نظامی ویژه" روسیه به عنوان جنگی علیه "نئونازی‌ها و نازی‌های قدیمی" اوکراین دفاع کرد. او الحاق چهار استان اوکراین به روسیه را به رسمیت شناخت و مرز‌های جدید روسیه را تأیید کرد و ادعا کرد که این سرزمین‌ها «از نظر تاریخی روسیه» هستند. اسد همچنین از روسیه خواست تا با ایجاد پایگاه‌های جدید و استقرار نیروی نظامی بیشتر در سوریه، حضور نظامی خود را در سوریه گسترش دهد و نقش نظامی خود را دائمی کند.

در مارس ۲۰۲۳، وی از امارات متحده عربی دیدن کرد و با محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی دیدار کرد. در ماه مه ۲۰۲۳، او در نشست سران اتحادیه عرب در جده، عربستان سعودی شرکت کرد و در آنجا مورد استقبال محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی قرار گرفت. در سپتامبر ۲۰۲۳، اسد در مراسم افتتاحیه بازی‌های آسیایی در هانگژو شرکت کرد و با رئیس جمهور چین شی جین پینگ ملاقات کرد. آنها ایجاد یک مشارکت استراتژیک چین و سوریه را اعلام کردند.

حالا در پایان سال ۲۰۲۴، ریاست جمهوری اسد که هرگز در بیست وچهار سال گذشته بدون بحران نبوده است یک بار دیگر در معرض بحران است.

بشار زمانی به قدرت رسید که تنفر شدید از آمریکا به دلیل حمایت از رژیم اشغال‌گر قدس و حمله آمریکا به کشورهای اسلامی در خاورمیانه، روح اسلام‌گرایی را در منطقه و ملت سوریه تقویت نموده بود.

این نفرت با مبانی سکولار رژیم بعث و بی‌توجهی خاندان اسد به اجرای احکام اسلامی، مطابق تفسیر اسلام‌گرایان سنی رادیکال و موضع منفی نسبت به علویان که قدرت را در دست داشتند، وارد فاز خطرناکی شده بود؛ به گونه‌ای که اسلام گرایان سوریه به یکی از جریانات معارض غیر قابل انعطاف تبدیل شده بودند.


تیم روزیاتوشنبه، ۱۷ آذر ۱۴۰۳


حمایت‌های بین‌المللی و چالش‌ها


بشار اسد در طول جنگ داخلی سوریه از برخی حمایت‌های بین‌المللی برخوردار بود. روسیه و ایران به‌ویژه از نظر نظامی و سیاسی به او کمک کردند. حضور نظامی روسیه در سوریه از سال ۲۰۱۵ به بعد به‌طور چشمگیری باعث تقویت موقعیت اسد شد. این حمایت‌ها در برابر فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های غربی که به‌ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه سوریه اعمال کرده بودند، به‌ویژه در دوران ترامپ، بسیار موثر واقع شد.


بشار اسد؛ از چشم‌ پزشکی در لندن تا جنگ سوریه - بهار نیوز

بشار اسد؛ از چشم‌ پزشکی در لندن تا جنگ سوریه



دمشق، تحت حکومت حزب بعث -که پس از شکست اتحاد کوتاه‌مدت مصر و سوریه (۱۹۵۸–۱۹۶۱) قدرت را در دست گرفته بود- شعارهای ملی‌گرایانه عربی را ترویج می‌کرد. سوریه هم مانند بیشتر کشورهای عربی آن زمان، حکومت دموکراتیک نداشت و انتخابات چندحزبی در آن برگزار نمی‌شد، اما سیاست‌های اقتصادی آن عمدتا به نفع طبقات اجتماعی محروم بود.جامعه علوی، که خانواده اسد به آن تعلق دارد، یکی از محروم‌ترین اقشار سوریه به شمار می‌رفت. برخی معتقدند که این جامعه در واقع یکی از حاشیه‌نشین‌ترین گروه‌ها در کشور بود.

فقر اقتصادی علوی‌ها باعث شد بسیاری از اعضای آن از اواسط قرن بیستم به ارتش سوریه بپیوندند. حافظ اسد یکی از افسران برجسته نظامی بود که در این دوران به قدرت رسید. او که حامی سرسخت حزب بعث بود، در سال ۱۹۶۶ به وزارت دفاع رسید.حافظ اسد تا سال ۱۹۷۰ قدرت خود را تثبیت کرد و سال ۱۹۷۱ به ریاست جمهوری رسید، مقامی که تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۰ آن را حفظ کرد. حفظ قدرت به مدت سه دهه،‌ در تاریخ پس از استقلال سوریه که شاهد مجموعه‌ای از کودتاهای نظامی بود، امری استثنایی به حساب می‌آمد.

در دوران ریاست جمهوری حافظ اسد سوریه شاهد رویدادهای مهمی بود، از جمله جنگ اکتبر ۱۹۷۳، جنگ داخلی لبنان، و درگیری‌ها با اخوان‌المسلمین به ویژه کشتار حما در سال ۱۹۸۲. حافظ اسد همچنین در جریان جنگ ایران و عراق، در رقابت با صدام حسین، از ایران حمایت کرد.

حافظ با مشت آهنین حکومت می‌کرد، مخالفان را سرکوب می‌کرد و تن به برگزاری انتخابات دموکراتیک نمی‌داد، اما در سیاست خارجی او از خود عمل‌گرایی نشان می‌داد. در حالی که به عنوان متحد اتحاد جماهیر شوروی شناخته می‌شد، در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست.

در میان این رویدادها، بشار اسد مسیری متفاوت را انتخاب کرد که دور از سیاست و نظامی‌گری بود. او تصمیم گرفت حرفه پزشکی را دنبال کند.

پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه دمشق در دهه ۱۹۸۰، برای گرفتن تخصص در رشته چشم‌پزشکی به بیمارستان وسترن آی هاسپیتال لندن رفت.

بشار از زندگی در لندن لذت می‌برد. او به موسیقی فیل کالینز علاقه داشت و جنبه‌هایی از فرهنگ غرب را پذیرفته بود.

در لندن بود که بشار با همسر آینده‌اش، اسماء الاخرس، آشنا شد. خانواده اسماء اهل حمص بودند. او در رشته علوم کامپیوتر در کینگز کالج لندن تحصیل می‌کرد و بعدا برای تحصیل در دانشگاه هاروارد پذیرفته شد، اما زندگی‌اش مسیر دیگری پیدا کرد.بشار دومین پسر حافظ اسد بود و زیر سایه برادر بزرگترش باسل زندگی می‌کرد که برای جانشینی پدرشان آماده می‌شد.

باسل که به دلیل سابقه مهندسی و علاقه‌اش به اسب‌سواری مشهور بود، به‌عنوان «وارث قطعی» قدرت در سوریه شناخته می‌شد.

در ژانویه ۱۹۹۴، باسل در یک حادثه رانندگی در اطراف دمشق کشته شد و مسیر زندگی بشار تغییر کرد. او بلافاصله از لندن فراخوانده شد و روند آماده‌سازی‌‌اش برای رهبری آینده سوریه آغاز شد. بشار به ارتش پیوست و شروع به ساختن چهره‌ای عمومی برای نقش آینده‌اش کرد.

حافظ اسد در ماه ژوئن سال ۲۰۰۰ درگذشت. پس از مرگ او، بشار ۳۴ ساله به سرعت به‌عنوان رئیس جمهور منصوب شد. به قدرت رسیدن او پس از اصلاح قانون اساسی سوریه برای کاهش حداقل سن ریاست‌جمهوری امکان‌پذیر شد که قبل از آن ۴۰ سال بود.

بشار اسد در تابستان ۲۰۰۰ سوگند یاد کرد و لحن سیاسی جدیدی را در پیش گرفت. او از «شفافیت، دموکراسی، توسعه، نوگرایی، پاسخ‌گویی و تفکر نهادی» سخن گفت.

در آغاز، لحن بشار اسد درباره اصلاحات سیاسی و آزادی رسانه‌ای در میان بسیاری از سوری‌ها امید ایجاد کرد. سبک رهبری او، همراه با تحصیلات غربی همسرش اسماء، نویدبخش دوره‌ای جدید و امیدوارکننده بود.

سوریه دوره‌ای کوتاه از بحث‌های مدنی و آزادی بیان نسبی را تجربه کرد که به «بهار دمشق» معروف شد. با این حال از سال ۲۰۰۱ نیروهای امنیتی بار دیگر سرکوب‌ها و دستگیری مخالفان را آغاز کردند.

بشار اسد اصلاحات محدودی در زمینه اقتصادی معرفی کرد که باعث تشویق بخش خصوصی شد، اما این اصلاحات به تقویت نفوذ و قدرت افرادی مانند رامی مخلوف، پسردایی‌ بشار، منجر شد. مخلوف یک امپراتوری اقتصادی عظیم ایجاد کرد که منتقدان، آن را نمونه‌ای از ادغام ثروت و قدرت در دولت اسد می‌دانستند.

پایان «بهار دمشق» با دوره‌ای جدید در روابط بین‌المللی هم‌زمان شد که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و جنگ‌های بعدی آمریکا در افغانستان و عراق شکل گرفت.

جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ باعث تشدید تنش در روابط بشار اسد با دولت‌های غربی شد. رئیس جمهور سوریه با تهاجم آمریکا به عراق مخالفت کرد. برخی معتقدند اسد نگران بود که سوریه به هدف بعدی عملیات نظامی آمریکا تبدیل شود و خود او هم به سرنوشتی مانند صدام حسین دچار شود.در مقابل واشنگتن، دمشق را به چشم‌پوشی از قاچاق اسلحه برای شورشیان عراقی مخالف اشغال آمریکا و همچنین اجازه دادن به عبور نیروهای افراطی از مرز طولانی بین دو کشور متهم کرد.

در پایان سال ۲۰۰۳، کنگره آمریکا «قانون پاسخ‌گویی سوریه» را تصویب کرد که تحریم‌هایی علیه دمشق در زمینه‌های مختلف، از جمله «حمایت از تروریسم» اعمال کرد.

در همین حال حضور نظامی سوریه در لبنان نیز عامل دیگری برای افزایش فشارهای بین‌المللی بر اسد شد.در فوریه ۲۰۰۵، رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان و یکی از مخالفان اصلی تسلط سوریه بر کشورش، در انفجاری بزرگ در مرکز بیروت کشته شد. انگشت اتهام بلافاصله به سمت سوریه و متحدانش نشانه رفت.اعتراض‌های گسترده‌ای در لبنان آغاز شد که همراه با فشارهای بین‌المللی، به خروج نیروهای سوریه از لبنان پس از نزدیک به ۳۰ سال منجر شد.

اسد و متحد کلیدی او، حزب‌الله لبنان، دست داشتن در ترور حریری را انکار کردند، هر چند یک دادگاه بین‌المللی ویژه‌ در سال ۲۰۲۰ یکی از اعضای حزب‌الله را به عنوان مسئول این ترور معرفی کرد.

در سطح منطقه‌ای، دهه اول ریاست جمهوری بشار اسد شاهد تقویت روابط سوریه با ایران و همچنین بهبود روابط با قطر و ترکیه بود، روابطی که بعدها تغییر کرد.

با وجود آن که عربستان در ابتدا از رئیس جمهور جوان حمایت می‌کرد، اما روابط دمشق و ریاض با نوسان‌های زیادی همراه شد.

به‌طور کلی بشار اسد در سیاست خارجی مسیر پدرش را ادامه داد و با احتیاط عمل کرد تا از درگیری‌های مستقیم نظامی دوری کند.

پس از یک دهه حکومت، اسد به عنوان رهبری با رویکرد «اقتدارگرایانه» شناخته می‌شد. چهره‌های وفادار او جایگزین اعضای قدیمی ساختار قدرت در سوریه شدند و در غیاب آزادی‌های سیاسی و تعدد احزاب، سرکوب مخالفان ادامه پیدا کرد.

در دسامبر ۲۰۱۰، اسماء اسد در مصاحبه‌ای با مجله ووگ گفت که خانه آن‌ها به صورت «دموکراتیک» اداره می‌شود.

در همان روز محمد بوعزیزی، یک سبزی‌فروش تونسی، پس از سیلی خوردن از یک پلیس زن خود را آتش زد و این اقدام به قیام مردمی در تونس منجر شد که رئیس جمهور زین‌العابدین بن علی را سرنگون کرد.قیام تونس به‌ شکل غیرمنتظره‌ای الهام‌بخش جنبش‌های انقلابی در سراسر جهان عرب شد و به مصر، لیبی، یمن، بحرین و سوریه رسید.

مصاحبه مجله ووگ که در مارس ۲۰۱۱ با عنوان «گل سرخی در بیابان» منتشر شد (و مدتی بعد حذف شد)، سوریه را به عنوان «کشوری عاری از بمب‌گذاری، تنش و آدم‌ربایی» توصیف می‌کرد. اما این تصویر طی چند ماه کاملا متحول شد.

در ماه مارس ۲۰۱۱ اعتراض‌هایی در اطراف بازار حمیدیه در دمشق آغاز شد. چند روز بعد، در واکنش به دستگیری کودکانی بود که روی دیوارها علیه بشار اسد شعار نوشته بودند، تظاهرات گسترده‌ای در شهر درعا در جنوب سوریه برگزار شد. این اعتراض‌ها به سرعت به سراسر کشور گسترش یافت.

بشار اسد دو هفته بعد در یک سخنرانی عمومی در پارلمان وعده داد که «توطئه‌ای» علیه سوریه را خنثی کند و پذیرفت که نیازهای بسیاری از مردم برآورده نشده است.

اما تیراندازی نیروهای امنیتی به معترضان در درعا، اعتراض‌ها را شعله‌ور کرد و در نهایت معترضان در شهرهای مختلف خواهان کناره‌گیری بشار اسد از قدرت شدند. حکومت با خشونت پاسخ داد و «خرابکاران و نفوذی‌ها با حمایت خارجی» را مقصر دانست.ظرف چند ماه وضعیت سوریه از اعتراض‌های مسالمت‌آمیز به درگیری‌های مسلحانه میان نیروهای دولتی و گروه‌های مخالفی تغییر یافت که در سراسر کشور دست اسلحه شده بودند.

با ادامه و تشدید خشونت و درگیری‌، سازمان ملل تعداد قربانیان را از ده‌ها هزار نفر به صدها هزار نفر افزایش داد و قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی درگیر جنگ شدند.

روسیه، ایران و گروه‌های مسلح وابسته به ایران در کنار نیروهای بشار اسد صف‌آرایی کردند، در حالی که ترکیه و کشورهای خلیج فارس از گروه‌های مسلح مخالف حمایت می‌کردند.

هرچند اعتراض‌ها علیه اسد در ابتدا با شعارهای آزادی و دموکراسی و بدون شکاف‌های مذهبی آغاز شده بود، اما خیلی زود لحن فرقه‌گرایانه‌ای که پیش از قیام وجود داشت، آشکار شد. برخی گروه‌های مخالف، حکومت را به تبعیض به نفع علوی‌ها در برابر اکثریت سنی متهم می‌کردند، در حالی که دولت مخالفان را «تروریست» می‌نامید.

در ماه اوت ۲۰۱۳، صدها نفر در حمله‌ای شیمیایی به غوطه شرقی، منطقه‌ای تحت کنترل مخالفان در نزدیکی دمشق، کشته شدند.

قدرت‌های غربی و گروه‌های مخالف حکومت سوریه، دولت اسد را مسئول این حمله دانستند. دمشق هرگونه دست داشتن در این حمله را انکار کرد، اما تحت فشار بین‌المللی و تهدیدها، با برچیدن زرادخانه سلاح‌های شیمیایی خود موافقت کرد.

با وجود این جنگ سوریه همچنان شاهد فجایع دیگری از جمله حملات شیمیایی بیشتر بود. کمیسیون‌های سازمان ملل متحد تمام طرف‌های درگیر را به ارتکاب جنایات جنگی، از جمله قتل، شکنجه و تجاوز متهم کردند.

در مقطعی به نظر می‌رسید که دولت اسد در آستانه سقوط قرار دارد و کنترل بخش‌های وسیعی از کشور را از دست داده است. اما مداخله مستقیم روسیه در سال ۲۰۱۵ معادله را تغییر داد و به دولت اسد کمک کرد تا مناطق کلیدی را پس بگیرد.

بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، توافق‌نامه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی منجر به وضعیتی شد که در آن نیروهای دولتی کنترل بیشتر مناطق سوریه را در دست گرفتند، در حالی که گروه‌های مخالف اسلام‌گرا و شبه‌نظامیان کرد، کنترل مناطقی در شمال و شمال‌شرق را در اختیار داشتند.

این توافق‌نامه‌ها اعتماد به نفس بشار اسد را افزایش داد. با وجود روابط آسیب‌دیده سوریه با جهان عرب از زمان آغاز قیام، او به تدریج به عرصه دیپلماتیک عربی بازگشت. نماد این بازگشت، پذیرش دوباره سوریه در اتحادیه عرب بود که در سال ۲۰۲۳ رخ داد.پایتخت‌های عربی بازگشایی سفارت‌های خود در دمشق و عادی‌سازی روابط با سوریه را آغاز کردند.

با وجود بحران‌های شدید اقتصادی در دهه سوم حکومت بشار اسد، به نظر می‌رسید که او از بزرگ‌ترین چالش دوران حکومت خود جان به در برده است. پس از سال‌ها درگیری خونین، به نظر می‌رسید که خاورمیانه در آستانه آرامشی نسبی قرار دارد.در همان روزی که آتش‌بس در لبنان برقرار شد، گروه‌های مخالف سوری به رهبری گروه اسلام‌گرای هیئت تحریر شام حمله‌ای غافلگیرکننده انجام دادند و شهر حلب را تصرف کردند.آنها به سرعت پیشروی کردند و کنترل شهر حما را هم در دست گرفتند و بعد از آن وارد حمص شدند تا به سوی دمشق پیشروی کنند.

سرانجام در دوازدهمین روز حملات مخالفان مسلح به مناطق تحت کنترل دولت سوریه، آن‌ها  كنترل كامل دمشق را به دست گرفتند و به این ترتیب حکومت بشار اسد در سوریه سقوط کرد و حکومت 55 ساله خانواده اسد در سوریه به پایان رسید.

نویسنده: مجله ستاره

بیوگرافی بشار اسد و همسرش اسماء اسد

  بروزرسانی: 25 آذر 1400

|  زمان مطالعه: 4 دقیقه

بشار اسد سومین فرزند حافظ اسد در ۱۱ سپتامبر 1965 برابر 20 شهریور 1344 در سوریه به دنیا آمد. وی در رشته چشم پزشکی در دمشق و لندن تحصیل کرده‌است


ستاره | سرویس چهره ها – بیوگرافی بشار اسد و همسرش اسماء اسد را در ادامه بخوانید.



بشار اسد پس از به قدرت رسیدن، سعی کرد تا اقتصاد بسته سوسیالیستی سوریه که در زمان پدرش، حافظ اسد ساخته شده بود را به یک اقتصاد باز و غیر سوسیالیستی تغییر دهد. حافظ اسد از سال‌ها پیش از مرگ خود، پسر بزرگش، باصل اسد را برای جانشینی خویش تعلیم داده بود، اما یک سانحه رانندگی مشکوک در سال ۱۹۹۴ جان او را گرفت و پسر دوم خاندان اسد، بشار اسد که تا آن زمان علاقه چندانی به سیاست نشان نمی‌داد و در لندن در حال تحصیلات پزشکی با تخصص چشم  پزشکی بود، به صحنه سیاست کشانده  شد.




بیوگرافی اسماء اسد همسر بشار اسد

همسر او اسما اسد نیز متولد ۱۱ اوت ۱۹۷۵ بانوی اول سوریه محسوب می شود. وی فارغ التحصیل رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه کینگز لندن است. آنها در سال ۲۰۰۰ به عقد یکدیگر در آمده و رسما ازدواج کردند. حاصل این ازد.واج سه فرزند بوده است. دو پسر به نامهای حافظ ۸ ساله و کریم ۳ ساله و یک دختر ۵ ساله می باشد.


اسما اسد دختر یک متخصص سرشناس قلب و بزرگ شده منطقه اکشن در غرب لندن پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه کیگنز لندن در رشته کامپیوتر دو سال از عمر خود را در دویچه بانک صرف کرد و سپس به بانک جی.پی مورگان پیوست. اسماء به عنوان بانوی اول سوریه سرمنشأ طرح هایی برای توسعه روستایی و نیز عامل برگزاری تعدادی از رویدادهای فرهنگی سوریه بود.


خانواده اسما و شوهرش پیش از ازدواج با یکدیگر آشنایی داشتند. مادر وی، دبیر اول سفارت سوریه در لندن بود و خانواده اش در مناصب بالای دیپلماتیک قرار داشتند.

یکی از دلایلی که ازدواج بشار اسد و اسما الاسد به طور مخفیانه برگزار و عکسی از این مراسم منتشر نشد، خواست اسما بوده است. بدلیل توجه بالای بانوی اول سوریه به مردم و مسائل معیشتی و فرهنگی، وی به صورت ناشناس به ۳۰۰ روستا، چندین مدرسه، کارخانه و بیمارستان در سوریه سر زد تا وضعیت مردم را بررسی کند. وی بعد از شناسایی نقاط ضعف فرهنگی و اقتصادی سوریه، با توجه به نیازهای جامعه شروع به تاسیس بنیادهای خیریه و سازمان های NGO فراوانی کرد.

تحریم‌های بشار اسد

در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۱۱، وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بشار اسد و ۹ شخصیت ارشد حکومت سوریه را به فهرست افراد تحریمی این کشور افزودند. حدود دو هفته قبل از تاریخ مذکور اتحادیه اروپا در مورد بلوکه‌کردن دارایی‌ها و ممنوعیت سفر ۱۳ مقام عالی‌رتبه سوری از جمله بشار اسد، توافق کرده بودند.

رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

سرنگونی بشار اسد

روز هجدهم آذر ماه ۱۴۰۳ تلویزیون سوریه که به طور کامل به دست مخالفان اسد افتاد، سقوط کامل رژیم اسد را اعلام کرد. در بیانیه اعلام سقوط حکومت اسد آمده است:

«پس از سال‌های طولانی بی‌عدالتی، ظلم و ستم، و پس از فداکاری‌های بزرگ فرزندان و دختران این میهن عزیز، امروز به مردم بزرگ سوریه و تمام جهان اعلام می‌کنیم که رژیم بشار اسد سقوط کرده است.»

ادعا شده «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه از طریق فرودگاه بین‌المللی دمشق که توسط ارتش و نیروهای امنیتی تخلیه شده بود، سوریه را ترک کرد و هنوز مقصد اسد مشخص نیست.


نارضایتی از حکومت اسد

اگرچه اسد ساختار‌های قدرت و کیش شخصیتی را که پدرش پرورش داده بود به ارث برد، اما وفاداری پدرش را نداشت و با نارضایتی فزاینده‌ای علیه حکومت خود مواجه شد. در نتیجه به قدرت رسیدن او، بسیاری از اعضای گارد قدیم استعفا دادند یا پاکسازی شدند و حلقه درونی سیاسی جای خود را به افراد وفادار به بشار از طوایف علوی داد. برنامه‌های آزادسازی اقتصادی اولیه اسد نابرابری‌ها را بدتر کرد و قدرت سیاسی-اجتماعی نخبگان وفادار به خانواده اسد در دمشق را بیشتر کرد. جمعیت روستایی سوریه، طبقات کارگر شهری، تجار، صنعت‌گران و مردم را از دژ‌های سنتی حزب بعث دور کرد. انقلاب سرو در لبنان در فوریه ۲۰۰۵، که با ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان آغاز شد، اسد را مجبور کرد تا به اشغال لبنان توسط سوریه پایان دهد.

در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و اکثریت اتحادیه عرب در پی سرکوب معترضان بهار عربی در جریان حوادث انقلاب سوریه که منجر به جنگ داخلی سوریه شد، از اسد خواستند استعفا دهد. جنگ داخلی حدود ۵۸۰ هزار نفر را کشت که حداقل ۳۰۶ هزار نفر آنها غیر نظامی بودند.

در دسامبر ۲۰۱۳، ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اسد را متهم به جنایت جنگی در جریان جنگ داخلی سوریه کرد. تحقیقاتی مشترک OPCW-UN و OPCW-UN IIT دولت اسد را مسئول حمله سال ۲۰۱۷ خان شیخون سارین و حمله ۲۰۱۸ دوما که در آن از گاز شیمیایی استفاده شده بود معرفی کردند. در سال ۲۰۲۳، کانادا و هلند شکایت مشترکی را در دیوان بین‌المللی دادگستری مطرح کردند و دولت اسد را به نقض کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه متهم کردند. اسد قاطعانه تمام این اتهامات را رد کرده و کشور‌های خارجی به ویژه ایالات متحده را به تلاش برای تغییر رژیم در سوریه متهم کرده است.

خانواده بشار اسد



بشار اسد در نظر دیگران

در جریان سفر دولتی تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا به سوریه در اکتبر ۲۰۰۱، بشار در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک علناً تهاجم ایالات متحده به افغانستان را محکوم کرد و گفت: «ما نمی‌توانیم آنچه را که هر روز در صفحه‌های تلویزیونی خود می‌بینیم بپذیریم. کشتار غیرنظامیان بی گناه غیر قابل قبول است.» اسد همچنین در این کنفرانس از گروه‌های شبه نظامی فلسطینی به عنوان "مبارزان آزادی" تمجید و از اسرائیل و جهان غرب انتقاد کرد. مقامات انگلیسی متعاقباً مدعی شدند که او از حملات ۱۱ سپتامبر انتقاد کرده و مشروعیت دولت اسرائیل را پذیرفته است.




منابع