کاربر:Hossein/صفحه تمرین14031024

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندان وکیل‌آباد مشهد یا همان زندان مرکزی مشهد، در منطقه وکیل‌آباد در نزدیکی کوهستان پارک شادی واقع شده است. این زندان ظاهرا برای ۲۵۰۰نفر ساخته شده اما همواره بالای ۱۰هزار زندانی در آن اسیر هستند. زندانیان با اتهام‌های مختلف از جمله جرایم مالی، سرقت و قتل و همین‌طور زندانیان سیاسی و امنیتی، در آن نگه‌داری می‌شوند. اکثر زندانیان بدلیل کمبود جا، کف خواب هستند. وضعیت بهداشت در آن بسیار اسفبار است و وجود جانوران موذی مثل سوسک و شپش موجب بروز فجایع انسانی شده است.[۱]

زندان مرکزی مشهد در محله تربیت مشهد و در خیابان قانع بیست و دوم واقع شده است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این مکان در نزدیکی مراکزی مانند هتل پارس و دانشگاه پیام نور مشهد و بنیاد مسکن مشهد و اداره تامین اجتماعی شعبه ۳ مشهد و کافه پیک قرار گرفته است.[۲]

مدیریت زندان وکیل‌آباد مشهد

علی عبدی رئیس زندان مشهد است

امیر پاسبان مدیر داخلی زندان است

جاهدی رئیس حفاظت اطلاعات

ولی‌خانی جانشین حفاظت اطلاعات

طباطبایی قاضی ناظر زندان[۳]

وضعیت زندان وکیل‌آباد مشهد

بیش از ۸ هزار زندانی در زندان مشهد (وکیل آباد) در حال گذراندن دوره حبس خود هستند. بیشتر آنها به دلیل جرایم اجتماعی مانند سرقت، مواد مخدر و اختلافات خانوادگی زندانی شده‌اند. تعدادی نیز با اتهامات سیاسی یا عقیدتی در این زندان محبوس هستند. چندین زندانی اهل سنت نیز در این زندان حضور دارند.[۳]

زندان وکیل‌آباد مشهد دارای بدترین رکورد نقض حقوق بشر و حقوق زندانیان را داراست. ساختمان زندان وکیل آباد مشهد بسیارقدیمی است. زندان وکیل‌آباد مشهد در سال‌های اخیر به خاطر وضعیت نامناسب و زندانیان سرشناس‌اش بیشتر به صدر خبرها آمده است. وضعیت نگهداری از زندانیان در این زندان بنا به روایت‌های منتشرشده بسیار نامناسب است. وزارت خارجه‌ی ایالات متحده آمریکا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰ با اعلام شماری تحریم‌های جدید، زندان وکیل‌آباد مشهد را نیز به خاطر نقض فاحش حقوق بشر تحریم کرد.[۴]

زندان مرکزی مشهد که با نام زندان وکیل آباد نیز شناخته میشود افزون بر زندانیان متهم به جرایم عمومی، محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی نیز است. زندانیان زن و مرد محبوس در این زندان با مشکلاتی چون عدم رعایت اصل تفکیک جرایم، ضرب و شتم زندانیان، عدم رسیدگی پزشکی و کیفیت پایین و عدم رعایت بهداشت در تهیه غذ مواجه هستند. به علاوه محرومیت های پی در پی از ملاقات و تماس تلفنی ابزاری است که برای فشار و کنترل هر چه بیشتر زندانیان سیاسی استفاده میشود. همچنین بنا بر گزارش ها سابقه انتقال زندانیان کودک مجرم به صورت تنبهی به بندهای بزرگسالان وجود دارد، امری که منجر به آزار جنسی این کودک-نوجوانان شده است. از سوی دیگر احکام اعدام و شلاق نیز درون مجموعه زندان مرکزی مشهد اجرا میشود.[۵]

بندهای زندان وکیل‌آباد مشهد

این زندان دارای ۱۰بند است. بند زنان : دارای ۶سالن می‌باشد. بند مشاوره ۱۳ که کنار زندان وکیل‌آباد و همان بند باز است. بند پوسته میانه که نیمه باز است.

به درب ورودی داخل زندان درب چهار می‌گویند. بعد از درب ابتدا کتابخانه و سینما و سپس بند ۱.۱ بند نوجوانان واقع شده است. بعد از آن باشگاه زندان قرار دارد که زندانیان در این باشگاه فقط اجازه بازی فوتسال را دارند.

بند ۱: ‌هر زندانی که از قرنطینه می‌آید باید یک هفته در بند ۱ بماند و سپس به بندهای دیگر تقسیم می‌شود. زندانیان با اتهامات مختلف در این محل نگهداری می‌شوند.

بند ۲:‌ زندانیان با اتهامات جرائم مالی و کلاهبرداری در این بند محبوس هستند.

بند ۳: یا همان واحد مشاوره: زندانیان سیاسی را برای فشار هر چه بیشتر به این بند می‌فرستند.

بند ۴:‌ این بند هم به زندانیان با جرایم مالی و کلاهبرداری اختصاص دارد. اما زندانیان سیاسی را نیز به این بند آورده‌اند.

بند ۵: این بند به چهار قسمت یا زیر مجموعه به ترتیب زیر تقسیم می‌شود:‌

۱۰۱:‌  زندانیان زیر حکم اعدام مربوط به مواد مخدر در این مجموعه نگهداری می‌شوند.

۱۰۲:  زندانیان زیر حکم اعدام به اتهام قتل، نزاع و تجاوز در این مجموعه محبوس هستند.

۱۰۳ و ۱۰۴: در این دو مجموعه نوجوانانی که به اتهام سرقت و نزاع دستگیر شده‌اند، محبوس هستند.

بند ۶: این بند به کارگاه اختصاص دارد و زندانیان را برای بیگاری به آنجا می‌برند و پول ناچیزی در برابر کاری که از آنان می‌کشند، به این زندانیان می‌پردازند.[۱]

بند زندانیان سیاسی

در زندان وکیل آباد چند سال پس از انقلاب یک بند جدید مخصوص زندانیان سیاسی درست کرده بودند که خود شامل سه بند بود. بند۱، بند ۲،‌ بند ۳ که شامل قرنطینه‌ها،‌ اتاق‌های عمومی دربسته، و سلول‌های انفرادی و "انباری" بود.[۶]

بند زنان زندان وکیل‌آباد مشهد

بند زنان (یا «اندرزگاه نسوان») زندان وکیل‌آباد مشهد دارای شش بند، قرنطینه و بند عمومی است.

زنان باردار، کودکان و مادران‌شان در بند چهار زندان وکیل آباد مشهد، جایی که به ارشاد دو معروف بوده است، نگهداری می‌شوند. این بخش به گفته زندانیان فعلی و سابق این زندان، با یک در از سایر بخش‌های زندان جدا شده است و سایر زندانیان با آن ارتباط مستقیم ندارند. اما شرایط این بخش از نظر بهداشت، غذا و سایر امکانات، تفاوتی با موقعیت کل این زندان ندارد.

بند ۴ زندان زنان وکیل‌آباد

بند چهار زندان زنان وکیل آباد یک راهرو و شش اتاق دارد که سرویس بهداشتی تمام اتاق‌ها مشترک است. راهرو که در سال ۱۳۹۱ موزاییک بوده، در حال حاضر با موکت پوشیده شده است. اتاق‌ها بر اساس شواهد زندانیان فعلی با مشاهدات مهسا سدیری در سال ۱۳۹۱ و مرضیه محبی در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ شباهت دارد: اتاق‌هایی تنگ، خفه، با تخت‌هایی که دور تا دور اتاق را پوشانده‌اند و مادران، کودکان و زنان حامله را در خود جا داده‌اند. با توجه به مجموعه مشاهدات، حداقل بین ۲۰ تا ۳۰ کودک و مادر همراه با زنان حامله در این بخش از زندان وکیل آباد به سر می‌برند. به گفته مرضیه محبی «۲۴ نفر در یک اتاق می‌خوابیدند. یک بچه بیدار می‌شد، بقیه ۲۳ نفر بیدار می‌شدند. خودش منشا درگیری و سروصدا بود.» مهسا سدیری هم که از نزدیک وارد سه یا چهار اتاق‌ شده بود، به من گفت: «در بدو ورود به اتاق، هوای مانده و خفه و تنفس این همه آدم به طور همزمان، آزاردهنده بود.» گرچه به گفته مرضیه محبی در سال‌های ۱۳۹۳-۱۳۹۴ زنان حامله در بند عمومی زندان نگهداری می‌شدند، حداقل از سال ۱۳۹۷ در گزارشات رسمی ، بند چهار محل نگهداری زنان باردار و کودکان و مادران قلمداد می‌شود.[۴]

مادران زندانی در بند چهار بخش زنان زندان وکیل آباد، به خاطر فقر و شرایط اجتماعی‌شان تنبیه شده‌اند. بنا به مستندات بیش از دو دهه گذشته، اغلب آن‌ها متهم به سرقت، حمل یا مصرف مواد مخدر بوده‌اند.[۴]

وضعیت کودکان

«خیلی از زنان در زندان و در ملاقات شرعی با همسران‌شان باردار می‌شوند و فرزندان‌شان در زندان به دنیا می‌آیند. کودکانی هم هستند که حاصل تجاوز مردانی به مادران‌شان هستند. این زنان از متجاوز شکایت کردند، اما به دلیل این که نتوانستند تجاوز را ثابت کنند و به دلیل نداشتن امکان مالی برای گرفتن وکیل و قوانین جمهوری اسلامی، خودشان به اتهام زنا به زندان افتادند و حتی در معرض حکم رجم – سنگسار – هستند.»[۷]

کودکان خردسال و مادرانی که باید به همان غذای کم و بی‌کیفیت زندان قانع باشند و برای تامین لباس گرم و کفش با مشکل مواجه‌اند. میوه، تنها هفته‌ای یک بار و به مقدار کم از طریق فروشگاه و با قیمت گران قابل خریداری است و سبزیجات در سبد غذایی زندانیان نیست.[۴]

تراژدی جدایی کودکان از مادر زندانی

«در زندان وکیل آباد مشهد به محض رسیدن کودک به دو سالگی، کودک را از مادر جدا می‌کنند. اگر مادر، خانواده‌ای بیرون از زندان نداشته باشد، کودک را تحویل بهزیستی می‌دهند. بعد از آن دیگر سرنوشت کودک مشخص نیست. ممکن است بهزیستی مرکز استان جا نداشته باشد، کودک را بدون اطلاع مادر، به بهزیستی شهرستان می‌دهند. ملاقاتی هم در کار نیست. وقتی مادر آزاد می‌شود، هیچ تصوری ندارد که چطور دنبال بچه‌‌اش برود.» در عین حال، نه تنها سیستم قضایی و قانونی نیست که علیه زنان و مادران زندانی و کودکان‌شان خشونت به خرج می‌دهد. [۴]

اعتراض زنان زندانی و سرکوب آنها

زنان زندانی در زندان مشهد  در روزهای ۹ و ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳، به دلیل نبود امکانات و گرمای طاقت‌فرسا در بندها و آشپزخانه دست به اعتراض زدند. آنها با شکستن شیشه‌ها و دوربین‌های حفاظتی، نارضایتی خود را نشان دادند. در پاسخ، به دستور علی عبدی، رئیس زندان وکیل آباد، مأموران گارد وارد بند زنان شدند و زندانیان را سرکوب کردند. بهداری زندان نیز از مداوای زندانیان مضروب خودداری کرد.[۳]

دومین اعتراض زنان زندانی

در دومین اعتراض زنان زندانی در ۱۳ مردادماه، گارد ویژه به دستور مقامات زندان وارد عمل شد و به شدت بیشتری زندانیان را سرکوب کرد. درب سلول‌ها به مدت ۸ ساعت بسته شد و زندانیان اجازه رفتن به دستشویی، فروشگاه، هواخوری و بهداری را نداشتند. مأمورین با باتوم به درب‌ها ضربه زده و ایجاد سروصدا می کردند. برخی از زندانیان به بند آسایش که مخصوص بیماران روانی است منتقل شدند. برای برخی از زندانیان پرونده‌های انضباطی باز شد و برخی از ملاقات، تماس و مرخصی محروم شدند.[۳]

بستن زندانیان زن معترض به صورت صلیب

در بخش آسایش، زندانیان به صورت صلیبی به تخت بسته شدند که باعث زخم و عفونت دست‌ها و پاهایشان شده است. آنها تنها برای رفتن به دستشویی و هنگام غذا خوردن با یک دست آزاد می‌شوند. مقامات زندان این زندانیان را مجبور به مصرف داروهای اعصاب و خواب‌آور کرده‌اند که منجر به اعتیاد آنها می‌شود.[۳]

به گفته زندانیان، علی عبدی (رئیس زندان مشهد)، امیر پاسبان (مدیر داخلی)، جاهدی (رئیس حفاظت اطلاعات) و ولی خانی (جانشین حفاظت اطلاعات) مسئول هدایت سرکوب و شکنجه زندانیان بودند. زندانیان زن خواستار تغییر قاضی ناظر زندان (طباطبایی) هستند که عامل شکنجه روحی و اذیت و آزار زندانیان است. مأموران گارد ویژه تا پایان روز ۱۲ مردادماه همچنان در بند زنان زندان مشهد مستقر بودند.[۳]

قرنطینه

وقتی زندانی جدید برای اولین بار از قرنطینه وارد بند می‌شود، ظرف و ظروفی در اختیار ندارد و باید این وسیله‌ها و دیگر مایحتاج اولیه‌اش را (مانند سایر زندانی‌ها) به قیمت گزاف از فروشگاه زندان بخرد. به همین خاطر آن دسته از زندانی‌ها که پولی نداشته‌اند در کارت‌شان واریز کنند، بدون ظرف می‌مانند؛ مگر اینکه کسی لطف کند و از ظرف‌های خودش به آنها بدهد.[۴]

قتل‌عام ۶۷ در زندان وکیل‌آباد مشهد

اعدام مجاهدین

رضا فانی یزدی از زندانیان مارکسیست که در مقطع قتل‌عام۶۷ در زندان وکیل‌آباد مشهد بوده است می‌گوید: در زندان مشهد، تا آنجا که به خاطر دارم، در سه سری زندانیان را بردند. اولین گروه همان گروه ۹ نفره اولی درست فردای پس از عملیات مجاهدین و بازجویی عمومی بود. سری دوم را که تعدادشان حداقل به ۱۰۰ نفر می رسید، چند روز بعد بردند. دوباره بلندگوها شروع کردند به خواندن اسامی. همه آنها را یکی یکی از بند خارج کردند. بند تقریبا نیمه خالی شده بود. یک هفته بعد سومین سری را بردند. دوباره بلندگو شروع کرد به خواندن اسامی. تقریبا در این سری تمام بچه‌های مجاهدین را از بند ۲ بردند. بند تقریبا خالی شده بود. فقط ما مانده بودیم، یعنی زندانیان وابسته به گروه‌های چپ و بهایی‌ها که جمعا ۲ اتاق بودند. چیزی کمتر از ۲۵ نفر و ما چپی‌ها که حداکثر ۸۰ نفری بیشتر نبودیم. از بند عمومی ۴۰۰ نفری حداکثر حدود ۱۰۰ نفر بیشتر باقی نمانده بود.[۶][۸]

از زندانیان چپ هیچ کس اعدام نشد.

سوالات برای قتل‌عام

هوادار کدام جریان هستید. اگر کسی می گفته مجاهدین، و یا سازمان - در آن زمان اکثر بچه‌های سازمان مجاهدین از اینکه بگویند منافقین ابا داشتند و می گفتند "سازمان" و تعداد کمی هم می گفتند مجاهدین – اعدام می‌شدند و دیگر سوالی در کار نبود. کسانی که می گفتند "منافقین"، از آنها سوال می شد که آیا سازمان را محکوم می کنید ویا عملیات فروغ جاویدان را محکوم می کنید و حاضر به مصاحبه هستید. در صورتیکه قبول نمی‌کردند، اعدام می‌شدند.[۶][۸]

نحوه اعدام

نحوه اعدام بصورت دار زدن گروهی بود. بچه‌ها را در گروه‌های گویا ۶ نفره در همان محوطه بازداشتگاه وزارت اطلاعات در خیابان کوهستان حلق آویز می کردند.[۶] [۸]

مدت زندانی اعدام‌شدگان

تمام کسانی را که از زندان بردند، محکومیت حبس داشتند. ولی اکثر آنها بیشتر سالهای حبس خود را گذرانده بودند. بسیاری از بچه‌های سازمان که اعدام شدند،‌ بیشتر از ۷ سال زندانی کشیده بودند. بعضی‌ها از جمله جلیل صوفی‌زاده ملی‌کش بود.[۶][۸]

ترکیب هیئت مرگ در زندان مشهد

رضا فانی یزدی در مصاحبه‌اش می‌گوید ترکیب هیات تا آنجا که اطلاع دارم و پس از آزادی از زندان از تعدادی از زندانیان باقی مانده که از اطلاعات بازگشته و به بند ۱ آمده بودند شنیدم، همان ترکیب هیات در اوین بوده است ولی مغیثی حاکم شرع دادگاه های انقلاب، و ولی پور دادیار ناظر زندان و احیانا محمد شکوری که مسئول بند بود از اعضای شرکت کننده در کنار هیات اصلی بوده اند.[۶][۸]

محل دفن اعدام‌شدگان و اطلاع به خانواده‌ها

در مشهد با کلمه «اعزام» به جای اعدام به خانواده‌ها دروغ گفتند. شایع کردن به جزیره معتادین منتقل کرده‌اند. رضا فانی یزدی گفت نشنیدم در مشهد به هیچ کس وسایل بچه ها را داده باشند، یا وصیتنامه ای باقی مانده باشد. بعد از مدتی معلوم شد در قسمت لعنت‌آباد دفن کرده‌اند.[۶] [۸]

خودکشی پدر یک قتل‌عام‌شده

پدر بهرام پرنده از بچه‌های مجاهدین به دادستانی رفته بود و گفته بود اگر نگوئید که بهرام کجاست خودم را خواهم کشت. مغیثی حاکم شرع به او گفته بود که اشکال ندارد، خودت را بکش! او هم از پنجره اتاق دادستانی خودش را به بیرون پرت کرده و مرده بود.[۶][۸]

اسامی بعضی از قتل‌عام شدگان

رضا فانی یزدی در مصاحبه‌اش به اسامی بعضی از زندانیان قتل‌عام‌شده اشاره می‌کند:[۶] [۸]

جعفر هاشمی – جعفر هاشمی اولین نفری بود که دراین دوره در زندان اوین اعدام شد. ۴ سال در مشهد در زندان انفرادی بود. سال ۶۶ با هم مدتی در انباری بودیم که جعفر را از همانجا به اوین بردند. جعفر تنها کسی بود که در زندان مشهد رسما از سازمان مجاهدین خلق دفاع می کرد.

محسن عطاران – او نیز پس از چند سال زندان که آزاد شده بود، دوباره دستگیر شد.

مجید اکبریان – از بچه‌های ورزشکار و اهل قوچان بود، و خیلی هم خوش تیپ بود. در ۱۷ سالگی دستگیر شده بود.

محمد فیض – از بچه‌های سبزوار بود. حکم زندان وی تمام شده بود و ملی کشی می کرد.

کاظم فارسی – سن و سالی بیشتر از اکثر ما داشت،‌ متاهل بود و بچه داشت.

محمد فانی دیسفانی – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. از بچه‌های سبزوار بود.

ابوالفضل صفوی – فوتبالیست درجه اول تیم ابومسلم خراسان بود. در دوران دبیرستان، قهرمان مسابقات فوتبال آموزشگاهی استان خراسان بود. پس از آزادی در این دوره دوباره دستگیر شد.

علی میرشاهی – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۲ سال آزاد شده و دوباره دستگیر و به ۲۰ سال زندان محکوم شد.

صادق خزاعی – در سن ۱۴ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۴ سال حبس، در هنگام مرخصی از زندان فرار کرد و به خارج گریخت. برای عملیاتی به ایران آمد، دستگیر شد و سپس اعدام شد.

خلیل مودی – از بچه‌های بیرجند بود. مدتی نماینده بند بود و صدای بسیار گرم و قشنگی داشت.

غلامرضا محمدی – چندین ماه پیش از عملیات فروغ جاویدان مدتی با هم در انباری بودیم و قبل از سفر هیات مرگ به تهران منتقل شد و در اوین اعدام شد.

شهرام مرجوی – اهل آذربایجان و از اقوام نزدیک آیت الله موسوی اردبیلی، رئیس وقت شورایعالی قضایی بود.

جلیل صوفی زاده – مدت زندان را گذرانده و ملی کشی می کرد.

نوید آموزگار – اولین نفری بود که از بند برده شد.

جواد نصیری – قهرمان شمشیربازی بود.

و ...

تحریم زندان وکیل‌آباد مشهد

وزارت خزانه‌داری آمریکا روز پنج‌شنبه ۳ مهر ۱۳۹۹، دو قاضی و ۳ زندان از جمله زندان وکیل آباد مشهد را به دلیل نقش آنها در شکنجه و رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، بازداشت‌های خودسرانه افراد به دلیل شرکت در اجتماع‌های مسالمت‌آمیز تحریم کرد.[۳]

طرح انتقال زندان مشهد

مقامات جمهوری اسلامی از تصویب طرح جایگزینی و انتقال زندان مرکزی مشهد به خارج مشهد خبر داده‌اند. این طرح هنوز (دی ماه ۱۴۰۳) اجرایی نشده است. سعید سرباز جانفدا مدیر کل وقت زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی در سال ۱۴۰۰: بیشتر زندان های موجود در خراسان رضوی دارای بناهای قدیمی و فرسوده در بافت شهری هستند و طبق قانون باید به خارج از شهرها منتقل شوند. وی گفت زندان ۱۰ هزار نفری جدید مشهد با ۱۲۴ هزار متر مربع فضای مسقف احداث خواهد شد.[۹]