احمد بالدی

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۴۵ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
احمد بالدی
احمد بالدی؛2.jpg
احمد بالدی
زادروز۱۳۸۴
اهواز
درگذشت۲۰ آبان ۱۴۰۴
اهواز
علت مرگخودسوزی
آرامگاهآرامستان اهواز
ملیتعرب اهوازی
تحصیلاتدانشجو
پیشهدکه‌داری در کمک به پدر
شناخته‌شده برایمردم خوزستان و ایران

احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، که در صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، در پارک زیتون اهواز، در اعتراض به تخریب خشونت‌آمیز دکه خانوادگی‌اش توسط مأموران شهرداری منطقه ۳ و نیروهای انتظامی، اقدام به خودسوزی کرد. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری توسط پدرش، مجاهد بالدی، اداره می‌شد، تنها منبع درآمد خانواده شش‌نفره‌ای بود که در میان بیش از ۴۰۰ دکه مشابه در اهواز، یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب به‌شمار می‌رفت.

مأموران بدون اطلاع قبلی یا حضور مالک، وارد محل شدند و در حالی که مادر احمد و خود او برای جلوگیری از تخریب داخل دکه تحصن کرده بودند، با خشونت فیزیکی و رفتار تحقیرآمیز عمل کردند.

معاون خدمات شهرداری، دست مادر احمد را گرفته و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام خشم احمد را برانگیخت. او پیشتر هشدار داده بود که در صورت تخریب، خود را آتش خواهد زد، اما مأموران با تمسخر و بی‌تفاوتی، حتی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند. احمد با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان حاضران خودش را آتش زد و با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز منتقل شد.

این حادثه، که بخشی از الگوی تبعیض سیستماتیک علیه شهروندان عرب اهواز و فشارهای اقتصادی بر قشرها محروم است، موجی از اعتراضات مردمی را برانگیخت. شامگاه ۱۵ آبان، جمعی از شهروندان، دانشجویان و بستگان در مقابل بیمارستان طالقانی تجمع کردند و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار غیربومی اهواز، و محاکمه عاملان شدند.

تجمع با حضور سنگین نیروهای امنیتی همراه بود و مأموران با فیلم‌برداری و ایجاد محاصره، آزادی بیان معترضان را محدود کردند. استاندار خوزستان، سیدمحمدرضا موالی‌زاده، با معترضان دیدار کرد، اما وعده‌هایش مبنی بر رسیدگی قضایی، با تهدید دادسرای عمومی و انقلاب اهواز علیه «تحریک احساسات قومیتی» همراه شد. در واکنش، قوه قضائیه وعده پیگیری داد، اما شهردار و مسئول اجراییات منطقه ۳ تنها با وثیقه موقت آزاد شدند.

پس از چند روز بستری، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت جراحات جان باخت، که این امر خشم عمومی را تشدید کرد. سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای، مرگ او را نتیجه مستقیم سیاست‌های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی دانست و خواستار تحقیق مستقل، مجازات عاملان، و آزادی فعالان بازداشت‌شده شد.

موج بازداشت‌ها پس از حادثه، شامل سه فعال رسانه‌ای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – را دربر گرفت که تنها به دلیل پوشش خبری بازداشت شدند. این رویداد، در بستر بحران اقتصادی و تبعیض قومی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها یافت و نمادی از ناامیدی جوانان محروم شد.

شورای ملی مقاومت ایران نیز در اطلاعیه‌ای، آن را هشداری به رژیم دانست و بر لزوم حسابرسی تأکید کرد. این تراژدی نه تنها عمق بی‌عدالتی را آشکار کرد، بلکه بر ضرورت اصلاحات ساختاری در مدیریت شهری و حفاظت از حقوق اقلیت‌ها تأکید ورزید، بدون آنکه به تحلیل‌های فراتر از منابع بپردازد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

مقدمه بر زمینه حادثه و زندگی احمد بالدی

احمد بالدی
احمد بالدی

احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، در خانواده‌ای شش‌نفره در محله زیتون اهواز زندگی می‌کرد. او به عنوان دانشجو، ساعات خارج از دانشگاه را در دکه اغذیه‌فروشی خانوادگی سپری می‌کرد تا به امرار معاش خانواده کمک کند. این دکه، که توسط پدرش مجاهد بالدی تأسیس شده بود، بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی از شهرداری اهواز فعالیت داشت و تنها منبع درآمد ثابت خانواده به‌شمار می‌رفت.[۱]

در میان بیش از ۴۰۰ دکه فعال در سطح شهر اهواز، دکه خانواده بالدی یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب بود، که این امر آن را در معرض فشارهای تبعیض‌آمیز قرار می‌داد. مجاهد بالدی در سال‌های اخیر بارها با تلاش‌های مقامات محلی برای سلب مجوز و تخریب دکه روبه‌رو شده بود، که این فشارها بخشی از روند کلی محدودسازی اقتصادی شهروندان عرب ارزیابی می‌شود.[۳]

احمد بالدی، به عنوان پسر بزرگ خانواده، نقش حمایتی فعالی داشت و اغلب در مدیریت دکه مشارکت می‌کرد. خانواده بالدی، مانند بسیاری از خانواده‌های عرب اهوازی، با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از بیکاری و فقدان فرصت‌های برابر دست و پنجه نرم می‌کردند.[۴]

فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر شهروندان عرب اهواز

اهواز، به عنوان مرکز استان خوزستان، با مشکلات ساختاری مانند بیکاری بالا، تبعیض قومی و سیاست‌های شهری تبعیض‌آمیز روبه‌رو است. دکه‌داران و دست‌فروشان، به ویژه از میان اقلیت‌های محروم، اغلب قربانی طرح‌های ساماندهی شهری می‌شوند که بدون جایگزین‌های مناسب، معیشت آن‌ها را تهدید می‌کند. در مورد خانواده بالدی، دکه نه تنها منبع درآمد بود، بلکه نمادی از تلاش ۲۵ ساله برای بقا در شرایط سخت اقتصادی به‌شمار می‌رفت.

این زمینه، که شامل اخراج‌های شغلی و مهاجرت‌های اجباری به دلیل فشارهای مالی است، در موارد مشابهی مانند خودکشی کمال بالدی – شهروند عرب اهوازی دیگری – در ۱۲ آبان ۱۴۰۴، مشهود است. کمال بالدی، کارمند سابق شرکت صنایع فولاد اهواز، پس از اخراج و تنگدستی، به عراق مهاجرت کرد اما در نهایت به دلیل فشارهای روانی و مالی، به زندگی خود پایان داد.[۷][۲]

طرح‌های تخریب دکه‌ها در اهواز

طرح‌های اخیر شهرداری اهواز برای ساماندهی فضای سبز پارک‌ها، شامل تخریب دکه‌های بدون جایگزین، منجر به تنش‌های اجتماعی شده‌است. در مورد دکه بالدی، عملیات تخریب در چارچوب توسعه پارک زیتون اعلام شد، اما بدون اخطار کتبی مؤثر یا حضور مالک، اجرا گردید. این رویه، که آموزش ناکافی مأموران و عدم میانجی‌گری را دربردارد، آسیب‌پذیری قشرها کم‌درآمد را افزایش می‌دهد.[۱۲]

رویداد تخریب دکه و خودسوزی احمد بالدی

خودسوزی احمد بالدی
خودسوزی احمد بالدی

در صبح روز یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز به همراه نیروهای انتظامی، بدون اطلاع قبلی یا ارائه اخطار کتبی مؤثر، برای تخریب دکه اغذیه‌فروشی خانواده بالدی در پارک زیتون اهواز اقدام کردند. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری فعالیت داشت، در چارچوب طرح توسعه فضای سبز پارک هدف قرار گرفت. مأموران با تجهیزات سنگین وارد محل شدند و بلافاصله شروع به تخریب کردند، در حالی که مادر احمد بالدی و خود او برای جلوگیری از عملیات، داخل دکه تحصن کرده بودند.

معاون خدمات شهرداری منطقه ۳، که مسئولیت مستقیم عملیات را بر عهده داشت، با خشونت فیزیکی وارد عمل شد. او دست مادر احمد را گرفت و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام همراه با رفتار تحقیرآمیز بود. احمد بالدی، که شاهد این صحنه بود، چندین بار هشدار داد که در صورت ادامه تخریب، خود را آتش خواهد زد. مأموران، به جای توقف عملیات یا میانجی‌گری، با تمسخر پاسخوی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند و عملیات را ادامه دادند.

احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله، با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان مأموران و حاضران، اقدام به خودسوزی کرد. او با فریادهای اعتراض به تبعیض و فشارهای اقتصادی، بدن خود را به آتش کشید. مأموران شهرداری و انتظامی، به جای کمک فوری، ابتدا به تماشا ایستادند و سپس با تأخیر اقدام به خاموش کردن آتش کردند. احمد با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید، توسط حاضران به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز منتقل شد.

این عملیات تخریب، بخشی از الگوی گسترده‌تر فشار بر دکه‌داران عرب اهوازی بود. دکه خانواده بالدی، تنها منبع درآمد خانواده شش‌نفره، بدون ارائه جایگزین یا غرامت نابود شد. پدر احمد، مجاهد بالدی، که در محل حضور نداشت، بعداً اظهار کرد که مأموران حتی اجازه جمع‌آوری وسایل را ندادند و اموال خانواده را ضبط یا نابود کردند.[۱][۶][۴][۳]

اظهارات شاهدان و خانواده

پدر احمد بالدی در مصاحبه‌ای اظهار کرد: «نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟» این عبارت، عمق بی‌تفاوتی و تمسخر مأموران را نشان می‌دهد. او افزود که دکه با مجوز رسمی بیش از دو دهه فعالیت داشت و تخریب بدون فرایند قانونی انجام شد. مادر احمد نیز از خشونت فیزیکی معاون خدمات شهرداری شکایت کرد و گفت که او را با زور به بیرون کشیدند.

شاهدان عینی گزارش دادند که احمد پیش از خودسوزی، فریاد می‌زد: «این دکه نان خانواده ماست، چرا نابود می‌کنید؟». مأموران انتظامی، که برای حمایت از عملیات شهرداری حضور داشتند، هیچ اقدامی برای جلوگیری از فاجعه نکردند و حتی فیلم‌برداری کردند.[۶][۷]

وضعیت پزشکی، بستری و مرگ احمد بالدی

پس از خودسوزی، احمد بالدی با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید درجه دو و سه، بلافاصله توسط حاضران و سپس آمبولانس به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز منتقل شد. پزشکان بیمارستان اعلام کردند که سوختگی‌ها عمدتاً در ناحیه صورت، گردن، تنه و اندام‌ها بوده و وضعیت او وخیم است. احمد در بخش سوختگی بستری شد و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفت، اما تجهیزات محدود بیمارستان در برابر چنین موارد شدیدی ناکافی بود.

در روزهای اولیه، احمد بالدی قادر به صحبت نبود و از طریق لوله تنفس مصنوعی نگهداری می‌شد. خانواده بالدی، که در کنار تخت او حضور داشتند، گزارش دادند که پزشکان نسبت به بهبود کامل ابراز تردید کرده‌اند. پدر احمد اظهار کرد که پسرش پیش از بیهوشی کامل، از درد شدید شکایت داشت و بارها نام دکه و خانواده را تکرار می‌کرد.[۴][۶]

تلاش‌های درمانی و چالش‌ها

در طول بستری، احمد چندین عمل جراحی پیوند پوست و درمان عفونت‌های ناشی از سوختگی را پشت سر گذاشت. بیمارستان طالقانی، به عنوان مرکز درمانی اصلی اهواز برای موارد سوختگی، با کمبود داروهای تخصصی و تجهیزات پیشرفته روبه‌رو بود. پزشکان تلاش کردند با انتقال مایعات و آنتی‌بیوتیک‌ها، وضعیت را کنترل کنند، اما عفونت‌های ثانویه و شوک ناشی از سوختگی گسترده، وضعیت را پیچیده‌تر کرد.

خانواده بالدی بارها درخواست انتقال احمد به بیمارستان‌های مجهزتر در تهران یا شیراز را مطرح کردند، اما مقامات قضایی و امنیتی با استناد به وضعیت امنیتی، این درخواست را رد کردند. مادر احمد گزارش داد که نیروهای امنیتی در بیمارستان حضور مداوم داشتند و دسترسی خانواده به اطلاعات پزشکی را محدود می‌کردند.[۲][۳]

مرگ احمد بالدی

در روز دوشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، پس از ۹ روز بستری و مبارزه با جراحات، احمد بالدی بر اثر عوارض سوختگی شدید، نارسایی چندارگانی و عفونت‌های مقاوم، جان باخت. پزشکان مرگ را در ساعت‌های اولیه صبح اعلام کردند و علت اصلی را شدت سوختگی و عدم پاسخ به درمان دانستند. بدن احمد، که به شدت آسیب دیده بود، برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل شد، اما خانواده اجازه حضور در فرایند را نداشتند.[۸]

پدر احمد، مجاهد بالدی، در واکنش به مرگ پسرش اظهار کرد که احمد تا آخرین لحظات از درد رنج می‌برد و مرگ او نتیجه مستقیم بی‌توجهی مأموران شهرداری بود. او افزود که احمد دانشجویی آرام و مسئولیت‌پذیر بود که تنها به دنبال حفظ معیشت خانواده بود.[۱۳]

سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای جداگانه، مرگ احمد را «جان‌باختن» توصیف کرد و آن را نتیجه سیاست‌های سرکوبگرانه دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی، قربانی تبعیض سیستماتیک شد.[۵]

اعتراضات مردمی اولیه و واکنش‌های محلی

شامگاه پنج‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، جمعی از شهروندان اهوازی، دانشجویان، بستگان خانواده بالدی و فعالان محلی، در مقابل بیمارستان آیت‌الله طالقانی تجمع کردند. معترضان با شعارهایی مانند «احمد بالدی نماد مقاومت ماست»، «شهردار غیربومی استعفا» و «عاملان خودسوزی محاکمه شوند»، خشم خود را از عملیات تخریب و بی‌تفاوتی مأموران ابراز کردند. تجمع با حضور زنان و جوانان عرب اهوازی همراه بود و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار اهواز، شدند.[۷]

نیروهای امنیتی و یگان ویژه از همان ابتدا بیمارستان را محاصره کردند و با فیلم‌برداری از چهره معترضان، فضای ارعاب ایجاد کردند. مأموران اجازه گسترش تجمع را ندادند و چندین نفر را برای شناسایی احضار کردند. با این حال، معترضان تا ساعات پایانی شب باقی ماندند و پلاکاردهایی با تصاویر احمد بالدی حمل می‌کردند.[۱۰]

دیدار استاندار با معترضان

سیدمحمدرضا موالی‌زاده، استاندار خوزستان، در واکنش به تجمع، به بیمارستان آمد و با گروهی از معترضان دیدار کرد. او وعده داد که موضوع به صورت قضایی پیگیری شود و عاملان تخریب مورد بازخواست قرار گیرند. استاندار همچنین قول داد که خانواده بالدی حمایت مالی و شغلی دریافت کنند، اما معترضان این وعده‌ها را ناکافی دانستند و بر محاکمه علنی تأکید کردند.

در پی این دیدار، دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بیانیه‌ای صادر کرد و هشدار داد که هرگونه «تحریک احساسات قومیتی» یا انتشار اخبار کذب، پیگیری قضایی خواهد شد. این بیانیه، تجمع را به عنوان اقدامی علیه امنیت ملی توصیف کرد.[۳][۹]

واکنش قوه قضائیه و آزادی موقت مسئولان

قوه قضائیه ایران وعده رسیدگی فوری به پرونده داد و اعلام کرد که تحقیقات آغاز شده‌است. شهردار اهواز، رضا امینی، و مسئول اجراییات منطقه ۳، با قرار وثیقه موقت آزاد شدند، اما از سمت‌های خود تعلیق نشدند. این اقدام با انتقاد گسترده مواجه شد و معترضان آن را نشانه بی‌عدالتی دانستند.[۲]

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌ای رسمی، خودسوزی و مرگ احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نمادی از فضای انفجاری جامعه ایران در برابر سرکوب رژیم دانست. در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمده‌است:

«شامگاه پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، شماری از مردم اهواز در اعتراض به رژیم ضدبشری آخوندها و رفتار جنایتکارانه شهرداری این شهر در مقابل بیمارستان طالقانی که احمد بالدی در آنجا بستری است دست به تجمع و اعتراض زدند. احمد دانشجوی ۲۰ ساله در اعتراض به تخریب دکه پدرش در پارک زیتون اهواز توسط نیروی انتظامی و مأموران شهرداری خود را به آتش کشید. او اکنون با بیش از ۷۰ درصد سوختگی در بیمارستان طالقانی بستری است و وضعیتش وخیم است.

معترضان خواستار برکناری فوری امینی، شهردار اهواز، و معاونان او، همچنین محاکمه تمامی مسببان خودسوزی احمد شدند. از شب گذشته نیروهای امنیتی در وحشت از اعتراضهای بیشتر، اطراف بیمارستان را بشدت تحت کنترل قرار داده‌اند.

مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز، همراه با نیروی انتظامی، بدون اطلاع قبلی برای تخریب دکه مجاهد بالدی از هموطنان عرب به محل رفتند و در حالیکه او در محل حضور نداشت شروع به تخریب دکه کردند. همسر و احمد فرزند او برای جلوگیری از تخریب دکه در داخل آن تحصن کردند. معاون شهرداری با خشونت، همسر بالدی را به بیرون پرتاب کرد. احمد، در اعتراض با بنزین خود را به آتش کشید. به گفته شاهدان، مأموران نه تنها اقدامی برای نجات او نکردند، بلکه با تمسخر و بی‌تفاوتی نظاره‌گر بودند.

خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران با آرزوی بهبودی برای احمد بالدی فرزند مردم اهواز گفت شعله‌های آتشی که او را در خود فرو برد، هرچند قلب همه ما را جریحه‌دار کرد، اما آتشی است که ریش و ریشه رژیم آخوندها را خواهد سوزاند.

وی افزود در حالی‌که آخوندهای حاکم و سرکردگان سپاه سالهاست اموال مردم را چپاول می‌کنند و آقازاده‌های فاسد در داخل و خارج زندگی‌های فوق لاکچری دارند و در حالی‌که این رژیم هزاران میلیارد دلار را در پروژه‌های ضدمیهنی اتمی، موشکی و جنگ‌افروزی به هدر داده و می‌دهند، از دکه‌های محروم‌ترین قشرها مردم هم نمی‌گذرند. آتش اعتراض احمد هشداریست به رژیمی که از خشم مردم گریزی ندارد و تا سوزاندن بیت خامنه‌ای پیش خواهد رفت. روز حسابرسی جلادان نزدیک است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۱۶ آبان ۱۴۰۴ (۷ نوامبر ۲۰۲۵)[۱۰]

اعتراضات پس از مرگ و موج بازداشت‌ها

پس از اعلام مرگ احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴، اعتراضات در اهواز تشدید شد. شهروندان عرب اهوازی و دانشجویان، در محله‌های مختلف مانند زیتون و کمپلو، تجمع‌های خودجوش برگزار کردند و خواستار عدالت برای احمد شدند. شعارهایی مانند «احمد بالدی را کشتند» و «تبعیض علیه عرب‌ها بس است» در این تجمع‌ها شنیده می‌شد. معترضان، تخریب دکه را نمادی از سرکوب اقتصادی اقلیت عرب دانستند.

در مقابل بیمارستان طالقانی، تجمع بزرگ‌تری شکل گرفت که تا ساعات شب ادامه داشت. خانواده بالدی، با حضور پدر و مادر احمد، از معترضان تشکر کردند و بر پیگیری قضایی تأکید کردند. پدر احمد اظهار کرد که مرگ پسرش نتیجه مستقیم تمسخر مأموران بود و خواستار محاکمه علنی شد.[۱۴][۱۰]

موج بازداشت فعالان عرب

در روزهای پس از خودسوزی و مرگ احمد، نیروهای امنیتی موج گسترده‌ای از بازداشت‌ها را علیه فعالان عرب اهوازی آغاز کردند. حداقل سه فعال رسانه‌ای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – تنها به دلیل پوشش خبری حادثه و انتشار تصاویر تجمع‌ها، بازداشت شدند. این افراد توسط اداره اطلاعات احضار و به مکان‌های نامعلومی منتقل شدند.[۱۱]

بازداشت‌ها شامل فعالان فرهنگی و مدنی نیز بود که در شبکه‌های اجتماعی به حادثه واکنش نشان داده بودند. سازمان‌های حقوق بشری گزارش دادند که بازداشت‌شدگان بدون تفهیم اتهام رسمی نگه داشته می‌شوند و دسترسی به وکیل ندارند. این موج، بخشی از تلاش برای سرکوب صدای اعتراض در میان عرب‌های اهواز ارزیابی شد.[۵]

واکنش‌های محلی و فشار بر خانواده

خانواده بالدی تحت فشار امنیتی قرار گرفت و نیروهای اطلاعاتی چندین بار به منزل آن‌ها مراجعه کردند. پدر احمد گزارش داد که مأموران تهدید کردند در صورت ادامه مصاحبه‌ها، خانواده با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهد شد. با این حال، بستگان احمد در تجمع‌ها حضور فعال داشتند و داستان حادثه را روایت می‌کردند.[۱۵]

بیانیه‌های سازمان‌های حقوق بشری و بازتاب رسانه‌ای

بیانیه سازمان حقوق بشر کارون

سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای رسمی، جان‌باختن احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نتیجه سیاست‌های تبعیض‌آمیز جمهوری اسلامی علیه شهروندان عرب اهوازی دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد، دانشجوی ۲۰ ساله، در اعتراض به تخریب دکه خانوادگی‌اش که تنها منبع درآمد بود، خودسوزی کرد. سازمان خواستار تحقیق مستقل بین‌المللی، مجازات عاملان شهرداری و نیروهای انتظامی، و آزادی فوری فعالان بازداشت‌شده شد.

بیانیه همچنین به الگوی مشابه موارد خودسوزی اعتراضی اشاره کرد و مرگ احمد را نمادی از ناامیدی جوانان عرب در برابر بی‌عدالتی اقتصادی و قومی توصیف کرد. سازمان از جامعه جهانی خواست تا فشار بر رژیم ایران برای توقف سرکوب اقلیت‌ها را افزایش دهد.[۴][۵]

بازتاب در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی

رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، مانند ایران اینترنشنال، رادیو زمانه و ایران وایر، حادثه را به طور گسترده پوشش دادند و جزئیات تخریب، خودسوزی و اعتراضات را گزارش کردند. این رسانه‌ها بر نقش تبعیض قومی و فشارهای اقتصادی تأکید کردند و مرگ احمد را تراژدی انسانی نامیدند.

در داخل، خبرگزاری‌هایی مانند هرنا گزارش دادند که قوه قضائیه وعده رسیدگی داده، اما اقدامات عملی محدود به آزادی موقت مسئولان بوده‌ است. آسیا نیوز مرگ احمد را درگذشت جوان خودسوزی‌ کرده توصیف کرد و جزئیات بستری را پوشش داد.[۲][۱][۳][۶][۱۳]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ خودسوزی یک جوان در برابر نیروهای شهرداری اهواز - ایران وایر
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ خودسوزی یک دکه‌دار در اعتراض به تخریب دکه اش؛ قوه‌قضائیه وعده رسیدگی داد - هرانا
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - رادیو زمانه
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ خودسوزی یک شهروند عرب اهوازی در اعتراض به تخریب دکه توسط شهرداری منطقه ۳ اهواز - سازمان حقوق بشر کارون 1
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ بیانیه سازمان حقوق بشر کارون در پی جان‌باختن احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی - سازمان حقوق بشر کارون 2
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ پدر احمد بالدی، جوان جان‌باخته: نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟ - ایران اینترنشنال
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ تجمع اعتراضی مردم اهواز در واکنش به خودسوزی اعتراضی احمد بالدی - کانون حقوق بشر ایران
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ساله اهوازی پس از خودسوزی اعتراضی جان باخت - سازمان مجاهدین خلق 2
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - اخبار روز
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان طالقانی اهواز بدنبال خودسوزی تکاندهنده احمد بالدی جوان ۲۰ ساله - ایران افشاگر
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ موج بازداشت فعالان عرب در اهواز پس از خودسوزی احمد بالدی - گوناز تی وی
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ داستان کامل خودسوزی احمد بالدی جوان اهوازی که خودش را سوزاند - آنا ژورنال
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ احمد بالدی، جوان خودسوزی کرده شهر اهواز درگذشت - آسیا نیوز
  14. خودسوزی اعتراضی احمد بالدی و کورش خیری، روایت فضای انفجاری ایران - سازمان مجاهدین خلق 1
  15. حادثه احمد مجاهد بالدِی؛ سوختنی که چهره حکومت را آشکار کرد - فار ایران