اسدالله لاجوردی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
سید اسدالله لاجوردی، سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در خانه پدرش علی‌اکبر لاجوردی که به هیزم‌فروشی شاغل بود، در جنوب تهران متولد شد. پس از ۶ سال تحصیل در دوره ابتدایی در سال ۱۳۲۷ در حالی که جوانی ۱۴–۱۳ساله بود به دبیرستان رفت. اسدالله لاجوردی در دومین سال تحصیل در دبیرستان، ترک‌تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد.  
سید اسدالله لاجوردی، سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در خانه پدرش علی‌اکبر لاجوردی که به هیزم‌فروشی شاغل بود، در جنوب تهران متولد شد. پس از ۶ سال تحصیل در دوره ابتدایی در سال ۱۳۲۷ در حالی که جوانی ۱۴–۱۳ساله بود به دبیرستان رفت. اسدالله لاجوردی در دومین سال تحصیل در دبیرستان، ترک‌تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد.  


اسدالله لاجوردی که در شکل‌گیری جمعیت مؤتلفه اسلامی نقش اساسی داشت‌، پس از ترور حسنعلی منصور ـ نخست‌وزیر وقت ـ در بهمن ۱۳۴۳ همراه بسیاری از اعضای این جمعیت دستگیر شدند. صادق امانی که شوهرخواهر لاجوردی بود به همراه بخارایی، نیک‌نژاد و هرندی در سحرگاه ۲۶خرداد توسط رژیم شاه اعدام شدند. عراقی و هاشم امانی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شدند… اسدالله لاجوردی پس از محاکمه به ۱۸ماه حبس تأدیبی محکوم شد… اسدلله لاجوردی در اسفند سال‌ ۵۳ مجدداً بازداشت شد. اتهام او این بار «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» بود و به ۱۸سال حبس جنایی محکوم شد… اما در سال ۱۳۵۶ همراه بسیاری دیگر، از زندان آزاد شد.  
اسدالله لاجوردی که در شکل‌گیری جمعیت مؤتلفه اسلامی نقش اساسی داشت‌، پس از ترور حسنعلی منصور ـ نخست‌وزیر وقت ـ در بهمن ۱۳۴۳ همراه بسیاری از اعضای این جمعیت دستگیر شدند. صادق امانی که شوهرخواهر لاجوردی بود به‌
 
همراه بخارایی، نیک‌نژاد و هرندی در سحرگاه ۲۶خرداد توسط رژیم شاه اعدام شدند. عراقی و هاشم امانی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شدند… اسدالله لاجوردی پس از محاکمه به ۱۸ماه حبس تأدیبی محکوم شد… اسدلله لاجوردی در اسفند سال‌ ۵۳ مجدداً بازداشت شد. اتهام او این بار «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» بود و به ۱۸سال حبس جنایی محکوم شد… اما در سال ۱۳۵۶ همراه بسیاری دیگر، از زندان آزاد شد.  


اسدالله لاجوردی در زندان در جناح اقلیت زندانیانی قرار داشت که به راست (مذهبی سنتی) معروف بودند. آنها کسانی بودند که به‌دلیل مسائل شرعی و پاکی و نجسی بند رخت یا ظروف غذای خود را از مبارزان مارکسیست در زندان جدا می‌کردند. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. وی پس از به قدرت رسیدن خمینی به‌سرعت مدارج رشد در نظام جمهوری اسلامی را طی کرد به سمت دادستان کل تهران و رئیس زندان‌های تهران درآمد. اسدالله لاجوردی که به بی‌رحمی و قساوت مشهور است نفر شماره‌ی یک نظام در کشتارهای دهه‌ی شصت بود.  
اسدالله لاجوردی در زندان در جناح اقلیت زندانیانی قرار داشت که به راست (مذهبی سنتی) معروف بودند. آنها کسانی بودند که به‌دلیل مسائل شرعی و پاکی و نجسی بند رخت یا ظروف غذای خود را از مبارزان مارکسیست در زندان جدا می‌کردند. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. وی پس از به قدرت رسیدن خمینی به‌سرعت مدارج رشد در نظام جمهوری اسلامی را طی کرد به سمت دادستان کل تهران و رئیس زندان‌های تهران درآمد. اسدالله لاجوردی که به بی‌رحمی و قساوت مشهور است نفر شماره‌ی یک نظام در کشتارهای دهه‌ی شصت بود.  


این قتل‌عام‌ها که از جمله کشتار نوجوانان و جوانان را حتی بدون هیچ محاکمه‌ای در بر می‌گرفت، حتی مورد اعتراض افرادی از درون نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت که منجر به عزل وی در سال ۱۳۶۳ گردید. با این همه او در سال ۱۳۶۸ به مدیریت زندان‌ها بازگشت و تا سال ۷۶ در سمت خود باقی بود. اسدالله لاجوردی سرانجام در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار کشته شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی اسدالله لاجوردی نماد خشونت دولتی…[[اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی]]</ref>
این قتل‌عام‌ها از جمله کشتار نوجوانان و جوانان را حتی بدون هیچ محاکمه‌ای در بر می‌گرفت، حتی مورد اعتراض افرادی از درون نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت که منجر به عزل وی در سال ۱۳۶۳ گردید. با این همه او در سال ۱۳۶۸ به مدیریت زندان‌ها بازگشت و تا سال ۷۶ در سمت خود باقی ماند. اسدالله لاجوردی سرانجام در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار کشته شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی اسدالله لاجوردی نماد خشونت دولتی…[[اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی]]</ref>


== لاجوردی در زندان شاه ==
== لاجوردی در زندان شاه ==
خط ۳۴: خط ۳۶:
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده‌ی گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب لاجوردی بعنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده‌ی گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب لاجوردی بعنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>


بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان‌ها و انجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره‌ی اصلی در برخورد با گروه های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی‌ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمانهایی نوگرا به شمار می‌رفتند. جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدائی خلق بودند که اعتقادات مارکسیستی داشتند.<ref>سایت بی بی سی فارسی لاجوردی نماد خشونت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/07/110705_l13_lajevardi دولتی]</ref> <blockquote>«این دو جریان معمولا بدلیل فعالیتهای مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از روحانیون و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانیها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. اسدالله لاجوردی از ابتدائ در این طیف دسته‌بندی می‌شد. گفته می‌شود او بدلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده بود و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی و روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان بدلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کادرهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود».</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.
بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان‌ها و انجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره‌ی اصلی در برخورد با گروه‌های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه‌های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی‌ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمان‌هایی نوگرا به شمار می‌رفتند. جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدائی خلق بودند که اعتقادات مارکسیستی داشتند.<ref>سایت بی بی سی فارسی لاجوردی نماد خشونت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/07/110705_l13_lajevardi دولتی]</ref> <blockquote>«این دو جریان معمولا بدلیل فعالیت‌های مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از روحانیون و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانی‌ها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. لاجوردی از ابتدا در این طیف دسته‌بندی می‌شد. گفته می‌شود او بدلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده بود و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان بدلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کادرهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود».</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.


یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل می‌کند:
یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل می‌کند:


«در شهریور سال ۶۰ سلول‌های زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان مجاهد کرد و گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلول‌ها را به روی شما باز می‌کنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفتیم»<ref>وبلاگ ققنوس در آتش اسدالله [https://ghatash.blogspot.com/2018/12/Prison.html لاجوردی]</ref>
«در شهریور سال ۱۳۶۰سلول‌های زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان مجاهد رو کرد و گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلول‌ها را به روی شما باز می‌کنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفتیم»<ref>وبلاگ ققنوس در آتش اسدالله [https://ghatash.blogspot.com/2018/12/Prison.html لاجوردی]</ref>


در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ وی به تدریج حاکم بلامنازع زندان‌های سیاسی شد. در طول این دوران او همزمان سه پست سرپرستی زندان‌ها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی را بر عهده داشت.
در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ وی به تدریج حاکم بلامنازع زندان‌های سیاسی شد. در طول این دوران او همزمان سه پست سرپرستی زندان‌ها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی را بر عهده داشت.
خط ۴۶: خط ۴۸:


=== صحبتهای لاجوردی پس از عزل ===
=== صحبتهای لاجوردی پس از عزل ===
«من مثل این چوبهای خشک هستم. این جوری‌ام دیگر! تحت تأثیر قرار نمی‌گیرم. شاید یکسری از حالات طبیعی آدمهای معمولی را از دست داده باشم. اگر مثلاً فلانی زنگ می‌زد برای توصیه راجع به یک پرونده، شما واکنشهای مرا دیده‌اید که چه پرخاشی می‌کردم»<ref>خبرگزاری فارس</ref>
«من مثل این چوب‌های خشک هستم. این جوری‌ام دیگر! تحت تأثیر قرار نمی‌گیرم. شاید یکسری از حالات طبیعی آدمهای معمولی را از دست داده باشم. اگر مثلاً فلانی زنگ می‌زد برای توصیه راجع به یک پرونده، شما واکنش‌های مرا دیده‌اید که چه پرخاشی می‌کردم»<ref>خبرگزاری فارس</ref>


«من می‌گویم منافق و کمونیست در دوائر دولتی و دانشگاه نرود، چون نه فکرش با شما موافق است نه عملش. همین را حل کنیم دعواها حل هستند.»
«من می‌گویم منافق و کمونیست در دوائر دولتی و دانشگاه نرود، چون نه فکرش با شما موافق است نه عملش. همین را حل کنیم دعواها حل هستند.»
خط ۵۵: خط ۵۷:
وی می‌گوید شنیده‌ام آقای اسدالله لاجوردی پس از خودداری از تحویل مسئولیت، به ملاقات خمینی می‌رود و با ارائه گزارش مفصلی خواستار برخورد با مجاهدین می‌شود.
وی می‌گوید شنیده‌ام آقای اسدالله لاجوردی پس از خودداری از تحویل مسئولیت، به ملاقات خمینی می‌رود و با ارائه گزارش مفصلی خواستار برخورد با مجاهدین می‌شود.


زندانیان به اسدالله لاجوردی «جلاد اوین» میگفتند.<ref>سایت بی بی فارسی</ref>
زندانیان به اسدالله لاجوردی «جلاد اوین» می‌گفتند.<ref>سایت بی بی فارسی</ref>


== اسدلله لاجوردی رودرروی هم‌بندی‌ها ==
== اسدلله لاجوردی رودرروی هم‌بندی‌ها ==
خط ۷۰: خط ۷۲:
محمد رضا سعادتی پنجم اردیبهشت ۱۳۵۸، سه ماه پس از پیروزی انقلاب به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی بازداشت شد.
محمد رضا سعادتی پنجم اردیبهشت ۱۳۵۸، سه ماه پس از پیروزی انقلاب به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی بازداشت شد.


محمدرضا سعادتی از اردیبهشت ۵۸ تا تیرماه سال ۶۰ در اسارت و زندان بود. اسدالله لاجوردی او را در یک در محاکمه نمایشیِ بدون وکیل و هیأت منصفه، در آبان سال ۵۹ تحت شرایط ویژه و فوق‌العاده‌ی جنگ خمینی با عراق، به حبس ابد محکوم کرد.<ref name=":0" />
محمدرضا سعادتی از اردیبهشت ۱۳۵۸تا تیرماه سال ۶۰ در اسارت و زندان بود. اسدالله لاجوردی او را در یک در محاکمه نمایشیِ بدون وکیل و هیأت منصفه، در آبان سال ۱۳۵۹ تحت شرایط ویژه و فوق‌العاده‌ی جنگ خمینی با عراق، به حبس ابد محکوم کرد.<ref name=":0" />


روایت عبدالکریم لاهیجی وکیل محمد رضا سعادتی از حکم دادگاه و دلایل اعدام سعادتی چنین است:<blockquote> «در زمانی که اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب شد، به لحاظ اینکه افرادی مانند اسدالله لاجوردی، مهدی عراقی و عسگر اولادی در زندان‌های زمان شاه شدیدا با مجاهدین جنگ سیاسی داشتند، و در جبهه مخالف مجاهدین بودند، این ها کمر بسته بودند که سعادتی را بکشند.»<ref name=":0" /></blockquote>پس از خرداد ۶۰ و شروع اعدام‌ها اسدالله لاجوردی و گیلانی تصمیم به اعدام سعادتی گرفتند. گفته می‌شود اسدالله لاجوردی متوجه می‌شود که شاید رایزنی‌هایی در کار باشد که از اعدام سعادتی جلوگیری کند. همین اتفاق هم می‌افتد. شبی یکی از مقامات به اسدالله لاجوردی زنگ می‌زند و موضوع سعادتی را از وی پرس و جو می‌کند. لاجوردی بدون قطع کردن گوشی، دستور اعدام فوری سعادتی را به پاسداران می‌دهد. چند دقیقه بعد در ادامه تماس با مقام مزبور، لاجوردی اطلاع می‌دهد که سعادتی اعدام شده است!<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f3_sadati_execution/2222953.html سایت رادیو فردا نقش لاجوردی]</ref>
روایت عبدالکریم لاهیجی وکیل محمد رضا سعادتی از حکم دادگاه و دلایل اعدام سعادتی چنین است:<blockquote> «در زمانی که اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب شد، به لحاظ اینکه افرادی مانند اسدالله لاجوردی، مهدی عراقی و عسگر اولادی در زندان‌های زمان شاه به‌شدت با مجاهدین جنگ سیاسی داشتند، و در جبهه مخالف مجاهدین بودند، این‌ها کمر بسته بودند که سعادتی را بکشند.»<ref name=":0" /></blockquote>پس از خرداد ۱۳۶۰ و شروع اعدام‌ها اسدالله لاجوردی و گیلانی تصمیم به اعدام سعادتی گرفتند. گفته می‌شود اسدالله لاجوردی متوجه می‌شود که شاید رایزنی‌هایی در کار باشد که از اعدام سعادتی جلوگیری کند. همین اتفاق هم می‌افتد. شبی یکی از مقامات به اسدالله لاجوردی زنگ می‌زند و موضوع سعادتی را از وی پرس و جو می‌کند. لاجوردی بدون قطع کردن گوشی، دستور اعدام فوری سعادتی را به پاسداران می‌دهد. چند دقیقه بعد در ادامه تماس با مقام مزبور، لاجوردی اطلاع می‌دهد که سعادتی اعدام شده است!<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f3_sadati_execution/2222953.html سایت رادیو فردا نقش لاجوردی]</ref>


=== قتل سعید سلطان‌پور ===
=== قتل سعید سلطان‌پور ===
سعید سلطانپور شاعر فدایی در اواخر اردیبهشت سال ۶۰ در مراسم ازدواجش دستگیر شد. سعید سلطانپور را به اسدالله لاجوردی تحویل دادند. لاجوردی او را بدون هیچ محاکمه‌یی در زندان گروگان نگه می‌دارد. بعد از ۳۰خرداد ۶۰ اسدالله لاجوردی سراغ سعید سلطان‌پور می‌رود و او را بدون هیچ محاکمه و دادگاه قانونی، در ۳۱خرداد تیرباران می‌کند.<ref name=":1">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA سایت مجاهدین خلق ایران لاجوردی کیست؟]</ref>
سعید سلطان‌پور شاعر فدایی در اواخر اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در مراسم ازدواجش دستگیر شد. سعید سلطان‌پور را به اسدالله لاجوردی تحویل دادند. لاجوردی او را بدون هیچ محاکمه‌یی در زندان گروگان نگه می‌دارد. بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ اسدالله لاجوردی سراغ سعید سلطان‌پور می‌رود و او را بدون هیچ محاکمه و دادگاه قانونی، در ۳۱خرداد تیرباران می‌کند.<ref name=":1">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA سایت مجاهدین خلق ایران لاجوردی کیست؟]</ref>


== زندان هزار سلول ==
== زندان هزار سلول ==
اواخر مهر ۶۱ به‌دستور اسدالله لاجوردی، یک دوره سرکوب در زندان قزلحصار شروع شد. آبان همان سال ساختن زندان گوهردشت به اتمام رسید و سلول‌های انفرادی آن را آماده بهره‌برداری کردند. این بازسازی به‌ابتکار و با ایده اسدالله لاجوردی ساخته شد و اسم آن را «زندان هزار سلول» گذاشتند. ایده لاجوردی این بود که با انداختن زندانیان مقاوم در سلول‌های انفرادی گوهردشت، مقاومت آنها را بشکند. در تیرماه سال ۱۳۶۲ اسدالله لاجوردی به قزلحصار آمد تا برای شروع فصل جدیدی از فشار، آنجا را تصفیه کند. ابتدا در سلول‌ها را بستند و رفت وآمد را محدود کردند. تنبیه رایج، ایستادن سرپا و بی‌خوابی بود. این شکنجه دستکم ۲۴ساعت بود و گاه تا زمانی نامحدود ادامه داشت. در همین دوره تعدادی از زندانیان دچار بیماری‌های عجیب و غریب شده بودند؛ طوری که ناگهان دچار حمله عصبی می‌شدند و به بالا و پایین می‌پریدند. شدت حمله عصبی‌شان آن‌قدر بود که گاهی با ۸ نفر هم نمی‌شد آنها را کنترل و مهار کرد.<ref name=":1" />
اواخر مهر ۱۳۶۱ به‌دستور اسدالله لاجوردی، یک دوره سرکوب در زندان قزلحصار شروع شد. آبان همان سال ساختن زندان گوهردشت به اتمام رسید و سلول‌های انفرادی آن را آماده بهره‌برداری کردند. این بازسازی به‌ابتکار و با ایده اسدالله لاجوردی ساخته شد و اسم آن را «زندان هزار سلول» گذاشتند. ایده لاجوردی این بود که با انداختن زندانیان مقاوم در سلول‌های انفرادی گوهردشت، مقاومت آنها را بشکند. در تیرماه سال ۱۳۶۲ اسدالله لاجوردی به قزلحصار آمد تا برای شروع فصل جدیدی از فشار، آنجا را تصفیه کند. ابتدا در سلول‌ها را بستند و رفت وآمد را محدود کردند. تنبیه رایج، ایستادن سرپا و بی‌خوابی بود. این شکنجه دستکم ۲۴ساعت بود و گاه تا زمانی نامحدود ادامه داشت. در همین دوره تعدادی از زندانیان دچار بیماری‌های عجیب و غریب شده بودند؛ طوری که ناگهان دچار حمله عصبی می‌شدند و به بالا و پایین می‌پریدند. شدت حمله عصبی‌شان آن‌قدر بود که گاهی با ۸ نفر هم نمی‌شد آنها را کنترل و مهار کرد.<ref name=":1" />


== تجاوز به زنان زندانی ==
== تجاوز به زنان زندانی ==
رینالدو گالیندوپل فرستاده ویژه سازمان ملل در گزارش خود پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران به گزارشات خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق اشاره می‌کند که مقامات رسمی زندان مدارک ازدواج دختر زندانی‌شان را به آن‌ها داده‌اند. مدارکی که به مفهوم تجاوز جنسی به دختران زندانی پیش از اعدام است. روزنامه گاردین در گزارشی در سال ۱۹۸۹ مهم‌ترین نوآوری اسدالله لاجوردی در زندان‌های ایران را تجاوز جنسی به دختران باکره از طریق ازدواج اجباری آن‌ها با زندانبانان ذکر می‌کند. این گزارش اضافه می‌کند: شاید این ابتکار برای رفع تردیدها در مورد ممنوعیت شرعی اعدام دختر باکره صورت گرفته باشد.<ref name=":0" />
رینالدو گالیندوپل فرستاده ویژه سازمان ملل در گزارش خود پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران به گزارشات خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق اشاره می‌کند که مقامات رسمی زندان مدارک ازدواج دختر زندانی‌شان را به آن‌ها داده‌اند. مدارکی که به مفهوم تجاوز جنسی به دختران زندانی پیش از اعدام است. روزنامه گاردین در گزارشی در سال ۱۹۸۹ مهم‌ترین نوآوری اسدالله لاجوردی در زندان‌های ایران را تجاوز جنسی به دختران باکره از طریق ازدواج اجباری آن‌ها با زندانبانان ذکر می‌کند. این گزارش اضافه می‌کند: شاید این ابتکار برای رفع تردیدها در مورد ممنوعیت شرعی اعدام دختران باکره صورت گرفته باشد.<ref name=":0" />


در مورد ازدواج با دختران باکره پیش از اعدام، از آیت الله منتظری چنین نقل می‌کنند که وی برای جلوگیری از اعدام‌ها گفته است: اعدام دختران باکره در اسلام قابل قبول نیست. اسدالله لاجوردی با شنیدن این حرف دستور می‌دهد یک شب پیش از اعدام دختران باکره آنها را به عقد پاسداران درآورند.<ref name=":0" />
در مورد ازدواج با دختران باکره پیش از اعدام، از آیت‌الله منتظری چنین نقل می‌کنند که وی برای جلوگیری از اعدام‌ها گفته است: اعدام دختران باکره در اسلام قابل قبول نیست. اسدالله لاجوردی با شنیدن این حرف دستور می‌دهد یک شب پیش از اعدام دختران باکره آنها را به عقد پاسداران درآورند.<ref name=":0" />


== مرگ اسدالله لاجوردی ==
== مرگ اسدالله لاجوردی ==
۱٬۱۹۸

ویرایش

منوی ناوبری