بنیتو موسولینی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۲: خط ۶۲:


=== نجات موسولینی توسط آلمانها ===
=== نجات موسولینی توسط آلمانها ===
چند ماه بعد موسولینی توسط آلمانی‌ها از اقامتگاهش در بالای کوهی در ایتالیا  آزاد شد. او به شمال ایتالیا رفت و در آن جا کوشید تا یک دولت فاشیست جدید و دست‌نشانده آلمان را ایجاد کند. موسولینی تحت فشارهای هیتلر و چند فاشیست وفادار که دولت جمهوری سالو را تشکیل دادند تسلیم شد و نقشه‌ی اعدام کسانی را که به او خیانت کرده‌بودند کشید. او به عنوان رئیس دولت و وزیر امور خارجه برای جمهوری اجتماعی ایتالیا انتخاب شد،  در این زمان او خاطرات بسیاری نوشت. روزنامه‌ی دا کاپو (Da Capo) زندگی نامه‌ی شخصی و خاطرات او را با عنوان "صعود و سقوط من" تلفیق و منتشر کرد.
چند ماه بعد موسولینی توسط آلمانی‌ها از اقامتگاهش در بالای کوهی در ایتالیا  آزاد شد. او به شمال ایتالیا رفت و در آن جا کوشید تا یک دولت فاشیست جدید و دست‌نشانده آلمان را ایجاد کند. موسولینی تحت فشارهای هیتلر و چند فاشیست وفادار که دولت جمهوری سالو را تشکیل دادند تسلیم شد و نقشه‌ی اعدام کسانی را که به او خیانت کرده‌بودند کشید. او به عنوان رئیس دولت و وزیر امور خارجه برای جمهوری اجتماعی ایتالیا انتخاب شد،  در این زمان او خاطرات بسیاری نوشت. روزنامه‌ی دا کاپو (Da Capo) زندگی‌نامه‌ی شخصی و خاطرات او را با عنوان "صعود و سقوط من" تلفیق و منتشر کرد.


==== سرانجام موسولینی ====
==== سرانجام موسولینی ====
آنها در نزدیکی روستای دونگو بازداشت شدند. آنها سعی داشتند به منظور فرار به اسپانیا سوار با هواپیمایی به سوئیس بروند. موسولینی با ارتش فراری آلمان مسافرت می‌کرد.
موسولینی و همراهانش در نزدیکی روستای دونگو بازداشت شدند. آنها سعی داشتند به منظور فرار به اسپانیا با هواپیمایی از سوئیس بروند. موسولینی با ارتش فراری آلمان مسافرت می‌کرد. او سعی کرد با پوشیدن یک لباس نظامی آلمانی فرار کند. پس از چندین تلاش نا موفق آنها به کومو رسیدند. آنها در نهایت به مزگرا برده‌شدند جایی که آخرین شب خود را با خانواده‌ی دی‌ماریا سپری کردند.


او سعی کرد با پوشیدن یک لباس نظامی آلمانی فرار کند. پس از چندین تلاش نا موفق آنها به کومو رسیدند. آنها در نهایت به مزگرا برده شدند جایی که آخرین شب خود را با خانواده‌ی دی ماریا سپری کردند.
موسولینی و پتاچی را روز بعد به روستای جیولینو دی مزگرا بردند و در آن جا به ضرب گلوله اعدام کردند.
 
موسولینی و پتاچی روز بعد به روستای جیولینو دی مزگرا برده شده و در آن جا به ضرب گلوله کشته شدند.


روز ۲۸ آوریل ۱۹۴۵ کمیته‌ی آزادی‌بخش ملی به کلونل والریو دستور داد تا حکم را اجرا کند. نام واقعی کلونل والریو والتر اُدیسیو بود. او موسولینی، پتاچی و فاشیستهای دیگر را درکامیون‌هایی به روستای جیولینو دی‌مزگرا برد و در آنجا پتاچی موسولینی را در آغوش گرفت و مانع از رفتن او شد. پتاچی تیر خورد و هنگامی که بدن شل و بی‌جان او بر روی زمین افتاد موسولینی پیراهن خود را باز کرده و فریاد زد، "تیر را به سینه‌ی من شلیک کنید!" و اُدیسیو تیر را به سمت سینه‌ی او نشانه رفت. موسولینی افتاد، اما نمرد.
روز ۲۸ آوریل ۱۹۴۵ کمیته‌ی آزادی‌بخش ملی به کلونل والریو دستور داد تا حکم را اجرا کند. نام واقعی کلونل والریو والتر اُدیسیو بود. او موسولینی، پتاچی و فاشیستهای دیگر را درکامیون‌هایی به روستای جیولینو دی‌مزگرا برد و در آنجا پتاچی موسولینی را در آغوش گرفت و مانع از رفتن او شد. پتاچی تیر خورد و هنگامی که بدن شل و بی‌جان او بر روی زمین افتاد موسولینی پیراهن خود را باز کرده و فریاد زد، "تیر را به سینه‌ی من شلیک کنید!" و اُدیسیو تیر را به سمت سینه‌ی او نشانه رفت. موسولینی افتاد، اما نمرد.
۸٬۶۹۹

ویرایش