بیژن مفید

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بیژن مفید (زاده ۲۲ خرداد ۱۳۱۴ در تهران - درگذشته در ۲۱ آبان ۱۳۶۳ در لس‌آنجلس) نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر اهل ایران بود. از او ۹ نمایشنامه انتشار یافته است. آثاری از او نیز به روی صحنه تئاتر رفته و بیش از ۱۵۰ نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی توسط او ترجمه و کارگردانی شده‌ است.[۱]

کودکی و نوجوانی

وی در ۲۲ خرداد ۱۳۱۴ در تهران به‌دنیا آمد. در اوایل دهۀ ۲۰ وارد دبستان شد. از همان زمان زیر نظر پدرش "غلامحسین‌خان مفید" که بازیگر نقش‌های شاهنامه‌ای بود، با عروض و قافیه، دستگاه‌های موسیقی و نمایش‌های سنتی آشنا شد. وی برادر بهمن مفید یکی از هنرپیشه‌های معروف سینمای ایران در دهه ۵۰ بود.

فعالیت هنری

وی در سال ۵۰ اولین تئاتر خود را اجرا کرد.

وی همزمان با تحصیل، شب ها برای آموختن بازیگری به هنرستان هنرپیشگی می رفت و نزد استادانی چون عطاالله زاهد و علی اصغر گرمسیری به یادگیری فن این هنر پرداخت. پدرش نوازنده تار بود و بیژن جوان همزمان با آموختن هنرپیشگی، به فراگیری ویولن نزد استاد ظهیرالدینی نیز مشغول شد. علاقه او به موسیقی، بعدها در نمایشنامه ها، و اجراهای نمایشی اش بازتاب داشت.

سال های نوجوانی و جوانی بیژن مفید، در هنگامۀ سال های پایانی دهۀ بیست، و جریان ملی شدن نفت، کودتا و بازگشت شاه به ایران گذشت. حوادث سیاسی این دوران در برخی نمایشنامه‌هایش نمود عینی یافت. برخی معتقدند او نمایشنامۀ "ماه و پلنگ" را با نگاهی به دوران تبعید و خانه نشینی دکتر محمد مصدق نوشته است.

او بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی، دوره هنرپیشگی را به‌پایان رساند و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به ادامه تحصیل پرداخت. در این دوران او علاوه بر دستیاری استادان و کارگردانان آمریکایی و اروپایی مانند پیتر بروک و ...، دوره‌های آموزش تاتر و نمایشنامه نویسی را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس و اداره می‌کرد. چندی بعد او وارد حلقه شاهین سرکیسیان (گروه هنر ملی بعدی) شد و چندی پس از مرگ سرکیسیان از این گروه جدا شد .در همین زمان کارگردانی چند نمایش را به عهده داشت و خود نیز در چند اثر از جمله نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر «تنسی ویلیامز» به ایفای نقش پرداخت. «بیژن مفید» از همان سال‌های تحصِل در دبیرستان به فعالیت تئاتری پرداخت. بین سالهای۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ گروه تئاتری از اعضای کاملا آماتور تشکیل داد و نام آن را «آتلیه تئاتر» گذاشت. از مهمترین اعضای این گروه که بعدها هرکدام هنرمندانی بزرگ شدند می‌توان به « بهمن مفید » ، « محمود استادمحمد » ، « جمیله ندایی » (همسر بیژن مفید) و « حسین والامنش » اشاره کرد .

در سال ۱۳۴۸ با تلاش « آربی آوانسیان » و « خجسته کیا » و همکاری و همت « ایرج انور » ، « شهرو خردمند »، « عباس نعلبندیان » و « بیژن صفاری » و « محمد ژیان » ، «کارگاه نمایش» در تهران بنیان گذاشته شد. مجتمعی که بسیاری از بهترین هنرپیشگان تاتر ایران در آنجا آموزش دیده‌اند. برای اولین بار در تاریخ تاتر ایران سه نسل بازیگر در برنامه‌های مختلف این مجموعه منسجم در عرصه نمایش و تاتر به فعالیت پرداختند.

از بازیگران توانایی که در بازی آثاری که بر صحنه «کارگاه نمایش» به اجرا درآمد نقش‌آفرین بودند می‌توان از « لرتا » [هاپرایتیان - نوشین](همسر عبدالحسین نوشین) ، « فردوس کاویانی »، « فهیمه راستکار »، « سوسن تسلیمی»، « شکوه نجم آبادی » « صدرالدین زاهد » ، « هوشنگ توکلی » ، « آتیلا پسیانی » ، « پرویز پورحسینی » ، « جمیله ندایی » ، « رضا رویگری » ، « محمد صالح‌علاء » ، « فریده سپاه منصور » و «رضا ژیان» نام برد.

«بیژن مفید» نیز همراه با « آربی اوانسیان »، « ایرج انور »، « آشور بانی پال بابلا » و « اسماعیل خلج » ، « عباس نعلبندیان » و « رضا قاسمی » از جمله نمایشنامه نویسان و کارگردان‌های ثابت نمایش‌هایی بودند که در این کارگاه به اجرا در می‌آمد. اولین اثری که در «کارگاه نمایش» به اجرا در آمد، نمایشنامه «شهر قصه» و « پژوهشی ....» بود که شهر قصه به مدت نود و یک روز در تهران و دیگر شهرهای مختلف ایران از جمله آبادان و مسجدسلیمان به روی صحنه رفت.[۲]

عمدۀ فعالیت های نمایشی بیژن مفید پس از انحلال آتلیۀ تئاتر در سال ۱۳۴۹ و از هم پاشیدن گروهش، به همکاری او با کارگاه نمایش، بازی در نمایش "ناگهان..." و نمایشنامه خوانی " ترس و نکبت رایش سوم" اثر برشت گذشت .

او در سال ۱۳۵۱ با همکاری تعدادی از بازیگران کارگاه نمایش از جمله پرویز پورحسینی، محمدباقر غفاری، رضا رویگری و ...نمایش " جان نثار" را تمرین کرد که با ممانعت دستگاه سانسور وقت در طی سال های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ و فقط برای اعضای کارگاه به شکل رپرتوار به صحنه رفت. وی در این نمایش با بهره گیری از شیوۀ نمایش روحوضی و تکنیک بحرطویل خوانی، و بهره مندی از قصه ای جسورانه، به هجو قدرت در نظام های خودکامه پرداخته بود.

بیژن مفید از سال ۱۳۵۰ به مدت ده سال همکاری اش را با مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نمایشنامه نویس کودکان ایران آغاز کرد. وی در این مدت نمایشنامه های "ترب"، "کوتی و موتی"، "شاپرک خانوم"، "بزک نمیر، بهار میاد" را نوشت و به صحنه برد. هر یک از این نمایش ها بیش از دو سال در مراکز مختلف کانون بر صحنه بود .

مفید در سال ۱۳۵۶ نمایش " سهراب، اسب، سنجاقک" را به مدت ۶ شب در کارگاه نمایش به صحنه برد. این نمایش با الگو قرار دادن تم پسرکُشی در داستان رستم و سهراب، به نمایش نمونه های مشابه آن در کشورها ی دیگر و موقعیت های مختلف می پرداخت.

پس از انقلاب، وی در سال ۱۳۵۹سرپرست موسسه ای شد به نام چهل طوطی، که در زمینۀ ضبط و تکثیر نوار صوتی نمایش های سابقش و همچنین چند نمایش دیگر از جمله " آخرین پرواز"، " شازده کوچولو "، " خاموشی دریا " فعالیت می کرد.[۱]

«بیژن مفید» علاوه بر فعالیت در عرصه ادبیات نمایشی و تئاتر، در حوزه‌های موسیقی و نقاشی هم دستی داشت. در سابقه فعالیت‌های نمایشی - تئاتری او به جز بازیگری چند نقش از شخصیت‌هایی که خود در نمایشنامه‌هایش آفریده بود، یکی هم بازی نقش اول در نمایش «ناگهان هذا حبیب الله مات فی حب الله، هذا قتیل الله مات بسیف الله» نوشته «عباس نعلبندیان» به کارگردانی «آربی آوانسیان» است که اول بار در سال ۱۳۵۱ در ششمین «جشن هنر شیراز» و بعد در «کارگاه نمایش» و آخرین بار در سال ۱۳۶۱ در «فستیوال بین‌المللی نانسی» به اجرا در آمد.

وی در کنار نوشتن نمایشنامه و کارگردانی تئاتر و نمایش‌های رادیویی، دستی در ترجمه نیز داشت. چند ترجمه که بیشتر شامل کتاب‌های اطلاعات عمومی برای جوانان می‌شود از آن جمله‌است. او در ضمن شعر هم می‌سرود و از سروده‌های او غزلیاتی وجود دارد که هنوز به‌طور رسمی انتشار نیافته‌است.

«بیژن مفید» صدای خوشی هم داشت. ترانه‌هایی که در نمایشنامه «شهر قصه» خوانده می‌شود، به جز آخرین ترانه [حمومی که باصدای بهمن مفید است] از سروده‌ها و با صدای خود اوست. از آن جمله می‌شود به ترانه‌های «نه دیگه این واسه ما دل نمیشه»، «کجا میری فلونی» و «گندم گل گندم» که بر مبنای ترانه‌ای قدیمی تنظیم و اجرا شده، اشاره کرد. همچنین ترانه‌ای در بزرگداشت «ستارخان سردار ملی» که با تلفیق ابیاتی از یکی از سروده‌های « نیمایوشیج » آن را با صدای خود خوانده‌ است.

صدای او در دکلمه‌ای از بیست رباعی از سروده‌های «ابوسعید ابوالخیر» به همراه موسیقی « کامبیز روشن‌روان » یکی دیگر از آثار این هنرمند است. این صدا و دکلمه آن رباعیات در سال ۱۳۵۴ و از سوی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» انتشار یافته‌است.[۲]

«بیژن مفید» در عرصه سینما نیز حضور داشت. صدای او در ترانهٔ متن فیلم «طوطی» ساختهٔ «ذکریا هاشمی» شنیده می‌شود. صدایی در اجرای سروده‌ای از «بابا طاهر» نشسته بر آهنگی از ساخته‌های «اسفندیار منفردزاده».

همچنین ترانه‌ای در بزرگداشت «ستارخان سردار ملی» که با تلفیق ابیاتی از  سروده‌های «نیمایوشیج» آن را با صدای خود برای فیلمی به همین نام به کارگردانی «علی حاتمی» خوانده است.[۳]

مهاجرت به خارج از کشور

فعالیت سیاسی

مرگ

آثار

نمایش‌نامه‌ها

ترجمه‌ها

شعر و قصه

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ بی‌بی‌سی - بیژن مفید؛ راوی غصه‌دار شهر قصه‌ها
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ آتلیه تئاتر - [1]زندگینامه بیژن مفید
  3. راوی حکایت باقی - بیژن مفید (مجموعه ترانه‌ها)[2]