جورج واشنگتن

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۶ توسط Rah (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «جورج واشنتگتن (زاده ۲۲ فوریه ۱۷۳۲ – درگذشته ۱۴ دسامبر ۱۷۹۹) یکی از رهبران ان...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

جورج واشنتگتن (زاده ۲۲ فوریه ۱۷۳۲ – درگذشته ۱۴ دسامبر ۱۷۹۹) یکی از رهبران انقلابی آمریکا و اولین رئیس جمهور ایالات متحده از سال ۱۷۸۹ تا ۱۷۹۷ بود. جرج واشنگتن از پدران بنیان‌گذار آمریکا به شمار می‌رود. جرج واشنگتن توانست مستعمرات آمریکا را از دست انگلیس بیرون آورده و تمامی آمریکا را زیر پرچم یک حکومت فدرال گرد هم آورد. وی با شکست نیروهای مسلح انگلیس در جریان جنگ‌های آمریکا توانست آمریکایی مستقل را بنا کند. جرج واشنگتن که یک ژنرال نظامی نیز بود سنت‌هایی دموکراتیک را در آمریکا به وجود آورد. از جمله اصطلاح «آقای رئیس جمهور» از سوابق اوست. همچنین برخی از سخنرانی‌های او به عنوان بیانیه‌های جمهوری‌خواهی در آمریکا شناخته می‌شود. جرج واشنتگتن خود صاحب برده بود اما آن‌ها را در سال ۱۷۹۹ آزاد کرد هر چند برای جلوگیری از درگیری با برده‌داران بزرگ آمریکایی با برخیه ا مصوبه‌های محافظت از برده داری موافقت کرده بود.

زندگی‌نامه جرج واشنگتن جورج واشينگتن George Washington درسال ۱۷۳۲ در ايالت ويرجينياي امريكا به دنيا آمد. پدرش مردي ثروتمند بود و هنگامي که درگذشت جورج كودكي خردسال بود. علي‏رغم ازدست دادن پدر، تحصيلات خود را ادامه داد و از جواني با شكار و جنگ آشنا شد. او تا سن 22 سالگي يعني پيش از اينكه با درجه سرهنگ دومي وارد خدمت نظامي شود، يك كشاورز سختكوش بود. در آن زمان آمريكا تحت استعمار انگليسيها قرار داشت. شرایط سیاسی آمریکا

در واقع از سال 1600 به تدريج گروه‌هاي اروپاييان به قاره جديد آمده و در آنجا زندگي تازه‌اي را شروع كرده بودند. مهاجران در سرزمين بزرگ و دست‌نخورده‌ آمريکا براي خود شهرها و تأسيساتي به وجود آوردند و از حدود نيمه‌ي قرن هيجدهم، قيموميت استعمار بريتانيا بر ساکنان اين سرزمين تقريباً قطعي شد.

تجارت, كشاورزي و صنعت آمريكا در جهت بر آوردن احتياجات بريتانيا اداره ميشد. اين نظام, سيستم تجارتي نام داشت و هدفش قدرتمند كردن بريتانيا از طريق تامين تجارت و اندوختن ثروت بود. بسياري از مردم آمريكا بر اين عقيده بودن كه اگر بتونن از چنگ نظام تجارتي بريتانيا خلاص بشن, ثروت بيشتري به دست ميارن. 
در طول سالهاي 1756 تا 1763 اروپا گرفتار جنگ هفت ساله شد. بريتانيا و فرانسه براي توسعه امپراتوري و ثروت خود اين جنگ را تا شمال آمريكا و هندوستان نيز توسعه دادند. 

بريتانيا با نگراني از افزيش بدهكاريهايش بر آن شد كه آمريكا را نيز در پرداخت هزينههاي جنگ سهيم سازد. طي سالهاي1764 تا 1770 بريتانيا براي جبران بدهيهايش ماليات كالاهاي آمريكايي را افزايش داد و به شدت با تجارت قاچاق به مبارزه پرداخت. افزايش ماليات و مبارزه با تجارت قاچاق، بازرگانان آمريكايي را خشمگين ساخت. هيچ يك از بازرگانان آمريكايي حاضر به پرداخت ماليات اضافي نبود.حرفِ آنها اين بود كه تا زمانيكه آمريكا در پارلمان بريتانيا نماينده نداشته باشد پرداخت ماليات اضافي نادرست است. شعار ((بدون داشتن نماينده در پارلمان بريتانيا از پرداخت ماليات خبري نيست، به شعار هميشگيِ بازرگانان آمريكايي تبديل شده بود. آن چيزي كه اقتصاد آمريكاييها را تهديد ميكرد همان مسالهاي بود كه آزادي و قوانين داخلي آمريكا را نيز مورد تهديد قرار ميداد. آنها حقوق خود را ميخواستند و ديگر تحمل زندگي زير فشار حكومتي استعمار گر و غير مردمي را نداشتند. مردمان فقير در اين درگيري چيزي نداشتند كه از دست بدهند و به همين خاطر از انجام هر كاري براي آزادي كوتاهي نميكردند.

دولت بريتانيا به كمپاني انگليسي هند شرقي اجازه داد تا چاي را با بهاي اندك در اختيار مردم آمريكا قرار دهد. در اين ميان كمپاني هند شرقي سود فراوان برد اما بازرگانان آمريكايي زيان ديده و سخت خشمگين شدند و بار ديگر احساسات ضد انگليسي به اوج خود رسيد. گروهي از بازرگانان بوستون خود را به شكل سرخپوستان در آوردند و با رفتن به كشتيهاي انگليسي صندوقهاي چاي را در دريا خالي كردند. دولت بريتانيا به كيفر اين كار، بندر بوستون را تعطيل و كارگزاران آمريكايي را اخراج كرد.  در پاسخ اين كار نشستي از نمايندگان مجالس سيزده مستعمره نشين آمريكايي به نام كنگره قارهاي تشكيل شد و تجارت با بريتانيا را تحريم كرد. به علاوه در اين نشست, كنگره تشكيلِ گروههاي رزمنده را براي نبرد با بريتانيا تصويب كرد. 

بيانيه كنگره نمايندگان قاره آمريكا


گزيدهاي از بيانيه كنگره نمايندگان قاره آمريكا در جولاي 1774 چنین بود: اكنون در برابر ما دو راه قرار دارد: تسليم شدن به ظلم و ستم يا مقاومت. ما دومين راه را بر ميگزينيم. چرا كه چيزي ناگوارتر از تن دادن به بردگي نيست. شرافت, عدالت و انسانيت, ما را از تسليم در برابر آنچه كه آزاديِ ميراثِ نياكانِ دلاور ما را نابود ميكند باز ميدارد. فداكاري و اتحاد ما، مايه رستگاري است. ما براي دفاع از آزادي كه درخشان ترين ميراثي است كه تا كنون از آن بهره مند شده ايم سلاح به دست ميگيريم. و زماني سلاح را بر زمين خواهيم گذاشت كه دشمني و تجاوز نابود شده و خطراتي كه آزادي ما را تهديد ميكند از ميان برداشته شود.