خدانور لجعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{mbox
| type  = notice
| image = {{#if:{{{altimage|}}}|{{{altimage|}}}|[[File:Ambox warning blue construction.svg|50x40px|link=|page is in the middle of an expansion or major revamping]]}}
| text  = این {{#if:{{{section|}}}|بخش|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
}}}} '''تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد{{#if:{{{notready|}}}
|, و هنوز برای استفاده آماده نیست.
}}.''' از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال می‌کنیم؛ خوش آمدید. {{#if:{{{placedby|}}}
|This template was placed by {{#ifeq:{{lcfirst:{{{placedby}}}}}|{{ucfirst:{{{placedby}}}}}
|<!--{{{placedby}}} does not start with a letter - so is probably a signature-->{{{placedby}}}
|{{user|{{{placedby}}}}}
}}.
}} اگر این {{#if:{{{section|}}}|section|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|بحث صفحه]]
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]]
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
}}}} <span class="plainlinks">[{{SERVER}}{{localurl:{{NAMESPACE}}:{{PAGENAME}}|action=history}}</span> چندین روز است که ویرایش نشده] لطفاً این الگو را بردارید.<br />''اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزوده‌اید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی [[الگو:ویرایش|<nowiki>{{ویرایش}}</nowiki>]] جایگزین می‌شود.''
{{small|{{last edited by}}}}
}}{{#if:{{{comment|}}}
|{{mbox
| type  =  notice
| image = none
| text  =  '''Contributor note''': {{{comment}}}
}}
}}<includeonly>{{#ifeq:{{{nocat|}}}|true||{{{category|{{#switch:{{NAMESPACE}}
|{{ns:2}}
|{{ns:3}}=<!-- no category for user/talk pages-->
|#default=[[رده:صفحه‌های گسترده در دست ساخت]]
}}}}}}}</includeonly><noinclude>
</noinclude>
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=خدانور لجه‌ای
|نام_شخص=خدانور لجه‌ای
|تصویر=خدانور لجه‌ای.JPG
|تصویر=خدانور لجعه‌ای.JPG
|عرض_تصویر=260px
|عرض_تصویر=260px
|توضیح_تصویر=
|توضیح_تصویر=
خط ۶۳: خط ۱۶:
[[پرونده:سنگ مزار خدانور لجه‌ای.JPG|بندانگشتی|سنگ مزار خدانور لجه‌ای]]
[[پرونده:سنگ مزار خدانور لجه‌ای.JPG|بندانگشتی|سنگ مزار خدانور لجه‌ای]]
[[پرونده:خدانور لجه‌ای ۳.JPG|بندانگشتی|خدانور لجه‌ای در حالی که با دستان بسته به میله برای آزارش لیوان آب را در نزدیکی او قرار داده‌اند.]]
[[پرونده:خدانور لجه‌ای ۳.JPG|بندانگشتی|خدانور لجه‌ای در حالی که با دستان بسته به میله برای آزارش لیوان آب را در نزدیکی او قرار داده‌اند.]]
'''خدانور لجه‌ای، (لجعی)''' (زاده‌ی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان)  از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچ‌های اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیه‌نشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانواده‌اش را اداره می‌کرد. خدانور بسیار مردم‌دار و خوش‌اخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را می‌شناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباش‌گری بسیجی‌ها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجی‌ها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، در تیر ماه ۱۴۰۱ خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجاره‌ای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند.
'''خدانور لجه‌ای، (لجعی)''' (زاده‌ی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان)  از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچ‌های اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیه‌نشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانواده‌اش را اداره می‌کرد. خدانور بسیار مردم‌دار و خوش‌اخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را می‌شناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباش‌گری بسیجی‌ها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجی‌ها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، در تیر ماه ۱۴۰۱ خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجاره‌ای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند.<ref>[https://www.radiozamaneh.com/739846/ خدانور لجعی، مبارزی ایستاده در نقطه تقاطع تبعیض و نابرابری طبقاتی]</ref>
[[پرونده:خدانور لجه‌ای.JPG|جایگزین=خدانور لجه‌ای.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل|خدانور لجه‌ای.JPG]]


== پیشینه زندگی خدانور ==
== پیشینه زندگی خدانور ==
خدانور فرزند عیسی از حاشیه‌نشینان محروم زاهدان بدلیل اینکه پدرش نیز اوراق هویتی نداشت خودش هم فاقد اوراق هویتی بود. او ۲ خواهر و یک برادر دارد که برادرش نیز کارگر و دچار بیماری آسم است. خدانور در پیچ اینستاگرامی‌اش که دنبال‌کنندگان بسیاری داشت کلیپ‌هایی از خود به اشتراک می‌گذاشت که با استقبال مردم مواجه می‌شد، به همین خاطر می‌شد او را یک اینفلوئنسر نامید. خدانور بار ستم مضاعفی را بدلیل بلوچ بودن، پیرو مذهب اهل سنت بودن، فقیر و حاشیه‌نشین بودن و نداشتن مدارک هویتی بر دوش خود حمل می‌کرد. پس از قتل مظلومانه مهسا امینی دختر کرد اهل سقز شهرهای مختلف ایران به خروش آمدند و در اعتراض به این ستم‌کاری‌ها مظاهر حکومتی جمهوری اسلامی و نمادهای آن را نابود کردند. در بلوچستان اما پاسخ ماموران امنیتی رگبار آتش سلاح‌های جنگی بود که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت و این روز، جمعه خونین زاهدان نام گرفت. فردای جمعه‌ی خونین خدانور پس از درگیری با ماموران مورد تعقیب و تیراندازی آنها قرار گرفت و تیری به کلیه و نزدیکی نخاع او اصابت کرد.
خدانور فرزند عیسی از حاشیه‌نشینان محروم زاهدان بدلیل اینکه پدرش نیز اوراق هویتی نداشت خودش هم فاقد اوراق هویتی بود. او ۲ خواهر و یک برادر دارد که برادرش نیز کارگر و دچار بیماری آسم است. خدانور در پیچ اینستاگرامی‌اش که دنبال‌کنندگان بسیاری داشت کلیپ‌هایی از خود به اشتراک می‌گذاشت که با استقبال مردم مواجه می‌شد، به همین خاطر می‌شد او را یک اینفلوئنسر نامید. خدانور بار ستم مضاعفی را بدلیل بلوچ بودن، پیرو مذهب اهل سنت بودن، فقیر و حاشیه‌نشین بودن و نداشتن مدارک هویتی بر دوش خود حمل می‌کرد. پس از قتل مظلومانه مهسا امینی دختر کرد اهل سقز شهرهای مختلف ایران به خروش آمدند و در اعتراض به این ستم‌کاری‌ها مظاهر حکومتی جمهوری اسلامی و نمادهای آن را نابود کردند. در بلوچستان اما پاسخ ماموران امنیتی رگبار آتش سلاح‌های جنگی بود که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت و این روز، جمعه خونین زاهدان نام گرفت. فردای جمعه‌ی خونین خدانور پس از درگیری با ماموران مورد تعقیب و تیراندازی آنها قرار گرفت و تیری به کلیه و نزدیکی نخاع او اصابت کرد.<ref>[https://haalvsh.org/2022/07/17/%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87-%D9%88-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C/ شکنجه و رفتار غیر قانونی ماموران آگاهی زاهدان با یک متهم بازداشتی]</ref>
 
 


یکی از اقوامش می‌گوید: <blockquote>«خدانور (چند ماه قبل) با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود».<ref>سایت [https://www.balatarin.com/permlink/2022/11/9/5894958 بالاترین]</ref> </blockquote>
یکی از اقوامش می‌گوید: <blockquote>«خدانور (چند ماه قبل) با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود».<ref>سایت [https://www.balatarin.com/permlink/2022/11/9/5894958 بالاترین]</ref> </blockquote>




خواهر خدانور لجه‌ای که پس از شنیدن خبر شهادت برادرش دچار سکته قلبی شده بود، روز پنجشنبه ۳ آذر ۱۴۰۱ پس از چند روز بستری شدن و وخامت حالش درگذشت.
همچنین حال مادر خدانور نیز در غم فرزند چندان مناسب نیست.


== مراسم خاکسپاری ==
== مراسم خاکسپاری ==


مادر خدانور لجه‌ای:
مادر خدانور لجه‌ای:

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۰

خدانور لجه‌ای
خدانور لجعه‌ای.JPG
زادروز۱۰ مهر ۱۳۷۴
بلوچستان
درگذشت۱۰ مهر ۱۴۰۱
زاهدان
علت مرگضربات باتوم نیروهای امنیتی
آرامگاهمحله شیرآباد زاهدان
ملیتایرانی
سنگ مزار خدانور لجه‌ای
خدانور لجه‌ای در حالی که با دستان بسته به میله برای آزارش لیوان آب را در نزدیکی او قرار داده‌اند.

خدانور لجه‌ای، (لجعی) (زاده‌ی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان) از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچ‌های اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیه‌نشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانواده‌اش را اداره می‌کرد. خدانور بسیار مردم‌دار و خوش‌اخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را می‌شناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباش‌گری بسیجی‌ها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجی‌ها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، در تیر ماه ۱۴۰۱ خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجاره‌ای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند.[۱]

خدانور لجه‌ای.JPG
خدانور لجه‌ای.JPG

پیشینه زندگی خدانور

خدانور فرزند عیسی از حاشیه‌نشینان محروم زاهدان بدلیل اینکه پدرش نیز اوراق هویتی نداشت خودش هم فاقد اوراق هویتی بود. او ۲ خواهر و یک برادر دارد که برادرش نیز کارگر و دچار بیماری آسم است. خدانور در پیچ اینستاگرامی‌اش که دنبال‌کنندگان بسیاری داشت کلیپ‌هایی از خود به اشتراک می‌گذاشت که با استقبال مردم مواجه می‌شد، به همین خاطر می‌شد او را یک اینفلوئنسر نامید. خدانور بار ستم مضاعفی را بدلیل بلوچ بودن، پیرو مذهب اهل سنت بودن، فقیر و حاشیه‌نشین بودن و نداشتن مدارک هویتی بر دوش خود حمل می‌کرد. پس از قتل مظلومانه مهسا امینی دختر کرد اهل سقز شهرهای مختلف ایران به خروش آمدند و در اعتراض به این ستم‌کاری‌ها مظاهر حکومتی جمهوری اسلامی و نمادهای آن را نابود کردند. در بلوچستان اما پاسخ ماموران امنیتی رگبار آتش سلاح‌های جنگی بود که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت و این روز، جمعه خونین زاهدان نام گرفت. فردای جمعه‌ی خونین خدانور پس از درگیری با ماموران مورد تعقیب و تیراندازی آنها قرار گرفت و تیری به کلیه و نزدیکی نخاع او اصابت کرد.[۲]


یکی از اقوامش می‌گوید:

«خدانور (چند ماه قبل) با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود».[۳]


خواهر خدانور لجه‌ای که پس از شنیدن خبر شهادت برادرش دچار سکته قلبی شده بود، روز پنجشنبه ۳ آذر ۱۴۰۱ پس از چند روز بستری شدن و وخامت حالش درگذشت.

همچنین حال مادر خدانور نیز در غم فرزند چندان مناسب نیست.

مراسم خاکسپاری

مادر خدانور لجه‌ای:

تصویری کارشده از مادر خدانور لجه‌ای

"هیچکس همچین پسری نداشت،درمان این درد فقط اینه که قبرم کنار قبر پسرم باشه".

خدانور لجه‌ای و فرزندش


روز ۱۸ آبان در چهلم شهدای زاهدان مردم در تظاهرات خود، شعار می‌دادند: «بدست چند تا مزدور کشته شده خدانور» [۴]

منابع